تفاوت باورهای غلات و شیعیان جعفری

تفاوت باورهای غلات و شیعیان جعفری

به قلم: خالد هورامی

این روزها و طی جنگ روانی «مثلث دروغساز»[۱] [۱- کفار آشکار۶گانه (۱- الَّذِينَ هَادُوا ۲- وَالصَّابِئِينَ۳- وَالنَّصَارَىٰ ۴- وَالْمَجُوسَ ۵- وَالَّذِينَ أَشْرَكُوا ۶- مَنْ يَرْتَدَّ مِنْكُمْ عَنْ دِينِهِ)  2- دارودسته ی منافقین یا سکولار زده ها  3- مومنین جاهل و ناقل دروغهای این دو گروه قبلی] بر علیه مسلمین داریم می بینیم که عده ای با استناد به آراء غلاة میان تشیع یا تسنن و یا چنگ زدن به آراء شاذ و اجتهادات و سخنان گذشتگانی که هم اکنون توسط بزرگان همان مذهب رد شده و مورد پذیرش نیستند سعی دارند به تفقر میان مسلمین و شعله ور کردن جنگهای داخلی میان آنها دامن بزنند تا اینکه بتوانند از این کانال به دو هدف عمده برسند:

  1. مسلمین با هم متحد شوند
  2. مسلمین به جای تمرکز بر دشمنان غارتگر و اشغالگر خارجی و مزدوران آنها به خود مشغول شوند تا این دشمنان سکولار و طاغوتهای محلی بدون دردسر به جنایات و غارت خود ادامه دهند.

در مورد شیعیان جعفری لازم است بدانیم که مشترکات بین باورهای شیعیان غلات با عقاید شیعیان علی تنها در نام و اسم است نه در محتوا. همین اسم مشترک و نبود قدرت مدیریتی حکومتی در طول قرون گذشته در تبیین و ممانعت از فرقه سازی و سوء استفده از این نام و… باعث آلودگیهای غیر قابل اجتناب، و در نتیجه، در طول قرون متمادی، باعث قضاوتهای اشتباه از جانب محققینی که به منابع اصلی دسترسی نداشته و قضاوتهای خود را بر اساس انچه که رایج است قرار داده اند،شده است.

در این صورت چهره ی قبیح غلات که پاره ای از باورهای تشیع را جهت حفظ ظاهر و مقبولیت عمومی با خود یدک می کشند به عنوان نمادی از کل جریان تشیع شناسانده شده و مسبب  وارونه جلوه دادن تشیع، سوء استفاده ی دشمنان، انحراف آشکار افکار عمومی، انزجار و بسیج عمومی بر علیه آنها گردد.

شیعه ی جعفری به صورت خلاصه یعنی: ۱- قرآن ۲- سنت (که مورد تائید قرآن باشد) ۳- عقل ( که مورد تائید قرآن باشد). در این زمینه هم به چند روایت صحیح از منابع شیعیان جعفری بسنده می کنیم که آمده است:

  • إِنَّ عَلَى كُلِّ حَقٍّ حَقِيقَةً وَ عَلَى كُلِّ صَوَابٍ نُوراً فَمَا وَافَقَ كِتَابَ اللَّهِ فَخُذُوهُ وَ مَا خَالَفَ كِتَابَ اللَّهِ فَدَعُوهُ.
  • مَا لَمْ يُوَافِقْ مِنَ الْحَدِيثِ الْقُرْآنَ فَهُوَ زُخْرُف‌. (زخرف یعنی چیزی که ظاهرش زیبا است و باطنش نازیبا)
  • كُلُّ شَيْ‌ءٍ مَرْدُودٌ إِلَى الْكِتَابِ وَ السُّنَّةِ وَ كُلُّ حَدِيثٍ لَا يُوَافِقُ كِتَابَ اللَّهِ فَهُوَ زُخْرُف‌
  • أَيُّهَا النَّاسُ مَا جَاءَكُمْ عَنِّي يُوَافِقُ كِتَابَ اللَّهِ فَأَنَا قُلْتُهُ وَ مَا جَاءَكُمْ يُخَالِفُ كِتَابَ اللَّهِ فَلَمْ أَقُلْهُ
  • لَا تُصَدِّقْ عَلَيْنَا إِلَّا مَا وَافَقَ كِتَابَ اللَّهِ وَ سُنَّةَ نَبِيِّهِ

شیعه ی جعفری یعنی همین. این نکات تنها برای کسانی ارزشمند است که حق طلب باشند و به ایمان و قیامت خود اهمیت دهند و دست از خدمتگزاری برای شیطان و یارنش در تولید تفرق و جنگ داخلی بردارند.

اینکه حنفی ها با جعفری ها یا مالکی ها و شافعی ها و … اختلافاتی داشته باشند یا دیگران با آنها و همدیگر دارای اختلافاتی باشند این اختلافات اگر در مسیر گفتگوی شرعی هدایت شود و باعث تفرق نشود همیشه باعث خیر و برکت است.

اختلاف یعنی نشان دادن راهکار جدید جهت اصلاح و پیشرفت اما تفرق یعنی تولید کینه و دشمنی و جدائی و جنگ داخلی و در نهایت ذلت و شکست.


[۱] ۱- کفار آشکار۶گانه (۱- الَّذِينَ هَادُوا ۲- وَالصَّابِئِينَ۳- وَالنَّصَارَىٰ ۴- وَالْمَجُوسَ ۵- وَالَّذِينَ أَشْرَكُوا ۶- مَنْ يَرْتَدَّ مِنْكُمْ عَنْ دِينِهِ)  2- دارودسته ی منافقین یا سکولار زده ها  3- مومنین جاهل و ناقل دروغهای این دو گروه قبلی

مختصری از تمام عقاید اشعری ها

مختصری از تمام عقاید اشعری ها

به قلم: عادل شعیب شلار

ترجمه: مجاهد دین

بسیاری از برادران از من خواستند که برایشان تمام عقاید اشاعره را در بندهای مختصری بنویسم. و اینها به شکلی مختصر تمام عقاید اشاعره است:

۱-  روش اثبات عقاید، قرآن و سنت قطعیه و احکام عقلیۀ موافق با قرآن و سنت است.

