هدف از انتخابات ( تحت نظارت سازمان
ملل ) در سرزمینهای اسلامی
نويسنده: قاری سفیان
مترجم : انجمن ” اطعمهم من جوع و
آمنهم من خوف ” بيساران
الحمدلله وحده، و الصلاة و السلام علی من لا نبی
بعده.
اما بعد…
همه ی ما تابع حوادثی هستیم که در بحبوحه ی
انتخابات پارلمانی، در مصر رخ داد، چیزی که اخوان المسلمین معتقدند خودشان، با
گذشتن از مرحله ی ممنوعیت سیاسی که آن ها را تحت فشار قرار می داد، با وجود رنجی
که از رویارویی با مقامات استبدادی حاکم می کشیدند و با وجود شعارهای دروغینی که
امثال این حکومت ها بر آن تاکید می کنند، آن را محقق ساختند و به مرحله ی مشارکت سیاسی
رسیدند.
از جمله ی این رنج ها، تلاش این حکومت مستبد در گرفتن آزادی اخوان المسلمین،
به زندان انداختن آن ها، بازداشت کردنشان، جلوگیری از گسترش حقوق دموکراتیک که این
حکومت درباره اش یاوه می گوید، بستن کمیته های انتخاباتی طرفدار اخوان المسلمین و
تلاش حزب حاکم در جلوگیری از دست یافتن افراد اخوان به صندلی های پارلمان است و
همه ی این ها جدا از تلاش های قدیمی و مشخصی ست که حکومت در ایجاد ظلم و ستم داشته
است.
من اکنون در صدد توصیف حالات و درگیری هایی که همیشه بین نمایندگان حکومت و
نمایندگان جماعات اسلامی وجود دارد و همچنین مناقشه درباره ی درست یا نادرست شیوه
ای که گروه های اسلامی در این مورد درپیش گرفته اند، نیستم. چیزی که اکنون مورد
نظر من است و دوست دارم به آن اشاره کنم، حوادث انتخاباتی ست که در مصر رخ داده
است، حوادثی که دست های مخفی کفار سکولار جهانی آن را به وجود آورد تا دوره ی تاریخی
جدیدی را در جهان عرب که احزاب اسلامی موسوم به “میانه رو” بر آن حکومت
می کنند، ایجاد کند.
رای علمای سلفی در مورد سکولاریستها و دموکراسی خواهان و عمل شبکه های
نجدی چون کلمه و وصال و…
ارائه دهنده : کیوان مریوانی
بدون شک یکی از اسبابی که شخص را از دایره ی اسلام خارج می کند این
است که چنین شخصی آگاهانه، عمدا و به میل خودش یکی از احکام الله تعالی را انکار
نموده و حکم دیگری را جایگزین آن کند . در این زمینه علمای اهل سنت آرای مختلفی را
ارائه داده اند، ما در میان این آراء مختلف تنها به ذکر آن دسته از آرائی می
پردازیم که شبکه های ماهواره ای کلمه و نور و وصال حق و غیره مدعی پیروی از آنها
هستند، اما نه به مخاطبین خود دروغ می گویند و برای سکولاریسم و دموکراسی دعوت می
دهند.
با نگاه به رای این علمائی که به علمای سلفیت شناخته شده هستند، متوجه
می شویم که مجریان این شبکه ها تنها از سلفیت خاص نجدیت یا همان سلفیت نوع سوم آنهم
برای ایجاد جنگ داخلی میان مسلمین و مشغول کردن مسلمین به مسلمین استفاده می کنند،
و عملا تابع این نوع از سلفیت هم نیستند؛ بلکه برای دموکراسی و سکولاریسمی دعوت می
کنند که در نگاه علمای خودشان کفر آشکار و بواح و از اسباب ارتداد می باشد که به
ذکر چند مورد از این دیدگاههای این دسته از می پردازیم:
ابن تیمیه می گوید: در دین
مسلمین و به اتفاق تمام مسلمین، کاملا واضح و روشن است که هر کس پیروی کردن از غیر
اسلام را جایز بداند یا اِتباع از شریعتی غیر از شریعت محمد صلی الله علیه و سلم را جایز گرداند کافر است[۱]
همچنین می گوید : شرعی که از
طرف خداوند نازل شده همان کتاب و سنت است که خداوند رسولش را به آن مبعوث نموده و
برای هیچ کس جایز نیست که از آن خروج کند و کسی جز کافر از حکم آن خارج نمی شود [۲]
علاوه بر این می گوید: هر کس
حرامی را که بر آن اجماع است حلال بداند یا حلالی را که بر آن اجماع است حرام
بداندیا حکمی را که بر آن اجماع است تغییر دهد به اتفاق تمام فقها کافر است[۳]
ابن کثیر می گوید: هر کس احکام شرعی محکم را که بر محمد (صلی الله
علیه و سلم) نازل شده رها کند و به سوی غیر از آن از ادیان نسخ شده تحاکم کند کافر
می شود[۴]
ترور صفی زاده هم اسباب رسوائی جبهه اش و سایر هم کاسه هایشان شد
کاتب: مسعود سنه ای
سبحان الله؛ اگر الله تعالی بخواهد شخص یا گروههائیی را رسوای عام و
خاص کند خودشان را ابزاری برای این کار می کند همچنانکه نمرود و فرعون و اصحاب الفیل ودشمنان اصحاب الاخدود و… را به دست خودشان عبرتی برای جهان کرد .
