هشدار ، مواظب باشید ، مزدوران دین فروش و مردم فروشان استحمارگر و ایجاد شبهات و اعتراض بر جهاد

هشدار ، مواظب باشید ، مزدوران دین فروش و مردم فروشان استحمارگر و ایجاد شبهات و اعتراض بر جهاد

کاتب : ابوابراهیم هورامی

می گویند در مرحله اول طلب علم واجب است. در مرحله دوم اصلاح عقیده ، در مرحله سوم تحطیم (شکسته شدن و…) القباب ( کسی که هنگام درگیری خیلی داد و فریاد کند) والزوایا (کنار زد و دور کرد، آن را منع کرد و بازداشت ، گوشه و کنج).

در مرحله چهارم گذر و به پایان رسانیدن پیروزی بر صوفیه و الطّرقیه و بدعت قبل از فکر در مورد جهاد با کفار و آزاد سازی سرزمین مسلمین از اشغال و چپاول کفار سکولار جهانی و داخلی  باید به پایان برسند. و پنجم اصلاً شما در کنج خانه چکار می کنید اگر جهاد در چچن ، فلسطین ، افغانستان ، عراق و… فرض عین است؟

۱- آن ها خود فقیرتر ، ناآگاه تر و توهم گراتر از آنی اند که توان هم نشینی و هم صحبتی با صاحبان فن و اولی الامران عرصه های علم عقیده ، فقه ، واقع معاصر و… علم مبارزه ، علم به روز جهاد و… را داشته باشند اما با وجود این همه فقر علمی و عملی شان از بعضی از ایشان این گفتارها را می شنوی.

یادگیری علم ، چاره ای جز یادگیری علم نیست. حتماً دنبال علم بروید و… در عین حال فرق بین لا نفیه و لا ناهیه، بین مفعول فیه و فاعل و… را نمی دانند و تمام منظورشان از علم نیز همین صرف و نحو ساده و زبان عربی است.

در مورد علم جنگ ، علم جنگ های چریکی ، علم جنگ شهری و کوهستان و دشت و… خود را صاحب نظر می دانند در حالی که حتی بلد نیستند یک طبانچه ی ساده کودکان را باز و بسته کنند و… .

۲- فاسدترین چیز در قلب ها و قالب هایشان همان عقیده یشان می باشد. ارجاء قلب ها ، تصدات توانایی هایشان را به شیوه ای پرورانده که آن ها را به سوی حسرت و دلسردی سوق می دهد.

۳- به تحقیق خواست آن ها در انهدام تند خویی ها و دسته بندی های دروغی بیش نیست. و گر نه اگر راست می گویند اول از جانب خود تند خویی نسبت به دیگر مسلمانان را کنار گذاشته و دسته بندی خودشان را کنار نهند و از خود شروع کنند که در این دو مورد هیچ فرقی میان آن ها و دیگران وجود ندارد مگر در اسم و عنوان شان که با هم تفاوت دارد و گر نه مشی و سیاست همان است اما با نام و لباسی دیگر.

شما چه فرقی میان فلان حزب و دسته با اخوان المفسدین و مکتب «قرآن» سنندج می بینید؟ تنها اختلاف شان در نوع بدعت و محدثات و… است که اخوان المفسدین خیانت به مسلمین و سازش و گرایش به اتحاد سکولاریستی و حکام کافر سرزمین های مسلمان نشین را نیز بدان افزوده است.

۴- و اما شناخت شان نسبت به امر جهاد به روشنی پیداست که شناختی معیوب و گندیده ایست. و گرنه آشکار است که انهدام بدعت ها و محدثات و چیرگی بر مفاسد، منکرات ، فقر ، دیکتاتوری و… همگی از ثمرات جهاد در راه خداست و این همان ستون فقرات و تنها کلید ورود به جامعه ای اسلامی ست که بر هر مسلمانی واجب است آن را بیاموزد.

و اما در وضع موجود و الان جهاد با کفار سکولار و مرتدین داخلی و غیره جهاد دفع است نه جهاد طلب. و تفاوت آشکاری میان این دو نوع جهاد وجود دارد.

الف: جهاد دفع بلافاصله پس از اعلان شهادتین می آید هم چنان که علمای سلف بر آن متفقند و فرض عین است بر خلاف طلب علم و تبحر در آن که از فرض های کفایه می باشد.

ب: جهاد دفع ما را از دعوت تجاوزگران به اسلام و اقامه حجت بر آنان معاف می دارد. چنان چه ابن قیم رحمه الله می گوید: « به درستی که مسلمین کفار را قبل از جنگیدن با آنان به سوی اسلام دعوت می کنند و این دعوت واجب است اگر دعوت به اسلام به آنان ابلاغ نشده باشد و اگر دعوت به اسلام به آنان رسیده باشد دوباره دعوت کردن آنان مستحب است ، این در صورتی است که مسلمین قصد حمله به کفار را کرده باشند. و اما اگر کفار قصد حمله به سرزمین آن ها را کرده باشند پس بر مسلمین واجب است که بدون دعوت کردن آنان به اسلام با آنان بجنگند چون آنان را از خود و حریم خود دفع می کنند.» (احکام اهل الذمه للإمام ابن القیم رحمه الله صفحه۲۱)

۵- در جواب مشکل پنجم از خداوند متعال خاشعانه و ملتمسانه خواستاریم که موانع و بازدارنده ها را از پیش پای ما بر دارد تا افتخار پیوستن به قافله مجاهدین و شهدا را به دست آوریم و باز عاجزانه از خداوند می خواهیم که ما را از پشتیبانان آنان قرار دهد و لو از طریق گفتار و دعا باشد و هم چنین دردمندانه از وی جل جلاله می خواهیم که ما را بر مجاهده بر بدعت گزاران و دین فروشان مردم فروش اطراف مان ثابت گرداند. و این تلاش ناچیز ما را در مسیر جهاد فی سبیل الله قرار دهد. چنان چه ابن تیمیه رحمه الله می گویند: « الرّادّ علی اهل البدع مجاهد » (مجموع فتاوی ابن تیمیه/ الجزء الرابع ، صفحه ۱۳)

اگر ما به خاطر وضع ناگوار موجودی که خیانت های امثال شما در طی سال های متمادی گذشته مسبب آن هستند ، نمی توانیم در سنگرها با آنان باشیم ، در عوض در ساختمان های دولتی و… به آنان خیانت نمی کنیم ، و تهمت های رکیک ناروای دیکته شده را جهت بازداشتن مردم از پشتیبانی آنان هر چند که از طریق دعا باشد را به آنان نمی زنیم. هم چنان که این دین فروشی به روش های «سلفی» نیز رسوخ کرده که حتی مردم را با گفتارهای مزدورانه ی زهرآلودشان مسموم نموده و علیه مجاهدین تحریک شان می کنند که یا حداقل خنثی و بی تحرک بمانند و یا در مراحل بالاتر در خدمت منافع کفار سکولار جهانی و نوکران مرتد سکولار محلی قرار گیرند و لا حول و لا قوه الا بالله.

ولله الحمد والمنه

و الله اكبر

ابوابراهیم هورامی

اتهامات طرفداران حزب مزدوران اوجالان

اتهامات طرفداران حزب مزدوران اوجالان

به قلم: کارزان شکاک

این روزها حتی احمقترین انسان نیز می داند که تمام احزاب سکولار کوردی مزدوران مستقیم آمریکا و ناتو و سایر قدرتهای منطقه ای بر علیه ملت خود شده اند و در واقع گروههای مافیائی هستند که هر یک از پشتیبانی رسانه ای و مادی و نظامی یکی از قدرتهای جهانی و منطقه ای برخوردارند.