۲-  اعتقاد داشتن به اینکه ایمان، تصدیق جازم به ارکان ایمان است، و اقرار زبانی به شهادتین شرط حکم نمودن بر شخص به اسلام است. و عمل صالح شرط کمال ایمان است، و ایمان کم و زیاد و قوی و ضعیف می‌شود.

۳-  ایمان به اینکه الله وجود دارد و مومنان روز قیامت او را خواهند دید.

۴-  ایمان به اینکه الله متعال تنها اوست که قبل همه چیز بوده، و قبل از او چیزی نبوده است و تنها او آخر است و بعد از او چیزی نخواهد بود، و او آشکار است و فوق او چیزی به آن آشکاری نیست و او باطن و‌ پنهان است و چیزی وجود ندارد که بتواند او را تعریف کند.

۵-  ایمان به اینکه الله یکی است و یکتا است، شریکی ندارد، تعددپذیر و تجزیه پذیر و ترکیب پذیر نیستف به چیزی متصل نیست و از چیزی جدا نشده است.

۶-  ایمان به اینکه الله غنی و صمد است، به چیزی محتاج نیست و همه چیز به او محتاج است.

۷-  ایمان به اینکه الله به دنیا نیامده و به دنیا نمی‌آورد، پس از مکانی و از چیزی بیرون نیامده است و در مکانی و در چیزی وارد نشده است.

۸-  ایمان به اینکه شبیه پدیدآمده‌ها نیست، هیچ کس همتای او نیست و هیچ چیز همانند او نیست.

۹-  ایمان به اینکه الله علیم است علمی‌محیط دارد، بر هر چیز قادر است قدرت دارد، مرید است اراده دارد، زنده است حیات دارد، شنوا است سمع دارد، بینا است بصر دارد، متکلم است کلامی‌غیر مخلوق و ذاتی و قدیم دارد، و اصوات و حروف اموری‌اند که الله آنها را خلق کرده و کلام ذاتی قدیم را با آن ترجمه کرده است و آن حروف و اصوات بر معانی کلام ذاتی و قدیم او دلالت دارد.

۱۰-  ایمان به اینکه اوتعالی هرچه بخواهد انجام می‌دهد و هیچ چیز و غایتی نمی‌تواند جلوی افعال او را بگیرد، و او خالق افعال بندگان است و خالق همه چیز است و او خالق خیر و شر است. و تقبیح و تحسین، شرعی هستند نه عقلی و او حلال و حرام را رزق می‌دهد.

ادامه خواندن مختصری از تمام عقاید اشعری ها

مختصری در مورد آثار سید قطب از زبان برادرش محمد قطب

مختصری در مورد آثار سید قطب از زبان برادرش محمد قطب

ترجمه: محمد عبدالرحمن (یعقوبی)

محمد قطب برادر سید قطب در پاسخ به سوال یکی از برادران می گوید:

السلام علیکم و رحمة الله و برکاته:

در مورد کتاب «العدالة الاجتماعیة فی الاسلام» از من سوال کردید؛ به شما می گویم که این کتاب اولین اثر سید قطب است که نوشته و سید قطب در این اثر بیشتر به زیبایی ادبی و نقد ادبی اهمیت داده است .

به یاری الله فکر سید قطب بعدها رشد چشمگیری کرد و از اسلام بیشتر آگاهی پیدا کرد به همین دلیل این کتاب،افکار سید قطب را نمایندگی نمی کند. علاوه بر این سید قطب به مطالعه ی این اثر وصیت نکرده است بلکه قبل از شهادتش کتابهایی که به آن وصیت کرده است که مطالعه شوند عبارتند از :

  •  فی ظلال القرآن ( بخصوص ۱۲ جزء اول که برای بار دوم چاپ شد و در آن بیشتر افکار خودش را بیان کرده است و قبل از آنکه سایر جزئها را بازنگری کند اعدام شد)
  • معالم فی الطریق ( که با اضافه کردن بخشهایی، اکثریت آن را از فی ظلال گرفته است)
  • –         هذا الدين
  • المستقبل لهذا الدين
  • خصائص التصور الإسلامي
  • مقومات التصور الإسلامي (کە بعد از شهادتش منتشر شد)
  • –         والإسلام ومشكلات الحضارة

کتابهایی هم که وصیت کرده است که مطالعه نشوند تمام آثاری است که قبل از فی ظلال نوشته که یکی از آنها کتاب«العدالة الاجتماعیة» است.

کتاب «لماذا أعدموني» نیز در واقع کتاب نیست بلکه مجموعه ی بازجوئی هایی است که در زندان از سید قطب شده است. از او سوالاتی می شد اما در این مجموعه تنها پاسخها وجود دارد که محمد حسین هیکل این مجموعه از پرونده های مختلف زندان بیرون کشید و به مجله ی الشرق الأوسط  فروخت و روزنامه ی المسلمون نیز به صورت بخش بخش آنرا نشر داد که بعدها به صورت کتابی مستقل این مجموعه را منتشر ساخت.

ما نمی دانیم واقعیت این مجموعه چیست و اصلاً نمی توانیم به واقعی بودن و صحت این مجموعه و کتاب حکم بدهیم؛ در این مجموعه تمام مسائلی که به شکنجه ی سید قطب می پرداخت حذف شده است و مجله هم به این مورد اشاره کرده است؛ بقیه مجموعه نیز تنها احتمال این می رود که سیدقطب آنها را گفته باشد، اما با اطمینان و با تاکید نمی توان گفت که توسط سید قطب گفته شده، چون این سخنان زیر شکنجه و تعذیب بوده .

این پاسخ سوالاتی بود که از من کرده بودی. الله متعال شما را موفق بگرداند.  

