دلیل اینهمه مخالفت با حجاب و رواج لختی گری توسط اغتشاشگران در ایران چیست؟

دلیل اینهمه مخالفت با حجاب و رواج لختی گری توسط اغتشاشگران در ایران چیست؟

 زمانی که عده ای به بیماری جهل مبتلا می شوند و این جهل در میانشان تبدیل به حالت، راه، روش و آداب و رسومی می شود که در میان آن طبقه یا جامعه  حالت فرهنگ عمومی به خودش می گیرد الله متعال در توصیف این عده و این جامعه از کلمه ی جاهلیت استفاده می کند، و موارد استعمال و زوایای کلی این جاهلیت را در چهار سوره ی مدنی برای ما روشن می کند:

  • از ظن و گمان جاهلی در اندیشه و قلب صحبت می کند و می فرماید: “یظنون بالله غیر الحق ظن الجاهلیه” (آل عمران/۱۵۴) درباره‌ ی خدا پندارهای نادرستی چون پندارهای زمان جاهليّت داشتند.

شک جاهلیت، به مفهوم حاکم شدن ظن و گمان و شکاکیت در عقاید و جهانبینی است. آنچه امروزه در گردهمایی های باسوادها وعوام سکولار دیده می شود. یعنی باورهای آنها توهم و شک و گمان زیربنای آن است، نه یقین و اطمینان .

  • بعد از گمان و شک در درون و در فکر و قلب،  به یکی از زوایای عمده و زیربنایی جاهلیت اشاره می کنیم یعنی، حکم جاهلی و جاهلیت در مسأله ی قانونگذاری. چیزی که ما امروزه در قوانین تمام کشورها و احزاب سکولار آن را مشاهده می کنیم.الله متعال می فرمایند: “أَفَحُکْمَ الْجاهِلِيَّةِ يَبْغُونَ وَمَنْ أَحْسَنُ مِنَ اللَّه حُکْماً لِقَوْمٍ يُوقِنُونَ” (مائده/۵۰)، آيا جويای حكم جاهليّت هستند؟ آيا چه كسی برای افراد معتقد، بهتر از خدا حكم می‌كند؟
  • زمانی که این شک و گمانهای جاهلی، تبدیل به قانون و حکم می شوند،پس از کنار نهادن قانون الله، یکی از بارزترین نمادهای جاهلیت، ظاهر شدن و لخت شدن و خودنمایی جاهلی زنان در ملأ عام است.

 این همان چیزی است که ما در زمان آتاتورک، رضاخان و سایر حکومتهای سکولار و حتی احزاب سکولار محلی خودمان یا کشورهای دیگر، در قالب کشف حجاب یا در معنی دقیق آن، کشف عورت دیده ایم و هنوز هم داریم می بینیم.

کشف عورت، لخت شدن آدم وحوا، همان نتیجه ی عملی وسوسه هایی بود که شیطان به آن دست یافت. شیطان و پیروان آن سعی دارند با لخت کردن زن، برای انسانهایی که در آن جامعه ی جاهلی و جاهلیت به سر می برند چیزی غیر از یک شکم و یک شهوت باقی نگذارند. برای همین، الله متعال در آیه ی ۲۷ سوره ی اعراف به بنی آدم هشدار میدهد که هوشیار باشند همان بلایی که شیطان بر سر آدم آورد بر سر شما هم نیاورد و با وسوسه هایش لختتان نکند و باز الله متعال به این رفتار جاهلی اشاره کرده و می فرماید: وَلاتَبَرَّجنَ تَبَرُّجَ الجاهِلِيَّةِ الأولى”(احزاب/۳۳) و همچون جاهليّت پيشين در ميان مردم ظاهر نشويد و خودنمائی نكنيد.

این موارد سه گانه ای که مطرح شد بر اساس جهل و نفهمی بنا شده اند، و نمیشود با راستی و حقیقت از آن ها دفاع کرد؛ به همین دلیل، جاهلها در این گونه جوامع جاهلی تنها براساس تعصب، کله خشکی، خودسری، لجبازی و یک دندگی و با توسل به زور اسلحه و اغتشاش و آتش زدن و تخریب و فحاشی با مخالفین خود برخورد می کنند. الله متعال در آیه ی ۲۶ سوره فتح جاهلیت را به معنی حميّت و تعصب به کار می برد و می فرمایند: إِذْ جَعَلَ الَّذينَ کَفَرُوافي‏قُلُوبِهِمُ الْحَمِيَّةَ حَمِيَّةَ الْجاهِلِيَّةِ. 

پس ما در این قرآن سوزی ها و روسری سوزی ها و مسجد سوزی ها و اهانتها به دین و اسلام و در این تخریبات اموال عمومی و اغتشاشات سکولاریستها و سکولار زده های موجود در دارالاسلام ایران که همگی در مخالفت با حجاب یکصدا شده اند در واقع جاهلیتی را می بینیم که قدمتش به قدمت تاریخ پیدایش انسان است و شیطان اولین کسی بود که سعی کرد آدم و حوا را لخت کند و با مکر و فریب موفق هم شد و ما نباید اجازه دهیم این تجربه توسط یاران شیطان برای چندمین بار تکرار شود.

