وصیتنامه ی شهید خالد اسلامبولی(رحمه الله)

وصیتنامه ی شهید خالد اسلامبولی(رحمه الله)

ارائه دهنده : رسول هورامی (دانشجوی تاریخ )

خالد بن احمد شوقی اسلامبولی یک افسر مصری و عضو جماعت جهاد اسلامی مصر بود که به همراه تنی چند از همرزمان مسلمانش در روز ۶ اکتبر ۱۹۸۱ انور سادات رئیس آمریکایی و سکولاریستی رژیم مصر را روانه جهنم کرد.

او در سال ۱۹۵۵ میلادی در مصر متولد شد. و در مدرسه فرانسوی «نوتردام» قاهره تحصیل کرده، سپس به ارتش مصر پیوست. او در سن ۲۰ سالگی با درجه ستوانی در واحد توپخانه ارتش مصر مشغول خدمت شد.خالد اسلامبولی مدتی با جنبش اسلامی «الجهاد» که مخفیانه فعالیت می*کرد همکاری داشت.

او پس از برنامه ریزی دقیق در روز ۶ اکتبر ۱۹۸۱ (۱۴ مهر ۱۳۶۰) هنگامی که واحدهای ارتش و نظامیان کشور مصر در سالگرد جنگ رمضان در برابر انور سادات رژه می*رفتند، در ساعت ۱۲:۴۰ به همراه چند همرزمانش به جایگاه مخصوص حمله کرد. در این حمله علاوه بر انور سادات فرعون مصر، ۵ نفر دیگراز مقامات رژیم او نیز کشته شدند. ۲۸ نفر از جمله ۱۴ افسر آمریکایی نیز زخمی شدند.

خالد اسلامبولی به همراه سه تن از همرزمانش دستگیر و روانه زندان شدند. او و سایر متهمان در قفس*های فولادی در دادگاه شرکت می کردند. وی طی جلسات محاکمه خود انگیزه*اش را از قتل انور سادات، بستن پیمان سازشکارانه کمپ دیوید اعلام کرد که خیانتی بزرگ به آرمان رهایی فلسطین بود.

سرانجام خالد اسلامبولی در ۱۵ آوریل ۱۹۸۲ (۲۶ فروردین ۱۳۶۱) به اعدام محکوم شد و حکم اعدام وی در آوریل ۱۹۸۲ به مرحله اجرا گذاشته شد و به شهادت رسید.

وصیت نامه شهید خالد الاسلامبولی

پدر، مادر، خواهران و برادر عزیزم محمد!

السلام علیکم و رحمة الله و برکاته.

بر شما باد التزام به احکام اسلام و عمل به قرآن و ترس از خداوند. من شما را به اطاعت از دستورات خداوند دعوت می کنم. امیدوارم به خاطر مشکلاتی که شما را دچار آنها می کنم، مرا ببخشید و مورد عفو قرار دهید.

خداوند ما را برای شهادت در راه خود انتخاب و هدایت کرد و ان شاء الله ما و شما را در بهشت در کنار یکدیگر جمع خواهد کرد.

حاکم جامعه ما طغیان کرده و جباری را پیشه خود ساخته است. امت اسلامی راهی برای خلاصی از او ندارد مگر با قتل او …

مادرم! ناراحت نباش، چون ما به اذن خداوند در زمره شهدا هستیم. نامه من زمانی به شما خواهد رسید که در دنیای آخرت قرار داریم.

خواهرم انسیه و سمیه و برادرم محمد را به خداوند می سپارم. مبلغ پولی که نزد خواهرم انسیه است، بین فقرا و مساکین تقسیم شود و فرزندانش فاطمه و مروه با تربیت اسلامی و مقید به دستورات شرعی تربیت شوند.

ما با هم تصمیم گرفتیم که فرعون مصر را به قتل برسانیم تا شاید خداوند به خاطر این کار، ما را از ننگ دوستی باصهیونیست ها که دامن ما را گرفته و فساد روحی و اخلاقی سادات و همسرش را در جامعه علنی ساخته است نجات بخشد. اشهد انّ لا اله الا الله و اشهد انّ محمّدا رسول الله.