زمانی که صفی زاده رئیس گروه مجازی جبهه ی سنت به قتل رسید تمام
گروهها منجمله جبهه ی مجازی سنت، جیش العدل، سهاب، تمکین پس مانده های انصار،
انصار الفرقان، آمد نیوز، شبکه ی کلمه و نور و وصال حق و گروه فتاحی و پس مانده
های خبات به تاکید و با یقین کامل گفتند که طبق تحقیقات مستند آنها این ترور کار
سپاه قدس و عوامل ایران بوده . حتی مواردی چون شورای شمس که اصلا وجود خارجی هم
ندارد با همین گروهها همصدا شدند .
این گروهها تمام شبانه روز را
به سرو صدا و پروبال دادن به این خبر و حمله به سپاه قدس و ایران اختصاص داده
بودند تا اینکه دوله رسما اعلام کرد ترو صفی زاده یکی از علمای سوء کار آنها بوده
و مسئولیت آن را پذیرفت و اعلام کرد : بتوفيق الله
تعالى، تمكّن جنود الخلافة من استهداف أحد علماء السوء بمنطقة باغ مراد في مدينة
هرات، بسلاح مسدس، ما أدى لهلاكه، ولله الحمد.
بعد از نشر این خبر تمام رسانه ها و گروههای خائنی که آشکارا دروغ
تحویل اهل سنت داده بودند لال و ساکت شدند . اما اهل سنت ایران متوجه شدند که در
دروغگوئی و عوام فریبی فرقی بین این گروهها با سایر گروههای سکولار وجود ندارد و
اینها نیز مثل گروه رجوی و کومله ها و دموکراتها و سایر مزدوران و دشمنان اهل سنت
هدفی غیر از خدمت به اربابان خود و خرج کردن اهل سنت در راه اهداف اربابان خود
ندارند .
اذیت و آزار
مسلمین توسط سکولاریستها ی قریش و سکولاریستهای معاصر
ارائه دهنده : ابوعبدالله جوانرویی
هر قبیله ی
سکولاری در صدر اسلام می خواست از عهده ی بچه ها و زیردستان خود برآید، جهت منصرف
کردن آنها از دین خدا با چشاندن انواع و اقسام شکنجه ها آنها را رنج می دادند، در
این باره به ذکر چند نمونه می پردازیم :
هر کسی که دارای
شرف و منزلت در میان مردم بود و ایمان می آورد ابوجهل او را در میان مردم توبیخ و
تحقیر و به رساندن ضرر جانی و مالی تهدید می کرد، چنانچه ضعیف بود او را می زد و
با تطمیع به ترک دین تشویق می کرد.
او عموی عثمان
بن عفان را در حصیر خرما می پیچد و بر پشت او می نشست و او را دود می داد. مادر
مصعب بن عمیر زمانی که متوجه اسلام آوردن پسر خود شد غذا را از او قطع نمود و او
را از خانه بیرون کرد. در صورتی که مصعب خوش گذران ترین فرد جامعه بود، پوست بدن
او همانند پوست مار چروکیده شد.
بلال که برده ی
امیه بن خلف جمحی بود، امیه در گردن او طناب می نهاد او را به دست بچه ها می داد و
بدینصورت او را در میان کوههای مکه دور می دادند، آثار طناب در گردن او ظاهر می
شد. امیه او را محکم می بست سپس با عصا به سختی می زد. او را به نشستن جلو آفتاب
سوزان مجبور می ساخت و با گرسنگی شکنجه می داد. سخت تر از همه در شدت گرمای روز و
در سوزش آفتاب او را به صحرا می برد و روی سینه اش سنگ داغ و سوزان می نهاد و می
گفت : به خدا قسم باید اینگونه بمیری یا محمد را تکفیر و لات و عزی را عبادت
نمایی. اما زبان بلال در این حالت بحرانی چیزی جز احد نمی شناخت. تا اینکه ابوبکر
صدیق روزی او را با این حالت دید، با پنج یا هفت سکه نقره او را خرید و آزاد کرد.
نقش ابومحمد
مقدسی و ابوقتاده فلسطینی در خیانت به اهل سنت اردن و منطقه و خدمت به طاغوت اردن
و متحدین آن
به قلم :
ابوخالد کوردستانی
دقیقا زمانی که
دوله در سوریه تبدیل به قدرت برتر شده بود و در اردن عملیاتهائی چون عملیات معان در
جنوب اردن را انجام می داد «دادگاه امنیت دولت اردن» در جلسهای غیر مترقبه حکم تبرئه
«ابو قتاده فلسطینی» را صادر کرد . ابوقتاده به جرم دست داشتن در قضیه «بمبگذاریهای
الالفیه» در زندان به سر می برد. ابوقتاده اولین کسی بود که فتوای خوارج بودن دوله
را صادر کرد و جرقه های جنگ داخلی میان گروههای سوری با دوله را شعله ور ساخت .
به همراه آزادی
ابوقتاده چهره ی شناخته دیگری به نام ابومحمد مقدسی نیز آزاد شد که او هم با خوارج
خواندن دوله و تکفیر بعضی از گروههای مسلح سوری در کنار ابوقتاده نقش به سزائی در
جنگ داخلی و تضعیف گروههای مسلح اهل سنت سوریه ایفاء کرد.
در این ارتباط «محمد
ابو رمان»، کارشناس امور جنبشها و حرکتهای اسلامی میگوید که تبرئه ابو قتاده در
صورتی که در کنار تبرئه ابو محمد المقدسی صورت گیرد، به این معناست که اردن تلاش میکند،
خود را با تحولات و تغییرات منطقهای همراه و منسجم کند.
