جایگاه سکولاریسم و دموکراسی در ترازوی اسلام و واقعیت

جایگاه سکولاریسم و دموکراسی در ترازوی اسلام و واقعیت

گردآوری : ا .  ژاورودی ( دانشجوی علوم اجتماعی / پیام نور مریوان  )

بسم الله الرحمن الرحیم

مقدمه:
إن الحمد لله ، نحمده ونستعینه ونستهدیه ، ونعوذ بالله من شرور أنفسنا ومن سیئات أعمالنا . من یهده الله فلا مضل له ، ومن یضلل فلا هادی له . ونشهد ألا إله إلا الله وحده لا شریك له ، وأن محمداً صلى الله علیه وسلم عبده ورسوله .
وبعد
در عصری واقع شده ایم كه تمام تهاجمات علیه اسلام به اوج خود رسیده است واین تهاجمات علاوه بر حمله مسلحانه و اشغال مناطق اسلامی وكشتن مردمی مظلوم به دست غربی های یهودی زده ی سکولاریست بر روان و درون  هجومی بردند که صدمات وتلفات ان بیشتراز تلفات جانی است در واقع با ازبین بردن مفاهیم قرانی وآوردن مفاهیم جدید که هیچ ارتباطی با دین ندارند موفق شدند حرفی که ویلیام گلدستون زده بود ( تا زمانیکه قرآن در دست مسلمانان باشد اروپا نمی تواند احساس امنیت کند) را به اجرا درآورند ومفاهیم خود را که در تضاد با اسلام است به خورد ما مسلمانها داده ودر حالی که خود آنها از آن مفاهیم دوری میکنند و آن را در نظام خود به کار نمی برند و به ما وانمود میکنند که این الفاظ در اسلام وجود دارد واسلام طرفدار آن است در حالی که خود اسلام دارای مفاهیمی است که هرجامعه آن را به کار ببندد جامعه ای مترقی خواهد شد .
والفاظی که امروز بسیار به کار میبندند سکولاریسم و دموکراسی است که باعث شده است که اختلاف زیادی را بین مسلمانان به وجود آورند و سوال های را به وجود می اورد مانند ایا سکولاریسم و دموکراسی همان است كه عده ای ادعا میكنند همان شورایی است كه در دین اسلام به ان توصیه شده است در این رساله سعی شده است به صورتی مختصر دموکراسی را تعریف کرده وراتباط ان را با اسلام مشخص کرده است .

دموکراسی:
از انجا كه كلمه دموكراسی در شرع (قران وسنت) وارد نشده است همچنین ریشه ای عربی ندارد، بلکه اصطلاحی غربی است و برای شناخت مفهوم وماههیت آن نه میتوان به منابع شرعی رجوع كردونه میتوان به لغت عرب مراجعه نمود بلكه ناگزیر باید به تعاریف ایجاد كنندگان آن وآنهای كه دموكراسی را بنا نهاده اند رجوع كنیم تا مفهوم حقیقی ان را دریابیم. ادامه خواندن جایگاه سکولاریسم و دموکراسی در ترازوی اسلام و واقعیت

اعجاز عددی در قرآن شگفتیهای سوره کهف

اعجاز عددی در قرآن شگفتیهای سوره کهف

 

به قلم:دکترعبد الدائم الکحیل

ترجمه: ع. ابراهیمی

 

دیر زمانی است که ملحدین به قصه اصحاب کهف تردید دارند،آیا هم اکنون زبان اعداد می تواند اثبات کند که این قصه وحیی از جانب الله است وبرای بشر ممکن نیست که مانند آن را بیاورد؟ بیایید بخوانیم….

قصه اصحاب کهف قصه عجیبی است،جوانانی از ظلم پادشاهی ستمگر فرار کرده وبه غار پناه برده واز خدا خواستند که آنها را در پناه خود قرار دهد وخداوند چنین اراده کرد که آنها را اکرام کرده ومعجزه ای برای آیندگان قرار دهد،وسوره کاملی نازل کرد که اسم “الکهف:غار” را به منظور تکریم این جوانان بر خود دارد.