آیا اسلام واقعا بزرگترین خطر برای دنیای امروزی است ؟

آیا اسلام واقعا بزرگترین خطر برای دنیای امروزی است ؟

برگردان و ویرایش :حبیب الله هلال

نخست وزیر سابق بریتانیا در یک مصاحبه ای ادعا کرد که “اسلام رادیکال بزرگترین خطر برای جهان امروزی است” اگرچه عبارت اسلام رادیکال یک اصطلاح جدیدی است وتوسط دشمنان اسلام ابداع گردیده است تا بدین وسیله  مسلمانانی که میخواهند باهم باشند وزندگی خویش را مطابق به قوانین اسلام بگذرانند، بدنام سازد .

بعد از شکست اروپایی ها بدست مسلمانان  درجنگهای صلیبی در مناطق فلیسطینی، قدرتهای اروپایی این را درک کردند که انها  به هیچ صورت نخواهند توانست مسلمانان را  شکست داده وبر مناطق وسرزمینهای آنها حکمرانی کنند مگر اینکه آنها اصول وبنیاد اسلام را بدنام سازند وهمین طور کسانی که  به اصول وقوانین اسلام پابند باشند به نام بنیادگرا وبنیاد پرست معرفی نمایند به همین منظور زمانی که به تهاجمات وتجاوزات استعمارگرانۀشان آغاز نمودند ،نه اینکه این مناطق را از دست مسلمانان به زور تصاحب کردند بلکه پلانهای نحس، بدخواهانه و پیچیده ای را برای  نابودی وتحریف کردن اسلام پلان گذاری نمودند .

اولا- انها کوشش نمودند تا تفکر وروحیۀ جهاد را از دستور وقانون اسلام محو نمایند .

ثانیا- انها اندیشه جدایی دین از سیاست را در ملتهای اروپائی معرفی ورائج نمودند.

ثالثا- تمام قوانین اسلامی را از بین برده وقوانین ساختۀ خودشان را جائگزین ان نمودند

که ما اکنون نمونه های انرا مانند، سازمان ملل متحد ، سازمان شورای امنیت ،سازمان حقوق بشر و سازمانهای دیگربه نامها وعملکردهای مختلف مشاهده میکنیم.

استعمارگران برای انجام پلانهای شومشان تعدادی از افراد ضعیف العقیده وسست ایمان را فریب داده وانها نیز چون دنیا پرست بودند،بطور فعالانه این توطئه ودسیسه های اروپائیان را برعلیه اسلام حمایت نمودند.

ادامه خواندن آیا اسلام واقعا بزرگترین خطر برای دنیای امروزی است ؟

آیا در کشوری مرفه نیاز به انقلاب هست؟ چرا ما مثل اروپا پیشرفته نیسیتم؟

تصویربالا: روزی که ۴۵ هزار مسلمان الجزائری توسط ارتش سکولار فرانسه قتل عام شدند

آیا در کشوری مرفه نیاز به انقلاب هست؟ چرا ما مثل اروپا پیشرفته نیسیتم؟

به قلم: ابوبکر الخراسانی

در مورد رفاه نسبی که در حکومتهای سکولار و سرمایه دار غربی وجود دارد و عده ای این رفاه اقتصادی را معیار قرار داده اند لازم است به دو نکته ی اساسی اشاره کنیم:

 یکی اینکه: این کشورهای سکولار این ثروتها را بدون شک از تاراج سرزمینهای دیگر و بخصوص از تاراج سرزمینهای مسلمان نشین در طی قرون بعد از قرن ۱۶ به بعد به دست آورده اند و کار یک دهه و دو دهه نیست و الان هم زمانی که کم می آورند فرانسویها و شرکایش شمال آفریقا را به سبک استعمار فرا نو چپاول می کنند و انگلیس و آمریکا و متحدینش هم خاورمیانه را و روسیه هم که آسیای میانه را گرفته و چین هم که ترکستان شرقی را اشغال کرده . در هر صورت ثروتی که به غربی ها رفاه بخشیده ناشی از چپاول و خون هزاران انسان ستمدیده ست و این هرگز مایه ی افتخار نبوده و نیست.

 نکته ی  دیگر اینکه: حتی اگر این ثروت مثل قریش ناشی از تجارت باشد و در آن جامعه گرسنگی نباشد و رفاه باشد «اطعمهم من جوع» و علاوه بر آن ترس نباشد و امنیت باشد «آمنهم من خوف» و عبادت ( تمام امور عقیدتی و قانونها و برنامه های زندگی)  تنها مختص الله نباشد باز باید بر علیه چنین جامعه ای قیام کرد . و حکم الله را در چنین جامعه ای پیاده کرد.