پ.ك.ك و نوچه هايش یکی از این مزدوران هستند که از يكطرف نوكر بشار اسد هستند  و از ديگر سو به صورت رسمي با دولت فاشيست تركيه وارد گفتگو شدند و هر از چند گاهي به مادر اصلي شان روسيه نیز سر مي زنند و به صورت رسمي از طرف وزارت امور خارجه اش مورد حمايت قرار مي گيرند و  چند سالی هم هست که به مزدوری برای آمریکا هم شرف ياب شده اند و …. . در اصطلاح سياسي مي توان چنين موجوداتي را « فاحشه هاي سياسي » ناميد و در اصلاح نظامی می توان آنها را لژیونهای مزدور نامید که بدون انگیزه‌های ملی-مذهبی و فقط در برابر دریافت دستمزد به صورت پیمانکار جنگی عمل می‌کنند. به عقیده برخی شاید بتوان مزدوری را در زمره قدیمی‌ترین مشاغل تاریخ بشر به حساب آورد..

ما به خاطر اتحاد منطقه اي  و جهاني  كه تو سط حكومتهاي فاسد همسايه و دسيسه هاي كفار جهاني به رهبري آمريكا و ناتوعليه ملت مسلمانمان از كانال چته هاي مرتد حزب دمکرات و کومله و پ.ك.ك و و… به همراه ديگر برادران مسلمانمان به  شکل جماعت فشردۀ هدفداري و از کانال دارالاسلام ایران درراهی پرازپرتگاه ودشواردست یکدیگر رامحکم گرفته وبه پیش می رویم .

 این دشمنان سكولاريست از هر طرف ما را در محاصره گرفته اند و تقربیا در هر کوچه و خیابان باید از زیر اَتش سخنان و جنگ روانی آنها بگذریم .اتحاد ما با ساير مسلمانان مجاهد و حتی مهاجر دنيا از کانال دارالاسلام ایران بنا به نياز و  تصمیم اَزادانۀ خود ما است . تصمیمی که جهت حفظ منافع برحق ملت مسلمانمان با دشمنان خارجي و خائنين بومي پیکار کنیم و در منجلابي كه خائنيني چون پ.ك.ك و نوچه هايش براي ملت ما تدارك ديده اند نيافتيم . منجلابي  که سکنه اش از همان اَغاز ما رابه علت اینکه بصورت دستۀ خاصی مجزا شده ، نه راه خيانت به دین و ملت و نوکری برای دشمنان دین و ملت و سازش بلكه راه  مبارزه و جهاد را برگزیده ایم  سرزنش نموده و مورد حمله قرارداده اند .

وحالا از میان  كوردهاي فريب خورده ي رسانه هاي ماهواره اي  ، بعضی ها از روي احساسات  فریاد می کشند: با اتحاد با اين خائنين و زير دست شدن آنها ما نيز به این منجلاب  خيانت برویم ! وقتی هم که واقعيتهاي خيانت احزاب سکولار کومله ها و دمکراتها و پ.ك.ك و نوچه هايشان برای صدام حسین و ناتو و آمریکا و … در اجراي طرح دشمنان ملت كورد را براي آنها روشن نموده  ، و اَنها را به خاطر اين گفته هاي احساساتي نادرستشان سرزنش می کنيم ؛ باحالتي  اعتراض  آميز و به سبك مادرانه میگویند : شما عجب انسانهاي عقب افتاده ای هستید ! خجالت نمی کشید که دست از عقيده ي خود برنمي داريد و تحت فرمان كوردهاي پ.ك.ك جهت كسب اَزادی بخشي از كوردستان فعاليت نمي كنيد و در عوض با عربها و تركمنها و غيره متحد شده ايد ؟!

بله عالي جنابان ، شما اَزادید نه تنها دين و ملتتان را رها كرده و براي تمام استثمارگران جهاني و حكومتهاي فاسد منطقه اي  عليه ما بجنگيد ، بلکه هر کجا هم  دلتان می خواهد بروید  و با هر دشمن ملتمان عليه ما متحد شويد ولو اَنکه  منجلاب باشد، ما معتقدیم که جای حقیقی شما هم همان منجلاب است و برای نقل مکان شما به اَنجا حاضریم در حدود توانایی خود  کمک نمائیم . ولی در  این صورت اقلا” دست از سرما بردارید و بما نچسپید و  کلمۀ بزرگ اَزادی و ملت مسلمان كورد را كثيف نکنید . زیرا ما هم  آزاد و داراي شعور هستيم و هر کجا كه بخواهيم مي رويم و اَزادیم نه فقط علیه  منجلاب بلکه با هر کس هم که راه ملت كورد را به سوی منجلاب  و خيانت به فرزندان و تاريخمان کج می کند مبارزه  كنيم .

شما ها از ما مي خواهيد كه دست از قانون شريعت الله كه تنها راه رستگاري ما در دنيا و آخرت است بر داشته و تحت پرچم مرتديني چون چته هاي  پ.ك.ك و نوچه هايش بر عليه ديگر برادران مسلمانمان و به حمايت از رژيم بشار اسد و يا آمريكا و تركيه و غيره وارد جنگ و قتال گرديم آنهم به چه قيمتي ؟

شما اگر راست مي گوئيد و جزو همين خائنین و يا هواداران فريب خورده ي آنها نيستيد ، چرا از آنها نمي خواهيد كه دست از عقايد سكولاريستي و ضد شريعتي شان بر داشته و دست از نوكري براي آمریکا و ناتو و ديگر دشمنان ملت مسلمان ما بردارند؟ اما در عوض از ما مي خواهيد كه دست از قانون شريعت الله برداشته  و زير پرچم كفري آنها وارد شويم . تا كي  رهبران فاسد و مزدور امثال شماها مي خواهند كه ملت مسلمان ما را برده و بازيچه ي دست امپرياليستها و حكومتهاي فاسد منطقه اي كنند ؟

کوردستان سوریه گورستان حزب کارگران اوجالان (پ.ک.ک)

کوردستان سوریه گورستان حزب کارگران اوجالان (پ.ک.ک)

به قلم: کارزان شکاک

گویا تاریخ دارد تکرار می شود اگر تاریخ کردهای سکولاریست را مطالعه کرده باشید خواهید دید که هر وقت قدرت دولت مرکزی کم شده یکی از سران کردهای سکولاریست با حمایت بیگانگان(غالباً کشورهای همسایه و یا امپریالیستهای سکولار جهانی) برعلیه دولت و یا در راستای سیاستهای دولت مرکزی اعلام موجودیت کرده و بعد از چند صباحی با قدرت گرفتن دولت مرکزی و توافق با کشورهای همسایه یا امپریالیستهای خارجی، طومار شورشیان سکولار درهم پیچیده شده است.

 اینبار هم شواهد و قرائن نشان می دهد براساس یک توافق پشت پرده بین ایران، ترکیه، روسیه و حکومت بشار اسد قرار است پ.ک.ک و نوچه هایش هم،  مانند اسلافشان برای همیشه از صحنه کردستان پاک شوند. گروهی که پشتوانه ی عقیدتی مردمی نداشته باشد و با اتکا به سکولاریسم و خشونت و ارعاب و بیگانگان بخواهد برعلیه ملت مسلمان خود  بشورد سرنوشتی غیر از این نخواهد داشت .

