آمریکای سکولار از جنگ جهانی دوم تا ۲۰۲۰ بین ۲۰ تا ۳۰ میلیون انسان را کشته است

آمریکای سکولار از جنگ جهانی دوم تا ۲۰۲۰ بین ۲۰ تا ۳۰ میلیون انسان را کشته است

تحقیق جهانی نشان می‌دهد که حکومت سکولار امریکا بعد از جنگ جهانی دوم تا حال ۲۰ الی ۳۰ میلیون انسان را کشته است

حالا همین جنایتکار مدافع حقوق بشر شده است!

البته این غیر از جنایاتی است که کشورهای سکولار انگلیس و فرانسه و سایر شرکای آنها در ناتو انجام داده اند

و غیر از جنایاتی است که کشورهای سکولار چین و روسیه و شرکای سکولار آنها انجام داده اند

و غیر از جنایاتی است که کشورهای سکولار اتحادیه آفریقا انجام داده اند

و غیر از جنایاتی است که حکومتهای سکولار حاکم بر مسلمین چون صدام حسین و آتاورک و قذافی و آل سعود و امارات و… انجام داده اند

این است واقعیت سکولاریسم و سکولاریستها

نژاد و تعامل طرفداران سکولار با مومنین و مخالفین خود

نژاد و تعامل طرفداران سکولار با مومنین و مخالفین خود

به قلم: مسعود سنه ای

متأسفانه عده ای هنوز برایشان روشن نشده است که درروش برخورد با شخصی گرسنه یا در حال غرق شدن یا بدون سرپناه وشغل یا مجروحی تصادفی ودرحال خونریزی ویک زن حامله و…  اصلاً نباید در صورت توانائی از ملیت یا حتی عقاید طرف سوأل شود بلکه باید بدون در نظر گرفتن اینگونه  موارد به درمان ورفع نیاز نیازمندان رسیدگی شود .(یعنی اول باید برروی نیازمندی زوم شود نه شخصیت وجنسیت نیازمند .)

اما تاریخ ثابت کرده است که هرمکتب فکری یا هر رمال ومدعی پزشکی  قادر به درمان ورفع نیازهای حیاتی بشری نیست .وتنها قوانین اسلامی هستند که می توانند درمان  کننده ی حقیقی نیازهای بشری باشند . اما اینکه دسته ای یا مذهبی خاص از مذاهب منتسب به اسلام در اجرائی کردن این احکام راه درست یا غلط را می روند خود بحث جداگانه ای است . ما در علم پزشکی  وشیمی وفیزیک و…هم کسان زیادی را داریم که باوجود آنکه ادعای پزشک بودن دارند واکثراً دارای مدارک عالی پزشکی هستند اما چیز زیادی بلد نیستند ویا اینکه بلدند وفقط این علم بسیار مفید را خدمت ثروتمندان ویا تولیدات شیمیائی ومیکروبی واتمی جهت از میان بردن انسانهای بی دفاع به کار می گیرند.

مگر بمبهای اتمی که آمریکا برسر مردم ژاپن ریخت یا بمباران شیمیائی حلبچه وقتل وعام آنهمه انسان بی گناه ویا بمباران فسفری فلوجه توسط نیروهای سکولار و دموکراسی خواه آمریکائی  و توسط صدام حسین سکولار و دموکراسی خواه  بر سر مردم فرو نریخت؟ یا توسط دانشمندان نخبه سکولار تولید نشده اند ؟ پس شما چرا قید هر چه سکولار و دموکراسی خواه هست را نمی زنید؟ چرا شما قید هر چه علم و دانش هست را نمی زنید وبه عصر حجر برنمی گردید ؟ چرا وقتی که مریض شدی به دکتر وپزشک مراجعه می کنی وقرصهائی را می خوری که توسط شیمی دانها وداروسازها تولید شده اند ؟ مگر درمیان اینها دانشمندان وپزشکان منحرف  وجود نداشته اند ؟

چرابه خاطر اینکه ازعلم سوء استفاده شده است به رمالان ودعانویسها جهت درمان بیماریت مراجعه نمی کنی؟ بلکه اگر پول وامکاناتش راداشته باشی به نزد بهترین دکتر ومتتخصص مراجعه کرده و بهترین داروها را تهیه می کنی وحتی اگر هم لازم شد خودت را به تیغ جراحی  می سپاری . چرا؟

درمورد اینکه چرا ما سکولاریسم یا همان مشرکین  و احزاب ذکر شده در قرآن وسنت را دشمن شماره یک خود می دانیم وهیچگونه سازشی با آن نداریم  ودر برابر در برابر تمامی جریانات و مذاهب اسلامی روشی مدارا گرایانه ونرم خویانه  و متسامح داریم :

  •  چون الله تعالی سکولاریستها ( به زبان عربی = مشرکین یا احزاب)  را در کنار یهود به عنوان دشمنان شماره یک ما معرفی کرده : لَتَجِدَنَّ أَشَدَّ النَّاسِ عَدَاوَةً لِلَّذِينَ آمَنُوا الْيَهُودَ وَالَّذِينَ أَشْرَكُوا ۖ (مائده/۸۲)
  • چون این کفار سکولار هستند که همیشه با ما جنگ مسلحانه می کنند و همین الان هم درحال جنگ با مومنین و دارالاسلام آنها هستند: وَلَا يَزَالُونَ يُقَاتِلُونَكُمْ حَتَّىٰ يَرُدُّوكُمْ عَنْ دِينِكُمْ إِنِ اسْتَطَاعُوا ۚ (بقره/۲۱۷)

برای ما مومنین و بخصوص ما دانشجویان وتحصیلکردگان ستمدیده ورنجدیده تنها راه نجات از تنگدستی وفقر وناامنی  ورسیدن به جامعه ای که همه ی انسانها بدون در نظر گرفتن زبان ،نژاد ، رنگ  وحتی دین وعقیده  از رفاه وامنیت در عقیده ،جان ، مال ، ناموس ونسل ، عقل وروان ودر نهایت امنیت در مال ودارائی برخوردار باشند فقط وفقط اسلام واحکام اسلامی است وبس . تاریخ درزمان عمربن عبدالعزیز  و… ثابت کرده که « اطعمهم من جوع وآمنهم من خوف » برای همه ی انسانها فقط از طریق احکام اسلامی وحکومت اسلامی امکان پذیر است .

