حمایت از دوله و طالبان یک تضاد یا استراتژی شرعی ؟

 

حمایت از دوله و طالبان یک تضاد یا استراتژی شرعی ؟

گردآوری: ابوصلاح الدین الکوردی

 

می دانیم که الله تعالی با جماعت واحد است و تفرق هم از صفات مشرکین است، آن ابزاری که می تواند بعد از دوران نبوت و بعد از رسول الله صلی الله علیه وسلم به صورت کامل از جماعت مسلمین محافظت کند خِلَافَةٌ عَلَى مِنْهَاجِ النُّبُوَّةِ ست، در غیاب این و در حالت اضطراری حکومت بدیل اسلامی بهترین گزینه است، و در غیاب این بدیل اضطراری هم مسلمین درموقعیتهای حساسی قرار می گیرند که تنها و تنها مجلس شورای مجاهدین آنهاست که می تواند به صورت ضعیفتری از این جماعت واحد نگهداری کند.

در این صورت ما برای مقابله با دشمنانمان و برای پیش بردن جهادمان و مبارزاتمان و رسیدن به اهدافمان به سه ابزار مهم و سه کانال مهم نیازمندیم :

  • خِلاَفَةٌ عَلَى مِنْهَاجِ النُّبُوَّةِ که اولین و مهمترین ابزار و وسیله ست
  • حکومت بدیل اضطراری اسلامی که در زمان نبود خِلاَفَةٌ عَلَى مِنْهَاجِ النُّبُوَّةِ انجام وظیفه می کند
  • شورای واحد مجاهدین که در صورت نبود خِلاَفَةٌ عَلَى مِنْهَاجِ النُّبُوَّةِ و حکومت بدیل اضطراری اسلامی انجام وظیفه می کند .

غیر از این «سه ابزار» که همه یک رای واحدی را بر اساس اجماع واحدشان ارائه می دهند و امت واحدی را تشکیل می دهند و جماعت واحدی را تشکیل می دهند دیگر هیچ ابزار دیگری برای مسلمین وجود ندارد که بتواند به پیروزی و نصرتی که الله وعده اش را داده دست پیدا کند، و هر چه بعد از این «سه ابزار» آگاهانه، هدفمند و حرکتی وجود دارد کلا تفرق و سستی و ذلیلی و هدر رفتن انرژی مسلمین است.

زمانی که این «سه ابزار» وجود نداشتند که جماعت واحد را تشکیل بدهند و یا شما هم نتوانستید در تولید یکی از این ابزارها فعال باشید بهترین راه این است که از تمام راههای انحرافی دیگر که غیر از ذلیلی و پستی و حقارت و نابودی و شکست چیزی در بر ندارند دوری کنید تا زمانی که یکی از این «سه ابزار» که در حالتهای مختلف نمایندگی جماعت واحد مسلمین را می کنند به وجود بیایند:  رسول الله صلی الله علیه وسلم در پاسخ به سوال حذیفه رضی الله عنه در معرفی دو تا از شرهائی که دامنگیر مسلمین می شوند به دو گروه در میان مسلمین  اشاره می کند یکی «قَوْمٌ يَهْدُونَ بِغَيْرِ هَدْيِي، تَعْرِفُ مِنْهُمْ وَتُنْكِرُ» و دیگری «دُعَاةٌ عَلَى أَبْوَابِ جَهَنَّمَ» اشاره می کند .

حذيفه بن يمان رضي الله عنه می گويد: مردم از رسول الله صلي الله عليه و سلم در مورد خير سؤال مي كردند؛ ولي من از شر و بدي از ایشان مي پرسيدم تا مبادا به آن گرفتار شوم.مَخَافَةَ أَنْ يُدْرِكَنِي.عرض كردم:اي رسول خدا، ما در جاهليت و شر بوديم! خداوند اين خير را براي ما فرستاد، آيا بعد از اين خير و هدايت شري خواهد آمد؟ در جواب فرمود: آري، گفتم: آيا بعد از آن شر، خير خواهد آمد؟ فرمود: بلي، لیکن در آن نوعي آلودگي وجود دارد.عرض كردم: آلودگي آن در چيست؟ فرمود :قومي خواهد آمد كه به غير از هدايت (سنت و دین) من ديگران را راهنمايي مي كند، برخي از کارهای شان (معروف و برخي ديگر منكر) است.قَوْمٌ يَهْدُونَ بِغَيْرِ هَدْيِي، تَعْرِفُ مِنْهُمْ وَتُنْكِرُ؛ گفتم: آيا بعد از آن خير شري خواهد آمد؟ فرمود:آری، دعوتگراني هستند كه بر دروازه هاي جهنم قرار دارند دُعَاةٌ عَلَى أَبْوَابِ جَهَنَّمَ هركس دعوت آن ها را بپذيرد او را در آن مي اندازند؛عرض كردم: اي رسول خدا، آن ها را براي مان توصيف نماييد؟ فرمود:آن ها از جنس ما هستند و با زبان ما سخن مي گويند؛گفتم اگر آن ها را درک نمودم چه دستوري به من مي دهيد؟ فرمود:با جماعت مسلمانان و امام شان باش. تَلْزَمُ جَمَاعَةَ الْمُسْلِمِينَ وَإِمَامَهُمْ . گفتم: اگر مسلمانان جماعت و امام نداشتند؟فَإِنْ لَمْ يَكُنْ لَهُمْ جَمَاعَةٌ وَلَا إِمَامٌ ، فرمود : در آن صورت از همه گروه ها و فرقه ها دوري گزين اگر شده تنه ی درختي را محکم بگير تا مرگت فرا رسد، و تو بر همان حال باشی . قَالَ فَاعْتَزِلْ تِلْكَ الْفِرَقَ كُلَّهَا وَلَوْ أَنْ تَعَضَّ بِأَصْلِ شَجَرَةٍ حَتَّى يُدْرِكَكَ الْمَوْتُ وَأَنْتَ عَلَى ذَلِكَ[۱]

