پیام عالیقدر مولوی هبة ﷲ اخندزاده رهبر ا.ا.افغانستان به مناسبت فرا رسیدن عید سعید اضحی ۱۴۰۴ش

پیام عالیقدر مولوی هبة ﷲ اخندزاده رهبر ا.ا.افغانستان به مناسبت فرا رسیدن عید سعید اضحی ۱۴۰۴ش

بِسْمِ اللّٰہَ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ

اﷲ أکبر اﷲ أکبر، لا إله إلا اﷲ وﷲ أکبر، اﷲ أکبر ولله الحمد

الحمدلله نحمده ونستعينه ونستغفره ونعوذ باﷲ من شرور أنفسنا ومن سيئات أعمالنا من يهده اﷲ فلا مضل له ومن يضلل فلا هادي له وأشهد أن لا إله إلا اﷲ وحده لا شريك له وأشهد أن محمدا عبده ورسوله.

اما بعد: فقد قال ﷲ تبارک وتعالی: ــــ  قُلۡ  اِنَّ صَلَاتِیۡ وَ نُسُکِیۡ وَ مَحۡیَایَ وَ مَمَاتِیۡ لِلّٰہِ   رَبِّ الۡعٰلَمِیۡنَ ﴿۱۶۲﴾ۙ [سورة الأنعام]

ترجمه: بگو (ای محمد) به آنان، یقیناً نماز و قربانی من و (طاعات) زندگی من و مرگ من (بالای عمل صالح) خاص برای رب (پروردگار) تمام عالمیان(جهانیان) میباشد. [تفسیرکابلی] 

ــ وَ اَتِمُّوا الۡحَجَّ وَ الۡعُمۡرَۃَ  لِلّٰہِ ؕ… وَ اتَّقُوا اللّٰہَ وَ اعۡلَمُوۡۤا  اَنَّ اللّٰہَ  شَدِیۡدُ  الۡعِقَابِ﴿۱۹۶﴾ [سُورَةُ البَقَرَة]

ترجمه: و حج و عمره هردو را تنها برای رضای الله جل جلاله کاملاً ادا کنید…. و از الله جل جلاله بترسید و این را بدانید که بیشک عذاب الله جل جلاله بسیار دردناک است.  [تفسیر کابلی]

ــ عَنْ أَنَسِ بْنِ مَالِكٍ رضی ﷲ تعالی عنه  قَالَ : ضَحَّى رَسُولُ اللَّهِ -صلى ﷲ عليه وسلم- بِكَبْشَيْنِ أَمْلَحَيْنِ أَقْرَنَيْنِ ذَبَحَهُمَا بِيَدِهِ وسَمّى وَكَبّرُ قال: رَأَيْتُهُ وَاضِعًا قَدَمَهُ عَلَى صِفَاحِهِمَا وَيَقُولُ بسم ﷲ وﷲ اکبر، متفق عليه.

ترجمه: از حضرت انس رضی الله تعالی عنه روایت است که رسول الله صلی الله علیه وسلم دو قوچ شاخ دار را(که شاخ های شان دراز بود یا اینکه شاخ های شان شکسته نبود) و کمر (با رنگ آمیخته سفید و سیاه بود) قربانی کرد. رسول الله صلی الله علیه و سلم با گفتن بسم الله و الله اکبر و با دست (مبارک) خویش آنرا ذبح نمود. حضرت انس رضی الله عنه می فرماید: من دیدم که پای (مبارکش) را بر گردن آنها گذاشت و بسم الله و الله و اکبر گفت . [بخاري او مسلم]

خلاصه اینکه رسول الله صلی الله علیه وسلم دو قوچ شاخ دار با رنگ سیاه و سفید را قربانی کرد، آنها را به دستان خود ذبح نمود، بسم الله و تکبیر گفت و پای مبارکش را بر گردن آنها گذاشته بود.

ــ عَنْ عَائِشَةَ رضی ﷲ تعالی عنها أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ -صلى ﷲ عليه وسلم- قَالَ « مَا عَمِلَ آدَمِىٌّ مِنْ عَمَلٍ يَوْمَ النَّحْرِ أَحَبَّ إِلَى اللَّهِ مِنْ إِهْرَاقِ الدَّمِ إِنَّهَا لَتَأْتِى يَوْمَ الْقِيَامَةِ بِقُرُونِهَا وَأَشْعَارِهَا وَأَظْلاَفِهَا وَإِنَّ الدَّمَ لَيَقَعُ مِنَ اللَّهِ بِمَكَانٍ قَبْلَ أَنْ يَقَعَ مِنَ الأَرْضِ فَطِيبُوا بِهَا نَفْسًا» [مشکوة المصابیح]

ترجمه: بی بی عایشه رضی الله تعالی عنها می فرماید که رسول الله صلی الله و علیه و سلم فرموده است:

هیچ عمل نحر ابن آدم (روز قربانی کردن) نزذ الله جل جلاله محبوب تر از ریختن خون (قربانی) نیست. حیوان (قربانی) ذبح شده در روز قیامت با شاخ ها، موها و ناخن های خود می آید و خون قربانی قبل از این که در روی زمین بریزد (یعنی در وقت اراده ذبح کردن) در درگاه الهی قبول می شود. پس شما به این سبب (یعنی قربانی کردن) نفس خویش را خشنود سازید.

