آنهائی که می گویند الله را قبول دارند اما زیر بار احکام الله نمی روند[۱]
بسم الله و الحمد لله
اما بعد: السلام علیکم و رحمه الله و برکاته
مشکل شیطان در این بود که الله حکمی داد و او آگاهانه، عمدا و به میل خودش از این حکم سرپیچی کرد و به این شکل کافر گردید، «وَإِذْ قُلْنَا لِلْمَلَائِكَةِ اسْجُدُوا لِآدَمَ فَسَجَدُوا إِلَّا إِبْلِيسَ أَبَىٰ وَاسْتَكْبَرَ وَكَانَ مِنَ الْكَافِرِينَ» (بقره/۳۴) پس مشکلش در انجام بسیاری ازعبادات یا عدم پذیرش الله یا عدم ترس از الله و… نبود؛ شیطان همان عبادتهائی را می کرد که سایر ملائک مقرب می کردند. چون از جن بود و به چنان جایگاهی رسیده بود که مستقیما با الله تعالی صحبت می کرد و….
سکولاریستها ی محلی هم ممکن است بخشی از همان عبادتهائی را انجام دهند که ما انجام می دهیم اما مشکل آنها در این است که بسیاری از احکام الله را نمی پذیرند و احاکم دیگری را به جایش قرار می دهند . دقیقا همان کار شیطان
مشرکین نیز حکم الله را قبول ندارند و گرنه به خود الله ایمان دارند به همین دلیل است که الله تعالی در مورد ایمان اینها می فرماید:وَمَا يُؤْمِنُ أَكْثَرُهُم بِاللَّهِ إِلَّا وَهُم مُّشْرِكُونَ (یوسف/۱۰۶)
شیطان را نگاه کنید….. او که به وجود الله ایمان داشته ودارد و دلیل این گفته این آیه ازسوره حشراست که الله میفرماید: كَمَثَلِ الشَّيْطَانِ إِذْ قَالَ لِلْإِنسَانِ اكْفُرْ فَلَمَّا كَفَرَ قَالَ إِنِّي بَرِيءٌ مِّنكَ إِنِّي أَخَافُ اللَّهَ رَبَّ الْعَالَمِينَ (حشر/)ﻛﺎﺭ ﺁﻧﻬﺎ ﻫﻤﭽﻮﻥ ﺷﻴﻄﺎﻥ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﺑﻪ ﺍﻧﺴﺎﻥ ﮔﻔﺖ ﻛﺎﻓﺮ ﺷﻮ ﺍﻣﺎ ﻫﻨﮕﺎﻣﻰ ﻛﻪ ﻛﺎﻓﺮ ﺷﺪ ﮔﻔﺖ: ﻣﻦ ﺍﺯ ﺗﻮ ﺑﻴﺰﺍﺭم، ﻣﻦ ﺍﺯ ﺧﺪﺍﻭﻧﺪﻯ ﻛﻪ ﭘﺮﻭﺭﺩﮔﺎﺭ ﻋﺎﻟﻤﻴﺎﻥ ﺍﺳﺖ میترسم!
بسیاری از سکولاریستهای محلی و دارودسته ی منافقین اطراف خودت را نگاه کن…. آنها که لا اله الا الله میگویند! اما تسلیم قانون شریعت الله در مسائل حکومتداری نیستند این لا اله الا الله گفتن سودی به حالشان ندارد و الله درمورد منافقان میفرماید:إِنَّ الْمُنَافِقِينَ فِي الدَّرْكِ الْأَسْفَلِ مِنَ النَّارِ وَلَن تَجِدَ لَهُمْ نَصِيرًا (نساء/۱۴۵)
در این صورت اینکه فلانی می گوید من به الله اعتقاد دارم اما فلان حکم شریعت را قبول ندارم فوراً یاد شیطان بیافت و مطمئن باش این شخص در سایر عبادات و ترس از الله به جایگاه و گرد پای شیطان هم نمی رسد.
[۱] پیاده شده از سخنرانی تصویری شیخ ابوحمزه المهاجر هورامی حفظه الله
آیا دین سکولاریسم و سکولاریستها (به زبان عربی = مشرکین) قابل احترام هستند؟[۱]
بسم الله و الحمد لله
اما بعد: السلام علیکم و رحمه الله و برکاته
الله تعالی می فرماید: وَمَا كَانَ لِمُؤْمِنٍ وَلَا مُؤْمِنَةٍ إِذَا قَضَى اللَّهُ وَرَسُولُهُ أَمْرًا أَن يَكُونَ لَهُمُ الْخِيَرَةُ مِنْ أَمْرِهِمْ ۗ وَمَن يَعْصِ اللَّهَ وَرَسُولَهُ فَقَدْ ضَلَّ ضَلَالًا مُّبِينًا (احزاب/۳۶) هیچ مرد و زن مؤمنی، در کاری که خدا و پیغمبرش داوری کرده باشند (و آن را مقرّر نموده باشند) اختیاری از خود در آن ندارند (و اراده ایشان باید تابع اراده خدا و رسول باشد). هر کس هم از دستور خدا و پیغمبرش سرپیچی کند، گرفتار گمراهی کاملاً آشکاری میگردد.
