کتمان خبر مرگ رهبر طالبان ملا عمر رحمه الله و حتی نشر دروغ در این زمینه خیانت یا خدمت ؟

 کتمان خبر مرگ رهبر طالبان ملا عمر رحمه الله و حتی نشر دروغ در این زمینه خیانت یا خدمت ؟

به قلم : عبدالله مسلم

چنانچه می دانیم هم اکنون مسلمین افغانستان و اکثر سرزمینهای مسلمان نشین در جنگی فراگیر و نابرابر با اشغالگران کافر و سکولار آمریکائی و متحدین خارجی و مزدوران داخلی آن هستند، و رسول الله صلی الله علیه وسلم نیز در تعریف جنگ می فرماید :  الْحَرْب خَدْعَة  . جنگ یعنی خدعه و مکر و فریب .

با این وجود اگر مسلمین اخبار سری خود را از دشمنان کافر و مرتدین محلی مخفی کنند که باعث تقویت و حفظ روحیه ی مسلمین و عاملی برای تضعیف روحیه ی دشمنان اسلام و مسلمین می گردد چه اشکالی دارد ؟ آیا بیان این اخبار سری مجاهدین در شرایطی ناگوار که ممکن است به نفع جبهه دشمن و تضعیف روحیه مجاهدین بینجامد به  کدام جبهه خدمت می کند، جبهه مسلمین یا کفار؟

به عنوان مثال صحابه کرام رضی الله عنهم هنگامی که خبر وفات خلیفه مسلمین ابو بکر  صدیق رضی الله عنه را به  فرمانده لشکر مسلمین در مقابل رومی ها، دادند بخاطر عدم تضعیف روحیه مجاهدین و آشفتگی صف مسلمین فرمانده و شورای جنگی او خبر را تا اتمام جنگ با رومیان و کفار اصلی مخفی کرد.  همچنین صحابه در نبرد نهاوند مرگ نعمان بن مقرن رضی الله عنه را تا پایان نبرد مخفی کردند؛و حتی در قضیه وفات الملک الصالح نجم الدين ایوب همسر او علاوه بر کتمان خبر وفات نجم الدین مدتی طولانی با مهر رسمی او زیر ورقه ها و نامه ها را مهر می کرد و…

موارد اینچنین در تاریخ اسلام که در خدمت به جبهه ی مسلمین بوده زیاد دیده می شود و هیچ مسلمانی از چنین حربه ای که توسط رهبران مسلمین برعلیه جبهه کفار استفاده شده ایرادی نگرفته و دچار این جهالت نشده که رهبران خود را به خاطر به کار بردن این مکر و حیله در برابر دشمن و تضعیف روحیه ی دشمنان متهم به خیانت به خود کند و یا جاهلانه عدم ابلاغ رسمی این اخبار را خدمت به دشمن یا عمیل بودن برای دشمن بیان کند و…

اما برادران ما در دوله کتمان مرگ ملا محمد عمر رحمه الله توسط شورای رهبری به مدت ۲ سال از دوست و دشمن را عاملی برای تفر ق و حتی دلیلی برای برچسب زنی به طالبان قرار دادنئ . اما اگر با کمی انصاف به این اتهامات نگریسته شود متوجه خواهیم شد که این موضوع خود ردی آشکار بر ادعا های جماعت دوله و منتقدان مبنی بر عمیل بودن امارت اسلامی است زیرا سالها مجاهدین توانستند  خبر وفات امیرشان را از آمریکایی ها و جامعه ی جهانی پنهان کنند بدون اینکه پاکستانی ها و غیرهم از دولت های دست نشانده آمریکا و سازمان های امنیتی این کشور ها از ان اطلاع حاصل کنند.

شورای رهبری امارت اسلامی طبق اجتهاد خود در آن برهه از زمان چنین اجتهاد کردند که مرگ رهبرش را پنهان کنند اما در زمان مرگ اختر منصور چنین ضرورتی نمی دیدند و به محض کشته شدن او آن را اعلام کردند.

علاوه بر این حتی اگر مسلمین مثل نعیم بن مسعود رضی الله عنه با اجازه ی رسول الله صلی الله علیه وسلم به دشمنان دروغ بگویند و بین آنها اختلاف و تفرقه درست کنند چه اشکالی دارد ؟ آیا می توان مسلمین را متهم به دروغگو بودن و… متهم کرد ؟

از مسلمین می خواهیم که با حسن ظن به مسلمین نگاه کنند و اخبار خود را تنها از کانال شرعی آن بگیرند اگه قصد دارند اسباب بازی دست دشمنان اسلام و مسلمین نگردند .   

 .

دوله یا طالبان ، کدامیک در افغانستان در مسیر حرکت به سمت خِلاَفَةٌ عَلَى مِنْهَاجِ النُّبُوَّةِ در حرکتند؟

دوله یا طالبان ، کدامیک در افغانستان در مسیر حرکت به سمت خِلاَفَةٌ عَلَى مِنْهَاجِ النُّبُوَّةِ در حرکتند؟

به قلم : ابوبکر الخراسانی

   ما برای مقابله با دشمنانمان و برای پیش بردن جهادمان و مبارزاتمان و رسیدن به اهدافمان به سه ابزار مهم و سه کانال مهم نیازمندیم :

۱-  خِلاَفَةٌ عَلَى مِنْهَاجِ النُّبُوَّةِ که اولین و مهمترین ابزار و وسیله ست

۲-  حکومت بدیل اضطراری اسلامی که در زمان نبود خِلاَفَةٌ عَلَى مِنْهَاجِ النُّبُوَّةِ انجام وظیفه می کند

۳-  شورای واحد مجاهدین که در صورت نبود خِلاَفَةٌ عَلَى مِنْهَاجِ النُّبُوَّةِ و حکومت بدیل اضطراری اسلامی انجام وظیفه می کند.

