تقسیم جهان اسلام از (سایکس بیکو) به (امریکا بیکو)

تقسیم جهان اسلام از (سایکس بیکو) به (امریکا بیکو)

ارائه دهنده: نذیر احمد  کندزی افغان سایکس بیکو” همان توافق شوم و سری است که انگلیس و فرانسه در میان خود ‏برای تقسیم جهان اسلام به آن دست یافتند. این توافق بعد از آن صورت گرفت که ‏بریتانیا شریف حسین و فرزندانش را به انقلاب برای بر اندازی خلافت اسلامی ‏‏(عثمانی) تشویق و یاری کرد و به آنها وعدهء حاکمیت کشور پادشاهی عربستان ‏‏(سعودی فعلی) را داد.‏
انگلیس نه تنها که برای تقسیم جهان اسلام میان خود و فرانسه اکتفاء نکرد، بلکه در ‏عین زمان تمام تلاش خود را برای زمینه سازی اقامهء دولت صهیونیستی بکار برد. و ‏این شعار را سر لوحهء تلاشهای خود قرار داد: ما میخواهیم سر زمینی را از صاحبان ‏اصلی اش بگیریم و به ملتی که وطن ندارد بدهیم. تقسیم جهان اسلام، بويژه ‏کشورهای عربی با آغاز سرکوب و نکبت ملت فلسطین همراه بود.‏
هدف بریتانیا از تقسیم جهان اسلام تنها بسط سیطره و نفوذ آن بر این کشور ها ‏نبود، بلکه این نقشه ای بود برای تقسیم و جدایی ابدی جهان اسلام و محدد بودن ‏مرز های کشور های عربی و اسلامی.‏
با وجود تلاش و سر کشی بعضی از حکام اسلامی از این تقسیمات و ایجاد بدیلی ‏برای آن، جهان اسلام و کشور های عربی تا حال اسیر این تقسیمات است و این ‏تلاشها بجایی نرسیده است.‏
بریتانیا نه تنها به جدایی و تقسیم جهان اسلام حریص است، بلکه بسیار تلاش ‏میکند، تا جهان عرب ارتباطی با سایر کشور های اسلامی نداشته باشد. همهء ‏توطئه ها بر این امر استوار است که؛ در جهان قضایای با هم متفاوت و مشکلاتی از ‏هم جداست. مشکلات که دامنگیر جهان عرب است و مشکلاتی که جهان اسلام ‏بدان مواجه است. و این مشکلات ها با هم هیچ ارتباط تاریخی، تمدنی و دینی ‏ندارند. گویا اینکه هیچ ارتباط برادرانه ای میان مسلمان عربی، ترکی، فلسطینی، ‏ایرانی، پاکستانی، افغانی و.. وجود ندارد؟
در اثر این توطئه های خائنانه و شیطانی انگلیس رشته های ارتباط میان جهان اسلام ‏قطع شد و هر کدام بحیث کشور های کوچک، ضعیف و مستقل با دشمن معامله ‏میکنند و در رابطه با کشور اسلامی دیگری بی تفاوت هستند، گویا اینکه این ملتها از ‏هم جدا اند… حالت امروزی جهان اسلام و کشور های اسلامی قابل تأسف است.‏
ادامه خواندن تقسیم جهان اسلام از (سایکس بیکو) به (امریکا بیکو)

نقش مخرب “ایدئولوژیهای سکولاریستی” در ایجاد چند دستگی و “از خودبیگانگی هورامیها” و رواج “آگاهی کاذب در میان آنها”

نقش مخرب “ایدئولوژیهای سکولاریستی” در ایجاد چند دستگی و “از خودبیگانگی هورامیها” و رواج “آگاهی کاذب در میان آنها”

به قلم : عبدالصمد ژاورودی

من فکر می‌کنم که باید بین “مرزهای سیاسی” و “مرزهای فرهنگی”، تفاوت قائل شویم. این میهن مشترک فرهنگی، میراث نیاکان سرفراز مسلمان ماست. بحث در این نیست که فلان قهرمان، عرب است یا هورامی و فارس و ترک و هندی و….، بلکه مهم اینست که ما هورامیها- به‌عنوان میراث‌خواران این گذشتۀ فرهنگی اسلامی  – برای غنا و گسترش این میهن مشترک فرهنگی چه کاری کرده و می‌کنیم؟