ما در این چند ساله هر دو گروه را دیده ایم، گروهی که در مبارزاتشان آلودگی دارند، و به دلیل تقلید نابجا از مفتی های آل سعود و مفتی های کتابخانه ای ساکن در دارالکفر، جهل، تند روی، کینه و نفرت نابجا و سایر آلودگی های نفسانی، مسیری غیر از مسیر جهاد و مبارزه به شیوه ی رسول الله صلی الله علیه وسلم را می روند و به مسیری غیر از شیوه ی رسول الله صلی الله علیه وسلم مردم را راهنمائی می کنند که هم صفات خوب و پسندیده ای دارند و هم صفات منکر و ناپسندی دارند . قَوْمٌ يَهْدُونَ بِغَيْرِ هَدْيِي، تَعْرِفُ مِنْهُمْ وَتُنْكِرُ. و دسته ی دیگر احزاب متعدد و متفرق و دارو دسته ی منافقین و سکولار زده ها هستند که آشکارا با شعارهای دینی و با تأویل و تفسیر غلط آیات و بازی با کلمات مردم را به سوی جهنم دعوت می کنند . دُعَاةٌ عَلَى أَبْوَابِ جَهَنَّمَ. ادامه خواندن حمایت از دوله و طالبان یک تضاد یا استراتژی شرعی ؟

جنگ بین سلفیت نجدی و طالبان  و صوفی ها و شیعه و … آب ریختن به آسیاب کفار شغالگر خارجی

جنگ بین سلفیت نجدی و طالبان  و صوفی ها و شیعه و … آب ریختن به آسیاب کفار شغالگر خارجی

به قلم: ابوعبدالله موکریانی

تجربه ی سوریه و عراق به همه نشان داد که مسلمین نمی توانند بر اساس یک فقه مذهبی خاصی و حذف سایر تفاسیر مذهبی حکومتی فراگیر تشکیل دهند . دوله با مذهب «سلفیت نجدی» تلاش کرد به سبک بنیانگذاران آل سعود حکومتی فراگیر و حتی جهانی تشکیل دهد اما دیدیم که نشد و سایر تفاسیر اسلامی و سلفیون غیر نجدی هم حاضر نشدند زیر بار این فقه نجدی بروند .

دوله ابتدا با پذیرش عنوان کتاب ابوبصیر طرطوسی تحت عنوان «الروافض طائفه الشرک و رده» تمام شیعیان جهان را بدون در نظر گرفتن معیارهای تکفیر و ارتداد نزد اهل سنت به ناحق مرتد معرفی کرد و بعد از آن با برداشت نجدی از اصطلاحات مشرک و مشرکین تمام صوفیان و به عبارتی دقیقتر اکثریت قاطع مسلمین را به ناحق مشرک و مشرکین معرفی نمود . به دنبال آن کشتار عموم شیعیان صرفا به دلیل شیعه بودن و انفجارات مراکز صوفی ها و قبرهای مملو از مسلمین زیارت کننده و… شروع شد .

از سوی دیگر دوله بدون در نظر گرفتن معیارهای ارتداد و تکفیر در نزد اهل سنت تمام تأویلات و اجتهادات سایر گروههای جهادی مخالف (که اکثر سلفی مسلک هم بودند) به ناحق حکم ارتداد همه را بدون قائل شدن هیچ عذر شرعی برای آنها صادر کرد  و کشت و کشتارهای وحشتناکی شروع شد که همه شاهد آن بوده ایم .

طرف مقابل دوله هم آنها را به ناحق به خوارج بودن متهم کردند و هزاران نفر از افراد دوله را قتل عام کردند .