ملت کورد، بلوچ، تورک، فارس، عرب و… نزد احزاب سکولار

ملت کورد، بلوچ، تورک، فارس، عرب و… نزد احزاب سکولار

به قلم: کارزان شکاک

یکی از کلماتی که تمام احزاب سکولار لیبرال و همه ی طرفداران آنها بر زبان یم رانند کلمه ی قوم و قومیت و ملی گرائی و ناسیونالیسم است . هر یک کلمه قوم خودشان را مثل آدامس در دهن می چرخانند و خودشان و حزبشان را معادل قوم خود و مخالفین خود را مخالف با قوم خود معرفی می کنند.

در اينجا به سادگی مي توان دروغپراكني  و ياوه سرائيهاي احزاب مختلف سکولاریستی و طرفداران آنها را،  كه با توسل به غوغاسالاري تبليغاتي خاص خود، « حمله به فلان فرد یا حزب سکولار کورد، بلوچ، تورک، فارس، عرب و…»  را  « حمله به ملت كورد و بلوچ، تورک، فارس، عرب و… » وانمود مي كنند را،  بهتر دريافت و مچشان را براي حق طلبان باز نمود .

ادامه خواندن ملت کورد، بلوچ، تورک، فارس، عرب و… نزد احزاب سکولار

وصیت نامه شیخ شهید در زندانهای آمریکا، دکتور الشیخ عمر عبدالرحمن

وصیت نامه شیخ شهید در زندانهای آمریکا، دکتور الشیخ عمر عبدالرحمن

ارائه دهنده :  عبدالله محمدی (دانشجوی تاریخ )

درسال ۱۹۳۸ در شهري از شهرهاي دلتاي شمال مصر به دنيا آمد

اين كودك نابينا به كمك خانواده‌خود توانست از زادگاهي فقير و روستايي خود در سنين جواني، قرآن را از برکند . هنگاميكه زمان رفتن او به دانشگاه فرا رسيد، بيست و دو سال بيشتر نداشت

در سخنرانيهاي خود اعمال جمال عبدالناصر را با فرعون مقايسه می کرد.

در سال ۱۹۷۰، شيخ عمر عبدالرحمن از منبري كه هميشه برآن سخنراني مي‎كرد، شركت مسلمانان در مراسم تشييع جنازه رئيس جمهور ان زمان جمال عبدالناصر ،را حرام دانست. بخاطر صدور اين فتوا ورود او به دانشگاه الازهر ممنوع شد و در اكتبر سال ۱۹۷۰ به زندان افتاد.او در ژوئن ۱۹۷۱ از زندان آزاد شد

شيخ عمر عبدالرحمن همان مجاهد و مبارز نا بینایی ست که شیخ عبدالله عزام رحمه الله

پیشانیش را می بوسید و می فرمود عبدالرحمن عزه پسر عبدالسلام این زمانی ماست.

شيخ عمر عبدالرحمن در سال ١٩٩٥ توسط نظام تروریستی آمریکا به مدت ۳۶۴ سال در زندان نیو یورک محکوم کرده اند. خداوندشيخ عمر عبدالرحمن را از این زندان گوانتانامو شکل رها سازد.آمین

بسم الله الرحمن الرحیم

وصیت نامه

به ظالم بگویید ….. نااا

آی ی ی. ای مصر صبور و دلاور، احساس نزدیک شدن اجلم و رسیدن

به لقاء الله می کنم ، و به همین خاطروصیت می کنم.

برای شما ای کسانی که از همه کس در دلم شیرین ترید. برای شما ای خانواده ام،فامیلانم واقوام نزدیکم.

برای شما در طی دلم و برای خاطر الله وصیت می کنم . برای شما که همراه اشک هایم پیوند زده ام

با اینکه خیلی دوست داشتم این اشکها را برای خونم می رختم . به ظالم بگویید….. نااا

شما ای علمای مصر یک صدا بگویید…… نااا

نااا….برای اشکار نشدن شریعتمان به مدت ۷۰ سال.