در همۀ هجوم‌ها و حمله‌ها و ویرانی‌ها، دین اسلام “شیرازه”‌ای بود که توانست هستی تاریخی و فرهنگی ما (هورامیها، سورانها ، شکاکها ، عربها و…) را حفظ و پایدار نگهدارد. تاریخ  هورامان نشان می‌دهد که در تمام این قرن‌های آشوب و آشفتگی، عقاید دینی  چگونه توانسته است هویّت شخصیتی و تاریخی ما را از گذشته به آینده منتقل کند. از این رو ، عقاید دینی، منبع بسیار ارزشمندی برای درک رویدادها و حوادث تاریخی سرزمین ما است.

ارزشـیابی فرهنگی و تاریخی در آثار بزرگان ما در هورامان ، جای ویژه‌ای دارد، از جمله ارزیابیه‌های راهگشای آنها در بارۀ تاریخ و فرهنگ ما  همه زیر نام اسلام و ایران عرضه می گردد، می‌خواهیم بدانیم که مقصود آنها از کلمۀ ایران، تنها و تنها محدود به جغرافیای ایران امروزی اسـت یا خیر؟ و اگر چنین اسـت سـرنوشـت این میراث بزرگ فرهنگی با تقسـیمات جغرافیایی کنونی را چگونه ارزیابی می‌نمایند؟

ما (هورامیها ، شکاکها ، سورانها ، فارسها ،لرها،مازنیها،گیلکها، بندریها ،افغان‌ها، تاجیک‌ها و …) در زمان باستان دارای یک زبان و یک گذشتۀ مشترک تاریخی و فرهنگی هستیم. این زبان و گذشتۀ مشترک تاریخی و فرهنگی مانند رود زلالی است که هر کس می‌تواند به قدر توان و بضاعت خویش از آن، آب بردارد و سیراب شود از طرف دیگر، من فکر می‌کنم که باید بین “مرزهای سیاسی” و “مرزهای فرهنگی” تفاوت قائل شویم. مرزهای سیاسی در طول زمان و از طریق جنگ‌ها یا حملات و هجوم‌ها، کم یا زیاد شده و می‌شوند و یا اساساً تازه “ایجاد” می‌شوند، امّا مرزهای دینی و فرهنگی، مسئله‌ای است تاریخی و درازمدت که با جغرافیای جان و روح و هستی معنوی ملّت‌ها بوجود می‌آیند و حتّی در کشاکش جنگ‌ها و هجوم‌های سیاسی – نظامی پایدار می‌مانند. ادامه خواندن نقش مخرب “ایدئولوژیهای سکولاریستی” در ایجاد چند دستگی و “از خودبیگانگی هورامیها” و رواج “آگاهی کاذب در میان آنها”

حل ۱۰ سال مشکل قحطی و گرسنگی جهان با هزینه ی جنگ آمریکای سکولار در عراق و افغانستان

حل ۱۰ سال مشکل قحطی  و گرسنگی جهان با هزینه ی جنگ آمریکای سکولار در عراق و افغانستان

ارائه دهنده: سید مراد. م

زمانی که سکولاریستها تنها با زبان اسلحه با مسلمین گفتگو می کنن تا زمانی که این مسلمین را از مفاهیم ۴ گانه ی دین خود منصرف کنن . وَلَا يَزَالُونَ يُقَاتِلُونَكُمْ حَتَّى يَرُدُّوكُمْ عَنْ دِينِكُمْ إِنِ اسْتَطَاعُوا (بقره/۲۱۷) یعنی تا زمانی که مسلمین دست از قدرت و حکومت و دست از قانون شریعت الله و اطاعت کردن از چنین حکومت و قانونی بردارند و معیار پاداش و مجازات هم بر اساس قوانین دین اسلام نباشد  و هم حکومت و هم قانون و هم اطاعت کردن و هم مجازات کردن و پاداش دادن بر اساس دین سکولاریسم باشد اینها به جنگ خود ادامه می دهند .

