تلاشهای بی ثمر مجازی های سهاب در چسباندن خود به امارت اسلامی افغانستان

نگاه کنید سکولاریتسی چون سهاب چگونه آشکارا برای هم جنس بازی مبارزه می کند. آیا ملت مسلمان بلوچ چنین مطالباتی دارند؟ آیا این توهنی به ملت مسلمان بلوچ نیست؟

تلاشهای بی ثمر مجازی های سهاب در چسباندن خود به امارت اسلامی افغانستان با شعارهای نژادی

به قلم: براهندک بلوچ

چند روز قبل دیدیم که امارت اسلامی افغانستان چند نفر از بلوچهای مسلح مخالف ایران را در برابچه و … اسیر کرد . به دنبال این واقعه بلوچهای مسلح با همان تعصب و حماقت خاصی که دارند سعی کردند که با زور و اسلحه این اسرا را آزاد کنند که با واکنش تند امارت اسلامی مواجه شدند و تعدادی از این بلوچهای مسلح قتل عام شدند و بقیه پا به فرار گذاشتند.

زمانی که این گروه مسلح نتوانستند با زور اسلحه به جائی برسند بخش جنگ تبلیغی و روانی آنها که کاملاً در سکولاریسم حل شده و رسماً خودش را سکولار می نامد با دریوزگی و سبک گفتمانی دارودسته ی منافقین به مدح و ستایش و پاچه خواری قوم پشتون می پردازد و با تمرکز بر پشتونیسم سعی دارد نشان دهد امارت اسلامی بر قوم پشتون تمرکز کرده و…

این جاهلهای سکولار و دارودسته ی منافقینی که با شعارهای ملی گرائی و اهل سنت اسلحه به دست گرفته اند می دانند که امارت اسلامی متعلق به تمام قومیتهای افغانستان است و ربطی به قومیت خاصی ندارد و اصلاً به قومیت اهمیتی نمی دهد بلکه تنها بر اسلام و مبارزه با سکولاریسم و دموکراسی سکولاریستها متمرکز شده است .

علاوه بر این، این جاهلهای سکولار و سکولار زده می دانند کسانی که این بلوچهای مسلح را اسیر کرده و بعد مهاجمین بلوچ را قتل عام کردند ترکیبی از مجاهدین بلوچ و پشتون وفارس و … استان نیمروز بودند . بلوچهای اهل سنت دشمن سرسخت تمام کسانی هستند که با نام سکولاریسم و دموکراسی و … در حال فعالیت هستند . بلوچهای اهل سنت ۸۰ سال کارنامه ی بلوچهای سکولار در بلوچستان پاکستان را به همراه دارند و می دانند این بلوچهای سکولار و قومیت گرا چگونه به همراه پاکستانی های سکولار برای آنها جهنم و کثافتکده ای در کویته و اطراف آن درست کرده اند.

پس امارت اسلامی برادری با پشتونها و ازبکها و بلوچها و فارسهای سکولار و دموکراسی خواه داخل کشور خود ندارد حالا چگونه با بلوچهای سکولار و خائن ایرانی که دشمنی آنها با قوانین شریعت الله برای همه واضح و آشکار است برادری دارد . برادری تنها با مومنین است و بس نه با مرتدین سکولار. الله جل جلاله می فرماید: إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَةٌ فَأَصْلِحُوا بَيْنَ أَخَوَيْكُمْ ۚ (حجرات/۱۰) به حقیقت تنها مؤمنان برادر یکدیگرند پس بین برادران ایمانی خود صلح دهید.

سکولاریستهائی که با شیطان برادری کرده اند چه ربطی به مومنین دارند که خودشان را برادران مومنین معرفی می کنند؟ الله جل جلاله در مورد سکولاریستها (به زبان عربی معنی سکولاریستها می شود مشرکین یا احزاب) می فرماید: يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِنَّمَا الْمُشْرِكُونَ نَجَسٌ (توبه/۲۸) ای کسانی که ایمان آورده‌اید، محققا بدانید که مشرکان نجس و پلیدند.

پس مومنین هیچ برادری با یک سکولار ملی گرای نجس ندارند بلکه الله و رسولش صلی الله علیه وسلم و مومنین از سکولاریستها بری و بیزار هستند. الله جل جلاله می فرماید: أَنَّ اللَّهَ بَرِيءٌ مِنَ الْمُشْرِكِينَ ۙ وَرَسُولُهُ ۚ (توبه/۳) خدا و رسولش از مشرکین بیزارند.

پس تلاش بی ثمر مجریان سکولار و نجس سهاب در پیوند دادن میان امارت اسلامی و بلوچهای سکولار و دموکراسی خواه با تمرکز بر قومیت و آلت تناسلی پدرانشان تلاشی بی ثمر و آب در هاون کوبیدن است .

قومیتهای مختلف پشتون و فارس و ازبک و … در افغانستان در گذشته و حال بر اساس قوانین شریعت الله با هم برادری کرده اند حالا نجسهای سکولاری که به جای قرآن و سنت صحیح و فقه مذهب حنفی و انهمه علمای بزرگوار مذاهب اهل سنت آمده اند و آلت تناسلی پدرانشان که نژاد را به آنها منتقل کرده را عامل هویت بخشی خود قرار داده اند پست تر از آنی هستند که بخواهند خودشان را به مسلمین و بخصوص امارت اسلامی بچسپانند.  