فرقه ی ارتدادی پ .ی د با پیروی از سیاست های کمونیستی و دیکتاتور منشانه پ.ک.ک  عملیاتها و ترورهای خشونت باری را علیه احزاب سکولار و غیر سکولار مخالف خود، تحت شعارها و بهانه های از قبل آماده شده  به راه انداخته است. این جریان که پس مانده ی دیکتاتوری پرولتاریا در تاریخ بشریت چون خمرهای سرخ سوسیالیست درکامبوج ، کره ی شمالی سوسالیستی و … است به خاطر عقب ماندگی عقیدتی عوام ستمدیده ی کردستان و ستم از حد به در حکام ظالم و سکولار بر آنان، قصد دارد همان فجایع کامبوج و کنگو و کره شمالی و … را بر مردم مظلوم ما تحمیل کند.

علاوه بر آن تاریخ جنگهای داخلی میان کومله و دموکرات ، کومله با شریعت گرایان ، حزب دموکرات کردستان عراق با اتحادیه ی میهنی کردستان ، اتحادیه ی میهنی کردستان عراق با امارت اسلامی هورامان غربی،  پ.ک.ک با حزب دموکرات کردستان عراق، پ.ک.ک با اتحادیه ی میهنی کردستان ، پ.ک.ک با حزب دموکرات کردستان  ترکیه ، پ.ک.ک با جماعت شریعت گرای حزب الله ترکیه ، پ.ک.ک با مجاهدین اهل سنت در کرکوک، موصل و غیره را  بار دیگر تکرار نموده و چهره ی زشت و پلید خود را برای بار چندم بر صفحه ی تاریخ کم حافظه ی ملت کردستان ثبت نماید .

پس از جنگ فروشیهای فرقه ی ارتدادی پ .ی د علیه ارتش آزاد سوریه و حزب سکولاریست الپارتی (حزب دموکرات کردستان سوریه) چنین پنداشته می شد که این مجریان دیکتاتوری پرولتاریا بر مردم بدون پرولتاریای ما،  در وضعیت به اصطلاح توقف عملیات نظامی و ترور به سربرده و این وضعیت تا چند روز ادامه داشت. این سیاست هیچ گاه به معنای ترک مخاصمه و توقف واقعی عملیات های نظامی و جنایات این فرقه تلقی نمی شود چرا که در همین برهه ترور های ناجوانمردانه از جانب این گروه در مناطق مختلف کردنشین سوریه علیه کردهای سکولار ومخالف خود و بخصوص علیه کوردهای شریعت گرا به وقوع  پیوسته است که منجر به شهادت افراد متعددی از مسلمانان شریعت گرای کردستان گردیده است.

اما می توان گفت حجم این ترورها را تا حدود زیادی بر علیه احزاب سکولار مخالف خودش کاسته و اوج ترورهای خود را متوجه مسلمانان شریعت گرای کورد در داخل کوردستان سوریه نموده است، که علت آن نه تنها پیروی از سیاستهای سکولارسوسیالیستی مادرش پ.ک.ک و پیروی از توطئه ی سنجیده ی ترکیه و متحدینش جهت انهدام پ.ک.ک و ضعیف نمودن مسلمین شریعت گرا ی ضد سکولاریست است، تا جائی که نقشه بر آن است که کوردستان سوریه به گورستان پ.ک.ک و نوچه هایش  تبدیل گردد؛ بلکه خروج از مناطق کورد نشین و تسلیم آن به ترکیه و جنگیدن در راه اهداف آمریکا در مناطق عرب نشین دیرالزور و الرقه که حتی یک کورد هم در شعاع صدها کیلومتری انها زندگی نمی کند و ضعف قوای نظامی و لجستیک و فرسایشی شدن روند جنگ افروزی آنها طی چند ماه اخیر، و محکوم شدن از جانب تشکل های حقوق بشری کردی در داخل و مهمتر از آن ترس از دفاع مشروع و اقدامات تلافی جویانه ی احزاب مخالف و مختلف زمینه های نابودی این حزب مافیائی چپ را فراهم کرده است.

واقعیت جنگ و جناحهای کورد در سوریه

واقعیت جنگ و جناحهای کورد در سوریه

به قلم: کارزان شکاک

چنانچه بر همگان آشکار گردیده است ، دو جناح امپریالیستی شرق و غرب سوریه را از طریق متحدین خود محل زورآزمائی و امتیازگرفتنهای رایج دیپلوماسی دنیای پلید سیستم سکولاریستی نموده اند . در این راستا عده ای از کشورها ی منطقه و احزاب داخلی سوریه،  هرکدام به نوبه ی خود طرف یکی از جناحهای بین المللی را گرفته  و به نام مردم مظلوم سوریه صحبت می کنند . در این میان کوردستان سوریه نیز از این قاعده مستثنی نبوده و به روشنی آثار این دو امپریالیست جهانی را مشاهده می نمائیم که در لباس یکی از احزاب کوردی خود را به نمایش درآورده اند .

در یک طرف این قضیه جناح طرفدارامپریالیستهای روسیه قرار دارد که در قالب پ.ک.ک و نماینده اش در کوردستان سوریه ، پ. ی .د ( حزب اتحاد دموکراتیک  کردستان سوریه )  و شاخه ی نظامی آن ه . پ . گ ( نیروی محافظ خلق ) خود را به نمایش درآورده است و هم اکنون در اجاره ی آمریکا قرار گرفته اند و با نام کورد و دفاع از کورد ، مردم کورد را قربانی عقاید  سکولار سوسیالیستی خود و اربابان خارجی خود چون آمریکا و روسیه می کنند و در برابر مخالفین خود قرار می دهند .

در طرف دیگر این قضیه جناح طرفدار آمریکا – ناتو و احزاب سکولارلیبرال محلی قرار دارند که از ۳ کانال ابراز وجود کرده اند :

  •  یکی از طریق حزب سکولارلیبرال دموکرات کوردستان عراق به رهبری بارزانی که احزابی چون حزب سکولارلیبرال دموکرات کوردستان سوریه ( الپارتی ) و….. حزب دموکرات عراق یک سری از کردهای سکولار لیبرال سوریه را جمع کرده با عنوان شورای ملی کردستان (۱۶ حزب سکولار لیبرال کورد) که این‌ها نزدیک به مسعود بارزانی هستند و می‌گویند ما هم هستیم و در کوردستان سوریه سهم می‌خواهیم. (ترکیه از طریق بارزانی با این کردهای سکولار لیبرال هم کار می‌کند)
  • و دیگری احزاب سکولارلیبرال  دیگری چون  جبهه آزادیبخش کوردستان و نیروهایی وابسته به نواف راغب بشیر که وابستگی خود را به حکومت سکولاریست ترکیه اعلام نموده  اند و عفرین و سایر مناطق کورد نشین پاک شده از پ.ک.ک را اداره می کنند.
  • و در نهایت جماعتهایی چون لواء جبهه الاکراد که خود را عضوی از ارتش آزاد سوریه می دانند . اینها خواهان دخالت اربابان خود در اشغال سوریه هستند . با توجه به نوع نگرانی های ارتش آزاد سوریه این ارتش دنبال کاهش نقش احزاب کرد طرفدار جناح روسیه – چین  و کوردهای شریعت گرا در مناطق کردنشین است.