به تمام افغان های مؤمن و مجاهد و برادران مسلمان!

السلام علیکم ورحمة ﷲ وبرکاته!

و بعد: نخست از همه به تمام شما عید سعید اضحی را تبریک می گویم، الله تعالی عبادات، قربانی، حج ها و خیرات ها و سایر اعمال نیک تانرا قبول فرماید. این روزهای عبادت و قربانی را در حالی تجلیل می کنیم که به نصرت الله جل جلاله  و به سبب قربانی های شهدا و معلولین امارت اسلامی و دعای مسلمانان از نظام شرعی و امنیت سرتاسری بهره مند می باشیم.

برادران مسلمان! اکنون مسئولیت مشترک ما و شماست که از فرصت موجود استفاده بهتر کنیم، برای پیشرفت و کامیابی نظام شرعی تلاش و کوشش زیاد نماییم، اتحاد و اتفاق خویش را بیشتر تقویت کنیم و هر مسئول متوجه مسئولیت خویش شده، غفلت نکند، وظایف خود را در زمان تعین شده به انجام برساند، با همدیگر هماهنگی داشته باشند، در کارهای همدیگر مداخله نکنند و کاملاً کوشش نمایند که شریعت را اول بالای خود و سپس بالای دیگران تطبیق کنند.

ــ علماء کرام در جامعه ما نسبت به همه مسئولیت بزرگ دارند، الله تعالی در حق آنان فرموده است: وَ اِذۡ اَخَذَ اللّٰہُ مِیۡثَاقَ الَّذِیۡنَ اُوۡتُوا الۡکِتٰبَ لَتُبَیِّنُنَّہٗ لِلنَّاسِ وَ لَا تَکۡتُمُوۡنَہٗ ۫ فَنَبَذُوۡہُ  وَرَآءَ ظُہُوۡرِہِمۡ وَ اشۡتَرَوۡا بِہٖ ثَمَنًا قَلِیۡلًا ؕ فَبِئۡسَ مَا یَشۡتَرُوۡنَ ﴿۱۸۷﴾ [سورة ال عمران]

ترجمه : و (یاد کن) وقتی که گرفت الله عهد محکم اهل کتاب را که هر آئینه بیان کنید آن را به مردم و پنهان مکنید آن را پس انداختند (این کتاب) را پس پشت خود و خریدند به عوض آن (کتاب) بهای اندک، پس چه بد است آنچه می ستانند.

تفسیر: از علمای اهل کتاب عهد گرفته شده بود که احکام و بشارت های الهی (ج) را به مردم آشکارا بیان کنند و چیزی را از آن پنهان ندارند. به تحریف و تغییر معنی آنرا تبدیل منمایند، اما به امرهای ما هیج اعتنایی ننمودند و برای نفع قلیل دنیوی، آن عهد و پیمان خود را شکستند و ا حکام شریعت را تغییر دادند و در آیات الهی تحریفات لفظی و معنوی کردند و مژده آمدن نبی کریم صلی الله و علیه و سلم  را که اظهارش از همه بیشتر ضرور بود مطلق مخفی داشتند و چندانکه در صرف مال بخل ورزیدند، در نشان دادن علم هم از بخل کار گرفتند و منشاء این بخل بدون محبت مال و متاع و جاه و جلال دنیوی چیز دیگری نبود – در اینجا ضمناً به علمای مسلمانان نیز تنبیه فرمود که در محبت دنیا مصروف نشوند. این طور نکنید (در هر وقت، هر جا و در مقابل هر کسی امر بالمعروف  و نهی عن المنکر  کنید و هیچگاه احکام شرعی را از مردم پنهان ننمایید زیرا رسول ﷲ صلی ﷲ علیه وسلم نیز فرموده است: هر کسی که علم را از اهل علم پنهان نمود، قیزه می گردد به قیزۀ آتش) [تفسیر کابلی]

ادامه خواندن پیام عالیقدر مولوی هبة ﷲ اخندزاده رهبر ا.ا.افغانستان به مناسبت فرا رسیدن عید سعید اضحی ۱۴۰۴ش

آشنایی مختصر با وزارت امر به معروف و نهی از منکر امارت اسلامی افغانستان و فعالیتهای مصداقی آن

آشنایی مختصر با وزارت امر به معروف و نهی از منکر امارت اسلامی افغانستان و فعالیتهای مصداقی آن

به قلم: ابومحمود کندزی

وزارت امربالمعروف، نهی عن المنکر و سمع شکایات(د فضیلت تبلیغاتو او د معاونیت مخنیوی وزارت)  که در سال۱۳۷۳ش و در زمان حاکمیت عمر سوم رحمه الله بر امارت اسلامی افغانستان تشکیل شد مسئول اجرای شریعت اسلام بر اساس فقه مورد پذیرش علمای حنفی مذهب افغانستان است که ساحه کاری و فعالیت های عمده این وزارت شامل: ۱- اقامه معروفات    ۲- ازاله منکرات      ۳- سمع شکایات مردم  ۴-  اصلاحات درجامعه  ۵- آگاهی جامعه   ۶-  ارتقای ظرفیت کارمندان و محتسبین وزارت   ۷-  نظارت و تطبیق از تمام فرامین عالیقدر مولوی هبة الله رهبر امارت اسلامی افغانستان است.