در این صورت اگر در تاریخ دیده می شود که کسانی چون احمدشاه ابدالی از میان افغانها با امیرنصیرخان نوری از میان بلوچها روابط دوستی برقرار می کند به خاطر جنگ با سکولاریستهای کافر انگلیسی و دفاع از قانون شریعت اسلام است نه به خاطر کفر و ارتدادی مثل کفر سکولاریسم و دموکراسی امثال سهاب و گروههای مسلح همسو با آن که برای ایرانی دموکراتیک و فدرالیسمی به سبک پاکستان می جنگند.

پس این موجودات سکولار و بخصوص مزدوران غربیها و طاغوتهای عرب بدانند که ملت مسلمان بلوچ تنها شریعت الله را می خواهد و تحت هیچ عنوانی حاضر نیست مثل سکولاریستهای ملی گرا آلت تناسلی پدرانشان را عامل هویت بخشی خود معرفی کنند و برای کفر سکولاریسم و دموکراسی و آزادی ههم جنس بازان و سایر مفاسد بجنگند.

اخبارت را از چه منبعی می گیری؟ از رسانه های دارالاسلام یا رسانه های همسو با دارالکفرها؟

اخبارت را از چه منبعی می گیری؟ از رسانه های دارالاسلام یا رسانه های همسو با دارالکفرها؟

ارائه دهنده: مصعب بوکانی

هم اکنون مسلمین دارالاسلام ایران در برابر دو نوع قانون و برنامه قرار گرفته اند که سومی ندارد، یکی قانون شریعت الله که به آرامش و قدرت درونی و ظاهری مسلمین ختم می شود و دیگری قوانین شیطان است که به دلهره و استرس و آشفتگی و سرگردانی و تفرق و در نهایت جنگ داخلی میان مسلمین و سستی و فشل و از بین رفتن ابهت مسلمین و ذلیلی جناح مسلمین و قدرت بخشیدن به جناح شیطان و یارانش ختم می شود .

قانون شریعت الله  جهت محافظت از دنیا و قیامت مومنین در مساله ی خبرگیری و خبر دهی تنها منابع وابسته به دارالاسلام را به رسمیت می شناسد .

ما می دانیم خبر زمانی که تخصصی شده و از حیطه ی مسائل شخصی محدود خارج می شود و نیاز به آگاهی و تجزیه و تحلیل و بررسی دقیق و موشکافانه دارد چه نهاد و مجموعه ای در میان مسلمین چنین وظیفه ی خطیر و مهمی را بر عهده دارد و کدام دستگاه تصفیه کننده است که اینهمه آلودگی «مثلث دروغساز» را تصفیه کرده  و خبری سالم و پاک را به ما تحویل بدهد؟

الله تعالی در مورد مسلمین فاسق و ضعیف الایمان می فرماید: يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِن جَاءكُمْ فَاسِقٌ بِنَبَأٍ فَتَبَيَّنُوا أَن تُصِيبُوا قَوْماً بِجَهَالَةٍ فَتُصْبِحُوا عَلَى مَا فَعَلْتُمْ نَادِمِينَ  (حجرات/ ۶) اي كساني كه ايمان آورده‌ايد ! اگر شخص فاسقي  خبري را به شما رسانيد درباره آن تحقيق كنيد، مبادا به گروهي – بدون آگاهي ( از حال و احوالشان و شناخت راستين ايشان‌ – ) آسيب برسانيد، و از كرده خود پشيمان شويد .‏

اگر الله تعالی در مورد خبرگیری از مسلمین فاسق چنین دستورات و اوامری را صادر کرده به نظر شما در مورد آن دو ضلع اصلی «مثلث دروغساز» یعنی کفار آشکار و پنهان چقدر باید دقت و هوشیاری به خرج داد؟

اشتباه در خبر گیری و خبر دهی و فریب جنگ روانی دشمن راخوردن پس از بهم خوردن آرامش درون و اطمینان قلبی، اولین صدمه ی ظاهریش بر هم خوردن وحدت میان مسلمین و آشفتگی و سرگردانی و ایجاد تفرق و چند دستگی در میان مسلمین است که اگر به شرک تفرق منتهی بشود بدون شک مسلمین را تابع برنامه ها و اهداف شیطان و یارانش می کند.

پس باید حواست باشد کفار جهانی این همه هزینه ی مفت برای شبکه های ماهواره ای و فضای مجازی و غیره نمی کنند و مرتدین و منافقین و سکولار زده های داخلی هم این همه هزینه ی الکی نمی کنند بلکه پشت این میلیاردها دلار و درهمی که خرج می کنند اهدافی را دنبال می کنند.

اگر شیطان و یارانش را با یک شبکه ی ماهواره ای به داخل خانه ات دعوت کرده اید باید منتظر ثمرات فاجعه بار جنگ نرم و روانی آنها در قلب و ظاهر خودت و خانواده و مجتمعت باشید . 

این طبیعی  است که هر چه بکاری همان را برداشت می کنی و الله تعالی در سینه ی یک مرد دو تا قلب قرار نداده که یکی برای الله تعلی باشد و دیگری هم برای شیطان و یارانش . ‏ مَّا جَعَلَ اللَّهُ لِرَجُلٍ مِّن قَلْبَیْنِ فِی جَوْفِهِ (احزاب/۴) خداوند دو دل را در درون شخصی قرار نداده است .