غیر از این «سه ابزار» که همه یک رای واحدی را بر اساس اجماع واحدشان ارائه می دهند و امت واحدی را تشکیل می دهند و جماعت واحدی را تشکیل می دهند دیگر هیچ ابزار دیگری برای مسلمین وجود ندارد که بتواند به پیروزی و نصرتی که الله وعده اش را داده دست پیدا کند، و هر چه بعد از این «سه ابزار» آگاهانه، هدفمند و حرکتی وجود دارد کلا تفرق و سستی و ذلیلی و هدر رفتن انرژی مسلمین است.

حرکت از شورای واحد مجاهدین به حکومت بدیل اضطراری اسلامی و حرکت از حکومت بدیل اضطراری اسلامی به خِلاَفَةٌ عَلَى مِنْهَاجِ النُّبُوَّةِ  آرزوی هر مومن و مجاهد است؛ زیرا مدافع اصلی و قدرتمند حقوق مسلمانان و مستضعفین در دنیا خواهد بود؛ آنهم خلافتی که محور اتحاد و قدرت برای همه ی مسلمین با تمام مذاهب و فرق آن باشد، که خبری از تعصب و دیکتاتوری یک تفسیر یا مذهب بر سایر مذاهب و تفاسیر در ان دیده نمی شود بلکه ملک همه ی مسلمین می گردد نه بخشی از آنها.

خداوند متعال امر میکند ” اُدعُ الی سبیلِ ربّک بِالحِکمة ” بطرف پروردگارت با حکمت دعوت بده….. جهاد نیز یکی از انواع دعوت است که به آن دعوت قهریه میگویند…و پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم نیز فرموده‌اند: الحربُ خَدعة ” جنگ فریبکاری و گول زدن است.

نظر به آیات الهی، احادیث و سیرت نبوی علیه الصلوة و السلام باید هر کاری را با حکمت و چاره اندیشی پیمود و نه اینکه بدون ملاحظهء گذرگاه در رودخانه، خود را به آب بزنیم، تا غرق شویم… پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم نیز از طرف الله متعال امر شده بودند ” لِیُظهره عَلی الدّینِ کُلّه” تا دین اسلام را بر همهء ادیان دیگر غالب نمایند، اما سیرت گرامی ایشان صلی الله علیه و آله و سلم را ورق بزنید، که چطور شروع کردند؟

ایشان در ابتدای کار فقط عفو می‌کردند؛ شکنجهء دشمنان را تحمل می‌کردند، اما ياران خود را امر به جنگ و مقابله نمی‌کردند. دوّما، روی به هجرت آوردند، به حبشه و سپس به مدینه منوره. سوّما، زمانیکه در مدینه منوره، آزادانه بنای حکومت خود را قائم کردند، ابتداءً حملات خود را بر قریشیان و اقوام خود شروع کردند، آنهائیکه ایشان را از خانه‌های شان بیرون کرده بودند… اما با یهود مدینه و مشرکین و قبایل مشرک اطراف، تعهدنامهء عدم جنگ و عدم پشتیبانی از دشمن را امضاء کردند.

رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم گسترهء تعیین دشمنان خود برای جنگ و آغاز حملات بیشتر را، تدریجا و پس از سالها جلو بردند؛ پس آیا اگر طالبان حالا اعلان بکنند که  پاکستان، چین، روس و فلان و فلان دشمن ما بوده و اعلام جنگ است!!!!!

پس آیا این اعلان، موافق با سنت رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم است؟!!!

آیا این اعلان، آوردن خلافت است؛ یا ریشه کن کردن همین حکومت بدیل اضطراری اسلامی و حتی مجلس شورای مجاهدین؛ چنانچه در عراق دیدید ؟!!!

آیا این اعلان، پر از حکمت است؛ یا نهایت بی تجربگی و کم علمی را نسبت به سیرت ثابت می‌کند؟

تنظیم دوله با چنین اعلانی، به چه جایی رسید؟

از هم پاشید؛ اتحاد مجاهدین را به هم زد؛ به دشمنان فرصت داد؛ ووو.

✅اما طالبان، با حکمت عملی خویش، طبق سیرت سرور کائنات صلی الله علیه و آله و سلم، به جایی رسیدند که با اتحاد با تمام فرق اسلامی شیعی و سنی و به وجود اوردن قدرتی برتر برای مسلمین،  تمام قدرتهای  سکولار و اشغالگر غربی دارند در آتش داغ ذلت میسوزند و دارند زاری میکنند که بیائید تا با هم صلح کنیم.

?  قُلِ اللَّهُمَّ مَالِکَ الْمُلْکِ تُؤْتِی الْمُلْکَ مَن تَشَاء وَتَنزِعُ الْمُلْکَ مِمَّن تَشَاء وَتُعِزُّ مَن تَشَاء وَتُذِلُّ مَن تَشَاء بِیَدِکَ الْخَیْرُ إِنَّکَ عَلَىَ کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ ‏( آل عمران آیه  26)

ترجمه : ‏بگو : پروردگارا ! ای همه چیز از آن تو ! تو هر که را بخواهی حکومت و دارائی می‌بخشی و از هر که بخواهی حکومت و دارائی را بازپس می‌گیری ، و هر کس را بخواهی عزّت و قدرت می‌دهی و هرکس را بخواهی خوار می‌داری ، خوبی در دست تو است و بیگمان تو بر هر چیزی توانائی .‏

آیا جماعت دوله با تحمیل مذهب سلفیت خاص نجدیت بر مسلمین و کشتار مسلمین مخالف خود به بهانه های واهی و باز گردن صدها جبهه ی مختلف در مسیر حکومت اسلامی بر منهاج نبوی و عزت مسلمین در حرکت است یا طالبان با وحدت با تمام مذاهب اسلامی و تمرکز بر دشمن اصلی که آمریکاست ؟

شبهه برادران اهل غلو در جماعت دوله در مورد تحکیم شریعت توسط طالبان و قبر پرست بودن مسلمین افغان و….

شبهه برادران اهل غلو در جماعت دوله در مورد تحکیم شریعت توسط طالبان و قبر پرست بودن مسلمین افغان و….