وهیچ مکتب سکولاریستی در طول تاریخ برای حتی یک روز هم نتوانسته است به چنان موفقیتی برسد تا اینکه ما بگوئیم امکان تکرارش هست. چون در اساس احکام سکولاریستی سرمایه داری وکمونیستی  که آن هم نوعی سرمایه داری دولتی است، قادر به جوابگوئی نیازهای زیربنائی انسانها نیست .

انقلابات اخیر خاورمیانه اعلام شکست سکولاریسم و دموکراسی سکولاریستها در سرزمینهای مسلمان نشین است .تمام اعتراضات مردمی علیه حکام سکولاریستی است که پس از سالها غیر از فقر ونداری ودیکتاتوری وناامنی  وقتل وزندان وشکنجه و…چیزی برای مردمان ستمدیده به ارمغان نیاورده است .

مگر همین سکولاریستها در الجزایری که ۸۰درصد آن به اسلامی ها رأی داده بودن  کودتا نکردند؟ می دانید چند صد هزار مسلمان ستمدیده کشته شدند؟ درترکیه چی؟ و… اگر قدرت وحکومت به دست سکولاریستها بیافتد هرگز آنرا بدون خونریزی تحویل مسلمانان مجری احکام الله نمی دهند .

کپی بیماری سکولارزده های کُردستان در میان بلوچها

کپی بیماری سکولارزده های کُردستان در میان بلوچها

به قلم: محمد رخشانی /خاش

ما در مورد قومیتهای شیعه مذهب ایران چیزی نمی گوئیم چون به اندازه ی کافی در میان آنها فعالینی دلسوز و اهل فن وجود دارند به همین دلیل تنها به دو قوم اهل سنت ایران یعنی کوردها و بلوچها می پردازیم.

بلوچهای سکولار از ۸۰سال قبل حرکت ضد اسلامی خود را جهت فاسد کردن بلوچهای پاکستان شروع کرده اند اما به دلیل وجود علماء و فرهنگ غنی اسلامی واهل غیرت بودن بلوچها نتوانستند پیشرفت چندانی داشته باشند.

در میان کُردهای اهل سنت ایران هم از سال ۱۳۲۴ش تا کنون سکولاریستها فعالیت دارند اما تواسنته اند تاثیر به سزائی بر عقاید و افکار و رفتار و اخلاق بسیاری از کوردها داشته باشند؛ از زمانی که در یکی دو دهه ی گذشته سکولارهای بلوچ چون حبیب سربازی و بهمن و سایرن توانسته اند با احزاب سکولار کوردها ارتباط برقرار کنند و تبلیغات و جنگ روانی خود را طبق هدایت این احزاب سکولار و گروه رجوی و آل سعود به پیش ببرند توانسته اند عده ای از بلوچها را همچون عده ای از کوردها فاسد و منحرف کنند.   

در بلوچستان پاکستان علماء تمام نقشه و ترفندهای سکولاریستهای خارجی و بومی را با سخنان صریحشان برملا می‌کرند و اجازه نمی‌دادند که مغرضان و پرورش یافتگان مکتب سکولاریسم به عقیده و فرهنگ و حیاء و آبروی بلوچهای مسلمان بتازند.

متأسفانه در بلوچستان ایران به دلیل پرداختن علماء و خطباء به مسائل حاشیه ای و رها کردن خائنین سکولار و عقاید فاسد آنها، علاوه از دشمنان خارجی، سکولارهای بلوچ هم از این سهل انگاری آنها سوء استفاده کرده و در حال نشر بی‌بندباری و مفاسد اخلاقی و فکری و رفتاری در بلوچستان‌اند. همان سرزمین اسلامی که علمای بزرگوارآن را با خون جگرشان آبیاری نموده‌اند.

اما روز به روز بعضی جوانان و خواهران فریب خورده بلوچ در حال عادی سازی فرهنگ سکولاریستی در بلوچستان هستند.دختران و پسرانی که شکار افکار سکولارهای بلوچ (حزب سهاب و سرمچاران) شده‌اند، عقیده اسلامی بجای خویش بماند بلکه هر روز دارند حیا و عفت زنان بلوچ را به بازی می‌گیرند.

همان جوانانی که تا دیروز بخاطر حیا و غیرت اسلامی و بلوچی‌، خودشان در کلیپ‌های خویش نقش دختر را بازی می‌کردند. ولی امروز بنابر فعالیت‌های وسیع سکولاران و کمبود ناصح امین، بسیاری از جوانان ما، بلوچستان را با اروپا اشتباه گرفته‌اند.

در برنامه‌های فضای مجازی مانند: اینستاگرام و… سری بزنیم خواهیم دید که حتی بعضی از جوانان با ارتباط لایو با دختران، در انظار صدها و هزاران نفر، ساعت‌ها سخن می‌گویند؛ و بعضی‌ دیگر مانند بازیگران هندی به همراه دختران کرایه‌ای در حال درست کردن کلیپ‌های عاشقانه و… هستند، تا این فحشای آشکار را عادی جلوه دهند و بقول خودشان آنرا فرهنگ‌سازی کنند.