تفاوت اجتهاد و فقه در دین با غالی گری و مبارزه با احکام دین

تفاوت اجتهاد و فقه در دین با غالی گری و مبارزه با احکام دین

به قلم : ابوابراهیم هورامی

زمانی که با حاکمیت معاویه حکومت اسلامی به روش شورائی آن تبدیل به شاهیگری شد و شورای اولی الامر و امت و اجماع ناشی از این امت نیز رخت بر بست، علمای اسلام جهت سازماندهی آراء خود از اصولی پیروی کرده اند که به اصول فقه شناخته شده اند. عده ای از این اصول به متفق علیه و مواردی به مختلف فیه شناخته شده اند .

قرآن و سنت جزو موارد متفق علیه هستند . یعنی رای اجتهادی باید از این دو منبع بوده و مخالفتی با این دو منبع نداشته باشد و…. اما در مذاهب مختلف موارد دیگری در نظر گرفته شده اند به عنوان مثال: در مذهب حنفی : قیاس و استحسان و مراسل مرسله و… اضافه شدند. در مذهب شافعی اصولی چون : قرآن، سنت، اجماع، قیاس . در مذهب جعفری : قرآن ، سنت و عقل. البته سنت و عقلی که به تائید قرآن برسد و هر انچه مخالف قرآن باشد بیهوده و زخرف است. و….

در این صورت اختلافات مذهبی غیر قابل اجتنابی  در میان مسلمین حاصل گردید و با گسترش فلسفه های یونانی، ایران باستان و هندوئیسم و… مباحث کلامی نیز جامعه ی مسلمین را آشفته تر نمود . با این وجود تمام این اختلافات در چارچوب شریعت و با همان معیارهای قرآن و سنت و در قالب اجتهاد و تأویل شرعی  توجیه می گردید و نکته ای بر خلاف این منابع ذکر نمی گردید .

اما پدیده ی ظهور کفار داخلی (منافقین) ارتباطی به اجتهاد و فقه در شریعت ندارد بلکه  روندی است که طی آن عده ای به خاطر وجود قدرت حکومتی مسلمین شهامت، صداقت و غیرت خود را از دست داده و جرأت رویاروئی مستقیم با حکومت اسلامی را ندارند؛ در نتیجه اجبارا در قالب ریا و نفاق فرو رفته و با تظاهر به اسلام  هم شکل مسلمین  شده و پیوسته سعی دارند جهت رهائی از این وضع و آشکار نمودن باورهای خود، به صورت تدریجی، ابتدا از درون، اصول و بنیانهای دین اسلام را مورد تهاجم قرار دهند و در مرحله ی بعدی در قالب گروه و فرقه ای خاص آشکارا به بیان عقاید خود پرداخته و مستقیما در برار مسلمین صف آرائی می کنند . این آخرین مرحله ای است که این کفار داخلی  و پنهان را تبدیل به کفار خارجی و آشکار می گرداند و همان چیزیست که از ابتدای پیدایش آنها در مدینه تا کنون برایش تلاش نموده اند . 

گسترش رعد آسای فتوحات حکومت اسلامی با تمام ثمراتی که در برداشت باعث افزایش و تنوع این کفار داخلی نیز گردید . زمانی که متوجه میشویم که در جمعیت نزدیک به ۹۰۰ نفری مسلمین شهر مدینه در جنگ احد چیزی نزدیک به ۳۰۰ نفر آنها منافق و دارودسته ی منافقین از آب در می آیند باید تصور نمود که  در جمعیت انبوه آنهمه سرزمین فتح شده به چه تعداد کافر داخلی و دارودسته ی آنها باید وجود داشته باشد؟ آنچه باعث می شد این کفار داخلی جرئت ابراز وجود پیدا نکرده و فعالیتهای محدود آنها در نطفه خفه گردد تنها و تنها قدرت و ابهت حکومت اسلامی و نهادهای مرتبط با آن بود.

نکته ی قابل توجه اینکه این کفار داخلی در جنگ روانی بر علیه شریعت اسلام و جهت اعلام موجودیت، هر یک از ادبیات خاص خود بهره می گرفتند که به آن تعلق داشتند. به عنوان مثال مسیلمه کذاب از همان ادبیات مشرکین( سکولاریستها) سود می جست و سجاح از ادبیات نصرانیت . بعدها غلات از ادبیات نصرانیت، زروانیسم ، میترائیسم و فره ایزدی ایران باستان ، یهودیت، صائبی گری اطراف بصره و اهواز، بودیسم، شمنیسم و… لیبرالیسم، کمونیسم، سوسیال دموکراسی و…. سود جسته اند .

ادامه خواندن تفاوت اجتهاد و فقه در دین با غالی گری و مبارزه با احکام دین

نقدی مختصر بر سخنان ملا هَلو(هه لو) از مجریان جنگ روانی دشمنان در کردستان عراق (۵- و آخر)

نقدی مختصر بر سخنان ملا هَلو(هه لو) از مجریان جنگ روانی دشمنان در کردستان عراق (۵- و آخر)

به قلم: مسعود سنه ای  

در این چند قسمتی که خدمت شما عزیزان ارائه شد هدف این بود به مسلمین نشان داده شود که دشمنان آشکار خارجی به همراه دشمنان پنهان داخلی بیکار ننشسته اند و به صورت مشترک در حال پیشبرد جنگی روانی و سرد بر علیه مسلمین هستند.

خوراک این جنگ روانی دشمنان، تهمت و دروغ و قاطی کردن راست و دروغ  با هم جهت پوشاندن حق، و در نهایت سوء استفاده از ناآگاهی و جهل مخاطبین آنهاست. روشنگری صحیح و تبیین شرعی در این زمینه می تواند تاحدود زیادی سحر این مجریان جنگ روانی را باطل کند.

یکی از مجریان جنگ روانی دشمنان که در وزارات اوقاف حکومت سکولار بارزانی ها در اقلیم کردستان عراق فعالیت دارد ملا هَلو محمد رشید است که در این جنگ روانی مرتکب ابداع دروغهای بی سابقه ای کرده است که تا کنون هر انسانی که برای حیای خودش ارزش قائل بوده جرئت نشر چنین دروغهای آشکاری را نداشته است.  