ولی مشککین طبق عادتشان می خواهند از قرآن انتقاد کنند و می گویند:قرآن تألیف بشر است،چون برای انسان ممکن نیست که ۳۰۹ سال بخوابد وسپس بیدار شود،این فقط یک افسانه است-نعوذ بالله-.

من یقین دارم که معجزات قرآن از یکدیگر جدا نیستند واعجاز عددی تابع اعجاز بیانی است وهر دو به حروف وکلمات تکیه دارندو پیگیری معانی آیات، گاهی ما را به کشف معجزه ای عددی می رساند! و این مطلب را در قصه اصحاب کهف می یابیم،همه ما می دانیم که اصحاب کهف ۳۰۹ سال در غار ماندند واین مطلب را قرآن تصریح کرده است،الله تعالی می فرماید:{ ‏ وَلَبِثُوا فِي كَهْفِهِمْ ثَلَاثَ مِئَةٍ سِنِينَ وَازْدَادُوا تِسْعاً ‏: ‏ اصحاب كهف مدّت سيصد و نه سال در غارشان ( در حال خواب ) ماندند . ‏[کهف:۲۵]}.

قصه با این فرموده الله تعالی آغازمی شود:{ ‏ أَمْ حَسِبْتَ أَنَّ أَصْحَابَ الْكَهْفِ وَالرَّقِيمِ كَانُوا مِنْ آيَاتِنَا عَجَباً ‏* ‏ إِذْ أَوَى الْفِتْيَةُ إِلَى الْكَهْفِ فَقَالُوا رَبَّنَا آتِنَا مِن لَّدُنكَ رَحْمَةً وَهَيِّئْ لَنَا مِنْ أَمْرِنَا رَشَداً ‏* ‏ فَضَرَبْنَا عَلَى آذَانِهِمْ فِي الْكَهْفِ سِنِينَ عَدَداً ‏* ‏ ثُمَّ بَعَثْنَاهُمْ لِنَعْلَمَ أَيُّ الْحِزْبَيْنِ أَحْصَى لِمَا لَبِثُوا أَمَداً ‏….[کهف/۹-۱۲]}.ترجمه: آيا گمان مي‌بري كه ( خواب چندين ساله ) اصحاب كهف و رقيم ، در ميان عجائب و غرائبِ ( پراكنده در گستره هستيِ ) ما چيز شگفتي است‌ ؟* ‏ ( يادآور شو ) آن گاه را كه اين جوانان به غار پناه بردند و ( رو به درگاه خدا آوردند و ) گفتند : پروردگارا ! ما را از رحمت خود بهره‌مند ، و راه نجاتي برايمان فراهم فرما . ‏* ‏ پس ( دعاي ايشان را برآورديم و پرده‌هاي خواب را ) چندين سال بر گوشهايشان فرو افكنديم ( و در امن و امان به خواب نازشان فرو برديم ) . ‏* ‏ پس از آن ايشان را برانگيختيم ( و بيدارشان كرديم ) تا ببينيم كدام يك از آن دو گروه مدّت ماندن خود را حساب كرده است. ‏ ادامه خواندن اعجاز عددی در قرآن شگفتیهای سوره کهف

اسلامگرايي به شيوه آمريكايي (…آگاه و بيدار باشيد، چشمهايتان را باز كنيد ….شناخت سازمان مسلمانان آزاد عليه تروريست )

اسلامگرايي به شيوه آمريكايي (…آگاه و بيدار باشيد، چشمهايتان را باز كنيد ….شناخت سازمان مسلمانان آزاد عليه تروريست )

الكاتب : صلاح بن عبد الفتاح الخالدي
مترجم : انجمن ” اطعمهم من جوع و آمنهم من خوف ” بيساران

 