پس این شعارهای توخالی رفاه اقتصادی غرب شبهه ای بیش نیست. اگر همین غربی های سکولار جنایتکار دست از سر ما بردارند ما خود می دانیم چکار کنیم. اما سرزمینهای ما را اشغال کرده اند و ما را محاصره ی اقتصادی کرده اند و انواع مصیبتها را بر سر ما در آورده اند و بدتر از همه حکامی دست نشانده و سکولار و خائن رو جهت استعمار فرا نو بر ما تحمیل کرده اند ، آنوقت عده ای زبانشان چند متر دراز است که چرا ما از نظر اقتصادی مثل آنها پیشرفته نیستیم؟ و….

زمانی که این جنایتکاران سکولار غربی و نوکران محلی آنها شرشان را از سرزمینهای اسلامی کم کردند و دست از اینهمه محاصره ی اقتصادی و داروئی و غیره برداشتند و ما نتوانستیم کاری بکنیم آنوقت زبان ابن الوقتی ها و دارودسته ی منافقین باز شود نه الان که در انواع مصیبتهای ناشی از این موجودات گرفتار شده ایم و تمام تلاش ما شده خلاص شدن از از جنگ روانی و اقتصادی و فرهنگی و حتی جلوگیری از تهدیدات این جنایتکاران سکولار.

خطرناکترین جنگ، جنگ فکری است

خطرناکترین جنگ، جنگ فکری است

نویسنده: محمدقاسم “صیفوری”

شاید از جنگ فکری تاهنوز یک نام شنیده بودید، الان از عواقب خطرناکش بشنوید، که دشمنان جهت از بین بردن دین، مذهب، احساسات و اعتقادات دینی مسلمانان چه برنامه ها و پلان هایی دارند!
۱- به ظاهر با اسلام صلح کرده شود تا بر آن غلبه حاصل گردد و این صلح به این هدف انجام گیرد تا برای فریب آن ها موقعیت بهتری به دست آید و بتوانیم مسلمانان را به اشتراکیت علاقمند کنیم.
۲- وظیفه دوم ما این است که شهرت، وقار و اُبهت راهنمایان و مقتدایان دین و مذهب و پادشاهان دیندار را لکه‌دار کنیم، تا اعتماد مردم ازآ نان سلب گردد و آن ها را تحویل نگیرند و بر آن ها مارک و آرم نمایندگان و حامیان استعمار و صهیونیست بزنیم. امروزه همین کار را انجام میدهند..
۳- تعلیم و کُتب کمونیستی و اشتراکی را در هر جا عام کنیم و با اسلام مزاحمت و مبارزه کنیم، و آن را چنان محاصره کنیم که قوتش نابود گردد و در مقابل خلل ایجاد خطری نداشته باشد.
۴- اجتماعات و گروه های دینی هر قدر که ضعیف باشند، آن ها را برای پایه گذاری در کشور خود راه ندهیم، و تمام اقسام شعور دینی را نابود کنیم وهر کس که دعوت دین را انجام می دهد، باکمال شدت و قساوت و بی‌رحمی ضربات شدیدی به او بزنیم، گر چه هلاک گردد.
۵- با این همه متوجه باشیم که در موضوع معاشره‌ سازی و نظام مادی، دین و مذهب خیلی خطرناک است، از این وجه برای ما لازم است که آن را از هر جهت محاصره کنیم و متهم سازیم و مردمان را نسبت به آن متنفرکنیم، اما به شیوه ای که مسلمانان دشمنی ما را درک نکنند.
۶- با مصنفان ملحد خیال همکاری کنیم و به آنان قوت قلب دهیم، با دین و شعور دینی و ضمیر دینی و سرپرستی مذهبی مخالفت ورزیم و به ملحدین اجازه ی عام حمله علیه دین و مذهب دهیم و در دل های مردم این حرف را جایگزین کنیم که دوره ی اسلام تمام شده است .
۷ـ در میان مردم روابط دینی را کاملاً نابود کنیم و بجای آن رابطه ی اشتراکی را قائیم بداریم، چرا که قیام روابط اسلامی از مشکل‌ترین خطر هاست برای اشتراکیت.
۸- با از بین بردن مساجد، نه دین محو می شود و نه روابط دینی مسلمانان پایان می یابد، چرا که دین در دل و درون مضمر(پنهان) است و عبادتگاه‌ فقط مظاهر خارجی دین هستند و آن ها مظهر و علامت.
هدف ما پایان دادن درون دینی می باشد پس اکنون که ما به تسلط اشتراکیت و به عنوان حکومت و سر به راه کامیاب شده‌ ایم و به انتشار تمام اسباب و آلات الحادی فائز شده ایم، باید برای دین راه مسخره و توهین و تحقیر را باز کنیم و از این امور دریغ نورزیم تا وقعت و توقیر دین، از ضمائر بیرون رود و اهمیتش در دل مردم نماند، آنگاه راه چندانی تا نابود کردن اسلام و مسلمانان نخواهد ماند و دیر نخواهد شد.
۹- احساسات دینی را فنا سازیم و در روشنی علمی، با شعور دینی مقابله کنیم.
۱۰- ساده‌لوحان و عوام را این طور تبلیغ کنیم و فریب دهیم که: حضرت مسیح علیه السلام امام و سرگروه اشتراکیان بود، او خودش فقیر و از خانواده ی مساکین بود، پیروان او هم غریب و مسکین بودند، و ایشان به جنگ با ثرو تمندان دعوت می دادند و نسبت به محمد ﷺ این طور شایع کنیم که وی طلایه دار و امام کمونیستان بود، العیاذ بالله! و مقصد جنگ و جهاد او، مبارزه با نظام ثروتمندی بود، او غریب بود و فقرا پیرو او بودندو در حد توان خود تقدس روحانی و وحی و معجزات آن ها را لکه‌ دار کنیم، و قتی که آنها را در صف مردم عادی معرفی کنیم.