یعنی اگر چه اولویت ارتش آزاد تابع ناتو – آمریکا ،  آن است که تضاد با نظام را پیگیری کند اما در وهله بعد اگر تضاد با نظام به نتیجه رسید و یا به هر دلیلی کنار رفت ، تضاد با این کوردها افزایش می یابد. اینها نمی دانند که امريكا دوست بى اعتبار، مغرض و بى مروت است و دشمن آشتى ناپذير اسلام و مسلمانان . كسانيكه بر دوستى امريكا اعتماد می كنند، يا بسياركودن اند و يا در قلب شان ذره اى از ايمان وجود ندارد، امريكا مزدور می پسندد نه دوست و رفيق، مزدوريكه براى تأمين منافع امريكا به قربانى كردن خود و كشورش آماده باشد.

حالا دخالت آمریکا – ناتو ( اتحادیه ی اروپا ) در سوریه چه به پیروزی منجر شود و چه به شکست در هر صورت به ایجاد حالتی از هرج ومرج در میان مردم منجر می شود که برای سالیانی دراز ادامه خواهد داشت مثل آنچه در عراق و افغانستان رخ داد .

وقتی به واقعیت موجود این احزاب و گروههای سکولار سوسیالیستی یا لیبرال  کورد می نگریم ، آشکارا مشاهده می کنیم که هر کدام از این احزاب و دسته ها ،  دارای اربابان خاص خود هستند که ملت مسلمان کورد را برای مصالح و سیاستهای این اربابان قربانی و خرج می کنند .  و تاسف انگیزتر اینکه هرکدام خود را در رسانه هایشان نماینده ی ملت کورد و مخالف خود را دشمن ملت کورد  معرفی می کنند .  و فاجعه آمیزتر اینکه هیچ یک از جناحهای شرق یا غرب و یا رژیم بشار اسد و ارتش آزاد ، به وجود آنها به عنوان یک ملت و دادن حداقل  خودمختاری به آنها نیز اقرار نمی کنند .

دارودسته ی منافقین و دفاع از قوانین سکولاریستی و سکولاریستها اینبار با نام عمر بن خطاب

دارودسته ی منافقین و دفاع از قوانین سکولاریستی و سکولاریستها اینبار با نام عمر بن خطاب

به قلم: ا. ترکی
این روزها باز در میان دارودسته  منافقین ( سکولار زده ها)ی میان اهل سنت شایع شده است که عمر بن خطاب چرا به غیر ما انزل الله حکم میکرد !!!

شبهه قدیمی بود و عباد و بندگان حکام سکولار معاصر از ترسشان ،  از دوباره بیان کردن آن پشیمان شده بودند که مباداحقیقت آنان در فدا کردن اسلام بر مصالح وشهوات خود آشکار شود .
و این را از بعضی از کسانی می شنوم که خداوند بر گوش وچشمشان مهر زده است وآنها را از چهار پایان نیز گمراه تر قرار داده است و از یادگیری و مشغول شدن به اصل دین وتوحید اعراض می کنند و کلامشان این است که فاروق روزی که که حکم سرقت سارقان را در سال رماده (قحطی)انجام نداد حکم به ما انزل الله نکرد .
می گویم : همانطور که اهل علم می گفتند:وقتی مومن موحد و آشنا به دینش این گمراهی ها و جهالات مرکب را می بیند باید متوجه نعمت الله تعالی شود و از  این نعمت شکر گذار باشد ، این نعمت همان نعمت توحید واسلام وفهم دین همانطور که باری تعالی می فرماید: (یُؤْتِی الْحِکْمَةَ مَنْ یَشَاءُ وَمَنْ یُؤْتَ الْحِکْمَةَ فَقَدْ أُوتِیَ خَیْراً کَثِیراً) [البقرة: ۲۶۹] یعنی« حکمت را به هرکس که بخواهد ( و شایسته بیند ) می دهد ، و به هرکس که حکمت داده شود ، بیگمان خیر فراوانی بدو داده شده است» بعضی از سلف می گفتند:به هرکسی قرآن عطا شود و ببیند کسی بالاتر از او است پس نعمت الله را در حق خود نمی شناسد .
سپس به اختصار می گویم :برای شما در آنچه که قبلا بیان کردیم روشن شد که حکم به غیر ما انزل الله بر دو معنی است:یکی حکم به غیر ما انزل الله که در آن تبدیل شرع صورت می گیرد که کفر است و دیگری عبارت است از ظلم در حکم و قضاوت بر اساس هوی وهوس و شهوت بدون استحلال .
و آن چیزی که مشخص است ؛ کار عمر بن خطاب از هیچ یک از انواع بالا نیست  و بحث کردن بیش از حد در این مورد ضایع کردن وقت است ، بلکه توضیح زیاد در این مورد خوار وخفیف دانستن خواننده ی کتاب و و کوچک شمردن عقل اوست . چون که امر بسیار واضحی است  و توضیح واضحتر  الا برای دیوانه نیست .
واما کار عمر بن خطاب در این مورد در سال قحطی اجتهاد محض مصیب بوده که به خاطر آن ماجور می شود ان شاءالله و این کار قطعا و بدون شک از حکم بما انزل الله است و در هیچ حالی از آن خارج نیست  . به این دلیل که اعمال برای مقاصد شریعتی است که رسول الله صلی الله علیه واله وسلم به خاطر آن مبعوث شده است و آن حفظ مصالح اساسی شرعی مردم و حاصل کردن بزرگترین آنها و دور کردن مفاسد از آنها
و این مصالح شرعیه با ضابطه و معلوم هستند . با استقراء نصوص شرعی بر آنها(یعنی بر وجود این مصالح نصوص شرعی دلالت می کند)و این مصالح تابع هوا وهوس واستحسانات نیست همانطور که بعضی از سفیهان این گونه فکر می کنند . و بعضی از اینها ضروری و برخی (حاجی) مبهم یا نیاز و دیگری تحسینی تکمیلی …

 واما ضروریات شش تا هستند دین، نفس ، عقل ،نسب، آبرو ، و مال  . و علی الاطلاق این ها مهم ترین مصالح هستند ، وبالاترین و مهم ترین اینها دین وتوحید است و زمانیکه این ضروریات با هم تعارض پیدا کردند ویا یکی با نیاز و تکمیلی تعارض پیدا کرد قطعا آنچه که ضروری است را مقدم می کنند ، در این هیچ خلافی و اختلافی وجود ندارد .
ولی اگر دو تا از مصالح ضروری با هم تعارض کردند ،  تقدیم با مهم ترین وبزرگترین اینها است وفدا کردن پایین تر به بالاتر و یا دور کردن مفسده بزرگتر با کوچکتر از آن… صورت مي گيرد .  این باب بزرگی در فقه است و این از بزرگترین مقاصد شریعت است و حكم آن و قواعدش  ، و هر کس موفق به فهم و شناخت ان شود قطعا موفق به فهم بسیاری از اسرار شریعت خواهد شد . فهم این باب و تطبیق آن در واقع دنیا ، بدون شک از اصول شریعت است و از حکم بما انز ل الله است  . و اجتهاد عمر رضی الله عنه چیزی جز در این باب نبوده است . ايشان مصلحت حفظ جان را بر مصلحت حفظ مال مقدم کرده است ، زمانیکه آن دو مصلحت با هم تعارض داشتندو مردم در مخمصه ی بزرگی بودند . و ضرورت محظورات را مباح می کند .
و خوردن مال مسروق توسط سارق ، مانند خوردن مردار در این گونه مواقع است و این مباح است ، بلکه در نظر طائفه ای از اهل علم واجب است ، زمانیکه موجب هلاک می شود ؛  و کسی که نمی خورد و می میرد خداوند را نافرمانی کرده است ، چون جان خود را از بین برده است  . همانطور که ابن حزم می گوید:و به این قول باری تعالی استدلال می کند: (وَلا تَقْتُلُوا أَنْفُسَکُمْ) [النساء: ۲۹] یعنی« نفس های خود را نکشید(یا خود را نکشید) ومی گوید : و این به عموم لفظ به تمام موارد اقتضا می کند.[۱]
و امام عمر رضی الله عنه مفسده ی بزرگ را به قدر توانایی با مفسده ی کوچکتر دفع کرده است و از دو مصلحت بزرگ دفاع کرده است (ارواح مردم وجانهایشان )به فوت شدن پایین تر از آن ، یعنی مال هایشان به خاطر تعارضی که در بین دو مصلحت ضروری به وجود آمده بود ، واین از فقاهت امام عمر است در تحکیم مقاصد شریعت و مصالح وضروریاتی که حدود برای حفظ آنها گذاشته شده است . و از آنها است که مفاسد دور می شود و به این خاطر امام ابن قیم رحمه الله می گوید: واین مقتضی قواعد شریعت است»[۲]