  1. در این کلیپ چند دقیقه ای باز می گوید: “شیعه می گوید که مرد می تواند با پسر و پسر بچه هم متعه و ازدواج موقت انجام دهد !! این حرام است اما اینها حلالش کرده اند!!”

ج: من هم مثل شما زمانی که این دروغ آشکار را شنیدم از یکطرف متعجب شدم و از سوی دیگر به میزان خباثت و پستی دشمنان مسلمین بیشتر پی بردم که چگونه جهت مشغول کردن مسلمین به مسلمین و تولید جنگ داخلی از هیچ دروغ و حیله ای دریغ نمی کنند.

مورد دیگری که باعث تعجب می شود میزان شعور مخاطبین و پامنبری های این ملای درباری و منتقل کنندگان این دروغ آشکار است که چگونه شخص و گروهی به چنان درجه ای می رسد که دشمنان می توانند به همین سادگی با چنین دروغهای آشکاری آنها را فریب دهند و در مسیر اهداف خود خرج کنند.

من هر چه در مورد ازدواج مردم با مرد تحقیق کردم تنها در میان سکولارهای کنونی توانستم کسانی را در قالب دگر باش و همجنس باز و… پیدا کنم و در تاریخ بشریت هیچ موردی از ازدواج مرد با مرد پیدا نکردم و وجود نداشت.

در تاریخ بعد از اسلام و در میان مسلمین نیز تنها در میان برخی از فرقه های منتسب به تصوف میان اهل سنت و  شاهان صفوی و لوطی های طرفدار آنها بود که توانستم این انحراف جنسی را مشاهده کنم اما به صورت ازدواج مرد با مرد اصلاً موردی در تاریخ بعد از اسلام مسلمین و در فقه هیچ یک از مذاهب اسلامی وجود ندارد.

البته در همین کردستان عراق و در جلو چشمان این ملای درباری و درهها ملای دیگر ما شاهد بر افراشته شدن پرچم همجنس بازها در کنسولگری آمریکا در اربیل آنهم در ماه رمضان سال۹۶ش بودیم و همه ی ما شاهد تبلیغ شبکه «روادو» متعلق به بارزانی ها برای به رسمیت شناختن حقوق همجنس بازها در میان کردهای عراق و شاهد تبلیغ رسمی هم جنس بازی توسط حزب کارگران اوجالان بودیم، علاوه بر این در همین کرستان عراق ما گزارش رئیس اتحادیه ی مردان را دیدیم که در این اقلیم و در میان کوردها پدیده ی تعویض همسر مُد شده است و… اما این ملا و سایر هم کاسه های او در برابر این جرمهای آشکار و واضح لال شدند و سکوت کردند و…

پس این انسان، چنین دروغ آشکار را از کجا گیر آورده است و به شیعه نسبت داده است غیر از القای شیاطین به او چون : إِنَّ الشَّيَاطِينَ لَيُوحُونَ إِلَىٰ أَوْلِيَائِهِمْ لِيُجَادِلُوكُمْ ۖ وَإِنْ أَطَعْتُمُوهُمْ إِنَّكُمْ لَمُشْرِكُونَ (انعام/۱۲۱) و اهریمنان سخت به دوستان و پیروان خود وسوسه کنند تا با شما به جدل و منازعه برخیزند. و اگر شما هم از آنان پیروی کنید شما جزو مشرکین (سکولاریستها) خواهید شد.

در این صورت مواظب این القائات شیاطین به پیروانش باشیم. اینها قصدی غیر از ضرر زدن به مسلمین و خدمت به دشمنان قانون شریعت الله و کشاندن مسلمین به مسیر مشرکین (سکولاریستها)ندارند.

پس لطفاً فریب نخوریم و قبل از پذیرش هر سخنی از صحت منبع آن سخن مطمئن شویم .

نقدی مختصر بر سخنان ملا هَلو(هه لو) از مجریان جنگ روانی دشمنان در کردستان عراق (۵)

نقدی مختصر بر سخنان ملا هَلو(هه لو) از مجریان جنگ روانی دشمنان در کردستان عراق (۵)

به قلم: مسعود سنه ای  

  1. مُلا هلو که کلیپ او در این روزها جهت فتنه انگیزی میان شعیان جعفری با حنفی ها و شافعی ها و نجدی ها و… دست به دست می شود در ادامه ی ابداعاتش در تهمت زنی و نشر اکاذیب می گوید: شیعه معتقد به سیستم تقیه است که نزد اهل سنت سیستم نفاق است… اینها اگر وارد این مسجد شوند پشت سر تو نماز می خوانند مثل تو؛ این نفاق است عبدالله بن ابی سلول (رهبر منافقین زمان پیامبر) اینگونه بود تا خونش و مالش و ناموسش محافظت شود می گفت مسلمانم و پشت سر پیامبر نماز می خواهند در حالی که کافر بود و با یهود و نصارا و مشرکین عرب بر علیه پیامبر متحد می شد! نزد شیعه کسی که منافق نباشد مومن نیست اما نزد ما هر کسی که منافق باشد مومن نیست.

ج: چرا گفتم در تهمت زنی و دروغگوئی نسبت به مخالفین خود ابداع کرده ؟ چون قبل از او کسی جرئت نکرده این دروغها را بر زبان بیاورد با استناد به این دروغها طرف مقابلش را تکفیر کند. این شخص به صراحت با استناد به تقیه و نماز خواندن شیعیان پشت سر حنفی ها و شافعی ها و سایر مسلمین آنها را به عبدالله بن ابی ملحق می کند و کافر می داند و….   اما در مورد تقیه:

 الله تعالی می فرماید:لَا يَتَّخِذِ الْمُؤْمِنُونَ الْكَافِرِينَ أَوْلِيَاءَ مِنْ دُونِ الْمُؤْمِنِينَ وَمَنْ يَفْعَلْ ذَلِكَ فَلَيْسَ مِنَ اللَّهِ فِي شَيْءٍ إِلَّا أَنْ تَتَّقُوا مِنْهُمْ تُقَاةً وَيُحَذِّرُكُمُ اللَّهُ نَفْسَهُ وَإِلَى اللَّهِ الْمَصِيرُ (آل عمران/۲۸)  مؤمنان نباید مؤمنان را رها کنند و کافران را به جای ایشان به سرپرستی بگیرند، و هر که چنین کند (رابطه او با الله از بین رفته است و) وی را در چیزی از الله نیست – مگر آن که (ناچار شوید و در حالت ضرورت و اضطرار) خود را از (اذیّت و آزار) ایشان مصون دارید و (تقیه کنید)  – و خداوند شما را از (نافرمانی) خود برحذر می‌دارد و بازگشت (همگان) به سوی او است.‏

ابن القيم می گوید:التقية أن يقول العبد خلاف ما يعتقده لاتقاء مكروه يقع به لو لم يتكلم بالتقية (أحكام أهل الذمة: ص ۱۰۳۸) ، و السرخسي حنفی نیز می گوید: التقية أن يقي الإنسان نفسه بما يظهره، وإن كان يضمر خلافه (المبسوط: ۲۴/ ۴۵) و الحافظ ابن حجر شافعی نیز در تعریف تقیه می گوید:: الحذر من إظهار ما في النفس من معتقد وغيره (فتح الباري: ۱۲/ ۳۱۴). امام طبری هم با استثاء کردن معذورین بیچاره ای که توان هجرت به دارالاسلام را ندارند  ضمن شرعی دانستن تقیه حد و مرزهای تقیه را مشخص می کند. (تفسير الطبري ۵/ ۳۱۵)

از نگاه تمام مذاهب اسلامی تقیه رخصتی از سوی الله تعالی برای حالتهای ضرورت و اضطرار است که مومنین مثل آنچه عمار انجام داد می توانند از این رخصت استفاده کنند یا کسانی مثل خبیب از این رخصت استفاده نکرده و شهادت را انتخاب می کنند.

چنانچه مسلیمه ی کذاب دو مومن را آورد: به یکی گفت آیا شاهدی می دهی که محمد رسول الله است؟ گفت بله؛ مسلمیه دوباره پرسید آیا شاهدی می دهی که منم رسول الله هستم؟ آن مومن گفت بله. و مسیلمه او را رها کرد. مسیلمه به مومن دیگر گفت: آیا شاهدی می دهی که محمد رسول الله است؟ گفت بله. مسلمیه باز پرسید آیا شاهدی می دهی که منم رسول الله هستم؟ آن مومن گفت من کر و ناشنوا هستم نمی‌شنوم! و این کار سه بار تکرار شد به همین دلیل مسلیمه او را گردن زد. این رخداد به رسول الله صلی الله علیه وسلم رسید و فرمود: کسی که کشته شد در راه صدق و  یقینش کشته شد و فضیلتش را گرفت، گوارایش باد. دیگری نیز آنچه الله جایز دانسته بود و رخصت بود را انجام داد؛ به همین سبب عقوبتی بر او نیست.( أحكام القرآن للجصاص، ج۲ص۲۸۹)

حالا شما بفرمائید این چه عقیده ای دارد و وابسته به چه گروهی است که بر خلاف قرآن و سنت صحیح رسول الله صلی الله علیه وسلم و عمل اصحاب و فتوای تمام مذاهب اسلامی حرکت می کند؟

به نظر شما بوی فتنه و توطئه و تولید جنگ داخلی میان مسلمین و مشغول کردن مسلمین به مسلمین و رها کردن کفار اصلی از دروغاهای این انسان مجرم به مشام شما نمی رسد؟

پس فریب نخوریم . بخصوص این روزها که دستهایی پلید و مجهول در حال سناریو سازی و تحریک شیعیان و حنفی ها و شافعی های ایران و افغانستان هستند.

ادامه دارد …. ان شاء الله.

نقدی مختصر بر سخنان ملا هَلو(هه لو) از مجریان جنگ روانی دشمنان در کردستان عراق (۴)

نقدی مختصر بر سخنان ملا هَلو(هه لو) از مجریان جنگ روانی دشمنان در کردستان عراق (۴)

به قلم: مسعود سنه ای  

  1. ملا هَلو(هه لو) می گوید: ولایت فقیه نزد شیعه می تواند حرام را حلال کند و حلال را حرام کند و تمام دین را دستکاری کند و می توانند تمام شریعت را دستکاری کنند. این مورد سوم از عقیده ی شیعه است.

ج: حکومت اسلامی با نهادهای مختلفی که دارد، بدون وجود رهبری عالم و فقیه، امکان اداره ی شرعی آن بر اساس قانون شریعت الله وجود ندارد. اهل سنت به این رهبر «دارالاسلام» می گویند مجتهد و شیعیان می گویند فقیه. یعنی ماهیت یکی است و اختلاف تنها در دو اسمِ هم معنی است. یکی می گوید ولایت مجتهد و شیعه جعفری ولی‌فقیه را یك اسلام‌شناس متخصصی معرفی می کند که اِعمال قوانین اسلامی را در جامعه رهبری می‌كند و به این رهبریت می گوید ولایت فقیه.

 دارودسته ی منافقین و جاهلین میان اهل سنت که جرئت و غیرت بیان دشمنی با «ولایت مجتهد»  را در میان اهل سنت ندارند به «ولایت فقیه» حمله می کنند و دارودسته ی منافقین و جاهلین میان شیعیان جعفری هم با تهاجم به «ولایت مجتهد» که اصطلاح مورد پذیرش اهل سنت است در واقع با «ولایت فقیه» دشمنی می کنند اما هر دو نه اعتقادی به «ولایت مجتهد» دارند و نه «ولایت فقیه» اما در لباس اهل سنت به «ولایت فقیه» هجوم می برند و در لباس تشیع به «ولایت مجتهد».   