« اسلامگراها » به كساني اطلاق مي شود كه مردم را به سوي اسلام دعوت مي كنند و در اين مسير گام برمي دارند، آنها ادعاي جنبش حركتي و تحول گرا را دارند و در آن ، افراد ستودنيي هستند كه هم غم اسلام و مسلمين را دارند ؛ ولي آمريكاي مخرب مي خواهد كه در هر عرصه اي وارد شود و در هه چيز دخالت داشته باشد و كارهاي نيك و درست را با ورودش به فساد و تباهي بكشاند ، به محض اينكه در امور مختلف اصلاح و آباداني وارد مي شود آن را ويران كرده و از بين  مي برد ؛ چه در زمينه هاي فكري، فرهنگي، علمي يا معرفتي و چه در مسايل سياسي يا اقتصادي، كاري يا مديريتي و اداري يا مسايل زيربنايي و بنيادين و اخلاقي باشد .
آمريكا به دنبال اسلام آمريكايي است و مصمم است كه آن را با توصيفات و معيارهاي آمريكاي ویرانگر هماهنگ كند . او مي خواهد كه اسلامگراها به اسلام آمريكايي دعوت كنند و در مسير آن حركت كنند و آن را در بين مردم انتشار داده و ترويج نمايند . پس محصول به دست آمده، همين اسلامگراهاي موافق و همراه با شيوه هاي آمريكايي هستند كه با انسان ها تعامل مي كنند و كالايي هستند كه در كارخانه هاي آمريكايي توليد مي شوند.
سال گذشته وقتي تأسيس سازمان اسلامي در آمريكا پايان يافت آن را «مسلمانان آزاد عليه تروريست» نامگذاري كردند كه اعضاي آن از اسلامگراها ي پيرو آمريكا بودند و حركت اين سازمان اسلامي آمريكايي براي دعوت در داخل و خارج آمريكا آماده مي شد كه تاكنون ۱۳ شاخه از آن در داخل آمريكا ايجاد شده و اولين شاخه ي آن به زودي در مصر آغاز به كار كرده و در آينده اي نزديك در تمام دنيا گسترش پيدا  خواهد كرد و آمريكا در همه ي  امور، آن را حمايت مي كند.
اين سازمان‌ [ ضد ] اسلامي درواقع همان چهره ي اسلام آمريكايی در خارج است كه اعضاي آن ، در كنفرانس جهاني ، آمريكا را به تصوير مي كشند. اين هفته كنفرانس جهاني با هدف دعوت به سوي اسلام و مقابله با تروريست در اسپانيا برگزار شد كه هيأتي از اين سازمان اسلامي در اين كنفرانس شركت كردند و اعضاي آن با عنوان اسلام آمريكايي به بحث و گفتگو پرداختند . . رئيس اين سازمان، فردي به نام كمال نعواش مي باشد كه وكيل دادگستري و فلسطيني الاصل بوده ، وي بزرگ شده ي آمريكاست و از توليدات هماهنگ با تصميمات آمريكايي و برنامه ريزي شده براساس روش هاي آمريكايي است ، كه به قول خودش ، به سوي اسلام آگاهانه ي مسالمت آميز دعوت مي كند تا اين كه بتواند تأييديه ي آمريكايي به دست بياورد. ادامه خواندن اسلامگرايي به شيوه آمريكايي (…آگاه و بيدار باشيد، چشمهايتان را باز كنيد ….شناخت سازمان مسلمانان آزاد عليه تروريست )

اسلام و دموکراسی: باهم یا ضد هم ؟

اسلام و دموکراسی: باهم یا ضد هم ؟

نویسنده: حسن الحسن
مترجم : انجمن « اطعمهم من جوع و آمنهم من خوف » بیساران

 