شعبان بی مخهای سکولار کردستان و توهین مجدد به الله و قران و … : اینبار در سقز

شعبان بی مخ سقز که با شمشیر عربده کشی و توهین و حمله می کند

شعبان بی مخهای سکولار کردستان و توهین مجدد به الله و قران و … : اینبار در سقز

به قلم: محسن صادقی / سقز

إِنَّ الَّذِينَ يُؤْذُونَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ لَعَنَهُمُ اللَّهُ فِي الدُّنْيَا وَالْآخِرَةِ وَأَعَدَّ لَهُمْ عَذَابًا مُهِينًا (الأحزاب آیه۵۷) کسانی که خدا و پیغمبرش را (با کفر و الحاد و سخنان ناروا) آزار می‌رسانند، خداوند آنان را در دنیا و آخرت نفرین می‌کند (و از رحمت خود بی‌نصیب می‌گرداند) و عذاب خوارکننده‌ای برای ایشان تهیّه می‌بیند.

ملت مسلمان کورد از دهه ی ۱۳۲۰شمسی تا کنون در حال جنگ روانی و عقیدتی و گاه مسلحانه با احزاب خائن و سکولار محلی بوده است و تا کنون در تمام زمینه های عقیدتی و فرهنگی و حتی جسمی هزینه های سنگینی را تحمل کرده است و با دادن هزاران شهید در برابر این احزاب و گروهکهای سکولار از هویت اسلامی خود دفاع کرده است.

وقایع اوایل انقلاب اسلامی ۵۷ ایران و اتفاقات پس از آن که این احزاب مزدور صدام حسین شدند و بعدها از جامعه ی اهل سنت کردستان جارو شده و به عراق و اروپا ریخته شدند نشان داده است که این احزاب سکولار هیچ جایگاهی در میان کوردها ندارند و تنها با زور اسلحه می توانند خود را بر مسلمین تحمیل کنند.

این میزان نا امیدی و به حاشیه رانده شدن احزاب سکولار باعث شده است که عامل مشترک تمام مسلمین را هدف قرار دهند، یعنی : اسلام .  چون اینها با همکار شیعیان و اهل سنت جارو شدند و ثابت شد که عامل مشترکی که اینها را از جامعه بیرون کرده و تمام نژادها و قومیتها را در برابر آنها با هم متحد کرده است اسلام است و مشترکاتی چون الله واحد و قرآن واحد و پیامبر واحد و قبله ی واحد.

به همین دلیل ابتدا در ماهواره ها و فضای مجازی توهین به این مشترکات را شروع کردند و اینک با پشتوانه ی رسانه ای که دارند سعی می کنند با استفاده از شعبان بی مخهای موجود در میان کوردها دامنه ی این توهینها را به فضای حقیقی میان مسلمین بکشانند.!

شعبان بی مخ سقز و شمشیر به دست

اهداف اینها در این برهه از زمان کاملاً مشخص است : تولید اغتشاش و هرج و مرج و ایجاد درگیری و در نهایت صدمه زدن به امنیت جامعه.

مسلمین اهل سنت کوردستان باید بدانند: این اعمال توطئه ی این احزاب سکولار در برهم زدن امنیت جامعه است و :

  • بخش اعظم آن نیز به سهل انگاری و «خیانت سکوت» علمای دینی و خطبای مساجد در برابر احزاب سکولار و طرفداران آنها بر می گردد .  
  • بخش دیگر از ظهور این شعبان بی مخها به این بر می گردد که هم اکنون در میان کوردها تنها پست ترین طقات جامعه که شامل لاتها و مشروب خورها و بی ناموسها و خائنها و مواد فروشها و بی هویتهای فرهنگی و خانوادگی هستند که از این احزاب حمایت می کنند بر خلاف دهه های قبل از انقلاب ۵۷ که عده ای تحصیلکرده و حتی مردم نجیب هم به دلایل آزادی خواهی و … در کنار این احزاب قرار گرفته بودند. پس این احزاب در میان کوردها به ورشکستگی کامل رسیده اند.

در این صورت ما در جبهه ی جهانی اسلامی بر ضد سکولاریسم با آنکه در کنار تمام کسانی که از توهین به الله و رسولش و قرآن و قبله و سایر شعائر اسلامی دفاع می کنند قرار گرفته ایم و درمورد توهین به الله و رسولش با کسی مسامحه و تعارف نداریم و با مدافعانِ الله و رسول، هم‌صدا هستیم چه آن مدافع، سنی باشد چه شیعه؛ چه صوفی باشد چه نجدی و….اما لازم است به این نکته نیز توجه داشته باشیم که در دام و سناریو و فیلمی که احزاب سکولار خارج نشین کارگردانی اش را کرده اند قرار نگرفته و بازیگر ناخواسته ی طرحها و اهداف آنها قرار نگیریم .

