کسانی که بر علیه حکومت سکولار سوسیالیست بشار اسد قیام کرده بودند از طیفهای مختلفی شکل گرفته بود. طیفی متعلق به ارتش آزاد بود که برای سکولاریسمی از نوع لیبرال آن قیام کرده است و طیفی هم متعلق به اسلامگراهای وابسته به اخوان المسلمین (مثل ارتش فاروق و..) و صدها گروه نجدی بود که با هر نوع سکولاریسمی مخالف بودند و می خواستند بر اساس منهج خاص خودشان مجری قوانین شریعت الله شوند.
اخوان المسلمين از زمان تأسيس در سال ۱۹۲۸، سياست در خاورميانه را به طور عميقي تحت تأثير قرار داده است. شعار اين سازمان اين است: ” الله هدف ماست، پيامبر رهبر ماست. قرآن قانون ماست. جهاد شيوه ماست. شهادت در راه خدا بالاترين آرزوي ماست….. “ اروپا در سال هاي گذشته به فضايي مناسب براي رشد تفكرات اسلامي و فعاليت هاي سياسي آن تبديل شده است. از اوائل دهه ۱۹۶۰ اعضاي اخوان المسلمين و طرفداران آن به اروپا رفته اند و كم كم اما پيوسته، شبكه اي گسترده و به شدت سازمان يافته از مساجد، مراكز خيريه و سازمان هاي اسلامي را تأسيس كردند. هدف نهايي اخوان المسلمين برخلاف ديگر جوامع اسلامي اروپا، كمك به مسلمانان براي تبديل شدن به بهترين شهروندان ممكن نيست؛ بلكه هدف آن گسترش قوانين اسلامي در سراسر اروپا و آمريكاست. چهار دهه تعليم و تلاش، نتيجه داده است. دانشجويان مهاجري كه چهل سال پيش از خاورميانه به اروپا مهاجرت كردند اكنون سازمان هايي را رهبري مي كنند كه نماينده جوامع مسلمانان محلي در تعامل با حاكمان سياسي اروپا هستند. اين سازمان ها كه از سوي كشورهاي ثروتمند حوزه خليج فارس حمايت مالي مي شوند شبكه اي مركزي را تشكيل مي دهند كه تقريباً همه كشورهاي اروپايي را شامل مي شود. اين سازمان ها كم كم نظرات اخوان المسلمين را سرلوحه كار خود قرار دادند و ارتباطات خود را با اين سازمان گسترده كردند. آن ها با كلامي ملايم و با سخن گفتن به زبان هاي آلماني، هلندي و فرانسوي جاي خود را در دولت ها و رسانه هاي اروپايي باز كرده اند. سياستمداران از همه طيف هاي سياسي در اروپا هرگاه مشكلي مربوط به مسلمانان پيش مي آيد يا هرگاه به رأي مسلمانان نياز داشته باشند، به سراغ اين سازمان ها رفته و با آن ها به تعامل مي پردازند. اين گروه هاي اسلامي كه با دولت هاي اروپايي به زبان سليس و روان خودشان صحبت مي كنند، در ميان اعضا و طرفدارانشان به زبان عربي يا تركي حرف زده و افكار ديگري را پي مي گيرند. نمايندگان آن ها در راديو تلويزيون هاي اروپا درباره گفتگو ميان مذاهب و ضرورت انسجام در جامعه سخن مي گويند، اما در مساجد درباره خطرات در كمين مسلمانان در جوامع غربي حرف مي زنند. در رسانه ها، وقايعي مانند انفجار مادريد و گروگان گيري در مدرسه سبلان در روسيه را محكوم كرده و با قربانيان ابراز همدردي مي كنند. اروپايي ها كه بسيار مشتاق برقراري گفتگو با اقليت مسلمان كشورهاي خود هستند از اين سخنان استقبال مي كنند. اين شرايط در آلمان كه اهميت زيادي در اروپا دارد، بيشتر مشهود است. اين تأثير فقط به خاطر اين نيست كه آلمان در قلب اروپا واقع شده، بلكه به اين خاطر است كه اين كشور ميزبان اولين موج از مهاجران اخوان المسلمين بوده و اكنون هم صحنه حضور