اردن با آزاد
نمودن این دو فرد و بعضی دیگر از همفکران اینها در واقع جریانی موازی با دوله را
تحت مدیریت و برنامه های خود سازماندهی و اداره کرد تا به این شکل ابتدا به نوعی
خود را همراه با اینها نشان دهد و جلو پیوستن مردم اردن به دوله را بگیرد و از
دیگر سو به دوله و سایر گروههای سلفی
جهادی در منزل خودشان در سوریه و عراق با جنگ روانی این افراد در کنار جنگ نظامی ضربه
بزند .
البته لازم است
گفته شود که این اقدام طاغوت اردن که متحد استراتژیک اسرائیل و آمریکا به شمار می
رود امر جدید و تازهای نیست بلکه قبلا که
ابومصعب زرقاوی در عراق قدرت گرفته بود و عملیاتهائی را در اردن انجام داد
باز ابومحمد مقدسی و بسیاری از همفکرانش آزاد شدند تا با فتواهای شبه انگیزش به
این شاگرد غیر قابل کنترلش از پشت خنجر بزند . اردن به خوبی از این ابزار استفاده کرد .
آمریکا و اسرائیل و طاغوت اردن و تقریبا تمام دوستان و دشمنان اسلامی می دانند که فعالیتهای امثال ابومحمد مقدسی و ابوقتاده فلسطینی و طارق عبدالحلیم و ابوصیر طرطوسی و هانی السباعی و امثالهم در سرزمینهائی که در آن به سر می برند کاملا مسالمیت آمیز و در چارچوب قوانین کفری حاکم بر آن کشورهاست و به نحوی همکاری آشکاری بین این افراد با دستگاههای امنیتی و مدیریتی این کشورها در قانونمند کردن مریدانشان وجود دارد و به سبک خودشان مریدان را برای طاغوتها رام و قابل کنترل می کنند .
با آنکه
این طاغوتها به موجودیت این اشخاص راضی نیستند، اما چون می توانند از این جریان برای
اهداف خود بهره داری کنند، میل به مدیریت و سازماندهی این جریان در آنها را افزایش
می دهد؛ بخصو اگر وجود یک دشمن خارجی هم فکر با اینها چون زرقاوی و دوله مشاهده
شود.
به همین دلیل آزادی المقدسی و تبرئه ابو قتاده امری
پیش بینی شده بود، چون منطقه در شرایط بسیار حساس و سختی به سر میبرد و لازم بود
که دارالکفر اردن (حیات خلوت اسرائیل و مرکز جاسوسی آمریکا در منطقه) پایگاههای اجتماعی
و مردمی دوله در داخل این کشور را با تقویت جریان موازی امثال ابوقتاده و ابومحمد
مقدسی و.. از بین برده و خشک کند و به طور کامل راه ورود دوله به داخل اردن را ببندد،
چون درسهای لازم را از اوضاع جاری در عراق گرفته بود و علاوه بر آن با فتواهای
برنامه ریزی شده ی این مفتی ها و دعواهای زرگری انها، به صورت تدریجی و نوبتی
گروههای مسلح سوریه را به جان هم انداخته و با تولید جنگ داخلی از درون آنها را از
بین ببرند و به این سبک دشمن را خارج از مرزهای خود نابود کنند .
این ماموریتی
است که مفتی های ساکن در دارالکفرهای انگلیس و کانادا و اردن و آل سعود و ترکیه
و… با موفقیت انجامش داده اند. آیا قرار نیست اهل سنت بیدار شوند؟
زمانی که تحت حاکمیت سکولاریستها و
دموکراسی خواهان گرگ خود را در پوست میش مخفی می کند، و روباه ردای زهد و تقوا بر
دوش می اندازد
رائه دهنده: معتصم روانسری
مدتهاست که دسته ای از منافقین(سکولار
زده ها) با تشکیل کانالهای مجازی (چون سهاب و جبهه سنت و…)و ماهواره ای (چون نور
و کلمه و وصال حق و …) و حتی تشکیل گروههای مسلحی (چون جیش العدل و فرقان و…) با
شعار «تثبیت دین دموکراسی و سکولاریسم» در ایران و فدرالیسمی سکولار و دموکراسی
خواه، در کنار دشمنان سکولار و اشغالگر مسلمین چون آمریکا و انگلیس و رژیم صهیونیستی
و سایر طاغوتها و مزدوران محلی آنها قرار گرفته اند .
عبدالعزیز سلیمی در توضیح وضع
موجودی که این سه دشمن ۱- سکولار جهانی و ۲- مرتدین محلی و ۳- منافقین (سکولار زده
ها) در جنگ گرم و سرد خود به وجود آورده اند می گوید :
وقتی
از صاحب خانه ای که خانه اش مورد تهاجم قرار گرفته و او را از بیشتر بخشهای ان
بیرون کرده اند،خواسته می شود که با مهاجم مهربان باشد وبا او صلح و سازش نماید و
بر رویش لبخند بزند ، و از او به خاطر بخشهای باقیمانده ی خانه اش تشکرکند.
زمانی
که از شلاق خورده خواسته می شود داد و فریاد سر ندهد، تا فریادش شلاق بدست را
آزرده خاطر نگرداند و سرش را به درد نیاورد !