این کفار سکولار به هیچ چیزی غیر از این راضی نیستند و تا رسیدن به این هدف جنگ را بر مسلمین تحمیل می کنن هر چند که متحمل میلیاردها دلار ضرر هم شوند و یا باعث کشتار میلیونها انسان در این سرزمینها و سایر جهان شوند . طبق آمار رسمی حکومت سکولار آمریکا

۱/۳۵۰/۰۰۰/۰۰۰/۰۰۰ دلار برای جنگ  در عراق و افغانستان خرج کرده، این پول به قدری زیاد است که می شد با آن مشکل قحطی و گرسنگی در جهان را برای ۱۰ سال حل کرد! . این تنها آمار هزینه های جنگ در این دو کشور است حالا اگر هزینه های جنگ در پاکستان و صومالی و سوریه و مصر و الجزایر و لیبی و غیره به آن افزوده شود بهتر می توان چهره ی این درنده خو را مشاهده کرد.

این چهره ی واقعی آمریکای سکولار است که سکولار زده ها تمایلی به معرفی آن ندارند و میل ندارند مسلمین چهره ی واقعی ، دیکتاتور، بی رحم، جنایتکار و خونریز آن را که پشت شعارهای دموکراسی و آزادی و جامعه ی مدنی پنهان کرده ببینند.

 

ایالات متحده  دلار برای جنگ در عراق و افغانستان خرج کرده، این پول به قدری زیاد است که میشد با آن مشکل قحطی و گرسنگی در جهان را برای ۱۰ سال حل کرد!

 

حکومت سکولار اتریش حجاب برای معلمین را مخالف اصول سکولاریسم دانست و آن را ممنوع کرد

حکومت سکولار اتریش حجاب برای معلمین را مخالف اصول سکولاریسم دانست و آن را ممنوع کرد

ارائه دهنده: محسن اربابی

دین سکولاریسم در حالی به همجنس بازها حق ازدواج می دهد و درحالی به ازدواج با حیوانات شناسنامه صادر می کند ، و در حالی اجازه می دهد اشخاص به صورت لخت در جامعه حضور داشته باشند و… اما اگر توانش را داشته باشند اجازه نمی دهند هیچ نماد اسلامی در جامعه اجراء شود حتی اگر مسأله ای شخصی چون حجاب باشد .

وزیر آموزش اتریش امروز (۴ دی ۹۶) در گفتگو با روزنامه محلی «کوریر» با تاکید بر مفهوم سکولاریسم گفت: معلمان نباید در مدارس این کشور حجاب داشته باشند.

این همان چیزی است که سکولاریستهای محلی و سکولارزده ها می خواهند بر ملت مسلمان ما تحمیلش کنند . آنهم تحت شعارهای دروغین دموکراسی و آزادی و جامعه مدنی و… و با پشتیبانی کفار سکولار جهانی .

جاهلیت غرب سکولار و توحشی نوین تحت عنوان صندوق خلاصی از نوزادان

جاهلیت  غرب سکولار و توحشی نوین تحت عنوان صندوق خلاصی از نوزادان

ارائه دهنده: علیرضا مرادی

آیا میدانستید در غرب سکولارجعبه ای به اسم “صندوق خلاصی از نوزادان” وجود دارد که مادران  به راحتی می‌توانند خود را از نگهداری فرزندان خلاص کنند ؟ همانطور که در کشورهای سکولاریست غربی به آسانی میتوانید زباله های خود را در درون سطل زباله بیندازید به همین سهولت نیز این امکان برای شما فراهم است که از شر نوزادانتان خلاص شوید.