سازمان يافته ترين شعبه اين سازمان است. اخوان المسلمين در آلمان شرايط آلمان و حضور اخوان در آن بسيار قابل توجه است. اخوان المسلمين بيشتر از هر جاي ديگري از اروپا، در آلمان قدرت يافته و حضور و مقبوليت سياسي پيدا كرده است. سازمان هاي اسلامي در ديگر كشورهاي اروپايي اكنون الگوي همقطارانشان در آلمان را پيگيري مي كنند. در دهه هاي ۱۹۵۰ و ۱۹۶۰، هزاران دانشجوي مسلمان خاورميانه را ترك كردند تا در دانشگاه هاي آلمان به تحصيل بپردازند. هدف اين دانشجويان فقط جذب شدن در مؤسسات آموزشي معتبر فني آلمان نبود بلكه به دليل فرار از رژيم هاي سركوب گر حاكم آن زمان به آلمان مي رفتند. حكومت هاي آن زمان در خاورميانه دست به سركوب گروه هاي مخالف اسلامي زده بودند. در سال ۱۹۵۴ بسياري از اعضاي اخوان المسلمين از مصر گريختند و به آلمان غربي رفتند. در آن زمان دولت آلمان غربي تصميم گرفته بود روابط ديپلماتيك خود را با كشورهايي كه آلمان شرقي را به رسميت مي شناختند قطع كند. وقتي مصر و سوريه با دولت كمونيست آلمان شرقي ارتباط برقرار كردند. بُن هم تصميم گرفت ميزبان مخالفان و پناهندگان سياسي سوري و مصري باشد. بسياري از اعضاي اخوان در آن زمان با آلمان آشنا بودند. سعيد رمضان يكي از اولين اعضاي پيشروي اخوان در آلمان بود. او منشي و دستيار شخصي حسن بنا بنيانگذار اخوان المسلمين بود. رمضان مصري كه رهبري نيروهاي نامنظم اخوان در فلسطين را هم بر عهده داشت، در سال ۱۹۸۵ به آلمان رفت و در كلن مشغول به تحصيل در دانشكده حقوق شد. او در آلمان يكي از سه سازمان اصلي مسلمانان را تأسيس كرد. اين سازمان كه جامعه اسلامي آلمان معروف به IGD نام دارد از سال ۱۹۵۸ تا ۱۹۶۸ به رهبري خود رمضان اداره مي شد. رمضان همچنين اتحاديه جهاني مسلمانان را تأسيس كرد كه با كمك مالي سعودي ها ايجاد شد. دولت آمريكا تاكنون از نزديك فعاليت هاي اين اتحاديه را زير نظر داشته است و آن را به كمك مالي به تروريست ها متهم مي كند. در سال ۲۰۰۲ يك هيأت از وزارت دارايي آمريكا به دفاتر اين اتحاديه در ويرجينياي شمالي حمله كردند تا مدارك ارتباط آن را با القاعده، حماس و جهاد اسلامي بيابند. در سال ۲۰۰۴ هم كميته مالي سنا خواستار بازرسي دقيق منابع و ارتباطات مالي اين سازمان شد. طارق رمضان پسر سعيد رمضان از رهبران بعدي اين دو سازمان بود. بعد از رياست ده ساله رمضان بر جامعه اسلامي آلمان، فاضل يزداني مصري براي مدت كوتاهي اين مسئوليت را به عهده گرفت و ب
عد از آن غالب همت سوري كه تابعيت ايتاليايي داشت به اين عنوان رسيد. او يكي از بنيانگذاران بانك تقوي است كه سرويس هاي اطلاعاتي غرب آن را بانك اخوان المسلمين مي خوانند. يوسف ندا ، يكي از مديران مالي اخوان المسلمين بانك تقوي را اداره مي كند. اين بانك در سوئيس، ليختن اشتاين و باهاما شعبه دارد. به گفته سرويس هاي اطلاعاتي غرب اين بانك همچنين چندين مركز اسلامي در سراسر اروپا را هم تأمين مالي مي كند. رمضان و همت، رهبران جامعه اسلامي آلمان ، از مهمترين اعضاي اخوان المسلمين در نيم قرن گذشته بوده اند. اطلاعات و گزارش هاي سرويس هاي اطلاعاتي غرب حاكي از آن است كه جامعه اسلامي آلمان شاخه اي از اخوان