امام اوزاعی رحــمهالله می گوید:«عمر بن عبدالعزیز نوشت که کسی در قرآن رأی ندارد و رأی ائمه درباره آن چیزهایی است که در قرآن نازل نشدهاند و ســنّت رســولالله ﷺ درباره آنها نقل نشده است، و هیچ کس در آنچه رســولالله ﷺ ســنّت قرار داده است رأی نخواهد داشت»[۲]
به همین دلیل مومنین در برابر قوانین شریعت الله چک و چانه و کل کل نمی کنند و موضع آنها این است: إِنَّمَا كَانَ قَوْلَ الْمُؤْمِنِينَ إِذَا دُعُوا إِلَى اللَّهِ وَرَسُولِهِ لِيَحْكُمَ بَيْنَهُمْ أَن يَقُولُوا سَمِعْنَا وَأَطَعْنَا ۚ وَأُولَٰئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ (نور/۵۱) مؤمنان هنگامی که به سوی خدا و پیغمبرش فرا خوانده شوند تا میان آنان داوری کند ، سخنشان تنها این است که میگویند : شنیدیم و اطاعت کردیم ! و رستگاران واقعی ایشانند .
در این صورت عقاید و باورهای انسان از دو منبع استخراج می گردند :
از قانون شریعت الله و آنچه الله تعالی از زبان رسول الله صلی الله علیه وسلم بیان کرده است
از فهم خود بشر
مومنین که عقاید خود را از وحی معصوم گرفته است حق دارد که عقیده ی خود را حق بداند و عقاید غیر اسلامی را باطل.
در کنار این ما شاهد اجتهادات مختلف بشری از شریعت هستیم و تا زمانی که تمام این اجتهادات و تاویلات در شورای واحدی گرد هم نیایند و اجماع واحدی ارائه ندهند قابل احترام هستند.
اما اینکه سکولاریستها (یا به زبان عربی مشرکین) می گویند که تمامی عقاید و باورهای انسانها ساخته ی ذهن بشر هستند و احتمال خطاء و صحت در آنها می رود و باید به همه احترام گذاشت دروغ و فریبی بیش نیست.
«إنِ الْحَمْدَ لِلَّهِ، نَحْمَدُهُ، وَنَسْتَعِينُهُ، وَنَسْتَغْفِرُهُ، وَنَعُوذُ بِاللَّهِمِنْشُرُورِ أَنْفُسِنَا، وَمِنْ سَيِّئَاتِ أَعْمَالِنَا، مَنْ يَهْدِهِ اللَّهُ فَلَا مُضِلَّ لَهُ ، وَمَنْ يُضْلِلْ فَلَا هَادِيَ لَهُ، وَأَشْهَدُ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّااللَّهُوَحْدَهُ لَا شَرِيكَ لَهُ، وَأَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّدًا عَبْدُهُ وَرَسُولُهُ» به راستی حمد و سپاس تنها لایق خدا است، او را شکر میگوییم و از او درخواست کمک و بخشش میکنیم، و پناه میبریم به خدا از بدی های نفسهایمان و از بدی های اعمالمان، هر کس که خدا او را هدایت کند هیچ کس نمیتواند او را گمراه کند و هر کس که خداوند او را گمراه نماید هیچ کس نمیتواند او را هدایت دهد و شهادت میدهم که هیچ اله بر حقی به جز الله نیست که تنها و بیشریک است، و شهادت میدهم که محمد بنده و فرستاده او است.