جهت آگاهی پیدا کردن از مصادیق فعالیتهای این وزارت به گزارش اخیر ذبیح الله مجاهد سخنگوی امارت اسلامی اشاره می کنیم که فعالیتهای وزارت امر بالمعروف و نهی از منکر در ماه ثور را اینگونه نام می برد:

  •  از نکاح جبری ۳۸ خانم جلوگیری شده.
  •  به ۲۵ خانم حق میراث آنها گرفته و سپرده شده.
  •  ۴۰ خانم از خشونت خانواده گی نجات داده شدند.
  • به ۲۲ خانم حق مهر آنها گرفته و تسلیم داده شده.
  • ۸ دختر از دادن در بد (دشمنی) جلوگیری شدند.
  •  جلو ۱۲۰ مورد دشمنی های خانوادگی و قریه ها گرفته شده.
  • ۴۱ تن از جادوگران و ساحران گرفتار شدند.
  • با تجاران و کسبه کاران ۸۹ نشست اصلاحی صورت گرفته.
  • و با مردم عام و اقشار مختلف جامعه ۷۹۷ نشست های اصلاحی انجام شده است.

اینها به صورت موردی بخشهایی از فعالیت این وزارت هستند.

پس وظیفه ی این وزارت فقط دعوت مردم به مسجد و مسائل فردی نیست بلکه سایر فعالیتهای اجتماعی مسلمین را نیز در بر می گیرد.

لندغران کلان و عمده فراری های مخالف ا.ا.افغانستان

لندغران کلان و عمده فراری های مخالف ا.ا.افغانستان

به قلم: ابومحمود کندزی

لندغرانی که ۲۰ سال برای آمریکا و ناتو و سایر کفار اشغالگر غلامی کردند و با همینی اربابان خود سرزمین افغانستان را از نجاست خود پاک کردند هم اکنون در چگونگی برخورد با ا.ا.افغانستان به دو دسته ی عمده و با دو خط مشی مختلف تقسیم شده اند:

دسته ای که مذاکره و گفتگو را بر راه حل نظامی ترجیح می دهند. مثل «شورای عالی مقاومت ملی برای نجات افغانستان» که در ترکیه مستقر است  و«حرکت ملی صلح و عدالت» به رهبری حنیف اتمر

دسته ی دیگر بر جنگ و عملییاتهای کور نظامی تاکید دارد؛ مثل «جبهه مقاومت ملی افغانستان» و «جبهه آزادی»

این دو دسته از لندغران کلان هم هر یک اکثرا بر اساس مسائل قومیتی و جغرافیایی و زبانی شکل گرفته اند؛ مثلاً «شورای عالی مقاومت ملی برای نجات افغانستان» عمدتا تاجیک، ازبک و هزاره محور است. «جبهه مقاومت ملی افغانستان» و «جبهه آزادی» عمدتا تاجیک محور، «حرکت ملی صلح و عدالت» پشتون محور و «حزب عدالت و توسعه» هزاره محور هستند. هر چند در برخی از این تشکیلات، از اقوام دیگر هم حضور دارند، اما این حضور به قدری کمرنگ است که می‌توان آن را نادیده گرفت.

این لندغران همگی ۲۰ سال شاهد جنایات آمریکا و متحدین آمریکا در افغانستان بودند و همچون سگان بوکش در اختیار این کفار اشغالگر بودند و دستشان به خون و ناموس مردم مسلمان افغانستان آلوده است.

بهترین فرصت برای آنها استفاده از عفو عمومی بود اما عده ای حماقت کردند و عده ای هم از ترس مردم خود، حتی در صورت عفو از سوی ا.ا.افغانستان جرئت ماندن در افغانستان نداشتند

🏳 پیام تبریکی عالیقدر مولوی هبة ﷲ  آخند زاده  رهبر ا.ا.افغانستان به مناسبت عید سعید فطر ۱۴۰۴ش

🏳 پیام تبریکی عالیقدر مولوی هبة ﷲ  آخند زاده  رهبر ا.ا.افغانستان به مناسبت عید سعید فطر ۱۴۰۴ش

بسم ﷲ الرحمن الرحیم

الحمد لله نحمده ونستعينه ونستغفره ونتوب إليه ونعوذ بالله من شرور أنفسنا ومن سيئات أعمالنا من يهده ﷲ فلا مضل له ومن يضلل فلا هادي له وأشهد أن لا إله إلا ﷲ وحده لا شريك له وأشهد أن محمدا عبده ورسوله.