المسلمين است. اخوان المسلمين همچنين كار ساخت مركز اسلامي مونيخ در سال ۱۹۶۰ را نيز بر عهده داشتند. اين مركز با كمك دولت هاي خاورميانه اي همچون عربستان ساخته شد. اين مركز مجله اي به نام الاسلام منتشر مي كند كه تأمين مالي آن به عهده بانك تقوي است. مطالب اين مجله براي اولين بار نشان داد كه اخوان المسلمين آلمان مفهوم حكومت سكولار را نمي پذيرند. جامعه اسلامي آلمان كه مركز اسلامي مونيخ شعبه اي از آن است، مهمترين شاخه اخوان در آلمان است و نمونه اي مهم و قابل توجه از به قدرت رسيدن اخوان در اروپاست. اين سازمان در سال هاي گذشته رشد قابل توجهي داشت و اكنون ده ها سازمان اسلامي را در سراسر كشور زير پوشش دارد. مراكز اسلامي در بيش از ۳۰ شهر آلمان اكنون زير پوشش اين سازمان قرار گرفته اند. اكنون قدرت واقعي اين سازمان در همكاري آن با سازمان هاي دانشجويي و جوانان اسلامي در سراسر آلمان نهفته است. اخوان المسلمين توجه ويژه اي به نسل جوان مسلمان اروپا نشان داده است. از جمله اين ارتباطات، رابطه اخوان با مجمع جهاني جوانان مسلمان است. اين مجمع يك سازمان غير دولتي سعودي است كه هدف آن گسترش وهابيت و برداشت سعودي ها از اسلام است. اين مجمع كه زيرپوشش اتحاديه جهاني مسلمانان قرار دارد، بزرگترين سازمان اسلامي جوانان در جهان است. اخوان المسلمين همچنين با مركز آموزش امامان جماعت اسلامي اروپا در فرانسه ارتباط دارد. سرويس هاي اطلاعاتي اروپا، اين مركز را به گسترش عقايد افراطي مذهبي متهم مي كنند. اخوان المسلمين مصر، مونيخ را به عنوان پايگاه خود براي فعاليت هايش در آلمان انتخاب كرد اما شعبه سوريه اي اين سازمان، آخن، شهري در نزديكي مرز آلمان و هلند را به عنوان پايگاه خود در آلمان برگزيد. اين شهر كه دانشگاه معروفي هم دارد اكنون جمعيت مسلمان زيادي را در خود جاي داده است. از جمله اين مسلمانان ساكن در آخن، خانواده سوري عطار هستند. اولين عضو از اين خانواده عصام عطار بود كه از بيم تعقيب قضايي در سوريه، در دهه ۱۹۵۰ به آلمان گريخت. در آن زمان او رهبر اخوان المسلمين سوريه بود. اعضاي ديگر اخوان سوريه بعدها به آلمان رفتند. پايگاه عطار در آخن، مسجد بلال بود كه به مركز فعاليت هاي گروه اخوان در اين شهر تبديل شد. اخوان سوري در آخن، رابطه نزديكي با همكاران مصري شان داشتند. پسر عصام عطار با دختر يوسف ندا رئيس بانك تقوي ازدواج كرد. اما رابطه بين اين دو شعبه بسيار عميق تر از اين ازدواج بود. مركز اسلامي آخن از بانك تقوي كمك مالي دريافت مي كرد و كارمندان مركز اسلامي مونيخ و آخن به صورت دوره اي محل كار خود را با يكديگر عوض مي كردند. اما اخوان سوري هيچ گاه به جامعه اسلامي آلمان نپيوستند. ميلي گوروس