ما به ناچار باید در مورد موکراسی و ابعاد مجسم آن در جهان اسلام، با نهایت آرامش، بینش و وسعت نظر بحث کنیم. برخی گمان میکنند بحث در مورد بینش دموکراتیک و تعیین میزان ارتباط آن با اسلام، بحثی سفسطهانگیز و بی فایده است. اما این قضاوتی بسیار سطحیست زیرا جریان دموکراسی مقامی جهانی پیدا کرده است تا جایی که غرب، که تمدن و نفوذش بر جهان سلطه یافته، از یک سو آن را به عنوان تنها راه اصلاح زندگی بشر ترویج میدهد و از سوی دیگر، به ترویج و انتشار آن در جهان فرا میخواند و در این راه حتی از زور و تحمیل نیز استفاده میکند، مخصوصاً در جهان اسلام.
معیار سلامت وضعیت اجتماعی، فرهنگی و سیاسی در هریک از کشورهای جهان از نگاه غرب بستگی به تحکیم ارزشهای دموکراتیک در آن کشور داردو علاوهبراین میزان سلامت و رفاه جامعه نیز با گسترهی تغییردموکراسی در آن کشور سنجیده میشود.
غرب براین فرض است که جهان اسلام تا زمانیکه از دموکراسی دور باشد، در معرض بیثباتی و لرزش و تلاطم است و اقتدار دیکتاتوری، چیزی که از نظر غرب منبع تنش و نگرانی دائم برای سایر جهان است، در آن فراگیر خواهد بود و رهایی مسلمانان از کورهی ظلم و ستم و بی عدالتی ممکن نیست، مگر با پیشرفت دموکراسی کشورهایشان.
در دهههای اخیر بیشتر دولتها و گروههای سیاسی در جهان اسلام ادعای دموکراسی دارند و آن را تبیلغ میکنند و براین باورند که تبلیغ و ترویج دموکراسی هدف اصلی آنهاست با وجود تناقضهای عملی یا عقیدتی که در این بینش وجود دارد و در بیشتر موارد هر دو تناقض را میتوان در آن دید.
اهمیت و حساسیت موضوع زمانی روشن میشود که دموکراسی، به عنوان نظریهای شایسته، برآیندهی امت اسلامی تحمیل شود. به همین خاطر ما به ناچار باید به بحث در مورد بینش دموکراتیک بپردازیم و با نهایت آرامش و وسعت نظر ابعاد مجسم آن را در جهان اسلام مشخص کنیم. ادامه خواندن اسلام و دموکراسی: باهم یا ضد هم ؟

اسلام و استفاده از دموکراسی

اسلام و استفاده از دموکراسی

 

نویسنده: حسن الحسن
مترجم : انجمن « اطعمهم من جوع و آمنهم من خوف » بيساران

بعضیها میپرسند مگر نه اینکه اسلام دریچههای علم و معرفت را به روی انسان میگشاید و مگر نه اینکه مسلمانان بسیاری از اکتشافات و دستاوردهای مدنی را از غیر مسلمین میگیرند ، پس چرا با این وجود، دموکراسی را رد میکنند، آیا به مجرد اینکه دموکراسی فقط ابزاریست برای انتخاب، استفاده از آن ممکن نمیشود؟