در خیابان های آمریکا و ایتالیا و آلمان و بسیاری دیگر از کشورهای سکولار اروپایی جعبه ها و صندوق هایی مختص به کودکان نامرغوب یا ناپسند والدین تعبیه شده است. که کودکان رها شده که طبیعتا اکثریت آنها نتیجه روابط نامشروع و قبیح غربیان سکولار است و مادر بعد از وضع حمل قصد نگهداری کودک را ندارد، نوزادش را در داخل این صندوق ها میگذارد تا شاید کلیسا یا مرکزی خیریه یا سازمانی که مسئول نگهداری کودکان بی سرپرست است نوزاد را تحت حمایت خود قرار دهد،

 

این صندوق ها که در کشورهای سکولار  اروپایی از قرون وسطی موجود بوده است، اما بدلیل نامناسب بودن صندوق های قدیمی در سالیان گذشته اکثر نوزادان یا از شدت سرما هلاک شده بودن و در حالت هایی بمراتب بدتر خوراک حیوانات وحشی و سگان می شدند،

کشورهای سکولاریستی آمریکا و آلمان و هلند به ترتیب سه کشوری هستند که بیشترین تعداد صندوق های “خلاصی از نوزادان” را دارا می باشند، که تنها در ولایت ایندایانای آمریکا بیش از ۲۰۰۰ صندوق ” خلاصی از نوزادان” وجود دارد که بطور میانگین روزانه ۳۷۰ کودک در این صندوق ها یافت می شود.

 

و جالب است بدانید که هر ساله در آمریکا ی سکولار چهارصد هزار کودک نامشروع متولد می شود که ۴۰% از آنها هرگز پدر و مادر خود را نمی شناسند، یا به صندوق های خلاصی از نوزادان سپرده می شوند و یا به خانواده هایی که صاحب فرزند نمی شوند فروخته می شوند

…………………….

 

منبع: روزنامه تلگراف

کافیست کلمات کلیدی baby hatch یا baby box را سرچ بفرمایید

سکولاریسم و جایگاه آن در دین و در میان مردم مسلمان منطقه

سکولاریسم و جایگاه آن در دین و در میان مردم مسلمان منطقه

به قلم : ابوسلیمان هورامی

زمانی که اندک اندک علمای دین فاسد شدند و در اختیار حکام ظالم قرار گرفتند دیکتاتوری وحشتناکی را به وجود آوردند که در آن صدای علمای مخلص متعهد و ستمدیدگان سرگردان را در نطفه خفه نمودند و در جامعه برای خود طبقات مادی و معنوی ویژه ای را که در ساسانیان و مسیحیت و دیگر ادیان متروک وجود داشت زنده گرداندند. در این میان مردمان ستمدیده آرام آرام از آن ها فاصله گرفتند تا در نهایت بعضی از آن ها توانستند با هدایت الهی و سپس راهنمایی علمای صادق مردمی دوباره به اصل دین برگردند. اما عده ی کثیری از آن ها به اهل بدعت و یا اهل رده و مرتدین پیوسته و فریب تبلیغات مزدورانه ی آنان را خورده و با دست خود در دنیا و آخرت خود را بدبخت و بیچاره نمودند.

این جریان و فرمول شوم تا زمان تشکیل جامعه ای اسلامی مطابق قرآن و سنت صحیح بر فهم سلف صالح ادامه خواهد داشت در نتیجه عصر ما نیز از این جریان شوم بی نصیب نمانده و موج پلید آن به صورتی فجیع چهره ی پلیدش را نمایان ساخته است. با این تفاوت که این موج منحرف فاسد در گذشته در قالب غلات شیعه ، مزدکیت ، مانویت ، زرتشتی گری و… به صحنه می آمد و امروزه در قالب کثیف سکولاریسم. اما در هر صورت هدف همه یکی است و آن هم مبارزه و جنگ با اجرایی شدن احکام و قوانین اسلام در جامعه.

سکولاریسم ملت کرد را عقیم کرد و تمام زحماتش را بر باد داد ملت کرد هرگز از لحاظ اسلحه بر دشمنانش برتری نداشته بلکه برتریش در فرهنگ و ایمانش نهفته بود که سکولاریسم با هدف قرار دادن آن ایمان مردم و فرهنگ پویایشان را کشت و آن را قربانی اهداف شیطانی دشمنانش نمود. در این وضعیت کرد با چیزی به جنگ دشمنانش رفت که دشمنانش هزاران بار از وی بهتر و برتر بودند. و نتیجه هم مشخص و معلوم. ادامه خواندن سکولاریسم و جایگاه آن در دین و در میان مردم مسلمان منطقه