روابط جنسی با کودکان در کشور سکولار هلند قانونی شد

روابط جنسی با کودکان در کشور سکولار هلند قانونی شد

به قلم: مجتبی روحی‌زاده

سکس باحیوانات در اسپانیا کم‌ بود سکس با کودکان در هلند هم قانونی شد!

تازه دستور دادن رابطه جنسی با کودکان باید عادی بشه و در مدارس تدریس شود!
از اون بدتر حزب پدوفیل هلند دنبال قانونی کردن رابطه جنسی با مُرده است!!
یعنی هر چی وقاحته تو باغ وحش اروپا میشه یکجا پیدا کرد. 

انگیزاسیون و تفتیش عقاید بیشتر مسلمین در فرانسه‌ی سکولار | جنگ علنی فرانسه با شهروندان ذلیل شده ی خودش

انگیزاسیون و تفتیش عقاید بیشتر مسلمین در فرانسه‌ی سکولار | جنگ علنی فرانسه با شهروندان ذلیل شده ی خودش

به قلم: مصطفی شرقاوی

( سکولاریسم به محض رسیدن به قدرت هر ۴ معنی و مفهوم دین اسلام و سایر شریعتهای آسمانی ، یعنی :

۱. قدرت حاکمیت و حکومتی ۲. قانون و برنامه ۳. اطاعت کردن و فرمانبرداری ۴. مجازات و پاداش

را با قدرت نظامی گرفته و به سکولاریسم اختصاص دهد.

در این صورت و در همان قدم اول متوجه می شویم که سکولاریسم یک دیکتاتوری به تمام معناست که غیر قوانین و حاکمیت خودش حاضر به پذیرش حاکمیت قوانین شریعتهای آسمانی نبوده و نیست، اما عده ای از الرویبضه و دعوتگران به سوی درهای جهنم و علمای سوء و دارودسته ی منافقین که در لباس خطیب و امام مسجد و…. خود را مخفی کرده اند برای چنین دیکتاتوری خشنی زمینه سازی کرده و مردم را دعوت می دهند.

در زیر تجربه ای نزدیک از سکولاریسم در مهد دموکراسی یعنی فرانسه را خدمت شما ارائه می دهیم که تلاش دارد اسلامی فرانسوی سکولار را بر مردم تحمیل کند همچنانکه قبلا آمریکا نوعی اسلام آمریکائی لیبرال و متحجر را تولید و ارائه داده است . / سخن ارائه دهنده)

اصل مقاله:

در غفلت و بی‌خبری مسلمانان که سبب آن، مشغول‌شدنشان به زلزله‌های ترکیه و جنگ ضد اسلام در همه جا است “مکرون” اعلان کرد که شورای فرانسوی دین اسلام را منحل کرده و آن را با بنیاد جدیدی با نام انجمن اسلامِ فرانسوی جایگزین کرده است!

باید دانست این شورایی که سارکوزی (رئیس‌جمهور سابق فرانسه) آن را بنیان نهاد و با وجود تفریط و کوتاهی‌اش در مورد اسلام و تسلیم‌پذیری‌اش در برابر فرانسه و موافقتی که با درخواست‌های مکرون داشت اما صلاحیت خود را از دست داده بود زیرا تنزل‌ها و کوتاه‌آمدن‌های آن از حد معمول گذشته بود و به بنیادی قدیمی برای فرانسه بدل شده بود که می‌خواست اسلام فرانسوی را بر مسلمانان تحمیل کند بنابراین ایده ایجاد انجمن اسلام فرانسوی و انتخاب شخصیت‌هایی معین برای اینکه سخنگوی مسلمین باشند و عبارتند از شخصیت‌هایی نزدیک به آتئیسم (الحاد) تا اسلام و هواخواه کامل فرانسه که قابلیت ایراد گرفتن به خودِ اسلام و هجوم به مسلمانان را نیز دارند!

مکرون از دو سال پیش، امامان و خطیبان را فراخواند که مرام‌نامه‌ی جمهوری فرانسه را امضا کنند که به احترام گذاشتن به سکولاریسم و ارزش‌های فرانسوی و کشاندن مسلمانان به پروژه اسلام فرانسوی و دست کشیدن آنان از افکار ولاء و براء، تکفیر و حکم ارتداد ندادن بر رها کنندگان اسلام فرامی‌خواند اما جز عده‌ی اندکی نباشد بیشترشان آن را امضا نکردند و بر حسب اعلان مکرون، همان عده‌ی ناچیز، نماینده رسمی مسلمانان در برابر دولت فرانسه هستند!!