شعبان بی مخ سقز و شمشیر به دست و در حال ضربه زدن به مسلمان غیر مسلحی که با دست خالی از خودش دفاع می کند

در پایان از علمایی که دنیا آنها را فریب نداده و اهل غیرت بوده و معتقد به اصلاحات و حرکت در مسیر قانون اساسی دارالاسلام ایران هستند و در این ادعا صادق هستند، و از مسئولین اجزائی و اداری جامعه که به مواد قانونی اعتقاد دارند یاد آور می شوم که: ماده ۲۶۲ قانون مجازات اسلامی میگوید:«هر کس پیامبر اعظمﷺ و یا هریک از انبیاء عظام الهی را دشنام دهد یا قذف کند، ساب النبی است و به اعدام محکوم می‌شود».

در ماده‌ی ۵۱۳ ق.م.ا، نیز بطور خاص برای جرم(سَبُّ النَّبيﷺ) مجازات اعدام وضع شده است، و در مقام جلوگیری از اجرای عدالت خصوصی، دولت، مسئولیت اعدام سب کننده را به عهده می‌گیرد. با این حال اگر کسی در اجرای تکلیف شرعی، سب کننده را بکشد، قاتل باید این جرم را در دادگاه ثابت کند و در هر حال مستند به ماده‌ی ۶۱۲ قانون مجازات اسلامی در صورت اخلال در نظم و امنیت جامعه، مستحق مجازات حکومتی است؛ مگر اینکه حاکم، با لحاظ شرع و قانون اساسی، با توجّه به این که قوه قضائیه، از شئونات وی است قاتل را از مجازات حکومتی معاف کند، اما اگر قاتل، سب کننده را در خارج از ایران به قتل برساند، مرتکب از تعقیب کیفری و استرداد مصون است.

پس اگر صادق هستید این گوی و این میدان . ما مسلمین منتظریم تا بدانیم شماها در برابر جنگ روانی احزاب مختلف سکولار و اربابان آنها که شکی در کافر بودن آنها وجود ندارد چه موضعی می گیرید و در روشنگری مسلمین تا چه اندازه بر اساس منابع شرعی عمل می کنید تا اینکه قدرت بازدارندگی اجتماعی اهل سنت به چنان درجه ای برسد که این شعبان بی مخهای سکولار بار دیگر جرئت ابراز وجود علنی پیدا نکنند و علاوه بر آن این جوانان باغیرت ما نیز که چنین واکنشهائی نشان می دهند محافظت شود؟

به مناسبت دهمین سالگر شاهادت شیخ اسامه بن لادن : آمریکا دشمن شماره یک، هرگز به آمریکا و مزدورانش اعتماد نکنید

به مناسبت دهمین سالگر شاهادت شیخ اسامه بن لادن :  آمریکا دشمن شماره یک، هرگز به آمریکا و مزدورانش اعتماد نکنید

به قلم: محسن صادقی /سقز

بعد از آنکه بر اثر خیانت حکومت سکولار پاکستان  نیروهای آمریکائی از محل اختفای شیخ اسامه بن لادن تقبله الله آگاهی پیدا کردند و شیخ اسامه (به گواهی همسرش که همراه او در همان منزل بود) عملیات استشهادی انجام داد و زنده به دست آمریکائی ها نیافتاد، حکومت جنایتکار آمریکا در جنگ روانی خود دست به نشر دروغهائی در قالب مدارک زد که بسیار قابل توجه است . چون راست و دروغ را جهت پذیرش دروغ خودش با هم مخلوط کرده بود .

در میان دروغهای متعددی که به شیخ اسامه بن لادن نسبت داده بودند دو دروغ بزرگ آن برایم جالبتر بود که دوست دارم به آن بپردازیم :

  1. دروغاهائی در مورد دیدگاه شیخ اسامه بن لادن و القاعده ی بن لادن نسبت به دارالاسلام جمهوری اسلامی ایران

همه می دانیم که شیخ اسامه بن لادن مثل دکتر عبدالله عزام  دارای دیگاه اخوانی سید قطب تقبله الله بودند و با آنکه شیخ اسامه  بر علیه آمریکا و سایر متحدین ان و حکام مزدور عرب و عجم فتوا داد اما هرگز بر علیه دارالاسلام جمهوری اسلامی ایران فتوائی نداد بلکه در هنگام ضرورت ناموس و فرزندان خود را نیز دست ایران سپرد و به ایران روانه کرد.

با این وجود حکومت دروغگو و حیله گر آمریکا که در زندگی شیخ اسامه نتوانسته است مطلبی دال بر درگیری با دارالاسلام ایران پیدا کند در سند سازی های جعلی پس از مرگ شیخ اسامه دست به کار شد و اعلام کرد :

  • مدارک جدید حاکی از روابط پرتنش القاعده با ایران است
  • این اسناد نشان می دهد که بن لادن ایران را قلدرمآب، مبهم و رمزآلود می دانست.‎
  • روابط القاعده با ایران در هاله ای از بی اعتمادی دوطرفه و منافع به شدت متضاد به تصویر می کشد‫.‎‎
  • طبیعت واقعی روابط ایران و القاعده هنوز برای تصمیم گیرندگان سیاسی غربی روشن نیست اما مدارک جدید تاییدی است بر اجماع قبلی چهره های سیاسی غرب مبنی بر این که ایران و القاعده مشترکات و منافع اندکی دارند‫.
  • در سال ۱۹۹۸ نیروهای سنی القاعده در حمله به مزارشریف به قتل هشت دیپلمات ایرانی و همچنین افغان که با ایران روابط مذهبی و فرهنگی داشتند و یک نیروی شیعه به شمار می رفتند، متهم شدند. [در حالی که برای همه واضح و آشکار شد که قاتل نیروهای ایرانی نه طالبان بود نه القاعده بلکه دستورش از پاکستان رسید و عامل کشتار حکومت سکولار پاکستان بود البته به دستور اربابش آمریکا]

بدون شک مشترکات تمام مسلمین به هزاران مورد می رسد که یکی از آنها دشمنی مشترک چون آمریکاست. هر مسلمان آگاهی باید بر این مشترکات متمرکز شود و از اختلافات ریز فقهی و قابل چشم پوشی دوری کند .

