“فرزندی که قرآن میخواند و آنرا یاد می دهد و به آن عمل می کند”
قال رسول الله صلی الله علیه وسلم: «مَنْ قَرَأَ القرْآنَ وَتَعَلَّمَهُ وَعَمِلَ بِهِ أُلبسَ وَالِدَاهُ يَوْمَ القِيَامَةِ تَاجَاً مِنْ نُورٍ ضَوْؤُهُ مِثْلُ ضَوْءِ الشَّمْسِ، وَيُكْسَى وَالِدَاهُ حُلَّتَينِ لا يَقُوْمُ لَهُمَا الدَّنيا، فَيَقُوْلانِ: بمَ كُسِيْنَا هَذِهِ؟ فَيُقَالُ: بِأَخْذِ وَلَدكُمَا القُرْآنَ».
ترجمه: هر کس قرآن بخواند و آن را آموزش دهد و بدان عمل نماید بر پدر و مادرش در روز قیامت تاجی از نور قرار میدهند که نورش همانند نور خورشید است، و جامهای بر تن آنها خواهند کرد که در دنیا “بخاطر گرانبها بودنشان” قیمتگذاری نمیشوند: و آنها میگویند: بخاطر چه چیزی ما را به اینها پوشاندهاید؟ گفته میشود: بخاطر حفظ کردن قرآن توسط فرزندانتان!
پیام یک زن محجبهی مسلمان به یک زن سکولار فمینیست!
خانم سکولار فمینیست…
من میتوانم گرمای ناشی از حجاب را در تابستان به همان اندازه تحمل کنم که تو درد ناشی از پوشیدن کفشهای پاشنهبلند و قرار گرفتن تمام پوستت در معرض نور مستقیم خورشید را تحمل کنی.
من میتوانم حجاب را تحمل کنم همانگونه که تو توان تحمل درد بوتاکس و جراحی پلاستیک را داری.
من میتوانم صورت و موهایم را با لباس بپوشانم، همانگونه که تو میتوانی با لوازم آرایشی که منافذ پوست را مسدود میکنند، صورت خود را بپوشانی! و یا میتوانی موهای خود را با مواد رنگی بپوشانی و به هنگام خارش چشم از دستزدن به آن إبا داشته باشی و مقاومت کنی که مبادا به لنزها و یا مژههای مصنوعیت آسیب برسد.
حالا من از شما میپرسم؛
پس پوشیدن لباسهای تنگی که حرکات شما را محدود و سخت و نیز جسمتان را خفه میکند، چطور؟
و یا لباسهای کوتاهی که مانع خم و راستشدن یا تنفس طبیعی شما میشود؟
چگونه میتوانی ساعتها صورت خود را در هوای آزاد نشویی، فقط به این دلیل که آرایش یا مدل موی خود را خراب نکنی؟
دلیل این حجم از صبر، تلاش و تحمل چیست و از برای کیست؟ برای مردی که همزمان با وی میجنگی و در عین حال دنبالش میدویی؟
حال، زن آزاده کیست؟! منِ محجبهی پایبند و مسلمان یا توی فمینیست؟
بر اساس فرهنگ اسلامي، انسان موجودي است که براي رسيدن به کمال و معنويّت خلق گرديده است. اسلام با تنظيم و تعديل غرايز به ويژه غريزه جنسي و توجه به هر يک از آنها در حدّ نياز طبيعي، سبب شکوفايي همه استعدادهاي انسان شده و او را به سوي کمال سوق داده است. پوشش مناسب براي زن و مرد عامل مهمي در تعديل و تنظيم اين غريزه است.