همچنین در کنفرانسی که چند روز قبل برگزار شد و منحل شدن شورای فرانسوی دین اسلام در آن اعلان گردید مکرون به دستاوردهایش در چند سال اخیر ضد اسلام افتخار کرد و چند نمونه را بیان کرد از جمله:

▪️۲۸ هزار عملیات هجوم به خانه‌های مسلمانان.
▪️بستن ۹۰۶ بنیاد دینی (مساجد + جمعیت‌ها) به طور کلی یا موقت.
▪️مصادره‌ی ۵۲ ملیون یورو از دارایی‌های مسلمانان.
▪️افزایش میانگین گزارشات امنیتی شهروندان ضد مسلمانان.
▪️پایان دادن به تدریس زبان عربی و از بین بردن آموزش خانگی یا آموزش غیردولتی و بسنده کردن به آموزش زبان‌های خارجی زیر نظر دولت!

امور بسیار دیگری را بیان کرد که تاسف‌بار است و به مثابه‌ی دادگاه‌های تفتیش عقاید سکولاریستی جدید بشمار می‌رود!

تاسف می‌خورم که واکنش مسلمانان فرانسه، بسیار منفی است و با وجود تعداد بسیار زیادشان اما صدایی از آنان بلند نمی‌شود و این رویداد مرا یاد خواهری می‌اندازد که سال گذشته از فرانسه با من تماس گرفت و از آزادی اسلامی در فرانسه سخن می‌گفت، از وی در مورد مساجد و جمعیت‌هایی پرسیدم که دولت بسته است که جواب داد: در مورد آنها شنیده‌ام اما مسجدی که در منطقه ما است بسته نشده است!

آری، هر کسی فقط به خودش اهمیت می‌دهد و این اتفاق نیز مرا به یاد صحنه سر بریدن گوسفندان و انتظار کشیدن سایر آن‌ها می‌اندازد!
إنا لله وإنا إلیه راجعون.
این همان سکولاریسم فرانسوی است و همان چهره‌ی حقیقی سکولاریسمی است که ستون پنجم دشمن در کشورهای ما نویدش را می‌دهند و می‌گویند تنها راه برای پایان دادن به مشکلات است و با دین سر دشمنی ندارد و در دین دخالت نمی‌کند بلکه پشتیبان آن است!

پیام من به مسلمانان در سراسر جهان این است که به این رویداد خطرناک اهمیت دهند زیرا به مثابه‌ی جنگ آشکار ضد اسلام است و متاسفانه با بی‌تفاوتی عده‌ای بدون اعتراض از جانب مؤسسات رسمی اسلامی روبرو بوده است بویژه آن مؤسساتی که به همزیستی با کافران دعوت می‌کنند.

لینک‌های دیدار مکرون و آمارهای موجود در این مقاله را برایتان می‌گذارم و امیدوارم آن را برای مسلمانان مشهور و جمعیت‌های اسلامی و علما و خطیبان و هر مسلمان غیرتمندی بفرستید که می‌توانند در مورد این موضوع سخن بگویند.

منابع:
۱. فیلم کامل دیدار در یوتیوب هست.

۲. ترنسکرایب سخنان فیلم دیدار مکرون از سایت رسمی الیزه.
bit.ly/3SxQ6FW

۳. لینک جزئیات هجوم فرانسه ضد اسلام از سایت رسمی وزارت کشور و توضیح آن‌ها در مورد دیدار مکرون.
bit.ly/3Suu9Hv

۴. عنوان اینترنتی بنیاد جدید تایید امامان و خطیبان در فرانسه زیر نظر دولت!!
Institut français d’islamologie

۵. خبر منحل کردن شورای فرانسوی دین اسلام از روزنامه‌های فرانسه.
bit.ly/3kwzWzV

۶. خبر کلی از روزنامه‌های فرانسوی
bit.ly/3IsFFid

پاسخ به شبهات: سکولاریسم و دموکراسی یک دیکتاتوریست یا ….؟! (۳)

پاسخ به شبهات: سکولاریسم و دموکراسی یک دیکتاتوریست یا ….؟! (۳)

به قلم: کارزان شکاک/ ارومیه

۴ – در مورد احکام شریعت هم خداوند به صراحت توسط رسولش صلی الله علیه وسلم  در مورد حکم مرتد ، حکم قاتل ، حکم زنا کار ، حکم مشروب خور و حکم دزد جهت محافظت از اصول پنجگانه ی دین وجان و نسل و عقل و مال انسانها حکم صادر کرده است و این احکام عمومی تا روز قیامت قابل اجرا و مترقی و به روز هستند . اما سکولاریستها هیچ ارزشی برای این قوانین قائل نیستند. چرا ؟ چون با نقس و هواهای شیطانی شان سازگار نیستند. چون اگر این احکام اجرا شوند دیگر نمی توانند زنا کنند، نمی توانند همجنس بازی کنند، نمی توانند به ناحق دیگران را قتل عام کنند و ….. .