زمانی که قربانی را به آرامش فرا
می خوانند ،تا تکان و تقلای او مانع اقدام قصاب نشود و کفش و لباس او را خون آلود
نگرداند!
زمانی
که برای دقت هدف گیری موشک های شلیک شده از هلیکوپترهای آپاچی آمریکایی به وسیله ی
شیاطین یهود ،که شیخ فاضل و مجاهدی را که از نماز بامداد بر روی ویلچر او را باز
میگردانیدند،به شهادت می رساند، هورا کشیده می شود ومورد تحسین قرار می گیرد !
آنگاه
که بولدوزرهای شیاطین یهود درختان زیتون پیر زنان و یتیمان فلسطینی را قلع و قمع
می نمایند و اگر اعتراض کنند با باتوم و قنداق تفنگ سربازان هرزه و سرمست و وحشی
صهیونیست روبه رو می شوند؟!
زمانی
که دشمنان تاریخی ملت کرد در پی آنند «نژادپرستی» را جایگزین «خدا پرستی»
بگردانند، و تاریکی را بر نور پیروز نمایند!
وقتی
که حاکمان مردم مسلمان با نام اسلام به اسلام خیانت می کنند و در برابر بت آمریکا
، اسرائیل و انگلیس سر تعظیم فرود می آورند ، و خود نیز مردم مسلمان را از عدالت و
دادگری و آزادی محروم می نمایند!
زمانی
که« ستم و تجاوز وجنگ » را«دادگری و
آزادسازی و صلح » می نامند و تروریسم افسار گسیخته دولتی و قتل عام دسته جمعی و
غارت ثروت های مردم را « گسترش دمکراسی و دفاع از خود » و مقاومت و مبارزه را «
تروریسم » می نامند!
چه کسی تروریست است ؟ ما یا سکولاریستها و دموکراسی خواهان؟
به قلم : ابوعبدالله موکریانی
مسلمین به دلیل سرگردانی آشکار و گم کردن راههای وحدت آگاهانه،
هدفمند و حرکتی و پیدایش شرک تفرق در میان آنها از چنان قدرت حکومتی یکپارچه و
رسانه های تبلیغی برخوردار نیستند که بتوانند در برابر تهاجمات نظامی و بخصوص
روانی کفار سکولار جهانی و مرتدین و منافقین محلی آنچنانکه شایسته است بایستند .
در این میان هر چند بخشی از مسلمین از کانال یکی از «۳ابزار» و
گروههای متفرق در برابر این دشمنان ایستاده اند اما عده ای از مسلمین نیزفریب جنگ
روانی کفار مشرک (سکولار) جهانی و مرتد و منافقین محلی را خورده و به نحوی در مسیر
اهداف و نقشه های این کفار و منافقین(سکولار زده ها) قرار گرفته اند .
در حالی که کفار سکولار
جهانی با پشتوانه ی مرتدین و منافقین محلی به دزدی و چپاول سرزمینهای مسلمین مشغول
شده اند، شهر و روستاهایمان را ویران می کنند، به کوچک و بزرگ و زن و مرد مجاهدین شریعت
گرای ما رحم نمی کنند، خواهرانمان را در زندانها بی آبرو می کنند، مردان آزادیخواه
و دعوتگران صادق ما را دستگیر و زندانی و اعدام می کنند، امارتها و حکومتهای
اسلامی ما را تحریم اقتصادی و… می کنند
تا وادارشان کنند که تسلیم آنها شوند یا جنگ را بر آنها تحمیل می کنند و… با خنده ای تمسخر آمیز می گویند که:
جنگ ما جنگ با تروریسم است
نه اسلام . به دیگر سخن می خواهند بگویند که ما با اسلامی که تسلیم قوانین ما شده است نمی
جنگیم ما با اسلام این تروریستها می جنگیم که تابع قوانین سکولاریستی ما نشده اند
و اجازه نمی دهند سرزمینهایشان را چپاول کنیم و به زنانشان تجاوز کنیم و آنها را
برده ی خودمان کنیم و…. یا برایمان دردسر درست می کنند و نمی گذارند ما به راحتی
به جنایات و سرقتهایمان ادامه دهیم .
با این وضع هر جا حاکمیت دارند، غیر از این جنایات ، تحت آزادی های بیان و شخصی قرآنها را آتش می زنند ، به الله و رسول الله صلی الله علیه وسلم توهین می کنند، انواع مفاسد اخلاقی و جنسی و اقتصادی و غیره را تحت عنوان آزادی های شخصی قانونی کرده اند و مخالفین را نیز به تند رو بودن و تروریست بودن متهم می کنند.
اگر مسلمینی بلند شوند و بگویند که ما تابع قوانین شریعت الله هستیم
و به این جنایات و دزدیها و چپاول کردنها و قوانین شما راضی نیستم و این کارهای
شما دشمنی و توهین به نزدیک به ۲ میلیارد مسلمان روی زمین است ، بدون شک توسط
سکولاریستها و منافقین ابتدا به اتهاماتی چون تروریست بودن و تلاش برای گسترش دادن
به ترور و خشونت و… متهم می شوند و بعد به آسانی مورد حملات نظامی و روانی قرار
می گیرند .
هر جا دیدی که کفار سکولار و منافقین محلی بحث از ترور و تروریسم می
کنند بدانید که دارند در مورد مجریان قانون شریعت الله و قدرتی که به دفاع از
مسلمین آنها را تهدید می کند صحبت می کنند.
