تعلیقی بر تعریف دارالاسلام و دارالکفر در آثار شیخ ابوحمزه المهاجر هورامی و تطبیق آن بر وضع موجود سرزمینهای مسلمان نشین
گردآوری: کارزان شکاک
شیخ ابوحمزه المهاجر هورامی می گوید: ” ما در کل، جوامع را به دو دسته ی جامعه ی اسلامی یا دارالاسلام یا جوامع جاهلی یا دارالکفر می توانیم تقسیم می کنیم[۱]. دارالاسلام، جامعه ای است که «قانون اساسی» [۲]آن طبق شریعت الله، طبق دین اسلام یا یکی از مذاهب اسلامی حاکم باشد.[۳] و رهبر آن هم مسلمان باشد،هر چند که اکثر ساکنین آن مسلمان نباشند؛ مثل هند و اکثر جاهایی که الان هم غیر مسلمان هستند ولی قبلاً جزء دارالاسلام بودند؛[۴] و دارالکفر، جامعه ای است که «قانون اساسی» آن بر اساس شریعت الله نباشد، هر چند که اکثر ساکنین آن هم مسلمان باشند.[۵] در اینجا حکم «دار» ارتباطی به ساکنین ندارد. وقتی می گوییم دارالکفر است قرار نیست حتما ساکنین آن هم کافر باشند، یا می گوییم دارالاسلام، قرار نیست همه ی ساکنین آن هم حتماً مسلمان باشند.”[۶]
در این زمینه باز جهت روشنگری و تأکید بیشتر می گوید:” سرزمین از نگاه شرعی :
- یا دارالاسلام است، یعنی سرزمینی که بر اساس قانون شریعت الله اداره می شود حال، این شریعت الله یا براساس شوراست و تمام فرق اسلامی در آن دخالت دارند و اجماع واحد مسلمین است یا بر اساس یکی از مذاهب اسلامی؛ و رهبر چنین سرزمینی هم باید مسلمان باشد. چنین سرزمینی دارالاسلام است؛ [۷]
- یا دارالکفر، یعنی سرزمینی که بر اساس «قانون» کفری اداره می شود.[۸]
معیار دارالاسلام و دارالکفر، قانون است.[۹] در اینجا مهم نیست که ساکنان دارالاسلام همه مسلمان باشند یا نه. دارالکفر هم همین طور است. مهم قانون اساسی حاکم بر آن جامعه می باشد، نه افراد آن جامعه؛ و حکم شامل سرزمین می شود نه افراد جامعه.[۱۰] زمانی که می گوییم دارالکفر ترکیه، منظور این نیست که مردم همه کافر هستند، یا زمانی که می گوئیم دارالکفر کردستان عراق منظور این نیست که مردم آن کافر هستند بلکه، «قانون اساسی»[۱۱] آن بر اساس سکولاریسم و کفر بنا شده است.” [۱۲]
در جای دیگری باز در تعریف دارالکفر و دارالاسلام می گوید: ” ادامه خواندن تعلیقی بر تعریف دارالاسلام و دارالکفر در آثار شیخ ابوحمزه المهاجر هورامی و تطبیق آن بر وضع موجود سرزمینهای مسلمان نشین