  • دومین دروغ بزرگ به این بر می گردد که اعلام کردند در منزل شیخ اسامه بن لادن مجموعه‌ای از فیلم‌های جنسی را در تعداد قابل توجهی سی‌دی  پیدا کرده اند

بعد از نشر این دروغ آشکار توسط بخش تحقیقاتی آکادمی نظامی وست پوینت ارتش آمریکا، باز طبق همیشه ابتدا شبکه ی العربیه وابسته به آل سعود در بوق و کرنای خود دمید و بعد شبکه های جهانی کفار چون «نشنال ژئوگرافیک» و سایر رسانه های کفار سکولار جهانی به تفصیل مانور دادند!

احتیاط و آمادگی در برابر توطئه های دشمنان

احتیاط و آمادگی در برابر توطئه های دشمنان

به قلم : ابوعبدالله جاف جوانرو

خداوند بلند مرتبه می فرماید : يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا خُذُوا حِذْرَكُمْ (نساء / ۷۱)ای کسانی که ایمان آورده‌اید! احتیاط نمائید و آمادگی خود را (برای مقابله با دشمنان) حفظ کنید .

این در واقع امری از سوی خالق آسمانها و زمین جهت پیشگیری از صدمات وارده ناشی از غلت و امری بازدارنده است . نفس آمادگی و هوشیاری و حسّاس بودن یک ملت در قبال شرایط، می‌تواند او را از بسیاری از آسیبها محفوظ نگه‌دارد.

مسلمین در این چند قرن گذشته که در مقابل تهدیدهای مختلف دشمنان قرار گرفته اند علاوه بر آنکه چوب تفرق و چند دستگی خود را خورده اند باز می بینیم که چوب غفلتهای خود را می‌خورند.

اینها آسیب و بیماری و آلودگی هستند که باید توسط بیداری اسلامی شناسائی شوند و نباید اجازه داد وارد برنامه ها و جامعه ی ما شوند . این بیداری و اعتماد به نفس، دشمن را به توطئه‌های پیچیده‌یی وادار کرده است؛ این توطئه‌ها امروز پیش روی ماست.

هرگز در این فضای تبلیغی و رسانه ای زهرآگین فریب نخوریم و خیال نکنیم که این توطئه ها تنها با فلان مذهب شیعی یا فلان مذهب سنی است؛ بلکه این دشمنان سکولار و دارودسته ی منافقین با کل اسلام و قوانین شریعت الله و حکومتهای اسلامی مخالف هستند و برایشان شیعه و سنی فرقی ندارد.

آمریکا «سرافعی» صدمه پذیر است اگر…

آمریکا «سرافعی» صدمه پذیر است اگر…

به قلم: محسن صادقی/سقز

کشور سکولاریستی آمریکا که امروزه به عنوان «سر افعی» از آن یاد می شود و مومنین بر آن به عنوان دشمنی اصلی تمرکز کرده اند تنها با زبان اسلحه و زور با دیگر ملل وارد گفتگو شده است، و زمانی که با زبان خودش با وی برخورد می شود می بینیم که در رسیدن به اهداف ضد اسلامی اش به بن بست و شکست می رسد.

علاوه بر این ، دنیا شاهد این است که کشور سکولاریستی آمریکا روند نابودی رژیم استکباریِ خودش را آغاز کرده است، و با آنکه بر اثر مستی ناشی از قدرت نظامی و رسانه ای که دارد سروصداهائی به پا کرده اما در این مسیر نزولی بسیار جلو رفته است.

کشور سکولاریستی آمریکا از زمان تولد آن که با قتل عام بومیان سرخ پوست شروع شده است تاکنون تاریخی سیاه و خونین از خود نشان داده و به سایر ملل فهمانده که یا باید به میل خود تابع او باشند و دروازه های خودشان را برای تاراج منابع مادی و معنوی خود باز کنند یا با زور اسلحه وارد این سرزمینها خواهند شد.

با این وجود برای اولین بار بعد از جنگ جهانی دوم می بینیم که در سراسر دنیا تنها دارالاسلام ایران است که با زبان آمریکا با آمریکا وارد گفتگو شده است و آمریکا را در منطقه مدیریت کرده است؛ غیر از حملات متعدد و پراکنده ی مجاهدین شریعت گرا، برای اولین بار بعد از جنگ جهانی دوم تنها کشوری که به پایگاههای آمریکا به صورت رسمی حمله می کند دارالاسلام ایران است؛ آنهم حمله به  «عین الاسد» بزرگترین پایگاه نظامی آمریکا در عراق.