توجه به ساختار فيزيولوژی انسان
نوع پوشش زن و تفاوت آن با لباس مرد رابطهاي مستقيم با تفاوتهای جسمي و روحي زن و مرد دارد. در تحقيقات علمي در مورد فيزيولوژي و نيز روانشناسي زن و مرد ثابت شده که مردان نسبت به محرّکهاي چشميِ شهوتانگيز حساس ترند و چون تأثير حس بينايي زيادتر است و چشم از فاصله دور و ميدان وسيعي قادر به ديدن است، از سوي ديگر ترشّح هورمونها در مرد صورتي يکنواخت و بدون انقطاع دارد، مردان به صورتي گسترده تحت تأثير محرّکهاي شهواني قرار ميگيرند اما زنان نسبت به حس لمس و درد حساس ترند و به محرّکهاي حسي پاسخ ميدهند. حس لامسه بروز زيادي ندارد و فعاليتش محدود به تماس نزديک است.
از اين گذشته چون هورمونهاي جنسي زن به صورت دورهاي ترشخ ميشوند و به طور متفاوت عمل ميکنند، تأثير محرّکهاي شهواني بر زن صورتي بسيار محدود دارد و نسبت به مردان بسيار کمتر است.
با توجه به مطالب فوق ميتوان گفت: حجاب در اسلام از يک مسئله کلّي و اساسي ريشه گرفته است. اسلام ميخواهد انواع التذاذهاي جنسي (چه بصري و لمسي و چه نوع ديگر) به محيط خانواده و در چهارچوب شرع و قانون اختصاص يابد و اجتماع تنها براي کار و فعاليت باشد، بر خلاف سيستم غربي که حضور در جامعه را با لذت جويي جنسي به هم ميآميزد و تعديل و تنظيم امور جنسي را به هم ميريزد.
اسلام قائل به تفکيک ميان اين دو محيط است و براي تأمين اين هدف، پوشش و حجاب را توصيه نموده است، زيرا بي بند و باري در پوشش به معناي عدم ضابطه در تحريک غريزه و عدم محدوديت در رابطه جنسي است که آثار شوم آن بر کسي پوشيده نيست.
پوشش زن در اسلام به اين معنا است که، زن در معاشرت با مردان بدن خود را بپوشاند و از جلوهگري و خودنمايي خودداري کند. بنابراين; لزوم حجاب از سوي اسلام در حقيقت براي حفظ کرامت زن است تا مورد بهرهبرداري هوسبازان، قرار نگيرد.
درست است که حجاب، در ظاهر محدوديت زن را نشان ميدهد; اما واقع و روح مسئله، حکايت از محدوديت کاميابيها به محيط خانوادگي و همسران مشروع و همچنين سلامت جامعه و حفظ آن از لجنزار فساد است.
آثار و فوايد رعايت حجاب و پوشش ديني
۱- بهداشت رواني اجتماع و کاهش هيجانها و التهاب جنسي که سبب کاهش عطش سيري ناپذيري شهوت است.
زيرا آزادي معاشرتهاي بيبند و بار، هيجانها و التهابهاي جنسي را زياد ميکند. از سوي ديگر، غريزه جنسي نيز غريزهاي نيرومند است که هر چه بيشتر اطاعت شود، سرکشتر ميشود. افزون بر اين، تقاضاي نامحدود، خواه ناخواه انجام نشدني است و دست نيافتن به آنها منجر به اختلالات روحي و رواني ميشود. لذا اسلام راه فساد جامعه را از سرچشمه ميبندد. يعني نگاه که اولين واسطة ارتباط زن و مرد است، بايد کنترل شود. به مرد ميگويد: «قل للمؤمنين يغضوا من ابصارهم و يحفظوا فروجهم …»(۱)به زن هم ميگويد: «قل للمؤمنات يغضضن من ابصارهنّ و يحفظن فروجهنّ … »(۲) يعني زن و مرد نبايد چشم چراني کنند و نبايد به قصد لذت به هم نگاه کنند، و يک وظيفه خاص نيز براي زن دارد; و آن اين که خود را از مردان بيگانه بپوشاند.
۲- تحکيم روابط خانوادگي و برقراري صميميت کامل زوجين.