پس این نیز حکم به ما انزل الله است و آنگونه نیست که دشمنان الله می پوشانند واین واضح وآشکاراست و فاصله ی بسیار دوری بین این دو مقوله است .

إِنَّ فِی ذَلِکَ لَذِکْرَى لِمَنْ کَانَ لَهُ قَلْبٌ أَوْ أَلْقَى السَّمْعَ وَهُوَ شَهِیدٌ


[۱] المحلى فی (حد السرقة)

[۲] أعلام الموقعین (۳/۱۱) فی (تغیر الفتوى بتغیر الزمان والمکان) فصل (سقوط حد السرقة أیام المجاعة) وذکر فیه أثر عمر: ”أن غلمان حاطب سرقوا ناقة رجل من مزینة وأقروا على أنفسهم، فقال: یا کثیر بن الصلت اذهب فاقطع أیدیهم، فلما ولى بهم، ردهم عمر ثم قال: أما والله لولا أنی أعلم أنکم تستعملونهم وتجیعونهم حتى إن أحدهم لو أکل ما حرم علیه حل له، لقطعت أیدیهم. وأیم الله إذ لم أفعل لأغرمنک غرامة توجعک، ثم قال: یا مزنی بکم أریدت منک ناقتک؟ قال: بأربعمائة. قال عمر: اذهب فأعطه ثمانمائة“ وذکر مذهب أحمد رحمه الله فی سقوط الحد عام المجاعة، وتضعیف الغرم على من درىء عنه الحد والقود لسبب شرعی.

چرا احزاب سکولار زبان ما را متوجه نمی شوند و ما با دارالاسلام ایران گره خورده ایم؟

چرا احزاب سکولار زبان ما را متوجه نمی شوند و ما با دارالاسلام ایران گره خورده ایم؟

به قلم: کارزان شکاک

عده ای می پرسند که چرا احزاب سكولار مسلح  و هواداران فريب خورده اشان زبان ما را متوجه نمي شوند و جوري برخورد مي كنند كه انگار نه انگار داريم باهاشون صحبت مي كنيم ؟!   جواب آن خيلي ساده و آشكار است؛ چون دربحث، ما در اصل و اساس، از دو جهانبيني، دیدگاه  وسیاست متفاوت و متضاد باهم به قضایا برخورد می کنیم. در واقع زبان  عقيدتي و سیاسی  مشترکی نداریم و از دو سیاست متفاوت برخورداریم.

نقطه نظرات سكولاريستهاي کافر و علي الخصوص چته هاي سکولار و خائن دمکرات و کومله ها و پ.ک.ک و…  در مورد مقولۀ قانون، حقوق مدني و جزائي، خانواده، زن ، اموزش و پرورش و ضدیت با دشمنان سكولار و دين فروشان خائن،صوری وعاریه ای و با منافع و خواست كوردهاي مسلمان در تضاد است، مبارزه و در خواستهايشن  شان سطحی  و حتي در تضاد با خواستهاي مردم و در راستاي منافع دشمنان ملت مسلمان كوردستان بوده ، و در عوض  خواست مبارزه و جنگ علني با قانون شريعت  و پلورالیسم ديني شان  جدی و واقعی است .

 با وجود این اختلاف در جهانبيني و دیدگاه، نگرش و خواسته ها است که تعاریف مان  ازحقوق ملت مسلمان كوردستان و ضدیت با دشمنانش  تفاوت فاحشی با هم دارد و هر انسان عاقلي  قطعاً  متوجه این تفاوت ها شده است .

ما از قوانيني تبعيت مي كنيم كه این احزاب سکولار بر علیه این قوانین مي جنگند  و آنها از قوانيني پيروي مي كنند كه ما بر عليه آن مي جنگيم ، آنها كساني را دوست خود گرفته اند كه ما آنها را دشمن خود مي دانيم  و ما نيز با كساني دست برادري و اتحاد داده ايم كه آنها اين دوستان ما را دشمن مي دانند .

پس ، با نگاه به تاريخ  و واقعيتهاي موجود بايد درك كرد كه ،  چرا سكولاريستهاي کافر و علي الخصوص چته هاي مزدور و خائن سکولار در کردستان  با تمام سكولاريستهاي منطقه و دين فروشان بر عليه كوردهاي شريعت گرا و ملت مسلمان ما متحد شده و چرا ما هم با تمام برادران مجاهد و مسلمانمان بدون درنظر گرفتن زبان و رنگ و مذهب متحد شده ايم ؟

عقیده ما را به هم نزدیک و هم مسیر کرده است همچنانکه همین عقاید سکولاریستی تمام احزاب سکولار را در دشمنی با قوانین شریعت الله و ملت مسلمان ما هم مسیر کرده است.

صحوه سازی و ملیشه سازی آخرین حربه آمریکا در سرزمینهای اسلامی

صحوه سازی و ملیشه سازی آخرین حربه آمریکا در سرزمینهای اسلامی

( به دنبال پیروزی انقلاب اسلامی در ایران ما شاهد تولید صدها حزب و گروه و ملیشه با افکار مختلف بودیم که در نهایت بعد از ارتکاب جنایات مختلف همه به دامان غرب و آمریکا پناه بردند. این روزها که امارت اسلامی هم در افغانستان پیروز شده است باز زمزمه های تولید ملیشه ها به گوش می رسد . به همین دلیل مناسب دیدیم این مقاله را باز نشر کنیم)

به قلم : احمدسليمان فارسی

هنر ملیشه سازی در افغانستان وسیله از وسایل اشغالگران در این کشور است، اما آخرین حربه که نشاندهنده عجز و ناتوانی اشغالگر در اشغال افغانستان است.

روسها نیز در سالیان اخیر اشغال به این حربه متوسل گردیدند زیرا روسها نتوانستند که جریان جهادی علیه نظام مارکسیستی و ولینعمتان آن را متوقف بسازند تا بتوانند خوابهای آشفته مارکس و انگلس و لنین و استالین را در افغانستان تعبیر کنند. بعد از گذشت چند سالی به این حربه پناه بردند افراد اجیری را گماشتند تا متولی این دسیسه علیه افغانستان شوند.

البته روسها در هنر ملیشه سازی سابقه در کشور های مانند چیچین و داغستان و غیره داشتند که در آن زمان این کشور ها جز قلمرو اتحاد جماهیر شوروی بود اتحادی که از هم شکست و فروپاشید.