نااا…..برای همه انهای که دعوت بر ان می کنند و می گویند در مصر شریعت بر قرار است.

کجاست جایگاه شریعت در دستور کار سکولاریسم ؟ کجاست شریعت در زندگی ؟

کجاست شریعت در تبلیغات ؟

کجاست شریعت در جنگ و صلح ؟ کجاست شریعت در آموزش و قضاوت ؟ پیش شما که هیچ گوشه و کناری با نور شریعت نه الایده ای …. با چه عهد و پیمانی شما رهبر و کار فرمای ما شوید ؟؟؟؟

هرگز هیچ سمع و طاعتی از ما نخواهی دید.

ای رهبران و روشن بینان مصر شماهم بگویید…..نااا

نخیر برای دیکتاتوریت ! برای حزب تنها و برای رائ تنها!

نااا…..برای گذشته ای تاریک، نااا…. با نام دین حکمت خود را بزرگ دیدن!

باید در این زمانه دین الله آشکار و برقرار گردد.

نااا…. برای بیست و هفت سال قوانین آماده باش و ترور.

نااا…..برای صدای نا حق سربازی ، گرفتن ، فراری دادن ، پریشانی ،ظلم و زور.

نااا….برای پایمال کردن حق و حقوق مسلمانان ، که همیشه دستگاهای نظام در

هر موقع و ساعتی پی شه کرده اند.

برای شما ای قاضیان مصر شما هم بگویید …..نااا

نااا…..هرگز نمی شود قاضی به دوزخ رفت،انشاءالله به بهشت میرود.

نااا…..هرگز حکم بر بهترین، مردم مصر نمی کنیم مگر باحکمی که الله برای ما فرستاده است.الله می فرماید : وَإِذَا حَكَمْتُمْ بَيْنَ النَّاسِ أَنْ تَحْكُمُوا بِالْعَدْلِ

ودر آییه دیگر می فرماید : وَأَنِ احْكُمْ بَيْنَهُمْ بِمَا أَنْزَلَ اللَّه

از ما نیست به جوانان ظلم کند! از ما نیست کسی که حکم اعدام را براشان پسند کند.

از ما نیست کسی که به خاطر رضامندی رهبرانش راضی شود به دور انداختن شریعت الله شود.

زود باشید ای سربازان وطن شما هم یک صدا بگویید…..نااا

نااا….. هرگز نمی جنگیم در راه خدا نباشد : الَّذِينَ آَمَنُوا يُقَاتِلُونَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ

نااا…..هرگز نمی جنگیم در راه آمریکا و هم پیمانانش : وَالَّذِينَ كَفَرُوا يُقَاتِلُونَ فِي سَبِيلِ الطَّاغُوتِ

نااا….دیگه بسه ویران کردن عراق

نااا…. بسه دیگه تا کی می خواهید ببینی نا بودی مسلمانان بوسنی

نااا….هرگز همکار آمریکا نمی شویم ، که تبلیغ بر ان می کند که کشورهای

اسلامی هم کاری ترور می کنند.

نااا….هرگز آلات دست دشمنان اسلام نمی شویم .انهای که در تمام دونیا تبلیغ بر ان می کنند که بزرگترین ارحاب دنیا اسولگرایان اهل سنت و جماعت هستند.

جواب ما را کی می دهد ؟؟؟

کجاست ترور یهودیان ؟ کجاست جنایات بوسنی ؟ کی جواب زندانیا ن گونتانامو را می دهد؟

که مهرننگی ست بر پیشانی دیمکراسی.آیا راست می گویند که انها شادی اورن ؟ یا اینکه پیغام آوران صلح و آشتی وراستی هستند؟ به ظالم بگویید …..نااا

ای مردم مصر، دلاورانه صداتانو بلند کنید و بگویید…..نااا

ما امت بی حرف نیستیم .ما انتقام گیریم . انتقام خود را از حاکمان قاهره و دشمنانمان خواهیم گرفت.