به قلم: مفتی ابوالحمکت

چنانکه همه میدانند تنظیم دوله از بدو به وجود آمدن واعلام خلافتشان تا به الان در مناطق تحت سیطره امارت اسلامی میجنگند

ومیگویند ما اول با مرتدین(مردم وسربازان امارت اسلامی)میجنگیم وسپس با حکومت اجیر وکفار خارجی میجنگیم

تعريف اسلام وايمان درحديث چنين آمده است: الاسلام ان تشهدان لااله الاالله وان محمدا رسول الله وتقيم الصلاة وتؤتي الزكاة وتصوم رمضان وتحج البيت ان استطعت اليه سبيلا

وتعريف ايمان چنين است: الايمان ان تؤمن بالله وملائكته وكتبه ورسله واليوم الاخروالقدرخيره وشره.[۱]

لذا ایمان داشتن ومسلمان بودن شخص به عقیده وعمل شخص مربوط هست که مطابق با قرآن وسنت باشد نه مطابق با آن ایمان واسلامی که مردم میگویند وما الحمدلله هم مؤمن هستیم هم مسلمان بخاطر اینکه ایمان واسلام ما مطابق با قرآن وسنت هست

 بر هرانسان مسلمان فرض است كه اولا عقیده اعمال خود را وسپس عقاید واعمال دیگران را بر قرآنو سنت طبق تحقیقات وفهم علماء عرضه کند تا در مسیر صراط مستقیم راه یابد واز عقایده واعمال بد هم خودش توبه کند وهم دیگران را توصیه وخیرخواهی کند به تصحیح عقاید واعمالشان . بادرنظرگرفتن همين قاعده بنده درعقيده وعمل خودوديگرمجاهدين اسلامي هيچ نوع مخالفت باقطعيات ومشهورات دين اسلام نديدم . یعنی همان اعمالی که قرآن وسنت وعلماء آنها را عبادت معرفی کرده اند ما آنها را عبادت میدانیم. وآن اعمالی را که قرآن وسنت وعلماء گناه معرفی کرده اند ما هم آنها را گناه میدانیم. وآنچه را که ما حلال میدانیم همان را قرآن حلال معرفی کرده . وآنچه را ما حرام میدانیم قرآن سنت وعلماء حرام معرفی کرده اند

اینجا لازم است دوچیز را در نظر گرفت :

۱_هیچ کسی جز انبیاء معصوم نیست

وتمام اهل سنت وجماعت براینکه عاملان گناه کبیره تا زمانی که انجام دادن آن را حلال نداند کافر نمیشوند اتفاق دارند

مگر خوارج که انها مرتکبین گناه کبیره را تکفیر میکنند

۲_اينكه مسائل ظني كه قطعي الثبوت نيستند وطبعادربين علماء اختلافي ميباشند درانكارازآنهاكسي كافروحتي فاسق گفته نميشود

وهمين دوچيزاولا در وجود بنده وبعدش هم دروجود همه ماموجود هست که باعث تکفیر نمیشود

بيان اعتراضات بي اساس وشيطاني اهل غلو ودراصل گرفتاران وطرفداران خرافت :

۱_ثابت كنيدكه درمناطق تحت سیطره شما گرفته به شريعت حكم ميكنيد

ثابت كنيد كه همه قبرهاي شركي رانابود كرده ايد ودرمناطق شمامردم قبرپرستي نميكنند تصاويرنابودي قبرهاي شركي ويابيان رسمي خودمبني برنابودي قبرهاي شركي رابياوريد

فقط نگوئيد درمناطق قبرپرستي نيست چو هركس درافغانستان باشدازوضعيت قبرهاوپرستش آنهاميداند

ادامه خواندن شبهه برادران اهل غلو در جماعت دوله در مورد تحکیم شریعت توسط طالبان و قبر پرست بودن مسلمین افغان و….

بمباران وحشیانه ی هوائی غیر نظامیان افغانستان تلاشی برای تحمیل صلح و ایجاد جنگ داخلی

 بمباران وحشیانه ی هوائی غیر نظامیان افغانستان تلاشی برای تحمیل صلح و ایجاد جنگ داخلی

به قلم : عبدالله مسلم

حملات نظامی آمریکا و ناتو (که حکومت سکولار ترکیه عضو فعال ناتو است ) با مزدوری نیروهای حکومت دست نشانده و اربکی ها و میلیشاهای ساخته شده توسط اشغالگران سال ۲۰۱۸ را تبدیل به خونین ترین سال برای مسلمین افغانستان نمودند . در این حملات اکثریت قاطع کشته شده ها از افراد غیر نظامی بخصوص کودکان و زنان و مردان و دانش آموزان بود .

آمریکا و متحدینش در این سال برای هر انسانی که نسبت به وقایع افغانستان خودش را به حماقت هم زده بود ثابت کردند که قادراند جهت حفظ منافعشان از هر جنایتکاری بیشتر خون ریزی و جنایت بیافرینند . مگر  جنایتی بالاتر از قتل عام زنان و کودکان و پیر مردان و جوانان بی دفاع و حتی حیوانات توسط جنگنده های آمریکا و متحدینش و ریختن هزاران بمب چند تنی و فسفری و … می تواند وجود داشته باشد ؟  اما آمریکا و متحدینش این جنایات آشکار را در جلو تمام مجامع بین المللی سکولاریستی در سرزمینهای زیادی چون ژاپن، ویتنام، پاناما، سوریه، عراق ، یمن، سومالی ، افغانستان، پاکستان و غیره آفریده اند .

در این زمینه مجلۀ امریکایی فوربس به تازه‌گی گزارشی را به نشر رسانده که نشان می‌دهد؛ نیروهای امریکا و ناتو از ماه جنوری تا سپتمبر ۲۰۱۸ حدود پنج هزار و ۲۱۳ عملیات بمباران هوایی در افغانستان انجام داده ‌اند. درحالیکه جزئیات ابعاد تخریبی و شمار کشته و زخمی این بمباران‌ها مشخص نشده؛ اما این بیشترین میزان بمباران هوایی در هفده سال گذشته بوده که سال ۲۰۱۸ یکی از خونین‌ترین سال‌ها در افغانستان لقب گرفته است.