اختصاص يافتن استمتاعات و التذاذهاي جنسي به محيط خانوادگي و در کادر ازدواج مشروع، پيوند زن و شوهر را محکم ميسازد و به هر يک از طرفين اين اعتماد را ميدهد که او تنها کسي است که مورد عنايت و علاقه شريک زندگي خود قرار دارد. در حالي که در جوامع غربي و سيستمهاي آزاد; رقيب و مزاحم، امنيت خاطر زوجين را از بين ميبرد.
سخنان آیت الله خامنه ای رهبر انقلاب و دارالاسلام ایران در مورد همسرش
باید به صبر و شکیبایی فراوان او (همسرم)، در تحمل سختی و مشقت زندگی در دوران پیش از انقلاب و اصرار او بر ساده زیستی، در دوران پس از انقلاب اشاره کنم. بحمدالله خانه ما همواره تاکنون از زوائد زندگی و زرق و برقهای دنیوی، که حتی در خانههای معمولی مردم یافت میشود به دور مانده است و همسرم در این امر بالاترین سهم و مهمترین نقش را داشته است. درست است که من زندگیام را به همین شکل آغاز کردم و همسرم را نیز در این مسیر هدایت کردم و این روحیه را در او زنده کردم، اما صادقانه میگویم که او در این زمینه بسیار از من پیشی گرفته است. من درباره زهد و پارسایی این بانویصالحه تصویرهای بسیاری در ذهن خود دارم که بیان برخی از آنها خوب نیست. از جمله مواردی که میتوانم بگویم این است که: هرگز از من درخواست خریدلباس نکرده است، بلکه نیاز خیلی ضروری خانواده به لباس را به من یاد آور میشد و خود میرفت و میخرید. هیچ وقت برای خود زیورآلات نخرید. مقداری زیورالات داشت که از خانه پدری آورده بود و یا هدیه برخی بستگان بود. همه آنها را فروخته و پول آنها را در راه خدا صرف کرد. او اینک حتی یک قطعه زر و زیور و حتی یک انگشتر_معمولی هم ندارد. ( کتاب “خون دلی که لعل شد”، فصل دهم ص ۱۵۹ )
همسر رهبر دارالاسلام ایران هم در پاسخ سوال : سیره زندگانی شما چگونه است؟ می گوید:
سالهاست که ما اشیای تجملاتی را به خانهمان راه ندادهایم. زیبایی خوب است اما نباید خودمان را درگیر زندگی تجملاتی بکنیم. ما در خانهمان دکوراسیون به معنای متداول آن، فرشها و پردههای قیمتی، مبلمان و غیره نداریم. سالها پیش خودمان را از این چیزها رها کردهایم، والدین آقای خامنهای در این رابطه سرمشق ما بودهاند و مادر ایشان چنین تجملاتی را مورد انتقاد قرار میدادند و من نیز همین عقیده را دارم. همیشه به فرزندانمان توصیه میکنم که آنها هم باید در رفتار شخصیشان این گونه باشند. زیرا اشیای لوکس غیرضروری میباشد.
پیام أمیمه همسر دکتر ایمن الظواهری به عنوان «پیامی به خواهران مسلمان»
ارائه: ابوعبدالله موکریانی
خانم أمیمه حسن احمد محمود حسن همسر سابق طارق انور است، یکی از مجاهدان القاعده که در سال ۲۰۰۲ در افغانستان شهید شده بود، پس از شهادت همسرش با شیخ ایمن الظواهری ازدواج کرد. أمیمه حسن خواهر طارق حسن یکی دیگر از مجاهدان القاعده است که در سال ۱۹۹۲ در راه بازگشت از افغانستان به مصر دستگیر و به اعدام محکوم شد.
پیام همسر دکتر ایمن الظواهری که در شاخۀ مطبوعاتی جماعت بین المللی القاعده، ســـحـاب منتشر شده است مصرانه از زنان مسلمان خواسته است تا با رعایت حجاب و پوشش اسلامی و پرورش کودکانشان، از همسران مجاهد و امت اسلام حمایت کنند.