– یأْ أیهَاْ الَّذِینَ آمَنُوْاْ اتَّقُوا اللهَ حَقَّ تُقَاْتِهِ وَلاَتَمُوْتُنَّ إِلاَّ وَ أَنْتُمْ مُسْلِمُون” (آل عمران /۱۰۲) «ای کسانی که ایمان آوردهاید آن چنانکه شایسته است، تقوای الله را داشته باشید و نمیرید مگر آن که مسلمان باشید». – یأْ أیهَا النَّاْسُ، اتَّقُوْاْ رَبَّکُمُ الَّذِی خَلَقَکُم مِنْ نَّفْسٍ وَّاحِدَةٍ وَّ خَلَقَ مِنْهَاْ زَوْجَهَاْ وَ بَثَّ مِنْهُمَاْ رِجَالاً کَثِیراً وَّ نِسَاءً وَّاتَّقُوْاْ اللهَ الَّذِی تَسَاءَلُوْنَ بِهِ وَالأرْحَاْمَ إِنّ اللهَ کَاْنَ عَلَیکُمْ رَقِیبَاً (نساء /۱) «ای مردمان از پروردگارتان بپرهیزید، پروردگاری که شما را از یک انسان بیافرید و (سپس) همسرش را از نوع او آفرید و از آن دو نفر مردان و زنان فراوانی پخش کرد. و از خدایی بپرهیزید که همدیگر را بدو سوگند میدهید، و دوری کنید از این که پیوند خویشاوندی را گسیخته دارید زیرا بی گمان خداوند مراقب شما است»
-یأْ أَیهَا الَّذِینَ آمَنُوْاْ اتَّقُوا اللهَ وَ قُوْلُوْاْ قَوْلاً سَدِیداً * يُصْلِحْ لَكُمْ أَعْمَالَكُمْ وَيَغْفِرْ لَكُمْ ذُنُوبَكُمْ وَمَن يُطِعْ اللَّهَ وَرَسُولَهُ فَقَدْ فَازَ فَوْزًا عَظِيمًا (احزاب / ۷۰) :«ای مؤمنان از خدا بپرهیزید و سخن حق و درست بگویید. در نتیجه خدا (توفیق خیرتان میدهد و) اعمالتان را نیک می گرداند و گناهانتان را میبخشاید. اصلاً هر کس از خدا و پیامبرش فرمانبرداری کند، قطعاً به پیروزی بزرگی دست مییابد».”
“أما بعد : إِنَّ أَصْدَقَ الْحَدِيثِ كِتَابُ اللَّهِ وَ خَيْرَ الْهَدْىِ هَدْىُ مُحَمَّدٍ وَشَرَّ الأُمُورِ مُحْدَثَاتُهَا وَكُلَّ مُحْدَثَةٍ بِدْعَةٌ وَكُلَّ بِدْعَةٍ ضَلاَلَةٌ وَكُلَّ ضَلاَلَةٍ فِي النَّارِ ” راست ترین سخن کتاب خدا و بهترین روش، روش محمد صلی الله علیه و سلم است، و بدترین امور نوآوری در دین است، و هر تازه پیدا شدهای در دین، بدعت؛ و هر بدعتی گمراهی، و هر گمراهی در آتش است.
السلام علیکم و رحمه الله و برکاته
الله تعالی می فرماید: قَاتِلُواْ الَّذِینَ لاَ یُؤْمِنُونَ بِاللّهِ وَلاَ بِالْیَوْمِ الآخِرِ وَلاَ یُحَرِّمُونَ مَا حَرَّمَ اللّهُ وَرَسُولُهُ وَلاَ یَدِینُونَ دِینَ الْحَقِّ مِنَ الَّذِینَ أُوتُواْ الْکِتَابَ حَتَّى یُعْطُواْ الْجِزْیَةَ عَن یَدٍ وَهُمْ صَاغِرُونَ (توبه/۲۹) با کسانی از اهل کتاب که نه به خدا، و نه به روز قیامت ایمان دارند، و نه چیزی را که خدا و فرستادهاش تحریم کردهاند حرام میدانند، و نه آئین حق را میپذیرند، بجنگید تا زمانی که خاضعانه به اندازه توانائی، جزیه را میپردازند.
پروسه ی اجتناب ناپذیر«اتحاد» اسلامی، دوران گذار از تفرق کنونی به «وحدت» اسلامی (۱)
بسم الله و الحمد لله
اما بعد: السلام علیکم و رحمه الله و برکاته
رسول الله صلی الله علیه وسلم می فرماید:«الوَحدةُ خيرٌ مِن جليسِ السُّوءِ، و الجَليسُ الصالِحُ خيرٌ مِنَ الوَحدةِ»[۱]تنهائی بهتر از همنشین بد است، و همنشین صالح بهتر از تنهائی است.
یا می فرماید: لَوْ يَعْلَمُ النَّاسُ مَا فِي الْوَحْدَةِ، ما سار راكبٌ بليلٍ أبدًا [۲] یا « مَا سَارَ رَاكِبٌ بِلَيْلٍ وَحْدَهُ»[۳] اگر مردم، خطرات تنها به سفر رفتن را میدانستند، هیچ کس به تنهایی در شب، مسافرت نمیکرد.