به همین سادگی مسلمین به مسلمین مشغول شدند و دشمنان اصلی که کفار سکولار و اشغالگر جهانی بودند از دور به ریش همه خندیدند و ثمره ی خون آنهمه مسلمان و ناموسهای پایمال شده و ویرانی های وحشتناک را برداشت کردند .

این یکی از تجربیات ما در همین چند سال گذشته بوده است . آیا وقت آن نرسیده است که مسلمین به خود بیایند و دست از تفرق و کشت و کشتار همدیگر بردارند ؟

ما دیدیم که در درگیری میان جنگجویان دوله و طالبان در شهرستان درزاب جوزجان بیش از ۴۰ تن از طرفین کشته، زخمی و بدست یکدیگر اسیر شدند. این تنها یک نمونه ی کوچکی از این درگیری ها بوده است . آیا شایسته نیست از خودشان بپرسند که این جنگها به نفع اهل اسلام است یا اهل کفر؟

در جنگ بین شیعه و سنی و سلفی نجدی با سلفیت ائمه ی اربعه و در جنگ بین سلفیون نجدی با تصوف و دیوبندی ها و اشعری ها و ماتریدی ها و… چه کسی سود خواهد کرد؟ اهل اسلام یا کفار سکولار و اشغالگر خارجی به رهبری آمریکا و ناتو؟

اگر صلاح الدین ایوبی بود و یک طرفش حکومت شیعیان ۷ امامی فاطمی مصر و طرف مقابلش کفار نصرانی بودند  چکار می کرد؟  آیا شایسته نیست بیدار شویم ؟

 

……

تصویر : نواب صفوی شیعه مذهب با امام شهید -باذن الله- سید قطب تقبله الله

تلاش مزدوران و غلامان تازه نفس آمریکا و ناتو در افغانستان برای انحراف مسیر جهاد مسلمین

تلاش مزدوران و غلامان تازه نفس آمریکا و ناتو در افغانستان برای انحراف مسیر جهاد مسلمین

به قلم: ابوصلاح الدین الکوردی

همچنانکه  انگلیس کسانی چون ابوبصیر طرطوسی و هانی و … را جهت ایجاد درگیری های فرقه ای و مذهبی میان مسلمین پرورش داده است به همان شیوه کانادا هم کسانی طارق عبدالحلیم و اردن (حیات خلوت اسرائیل) هم کسانی چون ابوقتاده فلسطینی و… و حکومت سکولار و طاغوتی ترکیه هم کسانی چون عبدالحمید عالی و عبدالرزاق مهدی و… و  آل سعود هم دسته های زیادی را برای این هدف پرورش داده است .

هدف تمام این حکومتهای ظالم و طاغوتی این است که مسلمین را به مسلمین مشغول کرده و تولید درگیریهای لفظی و حتی نظامی داخلی کنند تا فرصتی برای جنگ و درگیری با  دشمنان اصلی که کفار سکولار و اشغالگر خارجی هستند نداشته باشند .

حکومت دست نشانده ی افغانستان هم به سفارش اربابانش از این بازی کثیف غافل نبوده است از سیفا و مجددی و صدها بلعم باعوارا تا کنون استفاده کرده است . حالا که این نوکران جنگ روانی فرسوده شده اند غلامی تازه نفس به نام حکمتیار را آورده اند که به تازگی جرقه های اختلافات مذهبی و فرقه ای میان مسلمین افغانستان را زده است .

این شخص قبلا می گفت: “اگر یک سرباز آمریکایی در افغانستان باشد؛ به کابل بیایم امت رسول الله نباشم”

حالا طبق همین گفته ی خودش باید ازش پرسید از امت چه کسی است ؟ ناتو یا آمریکا؟

آنچه نوکران و غلامان آمریکا در افغانستان نمی خواهند مردم در مورد توهم صلح بفهمند

 

آنچه نوکران و غلامان آمریکا در افغانستان نمی خواهند مردم در مورد توهم صلح بفهمند

ارائه دهنده: ابوصلاح الدین الکوردی

چندی پیش وزیر خارجه ی آمریکا مایک پمپیو به تاریخ ۱۰ جولایی در یک سفر اعلام نا شده به افغانستان آمد. وی پس از دیدار با نظامیان بلند پایه  ی امریکا در افغانستان با  مقامات رژیم دست نشانده کابل  هم دیدار کرد. پمپیو در نشست مشترک با سران رژیم دست نشانده ی خود در کابل دو موقف کاملا متضاد گرفت، یعنی «از صلح حمایت می کند و طالبان در انتظار خروج ما نباشند».