پس آمریکا همچون مشرکین قریش به راحتی صدمه پذیر و پوشالی است و به راحتی زمین گیر می شود به شرطی که مومنین با اراده ای راسخ دستورات شریعت الله را در مورد کفار سکولار(مشرک) اطاعت کنند.  

درسها و عبرتهائی در قیامهای مردم کردستان عراق بر علیه سکولاریستها

درسها و عبرتهائی در قیامهای مردم کردستان عراق بر علیه سکولاریستها

به قلم: ابوعبدالله موکریانی

زمانی که در سال ۱۳۷۰ شمسی برای اولین بار جماعت اسلامی کردستان عراق در پناه قیام عمومی مسلمین در کردستان عراق وارد رانیه شد انتظار می رفت برای این بخش از مسلمین آینده ای روشن در پناه قانون شریعت الله رقم بخورد. اما بر اثر نبود منهج صحیح انقلابی و تولید تفرق در جماعت اسلامی و خیانت آشکار احزاب سکولار و دارودسته ی منافقین (سکولار زده) داخلی و حمایتهای آشکار آمریکا و ترکیه و رژیم صهیونیستی و سایر قدرتهای سکولار جهانی از سکولاریستهای محلی کورد سایه ی نا امیدی و شکست بر نهضت اسلامی مردم کوردی که خود ما شاهد آوارگی چند میلیونی و سختی های زندگی آنها بودیم حاکم شد.

قدرتهای سکولار جهانی جهت حفظ منافع خود با پشتیبانی از احزاب سکولار و بالفطره مزدور کورد یک حریم پرواز ممنوع برقرار کردند و یک سیستم سکولاریستی حکومتی جدا از حکومت عراق را برای این سکولاریستها و دارودسته ی منافقین به ظاهر اسلامگرا تشکیل دادند.  

کوردهای مسلمان با تمرکز بر نژادگرائی با اعتماد به سکولاریستهای مزدور دچار یک تصمیم اشتباه شدند و با حاکم کردن مشتی خائن و دزد و فاسد سکولار برخود بعد از ۳۰سال در حال پس دادن این باج حماقت خود هستند. زمانی همین سکولاریستهای مرتد بر کوردهای ایران حاکمیتی چند ماهه از ظلم و مزدوری برای صدام حسین و جنگ داخلی و تحمیل فقر بر مردم و باج گیری و رواج مفاسد اخلاقی و عقیدتی داشتند و شایسته بود کوردهای عراق از این سکولاریستهای محلی و سایر سکولاریستهای مزدور در سرزمینهای مسلمان نشین دیگر عبرت می گرفتند.

احزاب سکولاری که بر اثر غفلت و تفرق میان حرکت اسلامی به تدریج قدرت گرفتند بعد از دو سال جنگی داخلی تمام عیاری را بر علیه همدیگر و بخصوص بر علیه حرکت اسلامی و جماعتهای اسلامی دیگر راه انداختند و طبق آمار رسمی خودشان بیشتر از ۳۵ هزار کورد را برای اهداف پلید سکولاریستی خود قربانی کردند و بعد از آن بر سر تقسیم دزدی منابع مادی کوردها و رواج انواع مفاسد اخلاقی و سرکوب خواسته های اسلامی کوردهای مسلمان، آمریکا و انگلیس با زور و رژیم صهیونیستی و ترکیه با زبان آنها را با هم آشتی دادند.

این مزدوران که ادعای اتحاد تمام کوردها را دارند هنوز بعد از ۳۰ سال حاکمیت دارای دو پایتخت (یکی در سلیمانیه و دیگری در اربیل) هستند؛ مثل احزاب کومله و دمکراتها که در یک اردوگاه تبدیل به چند حزب مختلف و متضاد شده اند و ادعاهای آنچنانی دارند.

شما تصور کنید در سال ۱۳۷۲ شمسی با دزدی و چپاول منابع نفتی از کانال نفت کشها و فروش سایر منابع زیر زمینی و معادن کوردها و بودجه ای که از حکومت مرکزی می گرفتند بودجه ای معادل کشور اردن را در اختیار داشتند که برای این چند شهرکورد عراق می توانست فرصت مناسبی برای ترقی و رفاه عمومی باشد، اما چون هدف سکولاریستها مزدوری و چپاول اقتصادی مسلمین و سرمایه گذاری میلیاردی در بانکهای خارجی برای خود و زورگوئی بود برای مسلمین کورد چیزی جز مشتی تعصبات نژادی و سرکوب و زندان و قتل به ارمغان نیاوردند.

همگی به یاد داریم که آیت الله رفسنجانی در سفری به کردستان ایران طی یک سخنرانی گفت:حاضریم به هرکس که می خواهد، پاسپورت بدهیم تا او به اربیل و سلیمانیه برود و وضعیت اقلیم کُردستان عراق را با طرح های سازندگی که ما در شهرها و روستاهای کُردستان ایران انجام داده ایم، مقایسه کرده و حقیقت را درک کند!

این است ثمره ی یک تصمیم اشتباه که از چاله صدام حسین سکولار به چاه سکولاریستهای بومی افتادن و این است ثمره ی حاکمیت حاکمیت سکولاریستهای مزدور بر کوردهای مسلمان که یک بار در اوایل انقلاب اسلامی ۵۷ کوردها شاهدش بودند و اینبار در کردستان عراق ۳۰ سال تجربه اش کردند و باز چند ماهی است در پناه دیکتاوری پرولتاریای پ.ک.ک در کردستان سوریه شاهدش هستند.