یورگن تودین هوفا شخصی غیر
مسلمان اهل آلمان که قبلا نماینده ی مجلس
و مدتی هم قاضی بوده ودر کار روزنامه نگاری هم جایگاه مناسبی پیدا کرده در معرفی
اینکه چه کسی تروریست است سوالاتی را خطالب به سکولاریستها کرده و می گوید :
سیاست آمریکا و
متحدینش در تثبیت دین سکولاریسم و دموکراسی در میان مسلمین
به قلم :
ابوعبدالله جاف جوانرو
آمریکا به عنوان
پرچمدار فعلی مشرکین(سکولاریستها) هم اکنون در جایگاه قریش و امثال ابوجهل و
ابولهب قرار گرفته است . مشرکین یا به تعبیر امروزین سکولاریستها ، دین خود را
همیشه با زور اسلحه بر ما تحمیل کرده و می کنند و تا زمانی با ما می جنگند که ما
دست از مفاهیم ۴ گانه ی دین خود بکشیم .
یعنی دینی داشته باشیم که از:
قدرت حاکمیت
۲-
قانون و برنامه
۳-
اطاعت کردن از این قانون و حاکمیت
۴-
پاداش دادن و مجازات کردن با این
قوانین و توسط این حاکمیت اسلامی ؛
خالی و تهی باشد و در این
۴ مورد تابع دین آنها شویم .
خداوند در باره ی
این سیاست همیشگی سکولاریستها(مشرکین) در برابر مسلمین می فرماید : وَلا یَزَالُونَ یُقَاتِلُونَکُمْ حَتَّى یَرُدُّوکُمْ
عَنْ دِینِکُمْ إِنِ اسْتَطَاعُوا وَمَنْ یَرْتَدِدْ مِنْکُمْ عَنْ دِینِهِ
فَیَمُتْ وَهُوَ کَافِرٌ فَأُوْلَئِکَ حَبِطَتْ أَعْمَالُهُمْ فِی الدُّنْیَا
وَالآخِرَهِ وَأُوْلَئِکَ أَصْحَابُ النَّارِ هُمْ فِیهَا خَالِدُونَ (البقره:۲۱۷ )
چنانچه
مشاهده نمودیم الله تعالی می فرماید: «پیوسته و همیشه» با شما خواهند جنگید تا اگر
بتوانند شما را از دینتان بربگردانند. زمانی که محتوای دین را از ما گرفتند و محتوای
دین خودشان را جایگزینش کردند در واقع ما را از دینمان برگردانده و تابع دین
خودشان کرده اند . و هر کسی که ۱- آگاهانه ۲- عمدا ۳- به میل خودش تابع دین آنها شود حکم مرتد را دارد . و لله
المستعان
این سیاست
مشرکین (سکولاریستها) قریش در برابر رسول الله صلی الله علیه وسلم و اصحابش بود
چنانکه امام طبری می فرماید : حدثنا أبو عاصم قال : حدثنا عیسى عن ابن أبی نجیح عن
مجاهد فی قول الله عز وجل : ” ولا یزالون یقاتلونکم حتى یردوکم عن دینکم إن
استطاعوا ” ، قال : کفار قریش .
هم اکنون نیز
آمریکا برای چند دهه است که پرچمدار مشرکین (سکولاریستها) جهان و جایگزین قریش شده
است، و با زور اسلحه و به کارگیری انواع تهدیدات نظامی و استفاده از انواع اسلحه
های اتمی و شیمیائی و فسفوری و… مستقیما به جنگ نظامی با مسلمین شریعت گرای تمام
مذاهب اسلامی اقدام کرده است و در کنار این جنگ نظامی آشکار و گرم در بخش جنگ نرم
و سرد نیز سرمایه گذاری هنگفتی کرده است .
آمریکا و
متحدینش قصد دارند دین سکولاریسم را با جنگ روانی و نرم از کانال رسانه های خود و
بخصوص از کانال منافقین (سکولار زده ها) و مزدورانشان به تدریج جایگزین مفاهیم و
محتوای دین اسلام کنند و دین مسلمین را از آن چهار مفهوم و محتوای اصلیش خالی و
تهی کنند .
شناخت ساده و علمی سکولاریسم و دموکراسی (۲) تعاریف دین سکولاریسم
ارائه دهنده : ام عثمان موکریانی
بیائید تعریف واقعی سکولاریسم را آنگونه که هست بشناسیم و اجازه ندهیم
کفار سکولار جهانی و مرتدین سکولار محلی و بخصوص منافقین(سکولار زده ها) با
ادبیاتی شبه اسلامی ما را فریب دهند .