پس«وحدت» مصدری است به معنی واحد، تنهائی و یکی بودن؛ و در اصطلاح «وحدت» یعنی یکدلی و یکی شدنِ دو یا چند امر و جانبِ مختلف، با کنار زدن و پاک کردن تمام موارد مورد اختلاف. الله تعالی خطاب به مومنین می فرماید: وَاعْتَصِمُواْ بِحَبْلِ اللّهِ جَمِیعاً وَلاَ تَفَرَّقُواْ (و همگی به رشته خدا چنگ زنید و پراکنده نشوید) وَاذْکُرُواْ نِعْمَتَ اللّهِ عَلَیْکُمْ إِذْ کُنتُمْ أَعْدَاء فَأَلَّفَ بَیْنَ قُلُوبِکُمْ فَأَصْبَحْتُم بِنِعْمَتِهِ إِخْوَاناً (آل عمران/۱۰۳) و نعمت خدا را بر خود به یاد آورید که بدان گاه که (برای همدیگر) دشمنانی بودید و خدا میان دلهایتان پیوند داد، پس برادرانی شدید. و رسول الله صلی الله علیه وسلم می فرماید:الْمُؤْمِنُ مَأْلَفَةٌ وَلا خَيْرَ فِيمَنْ لا يَأْلَفُ وَلا يُؤْلَفُ.[۴] مؤمن مونس است(مورد انس والفت است) و در کسی که انس نگیرد و به او انس گرفته نشود، خیری در او نیست.
در این صورت عامل یکدست کردن و وحدت بخش مومنین، نعمت عقاید و قوانین واحد اسلامی است که با دور ریختن و حذف تمام افکار، سخنان، قوانین و رفتارهای غیر شرعی، قلبها را یکی و مونس کرده، و این قلب واحد با دستور و حکمی واحد سایر اعضای بدن و ساختمان اجتماعی جامعه ی مومنین را مدیریت میکند. به همین دلیل رسول الله صلی الله علیه وسلم مومنین را گاه به جسم واحد یا ساختمان واحدی تشبیه می کند و می فرماید:
مَثَلُ الْمُؤْمِنِينَ فِي تَوَادِّهِمْ وَتَرَاحُمِهِمْ وَتَعَاطُفِهِمْ مَثَلُ الْجَسَدِ (مثال مؤمنین در شفقت، دوستی و مهربانی مانند اعضای یک جسم هستند،) إِذَا اشْتَكَى مِنْهُ عُضْوٌ تَدَاعَى لَهُ سَائِرُ الْجَسَدِ بِالسَّهَرِ وَالْحُمَّى [۵]زمانی که یک عضو آن به درد آمد سایر اعضا نیز بی قرار می شوند وتب می کنند و ابراز همدردی می کنند.
رعایت و پایبندی به وحدت فرماندهی و وحدت دستور در تطبیق جنگ مسلحانه با «یَلُونَکُم مِّنَ الْکُفَّارِ»
بسم الله و الحمد لله
اما بعد: السلام علیکم و رحمه الله و برکاته
متاسفانه جریاناتی وجود دارند که به دلیل جهل از مقاصد شریعت و دشمن شناسی شرعی و درجه بندی شرعی دشمنان و یا به دلیل کنارگذاشتن عدالت و انصافِ نسبتِ به مسلمینِ مخالف خود و یا حتی به دلیل فریفته شدن توسط دشمنان آگاه و حرکت خواسته یا ناخواسته طبق نقشه ی دشمنان، با مخلوط کردن اصطلاح «العَدُوُّالقَریب» و آیه ی «قاتِلُوا الَّذينَ يَلونَكُم مِنَ الكُفّارِ» جنگ مسلحانه و نرم خودشان را از مسیر شرعی آن و تمرکز بر دشمنان اصلی منحرف کرده و متوجه مسلمین مخالف ودسته هائی از کفار ساخته اند که شرعاً نباید با آنها جنگ مسلحانه ای صورت بگیرد.
در ابتدا باید عرض شود که دشمنان مومنین در میان انسانها سه دسته اند:
کفار آشکار که غیر از مرتدین به ۵ دسته ی اصلی تقسیم می شوند: الَّذِينَ هَادُوا وَالصَّابِئِينَ وَالنَّصَارَىٰ وَالْمَجُوسَ وَالَّذِينَ أَشْرَكُوا(حج/۱۷)یهودی ها، صابئین، نصارا، مجوس و مشرکین
۲- کفار پنهان داخلی یا منافقین که دارودسته ای هم برای خود از مسلمین تهیه کرده وخودشان را گم کرده اند و تشخیص آنها از مسلمین فریب خورده در دنیا برای ما غیر ممکن است.
مومنین مجرمی که ممکن است به دلایلی با دیگر مومنین دشمنی کنند. وَإِنْ طَائِفَتَانِ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ اقْتَتَلُوا فَأَصْلِحُوا بَيْنَهُمَا ۖ (حجرات/۹)
حالا این دشمنی ممکن است تنها در بخش جنگ روانی و سرد باشد و یا ممکن است جنگی ترکیبی از جنگ سرد وگرم باشد، به عنوان مثال زمانی که الله تعالی می فرماید: يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ جَاهِدِ الْكُفَّارَ وَالْمُنَافِقِينَ وَاغْلُظْ عَلَيْهِمْ ۚ (توبه/۷۳) در اینجا اگر دقت کنید جهاد با کفار آشکار مقدم بر جهاد با منافقین داخلی است به همین دلیله اکثر اوقات دارودسته ی منافقین نادیده گرفته میشن انگار اصلاً وجود ندارند؛ و جهاد با منافقین هم در بخش تبلیغی و جنگ نرم و در پیش گرفتن عوامل بازدارنده و مدیریت داخلی اونهاست، و جنگ مسلحانه و گرمی در کار نیست، مگر اینکه جرمی مرتکب شوند که حدی بر آن تطبیق شود یا اینکه از دارالاسلام بیرون بروند که آنوقت حکمشان شبیه حکم سکولاریستها می شود.