هدف از تشدید حملات نظامی آمریکائیان و متحدینشان علیه غیر نظامیان افغان و کشتار آنهمه غیر نظامی در قدم اول این است که به عنوان یک گزینه ی فشار از این جنایات برای فشار بر طالبان جهت کشاندنش به پای میز مذاکرات استفاده کند و راه را برای صلح تحمیلی آمریکائی همار ساز. صلحی که به قیمت قتل عام مردم مسلمان افغانستان، پایگاه‌های بزرگ امریکا را در منطقه حفظ نماید، اما معنی خاتمه جنگ را نداشته باشد. هدف و قدم بعدی  کفار سکولار اشغالگر خارجی به رهبری آمریکا این است که تعدادی از رهبران طالبان را از تمام ارزش‌هایی که برای آن بیشتر از ۱۸ سال جنگیده و قربانی داده‌اند جدا سازد و سربازان بدون رهبری آنان را به سمت وسوی دیگر گروه‌های مسلح جنگی مانند گروه دوله متحد سازد و با حفظ تعادل میان  حکومت طالبان و گروه دوله و دامن زدن به جنگهای فرسوده ی داخلی  سناریوهای چچن و عراق و سوریه و… را در افغانستان هم پیاده نموده و با نابودی مجاهدین و دلسرد کردن مردم از مجاهدین و جدا کردن مردم از مجاهدین بتواند اهداف استراتیژیک خود را در منطقه تامین کند .

سیاست ثابت آمریکائیان در باره ی هم پیمان شدن و صلح؛ هشداری به طالبان و دوله در افغانستان


سیاست ثابت آمریکائیان در باره ی هم پیمان شدن و صلح؛ هشداری به طالبان و دوله در افغانستان  

به قلم : ابوعبدالله موکریانی

با آنکه ترامپ در رقابتهای انتخاباتی خود دم از صلح و خاتمه دادن به جنگ در کشورهای دیگر و جلوگیری از صرف دلارهای آمریکا در سایر کشورها را داد اما کارنامه ی دوران ریاست جمهوری او تا کنون نشان داده که به هیچ یک از وعده های مقامات آمریکائی نمی توان اعتماد کرد، چون ۸ ماه بعد از ریاست جمهوری طرح جنگی جدید خود را رائه داد و هم اکنون بعد از تشکیل اولین کابینه ی  خود در سال جدید میلادی، ضمن تائید حمله ی نظام شوروی به افغانستان و تروریست نامیدن مخالفین شوروی و آمریکای کنونی ، از کشورهائی چون پاکستان و هند و روسیه در خواست کرد در این اشغالگری آشکارش با وی همکار و شریک گردند.

  مقامات آمریکائی علاوه بر آنکه به ملت خود دروغ می گویند و خود را مقید به رعایت پیمان و گفته های خود در برابر آمریکائیان هم نمی دانند در طول تاریخ هم هرگز به هیچ عهد و پیمانی که با گروهها و حتی کشورها بسته  وفا نکردده است ، آمریکا هرگز متحد نخواسته  بلکه مزدور می خواهد؛ آنهم مزدوری که تمام پلهای پشت سرش را خراب نموده و مثل آل سعود مجبور باشد به این مزدوریش جهت بقا ادامه دهد، و مصیبت بار تر برای مزدوران اینکه: آمریکا هر وقت این مزدور برایش فایده نداشته باشد و تاریخ مصرفش تمام شود او را  طی معامله ای به فروش می رساند و کسانی  هم که اصلا حاضر به مزدوری برای آمریکا نباشند باید شدیدترین تحریمها، مشکلات اقتصادی، تهدیدات نظامی و… را تحمل کنند .

اگر به کارنامه ی روابط ایران و بعضی از جماعتهای جهادی با آمریکا نگاه کنیم متوجه خواهیم شد که مشکل بزرگ ایران و این جریانات جهادی با آمریکا تنها در این است که آنها طبق شرایط خودشان با آمریکا وارد مذاکره می گردند نه طبق شرایط و برنامه های خائنانه ی آمریکائیان .

اما مقامات آمریکائی زمانی که نتوانند با فشارهای اقتصادی و دیپلماتیک  مخالفین را در راستای نقشه های خود در سرزمینهای مسلمان نشین  به کار گیرند سعی می کنند با استفاده از اهرمهای فشاری چون «تفرق» و گروههای مسلح به این هدف برسند .  در افغانستان هم به صورت مشخص باید گفت که آمریکا بعد از ۱۸ سال جنگ و هزینه کردن، آنچه رئیس جمهور آمریکا را سرخورده کرده تا علناً به چنین اظهاراتی بپردازد؛ عدم پیشرفت در امور جنگ و صلح افغانستان است ودر طولانی‌ترین جنگ تاریخ آمریکا به سختی گیر کرده است .

اگر مانند بریتانیای کبیر و شوروی سابق، افغانستان را ترک کند، دیگر قدرت امریکا  به عنوان ابر قدرت در جهان ادامه نخواهد یافت و حتی در معرض تجزیه سرسام آور ایالت‌های خود قرار خواهد گرفت. لذا امریکا به برنامه صلح رو آورده تا طوری جنگ افغانستان را ظاهراً به پایان برساند که جای پای خود را دراین کشور نگهداشته و از معادن، موقعیت ژئواستراتژیک و مواد مخدر آن استفاده‌ای چشم‌گیر نماید.

برای رسیدن به این هدف، نظامیان امریکا و ناتو و مزدوران محلی آنها جنگ علیه مواضع و اهداف طالبان و مردمان غیر نظامی ساکن ساکن مناطق تحت کنترل طالبان را به آخرین درجه ی خود تشدید نموده است تا طالبان  را به میز مذاکره بکشاند که بالاخره این کار هم صورت گرفت و نمایندگان سیاسی طالبان از دفتر قطر و نمایندگان نظامی طالبان از شورای کویته با حضور کشورهای پاکستان، سعودی و امارات در ابوظبی با هم گفتگو کردند.