آیا کوردهای مسلمان عبرت می گیرند؟

فقط در «دینِ سکولاریسم» است که…

نمایشگاه ۱۸ هزار جمجمه آزادی خواهان مختلف کشورهای تحت اشغال حکومت سکولار فرانسه در در موزه تاریخ طبیعی «موزه انسان» کشور فرانسه

فقط در «دینِ سکولاریسم» است که…

ارائه دهنده: اسعد چوپانی

فقط در «دینِ سکولاریسم» است که…

زنا، حلال است و ازدواج، حرام! تربیت فرزندان معضل است و تربیت سگها، انسانیت! مسلمان آزادی خواه، تروریست است و سکولار اشغالگر، مسالم!

فقط در «دینِ سکولاریسم» است که…

سکولاریسا حق دارد که اعتقادات دیگران را زیر رگبار دشنام بگیرد.. اما مسلمان حق ندارد به سکولار نازکتر از گل بگوید چرا که فوری دست در جیبش کرده و این جمله را بیرون می آورد که: این، اخلاق اسلامی شماست!!

فقط در «دینِ سکولاریسم» است که…

می بایست با شرابخواری، احترام عقل را گرفت؛و می باید احترام زن را با برهنگی اش در انظار عمومی گذاشت! و با اشغال سرزمین های اسلامی به آزادی احترام نهاد!!

فقط در «دینِ سکولاریسم» است که…

شخص سکولار حق دارد که با دهها زن روسپی زنا کند اما مسلمان حق ندارد که با چهار زن ازدواج کند!!

فقط در «دینِ سکولاریسم» است که…

فرق و تفاوتی بین ازدواج و زنا نیست! اما اگر از ملحد بپرسی که تو بچه ازدواجی یا بچه زنا، خشمگین می شود!

فقط در «دینِ سکولاریسم» است که…

یهودیان بنی قریظه حق دارند از پشت به مسلمانان خنجر بزنند و به قصد نابودی شان به آنان حمله و با دیگران همدست شوند.. اما مسلمانان حق ندارند که آنها را بخاطر خیانت و شکستن پیمان دو طرفه، تادیب و مجازات کنند!!

فقط در «دینِ سکولاریسم» است که…

دفاع از کفر گوئی، شرابخواری و زنا و همجنس بازی و ازدواج با حیوانات کاملا آزاد است اما سخن گفتن از اسلام، حجاب، پاکدامنی و بیداری فکری سبب خشم و چندش می شود!!

به نظر شما چه کسانی از «دینِ سکولاریسم» حمایت می کنند؟!

سکولاریسم : کنار گذاشتن قانون شریعت الله و هدف از استفاده از ابزار توهین و تولید جنگهای مذهبی

سکولاریسم : کنار گذاشتن قانون شریعت الله و هدف از استفاده از ابزار توهین و ایجاد جنگهای مذهبی

به قلم : کارزان شکاک

زمانی که سکولاریسم بر زبان جاری می شود یعنی کنار گذاشتن و تعطیل صدها آیه و حدیث که به امور اجرائی و حکومتی جامعه ربط دارند و تنها با داشتن قدرت حکومتی می توان آنها را اجرا کرد.  یعنی زمانی که حکومتی نباشد که این قوانین را اجرا کند تمام این آیات و احادیث تعطیل می شوند و اسلامی ناقص برای مسلمین باقی می ماند که تنها به امور شخصی و فردی می پردازد.

سکولاریسم تنها به این اندازه پیش روی بسنده نمی کند بلکه در قالب نهادی مردی و بخصوص رسانه های عمومی و آموزش و پرورش و آزادی های فردی به صورت خزنده ای به جایگزین کردن سایر ارزشهای فردی خودش هم اقدام می کند که تحت عنوان سکولاریزاسیون از آن نام برده می شود.

در این بخش مثلاً تحت عنوان آزادی «فکر» که در واقع آزادی «کفر» است به سهولت به تمام ارزشهای اسلامی توهین می شود. روزی در سایه ی امنیت پلیسی آمریکا قرآنها را می سوزانند، و روزی در سایه ی قدرت نظامی فرانسه به پیامبر اسلامی توهین می کنند و…

بدون شک توهین با نقد فرق می کند این را هر احمقی می فهمد غیر از سکولاریستها. هدف سکولاریستها از اهانت جنون‌آمیز و نفرت‌انگیز و مُشمئزکننده به قرآن کریم و پیامبر اسلام صلی الله علیه وسلم حوادث تلخ و بزرگی  هستند که نمی‌توان آنها را تنها در حدّ یک حرکت ابلهانه از سوی چند عنصر بی‌ارزش به حساب آورد.