رسول الله صلی الله علیه وسلم می فرماید: يَؤُمُّ الْقَوْمَ أَقْرَؤهُمْ لِكتَابِ اللَّهِ، بهترین قرآن دان شما، امام جماعت شود فَإِنْ كَانُوا في الْقِراءَةِ سَواءً، فَأَعْلَمُهُمْ بِالسُّنَّةِ، و اگر همه در قرائت قرآن مساوی بودند، هر کدام از آنها که نسبت به سنت رسول الله صلی الله علیه وسلم عالم‌تر است، امام شود فَإِنْ كَانُوا في السُّنَّةِ سَوَاءً، فَأَقْدمُهُمْ هِجْرَةً، و اگر در سنت نیز مساوی بودند، مقدم‌ترین آنها در هجرت  فَإِنْ كانُوا في الهِجْرَةِ سَوَاءً، فَأَقْدَمُهُمْ سِنّاً و اگر در هجرت نیز مساوی بودند، مسن‌ترین آنها امامت کند (مسلم ۶۷۳).«الأَقرأ» در زمان صحابه یعنی فقیه ترین و عالم ترین شخص به قرآن .

  • أبو حنيفة که در ۱۵۰ق در زندان حکومت بدیل اضطراری اسلامی عباسیان مسموم و به شهادت رسیده در مورد « فَإِنْ كَانُوا في الْقِراءَةِ سَواءً، فَأَعْلَمُهُمْ بِالسُّنَّةِ، » می گوید: در اینجا منظور فقیه ترین و عالم ترین شخص است برای امامت.
  • –         شافعی که در سال ۲۰۴ق در راه دعوت توسط مالکی مذهبها علیل شده و بر اثر همین جراحات سپس شهید شده در الفقه الاکبر در بحث شروط امامت و رهبری  «دارالاسلام» می گوید: و علم؛ به گونه ای که صلاحیت افتاء داشته باشد و اهل اجتهاد باشد.( فقه الاکبر . ص ۳۹)
  • قاضى باقلانى و قاضى ابویعلى الفراء حنبلی نیز اجتهاد و علم را یکی از شروط انتخاب رهبر دارالاسلام مى دانند.( الاحکام السلطانیه، ص۲۰ و التمهید، ص ۱۸۱)
  • امام الحرمین الجوینی می گوید: از شرایط امام و رهبر این است که از اهل اجتهاد باشد، به گونه ای که در حوادث نیاز به استفتاء دیگران نداشته باشد  و این مورد (داشتن شرط اجتهاد برای رهبر) مورد اتفاق همه است، وهذا متّفق علیه» ( الإرشاد: ص۴۲۶)

و اما اختیارات ولی مجتهد یا ولی فقیه نزد شیعه جعفری در چارچوب «شریعت و قانون اساسی که بر اساس شریعت تدوین شده است» ولایت بر مردم و امت  و ولایت بر كشور و نهادهای حكومتی است و چنانچه در ذیل اصل ۱۰۷ قانون اساسى دارالاسلام ایران آمده است: «رهبر در برابر قوانین با سایر افراد کشور مساوى است»

پس این ملای دستگاه اوقاف بارزانی که توسط سازمان جاسوی میت ترکیه و موساد رژیم صهیوینستی تنظیم می شود این دروغ آشکاری که نوعی ابداع در اتهام زنی و سیاه نمایی و ترور شخصیتی است را از کجا آورده است؟ بدون شک از خود بافته است چون در هیچ یک از منابع شیعیان جعفری چنین سخنی وجود ندارد.

ادامه دارد ….. ان شاء الله

نقدی مختصر بر سخنان ملا هَلو(هه لو) از مجریان جنگ روانی دشمنان در کردستان عراق (۳)

نقدی مختصر بر سخنان ملا هَلو(هه لو) از مجریان جنگ روانی دشمنان در کردستان عراق (۱)

به قلم: مسعود سنه ای  

  1. ملا هَلو(هه لو) می گوید: شیعه معتقد است غیر از عایشه بقیه ی زنهای پیامبر هم کافر بودند چون به ولایت ابوبکر و عمر اقرار کردند! شیعه تو را هم کافر می داند حالا تو تا این اندازه ساده لوح باشی کسی که می خواهد تو را ذبح کند مسلمان می دانی.!

ج:  اولاً غیر از ام المومنین عایشه، رسول الله صلی الله علیه وسلم صاحب زنهائی چون ام المومنین خدیجه و زینب بنت خُزَیمه رضی الله عنهما بود که قبل از وفات رسول الله صلی الله علیه وسلم فوت کرده بودند و اصلا ربطی به ولایت ابوبکر و عمر نداشتند…. ثانیاً در کدام منبع شیعیان چنین سخنی در مورد زنان رسول الله صلی الله علیه وسلم آمده است؟ در هیچ منبعی.

آیا ارزش دارد دشمنی و کینه جاهلی نسبت به دیگران باعث اتهام زنی به همر رسول الله صلی الله علیه وسلم و توهین به رسول الله صلی الله علیه وسلم شود؟ زمانی که شخص اتهام و دروغی به زن یا خواهر یا مادر پاکدامن شما از زبان دیگران نسبت می دهد و نمی تواند این اتهام را ثابت کند علاوه بر آنکه به همسر و خواهر و مادر شما توهین کرده است باعث توهین و اذیت شما نیز می شود.