أما بعد:فقد قال ﷲ تعالی: قَدْ أَفْلَحَ مَنْ تَزَكَّى (۱۴) وَذَكَرَ اسْمَ رَبِّهِ فَصَلَّى (۱۵) سورة الأعلی.

ترجمه: به تحقیق رستگاری یافت کسی که پاک شد، (به مراد رسید) آن کسی که پاک شده(با ایمان از معاصی ها) و یاد کرد نام پروردگار خود را (با تکبیر) بعد ادا کرد نماز را(که نشانۀ اسلام است). [تفسیر کابلی]

در اینجا مراد از تزکیه، صدقه فطر است و مراد از ذکر، تکبیرات عید است و مراد از نماز، نماز عید است، (یعنی در روز عید اول صدقه فطر (سرسایه) بده، بعد تکبیرات بگو و نماز عید را ادا کن). [تفسیر کابلی]

عن ابن عباس رضی اللّٰه تعالیٰ عنهما قال: في آخر رمضان أخرِجوا صدقة صومکم فرض رسول اللّٰه ﷺ هذہ الصدقة صاعاً من تمر او شعیر او نصف صاع من قمح علی کل حرٍ او مملوکٍ ذکرٍ او أنثی، صغیرٍ او کبیرٍ. [رواه ابوداؤد]

ترجمه: روایت است که ابن عباس رضی ﷲ تعالی عنهما در روزهای اخیر ماه مبارک رمضان به مردم فرمود: شما زکات روزه تان را بدهید(یعنی صدقه فطرا را ادا نمایید) رسول الله صلی الله علیه وسلم این صدقه را بر هر مسلمان آزاد، غلام، کنیز، مرد، زن و کودکان، از خرما و جو یک صاع و از گندم نیم صاع فرض گردانیده است.

و عنه قال: فرض رسول ﷲ صلى ﷲ عليه وسلم زكاة الفطر طهر الصيام من اللغو والرفث وطعمة للمساكين . رواه أبو داود

ترجمه: ابن عباس رضی ﷲ تعالی عنهما روایت می کند که رسول الله صلی الله و علیه و سلم زکات فطر را به منظور پاک نمودن روزه دار از وبال سخنان بیهوده و معصیت آلود در جریان روزه و نیز به منظور دست یافتن مساکین و فقراء به غذا و رفع نیازمندی های شان معین نموده است.

ــ به مردم مجاهد و مؤمن افغانستان و تمام مسلمانان جهان!

السلام علیکم ورحمة ﷲ وبرکاته

فرارسیدن عید سعید فطر را به تمام شما برادران افغان و مسلمانان جهان از صمیم قلب تبریک می گویم.

ﷲ تعالی روزه، تراویح، صدقات و سایر عبادات و خدمات تان را قبول و منظور فرماید. آمین یارب العلمین

برادران محترم! ماه رمضان، ماه بزرگ پاکی و تزکیه مسلمانان، عادت نمودن آنان به عبادت و تشویق شان به تقوا می باشد، هر مسلمان که روزه را با شرایط لازم آن گرفته باشد، امید است که الله تعالی برایش مغفرت نموده باشد و گناهانش را پاک کرده باشد. ان شاءﷲ تعالی.

ادامه خواندن 🏳 پیام تبریکی عالیقدر مولوی هبة ﷲ  آخند زاده  رهبر ا.ا.افغانستان به مناسبت عید سعید فطر ۱۴۰۴ش

علت اعتماد علما و مشایخ جهاد به ا.ا.افغانستان چه بود؟

علت اعتماد علما و مشایخ جهاد به ا.ا.افغانستان چه بود؟

الشیخ المجاهد: عطيه الله الليبی 

“ما تجربه طالبان را پیش از این گذرانده‌ایم. شما می‌دانید که وقتی طالبان ظاهر شدند، مردم همه به آن‌ها شک داشتند و نمی‌دانستند چه کسانی هستند. همچنین طالبان مسائلی داشتند که ما را نگران می‌کرد، مانند تلاش برای عضویت در سازمان ملل، به رسمیت شناخته شدن توسط برخی کشورها، و تلاش برای برقراری روابط رسمی با کشورهای مرتد به وضوح مانند لیبی تحت رهبری قذافی، و حضور در برخی کنفرانس‌ها و مسائل دیگر!

اما چیزی که همیشه باعث اطمینان برادران ما می‌شد این بود که طالبان دین و تقوا دارند. وقتی حکم خداوند و شریعتش را می‌دانستند، به آن چنگ می‌زدند و از هیچ‌کس نمی‌ترسیدند. حتی اگر تمام دنیا مقابلشان می‌ایستاد و در راه خدا کشته می‌شدند… الحمدلله، وقتی امتحان رسید و آن‌ها در آزمون قرار گرفتند، طالبان موفق شدند، ثابت قدم ماندند و گزینه درست را انتخاب کردند: انتخاب خداوند و رضایت او و آنچه که نزد اوست.

این در حالی است که برخی دیگر که آغاز اسلامی داشتند و ادعاهایی می‌کردند، در زمان امتحان شکست خوردند…!!