ما نمی خواهیم برای فقیری و گرسنگی ما گریه کنید!ما خواهان انیمکه ثروت و دارایی که به ارث برده ای به ما ملت بر حق این اب وخاک تقدیم کنید.فریادها را بلند تر کنید و بگوییداگر شما راست گو و با شرافت هستید ، این همه میلیون و تریلیون دلارها را کجا آورده اید!اما این بار با دلی پر از ایمان و تکبیر کنان فریاد را با مشت گره زده اعلام کنید ما با شما شریک نستیم در کشتن خدا شناسان .

ما با چشمان خود می بینیم که نماز گذاران را در قلب مساجد، خانه خدا بیرون می کنید.

ما دیگر انهای نیستیم در راه ورسم به خاک سپاری طاغوطان تان شرکت کنیم.

بلکه با جوانانی به راه می افتیم که با دست به وضو وآخرین رفتارشان نماز و روزه و آخرین گفتارشان

لااله الا الله بود..

ای مجاهدان مصر شما هم بگویید ….. نااا

غم ناک نشوید از این که در راه الله به مصیبت رسیده ای،بی توان روحیه باخته نشوید.

إِنْ تَكُونُوا تَأْلَمُونَ فَإِنَّهُمْ يَأْلَمُونَ كَمَا تَأْلَمُونَ وَتَرْجُونَ مِنَ اللَّهِ مَا لَا يَرْجُون

عاقبوا بمثل ما عوقبتم به، فلئن بغُي عليكم بعدها فاعلموا أن الله نصيركم

ذَلِكَ وَمَنْ عَاقَبَ بِمِثْلِ مَا عُوقِبَ بِهِ ثُمَّ بُغِيَ عَلَيْهِ لَيَنْصُرَنَّهُ اللَّهُ

با خواندن: فَاقْضِ مَا أَنْتَ قَاضٍ إِنَّمَا تَقْضِي هَذِهِ الْحَيَاةَ الدُّنْيَا

چوبه قضاوت را بلرزه اندازی

با خواندن:إن الله يعذب الذين يعذبون الناس في الدنيا

جلادان و اشکنجه گران زندانهای تاریک فاصدان را در هم شکنید.

با دیدگاه روشن بنگرید و تبلیغات و تهدیدات فرعون نترسید.سوگند به الله این چنین تهدیداتی آخرین نشانه امید و اولین قطره امت و یاری الله ست.

صبور باشید در مقابل دادگاهی کردن ها و اعدام ها بی دلیل طاغوطان بی باک شوید.

چون خون شهید صبوره که برای امت نقشه پیروزی و سرفرازی می کشد.

من هم با شما می گوییم …..نااا

نااا……از تو ای {مبارک}از حکمت،نظامت،پایتخت، ازطناب اعدام و آهن وآتیشت .

حکمت ظالم زیاد طول نخواهد کشید.بلکه این حکمت اسلامی ست همیشه می ماند تا امدن روز قیامت.

حالا بدانید که آیا دشمنان مرا فریب می دهند یا نه ؟برایم نقشه می کشن یا نه ؟

اگر از وطنم مرا دور کنید؟این همان هجرت یست که راه و رسم پیامبر عزیزم بوده .

واگر مرا زندانی کنید این همان نیم نگاه ذکر زندان یوسف علیه السلام است.

و اما اگر مرا بکشند !قبل از من بزرگوارم یحیی علیه السلام این راه را پیموده است .

این بود عقیده و پیام من ،اگر در ان خیانت کنم. به حق بدترین خرید و فروشی است که می کنم.

و برای همین حمد و سپاس برای خداوند که پیام او را انتخاب کردم و برای بلند کردنش می کوشم.

شما هم برای خود این پیام را انتخاب کنید، چون بهترین زمان است حالا.

حالا به خاطر الله : آآآی مصر

خیلی دوست داشتم در راه خدا خونم بر خاکت فوران می کرد.و پاکترین فرزندانت بر من نماز می خواندن و بهترین مردانت مرا با شانه هایشان به قبرستان می بردند. آن وقت آسوده خاطر می شدم و دلم

ارام می گرفت نزد پروردگارم. انگاه شما ای مجاهدان پاکترین راه را می پیمو دید.