اما بعد از دو بار گفتگوها میان امریکا و طالبان، نتیجه ی محسوسی مشاهده نشد و امریکا از تمام وسایل فشار علیه طالبان استفاده کرد و به شکل غیر مستقیم ۶ میلیارد دلار توسط سعودی و ۳ میلیارد دیگررا توسط امارات به پاکستان پرداخت نمود. این معامله نشان از وخامت اوضاع در امریکا و ضعف جنگی و نظامی این کشور می‌باشد به نحوی که بعد از ۱۸ سال جنگ اکنون امریکای قرن بیست نیست، بلکه وضعیت‌اش به مراتب از داخل وخیم‌تر شده و در عرصه بین‎‌المللی نیز جایگاهش سخت صدمه دیده است. پس امریکا نمی‌تواند موجودیت خود را درین سرزمین (مقبره امپراطوری‌ها) تثبیت نماید.

لذا پیشنهادهای صلح تحمیلی و پیمانهای توهمی نباید افغان‌ها را بفریبد؛ چون امریکا در  طول تاریخ خود به هیچ شرط و پیمانش با هیچ گروه و کشوری وفا نکرده است. مجاهدین افغان باید به جای برنامه‌های سکولاریستی امریکا و سایر کفار و مزدورانش که در طول تاریخ از آن خیری را ندیده‌اند، به برنامه‌های اسلام چنگ بزنند و طبق شرایط اسلامی با همه ی دنیا وارد گفتگو گردند نه طبق شرایط کفری کافران تا مبارزات و مجاهدت‌های آنان نه تنها راه‌گشای افغان‌ها شده؛ بلکه کمکی برای تمام مسلمانان جهان گردد.

نکته ی  آخر اینکه برادران ما در «دوله»  نباید با دامن زدن به جنگهای غیر شرعی داخلی در افغانستان و در پیش گرفتن سیاستهای تک روانه :

  1. ابزاری در اختیار سیاستهای آمریکا در منطقه
  2. و منحرف نمودن جنگ ازدشمن اصلی به دشمنان درجه چندم
  3. ومشغول نمودن مسلمین به مسلمین
  4. و حتی کشاندن کشورهای منطقه به جنگ افغانستان گردند .

تفرق و جنگ داخلی تنها سودش به جیب آمریکا و متحدینش، و تمام ضررش به مسلمین افغانستان و جهان بر می گردد؛  پس سعی نکنند سناریوی سوریه در افغانستان تکرار شود و همچون گروههای مسلح سوری جهادشان خواسته یا ناخواسته فی سبیل آمریکا و فی سبیل ناتو (از کانال حکومت سکولار و مرتد ترکیه) قرار گیرد .

دولت الاسلامی یا داعش در افغانستان تکرار پروژه ی آل سعود در برابر حکومت عثمانی

دولت الاسلامی یا داعش در افغانستان تکرار پروژه ی آل سعود در برابر حکومت عثمانی

به قلم : ابوصلاح الدین الکوردی

 دولت اسلامی با منهج سلفیت خاص نجدیت ابتدا در عراق شکل گرفت و بعد از آن در سوریه هم نفوذ کرد و تبدیل شد به دولت اسلامی در عراق و شام (مخفف آن داعش) و پس از چندی اعلام خلافت کرد اما پس از چندی هم اکنون با از دادن مناطق تحت نفوذش از حالت حکومت و دولت خارج شده و تبدیل شده است به یک حزب و جماعتی که از بسیاری از جماعتهای دیگر هم کوچکتر است و هم اکنون تحت عنوان دوله، تنظیم دوله، جماعت دوله شناخته شده است .

دوله زمانی که در بخشهائی از سوریه و عراق حاکمیت داشت قاعده ی شرعی این بود که همه ی گروهها – صرف نظر از منهج سلفیت خاص نجدیت دوله – در برابر هجوم کفار سکولار جهانی به رهبری آمریکا به او بیعت می دادند،اما چنین نکردند ،و علاوه بر آنکه بیعت شکنی کردند به نفع کفار سکولار جهانی و مرتدین ملحد pkk با دوله وارد جنگ شدند، تا اینکه در جبهه ی آمریکا و کردهای ملحد pkk  دوله را از دولت تبدیل کردند به جماعت و حزبی چریکی کوچک  و خودشان هم یا مثل گروه علوش و صدها گروه دیگر مثل زنکی از بین رفتند یا چنان ضعیف شده اند که هر گاه تاریخ استفاده از آنها تمام شود کفار سکولار جهانی و طاغوتهای محلی خواهند تواسنت با کمترین هزینه ها آنها را نابود کنند .

در زمانی که دوله در عراق و سپس در سوریه در حال شکل گیری بود در افغانستان حکومت اسلامی طالبان وجود داشت، همچنانکه در بخشهائی از سومالی و یمن و قفازهم اهل سنت امارتهای کوچک اسلامی تشکیل داده بودند . در زمانی که در افغانستان یک حکومت اسلامی با شورای رهبریت خاص خودش حاکمیت داشت گروهی از افراد حکومت طالبان بیعت خود را با شورای رهبری شکسته و در برابر به دولت ابوبکر بغدادی بیعت دادند و بغدادی هم این بیعت شکنی را تائید و از بیعت شکنان بیعت گرفت .

به این شیوه همچنانکه جولانی بیعت ابوبکر بغدادی را شکست و  الظواهری ضمن تائید بیعت شکنی جولانی بیعت او را پذیرفت، ابوبکر بغدادی هم همان واکنش را در برابر بیعت شکنان حکومت طالبان انجام داد . هم الظواهری و هم بغدادی مثل دو رقیب یک واکنش در برابر بیعت شکنان انجام دادند .

این بیماری در میان سلفیت خاص نجدیت دارای سابقه ی طولانی به اندازه ی عمر حکومت آل سعود دارد . زمانی که آل سعود بیعت خود با حکومت اسلامی عثمانی را شکست و با شعار جهاد بر علیه مشرکین[۱] بر علیه چنین حکومتی خروج نموده و در جبهه ی کفار انگیس و فرانسه و ایتالیا و…. و مرتدین محلی چون آتاتورک به عمر حکومت عثمانی خاتمه دادند .   