اصل و اساس در انسان، دین و تقوای اوست. ممکن است فرد در مسائل علمی، سیاسی یا دیگر حوزه‌ها کمبودهایی داشته باشد، اما اگر فرد صالح و تقوی‌دار باشد و عبودیت کامل به پروردگارش داشته باشد، از او نباید ترسید، ان‌شاءالله. آن‌ها بی‌شک در شرایط بسیار دشوار و سختی قرار دارند و از خطرات و مشکلاتی که در پیش دارند آگاه هستند…”[۱]


[۱]   مجموع أعماله (ط۱،۲/ ۲۲۹)

مهمترین خواسته ها و مطالبات شیعیان افغانستان از حاکمیت ا.ا.افغانستان

مهمترین خواسته ها و مطالبات شیعیان افغانستان از حاکمیت ا.ا.افغانستان

به قلم: فضل احمد هراتی

هر حاکمیت بر اساس اصولی که بنا می شود شهروندان آن جامعه هم بر اساس همان اصول خواستار حقوق یکسان خود در جامعه هستند.

جوامع سکولار که بر اساس اصول سکولاریستی بنا شده اند تمام شهروندان خواستار حقوق سکولاریستی خود بدون تبعیض هستند.

در جوامع اسلامی هم که بر اساس مذاهب اسلامی اداره می شوند شهروندان آن جامعه خواستار حقوق اسلامی خود هستند. مثلا در ایران که بر اساس مذهب اکثریت که شیعه ۱۲ امامی است اداره می شود بر اساس اصل ۱۲ قانون اساسی ایران ۵ مذهب حنفی، زیدی، مالکی، شافعی و حنبلی رسمیت دارند و حقوق آنها در مسائل داخلی و دادگاهها مشخص شده است.

شیعیان ا.ا.افغانستان نیز در کنفرانس لویی جرگه ای که چند وقت پیش برگذار شد ۲۰ خواسته و مطالبه داشتند که ۴ ماده آن عمده و ارکان است که عبارتند از:

  1. به رسمیت شناخته شدن مذهب و فقه جعفری
  2. تطبیق احوال جامعه تشیع در محاکم افغانستان
  3. مشارکت معنا دار و عادلانه و منصفانه ی جامعه ی تشیع در تصمیم گیری راجع به امور کشور افغانستان
  4. مشارکت جامعه تشیع (مردم هزاره) در امور اجرائی کشور و در حکومت

این مطالبات که ممکن است مطالبات مذاهب و تفاسیر اسلامی دیگر در جامعه ی افغانستان باشد نیاز به تدوین قانون اساسی مدونی دارد که این حقوق تفاسیر و مذاهب اسلامی و حتی حقوق کفار اهل ذمه در آن تعریف و مشخص و مرزبندی شده باشد.

وجود یک قانون اساسی منطبق با فقه اسلامی ما جهت نظم دادن به حقوق شهروندان جامعه یک نیاز و ضرورت است.

ا.ا.افغانستان به صورت رسمی تفکر نجدیت و نجدیون را فرقه باطله و تحت تعقیب معرفی کرد

ا.ا.افغانستان به صورت رسمی تفکر نجدیت و نجدیون را فرقه باطله و تحت تعقیب معرفی کرد

کاتب: فضل احمد هراتی

ا.ا.افغانستان که توسط مولوی های حنفی مذهب اداره می شود بر این باورند که غیر از مذهب حنفی تنها مذهب شیعه می تواند فعالیت داشته باشد.

شیعه ها از نوعی استقلال درون مذهبی برخوردار هستند و امور داخلی مذهبی آنها توسط خودشان اداره می شود و ا.ا.افغانستان دخالتی در مسائل مذهبی آنها ندارد اما در عوض اجازه نیم دهد که در میان حنفی ها تفکر یا حزب و گروه و جریانی غیر از آنچه خودشان بر آن هستند فعالیت داشته باشد.

دو جریان فکری که ا.ا.افغانستان در میان حنفی مذهبها به شدت با آن برخورد داشته است تفکر نجدیت متعلق به محمد بن عبدالوهاب و علمای دعوت نجد  و دیگری حزب التحریر است.

ا.ا.افغانستان در تازه ترین اقدام، «کتاب التوحید» محمد بن عبدالوهاب را به همراه کتابهای دیگری که آنها را باطل و برضد منافع ملی می دانست ممنوع کرد و در کنفرانسی که در غور زیرنام «فِرقه باطله» از سوی «مجمع علمی منار» که از سوی مقام‌های ا.ا.افغانستان در این ولایت تاسیس شده، برگذار کردند تفکر نجدی را جزو خوارج معرفی کردند و در جاهای مختلفی نیز اعلام کرده اند که حکم خوارج کشتن آنهاست و…

همچنین در این کنفرانس،  باورها، برداشت‌ها و سیاست‌های حزب التحریر را در تضاد با ارزش‌های اسلامی‌خوانده و این حزب را «مزدور کشورهای کفری و بدنام‌کننده اسلام» دانستند.