حقیقتاً این جوانان به نوبه خود دارند برای آمدن سکولاریسم و جنگ با قوانین شریعت الله در بلوچستان زمینه‌ سازی می‌کنند.

وظیفه شما علما در مقابل این فتنه‌ ی سکولاریسم و عقاید و افکار و اخلاق و رفتار سکولاریستی از بقیه اقشار جامعه سنگین‌تر است؛ پس باید با روشنگری در مورد کفر سکولاریسم این عده از جوانان فریب خورده را متوجه و محکوم سازید تا چنین نباشد که جوانان دیگری از سکوت شما علما و فعالین مذهبی سوء استفاده کرده و فرهنگ اسلامی و بلوچی مردم ما را بیشتر از این پایمال کنند.

رهبران مذهبی و علمای سرشناس هر چه سریع‌تر به این قضیه ورود کنند و از عفت و حیاء زنان بلوچ و عقیده اسلامی در مقابل این جوانان سکولار و سکولار زده، و همچنین در برابر انتشار افکار سکولاریسم در بلوچستان با تمام صلاحیت خویش اقدام و دفاع کنند.

علمای عزیز، طلاب گرانقدر، مردم موحد و جوانان غیور بلوچستان، التماس‌تان می‌کنیم که برای حفظ فرهنگ اسلامی در بلوچستان، امروز به میدان بیایید و از نتیجه فتنه سکولاریسم در دیگر کشورهای اسلامی عبرت بگیریید مبادا سهل‌انگاری کنید که عاقبت این فتنه‌ها جبران ناپذیر است.

التماس بیداری

بر خلاف اسلام، در اورپا و آمريكا هر كسي مي تواند به هر كسي توهين كند و اصلاٌ امر مقدسي در اروپا وجود ندارد و آزادي بيان كاملاٌ هست، چرا در اسلام نیست؟

بر خلاف اسلام، در اورپا و آمريكا هر كسي مي تواند به هر كسي توهين كند و اصلاٌ امر مقدسي در اروپا وجود ندارد و آزادي بيان كاملاٌ هست، چرا در اسلام نیست؟

(سلسله درسهاي: پرسش از ما و شما،  پاسخ  ساده از استاد مجاهد : ابوحمزه المهاجر هورامي )[۱]

بسم الله والحمد لله ؛اما بعد:

ببخشيد، في البدايه ياد داستان ابوهريره وشيطان و حديث « صدقك وهو كذوب» افتادم ، وزير خارجه فنلندا ( ئێرککی توۆمیۆیە ERKKI TOUMIOJA ) مي گويد :

  • « اگر سياهان را مسخره كنيم، اين نژاد پرستي است
  • اگر به زنان بي احترامي كنيم، اين شونيسم است
  • اگر به يهوديان مسخره كنيم، اين انديشه نازي هاست .
  • اما اگر به اسلام توهين كنيم، اين آزادي بيان است !!

اين كي درسته ؟!! »

اين كذاب راست مي گويد. بايد براي شما و ديگراني كه صاحب عقل و قلب سالمي هستند واقعيتها روشن شده باشد، كه آزادي بيان شعار فريبده و سازماندهي شده اي است كه توسط سكولاريستهاي جهاني تعريف و كاناليزه شده است . يعني در همين دموكراسي علاوه بر موارد ياد شده  اگر  كسي توهم نظريه ي تكاملي داروين را زير سوال ببرد  و يا دروغ هولوكاست را در مراكز علمي زير سوال ببرد و …. با شخص همچون يك مجرم برخورد مي شود و كمترين مجازات آن اين است كه از مراكز علمي رانده مي شوند .

پس آزادي بي چون و چراي بيان  وجود ندارد، نمونه ي زنده  اي كه هر روز با ان دست و پنجه نرم مي كنيم  نابود كردن تمام سايتها و رسانه هاي اينترنتي مسلمين شريعت گراست. خوب، اگر آزادي بيان وجود دارد چرا اين آزادي شامل مسلمين شريعت گرا نمي شود؟

نكته ي ديگر اينكه بين نقد كردن و توهين كردن تفاوت زيادي وجود دارد، شما در هر كجاي دنيا مي توانيد در مواردي كه قانون آن كشور تعريف كرده است نقد داشته  باشيد اما –  طبق تعريفي كه هر قانوني براي توهين ارائه داده است –  توهين را هيچ كسي از شما نمي پذيرد . اگر شخص راستگو است در اروپا و امریکا و سایر کشورهای سکولار به همسر یا پدر و مادر و دختر همسایه اش توهین کند، ببینم  چه می بیند! او این کار را نمی کند چون می داند که عاقبت چنین توهینی چه می تواند باشد. اما در برابر می تواند به الله و رسولانش و قوانین و احکامش توهین کند. در حالی که برای همگان روشن است که برای یک مسلمان الله و رسولش جایگاهی بالاتر از نفس شخص و پدر و مادر و خواهر و همسر دارند و طبیعی است که توهین به آنها را نمی پذیرد .

اما در برابر، در اسلام، يك كافر مي تواند در مورد الله و رسول الله صلي الله عليه وسلم نقد داشته باشد، و مسلمين هم نبايد در عقايد از كسي تقليد كنند و خودشان بايد دنبال آن بگردند و طبيعي است كه در اين زمينه سوالات مختلفي در مورد توحيد، نبوت و معاد و… پرسيده مي شود  و ما بزرگتر از اين نداريم  و هر چه هست پائين تر از اين موارد است؛ اما راه بر توهين كننده هاي فحاش بسته شده است،  حتي اگر بر كوچكترين حكم الله و قانون شريعت و يا ضعيف ترين شخص جامعه ي اسلامي باشد .