مناسب می بینم در این زمانی که شاهد هزیمتهای آشکار آمریکا پرچمدار مشرکین زمان حاضر و متحدین جهانی و مزدوران محلی اش در سرزمینهای اسلامی هستیم، چشم انداز جریان جبهه ی جهانی اسلامی برای جهاد بر ضد سکولاریسم در دارالاسلامها را به صورت مختصر و موردی خدمت تمام برادران و خواهران مومنم ارائه دهم:
هم اکنون دایره ی آگاهی ها وسیع شده و به اصطلاح علم زیاد شده است، در این صورت ما با تکیه بر درسهای مقدماتی و قیامت شناسی-بإذن الله- وارد دایره ی مومنین مجاهدی شده ایم که الله تعالی در موردشان می فرماید: «إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ الَّذِينَ آمَنُوا بِاللَّهِ وَرَسُولِهِ ثُمَّ لَمْ يَرْتَابُوا وَجَاهَدُوا بِأَمْوَالِهِمْ وَأَنفُسِهِمْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ ۚ أُولَٰئِكَ هُمُ الصَّادِقُونَ».[۲]
۲- به دنبال این، جهت تامین «أَطْعَمَهُم مِّن جُوعٍ وَآمَنَهُم مِّنْ خَوْفٍ» و فراهم کردن زمینه های مناسب «فَلْيَعْبُدُوا رَبَّ هَٰذَا الْبَيْتِ» و ارتقای حکومت بدیل اضطراری اسلامی فعلی به «خلافةً على مِنهاجِ نُبُوَّةٍ»[۳] با در نظر داشتن «وَقَاتِلُوا الْمُشْرِكِينَ كَافَّةً كَمَا يُقَاتِلُونَكُمْ كَافَّةً ۚ»[۴] وارد جهاد سه گانه با تمام سکولاریستها خواهیم شد که رسول الله صلی الله علیه وسلم در شیوه ی برخورد با آنها امر کرده است: جَاهِدُوا الْمُشْرِكِينَ بِأَمْوَالِكُمْ وَأَنْفُسِكُمْ وَأَلْسِنَتِكُمْ[۵] و به این شکل با اعمال خود معلم دیگران می شویم. در این صورت ما برای سازماندهی «عمل» تلاش می کنیم و شعار ما هم این است: لَس٘تُ معلِّمَكُم٘ إلّا بِال٘عمل[۶].
برای حرکت در این مسیر و تنظیم اقدامات عملی خود، متناسب با شرایط خاص و وضع موجود هر منطقه و نیازهای روزش- که ممکن است با وضع موجود و نیازهای روز سایر مناطق تفاوتهائی داشته باشد- «اولویت بندی» خواهیم کرد.
یکی از صفات خائنین و دارودسته ی منافقین که همیشه وجود داشته و خواهند داشت برهم زدن آگاهانه، عمدی و اختیاریِ اولویت بندی هاست و سعی دارند مومنین را به مراحلی بکشانند و برای مراحلی بعدی دعوت دهند که اگر همان مراحل هم فرا برسند هرگز خودشان در این مرحله نیز همراه مومنین نخواهند بود.
یعنی با آنکه اولویتها را به هم می زنند و با مومنین نیستند اگر همان اولویت هم زمانش برسد با مومنین نخواهند بود الله تعالی با ذکر عبرتی در مورد این گروه می فرماید: إِذْ قَالُواْ لِنَبِيٍّ لَّهُمُ ابْعَثْ لَنَا مَلِكاً نُّقَاتِلْ فِي سَبِيلِ اللّهِ در آن وقت به پيامبر خود گفتند: شاهی براي ما انتخاب كن تا در راه خدا جنگ مسلحانه و قتال كنيم. قَالَ هَلْ عَسَيْتُمْ إِن كُتِبَ عَلَيْكُمُ الْقِتَالُ أَلاَّ تُقَاتِلُواْ (پيامبر) گفت:آیا خود را چنان می بینید که اگر قتال برشماواجب شد از جنگیدن شانه خالی نکنید؟ قَالُواْ وَمَا لَنَا أَلاَّ نُقَاتِلَ فِي سَبِيلِ اللّهِ وَقَدْ أُخْرِجْنَا مِن دِيَارِنَا وَأَبْنَآئِنَا گفتند: چگونه ممكن است در راه خدا جنگ مسلحانه نكنيم، در حالي كه از خانه و فرزندانمان رانده شده ايم؟ فَلَمَّا كُتِبَ عَلَيْهِمُ الْقِتَالُ تَوَلَّوْاْ إِلاَّ قَلِيلاً مِّنْهُمْ وَاللّهُ عَلِيمٌ بِالظَّالِمِينَ (بقره/۲۴۶) امّا هنگامي كه دستور جنگ مسلحانه به آنان داده شد، همه جز عده كمي از ايشان سرپيچي كردند و خداوند آگاه است از ستمكاران.
