
نسبت غلات با رسول الله صلی الله علیه وسلم و ابوبکر و علی و شیعیان علی
به قلم: خالد هورامی
در اواخر عمر مبارک رسول الله صلی الله علیه وسلم عده ای از کسانی که مسلمان شده و حتی از نزدیک پیامبر را نیز دیده بودند، تسلیم شبهات و حقه بازیهای کافری داخلی (منافق) چون مسلیمه ی کذاب شدند. رسول الله صلی الله علیه وسلم پس از روشنگری های زیاد از این شخص و طرفداران وی برائت جسته و با قدرت حکومتی که داشت اقداماتی را جهت مقابله ی نظامی با گروه وی انجام داد.
این قدیم مسلمان از حد خود تجاوز نمود. پیروان قدیم مسلمان وی نیزافراد غلاتی بودند که مسلیمه را تا حد پیامبری بالا کشیدند . این افراد غالی همچون سایر مسلمین عبادات خود را انجام می دادند اما مسیلمه را شریک نبوت رسول الله صلی الله علیه وسلم دانسته و در اموری خاص تابع احکام وی بودند . با این وجود کسی تا به حال پیدا نشده است که آنها را به پیامبر و مسلمین منتسب گرداند و مثلا بگوید غلات محمدی یا غلات مسلمان یا حتی غلات منتسب به پیامبر یا ….. بلکه در تمام منابع همچون یک شخص خارج از دایره ی اسلام و مرتد[۱] با وی و پیروانش برخورد شده است.
در ادامه مناسب است شخصیت و باورهای بعضی از غلات صدر اسلام مورد بازنگری مختصر قرار گیرد تا مدخلی باشد برای شناسائی غلاتی که از شیعیان علی منشعب شده و خود را شامل حکم همین غلات صدر اسلام نمودند :
- مسیلمه کذاب
مسیلمة بن حبیب حنفی، معروف به مسیلمه کذاب از طایفه بنی حنیفه و از مردم یمامه و یکی از مدّعیان دروغین نبوت در سال نهم هجرت، همراه بزرگان طایفه خود از یمامه به مدینه آمد و اظهار اسلام کرد؛ اما پس از بازگشت به وطن در اندیشه نبوت رفت و غالی شد.
او به تقلید از قرآن، کلماتی با نثر مسجع می ساخت و بر مردم عرضه می کرد: «الفیل و ما الفیل، له خرطوم طویل، و له ذنب وبیل» .«چه می دانید فیل چیست؟ برای او خرطوم دراز و دم کوتاهی است.»
هنوز سال دهم هجرت تمام نشده بود که دو نفر از اهالی سرزمینی به نام یمامه وارد مدینه شدند و نامهای از مسیلمه تقدیم رسول الله صلی الله علیه وسلم کردند. مسیلمه در نامه خود نوشته بود: «من در نبوت با تو شریک هستم. نیمی از زمین برای ماست و نیمی برای قریش است، ولی قریش تجاوزگر است و عادلانه برخورد نمیکند.»
رسول الله صلی الله علیه وسلم پس از آگاهی از مضمون نامه مسیلمه، به آن دو نفر فرمود: «اگر شما خبررسان نبودید، دستور میدادم بکشندتان، زیرا شما پیش از این اسلام و آیین توحید را پذیرفتهاید و به رسالت من ایمان آوردهاید و اکنون بدون دلیل از چنین مردی پیروی کرده و از اسلام دست کشیدهاید.»
آنگاه رسول الله صلی الله علیه وسلم پاسخی کوتاه ولی کوبنده به مسیلمه داد. نامه پیامبر اینگونه بود:
«بسم الله الرحمن الرحیم. من محمد رسول الله الی مسیلمه الکذاب، السلام علی من اتبع الهدی. اما بعد فان الارض لله یورثها من یشاء من عباده و العاقبه للمتقین .» به نام خداوند بخشنده مهربان، از محمد فرستاده خدا به مسیلمه دروغگو؛ سلام بر پیروان هدایت. همانا زمین از آن خداست و بر هر کس از بندگانش که بخواهد واگذار میکند و فرجام نیک از آنِ باتقوایان است .
این نامه نگاری در سال یازدهم هجرت صورت گرفت که اندکی بعد، رسولالله صلی الله علیه وسلم دار فانی را وداع گفت. با انکه یاران مسلیمه پیامبری رسول الله صلی الله علیه وسلم را در کنار پیامبری مسلیمه قبول داشته و شهادتین می آوردند و نماز و روزه و سایر عبادات را نیز انجام می دادند اما رسولالله صلی الله علیه وسلم اینها را کسانی توصیف کرد که دست از توحید و اسلام کشیده اند و همچون یک مرتد با آنها معامله نمود .
- سجاع