يكي ديگر از كانال هاي ارتباطي اخوان در اروپا، رابطه با ميلي گوروس از گروه هاي تركي اسلامي اروپا است. ميلي گوروس كه ۳۰۰ هزار عضو و صدهزار طرفدار دارد از حقوق مهاجران ترك آلمان دفاع مي كند. ميلي گوروس علاوه بر دفاع از حقوق ترك ها و تأكيد بر عقايد اسلامي، نوعي ابراز احترام هم به ارزش هاي غربي و اصول دمكراسي آن نشان مي دهد. سرويس هاي اطلاعاتي غرب به شدت به اين گروه بدگمان است و آن را سازماني افراطي مي نامد. رهبري پنهان ميلي گوروس را اكنون نجم الدين اربكان نخست وزير پيشين تركيه به عهده دارد. حزب رفاه اربكان در تركيه به دليل فعاليت هايش عليه حكومت سكولار اين كشور در ژانويه ۱۹۹۸ ممنوع اعلام شد. اهداف و برنامه كاري ميلي گروس شبيه جامعه اسلامي آلمان است و اين دو سازمان رابطه همكاري نزديكي دارند. هدف مشترك اين دو نهاد تلاش براي افزايش نفوذ سياسي و به دست آوردن نمايندگي رسمي مسلمانان آلمان است. مساجد اين دو سازمان با ارائه خدمات اجتماعي، برگزاري كنفرانس ها و فعاليت هاي سازمان يافته در راستاي اين هدف حكومت مي كنند. از سوي ديگر در سال ۱۹۸۹ سعودي ها تحت نظارت عبدالله التركي رئيس قدرتمند دانشگاه بن سعود در رياض، مركزي به نام شوراي اسلامي در آلمان تأسيس كردند. تركي در كنار ابراهمي الزيات و حسن ازدوگان از مقامات برجسته و عاليرتبه ميلي گروس و احمد خليفه از مقامات مركز اسلامي مونيخ رياست اين شورا را به عهده گرفتند. در سال ۱۹۹۴ وقتي اسلام گرايان ساكن آلمان دريافتند با ائتلاف و اتحاد بيشتر مي توانند نفوذ سياسي بيشتري به دست آوردند، ۱۹ سازمان اسلامي از جمله جامع اسلامي آلمان، مركز اسلامي مونيخ و مركز اسلامي آخن، يك سازمان ائتلافي تشكيل دادند به نام “zentralret der Muslime” . به گفته سرويس هاي اطلاعاتي آلمان، از اين ۱۹ سازمان دست كم ۹ سازمان به اخوان المسلمين تعلق دارد. اين سازمان كه اكنون همه سازمان هاي اسلامي آلمان را زير پوشش دارد، در كنار جامعه اسلامي آلمان و ميلي گروس، نماينده سه ميليون مسلمان آلمان هستند. رسانه هاي آلماني وقتي مي خواهند نظر مسلمانان درباره هر موضوعي بدانند به سراغ اين سازمان مي روند. اما در حقيقت نظر اين سازمان نظر اخوان المسلمين است. اخوان المسلمين در سراسر اروپا اخوان المسلمين و تأمين كنندگان مالي آن ها در خاورميانه تلاش زيادي براي منسجم كردن فعاليت هاي مسلمانان در آلمان انجام داده اند اما اين تلاش ها به آلمان محدود نشده است. سازمان هاي مرتبط با اخوان در سال هاي اخير در سراسر اروپا گسترده شده اند. در فرانسه اتحاديه سازمان هاي اسلامي فرانسه در شوراي اسلامي دولت نقش مهمي دارد. در ايتاليا اتحاديه جوامع و سازمان هاي اسلامي همواره طرف گفتگوي دولت قرار دارد. اخوان المسلمين همچنين به دنبال منسجم كردن شعبه هايش در بخش هاي مختلف اروپاست. در ۱۵ سال گذشته، اخوان المسلمين چندين سازمان اروپايي همچون فدراسيون سازمان هاي اسلامي اروپا تأسيس كرده كه در آن نمايندگاني از سازمان هاي ملي تشكيل جلسه مي دهند و درباره طرح هاي آينده به گفتگو مي پردازند. شايد تأثيرگذارترين سازمان اروپايي اخوان، سازمان جوانان آن باشد. در سال ۱۹۹۶ سازمان هاي جوانان اسلامي از سوئد، فرانسه و انگليس به فدراسيون سازمان هاي اسلامي در اروپا و مجمع جهاني جوانان مسلمان پيوستند تا سازمان جوانان اسلامي اروپا را به وجود آورند. سه ماه بعد از آن، ۳۵ هيأت از ۱۱ كشور اروپايي در انگليس جمع شدند و رسماً مجمع جوانان و دانشجويان اسلامي اروپا را تشكيل دادند. مقر اين مركز در بروكسل است. اين مجمع از ۴۲ سازمان ملي و بين المللي با حضور جوانان از بيش از ۲۶ كشور دنيا تشكيل شده است.