پروژه ی آل سعود به شدت توسط حکومت انگیس بر علیه حکومت اسلامی عثمانی حمایت و پشتیبانی می شد، و زمانی که حکومت اسلامی عثمانی متلاشی شد و سرزمینهای مسلمین به دهها قسمت تقسیم شد و هر کافری سهمی برای خود برداشت آن وقت مرزهای آل سعود را نیز مشخص کردند،و آن را تاکنون تابع سیاستهای خود کرده اند.

هم اکنون که در افغانستان حکومت اسلامی طالبان وجود دارد گروه دوله در این کشور نباید اشتباه گذشتگان فکری خود چون آل سعود و … را تکرار کند چون بیعت شکنی و ایجاد تفرق توسط آنها هر چند باعث « فَتَفْشَلُوا وَتَذْهَبَ رِيحُكُمْ ۖ» تمام مسلمین منطقه و تقویت جبهه ی کفار سکولار جهانی و مزدوران محلی آنها می گردد، اما قبل از آنکه به حکومت اسلامی طالبان صدمه جدی بزند به خود آنها صدمات جبران ناپذیر خواهد زد، و ممکن است ناخواسته همچون آل سعود و …. ابزار دست کفار سکولار جهانی و منافقین قرار بگیرند، و ندانسته تبدیل شوند به یک پروژه ی ضد اسلامی جهت تقویت کفار سکولار جهانی و مرتدین و منافقین محلی .


[۱] منظور مفتی های آل سعود، مسلمین جاهلی است که دارای عذرهای شرعی هستند، یا تفسیری بر خلاف تفسیر آنها دارند . چون مشرک در زبان امروزین یعنی سکولار و مشرکین یعنی سکولاریستها . و در آن زمان آل سعود با مشرکین(سکولاریستها) بر علیه مسلمین متحد شده بودند و در چهار طرف خود مسلمان کشی کردند و تا کنون حتی یک گلوله به سمت کفار اصلی مثل مشرکین(سکولاریستها) و یهود و نصارا شلیک نکرده اند .

فصل زمستان در افغانستان و گرم شدن تنور دروغپردازی دستگاه تبلیغاتی حکومت دست نشانده و برادران متشدد دوله (داعش)

فصل زمستان در افغانستان و گرم شدن تنور دروغپردازی دستگاه تبلیغاتی حکومت دست نشانده و برادران متشدد دوله (داعش)

به قلم : عبدالله مسلم

می دانیم دشمنان قانون شریعت الله غیر از جنگ نظامی جنگهای دیگری مثل جنگ دیپلماسی و سیاسی و جنگ اقتصادی و بخصوص جنگ فکری و عقیدتی را علیه تمام مسلمینی که با یکی از مذاهب اسلامی در حال قدرت گیری هستند راه انداخته اند . در این میان جنگ فکری و عقیدتی بسیار خطر ناکتر از سایر جنگهاست. چون در این جنگ ایمان و اراده ی مسلمین مورد حمله قرار می گیرد .

پس جنگ فکری و عقیدتی در واقع جنگ اصلی و حقیقی دشمنان بر علیه مسلمین بوده است که جنگ نظامی هم برای همین مسائل فکری و عقیدتی بوده و از ۳ طریق انجام گرفته است . یکی از طریق خود کفار (مثل بی بی سی و صدای آمریکا و…) و دومی از کانال منافقین که این عقاید آلوده ی کفار را با عقاید اسلامی قاطی کرده و باعث شبه و فریب مسلمین و به انحراف کشانیدن افکار و عقاید  شده اند و آخرین مورد غلاة، متشددین و تندروانی هستند که با مشغول کردن مسلمین به مسلمین و بر هم زدن درجه بندی شرعی دشمنان اغلب ناخواسته توسط گروه اول و دوم مورد سوء استفاده قرار می گیرند .

این جنگ عقیدتی و فکری بر خلاف جنگ نظامی تنها زمانی خاتمه می یابد که فکر مخالف به صورت همه جانبه شکست خورده و بیرون رانده شود . این جنگ همان جنگی است که با آمدن فصل زمستان و برف و کولاک تنور آن از طرق حکومت دست نشانده ی افغانستان و متشددین و تندروان دوله (داعش) گرم شده است .

فصل زمستان در بسیاری از مناطق افغانستان مساوی است با بارش برف و بسته شدن راهها و سرمای شدید که بر روی تمام بخشهای زندگی تاثیرات مستقیمی می گذارد، از جمله جهاد .از این رو همانند دیگر بخش های زندگی، فعالیت های جهادی مجاهدین نیز در زمستان کمبود نسبی را شاهد است و این معمول هر ساله است. البته سخن غیر عادی و قابل تعجب در این باره اینست که مقامات رژیم مزدور کابل که یک سال تمام را تحت حملات کوبنده مجاهدین می گذرانند، هنگامیکه فصل زمستان فرا می رسد و به سبب عوامل طبیعی در حملات مجاهدین کمی می آید ، در این وقت مقامات و سخنگویان ادارات مختلف رژیم بیدار شده و لاف از موفقیت ها، پیشرفت ها و عملیات های خود می زنند که در میدان نبرد پیشرفت های قابل توجه یی کرده و ماشین جنگی مجاهدین و امارت اسلامی را فلج کرده اند و…

کسی نیست از این دروغپردازان دست نشانده بپرسد که در این ۱۸ سال ۴۸ کشور نتوانسته اند ماشین جنگی طالبان را از کار بیاندازند و به پیشرفتی دست پیدا کنند حالا چگونه است که با بارش برف و برقرار شدن سرمای زمستان و مسدود شدن راههای مواصلاتی این حکومت لرزان و پوسیده توانسته است در مدت ۳ هفته ماشین جنگی طالبان را فلج کند و…؟!!!