همانا از خدا بترسید ،بهترین ترس است.کوشا باشید با بهترین کوشش.. چون به امید خدا و حتما به هم می رسیم .چه در زیر پرچم حکمت اسلامی باشد و یا زمانی که با هم از در بهشت خروشان وارد می شویم.

خداوند از ما و شما قبول کند .

وسلام عليكم ورحمة الله وبركاته

برایم دعا کنید برادران و خواهران مومنم.

برادرتان عمر عبدالرحمن

مصر و انقلاب نارس و سقط شده ي آن، تجربه ای نزدیک برای امارت اسلامی افغانستان(۵)

مصر و انقلاب نارس و سقط شده ي آن، تجربه ای نزدیک برای امارت اسلامی افغانستان(۵)

به قلم : احسان هورامی

 سناريوي  صحراي سيناء چگونه طراحي گرديد؟ 

صحرای سینا یکی از عرصه‌های اصلی نبرد بین اعراب و اسرائیل در دهه ۶۰ و ۷۰ میلادی بود که سرانجام مصر توانست بخش‌های اشغال شده این صحرا را به شرط عقب نشینی کامل نیروهای ارتش و اعطای امتیازات اقتصادی و سیاسی به تل آویو دوباره بازگرداند. در واقع سینا اهمیت استراتژیکی دارد و محل گذر نفت و وصل به کانال سوئز است، لذا امریکا با توجه به اهمیت استراتژیک اقتصادی و سیاسی این منطقه و همچنین منافع اسرائیل به سینا و تحولات کنونی توجه دارند. بنابراین امریکا نیز به پشتیبانی از اسرائیلی ها و اطمینان دادن به تل آویو به صحنه آمده است.

چنانچه قبلا ذكر گرديد در پی حمله مهاجمان مسلح به یک پایگاه مرزی ۱۶ سرباز مصری کشته و شمار دیگری زخمی شدند.

ادامه خواندن مصر و انقلاب نارس و سقط شده ي آن، تجربه ای نزدیک برای امارت اسلامی افغانستان(۵)

مصر و انقلاب نارس و سقط شده ي آن، تجربه ای نزدیک برای امارت اسلامی افغانستان(۴)

مصر و انقلاب نارس و سقط شده ي آن، تجربه ای نزدیک برای امارت اسلامی افغانستان(۴)

به قلم : احسان هورامی


اردوگاه سلفي‌ها در مصر رويكردهاي متفاوتي را بروز مي‌دهند كه بعضي وقت‌ها اختلافات‌شان به حد تناقض مي‌رسد. براي مثال گروه انصارالسنه المحمديه نظام دموكراتيك را يك نظام كافر مي‌دانند ولي معتقدند به صورت فردي مي‌توان با هدف تضعيف شر كافران در انتخابات هم شركت كرد. آنها به مشروعيت يك عمل اجتماعي معتقدند ولي به جز اهل سنت به هيچ حزبي اعتقاد ندارند. تعداد طرفداران اين گروه به صدها هزار نفر مي‌رسد. آنها طرفدار سنت محمدي (صلی الله علیه وسلم) با برداشت‌هاي سلف صالح هستند. برخي از سلفي‌ها هم هستند كه خودشان تاسيس يك حركت سازماندهي‌شده را قبول ندارند اما طرفداران‌شان را به همكاري با گروه‌هاي ديگر از جمله القاعده تشويق مي‌كنند. يك جريان ديگر به رهبري اسامه القوصي و محمود عامر هست كه حتي فتواي قتل محمد البرادعي را صادر كردند. به نظر آنها حکام فعلی مسلمان هستند و سپس با آوردن این حکم که عليه حاكم مسلمان حتي اگر فاسق باشد، نبايد قيام كرد عده ای را با خود همراه نموده اند تا در بازیهای انتخاباتی هدایت شده ی کنونی شرکت نمایند . پس از انقلاب اخير در مصر اين گروه نيز وارد ميدان سياست شدند و حتي محمود عامر خود را براي رياست‌جمهوري آينده مصر نامزد كرد.