این یعنی دعوت مسلمین افغانستان به پذیرش ذلیلی و تسلیم شدن در برابر کفار اشغالگر خارجی و نوکران محلی آنها . چه کسی وجود ندارد که فرق بین «تسلیم شدن» با «صلح» را نداند؟

ملت و صاحبان فهم و دانش به این باور اند که عامل جنگ جاری در افغانستان اشغال کشور از سوی امریکا است، اگر اشغال نباشد جنگ متوقف می گردد و صلح بر می گردد، اما صلح در حضور اشغالگران محال است، زیرا همین اشغالگران بودند که صلح را لگدمال و آتش جنگ را داغ ساختند. امتزاج صلح و اشغالگران همچون یکجا شدن آب و آتش است.

ترامپ، پمپیو و……. باید به زورگویی خود اصرار نکنند، ایشان باید از زیان های بشری، مالی، سیاسی و اخلاقی طولانی ترین جنگ تاریخ شان عبرت بگیرند، دیگر باید در خواب پیروزی در افغانستان نباشند، برای خاموش شدن مقاومت جهادی بسیار انتظار کشیدند، هر چیزی را آزمودند و از سلاح های ممنوع الاستعمال استفاده کردند، درین جا آن ارزشهای خود را نیز پامال ساختند که در امریکا برایش سر خم می کنند، چنان جنایاتی را تکرار کردند که  کمونیسم و نازیسم نیز ازآن شرم داشتند، اما باز هم اثر و نشانه ی پیروزی به ذره بین هم معلوم نمی شود.

تاریخ شاهد است و ملت ها و دولت های هوشیار می دانند که مسلمانانی که اهل جهاد و عزت باشند را نمی توان مستعمره ساخت، ملت مجاهد افغانستان یکی از این ملتهای اهل جهاد و عزت است که ذلیلی را از هیچ ظالمی نمی پذیرد مخصوصا از ظالمین کافر اشغالگر خارجی . شکست انگلیس و روس ها حرف های دیروز و آن روز است، امریکایی ها نیز باید در انتظار شکست حتمی شان در افغانستان باشند.

با اتکاء به نصرت الله تعالی و مردمی بودن جهاد در افغانستان و همکاری صمیمانه ی مسلمین افغانستان با اعتقادی راسخ می توان گفت : همچنانکه مجاهدین توانستند طاغوتها و بتهای قرن ۱۹ و ۲۰ را در سرزمین خود بشکنند قادر هستند که طاغوت بت قرن ۲۱ یعنی آمریکا را نیز نابود کرده و دشمن اصلی قانون شریعت الله و مسلمین را از خاک افغانستان وادار به فرار کنند . ان شاء الله تعالی

 

آماده سازی  فتوی و قطعنامه توسط کفار سکولار جهانی و اعلان و انتساب آن به علمای درباری در مورد جهاد مسلمین افغانستان

آماده سازی  فتوی و قطعنامه توسط کفار سکولار جهانی و اعلان و انتساب آن به علمای درباری در مورد جهاد مسلمین افغانستان

 ارائه دهنده: مسلم الافغانی

چند ماه پیش، فرمانده عمومی نیروهای اشغالگر در افغانستان جنرال نیکلسون بسیار به صراحت گفته بود که در پهلوی فشارهای سیاسی و نظامی، فشار مذهبی نیز بر طالبان وارد می کنیم، وی از نشست احتمالی عالمان در اندونیزیا به حیث فشار مذهبی یاد کرده بود، سپس نشست مشابهی در کابل به راه انداخته شد و اینک نشست تازه ای در عربستان سعودی دائر گردید.

در نشست سعودی حرف های زیادی در مورد مشکلات افغانستان زده شد، اما کسی هم جرات نکرد در مورد ریشه های این مشکلات حرف بزند، رییس هیئت رژیم قیام الدین کشاف به تفصیل صحبت کرد، تکتیک های جنگی طالبان را یک به یک یاد کرد، اما در مورد عملیات های شب هنگام، حملات درون، پرتاب میزایل های سنگین و بمباران کورکورانهء اشغالگران که بیشتر قربانیان آن مردم ملکی اند، اشاره ای هم نکرد.

اشغالگران و رژیم کابل از راه های مختلف تلاش می کنند مسئولیت آغاز و دوام جنگ را به دوش طالبان بیاندازند، اما واقعیت اینست که جنگ کنونی را نه طالبان آغاز کرده اند و نه ادامه داده اند، این جنگ را اشغالگران به کمک حامد کرزیی، اشرف غنی، عبدالله، دوستم و…….آغاز کرده اند و تا هنوز برای رسیدن به اهداف نا مشروع شان ادامه داده اند، طالبان برای جنگ به امریکا و اروپا نرفته اند، اما امریکایی ها و اروپایی ها با توپ، تانگ و طیارات جنگی شان بسیار به وحشت به افغانستان آمدند، امنیت سراسری کشور را به جنگ خونین بدل کردند، ده ها هزار افغان ها را زندانی و صدها هزار دیگر را شهید و زخمی ساختند.