این شخص قبل از این عموم شیعیان  را متهم کرده بود به تهمت زدن زنا به زنان رسول الله صلی الله علیه وسلم  و الله تعالی می فرماید: إِنَّ الَّذِینَ یَرْمُونَ الْمُحْصَنَاتِ الْغَافِلَاتِ الْمُؤْمِنَاتِ لُعِنُوا فِی الدُّنْیَا وَالْآخِرَةِ وَلَهُمْ عَذَابٌ عَظِیمٌ ‏(نور/۲۳) کسانی که زنان پاکدامن بی‌خبر (از هرگونه آلودگی و) ایماندار را به زنا متّهم می‌سازند، در دنیا و آخرت از رحمت خدا دور و عذاب عظیمی‌دارند (اگر توبه نکنند).‏

بر اساس قاعده ی فقهی « البینه علی المدعی و الیمین علی من انکر» این شخص که مدعی است که فلانی این تهمت را به زنان رسول الله صلی الله علیه وسلم زده است باید آنرا با دلیل و سند ثابت کند. همچنین می گوید که شیعه گفته است علاوه بر عایشه سایر زنان پیامبر هم به دلیل ولایت داشتن ابوبکر و عمر کافر هستند … بر اساس  همین قاعده ی « البینه علی المدعی » باید از او دلیل خواست که در کدام منبع و کجا شیعه چنین سخنی گفته است؟ قطعاً دلیل ندارد. پس چرا دروغ می گوید؟ آیا شما هم از این دروغ آشکار این نیمچه ملا تعجب نکرده اید؟ 

اهل دعوت باید از روی علم و آگاهی صحبت کنند و زمانی که دروغی آشکار را نقل می کنند که در منابع مستند وجود ندارد و ممکن است شایعه ای کوچه بازاری و عوامانه  باشد چنین شخصی جزو دروغگوها محسوب می شوند.

الله تعالی امر می کند: وَلاَ تَقْفُ مَا لَيْسَ لَكَ بِهِ عِلْمٌ إِنَّ السَّمْعَ وَالْبَصَرَ وَالْفُؤَادَ كُلُّ أُولئِكَ كَانَ عَنْهُ مَسْؤُولاً) (الإسراء/۳۶)از چیزی كه بدان آگاه نیستی پیروی مكن، بیگمان چشم و گوش و دل، همه مورد پرس و جوی قرار می گیرند.

رسول الله صلی الله علیه وسلم می فرماید:«كَفَى بِالْمَرْءِ كَذِبًا أَنْ يُحَدِّثَ بِكُلِّ مَا سَمِعَ (رواه مسلم) برای این كه شخص درغگو به شمار آید كافی است كه هر آنچه شنید را نقل كند.

حالا شما از این شخص بپرسید چنین دروغی را از کجا گیر آورده ای و در جمع نقل کرده ای؟

شیعیان غلاة انگلیسی از یک سو باعث اذیت و آزار رسول الله صلی الله علیه وسلم می شوند و این نیمچه ملاها نیز به سبک خودشان و به نام اهل سنت در این جرم آشکار مشارکت می کنند؛ هدف هر دو طیف هم ایجاد تفرق بیشتر میان مسلمین و مشغلول کردن مسلمین به مسلمین و تولید جنگهای داخلی میان مسلمین و در نهایت رها کردن کفار سکولار و اشغالگر خارجی.

ادامه دارد …. ان شاء الله

نقدی مختصر بر سخنان ملا هَلو(هه لو) از مجریان جنگ روانی دشمنان در کردستان عراق (۲)

نقدی مختصر بر سخنان ملا هَلو(هه لو) از مجریان جنگ روانی دشمنان در کردستان عراق (۲)

به قلم: مسعود سنه ای  

  1. می گوید: شیعه می گوید عایشه زنا کرده و پیامبر چون او را دوست داشته حکم زناکار را بر او تطبیق نداده است که حدش کشتن و رجم است! و مهدی اگر بیاید عایشه زنده می کند و حد را بر عایشه تطبیق می کند.! این سخن اینهاست، چه کسی اینها را مسلمان می داند؟

ج: شیعیان جعفری اعتقاد به پاکدامن نبودن همسران پیامبران را طعن بزرگ بر انبیاء می دانند، که هست، و کسانی مثل طوسی در تفسیر التبیان می گویند: زیرا چنین مطلبی باعث نفرت از فرستاده الله و نسبت دادن ننگ و رسوایی به وی است؛ کسی که به یکی از زنان پیامبر نسبت زنا بدهد دچار خطای بسیار بزرگی شده است و کسی که تحصیل (تحقیق) کرده باشد، چنین سخنی نمی‌گوید. (الطوسی، التبیان فی تفسیر القرآن، ج۱۰، ص۵۲، ناشر:مکتب الاعلام الاسلامی، سال چاپ:۱۴۰۹ق)

شیعیان جعفری در این زمینه به عنوان یک مبنای عقیدتی از رسول الله صلی الله علیه وسلم نقل می کنند که فرموده: مَا بَغَتْ امْرَأَةُ نَبِيٍّ قَطُّ : همسر هیچ پیامبری هرگز آلوده به عمل منافی عفت نشد و بعد با استناد به همین روایت از ابن عباس توضیح می دهند که خیانت همسر لوط این بود که با دشمنان آن پیامبر همکاری می‌کرد و اسرار خانه او را به دشمن می‌سپرد و همسر نوح نیز چنین بود.( مکارم شیرازی، ناصر؛ تفسیر نمونه؛ ج ۲۴، ص ۳۰۲)

سیدمرتضی (متوفای۴۲۳ش/ الامالی، ج۲، ص۱۴۴-۱۴۵،)از فقهای بزرگ شیعه و شیخ طوسی معروف به شیخ طائفه (متوفای۴۴۷ش/ التبیان فی تفسیر القرآن، ج۵، ص۴۹۵)و شیخ طبرسی (متوفای۵۳۲ش/ تفسیر مجمع البیان، ج۵، ص۲۸۵) و ملا محمدصالح مازندرانی (متوفای۱۰۴۹ش/ شرح الکافی الاصول و الروضه، ج۱۰، ص۱۰۷)و دیگران با ذکر همین روایت مَا بَغَتْ امْرَأَةُ نَبِيٍّ قَطُّ : همسر هیچ پیامبری هرگز آلوده به عمل منافی عفت نشد از ابن عباس، خیانت این زنها را از نوع همکاری با دشمنان بر علیه دعوت پیامبران، نسبت‌ دادن امور ناروا به پیامبران چون دیوانگی و مشارکت در جنگ روانی کفار بر علیه پیامبران و کشف اسرار پیامبران مثل نشان دادن جای مهمان لوط می دانند. و سیدعبدالحسین شرف‌الدین (متوفای۱۳۳۶ش/ الفصول المهمة فی تالیف الامة، ص۱۵۶) می گوید: وعلی ذلک اجماع مفسری الشیعة ومتکلمیهم وسائر علمائهمو تمام مفسران، متکلمان و دیگر علمای شیعه بر این مطلب اجماع دارند.