واژه ی لاتين سكولاريسم، سكولوم،[۲]به معناى
قرن و سده مىباشد. سكولوم در زبان كلاسيك مسيحيت، نقطه ی مقابل ابديت و جاودانگى
الوهيت؛ يعنى زمان حاضر است و در اصطلاح به معناى هر چيزى است كه به اين جهان تعلق
دارد و به همان مقدار، از خداوند و الوهيت دور است. واژه ی ژرمنى آن (Weltich) به معناى «اين
جهانى» است كه به دنياى كنونى و مسائل آن نظر دارد.[۳]
واژه ی سكولاریسم از ماده «سکولار» اخذ گردیده
است این واژه نیز از (سکولوم) كه لاتینی است،مشتق شده است واژه (سکولوم) به معنای
گیتی و دنیا به ویژه دنیا در برابر مسیحیت (دین) تعریف میشود.[۴]
سکولاریسم واژه ای انگلیسی است که از ریشه ی
لاتین سکولوم، به معنای این جهان، گرفته شده است.[۵]
دنیاپرستی، اعتقاد به اصالت امور دنیوی، غیر دین
گرایی، جدا شدن دین از دنیا[۶]
سکولاریسم از واژه ی «سکولوم» و به
معناى گیتى و دنیاست.[۱۳]
در فرهنگ آکسفورد معناى سکولاریسم
چنین ارائه شده است: تنظیم امور معاش از قبیل تعلیم و تربیت، سیاست، اخلاق و
جنبههاى دیگرى که مربوط به انسان است، با توجه به دنیا و بدون توجه به خدا و
آخرت.[۱۴]
در فرهنگ آریانپور هم سکولاریسم چنین
آمده است:سکولاریسم به معناى مخالفت با شرعیات و مطالب دینى، روح دنیادارى، طرفدارى
از اصول دنیوى و عرفى است و سکولاریست به معناى شخصى است که مخالف با تعلیم شرعیات
و مطالب دینى و طرفدار اصول دنیوى و عرفى باشد.[۱۵]در فرهنگ «وبستر» آمده است:
«سكولاريسم عبارت است از اعتقاد به اين كه زندگى و امور مربوط به آن، بايد از دين
فاصله بگيرد و ملاحظات دين ناديده گرفته شود. بر اين اساس، ارزشهاى اخلاقى و
روشهاى اجتماعى بايد با توجه به معيشت دنيوى و رفاه اجتماعى تعيين شود نه با رجوع
به دين».[۱۶]
سکولاریسم دکترینى است که همه ی
ملاحظات ناشى از ایمان به خدا یا ایمان به آخرت بر مبناى این دیدگاه، بایستى کاملاً
سکولار باشد، حتى آموزش و پرورش یا تحصیلات عمومى مردم که طى آن اخلاقیات صرفاً بر
مراعات رفاه انسان در زندگى حاضر بنا گذارده مى شود.[۱۷]
سروش پس از بررسى معانى گوناگون، به
تعریفى از سکولاریسم دست مى یازد که عبارت است از:توجه کردن به عالم ماده و چشم
برگرفتن از مراتب دیگر وجود؛ مراتبى که وراى این حیات تنگ مادى قرار دارد، و این
چشم برگرفتن در دو جا تحقق پیدا مى کند: یکى در اندیشه هاى ما و دیگرى در انگیزه
هاى ما. سکولاریسم در اندیشه؛ یعنى انسان دانسته هاى خود را منحصر مى کند به آنچه
در این عالم ماده مى شود دید و خواند. از آن طرف، انگیزه هاى ما هم اگر سکولار
بشود بدین معناست که انسان فقط براى همین حیات و همین معیشت دنیوى تلاش کند و کوشش
خود را معطوف به این امر بکند؛ به چیز دیگر نیندیشد و براى دیگرى کار نکند، و حساب
دیگرى در زندگى و عمل و ذهن خویش براى هیچ چیز باز نکند.[۱۸]
اصطلاح سکولاریسم بر هر آن چیزى که
غیرمذهبى است دلالت مى کند.[۱۹]
سکولاریسم در یک معناى گسترده، نوعى
دین قلمداد شده[۲۰]که هم تبیین کننده ی جهان است و هم
تعیین کننده ی ارزش ها.[۲۱]
نوعى شیوه و تفسیر زندگى است که اشیا
و موجودات را در یک نظم طبیعى مى بیند و براى خدا یا موجودات روحانى هیچ گونه
ارزشى در زندگى قایل نیست.[۲۲]
تفکّر سکولار یعنی تبیین مستقل امور
اخلاقی و طبیعی، بدون توسّل به حضور خداوند.[۲۳]
در زبان کلاسیک مسیحیت، «سکولوم» به
معناى زمانى است که فىالواقع در آن به سر مىبریم و نقطه ی تقابل ابدیت و
جاودانگى الوهیت است. لذا، به معناى هرچیزى که به این جهان تعلق دارد نیز مىباشد.