چون روسها از ساختار نژادی افغانستان آگاهی کامل داشتند بنابراین این آگاهی، ملیشه ها را تشکیل دادند دوستم و افراد اجیرش را که بعد ها به گلم جم ها ( کسانی اموال مردم را در میدان جنگ غارت میکردند و گلیم کنایه از اموالی است که این دزدان آن را به یغما میبردند وجم در اصل فارسی جمع است)شهرت یافتند وبرخی این ها را دوستمی می گفتند این ها عبارت از ازبک هایي بودند که به از شکل از اشکال به نظام مارکسیستی پیوسته بودند این در حالی بود که شمال افغانستان مالامال از مجاهدان ازبک تباری بود که علیه روسها می جنگیدند روسها با چنین برنامه‌ ای این ملیشه های ازبک تبار را در جنوب افغانستان که اکثریت ساکنان آن پشتون اند، روانه داشتند و علیه مجاهدین جنگانیدند.

ادامه خواندن صحوه سازی و ملیشه سازی آخرین حربه آمریکا در سرزمینهای اسلامی

جنگ روانی سلاح برنده اهل باطل علیه اهل حق ودارالاسلام و نحوه مبارزه با آن

جنگ روانی سلاح برنده اهل باطل علیه اهل حق ودارالاسلام و نحوه مبارزه با آن

ارائه دهنده : ابومحمود خان آبادی

اگر به تاريخ واقعی تحولات فکری و اجتماعی انسان در قرآن نگاه کنیم یا حتی اگر به تاریخ مکتوب انسان رجوع کنيم خواهيم ديد در زمانه های مختلف اهل باطل اصحاب زر و زور با بکار بردن سلاح شايعات ، تبليغات، تهمتها و افواهات همواره اهل حق را کوبيده ومورد اذيت قرار داده اند وآواز ناب حق را نزد مردمان ساده وکم خرد بي علم با شبهات ودروغهای پی ريزی شده و فنی در بسا از موارد خفه ساخته اند. امروز رسانه ها،  با تأثير و ساحه پوششی که دارند، قسمت عمده ايجاد و ترويج همچو افواهات را، پيش ميبرند. از اين روست که استعمار گران، وغلامان شان اموال هنگفتی را که خارج از تصور است در اين زمينه، به مصرف ميرسانند،

جهت توضيح بيشتر، چند نمونه از تاريخ را ارائه ميکنيم .

قوم نوح و تبلیغات گسترده علیه وحی الهی:

الله جل جلاله در باره رويه زشت قوم نوح عليه السلام با پيامبر شان چنين ميفرمايد: كَذَّبَتْ قَوْمُ نُوحٍ الْمُرْسَلِينَ (۱۰۵) إِذْ قَالَ لَهُمْ أَخُوهُمْ نُوحٌ أَلَا تَتَّقُونَ (۱۰۶) إِنِّي لَكُمْ رَسُولٌ أَمِينٌ (۱۰۷) فَاتَّقُوا اللَّهَ وَأَطِيعُونِ (۱۰۸) وَمَا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ مِنْ أَجْرٍ إِنْ أَجْرِيَ إِلَّا عَلَى رَبِّ الْعَالَمِينَ (۱۰۹) فَاتَّقُوا اللَّهَ وَأَطِيعُونِ (۱۱۰) قَالُوا أَنُؤْمِنُ لَكَ وَاتَّبَعَكَ الْأَرْذَلُونَ (شعراء/۱۱۱)

 يعنی: (قوم نوح پيامبران خدا را تکذيب نمودند. هنگاميکه برادر شان نوح بديشان گفت: آيا از پروردگار نمی هراسيد؟ من واقعاً پيامبر امين خدا بسوی شما هستم، از خدا بترسيد و از منفرمانبرداری کنيد، ومن از شما در مقابل دعوت وتبليغ هيچ مزدی نميخواهم، مزد مرا فقط وفقط پروردگار عالميان ميدهد. بترسيد از خداوند و مرا اطاعت کنيد. آنها(قوم نوح) گفتند: چگونه ترا متابعت کنيم درحاليکه ترا جز مردمان تهی و پست کسی متابعت ننموده است؟!)

ملاحظه ميکنيم چگونه طبقه حاکم و ظالم جامعه وقت، نهضت پاک انبيای کرام را مورد طعن قرار داده آنها را مردمان پست و تهی خطاب ميکنند، ودر جای ديگری برايش ميگويند: إِنَّا لَنَرَاكَ فِي ضَلَالٍ مُبِينٍ (اعراف/۶۰)« ما ترا در گمراهی آشکار ميبينيم».

فرعون واستفاده از وسيله تبليغات عليه حق:

واگر به دعوت موسی(عليه السلام) و برخورد فرعون با او مراجعه کنيم استفاده از عين ابزار را خواهيم مشاهده کرد. فرعون متکبر کسيکه دعوای خدائی را نموده بود، ملت بنی إسرائيل را برده گرفته هرکار ناروا وظلم را بر ايشان روا ميداشت، موسی(عليه السلام) شريف ترين اتباع بنی إسرائيل را که از جانب الله عز وجل به پيغمبری مبعوث شده بود؛ جادوگر، مفسد، ديوانه، بی دين خطاب ميکرد.

در سوره غافر الله تعالی ميفرمايد: وَقَالَ فِرْعَوْنُ ذَرُونِي أَقْتُلْ مُوسَى وَلْيَدْعُ رَبَّهُ إِنِّي أَخَافُ أَنْ يُبَدِّلَ دِينَكُمْ أَوْ أَنْ يُظْهِرَ فِي الْأَرْضِ الْفَسَادَ (غافر/۲۶)«وفرعون گفت: بگذرايد تا موسی را بکشم، واو(اگر راستگو است) از پروردگارش کمک بخواهد، من ميترسم او دين شما را تبديل ويا در زمين فساد را منتشر نسازد»

 ودر سوره الشعراء سخن فرعون را چنين نقل کرده ميفرمايد: إِنَّ هَٰٓؤُلَآءِ لَشِرْذِمَةٌ قَلِيلُونَ (شعراء/۵۴)  «يقيناً آنان( موسی وهمراهانش) يک اقليت منفور واندک اند» .

ملاحظه کنيد فرعونيکه مظهر ظلم است، چگونه خود را محافظ دين ومصلح جلوه ميدهد ودعوت پاک الهی را فساد وديوانگی ميخواند، واز همه شگفت تر اينکه طبقه عوام چگونه بدون تحقيق، به شايعات باور میکنند وتحت تأثير آن قرار ميگيرند؟!

ابوجهل ومشرکين مکه وسياست تبليغات:

اگر پيامبران پيشين را گذاشته به برخورد جامعه جاهليت مکه با دعوت پيامبر اسلام صلی الله علیه و سلم دقت کنيم خواهيم ديد سردمداران مکه نيز از همين وسيله استفاده بزرگی نموده اند پيامبر اكرم صلی الله علیه و سلم را جادوگر، ديوانه، کاهن وعامل اختلاف ميخواندند. در جامعه امروزی، اهل باطل با پيروی از فرعونيان وابوجهل، از افواهات وشايعات عليه اسلام و مسلمانان بشکل بهتر وعميقتر وبا استفاده از وسائل پيشرفته تر ومؤثرتر استفاده کرده وميکنند. القابی از قبيل تروريستها، افراطيون،راديکالها، متعصبين، اصوليها وغيره را اختراع کرده وبعد از اينکه اصطلاحات مذکور را از طريق رسانه های جمعی يی که دردست دارند معناهای زشتی ميپوشانند آنها را بدان مسمی ميکنند. اشتباهات کوچک را بسيار بزرگ جلوه ميدهند، واشتبهات بزرگ خويش را کوچک بنمايش میگذارند.