نه شما و نه هیچ یک از شیاطینتان نمی توانید ثابت کنید که حکم شریعت به درد الان نمی خورد و همه اش شعار می دهید . اگر می توانی یک نمونه از احکام شریعت را بیاور که به درد الان نمی خورند.  شما هرگز نمی توانید. چرا ؟ چون دروغگوئید؟ و تهمت زده ای . پس مشکل شما با تفسیرهای اسلامی نیست بلکه ثابت کردی که مشکل شما با خود اسلام و شریعت ان است .

۵ – غیر از سکولاریستها (مشرکین)، اسلام هیچ کسی را به خاطر اینکه کافر بوده نکشته است . وجود اینهمه نصرانی و یهودی و مجوسی و صابئی در سرزمینهای مسلمان نشین دلیل قوی این سخن بنده است . اسلام حکام ظالم را از بین می برد تا اینکه مردم آزادانه دینشان را انتخاب کنند نه اینکه دین خودش را بر آنها تحمیل کند. هیچ نمونه ای در تاریخ وجود ندارد که اسلام تحمیل عقیده کرده باشد. و همین امر باعث مسلمان شدن دیگران بوده است . تاریخ گواه این مدعا است .

اما همین الان هم شاهدیم که سکولاریستها در تمام دنیا دارند قوانین و بالطبع عقاید خودشان را با زور اسلحه و از طریق حکومتهای سکولاریستی بر مردم تحمیل می کنند .در مورد آزادی عقیده و عمل به آن،  سکولاریستها باید خجالت بکشند و بار دیگر مسلمین و مجاهدین اجازه نخواهند داد که انها را بفریبند .

زمانی بود مردم بیسواد و نا آگاه ما به خاطر ظلم حکام به شما ها پناه آوردند اما نفهمیدند که از دست یک سگ هار به دامان یک  گله گرگ پناه برده اند  .اما حالا که بیدار شده اند چی؟ مگر سرانجام قذافی سکولار و حسنی مبارک سکولار و زین العابدین سکولار و… را ندیدی مگر نمی دانی همین الان مردم مسلمان یمن چگونه علیه اتحادیه ی آمریکا و ناتو سکولار می جنگند ؟ مگر نمی دانی که در همین کردستان عراق دو حزب سکولار پارتی و یکیتی با زور اسلحه مردم را نگه داشته اند و مردم آنها را نمی خواهند ؟ و…

با قدرت گیری روز افزون دارالاسلام و با بیداری روز افزون مومنین و با خیزشهای غیر قابل انکار مسلمین در تمام سرزمینهای اسلامی می توان با اطمینان گفت: دیگر حقه هایتان کهنه شده است و حنایتان رنگ ندارد و دیگر شعارهای زنده باد و مرده بادتان سودی برایتان نخواهد داشت .  

با سکولاریسم نیز نمی شود به جنگ سکولاریسم رفت تنها با احکام شریعت است که می توان ریشه های سکولاریسم را خشکاند و عزت را به مردم مسلمان برگرداند .

پاسخ به شبهات: سکولاریسم و دموکراسی یک دیکتاتوریست یا ….؟! (۲)

پاسخ به شبهات: سکولاریسم و دموکراسی یک دیکتاتوریست یا ….؟! (۲)

به قلم: کارزان شکاک/ ارومیه

۲ – در اینکه دموکراسی نوعی دیکتاتوری نیست  گفته ای: دموکراسی به معنای دیکتاتوری نیست، چرا که مرجع انتخاب حکام باید دموکراسی باشه ” این  استدلال شما خیلی بچه گانه است . چون انتخاب حاکم می تواند از طریق مردم هم صورت گیرد و باز دیکتاتور و خون آشام باشد. مگر هیتلر را همین مردم انتخاب نکردند؟ مگر موسولینی در انتخابات برنده نشد؟ مگر رجب طیب اردوغان در انتخابات برنده نشد؟ و….  جنگهای جهانی اول و دوم ، بمباران اتمی هیروشیما و ناکازاکی ، جنگ ویتنام، جنگ خونین عراق و افغانستان و…. همگی فراورده ی نوین سکولاریسم هستند. می دانی مشکل چیه؟ مشکل در خود سکولاریسم است که دیکتاتور پرور است و هرگز حکمی غیر از خودش را نمی پذیرد و رای مردم هم تا زمانی اعتبار دارد که سکولاریستی باشد و در چهاچوب حکم سکولاریستی باشد .

انتخاب توسط مردم و هرچه مردم بخواهند و…همه اش شعار است و مردم فریبی  که ادعا می کنید . مردم چچن ، قفقاز ، تاتارستان ، مصر و تونس و یمن و سوملی و مالی ونیجر وپاکستان وتمام سرزمینهای مسلمان نشین حکم و حکومت شریعت اسلام را می خواهند اما سکولاریستهای جهانی به رهبری اتحادیه ی اروپا (ناتو ) و آمریکا ، روسیه و چین و سکولاریستهای مرتد محلی با آنها چگونه برخورد کرده اند؟ غیر از زندان و شکنجه و اعدام و تبعید و سرکوب چی نصیب مردم شده است؟ پس لطفا در مورد رای مردم و انتخاب مردم در زیر چتر سکولاریسم حرف نزنید . چون مردم هرگز این دروغ آشکارتان را باور نخواهند کرد .  