 خود سازندگان دروغ به این دروغها باور ندارند و تنها برای فریب مسلمین و دلگرم کردن نوکرانشان از آن استفاده می کنند، چون :

  1. به دلیل شرایط جغرافیائی حاکم بر افغانستان کم شدن تحرکان نظامی ، اقتصادی و… از مشخصه های زمستان است
  2. طالبان فعلا با عدم تنازل از ارزشهای اسلامی خود، یعنی:  پرچم اسلام و مردم در افغانستان . و تا زمانی که پرچم اسلام و مردم افغانستان وجود دارد طالبان و مجاهدین هم وجود دارند چون این قیام سرتاسری برخاسته از میان ملت است، که ریشه های عمیق و بنیاد محکمی دارد.

 در این صورت باید متوجه شد که کم شدن نسبی عملیاتهای نظامی مجاهدین و حتی قطع شدن حملات زمینی دشمنان آن چون آمریکا و حکومت فاسد و لرزان کابل و حتی دشمنان جاهلی چون متشددین دوله (داعش) بخاطر عوامل طبیعی است که این بر حسب معمول هر ساله چنین بوده و همه آگاه هستند، اما حکومت دست نشانده که حیا ندارد و از هیچ دروغ و خیانتی کوتاهی نکرده است با دروغپردازی رسانه ای خود را مسخره ی خاص و عام افغانستان نموده و تنها شایسته است چون رسول الله صلی الله علیه و سلم به این دسته از انسانها گفته شود  : إنَّ مما أدرك الناس من كلام النبوة الأولى: إذا لم تستح فاصنع ما شئت . (صحیح بخاری شریف)  یکی از سخنانی که مردم از پیامبران گذشته دریافته اند این است که: اگر حیا نداری، هرچه خواهی کن.

توطئه ی آمریکا و متحدینش پس از شکست جنگ نظامی و دیپلماسی در برابر طالبان

 توطئه ی آمریکا و متحدینش پس از شکست جنگ نظامی و دیپلماسی در برابر طالبان

 به قلم: ابوصلاح الدین الکوردی

زمانی که ترامپ در انتخابات ریاست جمهوری شرکت کرد یکی از شعارهای انتخاباتیش این بود که اگر پیروز شود نیروهای نظامی و دلارهای آمریکا را  از کشورهای دیگر جمع کرده و صرف امور داخلی کشورش می کند .

در همین راستا در مراسم تحلیف خود گفت : ما تریلیون ها دلار را در کشورهای دیگر صرف کردیم، کشورهای دیگر را سیر کردیم، اما خود امریکا را فراموش کردیم، پس ازین به امریکا توجه می شود.

اما این دروغگو در کمال ناباوری ۸ ماه پس از رسیدن به قدرت استراتژی تازه ی جنگی خود را جهت پیروزی بر مجاهدین طالبان اعلام نمود و گفت: « نیروهای نظامی امریکایی تا زمانی در افغانستان می جنگند که پیروز شوند و تا زمانی با طالبان مسلح درگیر می باشند که آن ها را شکست بدهند». البته مدت این پیروزی را نیز مشخص کرده بود : ۶ ماه

طالبان نیز که با ادبیات چنین دروغگویانی آشناست در مقابل اعلام نمود: «تا زمانی که یک عسکر امریکایی هم در کشور ما حضور داشته باشد و مقامات امریکایی خط مشی جنگی را تعقیب بکنند، ما با روحیهء قوی، عزم راسخ و کمال متانت در برابر آن ها جهاد می کنیم. به نصرت پروردگار، پیروزی حتما از آنِ ما می باشد، دشمن ما بالاخره شکست می خورد و با رسوایی جهانی دچار می شود» .

دو تا ۶ ماه با آنهمه جنایت جنگی و کشتار غیر نظامیان توسط بمبارانهای کورکورانه ی هوائی آمریکا و نیروی زمینی مزدورانش هم تمام شد، اما آمریکا غیر از شکست در میدانهای نظامی و دیپلماسی و جنگ نرم و روانی و بالا رفتن و افزایش تنفر و بدبینی مسلمین افغانستان از آمریکا و مزدورانش چیزی نصیبش نشد، به همین دلیل اعمال آمریکا و مزدورانش تنها به پیشرفت و مقبولیت و همدلی بیشتر مسلمین افغانستان با طالبان  ختم شد، که سال ۲۰۱۸ را می توان علاوه بر پیروزی های نظامی سال پیروزی دیپلماسی طالبان هم نامید، به گونه ای که مسلمین افغانستان پیروزی خود را بعد از نصرت الله تعلی حتمی و برای شکست کفار سکولار و اشغالگر خارجی لحظه شماری می کنند .

این اوضاع باعث مقبولیت جهانی طالبان شد، به گونه ای که کشورهای مختلف جهت حفظ منافع خود به صورت آشکار و پنهان خواستار برقراری روابط با حکومت طالبان شدند. چنین اوضاعی که بر آمریکا تحمیل شده بود ترامپ را مجبور به واکنش نمود، و در عقب نشینی آشکاری جهت تبرئه ی خود و سرپوش گذاشتن بر شکست آشکارشان در افغانستان، این سیاست شکست خورده ی جنگی را به گردن ژنرالها و اطلاعات غلط آنها انداخت؛ و مکارانه جهت نجات نیروهای نظامی و صرف آنهمه دلارهای آمریکا برای اولین بار آشکارا طالبان را به رسمیت شناخت و راه صلح و گفتگوی مستقیم با طالبان از کانال  الیس ویلز و سپس زلمی خلیلزاد را درپیش گرفت .

در برابر اینهمه موفقیت طالبان باید از نظر دور نداشت که آمریکا و متحدین مکارش به همین سادگی تسلیم نخواهند شد و قطعا تا زمانی که طالبان از آرمانهای خود تنزل نکرده ، در راه تضعیف طالبان دست به توطئه زده و تلاش خواهند کرد . چه با دادن امتیازاتی به متحدینش و چه با فراهم نمودن زمینه های ایجاد جنگ داخلی میان طالبان و دوله و شاخه های مختلف طالبان با همدیگر و تکرار سناریوی سوریه و عراق و یمن و… در افغانستان . این همان چیزی است که ما در جنگ روانی و تبلیغاتی فراگیر کنونی مخالفین طالبان می بینیم و نیاز به واکنش مناسب و به موقع دارد .