علامه شهاب الدین آلوسی از علمای برجسته شافعی (متوفای۱۲۳۳ش/ روح المعاني في تفسير القرآن العظيم، ج‏۹، ص ۳۱۸) و از مخالفین شیعیان جعفری است در تفسیر روح المعاني می گوید: به شیعیان نسبت داده شده است که به عائشه تهمت زنا که الله او را از آن مبرّا کرده است، زده‌اند؛ در حالی که خود آن‌ها چنین مطلبی را شدیدا انکار می‌کنند؛ در کتاب‌های مورد اعتماد آن‌ها چنین مطلبی دیده نمی‌شود و اصلا اثری از آن نیست. همچنین آن‌ها وقوع فحشا را برای عائشه بعد از وفات رسول الله انکار می‌کنند و از این مطلب نیز در کتاب‌های آن‌ها اثری دیده نمی‌شود.

پس متهم کردن شیعیان جعفری به چنین اتهامی در واقع یک دروغ بزرگ تاریخی است و به جای اینکه به چنین دروغی استناد کرد بهترین گزینه فاش کردن این دروغ و فاش کردن اهداف پلیدی است که «مثلث دروغساز» و سازندگان و مروجان این دروغ در تولید تفرق و جنگ داخلی میان مسلمین در پی آن هستند که پروژه ی جنگ روانی بر علیه مومنین و جنگ داخلی میان مسلمین و ضربه زدن به دارالاسلام را به پیش می برند.

ادامه دارد …. ان شاء الله

نقدی مختصر بر سخنان ملا هَلو(هه لو) از مجریان جنگ روانی دشمنان در کردستان عراق (۱)

نقدی مختصر بر سخنان ملا هَلو(هه لو) از مجریان جنگ روانی دشمنان در کردستان عراق (۱)

به قلم: مسعود سنه ای  

ملا هَلو از خطبای رسمی تحت حاکمیت بارزانی در اقلیم کردستان عراق است که بارزانی یکی از مزدوران رسمی آمریکا و رژیم صهیوینستی است.

این ملای رسمی، به سبک ابوبصیر طرطوسی ساکن انگلیس با ارائه ی مطالبی دروغین و بی اساس به همراه مخلوطی از عقاید غلاة میان شیعه با عقاید شیعیان، خوراکی مسموم پخته که ثمره ی نهائی آن تکفیر عام شیعیان و شعله ور کردن جنگ میان شیعه و سنی و ضربه زدن به اتحاد میان مسلمین و در نهایت خدمت به آمریکا و رژیم صهیونیستی است؛ یعنی تکرار همان سناریوهای قدیمی دشمنان اسلام و مسلمین در مشغول کردن مسلمین به مسلمین و رها کردن کفار اصلی، که به نقد مخصر و گذرای چند مورد از سخنان این مجری جنگ روانی دشمنان می پردازیم:

  1. این شخص در مغالطه ای بچه گانه می گوید: “خدا می گوید: من از اصحاب راضی هستم اما شیعه می گوید من از آنها ناراضی هستم. حالا چه کسی اینها را مسلمان می داند؟”

ج: اولاً هیچ اثری از تشیع وجود ندارد که در آن نوشته شده باشد چون الله از فلان اصحاب راضی است من از این اصحاب ناراضی هستم . مطلقا نه چنین اثری وجود دارد و نه چنین شیعه ای یافت می شود. اگر چنین اثری را پیدا کرد یا چنین شیعه ای را پیدا کرد معرفی کند که قطعا نخواهد توانست چون وجود خارجی ندارد.

کسی که به خاطر تاویل و اجتهاد فلان صحابی را قبول نداشته باشد یا حتی مثل خوارج کسانی چون علی بن ابی طالب رضی الله را تکفیر کنند که الله تعالی از آنها اعلان رضایت کرده و فرموده : السَّابِقُونَ الْأَوَّلُونَ مِنَ الْمُهَاجِرِينَ وَالْأَنْصَارِ وَالَّذِينَ اتَّبَعُوهُمْ بِإِحْسَانٍ رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُمْ وَرَضُوا عَنْهُ وَأَعَدَّ لَهُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِي تَحْتَهَا الْأَنْهَارُ خَالِدِينَ فِيهَا أَبَدًا ۚ (توبه/۱۰۰)  یا کسانی چون حسن و حسین و هزاران صحابی موجود در ارتش خلیفه ی مسلمین علی ابن ابی طالب رضی الله عنهم اجمعین و حتی افراد موجود در سپاه معاویه و ام المومنین عایشه و ام سلمه رضی الله عنهما را نیز تکفیر کنند باز از نگاه اهل سنت اینها مسلمان هستند و تکفیر نمی شوند. چون این خوارج اجتهاد و تاویل دارند و هدفشان دشمنی با اسلام نبوده بلکه اهل تاویلی هستند که در اجتهاد خود اشتباه کرده اند.  

  • می گوید: “شیعه چون دهها آیه و حدیث را رفض و رد می کند به همین دلیل رافضه هستند؛ آیا شما اینها را مسلمان می دانید؟ پس باید از ایمان خود بترسید.”

ج: اینهم خوراک مسموم دیگری است که این شخص تولید و توزیع کرده است، چون در طول تاریخ اسلام تا کنون کسی پیدا نشده است که در تعریف رافضه چنین دروغی گفته باشد.

غیر از این، آیا شما هم اکنون شیعه ای را پیدا می کنید که بگوید این آیه قرآن است و من قبولش ندارم؟! و یا بگوید این حدیث پیامبر است اما من ردش می کنم و قبولش ندارم؟ قطعاً وجود نداشته و ندارد. پس شنوندگان چنین اشخاصی باید چقدر جاهل باشند که این شخص جرئت می کند چنین دروغ بزرگی را به خورد آنها بدهد؟

ادامه دارد …. ان شاء الله