این اقدامات ا.ا.افغانستان در تضاد با وعده های اولیه ی آنها برای تمام وطنداران افغانستان است چون قبلا باربار اعلام کرده بودند که «افغانستان سقفی برای تمام افغانها با تمام تفکرات و مذاهب آنهاست».

هم اکنون که بودائی ها و اسماعیلی ها و خلقی ها و پرچمی ها و … آزادی دارند، این فشارها بر تفکرات مخالف در میان اهل سنت تنها نشانه ی ضعف فکری مسئولین حکومتی است؛ انسان ضعیف با تفکر ضعیف است که اجازه نمی دهد مخالف اسلامی او صحبت کند و به زور متوسل می شود.

به نظر ما تفکر نجدیت در تعریف بسیاری از اصطلاحات شرعی با منهج صحیح اسلامی مخالف است و تفکری ضعیف است که باید به آن اجازه داد، و حتی از آن درخواست کرد که با ما بنشیند تا به تدریج برداشتهای اشتباهش رفع شوند، نه اینکه بر آن فشار آورد که زیر زمینی شود و دست به مظلومیت نمائی بزند و در نهایت برای گروههایی چون داعش نیرو بسیج کند.

صحبتها و شهادت اخیر عبدالحمید خراسانی تاجیک تبار از فرماندهان برجسته ی سابق ا.ا.افغانستان و جنرال مبین پشتون تبار سخنگوی  سابق فرمانده پولیس ا.ا.افغانستان در کابل در مورد محدودیتهای نابجا و افرادی که به ناحق و یا به جرمهای فکری زندانی شده اند نمونه ای از اقدامات نابجای مسئولین حکومتی  ا.ا.افغانستان با مخالفین فکری خودشان در میان حنفی هاست که باعث واکنش منفی در جامعه شده است.

نجدیت و تفکرات علمای سعودی در افغانستان

نجدیت و تفکرات علمای سعودی در افغانستان

به قلم: ابوبکر الخراسانی

برکسی پوشیده نیست که با روی کار آمدن مجدد طالبان در افغانستان، پیروان تفکرات نجدیت با محدویتهایی غیر قابل انکاری مواجه شده اند، عده ای از بزرگان آنها به قتل رسیده و عده ای تغییر روییه داده و عده ای هم به ایران و دیگر دول فراری شده اند.

باید بدانیم که افغانها از سال۱۹۱۲ و توسط شیخ محمد شارع که اهل مدینه منوره بود و به دره فرغانه در آسیای مرکزی مهاجرت کرده بود و شروع به تبلیغ کرد با تفکرات نجدیت آشنایی پیدا کردند و در مناطق قبایلی بدخشان، کنر، خوست و نورستان طرفدارانی پیدا کرد.

نجدیت به دلیل وجود جریانات مرجئه و متصوفه و دیوبندیه و تشیع و اخوان المسلمین نتوانست به اهداف خود برسد، به همین دلیل مجاهدین نجدی هم تنها بر جنگ مسلحانه با کمونیستهای اشغالگر و سپس بر آمریکائیان اشغالگر تمرکز داشتند تا به ترویج تفکرات نجدی خود.

اشخاصی چون شیخ اسامه بن لادن و ابوحمزه المهاجر مصری در عراق و…. از تولیدات اخوان المسلمین بودند تا سلفیت خاص نجدیت . این از بخشی از همان حقایق در مورد امثال اسامه بن لادن است  که برادران سلفیت خاص نجدیت  ما تمایلی به شندین آن ندارند . شیخ اسامه هرگز از جریان اخوان به میل خودش جدا نشد بلکه امیر عام اخوان او را بین ماندن در صف مجاهدین یا خودشان تحت فشار قرار داد و اسامه ماندن با مجاهدین را انتخاب کرد و به این شکل او را اخراج کردند .

باید بدانیم سلفیت خاص نجدیت هر جا وارد شده ضمن رشادتها و حماسه هائی که آفریده در عرصه ی عقیدتی که قدرت دستش بوده همچون علف هرز در میان جریانات جهادی عمل کرده که گاه مثل چچن و … باعث کم نور شدن جهاد چند قرنه ی اهل سنت و حتی نابودی جهاد در سرزمینهائی چون عراق و…. شده است .

به همین دلیل است که می بینم آل سعود به دستور آمریکا، تنها در زمان کرزای با اختصاص یکصد میلیون دلار برای تاسیس دانشگاهی به اصطلاح اسلامی سعی در نشر سلفیت خاص خودش جهت ضربه زدن به جهاد افغانستان و ایجاد تفرق بیشتر و جنگ داخلی و…. نمود، اما موفق نشد و بعد شروع به راه انداختن شبکه های ماهوراه ای نموده است.

نجدیت یا اخوان المسلمین یا حزب التحریر و غیره اجتهادات مسلمین از منابع شرعی هستند، امارت اسلامی مدعی است که افغانستان سقفی برای همه ی شهروندان مسلمان و غیر مسلمان آن است.

امارت اسلامی به این سخن خود در مورد بودائی های کافر عمل کرده است اما در برخورد با مسلمین مخالف خود ناموفق و بیمار بوده است.