در نشست جده، افراطیت و تروریزم تقبیح شد، افراطیت و تروریزم در واقعیت قابل نکوهش است، اما ایشان آنعده حرکت ها و تنظیم های جهان اسلام را تروریست می خوانند که برای رهایی ملت خود از پنجه های خون آشام نیروهای استعمارگران مبارزه می کنند، در خاک خود استقلال می خواهند و می کوشند اشغالگران را از خاک خود برانند. روشن است که این گونه حرکت ها در آغوش ملت پرورش می یابد و به همکاری ملت مبارزه می کنند، به طور مثال، امارت اسلامی در افغانستان، حماس در فلسطین حرکت های مردمی است که اشغالگران از راه های مختلف برای از بین بردن آن می کوشند.

مقام تعجب و تاسف است که مبارزهء طالبان را بر ضد اشغالگران را افراطیت و تروریزم می نامند، اما نظامیان که از هزاران کلومتر دور جبراً آمده اند نه تنها تروریست خوانده نمی شوند بلکه پاسداران صلح و بشر دوستان نامیده می شوند و برای ادامهء حضور نا روا و جنایات جاری آن ها زمینه سازی می شود. تاسف آور اینست که استعمارگران و مزدوران آنان از زبان عالمان برائت می گیرند، برای کارهای نا درست شان مشروعیت پیدا می کنند و برای حضور مردود، غیر شرعی و غیر قانونی شان دلائل می تراشند.

یک دلیل روشن و انکار ناپدیر برای پروژه ای بودن نشست سعودی اینست که رژیم کابل پیش از پیش گفته است که « در کنفرانس سعودی بر عدم مشروعیت جنگ طالبان فتوی داده می شود، از طالبان خواسته می شود که از جنگ دست بگیرند و گفتگوهای صلح با رژیم را آغاز بکنند» .

این جا باید دقت صورت بگیرد، پیش از آغاز نشست چگونه معلوم شد که جنگ طالبان ناروا خوانده می شود ؟ جنگ زمانی روا یا نا روا خوانده می شود که عالمان دین تحقیقات همه جانبه بکنند، همه ابعاد جنگ را بررسی بکنند و علل و اسباب آن را تشخیص بدهند. اما هرگاه پیش از آغاز نشست، جهان از تصامیم نشست خبر باشد. آیا این گونه تصامیم حاصل بحث های نشست می باشد و یا اینکه پیش از پیش آماده شده و سپس برای اشتراک کنندگان قرائت می گردد ؟

آیا فیصله های از قبل نوشته شدهء نشست های فرمایشی حیثیت شرعی دارد ؟ آیا فیصله های سیاسی این چنین نشست ها فتوای شرعی خوانده می شود و اشتراک کنندگان چنین نشست ها آزاد هستند و به خواست خود درین نشست ها شرکت کرده اند و یا به اساس مجبوریت زر و زور رژیم آمادهء حضور درین نشست ها شده اند ؟ قضیه روشن است، مقامات استعمار و فرماندهان اجیر در برنامه ریزی چنین نشست ها مستقیما دست دارند، و فتوی و قطعنامه را نیز آن ها آماده می سازند، اما تنها از زبان عالمان که گردهم آورده شده اند اعلان می شود و به آن ها منسوب می گردد.

وزیر دفاع امریکا بخاطر برگذاری این نشست به مقامات سعودی سپاس نامه نوشته است، ابراز بسیار خوشحالی کرده و این را یک دست آورد بزرگ خود خوانده است. اگر نشست سعودی در واقعیت ابتکار سازمان کنفرانس اسلامی، عالمان دین، دولت سعودی و رژیم کابل می بود پس جیمز ماتیس خود را چرا مجبور پنداشت تا سپاسگذاری بکند، به سپاسگذاری وی چه نیازی بود ؟ این جا است که موضوع به اصل خود ( فشار مذهبی نیکلسون ) بر می گردد، این پروژهء نیکلسون بود. بناءً ماتیس لازم می داند از میزبانان و اشتراک کنندگان سپاسگذاری بکند.

 

ادامه خواندن آماده سازی  فتوی و قطعنامه توسط کفار سکولار جهانی و اعلان و انتساب آن به علمای درباری در مورد جهاد مسلمین افغانستان

وصیت نامهء  مجاهد ۱۴ ساله ای  که دیروز در ننگرهار به کفار سکولار و اشغالگر آمریکائی و مرتدین محلی  حمله کرد!

وصیت نامهء  مجاهد ۱۴ ساله ای  که دیروز در ننگرهار به کفار سکولار و اشغالگر آمریکائی و مرتدین محلی  حمله کرد!

ارائه دهنده: ابوصلاح الدین الکوردی

وصیت نامه از نوجوانی است که هنوز پای در رکاب جوانی نگذاشته بود و نه یک گل از امید هایش شگفته بود،که فخر تاریخ گردید و نامش جاویدان شد.