سيد قطب Sayyid Qutb در سال۱۹۰۶ ميلادى در روستاى «موشه» از توابع استان اسيوط مصر كه به روستاى عبدالفتاح نيز معروف است، ديده به جهان گشود. روستاى موشه يا موشا از نظر جغرافيايى در يكى از سرزمينهاى مرتفع مصر و كنار رود خروشان نيل واقع است. اكثر اهالى روستاى موشه مسلمانند و اقليتى پيرو دين مسيحيت در روستا زندگى مىكنند.
محيط خانواده
پدرش حاج قطب ابراهيم سر سلسله خاندان قطب بود كه پس از وفات پدر رياست اين خاندان را برعهده گرفت. از خصوصيات بارز وى اين بود كه بسيار انفاق مىكرد. بخشش وى به قدرى بود كه وقتى دارايىاش تمام شد، زمينهاى كشاورزى را يكى پس از ديگرى فروخت تا اين كه مجبور شد منزل بزرگ و زيبايش را نيز بفروشد. از عادات هر ساله او اين بود كه روزهاى عيد سعيد فطر، قربان، عاشورا، نيمه شعبان، سالروز معراج پيامبر اكرم صلىاللهعليهوآله و ماه مبارك رمضان، همه اهالى روستا را براى تلاوت قرآن به مناسبت روزهاى يادشده در منزل خود جمع مىكرد و پس از مراسم دورهخوانى قرآن، بهترين طعامها را به مهمانان مىداد. از ويژگىهاى ديگر پدرش كه سيد قطب از آن ياد مىكرد، تواضع او است.
منهج شیخ اسامه بن لادن در برخورد با دارالاسلام ایران و کفار سکولار جهانی
به قلم : ابوسلیمان هورامی
بدون شک سکولاریستها) مشرکین ) به صورت عموم به همراه یهود دشمنان شماره یک مسلمین محسوب گردیده و جزو کفار اصلی به شمار می روند .الله تعالی می فرماید: لَتَجِدَنَّ أَشَدَّ النَّاسِ عَدَاوَةً لِلَّذِينَ آمَنُوا الْيَهُودَ وَالَّذِينَ أَشْرَكُوا وَلَتَجِدَنَّ أَقْرَبَهُمْ مَوَدَّةً لِلَّذِينَ آمَنُوا الَّذِينَ قَالُوا إِنَّا نَصَارَى ذَلِكَ بِأَنَّ مِنْهُمْ قِسِّيسِينَ وَرُهْبَاناً وَأَنَّهُمْ لايَسْتَكْبِرُونَ (المائدة/۸۲)
اما با این وجود سکولاریستهای مرتد محلی، به حکم مرتد بودنشان ، به عنوان یک بیماری داخلی ، بدتر و کثیفتر از کفار اصلی به شمار می روند؛ به گونه ای که از کفار اصلی چون یهود و نصارا جزیه و توبه قبول شده و می توان با زنان پاکدامن آنان ازدواج کرد و سربریده و خوراک دست انها را خورد اما هیچ یک از موارد یاد شده از مرتدین پذیرفته نمی شود و مرتد بین اسلام و مرگ باید یکی را انتخاب کند و در هنگام اسارت نیز توبه ی وی پذیرفته نشده ، نمی توان با زنان آنها ازدواج نموده و حیوان سربریده شده توسط اینها نیز حلال نمی باشد .
حرکت اخوان المسلمین که توسط حسن النباء تقبله الله بنیانگذاری شد و با اندیشه های سید قطب تقبله الله آبیاری شد و پا گرفت در مسیر حرکت خود دچار افت و خیزهای زیادی شده است.
بزرگترین ضربه ای که این جریان بعد از شهادت حسن النباء رحمه الله دچار شد انحراف در منهج و برنامه و به دنبال آن تفرق و چند دستگی بود.