به این شکل می بینیم که اولین سفارش این خواهر مجاهده محافظت از حجاب اسلامی است، چیزی که هم اکنون تمام دشمنان به عنوان اولین قدم در مبارزه با شریعت الله به مبارزه با آن برخواسته اند.
همچنین مجاهده امیمه از زنان مسلمان خواسته است تا مال خود را به مجاهدان اهدا کنند. وی افزود ای خواهران مسلمان مجاهد ، در کنار همسران خود ایستاده و آنان را یاری دهید .
خانم أمیمه حسن از زنان مسلمان خواست از طرق مختلف موجود از دین اسلام محافظت کنند و در صورتی که مجاهدان اسلام به کمک ما محتاج باشند از آنها حمایت شود. همچنین در ادامه پیام آمده است: در صورتی که مجاهدین به کمک مالی، اطلاعاتی یا حتی انجام عملیات استشهادی ما نیاز داشته باشند با درخواست آنها موافقت کنیم کما اینکه ما در دیگر کشورهای اسلامی از قبیل عراق، افغانستان، فلسطین و چچن شاهد همکاری زنان مسلمان با مجاهدان برای مبارزه با کفار بودیم و هستیم.
به لطف خداوند، تمام مجاهدان خدا در صحت و سلامت کامل در سرزمین عزیزمان قرار دارند. مجاهده امیمه با اشاره به زنانی که همسران، برادران و پسران خود را در جهاد در راه حق از دست دادهاند نوشته، کشته شدن این افراد در راه اسلام مانع از ادامه راه ما برای پیروزی اسلام نمیشود. امینه حسن با استناد به دلایل قرآنی و تاریخی در پیروزی حق بر باطل از زنان مسلمان خواست تا آخرین قطره خون برای پیروزی حق مقاومت کنند.
این یک حقیقت انکار ناپذیر است که عده زیادی از آن جمله محدودیتهای که زنان افغان در نظام خانوادگی خود با آن مواجه میباشند، بیشتر از همه ریشة کلتوری و عنعنوی نیز دارد، ولی در عین حال اگر درین راستا از اندکی دقت کار گرفته شود، واضحاً روشن میگردد که این همه مکلفیتها از مفکوره ستر و حجاب اسلامی سرچشمه میگیرد. حجابی که از لابلای تعلیمات قرآنی، سنت نبوی و ارشادات فقهاء، ائمه و بزرگان امت مسلمه بر همه زنان مؤمن و با عفت ما لازم گردیده است. باید فراموش نکرد که یکی از مفاخر علیای ملت افغان نیز همین واقعیت است که تقریباً تمام ارزشها و اکثریت رسوم و عنعنات ایشان با تعالیم والای اسلامی همنوایی کامل و یا نسبی را دارا میباشد. بناءً گفته میتوانیم که ارزشهای ملی ما بلاشک ارزشهای دینی ما نیز است. از سوی دیگر فقط همین نکته باعث گردیده که فرهنگ، رسوم و عنعنات تمام اقوام و قبایل ساکن این کشور با یک دیگر آمیخته و مشابهت کامل را دارا میباشد. البته طبیعی است که عده محدودی از باشندگان شهرهای بزرگ ما که در خلال سالهای اشغال شوروی و ناتو از اثر فعالیتهای اقتصادی و فرهنگی بیگانگان نسبت به سایر هموطنان رنگ بیشتر و اثر عمیقتری گرفتهاند، اندکی متمایز دیده میشوند.