اين ما هستيم كه صدها سال است فرياد كشيده و حريف طلبي مي كنيم كه : قل هاتوا برهانكم ان كنتم صادقين . كسي كه تا اين اندازه به خود و دلايل خود اطمينان دارد چگونه از دلايل باطل و ضعيف حريف مي ترسد؟ بلكه رودر رو شدن با اين افراد باعث تقويت ايماني مسلمين و گرايش بيشتر به قانون شريعت الله در ميان غير مسلمين مي گردد و ما خواهان ايجاد چنين فضايي هستيم؛  جالب است بدانيد كه هدف تمام جنگهاي  آزاديبخش مسلمين در سرنگوني طاغوتهاي مستكبر ي چون ساسانيان و روم و غيره  نيز، رها نمودن مردم از ستم ديكتاتوران  و ايجاد چنين فضاي آزادي بوده است.شمشير مسلمين حكومتهاي ظالم  و مانع را سرنگون كرده است و  چنين فضايي اسباب مسلمان شدن مردمان رها شده  را فراهم نموده است. پس سود چنين فضايي كلاٌ به جيب اسلام و قانون شريعت الله مي رود و از عقل به دور است كه تصور كنيم  الله متعال مسلمين را از چنين سودي باز داشته باشد!   


[۱] تاریخ این سلسله از پرسش و پاسخها به اواخر دهه هشتاد شمسی بر می گردد

واقعیت سکولارهای عرب

واقعیت سکولارهای عرب

نویسنده: حامد بن عبدالله العلی

مترجم : انجمن ” اطعمهم من جوع و آمنهم من خوف  ” بیساران

آن­چه انسان را درباره­ی سکولارهای عرب به تعجب وامی­دارد، فتنه­گری گروه­های فرهنگی آن­ها و بی­بند­وباری­های اخلاقی­شان است:

آن­ها در بلواهای خود، مدام ماجراهای بیهوده­ای به وجود می­آورند و به این ترتیب سعی می­کنند از میان خودشان، قهرمانانی برای آزادی بسازند. قهرمانی­هایی که در آن هیچ ابتکار سودمند و انتقاد سازنده­ای وجود ندارد. نه سخن حق است در مقابل سلطان ظالم و نه کوششی برای یاری دادن مظلوم در مقابل ظالم و با این وجود، چطور می­خواهند قهرمان شوند؟ نمی دانم

محمد عابد جابری در کتاب خود “تکوین العقل العربی” می­گوید: ” در برابر این دیوانگی، دلیل ویژه­ای وجود دارد و آن این است که در تمدن عربی اسلامی چیزی شبیه به این پیگردهای قانونی و محاکماتی که بر دانشمندان نجوم و علوم طبیعی، به دلیل نظریات علمی­شان، در اروپا وارد می­شد، وجود نداشت. در این مورد کافی­ست به تعرضاتی که به دلیل تایید  نظریات فلکی کوپرنیک مبنی بر ثبات خورشید و چرخش زمین به دور آن، چیزی که با اعتقادات گذشتگان مخالف بود، از طرف متالهان عصر به کپلر وارد شد اشاره کنیم. در تمدن عربی اسلامی، با وجود این­که نظریه­ی کروی بودن زمین و چرخش آن، مانند دیگر نظریات علمی مشابه شایع بود، این نظریات، هیچ واکنشی نه از جانب فقها و نه از جانب حکام در پی نداشت”.[ ص ۳۴۵ مركز دراسات الوحدة]

این نکته­ای بسیار مهم و از دلایل قاطعی­ست که نشان می­دهد جنگ سکولارها با دین اسلام، در سرزمین­های عربی به خاطر موضع آن در قبال پیشرفت تمدن و دانش­های سودمند زمان از جمله پژوهش­های مبنی بر علوم طبیعی­ و اختراعات و اکتشافات سودمند، نیست چرا که در دین اسلام، هیچ تعارضی بین دین و دانش وجود ندارد، برخلاف مسیحیت که قبل از انقلاب اروپا علیه سلطه­­ی کلیسا، این تعارض در آن وجود داشت. دین اسلام حتی مردم را به آموختن این علوم تشویق می­کند و هرگاه دانشمندی به دین اسلام پایبند باشد، باهوش­تر خواهد بود و می­تواند بیش­ترین سود را به مردم برساند.

به همین دلیل است که در جهان عرب، هیچ­کس را نخواهیم یافت که با دین، در زمینه­ی این علوم سودمند، دشمنی کرده باشد و این هم به آن سبب است که پژوهش­گران در اسلام، هیچ مشکلی که سد راهشان شود، مقابل خود نمی­یابند و اگر هم در میان پژوهش­گران علمی کسی از این دشمنان وجود داشته باشد، آن دشمنی، به سبب وابستگی­های سیاسی و فرهنگی­اش است نه به دلیل اکتشافات سودمندش.

بیش­تر دشمنان دین اسلام و جنبش اسلامی در جهان عرب، جماعت اندکی از “سوداگران سخن”، هستند که بزرگ­ترین چیز در نزدشان، تنها سخنان مستمر و خسته­ کننده و مکرری­ست که طی آن در روزنامه­ها دین و احکام اسلامی را به سخره می­گیرند و حتی به آن مباهات می­کنند و مدعی­ دفاع از پیشرفت و مدرنیته هستند.