نو جوان  مجاهد  به دنبال درگیری مسلحانه با ارتش کفار اشغالگر آمریکائی و نوکران محلی آنها یک سرباز امریکایی را مردار نموده که در نهایت  برادر قهرمان ما از سوی مرتدین به شهادت رسید. نحسبه کذالک و الله حسیبه.

وصیت نامه

بسم الله الرحمان الرحیم

من سید محمد از تمام اعضای فامیل بخشش خواسته و در مبایل “خان” بدون اجازه وی گیم (بازی) کرده ام از وی هم بخشش می خواهم.

خدمت خاص مادرم را انجام نداده ام از ایشان بخشش می خواهم .

اگر بر اطفال ترحم و شفقت نکرده باشم ،از آنها هم امید بخشش را دارم .

تومانچه “تفنگچه ” را بدون اجازه بخاطر جهاد برده ام امید است که الله در مال تان برکت باندازد و مرا بخشیده و امید که شهادت نصیبم شود.

روز جمعه به جهاد خواهم رفت و الله مرا شهادت نصیب نماید.

اگر در آوردن سبزی یا دیگر مواد خوراکی که از من خواسته شده بود کوتاهی کرده باشم مرا ببخشید.

روز قیامت بسیار دشوار است،پدر ،مادر ،کاکا ،پسران کاکا و همسایه ها همه تان مرا ببخشید

جنگ روانی زیرکانه ی کفار سکولار جهانی و خیانت علمای سوء در برابر  جهاد مشروع ملت افغانستان

جنگ روانی زیرکانه ی کفار سکولار جهانی و خیانت علمای سوء در برابر  جهاد مشروع ملت افغانستان

ارائه دهنده: ابوصلاح الدین الکوردی

بعد از گذشت نزدیک به هیجده سال از اشغال سرزمین اسلامی افغانستان  توسط کفار سکولار جهانی به رهبری ناتو و آمریکا  حالا دیگر دوست و دشمن یقین نموده ‌اند که سرزمین اسلامی افغانستان یکی از همان دژهای تسخیر ناپذیر است. مقاومت جانانه و دفاع قهرمانانهء ملت مسلمان افغان به همراه مهاجرین مسلمان سایر سرزمینهای مسلمان نشین دشمن را در میدان نظامی از پای در آورده است.

به همین جهت کفار سکولار و اشغالگر جهانی به فکر افتادند تا شکست خود را در میدان نظامی به وسیله‌ی ترفندهای مکارانهء ‌شان بپوشانند. آن‌ ها هر از گاهی عالِم ‌نماها و جانشینان “بلعم باعورا” را با تطمیع گرد هم می آورند و از آن‌ها علیه جهاد و دفاع از کیان اسلامی فتوا می‌گیرند.

عجیب است! مستفتی “ترامپ” است و مفتی، کسی است که از الفبای عقیده و ابجدیات دین تهی است. و فتوای وارونه و نادرستِ این مفتی‌نماها، در مورد یکی از احکام بدیهیِ اسلام، و از مسلّمات تمام ادیان و اقوام است؛ یعنی حق دفاع مشروع از خاک، ناموس و عقیده.

یا این‌که ترامپ، این عالم‌نماها و ملّاهای درباری را به باد مسخره گرفته است و از دنیادوستی و خیانتشان نسبت به دین و مسلمین، سوء استفاده می‌کند، این عالِم‌ نماها دیده و دانسته، آب به آسیاب دشمن می ریزند و از این رهگذر، به دین و امت خویش خیانت می ‌ورزند.

از یک طرف، عالم‌ نماها را جمع می‌کند؛ حق دفاع مجاهدان را نامشروع می ‌خواند و آن ‌ها را به صلح فرا می‌خواند، اما از طرف دیگر و با فاصله‌ی زمانیِ یک روز، سران ناتو در بروکسل جمع می‌شوند و اعتبار نظامی خود را افزایش می ‌دهند تا راحت ‌تر بتوانند به وحشی‌گری و کارهای جنایتکارانه ی خود در حق ملت مسلمان افغانستان دست بیاندازند.

از یک طرف طالبان را به صلح و آشتی دعوت می ‌دهند و از طرف دیگر، انگلیسِ مکّار، تعداد نیروهایش را در افغانستان افزایش می ‌دهد !  وقت آن رسیده است که این عالِم‌ نماها و ملاهای درباری به خود آیند و این تناقض‌گویی و دو رنگیِ کفار سکولار جهانی‌  را درک بکنند و بیش از این، همکار و همیارِ آن‌ ها در این نبرد آشکار میان دین سکولاریسم  و دین اسلام  نباشند.

این کفار سکولار جهانی تنها «تسلیم شدن» در برابر قوانین کفری خود و «تسلیم شدن» در برابر خودشان را می خواهند نه «صلح» را . همه بای بدانند که بین «تسلیم شدن» با «صلح» فرق وجود دارد .