درین جا نباید اختلاف فرهگ شهری و روستایی را جلوه داده بزرگنمایی کرد و آنرا یکی از موارد تصادم شدید بینالقبیلوی دانست، بلکه واقعاً همه این تغییرات تا حدی جزئی و کوچک اند که اصلاً ضرورت بحث و مناقشه در آن دیده نمیشود. به طور مثال اگر عده از زنان شهری، مکتبخوان و دفتری به جای چادری نوع و لباس دیگری از حجاب را به کار میبرند و زنان اطراف چادری بپوشند، آیا کسی است که اعتراض نموده و آنها را مورد تهدید و نکوهش قرار دهند؟ اما جای تأسف و نکوهش فقط در حرکت و تصرف آن عده از فعالین میباشد که به دستور، تشویق و تمویل دشمنان اسلام ارزشهای قبول شده این ملت مسلمان را به باد مسخره گرفته از کیسه آقایون خارجی امرار معاش مینمایند و ازین طریق در مقابل نظام نو به پاخاسته ما تهدید و بدنامی ایجاد میکنند.
باید قبول نکرد که شاید گروپ کوچکی از زنان پروژهیی که وقتاً فوقتاً با سر دادن شعار حقوق زنان در شهر کابل مارشکنان بیرون میآیند، واقعاً تحت فشارهای شدیدی به تنگ آمده و ناگزیر به این مشقت تن دادهاند. بلکه حقیقت امر اینست که مستکبرین و طواغیت جهانی به طور قاطعانه حتا در یک بقعة از زمین نظام الهی را که بنده را از بندگی بندگان نجات میبخشد، تحمل کرده نمیتوانند. بناءً موضوع حقوق زن را عنوان کردند تا بتوانند بار دیگر تمام جهان نامسلمان را در پهلوی خویش قرار داده با امارت اسلامی مصادم نمایند. در عین حال جایگاه، حیثیت و حقوق زنان در جوامع اسلامی و غیر اسلامی به صورت واضح از هم دیگر فرق دارد تا اینکه مسأله مذکور از ابتداء اسلام تا مروز یکی از میزات مهم جوامع اسلامی و غیر اسلامی محسوب میشود. به این معنی که فرهنگ و تهذیب اسلامی هیچگاهی اوضاع مختلط بینالجنسین را آنچنان نمیپذیرد طوریکه در طول تاریخ بین جوامع نامسلمان مروج بوده است. از جانب دیگر چون ایجاد اختلاط و در هم شکستن موانع ستر و حجاب یکی از تقاضاهای شدید نفسانی میباش، ازینرو دشمنان اسلام همیشه کوشیدهاند با استخدام همین حربه ملل مسلمان را از داخل تخریب نموده اخلاق خانوادگی و فردی آنها را به پستترین درجه حیوانیت برسانند. دشمنان اسلام میخواهند با ترویج عریانی و فحاشی روحیه تقوا، صداقت، آزادیخواهی و مردانگی را از نزد مسلمانان دور نموده حلقه غلامی را به گردنشان بآویزند. چنانچه این واقعیت در عصر ما کاملاً هویداست که اختلاط جنسین، فحاشی و عریانی که به نام تأمین حقوق زن همین اکنون در اکثر کشورهای اسلامی دیده میشود، یکی از مهلکترین اسبابیست که جوامع مسلمان را به منتهای بدبختی، فلاکت و غلامی رسانیده است. پس این مسئولیت و فریضه حکام، علماء، استادان و همه متنفذین کشور است تا از حدود و ارزشهای دینی و فرهنگی ملت خویش به طور قاطعانه دفاع نمایند و درین مجاهده مقدس لحظه و دقیقه را هم فرو گذاشت نه نمایند.