 این توهینها اقداماتی محاسبه‌شده از سوی مراکز سکولاری است که از سال‌ها پیش به این طرف، سیاست اسلام‌هراسی و اسلام‌ستیزی را در دستور کار خود قرار داده و با صدها شیوه و هزاران ابزار تبلیغاتی و عملیاتی، به مبارزه با اسلام و قرآن و پیامبر صلی الله علیه وسلم پرداخته‌اند. این حلقه‌ی دیگری از زنجیره‌ی ننگینی است که از زمان اولین پیامبر تا کنون ادامه داشته و در عصر حاضر در جوامع سکولار غربی با خیانت سلمان رشدی مرتد آغاز شد و با حرکت کاریکاتوریست خبیث دانمارکی و ده‌ها فیلم ضد اسلام ساخته‌شده در هالیوود ادامه یافت و اکنون به این  توهین نفرت‌انگیز رسیده است. پشت صحنه‌ی این حرکات شرارت‌بار  تنها دین سکولاریسم و سکولاریستهائی هستند که از صهیونیسم جهانی خط می گیرند.  

در این حرکتهای حساب شده مواظب باشیم  که فریب سکولاریستها را نخوریم بخصوص زمانی که وارد توطئه ی تولید جنگ میان شریعتهای آسمانی و انحراف از دشمن شناسی مسلمین را دارند. به عنوان مثال زمانی که جرج بوش سکولار و شیطان پرست عضو انجمن شیطانی استخوان و جمجمه که هیچ اعتقادی به مبادی نصرانیت ندارد اما اعلان جنگ صلیبی می کند باید بدانیم که هدف سکولاریستها این است که:

  1. به جنگ سکولاریستی خود با مسلمین  رنگ و بوی مذهبی بدهند
  2. جنگ خود با مسلمین را همگانی کنند و توده های مختلف مذهبی را نیز با خود همراه کنند همچنانکه هزاران نفر از بچه مسلمانها را نیز در عراق و سوریه و افغانستان و غیره با خود همراه کرده اند.
  3. افکار عمومی مسلمین را منحرف ساخته و مسلمین را از مسائل و تحولات دنیای اسلام و خاورمیانه غافل سازند و به جای تمرکز بر سکولاریستها و رژیم صهیونیستی، جنگ مسلمین به سوی نصرانی ها و اهل کلیسا و یا جنگ مسلمین به سوی سایر مذاهب اسلامی و بخصوص جنگ شیعی – سنی  یا جنگ نجدی – صوفی و… منحرف شود.

پس لطفاً فریب نخوریم  و از دشمن شناسی شرعی و درجه بندی  شرعی دشمنان و از اصل اتحاد و وحدت اسلامی منحرف نشویم .

غرب سکولار را آنگونه که هست باید شناخت

غرب سکولار را آنگونه که هست باید شناخت

به قلم : مسعود سنه ای

با آنکه بسیاری از سرزمینهای اسلامی در شمال آفریقا و حتی در آفریقای مرکزی و بخشهائی از آسیا و اروپا به تصرف دشمنان اسلام و مسلمین در آمده است اما بسیاری از مسلمین در دشمن شناسی شرعی دچار اشتباهات واضح و آشکاری می شوند.

یکی از این اشتباهات فاحش به این بر می گردد که خیال می کنند کشورهای حاکم بر غرب نصرانی یا یهودی هستند در حالی که در میان تمام کشورهای کنونی حاکم بر دنیا که به اشغال سرزمینهای مسلمین اقدام کرده باشند حتی یک کشور یهودی یا نصرانی وجود ندارد . نه آمریکا نصرانی است و نه رژیم صهیونیستی کشوری یهودی است. بلکه اگر به قوانین حاکم بر این جامعه ها نگاه کنیم متوجه خواهیم شد که اینها به همراه تمام متحدین خود کشورهائی سکولار هستند که از عامل مذهب هم در راستای اهداف خود سوء استفاده کرده اند .

غفلت از این امر مهم باعث تولید خطر جدیی در جهان اسلام شده است که بسیار مایه نگرانی است، و آنهم تلاش برخی حکام سرزمینهای مسلمان نشین در مراکز دانشگاهی و با همکاری پایگاه های خبری سکولارهای جهانی به رهبری آمریکا به منظور سکورلاریزه کردن اسلام به سبک جهان نصرانیت است.

علاوه بر تمام دانشگاههای موجود در اتحادیه ی اروپا و آمریکا و استرالیا و روسیه، دانشگاه هایی چون دانشگاه  زیتونه تونس و دانشگاه های کشورهای حاشیه خلیج فارس، عراق،  لبنان، مالزی، مصر و ترکیه  به عنوان مهمترین پایگاه های این جنگ نرم و روانی هستند که در آنها اسلام به روش سکولار مورد مطالعه قرار می گیرد، به نحوی که تفکر سکولار درباره اسلام مایه مباهات و مترقی بودن افراد فارغ التحصیل این دانشگاهها  شده است .

بر همین اساس، در بسیارى از جوامع مسلمین، نوعى دوگانگى عقیدتی – فرهنگى و در شکل فاجعه‏آمیزتر آن، انقطاع از قوانین شریعت الله شکل گرفته است . امروزه براى برخورد با عقاید و فرهنگ بیگانه و به عبارت دیگر، این مهمان ناخوانده ی سنتی، «غرب شناسى‏» از ضروریات آشکار جامعه ماست.

 یکى از لایه‏هاى غرب‏شناسى امروز شناخت و ارزیابى عقیده ی مشترک حاکم بر غرب مهاجم است، شناخت غرب بدون شناخت عقاید سکولاریستی حاکم بر آن نوعی به بیراهه رفتن است.