ادامه خواندن مصر و انقلاب نارس و سقط شده ي آن، تجربه ای نزدیک برای امارت اسلامی افغانستان(۴)

مصر و انقلاب نارس و سقط شده ي آن، تجربه ای نزدیک برای امارت اسلامی افغانستان(۳)

مصر و انقلاب نارس و سقط شده ي آن، تجربه ای نزدیک برای امارت اسلامی افغانستان(۳)

به قلم : احسان هورامی

جالب اينكه بعد از وقوع  انقلاب نمایشی، در چهاردهم آوريل  جماعتی از سلفي‌های كنفرانسي در مسجد عمروبن عاص تشكيل داده و خواستار بازگشت به شريعت اسلامي شدند. آنها حتي از شوراي نظامي حاكم بر مصر خواستند كه به دستورات شريعت اسلامي عمل كند.

بعدها بود كه در واکنش به این دسته از سلفیون، و با همان شعار آنها، در اسكندريه تعدادي از جوانان سلفي متمایل به آل سعود  نخستين حزب سياسي خود را پس از انقلاب به نام «النور» تاسيس كردند كه هدف نخست آن «دفاع از اجراي شريعت اسلامي» بود .با اعلام نتايج انتخابات مصر در مرحله نخست گفته شد كه یکی از جريانات سلفي‌ها توانسته‌اند بيش از ۲۶ درصد از آرا را به دست آورند.

 در حالی که اخوان  با انتخاب عنوان حزب عدالت و توسعه و انتخاب الگوی ترکی پا به عرصه انتخابات مصر گذاشته و تلاش کرده است که از خود وجهه‌ای معتدل و لیبرال نشان دهد، سلفیون و اعضای بارزشان در حزب النور راهی کاملا مغایر انتخاب کردند و صحبت از اجرای کامل احکام اسلامی زدند و بر لزوم اعمال احکام شریعت در جامعه سخن به میان آوردند و به این شکل جریانی موازی و تقلبی در میان اسلامگراهای رادیکال تولید شد همچنان جریان اخوان المفلسین هم از دل اخوان المسلیمن و جهت مبارزه با با آن تولید شده بود.

ادامه خواندن مصر و انقلاب نارس و سقط شده ي آن، تجربه ای نزدیک برای امارت اسلامی افغانستان(۳)

مصر و انقلاب نارس و سقط شده ي آن، تجربه ای نزدیک برای امارت اسلامی افغانستان(۱)

مصر و انقلاب نارس و سقط شده ي آن، تجربه ای نزدیک برای امارت اسلامی افغانستان(۱)

به قلم : احسان هورامی

این روزها که آمریکا و سایر متحدین آن قصد دارند مهره های خود را در حکومت انقلابی امارت اسلامی افغانستان جا بزنند ما را یاد تکرار سناریویی نزدیک می اندازد که در مصر رخ داد. [۱]

در شرایطی که همه نگاه ها در خاورمیانه به تحولات سوریه متمرکز شده است، اولین کابینه ي سكولاريستي مصر پس از انقلاب ۲۵ ژانویه ۲۰۱۱ معرفی گردید و در برابر رئیس جمهور مرسی  به وفادار بودن به قانون سكولاريستي جمهوري عربي مصر سوگند یاد کرد.

بررسی این کابینه ي سكولاريستي که به ادعای نخست وزیر آن، هشام قندیل، “کابینه انقلاب” است از این جهت اهمیت دارد که این کابینه ي  معادله اصلی قدرت را در صحنه سیاسی مصر را توصیف می کند، معادله ای که با تحلیل آن می توان به قضاوت دقیق تری نسبت به سرنوشت انقلاب مصر دست یافت.