سکولاریسم یعنی رهایى از پیروی از قوانین الوهیت.[۲۴]
مدافعان عرف گرایی یا سکولاریسم، به
طورآگاهانه، همه ی اشکال وصور اعتقاد به امور ماورای طبیعی را رد می کنند و اصول
غیردینی و یا ضددینی را بنیاد اخلاق شخصی و سازمان دهی اجتماع قرار می دهند.[۲۵]
ماكس وبر، سكولاریسم را به معنای «جدا
بودن جامعه ی دینی از جامعه ی سیاسی» میداند به طوری كه دولت، حق هیچ گونه اعمال
قدرت در امور دینی نداشته باشد و كلیسا نیز نتواند در امور سیاسی مداخله كند.[۲۶]
۲۳-«سكولاریسم» عقیده
ای عقلانی است كه روابط بین افراد، گروهها، مؤسسات را با دولت براساس مبادی و
قوانین خود كه متضمن تساوی افراد جامعه در قبال آن است تنظیم میكند كه برخی از
مهمترین شاخصههای آن: جدایی قوانین دین از دولت، برقراری مساوات بین افراد ملّت
علیرغم اختلاف دینی كه محاكم مدنی عمومی قوانین آن را تنظیم میكنند، اخذ حاكمیت
و مشروعیت حكومت از ملّت، منزلت داشتن فرهنگ علمی و عقلانی، جدا کردن دین از سیطره
ی دولت و دولت از سیطره ی دین، میباشد.[۲۷]
درعصر جدید سكولاریسم به معنای كنار
گذاشتن آگاهانه ی دین از صحنه ی معیشت و سیاست معرفی شده است.[۲۸]
سکولاریسم مشتق از واژه ی لاتین
«سکولوم» و معناى آن «گروهى از مردم» است.در پى تحولات کلیسا، این واژه از معناى
لغوى به معناى اصطلاحى منحصر شده است و به عالم مادى در قبال عالم معنوى اشاره
دارد. واژه ی سکولاریسم در کشورهایى با مذهب پروتستان مصطلح است، اما در کشورهایى
با مذهب کاتولیکاز آن به واژه ی لاییک[۲۹]تعبیر
مىشود. این واژهدر قانون اساسى کشور ترکیه نیز به کار برده شده و مشتق از دوکلمه
یونانى«لاوس»[۳۰] به
معناى مردم و«لایکوس»[۳۱]به
معناى عامه ی مردم است،بهگونهاى که جدا از پادشاهان لحاظ شدهاند.[۳۲]
سكولاریسم نظامی است كه بین دو جنبه ی
روحانی و دنیوی فاصله میاندازد.[۳۳]
سکولاریسم به معنای بی اعتقادی یا بی
اعتنایی یا به حاشیه قرار دادن دین وامور مبتنی بر مذهب از فعالیت های مختلف زندگی
بشری از قبیل حکومت، سیاست، اخلاق، فرهنگ وغیره است. اعتقاد به این که قوانین
آموزشی وسایر امور اجتماعی به جای آنکه مبتنی بر مذهب باشد، بر داده های علمی بنا
شود.[۳۴]
سکولارها معتقدند که برای تفسیر جهان
نباید از زبان دینی استفاده کرد و تنها با زبان بشر می توان جهان را کشف و تبیین
نمود و علم و دانش بشر راه گشای جهان بهتر و زندگی نیکوتر است.
دنیاگرایی[یا سکولاریسم] یک
ایدئولوژی است که طرفدارانش، آگاهانه مافوق طبیعت گرایی و سازمانهای مربوط به آن
را انکار میکنند. از نظر اصطلاح این واژه در سیر تاریخی خود در غرب، معانی گوناگونی به خود گرفته است:
به صورت رسمی اولین بار در معاهده ی وستفالی (۱۶۸۴) به مفهوم خروج سرزمین هایی از
تملک کلیسا به کار رفت. پس از آن به مرور، معانی دیگری همچون، ترخیص کشیشیان،
تفکیک دین از سیاست، تفوق بر کلیسا، تقلیب دین، و در نهایت مفهوم جدایی دین از
ساحت اجتماعی و زندگی انسان را به خود گرفت.جورج ژاکوب هولیوک این نام را در ۱۸۵۱
برای توضیح افکارش برگزیده و در ۱۸۵۸ کتابی با عنوان اصول سکولاریسم نگاشت.[۳۵]
سکولاریسم در تاریخ غرب در مفاهیم و
معانى متفاوتى مانند: جدا انگارى دین و دنیا، تفکیک دین از سیاست، غیر مقدس و
غیرروحانى، عقلانیت، علمگرایى، نوگرایى و تلقى عصرى و تفکر اکنونى به کار مىرود.[۳۶]
ملکم همیلتون، در جامعه شناسی دین به
نقل از شاینر ۶ معنا یا کاربرد برای اصطلاح سکولاریسم نقل کرده است که به اختصار
به قرار زیر است:
. نخستین معنا مربوط به زوال دین است
بدین ترتیب که نهادها و آموزه ها و نهادهای مذهبی پیشین حیثیت و اعتبارشان را از
دست می دهند و در نتیجه راه برای جامعه ی بدون دین باز می شود.
. معنای دوم به سازگاری هرچه بیشتر با
این جهان مربوط است به این معنا که در این جهان توجه آدمها از عوامل فراطبیعی منفک
شده و به ضرورتهای زندگی دنیوی و مسائل آن جلب می شود.
. سومین کاربرد به معنای جدایی دین و
جامعه است. در این کاربرد، دین به قلمرو خاص خودش عقب می نشیند و منحصر به زندگی
خصوصی می شود. و خصلتی یکسره درونی پیدا می کند و تسلطش را بر هر یک از جنبه های
زندگی اجتماعی خارج از قلمرو دین از دست می دهد.
. دنیاگرایی در کاربرد چهارم به معنای
جایگزینی صورتهای مذهبی به جای باورداشتها و نهادهای مذهبی است. در این معنا
دانش،رفتار نهادهایی که زمانی مبتنی بر قدرت خدایی تصور می شوند به پدیده های
آفریده ی انسان و تحت مسئولیت او تبدیل می شوند و در این جا با دین انسانی شده
روبرو می شویم.
.
دنیاگرایی در کاربرد پنجم به معنای سلب تقدس از جهان است. جهان خصلت مقدسش
را از دست می دهد و انسان و طبیعت موضوع تبیین عقلانی می شوند…در این جهان
نیروهای فراطبیعی هیچ نقشی ندارند.
.