سؤال:برخی زنان که شیفته فرهنگ غرب هستند در مورد مهریه که اسلام آن را هنگام ازدواج برشوهر واجب می کند و از حقوق زنان است با القای گمان های بی مورد، جنجال به راه انداخته اند؛ از جمله اینکه می گویند: مهریه بهایی است که مرد در مقابل کسب تمتع و لذت جویی، به زن می دهد! گویی مرد همسرش را در مقابل مبلغی که به او می پردازد، می خرد. جسارت این اشخاص غربگرا تا بدانجا رسیده است که خواهان لغو مهریه و حذف آن ازاحکام ثابت شریعت شده اند.خواهشمند است که حقیقت مهریه و حکم آن و همچنین فلسفه¬ی مشروعیت آن را در اسلام در پرتو نصوص قرآن و حدیث برای ما بیان فرمایید.خداوند متعال شمارا به بهترین جزا پاداش دهد. خواهرانی از الجزایر
——————————————-
سؤال:برخی زنان که شیفته فرهنگ غرب هستند در مورد مهریه که اسلام آن را هنگام ازدواج برشوهر واجب می کند و از حقوق زنان است با القای گمان های بی مورد، جنجال به راه انداخته اند؛ از جمله اینکه می گویند: مهریه بهایی است که مرد در مقابل کسب تمتع و لذت جویی، به زن می دهد! گویی مرد همسرش را در مقابل مبلغی که به او می پردازد، می خرد. جسارت این اشخاص غربگرا تا بدانجا رسیده است که خواهان لغو مهریه و حذف آن ازاحکام ثابت شریعت شده اند.خواهشمند است که حقیقت مهریه و حکم آن و همچنین فلسفه¬ی مشروعیت آن را در اسلام در پرتو نصوص قرآن و حدیث برای ما بیان فرمایید.خداوند متعال شمارا به بهترین جزا پاداش دهد.
انسان موجود خاکی است که نه به دست خویش، بلکه به دست آفریدگار خویش به این دنیای خاکی قدم گذاشته و زندگی می کند و در آفرینش خود هیچ اختیاری نداشته و ندارد و نمی دانست در کجا و در چه ملتی و در میان چه خانواده ای بدنیا خواهد آمد و از طرفی مرد یا زن بودن او نیز به همین شکل بدون اختیار خویش بوده و این را باید پذیرفت که ما انسان ها تابع دستورات خداوند هستیم چون اوست که برای ما زندگی را مقدرکرد و به ما فرصت داد تا در این فرصت کوتاه هرگونه که خودمان بخواهیم خوب یا بد زندگی کنیم. و مرد و زن را متفاوت از هم آفرید، بطوریکه هیچ کدام از آن دو کامل نیستند و نیازمند همدیگرند و نمی توان گفت مرد برتر است یا زن. و هرکدام در جای خود اهمیت و برتری خاصی دارد. خداوند متعال برای هرکدام ویژگی های خاصی در نظر گرفته و این ما هستیم که آن را نادیده می گیریم و سعی می کنیم همواره یکی را بردیگری برتری داده و ترجیح دهیم.
امروزه بر همه ما روشن است که بانوان در جامعه اسلامی جایگاه بسیار برجسته در پیشبرد اهداف دین اسلام دارند، چرا که پایه و اساس جامعه در خانواده بنیان نهاده می شود و مادران نقش اساسی در تربیت فرزندان و موفقیت همسران خود در زمینه های مختلف برخوردارند. در این مقاله ابتدا به بررسی جایگاه زن در تمدن اسلامی و غیر اسلامی پرداخته و سپس از اهمیت و جایگاه زنان در برهه ها و موقعیت های مختلف بحث می شود.