ادامه خواندن واقعیت سکولارهای عرب

اعتصابات اجباری کسبه و بازاریان در ایران در راستای اهداف و تحریم های آمریکا و ناتو

اعتصابات اجباری کسبه و بازاریان در ایران در راستای اهداف و تحریم های آمریکا و ناتو

ارائه: محسن صادقی/سقز

حکومت سکولار آمریکا به همراه سایر متحدین آن در تحریمهای خود بر علیه کشورهایی که نوکر حلقه به گوش آنها نیستند اهداف کاملاً مشخص و واضحی دارند که انتظار دارند طی مراحلی مشخص به این اهداف برسند که عبارتند از:

  1.  فشار اقتصادی شدید روی اقشار مختلف مردم، کمبود و گرانی مایحتاج روزمره، بروز فقر و مشکلات عدیده ناشی از فقر. یعنی هدف هر تحریمی در واقع فشار بر مردم و تحمیل گرانی و فقر بر مردم است که اغتشاشات اخیر سکولاریستها و اعتصابات اجباری مغازه داران و بازاری ها توسط این اغتشاشگران سکولار در داخل ایران کمک به تکمیل همین پروژه هست.
  2. فشار سیاسی و تهدیدهای شدید نظامی روی رژیم حاکم در جهت فلج کردن رژیم در مقابل ملت تحت فشار خود که سالهاست به صورت روزانه ملت و حاکمیت ایران شاهد این تهدیدات است.
  3. حکومت وقت زیر این فشارهای خورد کننده، همچون سایر کشورها، با قدرتهای مخالف با آمریکا و ناتو متحد می شود و آمریکا با سیاه نمائی چنین کاری را وابسته شدن و… معرفی می کند.
  4. دارودسته ی منافقین داخلی به همراه احزاب سکولار و خائن خارج نشین به بزرگنمائی اشتباهات نظام و کم ارزش نشان دادن پیشرفتهای عظیم کشور دست می زنند و با نشان دادن فیلمهای تبلیغاتی و بظاهر فریبنده از آسایش، عشق و زندگی پر زرق و برق مردم و جوانان دیگر کشورها، و با نشر سم بدبینی و نامیدی، مردم را بیش از پیش علیه حاکمیت تحریک میکنند
  5. در  این مرحله سعی می کنند با تبلیغات بی امان و گسترده ی تبلیغی و روانی و با بزرگنمائی مشکلات مسئولین نظام و مشکلات اقتصادی، کمبودها و گرانیها، مردم را از حکومت جدا کنند و مردمی تولید کنند که در برابر نظام خود ایستاده اند. همین کاری که همین الان تمام سکولاریستهای  خارجی و داخلی به همراه دسته هایی از حتی مولوی ها و آخوندها و ماموستاهای معلوم الحال انجام می دهند.
  6. دراین مرحله مردم به شدت ناراضی و جدا شده از حکومت دست به تظاهرات ضد حکومتی میزنند و شب نامه، شعار نویسی و اغتشاش برپا می کنند و حتی دست به تخریب اموال عمومی و ترورهای کور و غیره می زنند. چیزی که در اغتشاشات ۱۴۰۱ش ایران دیدیم.
  7. حاکمیت بر اساس قوانینی که دارد با توسل به نظام قضائی و قدرت حکومتی به مقابله با این اغتشاشگران می پردازد و دشمنان سعی دارند این حق مشروع هر حاکمیت و ملتی در برابر این عده ی ناچیز از اغتشاشگران را به مقابله با «مردم» تفسیر کنند
  8. آمریکا و متحدین جهانخوار آن به توسل به بازی های رایج سیاسی از طریق نهادهای مختلف بین المللی و منطقه ای سعی در خلع سلاح آن کشور می کند و سعی می کنند آن کشور را زا سلاحهای استراتژیک و اساسی دور نگه دارد.
  9. آمریکا و متحدین جهانخوار آن برای گرفتن تاییدیه ی افکار عمومی مردم خود، برای ورود به جنگ و حمله نظامی و قتل و غارت آن کشور، شروع به تبلیغات بسیار علیه حکومت و حتی علیه مردم آن کشور در رسانه های خود میکند تا ملت خودش نیز مرگ آن حکومت، نابودی آن کشور و حمله نظامی را آرزو و تایید کنند
  10. در صورت موفقیت چنین پروسه ای حمله نظامی، جنایت، نابودی، تخریب و غارت آغاز میگردد؛ جنایات وحشیانه ای که سالهاست در عراق و سوریه و افغانستان و لیبی و سومالی و یمن و مالی و… شاهد آن هستیم.

آمریکا و متحدین آن در عرض این چند دهه با تمام توطئه های خارجی و داخلی که چیده اند و هنوز در مرحله ی اول آن نیز مانده اند اما باز سعی دارند این سناریو را در مورد ایران هم پیاده کنند.

این دشمنان، با نادیده گرفتن مردم متعهد و پایبند ایران و با توسل به قشری هرزه و قشری جاهل و احساساتی که مراجع و تئوریسین های آنها مشتی دلقک سینما و بازیگر فوتبال و مشتی خائن فراری عیاش و راحت طلب و دسته ای از الرویبضه در قالب مولوی و ماموستا و اخوند هستند، توهم به سرشان زده است که می توانند این مراحل را در ایران هم طی کنند!

با مخالفت علنی با این طرحها و اهداف پلید، و با مخالفت با اعتصابات اجباری، در برابر این «فتنه» و توطئه ی تکراری دشمنان بایستیم و اجازه ندهیم خواسته های برحق ما و حماقت هرزه ها و جاهلین میان ما ابزار رسیدن دشمنان به اهدافشان شود.

شبهات بی اساس سکولاریستهای به بن بست رسیده در مورد کفر به طاغوت و شورا و زن و..

شبهات بی اساس سکولاریستهای به بن بست رسیده در مورد کفر به طاغوت و شورا و زن و..