سرانجام دنیاگرایی به معنای حرکت از جامعه ی دنیوی است.به این ترتیب که
جامعه هرگونه پایبندی اش را به ارزشها و عملکردهای دینی را رها میکند و ضمن پذیرش
دگرگونی، همه ی تصمیم ها و کنشهایش را بر یک مبنای عقلانی و فایده گرایانه انجام
می دهد.[۳۷]
شناخت ساده و علمی سکولاریسم و دموکراسی (۱) دین سکولاریسم و بنیانهای نوین آن[۱]
ارائه دهنده : ام عثمان موکریانی
همه ی ما می دانیم که شبکه های
ماهواره ای منتسب به اهل سنت نزدیک به دو سال است که نقاب از چهره ی خود برداشته و
علنا به سوی دین سکولاریسم و دموکراسی تبلیغ می کنند . در این صورت شناخت دین
سکولاریسم برای اهل سنت یک نیاز روز است و لازم است سکولاریسم را آنگونه که هست
بشناسیم نه آنگونه که دارودسته ی منافقین(سکولار
زده ها) جهت فریب اهل سنت معرفی می کنند .
پس بیائیم دین سکولاریسم و دموکراسی آن
را آنگونه که هست بشناسیم تا در دام کفار سکولار جهانی و مرتدین محلی و دارودسته ی
منافقین (سکولار زده ها) گرفتار نشویم . من
آثار ماموستا ابوحمزه المهاجر هورامی را بهترین، ساده ترین و علمی ترین گزینه
یافتم و تصمیم گرفته ام در چند شماره این دانستنی ها را ارائه دهم . ان شاء الله .
” تعریف دین سکولاریسم: نخستين گام در بحث مربوط به سكولاريسم تبيين
واژهها و مفاهيمى است كه در زبان انگليسى و زبانهاى ديگر در اين باره به كار
رفته است.
واژه ی سكولار وصف است و انسان،
جامعه، فرهنگ، حكومت، علم و غيره به آن توصيف شده و گفته مىشود: انسان سكولار،
جامعه ی سكولار، حكومت سكولار و… .برای واژه ی سكولار معادلهای متفاوتی در زبان
فارسی ذكر شده است. از جمله معادلهای زیر:
بشری، زمینی (غیر معنوی)، دنیوی، غیر مذهبی، این دنیایی، عرفی و این
جهانی میباشد.[۳]
دنيوى، مادى، غيرمذهبى، نادين مدار، بىاعتنا به امور مذهبى و معنوى،
دنيايى، اين جهانى، گيتى باور، دين گريز، از مردم عام (عامى)، كشيش بىفرقه، عرفى،
خارج از صومعه، طرفدار دنيوى شدن امور، معانى و كاربردهايى است كه در فرهنگهاى
لغت براى واژه ی سكولار گفته شده است.[۴]
واژه ی سكولاريسم بيانگر مكتب و
ايدئولوژى خاصى است كه به قوانین،عقاید و ارزشهای سكولار اعتقاد دارد و آن را
ترويج و تأييد مىكند، و ریشه در دین مشرکین
باستان دارد و مبتنی بر وحی و امور فرا طبیعی نیست.
پسوند«ایسم»[۶]در انگلیسی نشان دهنده ی مکتب است و
پشتوانه ای ایدئولوژیکی دارد مانند: اومانیسم[۷](مکتب اصالت انسان)، لیبرالیسم.
سکولاریسم نیز اسمِ یک مکتب و ایدئولوژی است با طرز فکر ویژه ای که برای سکولاریزه
کردن جامعه و جداانگاری شریعت های آسمانی و دنیا طرح، نقشه و برنامه دارد و برای
رسیدن به آن هدف تلاش می کند.سکولاریسم، دینی است که حضور شریعت های آسمانی در
ابعاد مختلف زندگی بشر را نفی می کند. در این دین، در نرم ترین واکنش، شریعت های
آسمانی فقط با مسائل درونی افراد سر و کار دارد نه مسائل ظاهری واجتماعی آنها.
آموزشو پرورش، اقتصاد، سیاست و… باید بر عقلیت دین سکولاریسم مبتنی باشد نه هیچ
دین دیگری.
سکولاریسم یعنی این که از قوانین خدا
و غیر بشری برای اداره و پیشبرد کارها استفاده نکنیم، به زبان ساده تر از آسمان
برای اداره ی زمین استفاده نکنیم. دین سکولاریسم بر این پایه بنا شده است که
زندگی با در نظر گرفتن امیال و خواسته های بشر پسندیدهاست و دنیا را با استفاده
از دلیل و منطق عقلی، بدون استفاده از تعاریفی مانند خدا و یا هر نیروی ماورای
طبیعی دیگری، بهتر میتوان توضیح داد.”
برادران و خواهران اهل سنت من بدانید
این همان دینی است که مشرکین(سکولاریستها) و دارودسته ی منافقین(سکولار زده ها) قصد دارند بر ما تحمیل
کنند؛ آیا به چنین کفر آشکاری راضی هستی ؟
[۱] برگرفته از کتاب روابط متقابل اسلام و دین
سکولاریسم ، اثرماموستا ابوحمزه المهاجر هورامی ، جلد ۱ صفحه ۱۱۷
[۳]–
ماری بریجانیان، فرهنگ اصطلاحات فلسفه و علوم اجتماعی، ویراست بهاء الدین
خرمشاهی، تهران، مركز مطالعات فرهنگی،۱۳۷۱، ص ۴۸
[۴]–
داریوش آشورى، فرهنگ علوم انسانی
انگلیسی- فارسی، تهران، انتشارات
مرکز، ص ۵۶، فرهنگ آكسفورد، فرهنگ انگليسى – فارسى باطنى، فرهنگ كامل
انگليسى – فارسى آريانپور، فرهنگ وبستر