جواب این است که ؛ بله! اسلام استعدادها و مواهب انسان را آزاد گذاشته تا به بهترین شکل از همهی امکانات هستی که برای آبادانی زمین در آن قرار داده شده است، استفاده کند. انسان آزاد است تا در مدت زمان اقامت خود در زمین از آنچه موجب کمال و رفاه و اطمینان او میشود، بهره بگیرد و بیکمترین شکی، یکی از چیزهایی که موجبات کمال و آسایش انسان را فراهم میکند، بهرهگیری از تجارب دیگران است. نادیده انگاشتن علوم دنیوی و دانشهای محض و سهلانگاری درباب آنها، صحیح نیست ؛ زیرا زندگی مادی بر اساس همین علوم بنا شده است و توجه به این امور، همان کاریست که پیامبر صلی الله علیه و سلم، هنگامی که از فنون فارسها در حفر خندق در اطراف مدینه استفاده کرد، آن را انجام داد و همینطور خلفای راشدین نیز در تدوین دواوین و کارهای دولتی، همین روش را پیش گرفتند و چگونگی آن را از سایر ملل آموختند.
همهی اینها، زیر مجموعهی این حکم عمومیست که امور دنیوی و دستاوردهای مادی را به خود بشر واگذار میکند، چنانکه پیامبر صلی الله علیه و سم میفرماید: ” إن كان أمر دنياكم؛ فشأنكم، وإن كان أمر دينكم؛ فإليَّ”. “امور دنیایتان، مربوط به خودتان است، اما در امور دینی خود، به من مراجعه کنید”.
این غیر از افکار و قوانین تشریعیست که به طور خاص برای درمان امور بشری وضع شدهاند یا احکامی که رابطهی انسان با پروردگارش یا با دیگران را مقرر میکند، این امور در سیطرهی قوانین الهی هستند و از نقطه نظر زندگی دنیوی بررسی نمیشوند، آنجا که خداوند متعال میفرماید: « وما آتاكم الرسول فخذوه وما نهاكم عنه فانتهوا»، « چیزهائی را که پیغمبر برای شما (از احکام الهی) آورده است اجراء کنید، و از چیزهائی که شما را از آن بازداشته است، دست بکشید. از خدا بترسید که خدا عقوبت سختی دارد». (حشر/۷) و همینطور در جای دیگر میفرماید: « وما أرسلنا من رسول إلا ليطاع بإذن الله»، « و هیچ پیغمبری را نفرستاده‌ایم مگر بدین منظور که به فرمان خدا از او اطاعت شود». (نسا/۶۴) در فهم حکم و استنباط از آن به وحی اکتفا میشود و تنها از آن کمک گرفته میشود. خداوند متعال میفرماید: « وما كان لمؤمن ولا مؤمنة إذا قضى الله ورسوله أمراً أن يكون لهم الخيرة من أمرهم»، « هیچ مرد و زن مؤمنی، در کاری که خدا و پیغمبرش داوری کرده باشند (و آن را مقرّر نموده باشند) اختیاری از خود در آن ندارند (و اراده‌ی ایشان باید تابع اراده‌ی خدا و رسول باشد)». (احزاب/۳۶)و همچنین میفرماید: « ممن يطع الرسول فقد أطاع الله»، « هر که از پیغمبر اطاعت کند، در حقیقت از خدا اطاعت کرده است (چرا که پیغمبر جز به چیزی دستور نمی‌دهد که خدا بدان دستور داده باشد، و جز از چیزی نهی نمی‌کند که خدا از آن نهی کرده باشد)». (نسا/۸۰) ادامه خواندن اسلام و استفاده از دموکراسی