موقف مسلمان در رابطه با شايعات: الله تعالی ميفرمايد: يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِنْ جَاءَكُمْ فَاسِقٌ بِنَبَإٍ فَتَبَيَّنُوا أَنْ تُصِيبُوا قَوْمًا بِجَهَالَةٍ فَتُصْبِحُوا عَلَىٰ مَا فَعَلْتُمْ نَادِمِينَ (حجرات/۶) ای مؤمنان، هر گاه فاسقی خبری برای شما آورد تحقیق کنید، مبادا از روی نادانی به قومی رنجی رسانید و سخت از کار خود پشیمان گردید.

در روشنايي آیت فوق الذکر وديگر آيات واحاديث پیامبراکرم صلی الله علیه وسلم مسلمانان بايد، در رابطه با تبلیغات و شايعات بويژه افواهات عليه علماء حق، رهبران ثابت قدم وحرکتهای اسلامی اصيل و بخصوص در مورد دارالاسلام ، به نکات ذيل دقت نمايند:

اول: بايد از تثبت وتحقيق کار بگيرند. وبدانند که اکثريت مطلق آنچه عليه ايشان بنشر ميرسد، دروغ وبی اساس است. احياناً يک واقعه عملاً صورت گرفته ميباشد، ولی رسانه ها آنرا بشکل غلط تفسير ميکنند که اين نوع تهمت نسبت به نوع اول خطرناکتر وگمراه کننده تر، است.

دوم: آنرا بديگران انتقال ندهند پيامبر صلى الله عليه وآله وسلم ميفرمايد: كَفَى بِالْمَرْءِ كَذِباً أَنْ يُحَدِّثَ بِكُلِّ مَا سَمِعَ (أخرجه مسلم في ” المقدمة ” (۱/ ۱۰۷) برای یک شخص اينقدر دروغ کافيست که هر آنچه را ميشنود، نشر مينمايد.

سوم: در هرمجلس واز هر منبر با حکمت وخونسردی تمام در از بين بردن و ابطال تبليغات و شايعات وشرح حقائق به مردم که متأسفانه اکثراً از بی سوادی وکم علمی رنج ميبرند، نقش فعال ايفا نمايد.

چهارم: در صورت ثبوت تهمت، وظيفۀ بزرگ- الدين النصيحة- را شعار و شغل خود بگردانند. وبدانند که : كُلُّ ابْنِ آدَمَ خَطَّاءٌ وَخَيْرُ الْخَطَّائِينَ التَّوَّابُونَ (جامع الترمذی ۲۶۸۷) «اشتباه از هر انسان سر ميزند، بهترین خطاکاران آنانی اند که توبه میکنند». اگر اشتباه کننده توبه نموده باشد وگناهش بر اسلام مؤثر نباشد، يعنی محدود به زندگی شخصی خودش باشد او را مورد عفو قرار بدهند. در غيرآن کوشيده شود تا از طريق افراد با صلاحيت شخص مذکور هرچند اگر صاحب نام ونشان وافتخارات هم باشد، از مقام مسؤوليت عوض شود تا نشود نام اسلام با کردار زشت يک فرد خدشه دار گردد.

پنجم: بايد یک گروهی موظف گردد و به بررسی رسانه ها اقدام نمايند، تا اقلام وزبانهایی که در مقابل شبهات ویا شهوات(پول ومنصب) در نشر شايعات غلط ويا تحريف حقائق، نقش بازی ميکنند، نشاندهی وبه روشهای مختلف بعد از مطالعۀ دقيق افکار وارتباطات شان تقسيم بندی شوند. وکوشش صورت گيرد تا با استفاده از وسائل مختلفی که در دسترس قرار دارد و لو نامه… نخست حقائق برایشان تشريح شود البته بخاطر اقامۀ حجت هرچند حق روشن استو…

امروزه سکولاریستهای خائن داخلی به همراه دارودسته ی منافقین با استفاده از رسانه های مختلف ماهواره ای ، اینترنتی و رادیوئی و… و با  پشتیبانی قدرتمند مالی دولتهای سکولاریست و اشغالگر دنیا جنگ فراگیر و وسیع روانی را علیه  اسلام و دارالاسلام ما  شروع کرده اند .

مسلمین چه حنفی چه شافعی و چه شیعه و چه مالکی و … باید بدانند که در برابر تبلیغات منافقین و فاسقین چه موضعی بگیرند و به همان شکل در برابر مرتدین سکولار باید از حساسیت و دقت بیشتری برخوردار شوند .

‍ اخبار رسانه های خبری کفار سکولار در مورد مومنین را بایکوت کنید

اخبار رسانه های خبری کفار سکولار در مورد مومنین را بایکوت کنید

به قلم کارزان شکاک

بر هر مسلمانی لازم است که اخبار متعلق به مومنین و دارالاسلام و گروههای جهادی را از زبان دشمنان دين باور نكند و با مراجعه ي به رسانه های متعلق به مومنین خبر صحيح را به گوش همگان رسانده و در اين جنگ رواني كمك و ياور شريعت الله و دارالاسلام باشيد نه ياري دهنده ي شيطان و يارانش  برعليه مسلمين.

الله تعالی می فرماید: ‏یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا إِن جَاءکُمْ فَاسِقٌ بِنَبَأٍ فَتَبَیَّنُوا أَن تُصِیبُوا قَوْماً بِجَهَالَةٍ فَتُصْبِحُوا عَلَى مَا فَعَلْتُمْ نَادِمِینَ ‏‏[حجرات/۶].ای کسانی که ایمان آورده‌اید ! اگر شخص فاسقی خبری را به شما رسانید درباره آن تحقیق کنید، مبادا به گروهی – بدون آگاهی ( از حال و احوالشان و شناخت راستین ایشان‌ – ) آسیب برسانید ، و از کرده خود پشیمان شوید .
در این آیه می بینیم که الله عزو جل ما را از پذیرفتن اخبار از فاسقان نهی کرده و فرمان داده که مؤمنان درباره اخباری که فساق به آنها می رسانند باید تحقیق کنند و قبل ازتحقیق و ثبوت خبر، اقدامی نکنند.
برادر وخواهرگرامی….بدان که ما در عصری زندگی می کنیم که هیچ حکومت اسلامی قدرتمند فراگیری در روی زمین وجود ندارد و حکومت اسلامی یکپارچه قصه ای شده که در کتابها خوانده می شود. عصری که غیر از دارالاسلام ایران و اخیرا دارالاسلام افغانستان، تمام سرزمینهای اسلامی از فلسطین گرفته تا ترکستان شرقی در چین و اندلس(اسپانیای امروزی) تحت اشغال کفار سکولار خارجی و یا مزدوران داخلی آنهاست.

در عصری زندگی می کنیم که جان ومال وناموس مسلمین مورد تجاوز کفار قرار می گیرد. و این همه ذلتی که دچار آن شده ایم بی شک یک علت بیش ندارد و آن، همانطور که رسول الله صلی الله علیه و سلم برایمان بیان کرده اند، ترک جهاد می باشد. و بدان که متأسفانه بسیاری ازمسلمین در این جرم بزرگ شریکند. اما از دو دهه پیش به این سو اندک اندک امت اسلام بیدار شده و روز به روز مسلمانهای بیشتری به جهاد ایمان آورده واز کانال یکی از «۳ابزار»برتربه مجاهدین می پیوندند.