به قلم: محسن صادقی / سقز

این روزها که شعله های اغتشاشات خیابانی ۱۴۰۱ش رو به خاموشی گراییده و اغتشاشگران سکولار دوباره به لاک نفاق خود در فضای مجازی و جنگ روانی با اسلام و شریعت گرایان پناه آورده اند یکی از اینها برای من نوشته بود: من خودم ملی مذهبی و اهل تحقیق هستم اما مطرح کردن کفر به طاغوت و شوراها و غیره در اسلام بی اساس است مثل یهودی و مسیحی اینها هم اختراعات شماهاست، زمانی که حتی یک پیامبر زن نداریم عدالت در اسلام چه معنی می دهد؟

اولاً کسی که ادعا می کند باید دلیل ارائه دهد که دلیلی در این متن نمی بینم بلکه تنها اتهام می بینم .

در پاسخ به اتهامات این شخص :

  1. الله تعالی می فرماید : ولقد بعثنا فی کل امه رسولا ان اعبدوا الله واجتنبوا الطاغوت فمنهم من هدی الله و….  (و بدون شک ما در میان هر امتی پیغمبری فرستادیم که خدای یکتا را پرستید و از بتان و فرعونان دوری کنید، پس بعضی مردم را خدا هدایت کرد و بعضی دیگر ضلالت و گمراهی بر آنان حتمی شد، اکنون در روی زمین گردش کنید تا بنگرید عاقبت آنان که (انبیاء را) تکذیب کردند به کجا رسید (و آنها چگونه هلاک ابدی شدند).) نحل/۳۶
  2. انسانها در طول زندگی خود نیاز به اجتهادات متناسب با نیازهای روز خود دارند . الله تعالی جهت از بین بردن اختلافات و تفرق میان مردم ابزاری حیاتی به نام شورا را دستور داده است و می فرماید : والذين استجابوا لربهم وأقاموا الصلاة وأمرهم شورى بينهم ومما رزقناهم ينفقون (و کسانی که دعوت پروردگارشان را اجابت کرده و نماز را برپا می‌دارند و کارهایشان به صورت مشورت در میان آنهاست و از آنچه به آنها روزی داده‌ایم انفاق می‌کنند) شورا/۳۸ / این شورا توسط معاویه از بین رفت و باید دوباره وارد میدان شود تا اختلافات از بین برود . این یگانه راهکار اسلام است .
  3. کتاب مقدس یهودی ها و مسیحی ها و مجوس و صابئین تحریف شده اند و طبیعی است که مخالفتهایی با عقل سالم و بخصوص با شریعت پیامبر خاتم داشته باشند . تنها این اسلام است که قابل تحریف نیست . چون الله محافظ آن است . إنا نحن نزلنا الذكر وإنا له لحافظون
  4. هیچ کسی نمی تواند ثابت کند که همه ی پیامبران مرد بوده اند و در میان آنها زن نبوده است . الله تعالی تنها اسم بعضی از پیامبران را اورده است . الله تعالی می فرماید : و رسلا قد قصصنا هم علیک من قبل و رسلا لم نقصصهم علیک (و رسولانی هم که شرح حال آنها را از پیش بر تو حکایت کردیم و آنهایی را که حکایت ننمودیم) نساء/۱۶۴

در ضمن این شبهات بیشتر به سخنان بی پایه و اساس آتئیستها شباهت دارد تا به سخنان یک شخص اهل تحقیق . من ملی مذهبی های مختلفی در میان شیعه و سنی را می شناسم و با بسیاری از دیدگاههای التقاطی که ملی مذهبی ها به مفاهیم اسلامی نگاه می کنند مخالفم با این وجود فکر نمی کنم این اشخاص تا این اندازه بی سواد باشند که چنین سخنانی را بر زبان برانند .

روشنگری در راستای تبیین «توهین» و  انواع گفتمان با اشخاص مختلف

روشنگری در راستای تبیین «توهین» و  انواع گفتمان با اشخاص مختلف

به قلم: آغسار تورکمن

بعد از اغتشاشات اخیر (۱۴۰۱ش) در دارالاسلام ایران و الفاظی که از این موجودات اغتشاشگر بر علیه قرآن و حجاب و اسلام و اهل علم و مسجد و… شنیدیم دوست دارم که به نکات زیر به خوبی بیاندیشید و بدانید که بعضی از انسانها لیاقتشان کمتر از یک انسان معمولی است و در بعضی موارد ، شایستگی  اعمال و صفاتی را در خود پرورش می دهند که مستحقش هستند.   

در آيات زيادی از قرآن كريم برای تحقير مشبّه و زشت جلوه دادن آن و زمينه‌سازی تنفر عمومی از آن مشبّه ر ا به چيزی تشبيه می‌كنند كه در خواری و پستی در نزد مخاطب معروف باشد. اين غرض نيز در قرآن به كار گرفته شده است. به‌عنوان مثال آنجا كه در دنائت و پستی و سفاهت كافران را به چهار پايان تشبيه می‌كند بلكه از آنان هم پست‌تر می‌خواند. «أُوْلَئِكَ كَالأَنْعَامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ أُوْلَئِكَ هُمُ الْغَافِلُونَ؛ آنها همچون چهار پايانند، بلكه گمراه تر اينان همانا غافلانند»، (الأعراف/۱۷۹)

آیه ۱۷۵ سوره اعراف از کسی صحبت میکند که آیات خدا را دور انداخته و بجای آن پيوسته هوس خود را دنبال کرده، و در ادامه آن آیه ۱۷۶ چنين می فرماید: «و اگر می خواستیم او را با آیات خود بلند مي کردیم ولی او زمین گیر شد و پيوسته هوس خود را دنبال نمود، بنابر اين او مانند سگ میماند، اگر بار روی آن بگذاری له له می زند اگر هم آنرا رها کنی له له می زند. اينست نمونه کسانیکه آیات خدا را دروغ می پندارند. داستانهای واقعی را بگو با امید به اینکه اینها بينديشند».