در این صورت این ستمکاران و روافض موجود در مذهب و منطقه ی خود را نیز شناسائی کنید. صاحب منهاج می گوید:«فلا يُنكَر أن يكون في المنتسبين إلى الأئمة الأربعة من هو زنديق ملحد مارق من الإسلام، فضلا عن أن يكون رافضيا!»[۷]انکار نمیکنیم که در میان منتسبین به امامان اربعه فرد زندیق و ملحدی باشد، چه رسد به اینکه در میان آنها فردی رافضی باشد!
پس در میان مذاهب اربعه هم کسانی ملحد و رافضی یافت می شوند. اینجاست که باید متوجه شد که روافض در میان تمام مذاهب اسلامی وجود دارند و مختص به شیعه یا شافعی و حنفی و … نیست. روافض چه کسانی هستند؟ کسانی هستند که در موقع نیاز شما را رها می کنند. اینها بخشی از دارودسته ی بزرگ منافقین و سکولار زده ها هستند؛ آنها را شناسائی کنید و با حذر و هوشیاری خواسته شده در قرآن، در برنامه ریزهای خود لحظه ای چشم از آنها برندارید.
سیستم همیشگی و مداومِ انتقادِ از خود در مسائل ظاهری و اجرائی را به همراه ارائه ی بدیل و جایگزینِ مناسبِ با وضعِ موجودِ خود و نیازهای روزتان برقرار کنید و همچون آینه و آزمایشگاهی دقیق به آسیب شناسی مبارزاتی خود بپردازید. عیبها را رفع کنیم قبل از اینکه دیگران از کانال این عیبها به ما حمله کنند.
تا می توانید قدرتمند شوید. نگاه کنید از کدام کانال شرعی می توانید قدرت به دست بیاورید حتماً این کار را بکنید.
اگر قدرت در حلف و سندیکا و صنفِ بازرگانی یا صنعت یا معلمی و خطیبی و امام مسجد و شورای محل و انجمنی علمی یا انجمن زنان یا انجمنی فرهنگی و ادبی و ورزشی وغیره است حتماً موانع را از طریق شرعی بردارید و با پرهیز از حزب گرائی کسب قدرت کنید.
برای برداشتن موانعی که قطعاً وجود خواهند داشت از کانالهای قانونی دست به هر اقدام شرعی بزنید.
به دلیل کناره گیری و تماشاچی بودن امثال شما افرادی غیر صالح وارد مراکز قدرت شده اند، و علاوه بر آن، افرادی سودجو و نفوذی در میان سیستم حکومتی نیز وجود دارند که ممکن است به همراه این افرادِ غیر صالح و برخلاف قوانین کشوری برای ما ایجاد مشکل کرده و سنگ اندازی هائی انجام دهند، برای برداشتن این موانع حتماً و بدون شرم حتی با استناد به «اذْكُرْنِي عِندَ رَبِّكَ»[۸] به تمام ابزارهای قانونیِ دفع این آفتها پناه ببرید و در صورت توان برای چنین هدفی مجمعی از اولی الامر و متخصین امور حقوقی تولید کنید. «وضع موجود» و «نیاز روز» و «هدف دور یا نزدیک» خود را در نظر بگیرید نه ابزارهایی که شرعی هستند و باید استفاده شوند اما ممکن است به میل شما نباشد.
هرگز امروز شما مثل دیروز نباشد. این یعنی اینکه هرگز در جا نزنید و با برداشتن موانع و طی کردن مراحل اولویت بندی شده و در نظر گرفتن مراحل تکاملی «۳ابزار»[۹] همیشه رو به جلو در حرکت باشید و هرگز فراموش نکنید که ما تنها یک عمر با سالهائی محدود در اختیار داریم .
صحابه در یک نسل علاوه بر خود کل شبه جزیره ی عربستان و دو امپراطوری بزرگ آن زمان را تغییر دادند، حالا نگاه کن داری چکار می کنی؟ و به چه میزان پیش رفته ای؟ و در کتاب زندگی ات چه می نویسی که باید در روز قیامت آن را به عنوان گزارشِ کارِ دنیایِ خودت بخوانی زمانی که به شما خطاب می شود: اقْرَأْ كِتَابَكَ كَفَىٰ بِنَفْسِكَ الْيَوْمَ عَلَيْكَ حَسِيبًا (اسراء/۱۴) كتاب (اعمال) خودت را بخوان. كافي است كه خودت امروز حسابگر خويشتن باشي.