«والله غالب على أمره ولكن أكثر الناس لا يعلمون»

افغانستان و  دو نشست همزمان مزدوران دین فروش آمریکا در عربستان و نظامیان ناتو در مورد جهاد افغانستان

افغانستان و  دو نشست همزمان مزدوران دین فروش آمریکا در عربستان و نظامیان ناتو در مورد جهاد افغانستان

ارائه دهنده: خان  افغانی

یکی دو روز گذشته در بروکسل (مرکز ناتو) هم نشست جریان دارد و در شهر جده (عربستان سعودی) هم. مقامات کابل هدف این دو نشست را برای رسانه ها چنین بیان می کنند که گویا برای حل معضلهء افغانستان، از دوستان خارجی شان خواسته اند این نشست ها را دائر بکنند.

فرق هر دو نشست اینست که در نشست ناتو، هر دو رییس رژیم کابل خواستار زیادت عساکر اشغالگر، تداوم اشغال و کمک های دالری از باداران خارجی شان هستند. اما از ملاهای که در سعودی گردهم آورده شده اند می خواهند که بر ضد جهاد کنونی فتوی بدهند .

صرف نظر ازینکه این نشست های متضاد نتیجه ای خواهد داشت یا خیر، این نسخه های ناکامی است که در سال های گذشته بارها آزموده شده است.

این نشست ها در حالی جریان دارد که در عین همین شب و روزها، کافران اشغالگر در بخش های مختلف کشور به همکاری مزدوران داخلی شان برای کشتار گروهی و دسته جمعی افغان های بی گناه کمر بسته اند و از هیچ گونه جنایت دریغ نمی ورزند.

ویدیوهای دردناک و منظره های وحشتناک بمباران بی رحمانه و چاپه های و حشیانهء آن ها در لوگر، ننگرهار، خوست، بلخ، هلمند، غزنی، زابل، فاریاب و بعضی مناطق دیگر را می توان در رسانه های آزاد و شبکه های اجتماعی به چشم سر مشاهده نمود.

از سوی دیگر نمایندهء ترامپ/وزیر خارجهء امریکا مایک پمپیو مخفیانه به کابل می آید، با غلامان ارگ نشین اش می بیند و صبح آن روز اعلان می کند که ما در افغانستان باقی می مانیم، وی در همان روز هر دو رییس رژیم مزدور را به نشست سران ناتو روان می کند، تا ازان ها مطالبه بکنند که عساکر و دالر را اضافه بکنید.

از  یکطرف کفار اشغالگر و مزدوران داخلی شان برای تداوم اشغال و ادامهء وحشت و جنایت چنین دست و پا می زنند، اما از سوی دیگر نشستی را در سعودی به نام صلح طلب می کنند، آیا این دو کار با هم تضاد ندارد ؟ آیا این گونه صلح امکان دارد که از یکسو تلاش ها برای بقای اشغال شدت یابد و در عین حال نعره های صلح زمزمه شود ؟

این نیز نشان دهندهء منافقت مزدوران خود فروخته است که عنوان نشست را صلح می گذارند و لیکن از اشتراک کنندگان نشست مطالبه می کنند که فتوای تحریم جهاد مقدس در برابر اشغال ظالمانهء امریکا را صادر بکنند. ادامه خواندن افغانستان و  دو نشست همزمان مزدوران دین فروش آمریکا در عربستان و نظامیان ناتو در مورد جهاد افغانستان

سخنانی چند در مورد تغییرمنهج وملی گرا بودن حکومت بدیل اضطراری اسلامی طالبان

سخنانی چند در مورد تغییرمنهج وملی گرا بودن  حکومت بدیل اضطراری اسلامی طالبان

به قلم: ابوصلاح الدین الکوردی

بسم الله الرحمن الرحیم

بدون شک هم اکنون که مسلمین در جنگ با حکومتهای متحد کفار جهانی و مرتدین محلی هستند تنها با قدرتی مثل خودشان یعنی با وحدت و حکومت می توان با انها رو برو شد نه با تفرق و گروههای متفرق و ضعیف . چون وحدت منبع قدرت و تفرق منبع ذلیلی است .

برای کسب این قدرت هم تنها ۳ ابزار وجود دارد:

  • خلافه علی منهاج نبوه
  • حکومت بدیل اضطراری اسلامی
  • مجلس واحد شورای مجاهدین

هم اکنون که ما از خلافه علی منهاج نبوه که همه ی مسلمین را با تمام تفاسیرشان در شورای اولی الامر واحدی جمع کند محروم هستیم حکومتهای بدیل اضطراری اسلامی بهترین انتخاب و گزینه برای کسب عزت و جهاد با اشغالگران کافر خارجی و مرتدین و مزدوران محلی  هستند . تنها در صورت نبود این حکومتهای بدیل اضطراری اسلامی است که باز از روی اضطرار و ناچاری مسلمین به مجلس واحد شورای مجاهدین پناه می برند .