له له زدن سگ تنفس سريع است با دهانی باز و با زبانی معمولاً افتاده به بيرون از دهان. سگ در حالت عادی ميان ۳۰ تا ۴۰ نفس می زند و در حالت له له زدن ميان ۳۰۰ تا ۴۰۰ نفس. سگ اغلب هنگام بالا رفتن دمای گرمای بدنش له له می زند تا خود را خنک کند، چون غده های عرقی کافی برای خنک نمودن خود ندارد، (کمی در پاها دارد که برای خنک نمودن بدن آن کافی نيست). بنابر اين با له له زدن خود را خنک می کند. در نفس زدن هوای خنک وارد بدن ميشود و هوای گرم از بدن خارج می شود و به اين وسيله خود را تهويه و خنک ميکند.

سگ علاوه بر دليل فوق که “بالا رفتن دمای گرمای بدن وی” بود، بدلايل زياد ديگری همچون تشنگی، شادی، خوشنودی، ناخوشنودی، برخورد ناگهانی با چيزی، کار و خستگی، درد های روانی و جسمی، اندوه و غيره نيز له له میزند.

آيه گفت نمونه کسانيکه آيات خداوند را دروغ می پندارند مانند سگ است که چه بار روی آن بگذاری و چه آنرا بحال خود واگذاری در هر حال له له خود را می زند. بنابر شناختی که از سگ داريم معنی اين تشبيه اينست که فرد دين ستيز در هر حال دين ستيزی خود را دارد چه دين بنوعی با او کاری داشته باشد و چه نداشته باشد. ما امروزه درستی اين گفته آيه را در غرب می بينيم. امروزه در غرب دين اساساً با کسی کاری ندارد، ولی دين ستيزان دين ستيزی خود را دارند. يعنی اين از سرشت آنهاست همانگونه که له له زدن سگ نيز از سرشت خود آنست و می تواند هيچ ربطی به کار و رفتار انسان با آن نداشته باشد. (و سرشت انسان البته از نظر قرآن بدست خود انسان است).

 همچنین تشبیهات دیگری را نیز در همین زمینه می یابیم  :

ادامه خواندن روشنگری در راستای تبیین «توهین» و  انواع گفتمان با اشخاص مختلف

راز فتوحات سریع امارت اسلامی افغانستان بر حکومت دست نشانده ی آمریکا

راز فتوحات سریع امارت اسلامی افغانستان بر حکومت دست نشانده ی آمریکا

به قلم: فضل احمد هراتی

بر خلاف عده ای که گمان میکردند کفار سکولار واشغالگر آمریکا و ناتو آگاهانه افغانستان را رها کرده تا امارت اسلامی آن را اشغال کند معلوم شد آمریکا وغرب سکولر کلا از این پیشروی ها غافلگیر شده اند وانتظار داشتند مدت زمانی یکساله طول بکشد.

 چرا که در این مدت بیست سال زیرساخت خوب و استعداد امنیتی بالایی را در ارتش افغان ودست نشاندگانشان بزعم خود فراهم کرده بودند واینک بعد از این فضاحت آمریکا ناکام مانده ومیگوید پشیمان نیست که افغانستان را ترک کرده چون معتقد است کارکردن با این مزدوران فعلی آب در هاون کوبیدن است و تصمیم دارد با امارت اسلامی وارد تعامل شود

 در همین حین به مزدورانش در کابل چنان وانمود می‌کرد که گویا هنوز پشتیبانش است تا از انتقام دولتی که مانند گربه در قفس زندانی شده وممکن است برای حفظ بقا وبدنام کردن امارت اسلامی و چه بسا گروگان گرفتن اتباع آمریکایی جهت تضمین حمایت عملی آمریکا واکنش غیرمترقبه ای را انجام دهد ودر کل کاخ سفید در شرایط مختلف راه کارهای مختلف دارد تا اگر بفرض محال دولت توانست امارت اسلامی را عقب براند بگوید ما همچنان حامی شما بودیم وامتیازهای خود در افغانستان را حفظ کند واگر امارت اسلامی پیروز شد بقای خود در کابل وعدم گزند رساندن به خود را حفظ کند تا در آینده بتواند تحولات منطقه را از خود افغانستان بررسی کند وچه بسا بتواند در صورت نارضایتی از دولت تشکیل شده امارت اسلامی در براندازی وکودتا و همچنین دلگرم کردن مخالفان داخلی و خارجی افغانستان جهت فشار بر دولت آتی فعالیت کند .

در کل آمریکا در هیچ صورتی بیخیال این قضیه نمیشود چرا که از روز سقوط کابل و تشکیل امارت اسلامی در افغانستان زنگ خطر برای دموکراسی آمریکایی بصدا در خواهد آمد چون نظام شریعت با تعاملات نظام سکولار سرمایه داری کاملا در تضاد است بهمین دلیل بود که در زمان اشغال افغانستان توسط شوروی اقدام به همکاری ودفع خطر این نظام که اختلافات زیادی با ارزشهای نظام سرمایه داری غربی داشت با افغانها وتمامی گروههای مخالف کرد تا از هم مرز شدن این دولت با ایران و پاکستان وکلا نزدیک شدن به خلیج منبع شیردهی گاوهای پر شیرش جلوگیری کند چون میترسید مردم این کشورها هم از نظام سکولار آمریکایی زده شوند وخود را در دامان این نظام قرار دهند که گویا در این تقریر اشتباه کرده بودند ونظام کمونیستی و سوسیالیستی کلا با افکار و خواسته های کشورهای اسلامی علی الخصوص مردم مسلمان در تضاد آشکار است.