 و این را بدان که کفار بسیار وحشت دارند از اینکه مسلمین از کانال دارالاسلام متحدا و یکپارچه فریضه جهاد را احیا کنند. و یکی از توطئه های آنان برای خاموش ماندن شعله جهاد، و دورکردن مسلمانان از مجاهدین،استخدام رسانه های جمعی است تا با تبلیغات منفی و خبر سازی های دروغین و تحریف اخبار دارالاسلام و جهاد و مجاهدین،مسلمانان را از دارالاسلام و مجاهدین متنفر کنند.

آنها با استفاده از این رسانه ها مانند ماهواره وتلویزیون واینترنت و روزنامه و…مسئولین دارالاسلام و مجاهدین را قاتلانی بی رحم جلوه می دهند که مسلمین و زنان وکودکان را می کشند، در بازارها بمب گذاری میکنند و مردم کوچه وخیابان را به قتل می رسانند. تروریستهای وحشی که به هیچ قاعده واصولی پایبند نیستند. هر گاه که مجاهدین عملیاتی انجام می دهند حتی اگراین عملیات در صحرایی خارج از منطقه مسکونی صورت گرفته باشد، خبرگذاریها و رسانه ها،در پایان نقل خبر اضافه می کنند،”درمیان کشته شدگان چند زن وکودک نیزدیده می شد”! به همین سادگی مردم را فریب میدهند و کمتر کسی هم به صداقت آنها شک می کند.

اگردارالاسلام به قدرتی نظامی یا علمی یا پیشرفت در یکی از شاخه های مختلف فنی و تکنولوژیک دست پیدا کند یا مجاهدین عملیات بزرگ ومهمی انجام بدهند که ضربه بزرگی برای کفار باشد و نشانه قدرت مجاهدین و ضعف کفار درمقابشان باشد، یا کلاً این خبر را مسکوت می گذارند یا با گفتن چند جمله مختصر آن را بی اهمیت جلوه می دهند و یا اگر صدای آن پیشرفت و قدرت یا عملیات چنان بزرگ بوده باشد که گوش کفار را کرکرده باشد وهمه دنیا از اهمیت آن مطلع شده باشند، با تحریف خبر اذهان عمومی را از اصل ماجرا منحرف کرده و آنطور که خود می پسندند،به مردم می فهمانند.
یکی از عوامل اصلی نپیوستن مسلمین(در حد وسیع)به دارالاسلام و مجاهدین، باور کردن اخبار و تحلیلهای این رسانه ها می باشد و تبعاً تا زمانی که به اربابان این رسانه ها کافر نشویم، نجات امت اسلام از این ذلتی که در آن بسر می برد ممکن نخواهد بود.
چنانکه در قرآن می بینیم، قبول خبر از یک مسلمان فاسق هم جایز نمی باشد چه برسد به کافر. چه برسد به اینکه این کافر در خدمت کفار متجاوز به مسلمانان،باشد. کفاری که بزرگترین جنایتها را در حق مسلمین مرتکب شده اند و دشمنی شان با خدا و قرآن و پیامبرصلی الله علیه وسلم از روز روشن است. طبق این آیه قبول خبر کفار(آن هم در مورد مسلمانان و آن هم در مورد دارالاسلام و مجاهدینی که با آنها مشغول جنگند)، نافرمانی از الله محسوب شده و حرام می باشد.

چهار دشمن اصلی مسلمین

چهار دشمن اصلی مسلمین
به قلم: عبدالرحمن الله وردی/ سراوان
فردمسلمان برای رضای خدا با دشمنان خدا و پیامبر صلی الله علیه وسلم ومسلمانان دشمنی می کند واز ایشان پشتیبانی نمی کند هرچنداین دشمنان خویشان و نزدیکان اوباشند. پیامبرصلی الله علیه وسلم می فرماید: «اوثق عری الایمان .الموالاه فی الله والمعاداه فی الله والحب فی الله والبغض فی الله» یعنی. پابرجاترین پیوند ومیثاق میان ایمانداران آن دوستی ودشمنی است که درراه خداباشد. دوست داشتن درراه خدا وکینه توزی در راه خداست.
امام نسفی رحمه الله می گوید:«دوستی ودشمنی درراه خدا بخشی بزرگی ازایمان است». دوست ما تنها خدا وپیامبر صلی الله علیه وسلم ومسلمانانند. پس ایشان را دوست بداریم وازایشان پشتیبانی کنیم. خداوندمی فرماید: إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَالَّذِينَ آَمَنُوا الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلَاةَ وَيُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَهُمْ رَاكِعُونَ (۵۵) المائده.یعنی .دوستان شماتنهاخداوپیامبرصلی الله علیه وسلم وایماندارانی هستندکه نماز گذارند وزکات می دهند وگردن کج فرمان خدا وپیامبرند صلی الله علیه وسلم.
مسلمان باید چهارکس یا گروه را دشمن بداند؛
۱- کافران که به ۵ دسته ی اصلی تقسیم می شوند ۱- الَّذِينَ هَادُوا (یهودی ها) ۲- وَالصَّابِئِينَ ۳- وَالنَّصَارَىٰ ۴- وَالْمَجُوسَ ۵- وَالَّذِينَ أَشْرَكُوا (مشرکین یا سکولاریستها).
خداونددرباره ی کفارمی فرمايد : إِنَّ الْكَافِرِينَ كَانُوا لَكُمْ عَدُوًّا مُبِينًا ( النساء۱۰۱ ) همانا کافران دشمنان آشکارشمایند. دراینجا تفاوتی میان یهودیان ونصرانی ها ویاگونه های دیگرکفارنیست. پس بدان که احزاب سکولار (مشرک) محلی هم با تمام رنگها و تنوعهائی که دارند از دشمنان مسلمین هستند و باید همچون دشمن با آنها معامله شود.
۲- ستمکاران. خداونددرباره ی ستمکاران می فرماید : وَلَا تَرْكَنُوا إِلَى الَّذِينَ ظَلَمُوا فَتَمَسَّكُمُ النَّارُ (هود) دلهایتان به سوی ستمکاران نگراید مبادا آتش دوزخ شمارا دربگیرد
۳ – شیطان. خداوند درباره ی شیطان می فرماید : إِنَّ الشَّيْطَانَ كَانَ لِلْإِنْسَانِ عَدُوًّا مُبِينًا . بی گمان شیطان دشمن آشکارانسان است
۴ – هوای نفس . خداونددرباره ی نفس می فرماید : وَلَا تَتَّبِعِ الْهَوَى فَيُضِلَّكَ عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ . یعنی : دنبال هوای نفس مرو مباداکه ازراه خدا منحرفت کرده وگمراهت نماید
یادآوری
آشکاراست انسان تنها یک دل دارد که تنها باید جایگاه ایمان باشد.پس هرگزنمی گنجد که دوستی خداوپیامبر صلی الله علیه وسلم بادوستی کفاروستمکاران وشیطان وهوای نفس باهم درون یک دل جای گیرد چنانکه خداوند می فرماید :لَا تَجِدُ قَوْمًا يُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآَخِرِ يُوَادُّونَ مَنْ حَادَّ اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَلَوْ كَانُوا آَبَاءَهُمْ أَوْ أَبْنَاءَهُمْ أَوْ إِخْوَانَهُمْ أَوْ عَشِيرَتَهُمْ ) المجادله ‍) هیچ گروهی رانخواهی یافت که به خداوواپسین روزباورداشته باشند درحالیکه کسانی رادوست داشته باشند که باخدا وپیامبرصلی الله علیه وسلم.دشمنی می کنند اگرچه این دشمنان پدران یابرادران یاخویشان ایشان باشند.