در آستانه اعلام نتایج نهایی انتخابات ریاست جمهوری مصر، اخباری در برخی محافل عربی منتشر شد مبنی بر اینکه اخوان ( در اينجا هر جا كه اسم اخوان آورده شد منظور اخوان الشياطين فعلي است نه اخوان المسلمين امام بناء و سيد قطب و عبدالله عزام و..) و شورای نظامي حاکم بر مصر با میانجیگیری وزارت امور خارجه امریکا به یک توافق جامع درباره تقسیم قدرت دست یافته اند؛ توافقی که اخوان را ملزم می کرد که در ازای معرفی محمد مرسی به عنوان پیروز انتخابات ریاست جمهوری، کنترل وزارت خانه های حساس دولت آینده را به شورای نظامی واگذار کند. 

ادامه خواندن مصر و انقلاب نارس و سقط شده ي آن، تجربه ای نزدیک برای امارت اسلامی افغانستان(۱)

زندانی شماره ۶۵۰ دیکتاتوری سکولاریسم : خانم دکتر عافیه صدیقی

زندانی شماره ۶۵۰ دیکتاتوری سکولاریسم : خانم دکتر عافیه صدیقی

(نمونه ای از تحقیر زن در کشورهای غربی­دموکراسیته)

به قلم:دکتر محمد غوری / ترجمه: م . ابراهیمی

                    بسم الله الرحمن الرحیم

الحمد لله والصلاة والسلام على رسول الله وبعد..

فریادهایش گوش زندانبان­ها را می­خراشید، اما آنها کسانی نبودند که دلهایشان هنگام شنیدن آه و ناله و فریاد، نرم شود،آنها آنقدر از این امور دیده بودند که دیگر برایشان اهمیتی نداشت و قلوبشان مانند سنگ سخت شده بود و بلکه سخت­­تر از سنگ.

این زندان مخصوص مردان بود و در آن هیچ زنی نبود غیر از این زن بیچاره که سرنوشت، او را به این مکان وحشتناک کشانده بود.هنگامی که مجبور به استفاده از حمام می­شد هیچ چاره­ای نداشت مگر حمام­هایی که دیگران استفاده می­کردند که همه ی آنها نیز مرد بودند، وحمامهای زندان­ها –همانطور که همه می­دانند-درب ندارند.و زندانبانها در خوشگذارنی­های شبانه­شان هرکاری که بی­بندوبارترین افراد به فکرشان برسد،با او می­کردند.او هنگامی که با خود تنها می­شد از خود می­پرسید:”من چه کرده­ام که شایسته چنین بلاهایی هستم که بر سرم می­آید؟!”

ادامه خواندن زندانی شماره ۶۵۰ دیکتاتوری سکولاریسم : خانم دکتر عافیه صدیقی

امنیت و آموزش  چگونگی پرورش  و هدایت جهاد (۵ ) [باقی مانده مبحث مبانی امنیت – امنیت ملّی/چگونگی نفوذ]

امنیت و آموزش  چگونگی پرورش  و هدایت جهاد (۵ ) [باقی مانده مبحث مبانی امنیت – امنیت ملّی/چگونگی نفوذ]

استاد مجاهد ابوعبیده عبدالله العدم

ترجمه: م . ابراهیمی

{بیشتر مردم به سبک یکنواختی در زندگی عادت کرده اند و عادات و رفتارهایی تقلیدی و تکراری را دنبال می کنند چه در لباس پوشیدن و یا چه در خوردن و نوشیدن و یا در سفر و نقل و انتقالاتشان و حتی هنگام خوابشان و همچنین در لهجه و لحن سخن گفتشان با دیگران}.

بسیاری از مردم به روندی یکنواخت و شیوه ای معین در زندگی شان عادت کرده اند، این برای انسان عادی مسئله ای ساده است و از آن غفلت می کند و احدی بدان اهمیت نمی دهد اما برای یک انسان مجاهد فی سبیل الله این مسأله مهم و مضری است که باید خود را از آن برهاند، او نباید اسیر عادت باشد یعنی نباید به سبک یکنواختی در زندگی خود عادت کند. مثلاً اینکه عادت کند همیشه به کافه معینی برود و هیچ وقت آن را ترک نکند و یا اینکه عادت کند که دائماً در یک مسیر معین پیاده روی کند چون روزمرگی دشمن درجه یک مجاهد است، در صورتی که روزمرگی و حرکات روزانه خود را هر روز تغییر ندهی – به خصوص اگر در خارج و یا در کشورهای پلیسی فعالیت می کنی- این پرتگاه خطرناکی برای مردان چریکی و یا برای کسانی خواهد بود که در کشورهای خارجی فعالیت می کنند.