 اما اینک با مطالعه رفتار مردم منطقه وزمینه عقیده ای مشترک با امارت اسلامی  وسرخوردگی وپایمال شدن غرور ملی‌شان توسط دولتمردان شأن در تعامل با فلسطین وخنثی کردن بهار عربی وقضایای مشابه که با پشتیبانی کامل آمریکا صورت گرفته کاخ سفید مطمئن است تجربه افغانستان میتواند سرآغازی به صدور این تجربه به کشورهای دست نشانده شود تا آنها هم آمریکا را بالکل از منطقه اخراج کنند علی الخصوص اینکه گروه هایی مانند القاعده واخوان المسلمین  و غیره در میان این مردم فعالیت داشته و به صورت پنهانی آنها را بر علیه آمریکا وسیاستهایش در منطقه تحریک میکنند ودرتمامی مشکلات مسلمانان انگشت اتهام را به سوی آمریکا و همپیمانان منطقه ای و همچنین دست نشاندگانش نشانه رفته اند

برادران و خواهران، ما امتی هستیم که پیروزیمان نه بعلت امکانات ونه نفرات است بلکه خداوند ما را به خاطر فضل و کرم خود واثبات اینکه دینش وپایداری در این راه سبب پیروزی میشود ما را نصرت میدهد وگرنه تجهیزات و نفرات ما در مقابل دلتا فورس نیروی ویژه آمریکا و اس ای اس نیروی ویژه بریتانیا که چیزی نیست، تنها عقیده ما وسپس دلاوری وجان برکفی مومنان به نصرت خدایی سبب پیروزی میشود وگرنه قبل از سقوط عثمانی مسلمانان که بی انگیزه وبی رسالت شده بودند بزرگترین ناوگان جهان بنام مسعودی و همچنین قطار جنگی معروف صحرا را داشتند که حتی سوژه بازی های کامپیوتری معاصر شده است ودر چند جنگ بزرگ بر انگلیس پیروز شدند اما هنگامی که تمدنی در اثر بی لیاقتی افرادش رو به سقوط نهاد هیچ ارتش وهیچ‌جنگ افزاری را یارای ادامه بقایش نیست.

سخنی خطاب به خواهران  در تربیت جهـادی

سخنی خطاب به خواهران  در تربیت جهـادی

مؤلف: ع. محمود فلسطینی
مترجم: صادق . م

بسم الله الرحمن الرحیم
السلام عليكم و رحمة الله و بركاته

الحمد لله حمدًا كثيرًا طيبًا مباركًا فيه والصلاة والسلام على رسول الله الأمين خير خلق الله وعلى آله الطيبين الطاهرين وعلى أصحابه جميعًا الغر الميامين ومن تبعهم بإحسان إلى يوم الدين .. وبعد:

خواهران مسلمانم:
در این جلسه که با شما هستم، قلبهایی شکسته و اندوه­بار، پاره پاره می­شوند. هر چند زنان از درجات مختلفی در فهم، هوش و یادگیری برخوردارند اما می­خواهم مسائلی را آشکار و صریح برایتان روشن کنم. مسائلی که درگذشته از آن­ها منع شده­اید .. چیزی که دیگران می­خواهند از زنان بسازند، اینست که آنان را از فطرتشان، و اسلام و دینشان خارج گردانند.

مجتمعات و جوامع ما بدون شک در این مرحله و قبل از ظهور استعمار در سرزمین­هایمان، فقط می­توانم و بگویم که: زن مظلوم بوده­اند .. مردان ما در روستاها و شهرها هرگز نتوانستند به ارزش زن پی ببرند. و اینکه عظمت و ارزش این مخلوق بزرگ در این جامعه و سایر جوامع چه قدر است؟

مرد عقب افتاده­ای که از دین خداوند متعال چیزی نفهمیده­است، گمان می­کند زن فقط یک کالا مانند لوازم بی ارزش خانه است، حتی در بعضی از جوامع اسلامی شاید به مرد اجازه داده شود همسرش را بکشد و کسی از خانواده­اش نتواند به این کار اعتراض کند ـ پس او مانند کالای فانی است ـ یا کاملا به مرد اجازه داده شده که او را هلاک کند و کسی از او سوالی نپرسد، به این معنا که دید مسلمانان جاهل نسبت به زن برگشته است به همان نگاهی که در جاهلیت به زن می­شد. برای این مخلوق از نظر انسانی و شخصیتی ارزشی قائل نیستند .. پس اهل کفر می­آیند و این وضعیت پر از بدختی زن را می­بینند و می­فهمند که زن دریچه اطمینان است، یعنی زن کلید خیر و شر برای جوامع است. در نتیجه یکی از ارکان تلاششان، در خانواده­ها و شهرها و جوامعمان فاسد کردن زن و خارج کردن او از نقش اصلی و درستش می­باشد، تا جایی که او را به بازی­ می­گیرند و او را که قبلاً کالایی برای مرد خانه بود به کالایی برای همه مردان تبدیل می­کنند!

با حرف­های شیرین و عبارات دلنشین به سوی سرزمینمان آمده­اند، از زن می­خواهند از قید و بندهایش رها شود و حقوق­اش را ـ آنگونه که آن­ها گمان می­کنند ـ بشناسد.

آنها در حالی که افرادی بدذات هستند و رواشناسی زن و واقعیت روانی آن­ها را در سرزمین­های ما مورد مطالعه قرار داده­اند. می­آیند و می­گویند: «ای زن؛ مورد ظلم واقع شدی و حقوقت پایمال شد.» گفته­های آن­ها همه درست و صحیح است و شکی در آن نیست و بحثی در مورد آن نداریم.

اما آیا درمان این امر، کاری است که آن­ها انجام می­دهند؟

ادامه خواندن سخنی خطاب به خواهران  در تربیت جهـادی