آیا مسلمین به اندازه ی کفار حق و حقوق ندارند؟

امارت اسلامی افغانستان باید شورائی متشکل از همه ی مذاهب و تفاسیر اسلامی تشکیل دهد و اجماع این شورا را جهت متحد کردن مسلمین به مرحله ی اجرا بگذارد. راه دیگری وجود ندارد.

آشنایی مختصر با منهج با عمر سوم رهبر امارت اسلامی افغانستان

آشنایی مختصر با منهج با عمر سوم رهبر امارت اسلامی افغانستان

 نویسنده: احمد مهاجر

برایی عده ای هنوز منهج مُلامحمد عمر مشهور به عمر سوم بنیانگذار امارت اسلامی افغانستان در هاله یا از ابهام قرار گرفته است.

می دانیم  رسول‌الله صلی‌الله‌علیه‌وسلم زمانی که سکولاریستها (مشرکان) قریش توسط ابوطالب، به‌ایشان پیشنهاد کردند که اگر از دعوت خود دست‌بردار شود، آن‌ها هرگونه رفاه و آسایش دنیا را برایش فراهم می‌سازند و در غیر این‌صورت او را هلاک خواهند کرد، وی به صراحت فرمود: «کاکا جان! به‌خدا قسم! اگر خورشید را در دست راست و ماه را در دست چپم بگذارند، به این هدف که این امر را ترک گویم، چنین کاری را هرگز انجام نخواهم داد، تا زمانی که باری‌تعالی این دین را پیروز گرداند یا در این راه بمیرم».

  رسول‌الله  صلی‌الله‌علیه‌وسلم  در این سخنان خود، به صراحت نمایان می‌سازد که هرگز از عقیده و مسیر خود برنگشته و تا زمان پیروزی ادامه خواهد داد، و مسیری را که انتخاب نموده است، از آن هرگز منحرف نخواهد شد.

 ملا محمدعمر مجاهد رحمه‌الله یکی از راه‌روان و نمونه‌های زندهٔ پیامبر اسلام صلی‌الله‌علیه‌وسلم بود. زمانی که تهدیدات آمریکا بیشتر شد و کشورهای زیادی و حتی برخی علمای درباری پاکستان و… ایشان را به آن‌چه که مخالف عقیدهٔ اسلامی است، پیشنهاد نمودند، در یکی از گفتگوهای خود چنین ایراد فرمود: «ما به خدا اعتماد محکم داریم و توکل بزرگ‌مان بر اوست. اگر تمامی جهانیان در برابر مایان ایستادگی نمایند، ما هرگز از اعتقادات و مسیر خود برنمی‌گردیم».

در جای دیگری چنین اظهار داشته و موقف خویش را برای جهانیان این‌گونه مشخص نمود: «آمریکا به ما وعدهٔ شکست می‌دهد و خداوند متعال وعدهٔ پیروزی، ببینیم کدام وعده صادق می‌آید». ملا محمدعمر مجاهد رحمه‌الله در زمانی قیام کرد که اسلام و مسلمانان در وضعیت بدی قرار داشتند و جهاد و مجاهدین تا اندازهٔ زیادی نام‌بد شده و کارنامه‌های شوم و منفور برخی‌ها تبر دشمن را دسته داده بود تا از چنین فرصتی برای از بین بردن جهاد و مجاهدین استفاده نمایند؛ اما ایشان تمامی اهداف دشمن را با خاک یک‌سان نمود و آرزوی شهدا و امت اسلامی را احیا کرد.

ملا محمدعمر مجاهد رحمه‌الله به خاطر یک مجاهد مهاجر به نام شیخ اسامه بن لادن در برابر کل دنیا ایستاد.

ملا محمدعمر مجاهد رحمه‌الله هرگز موقف خود را از دست نداد و دست‌خوش کبر و غرور قرار نگرفت. بلی! او کامیاب شد و راه‌روان و پرورش‌یافتگان مدرسهٔ عمریه، چنان مشت کوبنده‌ای بر دهان دشمن زدند که شکست قیصر و روم را به یادشان آورد، و بدین ترتیب شکستی بر آن‌ها وارد کردند که هرگز فراموشش نخواهند کرد.

آهنگ ناموزون دوستُم افغان، جنرال همجنس‌گرای ننگ و عار!

آهنگ ناموزون دوستُم افغان، جنرال همجنس‌گرای ننگ و عار!

به قلم: ع.  ایلیار

دوستُم خائن مرتد بعد از مدت‌ها نیشه و خمار، در این روزها دوباره به گفتار آمده و لب جهالت گشوده است!«پستهٔ بی‌مغز اگر لب وا کند رسوا شود!»وی از حامیان خود خواسته است تا جنگ در مقابل طالب را از حماس بیاموزند!

اولا (بی‌چاره) ندانسته است که طالب همان حماس است و حماس همان طالب. بلی!سه فرزند رهبر حماس با نواسه‌هایش در یک روز به شهادت می‌رسد و فرزند رهبر طالب واسکت استشهادی می‌پوشد و به شهادت لبخند می‌زند.اما فرزندان شما فراری‌ها در کاباره‌های شراب‌نوشی تاشکند و آنقره مشغول معصیت و گمراهی اند!