دین سکولاریسم و ادعای دروغین آزادی اندیشه و بیان و احترام به رای مخالف

دین سکولاریسم و ادعای دروغین آزادی اندیشه و بیان و احترام به رای مخالف

ارائه دهنده :  عبدالرحیم هورامی[دانشجوی عمران ]

یکی از ادعاهای همیشگی سکولارها(افرادی که از احکام دین فاصله گرفته اند) این است که دینداری باعث نوعی فاشیسم میشود و باعث سرکوب اندیشه های مخالفین میگردد. البته دروغ بودن این سخن را هر کس با اسلام آشنایی داشته باشد، میتواند بفهمد. اسلام نه تنها با نظر مخالف دشمنی ندارد، بلکه از آن استقبال میکند، …اسلام، از مخالفین دعوت میکند که بیایند و با علمای اسلام به مناظره بپردازند. در واقع این مخالفین هستند که جرأت مناظره ندارند، کشیشهای مسیحی، موبدهای زرتشتی و … حاضر به برگزاری چنین مناظراتی با علمای اسلام، نیستند. اسلام به هر کسی حق میدهد که در این دنیا اندیشۀ خودش را داشته باشد، ولی آنچه اسلام مانع از آن میشود، این است که نامسلمانان به میان عوام بروند و عوام را با استدلالات خودشان بفریبند. این کاری است که تبشیرگران مسیحیت و تبلیغگران سکولاریسم به واقع انجام میدهند، یعنی با افراد ناآگاه ساعتها بحث میکنند ولی با افراد آگاه حاضر به بحث نیستند و این همان چیزی است که اسلام با آن مبارزه میکند، یعنی نشر سفسطه های خودشان بین افراد عوام و ناآگاه که دانش کافی برای پاسخ به شبهات آنها را ندارند.

پس اسلام به هیچوجه فاشیسم و سرکوب مخالف را تجویز نکرده است، بلکه برعکس آنرا محکوم میکند، به شرط اینکه فرد مخالف نظراتش را در مناظراتی با حضور علمای اسلام مطرح کند تا اگر سفسطه کرد دانشمندان اسلام بتوانند پاسخشان را بدهند. با گشت و گذاری درسایتها وکانالهای ماهواره ای  میتوانید کوهی از عوامفریبیهای نامسلمانان را که به خورد جوانان میدهند، ملاحظه کنید.

حال که پوچ بودن ادعای سکولاریسم اقلاً در مورد اسلام به اثبات رسید، نوبت به خود سکولاریسم میرسد تا در بوتۀ آزمایش قرار بگیرد و میزان تحمل مخالف را از سوی خودش نشان بدهد. آیا شما تا به حال سکولارها را دیده اید؟ آیا احساس میکنید آنها قادر به تحمّل مخالفین خویش هستند؟ بنده به عنوان کسی که ساعتها با سکولارها بحث کرده ام، میگویم که آنها نه تنها به مخالفین، بلکه حتی به مقدّسات مخالفینشان هم احترام نمیگذارند. لازمۀ هر بحث این است که اقلاً در حین بحث انسان به نظرات مخالفینش احترام بگذارد، به او توهین نکند، او را تهی مغز نخواند و از همه بالاتر به مقدّساتش احترام بگذارد. مثلاً اگر ما با یک نامسلمان بحث کنیم و او به پیامبری اعتقاد داشته باشد که از دید ما پیامبر واقعی نیست، لازمۀ بحث و گفتگو و حتی معاشرتهای عادی با او، این است که ما به پیامبر او توهین نکنیم، حتی اگر از دید ما پیامبر نباشد. اسلام به عنوان یک مکتب متعالی این امر را بر ما واجب میداند و ما را حتی از فحاشی به بتهای کفّار منع میفرماید(انعام:۱۰۸) و ما را از تمسخر گروههای دیگر بازمیدارد(حجرات:۱۱) و از این بالاتر از ما میخواهد که در بحث با مخالفین امنیت بحث را برای مخالف به وجود بیاوریم و بعد از اتمام بحث نیز با امنیت مخالف را به جایی که از آن آمده است، بازگردانیم(توبه:۶). اسلام، این دین جاودانه که برخی آنرا متعلّق به ۱۴۰۰ سال پیش و اعراب بیابانگرد میدانند، با این اندیشۀ مترقی با مخالفین روبرو میشود، ولی سکولاریسم که خود را یک اندیشۀ مدرن میداند(هر چند اینطور نیست و اندیشه های مذهبگریز همواره در طول تاریخ وجود داشتند)، قادر به تحمل مخالفینش نیست و به مقدّسات مخالفینش دشنام میدهد. سکولارها، در بحث و گفتگو، در زندگی روزمرّه و در کتابها و مقالاتشان به مقدّسات مؤمنین فحاشی میکنند. ادامه خواندن دین سکولاریسم و ادعای دروغین آزادی اندیشه و بیان و احترام به رای مخالف