زمانی که طی کوتایی حساب شده، الهضیبی یک کارمند بازنشته ی دولت سکولار و مزدور مصر جانشین حسن البناء می شود و با کتاب « ﺩﻋﺎﺓ ﻻ ﻗﻀﺎﺓ » آشکارا در برابر اندیشه های سید قطب رحمه الله قرار می گیرد و علاوه بر آن جریان اخوان المسلمین را از سازمان مخفی و سازمان مسلحانه ی آن تهی می کند، عملاً این جریان تحریف شده و تبدیل به حزبی سازگار با قوانین سکولاریستی حاکم بر جامعه و یکی از بازیگران خیمه شب بازی پارلمان و دموکراسی سکولاریستها می شود.
چنانچه بر همگان آشکار گردیده است ، دو جناح امپریالیستی شرق و غرب سوریه را از طریق متحدین خود محل زورآزمائی و امتیازگرفتنهای رایج دیپلوماسی دنیای پلید سیستم سکولاریستی نموده اند . در این راستا عده ای از کشورها ی منطقه و احزاب داخلی سوریه، هرکدام به نوبه ی خود طرف یکی از جناحهای بین المللی را گرفته و به نام مردم مظلوم سوریه صحبت می کنند . در این میان کوردستان سوریه نیز از این قاعده مستثنی نبوده و به روشنی آثار این دو امپریالیست جهانی را مشاهده می نمائیم که در لباس یکی از احزاب کوردی خود را به نمایش درآورده اند .
در یک طرف این قضیه جناح طرفدارامپریالیستهای روسیه قرار دارد که در قالب پ.ک.ک و نماینده اش در کوردستان سوریه ، پ. ی .د ( حزب اتحاد دموکراتیک کردستان سوریه ) و شاخه ی نظامی آن ه . پ . گ ( نیروی محافظ خلق ) خود را به نمایش درآورده است و هم اکنون در اجاره ی آمریکا قرار گرفته اند و با نام کورد و دفاع از کورد ، مردم کورد را قربانی عقاید سکولار سوسیالیستی خود و اربابان خارجی خود چون آمریکا و روسیه می کنند و در برابر مخالفین خود قرار می دهند .
در طرف دیگر این قضیه جناح طرفدار آمریکا – ناتو و احزاب سکولارلیبرال محلی قرار دارند که از ۳ کانال ابراز وجود کرده اند :
یکی از طریق حزب سکولارلیبرال دموکرات کوردستان عراق به رهبری بارزانی که احزابی چون حزب سکولارلیبرال دموکرات کوردستان سوریه ( الپارتی ) و….. حزب دموکرات عراق یک سری از کردهای سکولار لیبرال سوریه را جمع کرده با عنوان شورای ملی کردستان (۱۶ حزب سکولار لیبرال کورد) که اینها نزدیک به مسعود بارزانی هستند و میگویند ما هم هستیم و در کوردستان سوریه سهم میخواهیم. (ترکیه از طریق بارزانی با این کردهای سکولار لیبرال هم کار میکند)
و دیگری احزاب سکولارلیبرال دیگری چون جبهه آزادیبخش کوردستان و نیروهایی وابسته به نواف راغب بشیر که وابستگی خود را به حکومت سکولاریست ترکیه اعلام نموده اند و عفرین و سایر مناطق کورد نشین پاک شده از پ.ک.ک را اداره می کنند.
و در نهایت جماعتهایی چون لواء جبهه الاکراد که خود را عضوی از ارتش آزاد سوریه می دانند . اینها خواهان دخالت اربابان خود در اشغال سوریه هستند . با توجه به نوع نگرانی های ارتش آزاد سوریه این ارتش دنبال کاهش نقش احزاب کرد طرفدار جناح روسیه – چین و کوردهای شریعت گرا در مناطق کردنشین است.
یعنی اگر چه اولویت ارتش آزاد تابع ناتو – آمریکا ، آن است که تضاد با نظام را پیگیری کند اما در وهله بعد اگر تضاد با نظام به نتیجه رسید و یا به هر دلیلی کنار رفت ، تضاد با این کوردها افزایش می یابد. اینها نمی دانند که امريكا دوست بى اعتبار، مغرض و بى مروت است و دشمن آشتى ناپذير اسلام و مسلمانان . كسانيكه بر دوستى امريكا اعتماد می كنند، يا بسياركودن اند و يا در قلب شان ذره اى از ايمان وجود ندارد، امريكا مزدور می پسندد نه دوست و رفيق، مزدوريكه براى تأمين منافع امريكا به قربانى كردن خود و كشورش آماده باشد.