۳ – در بازی فوتبال کسی که میخواهد وارد میدان بازی شود باید از قوانین فوتبال تبعیت کند  و یک کاراته کار یا والیبال لیست نمی تواند از قوانین خودش در زمین فوتبال استفاده کند . احزاب هم به همین گونه اند کمونیستها قانون خودشان را دارند و دمکراتهای لیبرال هم قوانین خودشان را . هیچ کسی شما را مجبور نکرده که فوتبال لیست یا کمونیست یا لیبرال دموکرات شوید اما اگر وارد شدید باید از قوانین مخصوص آنها پیروی کنی . این یک امر ثابت شده است . در شریعت اسلام هم در این دنیا کسی مجبور به پذیرش اسلام نبوده و نخواهد بود ( لا اکراه فی الدین ) اما اگر کسی آنرا پذیرفت باید تابع احکام و قوانین مخصوص آن باشد . همچنانکه این حق را به بازی فوتبال و احزاب و حتی به پست ترین انسانها یعنی سکولاریستها(مشرکین= احزاب) می دهید، اسلام هم صاحب این حق هست . 

در این صورت از اینکه سکولاریستها اجازه ی قوانین شریعت اسلام را در زمین خود نمی دهند، ما ناراحت نیستیم . چون سکولاریسم یک حکم و برنامه است و اسلام هم یک قانون و حکم جداگانه .

اما دروغ آشکار شما و جنایت نابخشودنی و دیکتاتوری سکولاریستها در این است که با زور اسلحه و کمک سکولاریستهای خارجی حکم و قانون خود را بر مردم مسلمان تحمیل می کنند و آنوقت با کمک شعارهای تبلیغاتی و دروغهای رایج خودشان ادعای مردم سالاری دارند. جدا باید شرم کنید .

ادامه دارد …. ان شاء الله

پاسخ به شبهات: سکولاریسم و دموکراسی یک دیکتاتوریست یا ….؟! (۱)

پاسخ به شبهات: سکولاریسم و دموکراسی یک دیکتاتوریست یا ….؟! (۱)

به قلم: کارزان شکاک/ ارومیه

یکی از به اصطلاح متفکرین و روشنفکران سکولار کورد با تحصیلات تخصصی دانشگاهی مطالبی را برای بنده فرستاده بود که ضمن ارائه ی عین مطالب این شخص، مطالبی که خودم برایش فرستاده بودم را نیز ارائه می دهم: این شخص برایم نوشته بود: ” من هم مقالات این ابوحمزه هورامی را خواندم  او همه ی سکولاریستها را مرتد می داند او حتی پیشوا قاضی محمد را نیز مرتد می داند و می گوید دیکتاتوری سکولاریسم .

 1- سکولاریسم و دموکراسی به معنای دیکتاتوری نیست، چرا که مرجع انتخاب حکام باید دموکراسی باشه وگرنه نمونه اش میشه دیکتاتوریهای منطقه خاورمیانه از ایران و عربستان بگیر تا بقیه موارد.
۲- سکولاریسم یعنی جدایی دین از سیاست، این کجاش بده؟ دین اگر با قدرت آمیخته بشه بدترین سلاح میشه برای کشتن و به تباهی کشیدن ملتها، این فقط یک ادعا نیست از قرون وسطا در اروپا تا همین بنیادگرایی اسلامی در خاورمیانه ریشه های اون بارز هست اش.
۳- تفسیرهای عقب مانده ای که شما از اسلام دارید حتی من مسلمان را هم از اسلام بیزار می کند چه برسد به اروپا و آمریکا، شما می فرماید فقط خدا می تواند حکم بدهد ، سوال این است خدا در همان قرآن فقط چیزهای کلی را گفته و اگر بگویی انصار و مشایخ نماینده او هستند می گویم نه عمر و نه علی و نه فقهای شیعه و نه مفتی های سنی عقل و شعورشان بیشتر از من و دیگران نیست که یکجانبه رای و دستور صادر کنند لذا این مردم هستند که رای می دهند. حتی در ضمینه بسیاری مسائل حکمهای قرآن دیگر در عصر حاضر قابل پذیرش نیست و این مسائل باید درک شود.
۴- شاید در دلت می گویی این کافر را باید کشت ولی فرق ما همین جا آشکار می شود من حاضرم جانم را بدهم تا در یک جامعه سکولار و دموکرات زندگی بکنم تا امثال شما هم بتوانید حرف بزنید ولی شما حاضرید جان مرا بگیرید تا فقط خودتان حرف بزنید. زنده باد دموکراسی و سکولاریسم”

من هم مطالبی را برای این شخص فرستادم و گفتم:

” چنانچه خودت هم آورده ای زیر بنیای دموکراسی بر اساس سکولاریسم است. سکولاریسم یعنی جدائی شریعتهای آسمانی یا به قول خودشان جدائی دین از حکومت؛ و سکولاریسم بر اومانیسم یا انسان محوری بنا شده و اسلام بر الله محوری . پس در سکولاریسم و نزد سکولاریستها (مشرکین = احزاب) قوانین الله اعتباری ندارند و این امر تازه ای نیست بلکه سنت تاریخی مشرکین (سکولاریستها) در طول تاریخ بشریت و در برابر تمام پیامبران بوده است.

