
ناسخ و منسوخ زمینه ساز پذیرش توطئه ی تحریف قرآن (۴)
به قلم: ابوابرهیم هورامی
۲- نسخ تلاوت به همراه بقای حکم
بدین معنا که آیه نازلشده مشتمل بر حکم فقهی، از صفحه وجود محو شود، لیکن عمل بدان باقی بماند. معروف و مشهور در میان فرقی که هم اکنون در قالب اهل سنت جا گرفته اند این است که این نوع نسخ هم ممکن و هم، واقع شده است.[۱] این فرق به این قسم آیات تنها به شرطی عمل می کنند که امّت رسول الله صلی الله علیه وسلم آن را قبول کرده باشند، زیرا روایت شده است که در سوره ی نور این آیه نیز وجود داشته است: « الشيخ والشيخة إذا زنيا فارجموهما نكالاً من الله والله عزيز حكيم » پیر مرد و پیر زن را در صورت زنا کردن رجم کنید تا عقوبتی از جانب الله بر معصیتی باشد که مرتکب شده اند و الله صاحب عزّت و با حکمت است. ؛ به همین خاطر گفته اند که گویا عمر – رضی الله عنه – گفته است: “اگر مردم نمی گفتند که عمر در کتاب خدا افزوده است، با دستان خودم آن را می نوشتم”. [۲]
امام زرکشی می فرماید: ظاهر قول عمر نشان دهنده جواز کتابت آن می باشد، ولی گفته های مردم او را باز داشت «چون تلاوت آن نسخ شده بود، و حکمش باقی مانده بود، حرجی در عدم نوشتن آن آیه نبود»، ولی اگر تلاوت آن باقی مانده بود، عمر – رضی الله عنه- به نوشتن آن مبادرت می ورزید، و گفته های مردم او را از این عمل منحرف نمی ساخت.
ابن حزم اندلسی میگوید:”…آیه ی قرآن به حکم رجم نازل گردید ؛ولی لفظ آن نسخ شده وحکمش باقی است”.[۳]
جلال الدین سیوطی می گوید:”مثال های این قسم زیاد است وپاره ای از موارد گذشته مانند قول ام المومنین عایشه در مورد سوره احزاب وآنچه از ابی بن کعب در مورد دو سوره ی “خلع وحفد نقل شده از مثال های این قسم ذکر می کند؛یعنی آنها را از نظر تلاوت منسوخ میداند ولی حکم آنها باقی است”.[۴]
ابن حزم در محلی قول ابی بن کعب را در خصوص سوره ی احزاب که میگوید این سوره از نظر آیات به اندازه ی سوره بقره بود،از همین قسم می شمرد که لفظ آن نسخ شده است.[۵]
و در الاتقان برای قسم سوم به آیه ی رضاع مثال میزند که از ام المومنین عایشه نقل شده است.بعد میگوید :”ومکی گفت:در این مثال،هم ناسخ وهم منسوخ هر دو تلاوت نمی شوند واین مثال نظیری ندارد”[۶]
آلوسی که میگوید:”در زمان ابوبکر ساقط شد از قرآن آنچه نقل آن به تواتر نرسیده بود ویا تلاوت آن نسخ نشده بود،ولی کسی که نسخ تلاوت به اونرسیده بود آنرا قرائت می نمود”.[۷]
در مورد “آیه رضاع”نیز می گوید: “همه ی این موارد (مانند آیه ی رضاع وغیر آن)نسخ شده است؛همان گونه که ابن عباس تصریح به آن نموده ودلیل نسخ آن چه در خبر عایشه (آیه ی رضاع)است آن است که اگرنسخ نشده باشد لازمه اش این است که بعضی از قرآن که تسخ نشده است ضایع شده باشد وحال آنکه خداوند حفظ قرآن را متکفل شده است”.[۸]جماعتی از عالمان در کتاب های اصولی و غیر آن به این حقیقت تصریح کرده اند.[۹]
سیوطی در اتقان نقل میکند که عمر آیه ی رجم را آورد که ابوبکر آن را جزءقرآن قرار دهد،ولی او پذیرفته نشد؛چون تنها بود.[۱۰]
ادامه خواندن ناسخ و منسوخ زمینه ساز پذیرش توطئه ی تحریف قرآن (۴)