حالا دخالت آمریکا – ناتو ( اتحادیه ی اروپا ) در سوریه چه به پیروزی منجر شود و چه به شکست در هر صورت به ایجاد حالتی از هرج ومرج در میان مردم منجر می شود که برای سالیانی دراز ادامه خواهد داشت مثل آنچه در عراق و افغانستان رخ داد .
وقتی به واقعیت موجود این احزاب و گروههای سکولار سوسیالیستی یا لیبرال کورد می نگریم ، آشکارا مشاهده می کنیم که هر کدام از این احزاب و دسته ها ، دارای اربابان خاص خود هستند که ملت مسلمان کورد را برای مصالح و سیاستهای این اربابان قربانی و خرج می کنند . و تاسف انگیزتر اینکه هرکدام خود را در رسانه هایشان نماینده ی ملت کورد و مخالف خود را دشمن ملت کورد معرفی می کنند . و فاجعه آمیزتر اینکه هیچ یک از جناحهای شرق یا غرب و یا رژیم بشار اسد و ارتش آزاد ، به وجود آنها به عنوان یک ملت و دادن حداقل خودمختاری به آنها نیز اقرار نمی کنند .
صحوه سازی و ملیشه سازی آخرین حربه آمریکا در سرزمینهای اسلامی
( به دنبال پیروزی انقلاب اسلامی در ایران ما شاهد تولید صدها حزب و گروه و ملیشه با افکار مختلف بودیم که در نهایت بعد از ارتکاب جنایات مختلف همه به دامان غرب و آمریکا پناه بردند. این روزها که امارت اسلامی هم در افغانستان پیروز شده است باز زمزمه های تولید ملیشه ها به گوش می رسد . به همین دلیل مناسب دیدیم این مقاله را باز نشر کنیم)
به قلم : احمدسليمان فارسی
هنر ملیشه سازی در افغانستان وسیله از وسایل اشغالگران در این کشور است، اما آخرین حربه که نشاندهنده عجز و ناتوانی اشغالگر در اشغال افغانستان است.
روسها نیز در سالیان اخیر اشغال به این حربه متوسل گردیدند زیرا روسها نتوانستند که جریان جهادی علیه نظام مارکسیستی و ولینعمتان آن را متوقف بسازند تا بتوانند خوابهای آشفته مارکس و انگلس و لنین و استالین را در افغانستان تعبیر کنند. بعد از گذشت چند سالی به این حربه پناه بردند افراد اجیری را گماشتند تا متولی این دسیسه علیه افغانستان شوند.
ساختار روابط قدرتهای سکولاریستی جهانی و منطقه ای با pkk و تشابهات آن با سرانجام کومله و دموکرات کردستان ایران
به قلم : ابوسلیمان هورامی
بررسی روابط تاریخی حزب سكولار سوسياليست کارگران کردستان ppk و دولت سكولار سوسياليست سوریه مساله ای متاثر از واقعیات منطقه ای و بین المللی كردهاي مسلمان نيست بلكه متاثر از عقايد سكولار سوسياليستي و جناحهاي سكولاريستي بين المللي است. این روابط به طور تقریبی از آغاز تاسیس pkk وجود داشته و حتی در شرایط بحرانی تاکنون ادامه دارد. اما آنچه مهم است پاسخ به این سوال است که روابط حزب pkk سكولار سوسياليست و حكومت سكولار سوسياليست سوریه متاثر از چه فاکتورهایی است، ایدئولوژیک، استراتژیک ؟ اهداف و نیات هرکدام از این دو چیست؟ و آیا pkk از این روابط استفاده های لازم را برده یا اینکه بازیگری ابزاری برای توازن منطقه ای است؟ پاسخ به این سوالات بدون پرداختن به تاریخچه، اهداف و نیات بازیگران نظام های منطقه ای و بین المللی میسر نخواهد بود.