“حسن سلامة” فرمانده فلسطینی مشهور که به امیر سرخ مشهور بود، درباره اش می گویند که او اماکن خواب و رفت و آمد خود را همانند تعویض لباسهایش، تغییر می داد! آنقدر اماکن خود را تغییر می داد که انگار لباسهایش را عوض می کند برای همین مدتی طولانی موساد اسرائیلی را قبل از اینکه او را ترور کند، از یافتن خود درمانده کرده بود . شیخ “عبدالله عزام”که کشته شد، دشمنان الله عزو جل توانسته بودند از طریق روزمرگی و عادات تکراری که ایشان داشت در قتل او موفق شوند، او همیشه در یک خیابان واحد حرکت می کرد و دشمنان وقتی تحرکات او را زیر نظر گرفتند متوجه شدند که او این مسیر را تغییر نمی دهد، برای همین این کار برای سازمان اطلاعات آسان شد که بمبی را در مسیر حرکت او بگذارند و در نتیجه بعد از آن ایشان شهید شد -رحمه الله-.

ادامه خواندن امنیت و آموزش  چگونگی پرورش  و هدایت جهاد (۵ ) [باقی مانده مبحث مبانی امنیت – امنیت ملّی/چگونگی نفوذ]

امنیت و آموزش  چگونگی پرورش  و هدایت جهاد ( ۳ ) [ادامه بحث مبانی عمومی امنیّت]

امنیت و آموزش  چگونگی پرورش  و هدایت جهاد ( ۳ ) [ادامه بحث مبانی عمومی امنیّت]

استاد مجاهد ابوعبیده عبدالله العدم

ترجمه: م . ابراهیمی

اصل چهارم از اصول امنیت: اطلاعات فقط برای کسی که به او ربط دارد.

این نیز اصل مهمی از اصول امنیت می باشد و التزام برادر مجاهد به آن، او را از گرفتار شدن به بسیاری از مشکلات مصون می دارد. این اصل عبارت است از: اطلاعات فقط برای کسی که به او ربط دارد.

{اطلاعات فقط به کسی باید داده شود که با آن اطلاعات تعامل داشته و از آن استفاده می کند مثلا اینکه مکلّف به حفظ آن باشد یا اینکه عنصر رابطی باشد که وظیفه رساندن ان اطلاعات را دارد یا اینکه مأموریتی دارد که این اطلاعات او را برای ادای وظیفه اش کمک می کند}[۱]:

ما همیشه اطلاعات را فقط به کسی می دهیم که آن اطلاعات به کارش ربط داشته باشد، ما اطلاعات را به هر کسی نمی دهیم. مثلاً تو در بخش رسانه ای و تبلیغاتی کار می کنی: اطلاعاتی که مربوط به بخش رسانه ای است فقط به کسانی داده می شود که در دایره کار رسانه ای هستند، این اطلاعات مثلاً به کسی که در بخش خارجی کار می کند نباید داده شود، بیشتر از نیازش به او اطلاعات نده، چرا؟ برای اینکه به هر اندازه یک برادر اطلاعات بیشتری داشته باشد به همان اندازه خطرش بیشتر است، سازمانهای اطلاعاتی کشورها هر شخص را به اندازه اطلاعاتی که دارد ارزش گذاری می کنند، به اندازه اطلاعاتی که داری برای اداره اطلاعات کشورت اهمیت پیدا می کنی، به هر اندازه اطلاعات تو کمتر باشد خطر تو نیز برای جماعت و برای کار کمتر خواهد بود و به هر اندازه اطلاعات بیشتری داشته باشی خطرت برای خودت و برای جماعت بیشتر خواهد بود.

ادامه خواندن امنیت و آموزش  چگونگی پرورش  و هدایت جهاد ( ۳ ) [ادامه بحث مبانی عمومی امنیّت]