بررسي مختصرشعار اعلان جنگ سكولاريستهاي جهاني به رهبري آمريكا عليه تروريسم

بررسي مختصرشعار اعلان  جنگ سكولاريستهاي جهاني به رهبري آمريكا عليه تروريسم

ارائه دهنده : احسان هورامي ( دانشجوي علوم سياسي )

رئیس جمهور سابق آمریکا، جورج بوش، برای اولین بار پس از عملياتهاي یازدهم سپتامبر ۲۰۰۱ جنگ علیه تروریسم را- بدون مشخص کردن ماهیت آن- اعلام نمود، سپس آن را “جنگ مقدس صلیبی” نامید و در پی این اعلام و ادعا افغانستان و سپس عراق توسط آمریکاي سكولار  اشغال شد.

اما در خلال این حوادث مدارک و شواهد آمریکایی مشخص کردند که مراد بوش و سایر دولت‎مردان سكولار آمریکایی از “تروریزم”، دین اسلام بوده است؛ خصوصاً اسلامی که با نوآوری‎های آمریکایی و سکولار غرب و ارزش‏های سكولاريستي  غربی سر ناسازگاری داشته باشد.
” فوکو یاما”، فیلسوف سكولار و معروف آمریکایی در شماره سالانه “نیوز ویک”( تاریخ ۲۰۰۱ م. فوریه ۲۰۰۲) می نویسد: «بدون تردید نبرد کنونی جنگ علیه تروریسم نیست، بلکه علیه عقاید اصولی و بنیادی اسلامی است که با نوآوری غربی و دولت سکولار در تقابل قرار دارد. این تفکر اصول‎گرایی خطری بزرگتر از کمونیست است که دنیا را تهدید می کند. هدف اصلی این جنگ نیز به راه انداختن یک جنگ داخلی در اسلام است تا بدین وسیله مسلمانان را به سوی پذیرش تجددگرایی غربی، سکولاریسم و قانون مسیحی؛ «آنچه از آنِ قیصر است را برای قیصر بگذار و آنچه مال خداست را برای خدا» سوق دهد. »
“ریچارد نیکسون”، از رؤسای جمهور تاریخ آمریکا، در کتاب “الفرصة السانحة” (فرصت پیش آمده) در توصیف “اصول‏گرایان اسلامی” می نویسد: «آنها همان کسانی هستند که دنبال زنده کردن تمدن اسلامی و اجرای شریعت اسلام بوده و سعی دارند تا اسلام را به عنوان دین و دولت معرفی کنند؛ آنها اگرچه نگاه‏شان به گذشته است، اما از گذشته به عنوان چراغی برای آینده استفاده می کنند؛ آنها محافظه کار نیستند، بلکه انقلابی هستند! »
سخنان “مارگارت تاچر”، نخست وزیر اسبق بریطانیا، نیز در تائید این مطلب قابل تأمل است. او می گوید: «چالش مبارزه با تروریسم بن لادن، طالبان و حتی کسانی که حادثه ۱۱ سپتامبر را محکوم کردند، را نیز شامل می شود. در مجموع چالش تروریسم تمام کسانی که ارزش‎ها و معیارهای غربی را انکار نموده و مصالح آنها با مصالح غرب در تعارض باشد را شامل می شود!» ادامه خواندن بررسي مختصرشعار اعلان جنگ سكولاريستهاي جهاني به رهبري آمريكا عليه تروريسم