حالا که در افغانستان حکومتی بدیل اضطراری اسلامی به نام طالبان وجود دارد بر مسلمین آن دیار با تمام تفاسیری که دارند لازم است که به آن بیعت دهند و در پناه این سپر با دشمن اصلی خود جهاد کنند . در این راستا ممکن است که این حکومت بدیل اضطراری اسلامی از تاکتیکها و امتیاز دهی هائی (مثل صلح حدیبیه توسط رسول الله صلی الله علیه وسلم) استفاده کند که برای عده ای از ناظرین ایجاد شبهه کند و عده ای از مسلمین برایشان این شبهه درست شود که  طالبان عوض شده و طالبان سابق نیست و منهجش تغيير كرده و غیره

باید عرض کنم این حرکت مبارک در طول نزدیک به نیم قرن جهاد و مقاومت در دفاع از دین  با مخالفان زیادی روبرو شده وهربار قوی تر و قدرتمندتر از قبل ظاهر شده  چون جوهر وسرچمشه اش را شرع الله عزوجل  و مردمی بودن و کسب پایگاه مردمی قرار داده است مردمی مسلمان که کمتر خانواده ای وجود دارد که یک شهید در راه جهاد فی سبیل الله فدا نکرده باشد .

و در راه این مسیر سختی های زیادی را متحمل شده که می توانم با صراحت بگویم در این چند دهه ی گذشته هیچ قوم و گروهی همانند طالبان و مردم مسلمان افغانستان در راه جهاد فی سبیل الله امتحان وابتلاء نشده اند. ولی با این وجود تا حالا به فضل الله عظیم الشان ثبات ومبادی خود را حفظ کرده واز ان تنازل نکرده اند. ادامه خواندن سخنانی چند در مورد تغییرمنهج وملی گرا بودن حکومت بدیل اضطراری اسلامی طالبان

پاسخ به برخی از شبهات و اتهامات دوله در مورد مجاهدین امارت اسلامی طالبان[۱]

پاسخ به برخی از شبهات و اتهامات دوله در مورد مجاهدین امارت اسلامی طالبان[۱]

به قلم : ابو حفص

بسم الله الرحمن الرحیم

در این برهه زمانی که مجاهدین امارت اسلامی مورد هجوم های گسترده  نظامی و تبلیغاتی از  جانب کفار اشغالگر قرار گرفته اند و در مقابل  مجاهدین شب و روز در حال مبارزه عقیدتی و نظامی با این کفار  داخلی و خارجی هستند عده ای با سو استفاده از این امر و برای گسترش جماعت خود در خراسان با اتهاماتی چون مرتد صوفی قبر پرست عمیل پاکستان و غیره دست به حمله ای تبلیغاتی (همراه با جبهه کفار اشغالگر ) علیه امارت اسلامی اعزها الله زده اند

اکنون که کفار اشغالگر قصد دارن تا نیرو های امارت را به جبهاتی غیر از جنگ با انان مشغول کنند میبینیم مجاهدین امارت با درک این قضیه هیچگاه رسانه ها و لوله ی تفنگ خود را به طرف مسلمین گمراه و حتی حاملان افکار خوارج و ملا های مزدور و غیره نشانه نمیروند

به عنوان مثال میبینیم شب و روز جماعت دوله در اصداراتش به مجاهدین حمله ور میشود انان را قتل عام میکند و بیانیه ها و کتاب ها و مقالات بسیاری را در صادر کردن حکم رده بر مجاهدین منتشر میکند

اما در مقابل مجاهدین امارت حتی یک بیانیه یا رساله هم به طور جدی علیه انان ننوشته و خود را به انان (بر خلاف میل کفار) مشغول نمی کنند

به همین خاطر سبب شده تا این جماعت گمان کنند که در راه حق قدم بر میدارند

و چه زیبا گفته است امام علی رضی الله عنه : هنگامی که اهل حق بر باطل ساکت شوند اهل باطل گمان می کنند حق هستند

در این رساله مختصر قصد داریم برخی از اتهامات این افراد جاهل و بدون اطلاع از افکار مشایخ جهادی را پاسخ بدیم باشد که خداوند به سبب ان به ما خیری برساند و باعث اگاهی ولو یک مسلمان نیز بشود

 

اتهاماتی که بر امارت اسلامی وارد می کنند

 

۱): امارت اسلامی مرگ ملا عمر رحمه الله را سالها مخفی کرد و این یک نوع خیانت محسوب میشود ادامه خواندن پاسخ به برخی از شبهات و اتهامات دوله در مورد مجاهدین امارت اسلامی طالبان[۱]