توهمات ادامه دهندگان راه امانی و رضاخانی در افغانستان و ایران در برابر بیداری مسلمین

توهمات ادامه دهندگان راه امانی و رضاخانی در افغانستان و ایران در برابر بیداری مسلمین

   به قلم: شاهو مریوانی

در رسانه های ماهواره ای و مجازی وابسته ی به سکولاریستها و منافقین(سکولار زده ها) و مسلمین جاهل ایرانی زمانی که قصد دارند الگوی مناسب برای ایران را نشان دهند به حکومت سکولار رضا خان و پهلوی اشاره می کنند،البته بعضی از سکولار زده های سرزمینهای مسلمان نشین هم دولت سکولار و جنایتکار ترکیه (عضو فعال ناتو) را به عنوان یک الگو معرفی می کنند .

حکومت سکولار رضاخان با آنکه بخش بسیار ناچیز از ثروتهای ملی را صرف پاره ای امکانات صنعتی نمود اما پروژه های بزرگ ملی چون راه آهن و صنایع مادر کلا در خدمت منافع کشورهای بیگانه بودند و نسبت این پروژه ها در طول ۵۰ سال حاکمیت پهلوی به نسبت ۳۲ سال حاکمیت جمهوری اسلامی ایران بسیار ناچیز و ضعیف است . چون ۸ سال این نظام در جنگ با کفار سکولار جهانی و سکولاریستهای منطقه ای و محلی گذشت (۸+ ۳۲=۴۰).    به گواهی دوست و دشمن پهلوی یک حکومت سکولار دست نشانده و ظالمی بود که نزدیک به نیم قرن حاکمیت ایران را به مرکز فساد و فاحشه خانه ی  دنیا تبدیل کرده و…..

این رسانه های معارض ایرانی خود را ادامه دهندگان چنین سکولاریستهائی در ایران می دانند.اشرف غنی هم در افغانستان در سخنرانی‌های متعددی، حکومت خود را پیرو اصلاحات امانی خوانده و بر ادامۀ راه امان الله خان تأکید نمود. وی در ادامۀ سخنانش مبنی بر دلیل عدم موفقیت برنامه‌های امان الله خطاب به جوانان نموده گفت: «امان الله برای رسیدن به اهدافش نسلی جوان همانند شما، پایبند به دموکراسی و اصول دولتی دموکراتیک را نداشت که خوشبختانه من دارم.» در ادامه دلایلی دیگری نیز دال بر سقوط امان الله و موفقیت خویش برای تطبیق کامل دموکراسی و سیکولریزم در افغانستان یادآوری نمود.

از آن‌جایی‌که همه می‌دانیم، امان الله بعد از قتل پدرش بشکل مرموز با حمایت کفار سکولار جهانی و تعدادی از هم‌فکرانش در کابل به قدرت رسید؛ دقیقاً او زمانی قدرت را بدست گرفت که در جهان و منطقه تحولاتی عظمیی در جریان بود و بزرگترین ابرقدرت دنیا(خلافت عثمانی) طی یک توطئه‌ی هماهنگ سکولاریستهای خارجی و خائنین سکولار داخلی سقوط نموده بود. اروپا بعد از جنگ‌های جهانی دوباره خود را بازسازی می‌نمود و امریکا بسوی ابرقدرت شدن روان بود.

ادامه خواندن توهمات ادامه دهندگان راه امانی و رضاخانی در افغانستان و ایران در برابر بیداری مسلمین

افغانستان و پرداخت تاوان خیانت منافقین و سکولار زده ها و اعتمادشان به آمریکا و غرب سکولار

 افغانستان و پرداخت تاوان خیانت منافقین و سکولار زده ها و اعتمادشان به آمریکا و غرب سکولار

  به قلم : عبدالخالق پنجشیری

 چند سال قبل ، به دنبال حملات نیروهای ائتلاف بین‌المللی سکولاریستها(مشرکین) به سرکردگی امریکا به افغانستان در سال ۲۰۰۱م و سقوط حکومت بدیل اضطراری اسلامی طالبان، صفحه‌ی دیگری در تاریخ این کشور ورق زده شد. متنفذین قومی و سیاسی و سران نیروهای نظامی سکولار زده و منافقین برای بحث روی ساختار حکومتی، که قرار بود پس از طالبان و تحت حمایت آمریکا به دست گیرند، در شهر بن آلمان گردهم آمدند.

بعد از رایزنی‌ها و چاره‌اندیشی‌ها فیصله بر آن شد تا حامد کرزی به همراه نظام پیشکش‌شده‌ی غرب به عنوان رئیس دولت موقت به کابل فرستاده شود. سرانجام طبق فیصله‌ی مذکور، کرزی باهمراهانش با ظاهری خجسته و مبارک رهسپار دیار مادری‌اش گشت. در سوی دیگر، دارودستهی  منافقین و سکولار زده های افغان از شدت اشتیاق به وجد آمده بودند و شوق و ذوق عجیبی در میان‌شان فراگیرشده بود. چراکه گمان می‌کردند، وی باخود دموکراسی  را خواهد آورد و غافل از واقعیت جامعه ی اسلامی خود و بی‌خبر از همه چیز با آغوش باز، شتاب‌زده و دوان‌دوان به استقبالش شتافتند و با شادی و مسرت تحفه‌ای را که دنیای سکولار(مشرک)غرب توسط پیک‌اش(کرزی) برای‌شان فرستاده بود، باجان و دل پذیرفتند. عاقبت با طناب پوسیده‌ی غرب خود را به چاه انداخته، کلنگ بدبختی‌شان را بر زمین زدند.

ادامه خواندن افغانستان و پرداخت تاوان خیانت منافقین و سکولار زده ها و اعتمادشان به آمریکا و غرب سکولار