سربازان حماس و طالب شب را با نماز و تلاوت قرآن سپری می‌کند؛ اما سربازان تو به غارت و راه‌گیری مشغول است.رزمندگان حماس و طالب اهلُ‌الله اند و جنگ‌جویان تو اهلِ شیطان.حماس و طالب قهرمان و فدائیان دین، میهن و عزت زمان اند.شما، مزدوران بیگانگان، کفر و ذلت اید.خال سیاه مَهرویان و دانهٔ فلفل سیاه، هردو یک رنگ اند؛ اما این کجا و آن کجا؟

جنرال ننگ و عار؛ کاش در وجودش ذره‌ای از شرم و حیا می‌بود!و از تاریخ ننگین و شرم‌آورش برای حامیانش می‌گفت؛وطن‌فروشی و ذلت خود را به میدان می‌کشید؛و از کرده‌هایش در حق  حامیانش می‌گفت؛پدر معنوی‌ای که در حق فرزند نزدیکش ایشچی چه جفایی مرتکب شد باید معذرت می‌خواست؛ از نیم قرن بدین سو حامیان خود را هم‌چو گوسفند قربانیِ پای قدوم روس و آمریکا ساخته است و به ملت پاکش لقب «گلیم جمع» را کمایی کرد!

تاریخ ملت تورک‌تبار مزین با یاد بزرگان و سلاطینی از قبیل امام عبدالله بن مبارک الترکستانی، بابر، بایقرا و علی‌شیر نوایی، عثمان باتور بود و باعلمایی از قبیل  مرغیلانی، کاسانی، بخاری، ترمذی، ابن سینا و هزاران دیگر با افتخار قد بلند کرده بود.و اما این جنرال مزدور مکتب‌ندیده که با الف آشنایی نداشت، ننگین‌ترین افراد دزد، قطاع الطریق، قمارباز، سگ‌باز، چرسی و بنگی، شرابی امثال خود، خائنی که نیم روز را نشه و نیم روز را با فجایع دیگر سپری می‌کرد، به اطراف خود جمع کرد؛ تا که می‌توانست جنایت آفرید، دست به قتل، کشتار و غارت زد؛ شمال را به کابوسگاه وحشت و دهشت تبدیل نمود.

این گرگ پیر در طول این همه زمانِ قدرت و دیکتاتوری‌اش، چه دست‌آوردی دارد؟ملت افغانستان به‌ جایش، حتی به ملت تورک‌تبار خود،به جز لکهٔ ننگ و رسوایی و روز‌های سیاه‌تر از شب چیزی نگذاشت.

برادران شرق و جنوب و ولایات دیگر افغانستان، تنها از فاجعهٔ دشت لیلی می‌دانند و بس؛اما ما تورک‌تباران در هر قریهٔ سرپل، فاریاب و جوزجان یک گور دسته‌جمعیِ شهدای اوزبیک داریم؛ که تنها عامل این جنایات همین رهبر جعلی و جاهل تورکتبار است.از کدامش بگویم؟

از قتل عام سال ۱۳۶۷ قریه بورقوت اوزبکیه سانچارک سرپل بگویم که بیش از سی‌نفر را شهید نمود و مظالمی را نقش تاریخ ساخت که قلم جرائت نوشتن را ندارد. و یا از قتل عام ماه ثور سال ۱۳۶۰ ه‌.ش قریه تغایخواجه سانچارک سرپل بنویسم که همراه با قوای روسی بیش از هشتاد نفر از اوزبکان را در یک روز بی‌رحمانه قتل عام و مثله نمودند و بیش از هزار و پنجصد خانه از اهالی قریه را به آتش کشیدند.

از تجاوز به حریم مردم بیان کنم یا از وحشت دزدان و قاتلان حرفوی‌اش در حق تورک‌تباران؟هر روز از تاریخ گذشته‌اش، جز رنج و درد، ظلم و بربریت در حق مردمش نبوده است.حالا بی‌شرمانه باز هم هوای جنگ دارد و تشنهٔ خون است.

نه، نه! الحمدلله؛ دیگر مردم ما بیدار شده اند.حالا از حماس الهام می‌گیرند و علیه تو و امثال تو و دیگر سگ‌شویان و فراریان مزدور می‌جنگند.قبلا هم جز چند فرد بی‌هویت و بی‌شعور کسی در کنارت نبود و حالا هم نخواهد بود.دیگر این معاملهٔ سحر و جادوی فرعونی‌ات، ذریعه رهروان موسی، به زباله‌دان تاریخ انداخته شد.تا تو باشی و دوباره بنام دفاع از حقوق اوزبیک به گردهٔ اوزبیک سوار نشوی!و ناموس اوزبیک را فرش قرمز برای بیگانگان قرار ندهی! دیگر آرزوهایت را بگور خواهی برد و مخمور ذلت و منفور در دیار بیگانگان خواهی مرد.