نحوه کشتن ابو جهل درجنگ بدر و مقایسه ی رشادت و پایداری وی با کفار امروزی ومرتدین سکولار بومی

نحوه کشتن ابو جهل درجنگ بدر و مقایسه ی رشادت و پایداری وی با کفار امروزی ومرتدین سکولار بومی

ارائه دهنده :ابوعبدالله پاوه ای

پايداري در کفر، و ایمان شدید به آن ،هیچ که مزیت و امتیاز به حساب نمی آید؛ بلکه نشانه ی انتهای جهالت و حماقت و کینه توزی نسبت به حق و حقیقت می باشد . اگر ازکفار و مرتدین سکولاریست استقامتهایی را مشاهده می کنیم هرگز دلیل بر حقانیت راه کفر آمیز آنها نیست و اینها اولین و آخرین کفاری نخواهند بود که به خاطر اهدافشان و عقیده ی فاسدشان استقامت نشان می دهند .

در زیر به چگونگی قتل یکی  از کفارگذشته می پردازیم که کفار امروزی(چون امریکا و ناتو و روسیه و چین و…)  ومرتدین سکولار بومی (چون کومله ، دمکرات ، پ.ک.ک و….. ) هرگز در میزان عقیده ی راسخ به راه باطل فاسدشان و ازخودگذشتگی و پايداري و….به گرد پای وی نمی رسند. مزید بر انکه سکولاریستهای مرتد کوردستان چون سگمرگه ها و مزدوران حزب کارگران اوجالان تنها در زیر چتر یک کافر خارجی عددی هستند و گرنه خودشان به تنهائی موشمرگه و بزدلهائی هستند که نمی توان اینها رو با غیرت اجدادشون چون ابوجهل و ابولهب مقایسه کرد .

پايداري ابوجهل

طاغية اکبر ابوجهل، وقتي نخستين نشانه‌هاي پريشاني را در صفوف سپاه خويش مشاهده کرد، درصدد پايداري و ايستادگي در برابر سيل بنيان کن برآمد. لشکريانش را تشويق مي‌کرد، و با کبر و غرور و تندخويي به آنان مي‌گفت: اينکه سُراقه شما را تنها گذاشت و رفت، باعث شکست شما نشود! او با محمد قرار داشت! کشته شدن عتبه و شيبه و وليد نيز شما را به هراس نيافکند؛ آنان شتابزدگي کردند. سوگند به لات و عزّي، بازنمي‌گرديم تا اين جماعت را به ريسمان ببنديم! نبينم که مردي از شما مردي از آنان را بکشد! سعي کنيد زنده دستگيرشان کنيد، تا آنان را به سزاي کارهايشان برسانيم!؟ اما، ديري نپاييد که حقيقت اين کبر و غرور برايش آشکار گرديد. طولي نکشيد که صفوف مشرکان در برابر امواج حملة مسلمانان درهم شکست. آري، در کنار وي جماعتي از مشرکان برجاي مانده بودند که در اطراف وي چتري از شمشير ،و بيشه‌اي از نيزه‌ها پيرامون او فراهم آورده بودند؛ ليکن تندباد هجوم مسلمانان آن چتر حفاظتي و آن تأمينات رزمي را نيز متلاشي کرد، و طاغية بزرگ قريش در ميان عرصة نبرد ظاهر گرديد، و مسلمانان او را ديدند که بر اسبش سوار است، و هيولاي مرگ- به دست دو غلام انصاري- در انتظار او بود تا خون او را بياشامد!

کشته شدن ابوجهل

ادامه خواندن نحوه کشتن ابو جهل درجنگ بدر و مقایسه ی رشادت و پایداری وی با کفار امروزی ومرتدین سکولار بومی

اصول امنیتی و ضد جاسوسی در برابر دیکتاتوری مهاجم سکولاریستی و توله های محلی اش (۵)

اصول امنیتی و ضد جاسوسی در برابر دیکتاتوری مهاجم سکولاریستی و توله های محلی اش (۵)

ارائه: ع. پروانی

امنيت در زندان:

بايد هدف را حفظ جان ديگران و اسرار مجاهدين قرار داده و هيچگونه ضرر به آنان نرسانيم، هر قدر معلومات در اختيار محققين قرار داده شود بيشتر مى خواهند و كار زندانى سختر مى شود، تحمل مشكلات و شكنجه ها راه سريع برگشتن به آزادى است، و وعده هاى دروغين  ماموران تحقيق جز سراب فريبنده چيز ديگرى نيست. بايد به اين باور بود كه شكنجه و عذاب به پايان مىرسد و اجر و ثواب باقى مىماند و به اين فرموده الله باور داشته باشيم كه مىگويد: لن يضروكم الااذى: جز با زبان هيچ ضررى به شما رسانده نميتوانند. و اين آيه  قرآن را زمزمه كنيم كه مى فرمايد: ولا تهنوا ولاتحزنوا و انتم الأعلون ان كنتم مؤمنين: سستى مكنيد و غمگين نشويد كه شما برتريد اگر (واقعا) مؤمن باشيد. ( آلعمران:  ۱۳۹)

يكبار ديگر تكراراً عرض ميكنيم كه راه كوتاه براى خلاص شدن از مصيبت زندان هيمن كلمه كوتاه وپر محتوى است. “نمى دانم”لاأدرى” ” know  Idonot” “نپوهيژم” مى نهى جانتا…..

اين نكته نيز قابل ياد آورى است كه به مجرد روبروشدن به نمايندگان صليب سرخ بايد خود را به آنان معرفى كنيد، زيرا از يك زندانى اختطاف شده به زندانى رسمى تبديل مى شويد، اين پناهگاهى براى يك محتاج است و ان شاء الله در آن حرجى نيست.

مامورين تحقيق گاهى چنان صحبت مىكنند كه گويا از همه چيز خبردارند مى گويند همكاران ديگر تو همه جريان را بدون كم كاست ذكر كرده اند و عدم اعتراف تو فايده يى ندارد. و بعضى معلومات عمومى از جريان كارتان را نيز ارايه مىكند، نبايد به اين نوع اظهارات قيمتى بگذارى.

گاهى يك مستنطق خود را دوست مهربان معرفى مىكند و دايه مهربانتر از مادر مى شود و برمعامله زشت وظلم و ستم مستنطق ديگر لعنت مىفرستد، آنها فقط مىخواهند به هدف خود برسند.

اگر يكى از همدوسيه گانت برتو شهادت داد، طبيعى است كه همت را از دست داده اما به تو هيچ ضررى ندارد بر انكارت ادامه بده و بگو او دروغ مىگويد، هم براى تو وهم براى دوستت مفيد تمام مىشود.

بايد به اين حقيقت تسليم بود كه تا زمانيكه در زندان هستيم تحقيق است و تعذيب و ماهم  به همچو فضا كاملاً آماده و هر حالتى كه در زندان بر زندانى مى آيد همه تحت برنامه و نقشه استخبارات صورت مىگيرد. چند روز تحقيق و تعذيب، بعد انفرادى، سپس بعد از اينكه خوب علاقه صحبت با ديگران در تو ايجاد شود، جاسوس را در كنارت حبس مىكند تا او با درد دل و راز و نياز بتواند چيزهاى از تو ثبت كند. جاسوس مذكور گاهى عنوان مىكند كه برادران به تو پيغام دارند كه بايد ثابت قدم باشى و اگر به ما مشكل ايجاد كنى حتماً باتو محاسبه خواهيم كرد. سخنانى از اين قبيل هرگز درست نمى باشد و همين نشانه جاسوس بودن آن بندى است. نبايد در فكر ارتباط به خارج باشيد و بخواهيد كارهاى باقى مانده را به پايان برسانيد،بلكه به مجرد دستگيرى، خود را در فضاى ديگرى و دوستان را در فضاى جدا ازفضاى خويش بپندار، زيرا فكر ارتباط به خارج محققين را در كار تحقيق كمك مىكند و ذريعه جاسوس به نام زندانى و پاى واز دروغين اسرار را ا ز بندى مىگيرند. ادامه خواندن اصول امنیتی و ضد جاسوسی در برابر دیکتاتوری مهاجم سکولاریستی و توله های محلی اش (۵)