[۱] ترجمه ی سخنرانی تصویری عربی شیخ ابوحمزه المهاجر هورامی حفظه الله
[۲] حجرات/۱۵ . مؤمنان تنها کسانیند که به خدا و پیغمبرش ایمان آوردهاند ، سپس هرگز شکّ و تردیدی به خود راه ندادهاند، و با مال و جان خویش در راه خدا به جهاد برخاستهاند. ایشان به حقیقت راستگو (و همان راستگویان) هستند.
[۳] ثُمَّ تَكُونُ خِلَافَةٌ عَلَى مِنْهَاجِ النُّبُوَّةِ / پس از آن خلافت یک بار دیگر بر منهج نبوت قائم خواهد شد / رواه الطیالسی في مسنده (۱/۳۴۹-۳۵۰) ، والبزار (۳/۳۵۲-۳۵۳)، وأحمد في المسند (4/273 ،۱۶۳) والبيهقي في دلائل النبوة (۶/۴۹۱)
[۴] توبه/۳۶٫ (اي مؤمنان) با همه مشركان بجنگيد همان گونه كه آنان جملگي و متّفقا با شما ميجنگند.
[۵] رواه أبوداود ۳/۲۳ (۲۵۰۴) وأحمد ۳/۱۲۴ والنسائی (٧/۶) (۳۰۹۶) وابن حبان في صحيحه (۱۶۱۸) و الحاکم ۲/۸۱ والدارمی ۲/۲۱۳ / با مشرکان جهاد کنید به وسیله ی اموالتان و جان ها و زبان هایتان
[۶] تاریخ طبری به نقل از عمر بن خطاب رضی الله عنه / نصیحت و سخنرانیِ من، رفتار من است.
[۷] منهاج السنة النبوية، الناشر: جامعة محمد بن سعود الإسلامية، ج ۴، ص ۱۳۴
[۸] وَقَالَ لِلَّذِي ظَنَّ أَنَّهُ نَاجٍ مِّنْهُمَا اذْكُرْنِي عِندَ رَبِّكَ (یوسف/۴۲) (يوسف خطاب) به يكي از آن دو كه ميدانست آزاد ميگردد گفت : مرا در پيش سرور خود (يعني شاه مصر) يادآور شو (و شرح حال مرا بدو بگو. باشد كه از زندان رهايم كند) .
شیخ ابوحمزه المهاجر هورامی حفظه الله همچون شهروندی عادی و بدون
رعایت تدابیر امنیتی خاصی از مرز رسمی بلوچستان به کشور برگشت.
ایشان در مصاحبه ای که در مهر ماه ۹۸ با پایگاه رسانه ای بنیان جهاد
علیه دین سکولاریسم ارائه داده بود می گوید:
✅ بدون شک اهل سنت ایران دارای حقوقی است که باید
آنها را بدست آورد اما باید قبول کند که بدون شناخت صحیح خود و طرف مقابل هرگز نمی
تواند در این رقابت پیروزی را کسب کند.
✅ ما هرگز نگفته و نمی گوئیم که این حکومت بدیل
اضطراری اسلامی ایران هدف نهایی ماست. و خود مسئولین حکومتی هم با ارائه ی «بیانیهی
گام دوم انقلاب» چنین ادعائی نداشته اند، اما همین حکومتِ در حال گذار، در وضع
موجود، قویترین سپر و بزرگترین فرصتی است که ما را قادر خواهد ساخت در امنیت کامل
به ترمیم تخریبهای عقیدتی کفار سکولار جهانی و مرتدین و دارودسته ی منافقین در میان
ملت ستمدیده ی خود بپردازیم و ما را قادر خواهد ساخت که حداکثرها را در مسیر صحیح
جهاد شرعی جمع کنیم و برای رسیدن به هدف اصلی تشکیل حکومت اسلامی بر منهاج نبوت به
آنها جهت بدهیم.
✅ ما در ایران یک شهروند عادی فرافرقه ای و
فراحزبی و همچون یک جریان در کنار تمام مسلمین در برابر پیروان دین سکولاریسم و
مذاهب مختلف آن هستیم.
✅ ما در ایران علاوه بر حقوق شهروندی به عنوان یک
جریان و فکر متمایز تا به حال از تمام حقوق و آزادی های شرعی در عرصه ی تبلیغ و
عمل به آنچه معتقدیم برخوردار بوده ایم .