زندانی شماره ۶۵۰ دیکتاتوری سکولاریسم : خانم دکتر عافیه صدیقی (نمونه ای از تحقیر زن در کشورهای غربیدموکراسیته)

زندانی شماره ۶۵۰ دیکتاتوری سکولاریسم : خانم دکتر عافیه صدیقی
(نمونه ای از تحقیر زن در کشورهای غربیدموکراسیته)

 

به قلم:دکتر محمد غوری
ترجمه: م . ع . ابراهیمی

 

ارائه دهنده : مسعود سنندجی
بسم الله الرحمن الرحیم
الحمد لله والصلاة والسلام على رسول الله وبعد..
فریادهایش گوش زندانبانها را میخراشید، اما آنها کسانی نبودند که دلهایشان هنگام شنیدن آه و ناله و فریاد، نرم شود،آنها آنقدر از این امور دیده بودند که دیگر برایشان اهمیتی نداشت و قلوبشان مانند سنگ سخت شده بود و بلکه سختتر از سنگ.
این زندان مخصوص مردان بود و در آن هیچ زنی نبود غیر از این زن بیچاره که سرنوشت، او را به این مکان وحشتناک کشانده بود.هنگامی که مجبور به استفاده از حمام میشد هیچ چارهای نداشت مگر حمامهایی که دیگران استفاده میکردند که همه ی آنها نیز مرد بودند، وحمامهای زندانها –همانطور که همه میدانند-درب ندارند.و زندانبانها در خوشگذارنیهای شبانهشان هرکاری که بیبندوبارترین افراد به فکرشان برسد،با او میکردند.او هنگامی که با خود تنها میشد از خود میپرسید:”من چه کردهام که شایسته چنین بلاهایی هستم که بر سرم میآید؟!”
خانم دکتر عافیه صدیقی،جوانیاش را در آمریکا برای کسب علم، و در دانشگاه ماساچوست گذراند تا اینکه به عنوان پزشک متخصص در علم اعصاب، که تخصص نادری است،فارغ التحصیل شد، سپس به وطنش پاکستان بازگشت تا به کشورش خدمت کند و در کم کردن دردهای ملت بدبخت پاکستان سهمی داشته باشد،ملتی که بلاهاپش ت سرهم ازسوی حکام نظامی ومدنی اش چه منتصبین وچه منتخبینشان،برسرشان میبارید.چرا که ملت پاکستان، آخرین چیزی است که حکامش به آن فکرمیکنند.
دکتر عافیه صدیقی زندگی آرامی را همراه خانواده و شغلش میگذراند. او ازدواج کرد و البته ازدواجش زیاد طول نکشید؛ همسرش دکتر امجد بعد از اینکه سه فرزند از او به دنیا آورده بود،او را طلاق داد و این کودکان، نزد مادرشان باقی ماندند. در یکی از روزهای تابستان]۲۰۰۳میلادی[ خانم دکتر از شهر راولبندی که محل کارش بود،برای دیدار مادر و خواهرش به شهرکراچی رفت،و بعد از پایان دیدار، از خانه مادرش خارج شد و یک تاکسی او را سوارکرد تا به ایستگاه قطار برساند،اما او هرگز به آنجا نرسید و هیچکس حتی خانوادهاش از او خبری پیدا نکردند،او به همراه سه فرزندش که بزرگترینشان چهار سال سن داشت وکوچکترینشان بیشتراز یک ماه عمر نداشت،گم شدند و هنگامی که خانوادهاش خواستندکه در مورد او تحقیق کنند، ازاین کار منع شدند؛ اداره اطلاعات و امنیت پاکستان با مادر  وخواهرش-که آن دو نیز پزشک بودند-تماس گرفت و از آنها خواست که سکوت کنند.و بعد از مدتـی که مـادر بریـافتن سرنوشت دختر ونوههایش اصرارداشت،وزیرکشور وقت که فیصل صالح حیات بود با او تماس گرفت و به او وعده داد که دختر و سه فرزندش به زودی بازمیگردند، اما آنها هرگزبازنگشتند.پنج سال گذشت و هیچ کس از آن زن خبری نداشت جز شایعاتی که درباره زنی مجهول الهویه گفته میشد که زندگی سختی را در زندان “بگرام” در افغانستان میگذراند، و به فکر هیچکس خطور نکرد که این زندانی زن بدبخت، همان دکتر عافیه صدیقی باشد. ادامه خواندن زندانی شماره ۶۵۰ دیکتاتوری سکولاریسم : خانم دکتر عافیه صدیقی (نمونه ای از تحقیر زن در کشورهای غربیدموکراسیته)

آيا حضرت سليمان تروريست بود؟

آيا حضرت سليمان تروريست بود؟

ارائه دهنده : مجاهد ژاورود

الحمدالله و الصلاة والسلام علي رسول الله

در جنوبي ترين نقطه جزيره ، در سرزمين يمن ، مملكتي با امنيت و آرامي بود كه خداوند نعمتهاي فراوان و خوشي هاي سرشاري نصيبش كرده بود. مردم آن سرزمين تحت رهبري «دموكراسي» زندگي آرامي مي گذارندند. رياستشان را ملكه اي عاقل و هوشيار به عهده داشت كه مردمشان از آن راضي بودند. در اين هنگام ، او ناخداي كشتيشان بود. . .. . . .

آنجا مملكت سبا بود كه بلقيس بر آن حكم مي راند ، بلقيسي كه خداوند درباره اش مي فرمايد:

{او تيت من كل شي ء ولها عرش عظيم}

«همه چير بدو داده شده است، و تخت بزرگي دارد»

اين ملكه – بدون وارد شدن در تفاصيل انتصابش و رابطه اش با جن از طرف يكي از اجدادش – اصلا امري را بطور قطعي بدون مشورت اعضاي مجلس ملي انجام نمي داد ، چنانكه خداوند مي فرمايد:

{ما كنت قاطعة امراُ حتي تشهدون}

« من هيچ كار مهمي را بدون حضور و نظر شما انجام نداده ام و فيصله نبخشيده ام » ‌

در حاليكه نزد قوم و مردمش محبوب و بسيار دوست داشتني بود و امورشان را به او سپرده بودند و به خاطر رجعان عقل و نيك رايي و خردمنديش به او اطمينان داشتند. و اينرا خداوند بيان مي دارد:

{ و الامر اِليك فانظري ماذا تاُمرين}

« فرمان ، فرمان توست بنگر كه چه فرمان مي دهي» ادامه خواندن آيا حضرت سليمان تروريست بود؟

کشورهای سکولار و مدرن اروپائی از ممنوعیت نقاب تا قانونی کردن ازدواج با حیوانات و همجنس بازی

کشورهای سکولار و مدرن اروپائی از ممنوعیت نقاب تا قانونی کردن ازدواج با حیوانات و همجنس بازی

 

به قلم: مسعود سنه ای

دین سکولاریسم در طول تاریخ سعی نموده است که قوانین شریعت الله را به بهانه های مختلف در زندگی اجتماعی انسانها به حاشیه رانده و درنهایت حذف نماید. برای دین سکولاریسم و تمام مذاهب مختلف آن (چون لیبرالیسم، کومونیسم، سوسیال  دموکراسی و…) حقوق بشر یعنی حقوق برای سکولاریستها و بس. بشر یعنی سکولاریستها.

دیوان حقوق بشر اروپا قانون بلژیک درباره ممنوعیت استفاده از نقاب و برقع را تأیید کرد! درست در همین زمان پارلمان آلمان ازدواج همجنس بازان را در این کشور به صورت قانونی تصویب کرد.تأیید این قانون علیه مسلمانان تنها دو مفهوم را به اذهان متبادر می کند:

یا این دیوانِ حقوق بشر، مسلمانان را بشر محسوب نمی کند یا حقوقی برای مسلمانان قائل نیست. این در حالیست که همجنس بازان با آزادی کامل و کسانی که با حیوانات ازدواج می کنند در سایه ی حمایت قانونی به کارهای پلیدانه ی خود مشغول هستند.

سکولاریستهای جهانی به ظاهر مدرن با شمایلی که شیطان پرستان و دیگر نحله های فکری منحرف برای خود درست می کنند که در آن از قاموس انسانی خارج می شوند مشکلی ندارد چرا که همه ی آنان در قانون حقوق بشر حقی دارند اما تنها کسانی که حق ندارند به مبادی دینی خود عمل کنند شریعتهای آسمانی و بخصوص مسلمانان هستند!!

دین سکولاریسم  با تمام مذاهب چپ و لیبرال آن امتحان خود را پس داده است و مسلمین باید در برابر آن، که از طرف منافقین داخلی نیز حمایت می شود، به سمت وحدت و یکپارچگی به پیش روند و دست از تفرق و جنگ مذهبی بر دارند .

 

 

حکومت سکولار سوسیالیست چین و اردوگاههای کار اجباری برای مسلمین

حکومت سکولار سوسیالیست چین و اردوگاههای کار اجباری برای مسلمین

ارائه دهنده: ابوعبدالله جاف جوانرو

مسلمین ترکستان شرقی از زمان تشکیل حکومت سکولار سوسیالیست چین توسط مائو تسه تونگ شاهد جنایات بی شماری بوده اند . علاوه بر محدویتهای خشن در برابر امور عبادی جوانان در مساجد، تبلیغ دین، نماز ، روزه و سایر عبادات شخصی مسلمین ، مسلمین ترکستان شرقی  از دهه ۱۹۵۰ و در اوج قدرت مائو تسه تونگ شاهد پدیده ای تحت عنوان کار اجباری در اردوگاههای  نیمه علنی  بوده اند .

مسلمین به بهانه های واهی چون روزه داری، شرکت مداوم در نمازهای جماعت و جمعه، عقد ازدواج به شیوه ی شرعی ، شرکت در کلاسهای قرائت قرآن و… به این اردوگاهها روانه می گردند .  اخیرا مشاهده نمودیم که در یکی گزارش های وزارت امورخارجه  کشور سکولار آمریکا از وجود ۳۴۰ اردوگاه کار اجباری فعال در چین یاد شده بود.بنابرگزارش های مطبوعات درچین سال هاست که نظام اردوگاه های کار اجباری وجود دارد که همچنان به کارخود ادامه می دهند. در این گزارشات به وادارشدن مسلمانانِ “ایغور” به کاراجباری به نفع برخی ازمقامات مسئول چینی اشاره می کند.