پس هم تعریف سکولاریسم مشخص است و هم حکم اسلام در مورد سکولاریستها (مشرکین). اما در زیر به چند دروغ و گمراه گریهای شما اشاراتی می کنم :

۱ – سکولاریسم و دموکراسی برای خودشان دارای قانون و برنامه ای مخالف با قانون و برنامه ی اسلام هستند و هرگونه حکم شریعت را با شدت هرچه تمامتری کنار نهاده و زیرپا می گذارند .  در دموکراسی تنها و تنها یک حکم وجود دارد و آنهم سکولاریسمی است که توسط  احزاب مختلف سکولار تدوین شده و بر مردم تحمیل می شود و چنانچه مردم حکم اسلام را بخواهند هرگز اجازه ی آن داده نمی شود. در الجزائر همه ی مردم به اسلام رای دادند اما دیدیم که سکولاریستهای خون آشام محلی با کمک سکولاریستهای فرانسوی چه جنایتهایی را برپا کردند؛ مگر ندیدیم که سیسی سکولار با کمک آمریکا و ناتو و از کانال آل سعود و امارات در مصر چه بر مورسی در آورد؟ در حالی که مورسی تسلیم همه چیز سکولاریستها شده بود.

همین الان هم در ازبکستان، تاجیکستان، قزقیزستان، ترکمنستان، ترکیه، عراق، سوریه، اردن، مصر، امارات و تونس و کردستان عراق و… حکم سکولاریستها اجرا می شود مگر دیکتاتوری آشکار آنها را در برابر شریعت الله نمی بینی؟  

ادامه دارد …. ان شاء الله

حقه و فریب سکولاریسم

حقه و فریب سکولاریسم

دین سکولاریسم که عقیده ی تمام سکولاریستها در طول تاریخ بوده است این روزها تبدیل به طرح فراگیری شده است که برفضای عقیدتی و حکومتی بیش تر کشورها ی دنیا سایه افگنده است.

سکولاریستها که در ادبیات فقهی مسلمین تحت عنوان مشرکین و احزاب از آنها یاد می شود دسته ای از کفار اصلی هستند که در کنار یهود دشمنان شماره یک مومنین به شمار می روند.

نظام عقیدتی مشرکین یا سکولاریستها که در قرون معاصر به سکولاریسم شناخته شده است مبدأ اصلی توجیه اخلاقی وسازمان دهی جمعی وبنیان اقتصادی است که همه ریز و درشت امور به آن برمی گردد که سعی دارد هر چهار معنی و مفهوم دین را از سایر شریعتهای آسمانی بگیرد و به خودش مختص کند.

یعنی : ۱. قدرت حاکمیت و حکومتی ۲. قانون و برنامه ۳ . اطاعت و فرمانبرداری ۴. مجازات و پاداش را به از شریعتهای آسمانی بگیرد و به سکولاریسم بدهد .

مشخص است که این‌ دین سکولاریسم ماهیت معنا وحقیقت را مشخص کرده و دامنه های آن را تعیین می کند به همین خاطر بدون این که به عامه مردم مجال انتخاب ویا پژوهش بدهد برآن ها تحمیل می شود این نظام … جدید فراتر ازنقد است.
این اصل عقیدتی درگذشته برای تعبیر ازخود بسیار صریح بوده وبر همین اساس به راحتی قابلیت جست وجو و رویاروی با آن وجود داشته است اما در دهه های اخیر راه جدیدی درپیش گرفته است تا خودرا از رصد کسانی که به دنبال یافتن اثری از آن هستند مخفی کرده ودر خفا وبا مکر ونیرنگ به آگاهی ملت نفوذ کند بدون که سرصدایی ایجاد کرده ویا فرد مؤمن به نبوت خاتم و شریعت ناسخ شرایع دیگر را تحریک کند ودشمن خود سازد.

سکولاریسم بدون آن که غالبا خودرا در زیر یک پلاکارد کلی قرار دهد توانسته است در جزئیات زندگی ما نفوذ کند وتوانسته بر اندیشه ها احساسات دوستی ها ودشمنی های زیادی ازمردم تسلط بیابد آن هم ازطریق مجموعه ای ازگفتار های پراکنده که ظاهرا تحت یک ایدئولوژی که شجاعت تعبیر ازخود را داشته باشد قرار نمی گیرد تا جایی که بیش تر گفتارهایش برزبان خاص وعوام خوب وبد ومیخانه ای ومسجدی رواج پیدا کرده بدون این که کسی احساس کند حق وباطل در آمیخته است

سکولاریسم متناسب با واکنش مردم به پیش می رود و همیشه اهل سازش و مداهنه بوده است.