جایگاه زن در تمدن های پیش از اسلام
زن در تمدن های قبل از اسلام از جایگاه اجتماعی بسیار ضعیفی برخوردار بوده، حتی در اکثر جوامع از کوچکترین حق خود نیز محروم بود. در بعضی قبایل زن همانند کالا خرید و فروش می شد. در تمدن آشوری شوهر حق فروش همسر و اولادش را داشت. در برخی تمدن ها نیز تا اندازه ای حقوق برای زنان قایل بودند؛ مثلا سومریان اجازه تجارت و بازرگانی و تصرف در اموال را به زنان می دادند. در تمدن ایرانی قبل از اسلام نیز همانند سایر تمدن ها زن وضعیت اسف باری داشت و روابط جنسی بین زن و مرد از نابسامانی آشکاری برخوردار بود. تعدد زوجات بدون تعیین حدود مباح بود و ازدواج با محارم که از بی شرمانه ترین انواع ازدواج به شمار می آید، قانونی بود. در اکثر تمدن ها از جمله چین و عرب چنان به زنان به دیده ی حقارت و اهانت می نگریستند که تولد دختر را شوم می دانستند وبه خاطر عقاید خود یا از رو ی فقر وتنگدستی دختران خود را زنده به گور می کردند یا به طرق دیگر از بین می بردند. در میان سومریان انتخاب چند شوهر برای زن مباح بود و در صورت اراده پدر ومادر، ازدواج با دختر خود انجام می گرفت، بدون اینکه دختر حق اعتراض داشته باشد. ادامه خواندن مشارکت و همکاری زنان در جامعه
زن هميشه در باتلاقهاي عميق ديانتهاي خودساز بشري و مذاهب مسخ شده و تحريف گشتهي آسماني موجودي ستمديده و بيچاره بوده است. در اين مذاهب بشري او بدرجها کمتر از يک انسان است.
اغريقيها او را چون کالايي در بازار خريد و فروش ميکردند، رومانيان او را موجودي فاقد روح و روان دانسته، روغن داغ بر جسمش ريخته به ستون ميبستند، و احيانا زنهاي بيگناه را بر دم اسب ميبستند و اسبان را چارنل ميتاختند تا جان دهند! چينيان باستان زن را موجودي پليد تلقي ميکردند که شوهرش حق داشت او را زنده بگور کند. و هنديها بر اين باور بودند که زن بايد روز مرگ شوهرش جان دهد، و زنده همراه با جسد مردهي شوهرش به آتش کشيده ميشد. و نياکان فارسي ما مهار زندگي او را به شوهر واگذار ميکردند، و شوهر در کشتن زنش يا منت نهادن بر او و زنده رها کردنش آزادي تام داشت. يهوديان گمراه پس از مسخ دين اسلام حضرت موسي (عليه السلام) زن را لعنت و نفرين بشريت ميدانند، چرا که در باور آنها او آدم را گول زده از بهشت بيرون رانده بود. و در روزهاي عادت ماهانه بکلي از او دوري ميکنند، نه با او سخن ميگويند و نه در کنارش غذا ميخورند، و او حق ندارد به هيچ ظرفي دست زند تا مبادا پليد گردد. و مسيحياني که دين اسلام حضرت عيسي ( عليه السلام) را تحريف کردهاند زن را دروازهي شيطان ناميدند، و رابطه با او را نوعي پليدي ميدانند. ([۱][۱])
دين مبين اسلام با نداي «… وَلَهُنَّ مِثْلُ الَّذِي عَلَيْهِنَّ بِالْمَعْرُوفِ … »([۱][۲]){ و براي همسران ( حقوق و واجباتي ) است ( كه بايد شوهران اداء بكنند ) همان گونه كه بر آنان ( حقوق و واجباتي ) است كه ( بايد همسران اداء بكنند ) به گونه شايستهاي } بشريت را بخود آورد. و پيام آور توحيد (صلي الله عليه وسلم) هميشه در حق زن سفارشها مينمود. «استوصوا بالنساء خيرا» ـ شما را به نيکويي با زنان سفارش ميکنم ـ. و ميفرمودند:« خيرکم خيرکم لأهله و أنا خيرکم لأهلي»ـ آنکسي که نزد خانوادهاش بهترين باشد بهترين شماست، و من از همهي شما براي خانوادهام بهترينم ـ! و زنان را خواهران مردان معرفي نمود. «النساء شقائق الرجال». ادامه خواندن زنان بین سرابهای سکولاریستی غربی و ارزشهای اسلامی