حکومت سکولار سوسیالیست چین پدر خوانده ی سوسیالیستهای سرزمین ماست که ادعای آزادی و برابری و حقوق بشر و… آنها گوش جهانیان را کر  نموده است . سوسیالیستها همان موجوداتی هستند که در اتحاد جماهیر شوروی، کامبوج، کره ی شمالی و چین آزمایش خود را پس داده اند و انتقادات آنها از سکولاریستهای سرمایه دار نباید باعث فریب مسلمین گردد . اگر جنایتکاران سکولار لیبرالی چون آمریکا، انگلیس، فرانسه ، ایتالیاو.. باعث اینهمه مصیبت برای مسلمین شده اند بدون شک سکولار سوسیالیستها جنایتکار تر و درنده تر از آنها هستند .

بخشی از جنایات ارتش سکولار میانمار در خاطرات وحشتناک دو خواهر مسلمان

بخشی از جنایات ارتش سکولار میانمار در خاطرات وحشتناک دو خواهر مسلمان

ارائه دهنده: محمد بانه ای

روزنامه “الموند” چاپ اسپانیا در گزارشی آخرین تحولات مناطق مسلمان نشین میانمار، وضعیت پناهندگی و همچنین حمله ارتش میانمار به شهروندان بی دفاع مسلمان را مورد بررسی قرار داد.در این گزارش به اظهارات دو تن از خواهرانمان به نام های “حسینه” و “طیبا بیقان” که توانسته اند از وحشی گری های بودائیان میانمار فرار کنند استناد شده است:

“حسینه” در گفتگو با “الموند” گفت: نظامیان میانماری با حمله به مسلمانان آنها را در یک مکان جمع کرده و مجبور به درآوردن لباسهایشان نمودند سپس آن را بر روی زمین نشانده و بعد همه آنها را تیرباران کردند کسانی را هم که از اعدام جان سالم به در بردند سر بریدند.

او شاهد مرگ همسر و سه فرزند خود بود  “حسینه” در حالی که اشک از چشمانش جاری بود گفت: سربازان بعد از کشتن افراد، اجساد را روی هم گذاشته و با ریختن نفت روی جنازه ها، آنها را آتش زدند. در این هنگام پسر ۸ ساله من به سوی جنازه ها دوید در حالی که فریاد می زد: بابا، بابا، در این حال یکی از سربازان او را گرفته و به داخل آتش انداخت و من خودم شاهد زنده زنده سوختن پسرم بودم.

“حسینه” در ادامه توضیح داد که: در آن روز من که اسیر شده بودم را وارد روستای “دار جی” کردند حدود ۸۰۰ نفر از نظامیان و نیروهای امنیتی و شبه نظامیان محلی را مشاهده کردم که این روستا را به محاصره خود درآورده بودند طوری که هیچ راه فراری نداشت.

حسینه افزود: نظامیانِ بودائی ما را به دوسته تقسیم کردند: دسته اول مردها و دسته دوم زنان و کودکان. در این هنگام مردان را مجبور کردند که سرهای خود را در داخل ظرفایی که پر از آب بود فرو ببرند، سربازان آنها را تهدید می کردند هر کس از دستورات آنها سرپیچی کند را خواهند کشت، و بلافاصله بعد از فرو بردن سرهایشان داخل آب به روی آنها آتش گشوده و همه آنها را به قتل رساندند.

وی اضافه کرد: نظامیان جنازه ها را به پنج قسمت تقسیم کرده و روی هم گذاشتند، سپس جنازه ها را آتش زدند طوری که از دود شدید آنها احساس خفگی به ما دست داد. سربازان بعد از به آتش کشیدن روستا و قتل عام مردان و جوانان، به سرعت روستا را ترک کردند و زنان و دختران را در وسط این صحنه ی وحشتناک که مردان و پسرانشان غرق در شعله های آتش بودند را ترک کردند. ادامه خواندن بخشی از جنایات ارتش سکولار میانمار در خاطرات وحشتناک دو خواهر مسلمان