✅ در افغانستان راحتترین شکل جهاد و آسانترین
مرحله ی آن توسط برادران مهاجر ما در حال وقوع است، اما در مناطق سنی نشین ایران
ما شاهد پیچیده ترین و سختترین و طاقت فرساترین مراحل جهاد هستیم که شاید بتوان آن
را با دوران پر از محنت و سختی رسول الله صلی الله علیه وسلم در مکه با فرصتی مثل
دوران صلح حدیبیه برای مسلمین مقایسه کرد. صبر در این مرحله برای هر کسی قابل تحمل
نیست به همین دلیل است که گاه انحرافاتی اتفاق می افتد.
✅ شرایط
خاص خودمان و جهاد، بخشی از برادران ایرانی ما را به مناطق محل تولد خود
برگردانده. هم اکنون می بینیم که سالهاست
جنگ روانی و اقتصادی و… بر ملت ما از سوی کفار سکولار جهانی و طاغوتهای منطقه
ای تحمیل شده و ظلم آشکاری بر ملت ما میره
. با این وجود سناریوهائی برای تسلیم ملت ما و حتی احتمال جنگ نظامی در حال
اجراست. این شرایط ما را به این نتیجه رسانده که جنگ روانی و… بر ملت ما اگه
بیشتر از جنگ روانی و… بر افغانستان و پاکستان نباشه کمتر نیست و مثل هم است. بر
این اساس به دستور رسول الله صلی الله علیه وسلم عمل نموده و در میان ملت خودمان
اقدام به دفاع در برابر جنگ روانی مثلث کفار سکولار جهانی و مرتدین و منافقین
محلی، و اقدام به صلح مسلح به سبک خودمان و متناسب با وضع موجود و نیازهای روزمان
خواهیم کرد.
«به راستی حمد و
سپاس تنها لایق خدا است. او را شکر میگوییم و از او درخواست کمک و آمرزش میکنیم،
و پناه میبریم به خدا از شرور نفس هایمان واز بدی های اعمالمان. هر کس که خدا او
را هدایت کند هیچ کس نمیتواند او را گمراه کند و هر کس که خداوند او را گمراه
نماید هیچ کس نمیتواند او را هدایت دهد، و شهادت میدهم که هیچ اله بر حقی به جز
الله نیست که تنها و بیشریک است، و شهادت میدهم که محمد بنده و فرستاده ی او
است».
«ای کسانی که ایمان آوردهاید آنچنان که شایسته است، از خدا بترسید و نمیرید مگر آن که مسلمان باشید». «ای مردمان! از (خشم) پروردگارتان بپرهیزید، پروردگاری که شما را از یک انسان بیافرید و (سپس) همسرش را از نوع او آفرید و از آن دو نفر مردان و زنان فراوانی منتشر ساخت. و از (خشم) خدایی بپرهیزید که همدیگر را بدو سوگند میدهید، و بپرهیزید از این که پیوند خویشاوندی را قطع کنید. بی گمان خداوند مراقب شما است».
« یأْ أَیهَا الَّذِینَ آمَنُوْاْ اتَّقُوا اللهَ وَ قُوْلُوْاْ قَوْلاً
سَدِیداً ای
مؤمنان! از خدا بترسید و سخن حق و درست بگویید. يُصْلِحْ لَكُمْ أَعْمَالَكُمْ وَيَغْفِرْ لَكُمْ ذُنُوبَكُمْ در نتیجه، خدا
(توفیق خیرتان میدهد و) اعمالتان را شایسته می گرداند و گناهانتان را میبخشاید. وَمَن يُطِعْ اللَّهَ وَرَسُولَهُ فَقَدْ فَازَ فَوْزًا عَظِيمًا (احزاب /
۷۰)
اصلاً هر کس از خدا و پیامبرش فرمانبرداری کند، قطعاً به پیروزی و کامیابی بزرگی
دست مییابد».
«اما بعد: راست
ترین سخن کتاب خدا، و بهترین روش، روش محمد صلی الله علیه و سلم است، و بدترین
امور نوآوری در دین است، و هر تازه پیدا شدهای در دین، بدعت؛ و هر بدعتی گمراهی،
و هر گمراهی در آتش است».
السلام علیکم و
رحمة الله و برکاته
به دلیل اهمیت و حساسیت مساله ی آمادگی و حفاظت از اسلحه ی خبرگیری و خبر دهی و محافظت از دنیا و قیامت خودمان که یکی از نیازهای روز مسلمین در وضع موجود شده است، سعی می کنیم به صورت مختصر و مفید آگاهی هائی را در این زمینه با هم ردو بدل بکنیم به امید آنکه، در این زمینه ی مشخص و مهم هم، که به نحوی به عملیات روانی وجنگ سرد ونرم ربط دارد، اسلامی برخورد کنیم. باذن الله
معرفی و شناسائی
اجمالی «مثلث دروغ سازی» که الله تعالی واضح و روشن آنها را معرفی کرده است: