شکست سکولارزده های مسلمان نما در انتخابات و حکومت را شکست اسلام دانستن (۳۴۰) جنگ روانی سکولاریستهای محلی

  • شکست سکولارزده های مسلمان نما در انتخابات و حکومت را شکست اسلام دانستن (۳۴۰) جنگ روانی سکولاریستهای محلی

 

بر گرفته از کتاب روابط متقابل اسلام و دین سکولاریسم

مؤلف: ابوحمزه المهاجر هورامی

 

ترجیح می دهم این موضوع را با مثالی زنده توضیح دهم: چندي پيش در  تركيه ی سکولار انتخاباتي در چهار چوب قانون سكولاريستي حاكم بر آن كشور به وقوع پيوست كه در آن فقط احزاب سكولاريستي مي توانستند شركت كنند كه، به احكام سكولاريستي اعتقاد و پايبندي راسخي داشتند، و طبيعي است كه در اين انتخابات هيچ حزب يا جماعت غير سكولاري كه از یکی از شریعتهای دين اسلام تبعيت مي كرد شركت نكرد ، چون دراصل اجازه شركت هم نداشت.

قوانين سكولاريستي حاكم بر تركيه از زمان آتاتورك تا به حال ، بوجود آورنده ي ظلمهاي بيشمار ديني، طبقاتي وحتي نژادي در داخل خاك تركيه گرديده است كه هر يك به نوبه ی خود نمايانگر عمق جنايات و ددمنشیهای تركهاي فاشيت سكولار بر سر مردم مسلمان اين مركز خلافت مسلمين مي باشد .

در عصر كنوني كه به عصر بيداري اسلامي و خيزش مردم مسلمان شهرت يافته است، تمام مسلمانان سرزمينهاي مسلمان نشين به كارنامه ی سياه و اعمال پليد سكولاريسم در حال نه گفتن ، وبيرون راندن جنايتكاران سكولاري هستند كه با دادن شعارهاي پوچ و بي محتواي مليت گرايي ، لیبرالیسم، سوسياليسم، آزادي و … نزديك به يك قرن است كه خون مسالمين را در شيشه كرده وبا آفرينش زندانها و كشتارگاه هاي مدرن ، جهل و نا آگاهي مردم از حقوق اساسي واسلامي خود را ابزاري جهت تخریب دين، وطن فروشي و ازميان برداشتن عزت ، فرهنگ وتمدن اسلامي مسلمين نموده اند.

اما اين بار مسلمين به نسبيتهاي متفاوت وبا شدت وضعف قابل ملاحظه اي، در حال تكاپو جهت احقاق حقوق اسلامي وانساني خود ولگد زدن جانانه به پس مانده هاي سكولاريسم بي رحم ديكتاتور صفت هستند . ديكتاتوري سكولاريسم جهاني به رهبري سازمان ملل وعلي الخصوص اتحاديه ی اروپا وآمريكا اين مرحله ی گذار را به خوبي درك كرده و در يافته اند كه مسلمين هم اكنون چه مي خواهند وچه نمي خواهند. ادامه خواندن شکست سکولارزده های مسلمان نما در انتخابات و حکومت را شکست اسلام دانستن (۳۴۰) جنگ روانی سکولاریستهای محلی

اخوان المفلسین و جریانات مشابه، سكولارزده هاي لیبرال با جمله پردازيهاي شبه اسلامي/ قسمت چهارم (۳۳۹)

اخوان المفلسین و جریانات مشابه، سكولارزده هاي لیبرال با جمله پردازيهاي شبه اسلامي/ قسمت چهارم (۳۳۹)

 

بر گرفته از کتاب روابط متقابل اسلام و دین سکولاریسم

مؤلف: ابوحمزه المهاجر هورامی

 

در اينجا نبايد چنين برداشت شود كه مسلمين و مجاهدين فرقه ي ناجيه كه سالها پیش اولین دولت اسلامی را ساخته و در سایر سرزمینهای مسلمان نشین هم در راستاي تشكيل حكومتهای اسلامي محلی به پيش مي روند ، در وضع موجود ، با هر گونه اصلاح طلبي مخالفت مي ورزند . چنين برداشتي مطلقا نادرست خواهد بود ؛  به هيچ وجه ما نمي توانيم بدانيم كه در چه زماني آنها موفق به تشكيل حكومت اسلامي خواهند شد كه «كل» حقوق مردم را به آنها اعطاء نمایند ،اما به دست نيامدن  «كل» هرگز به معني ترك  «جزء» نيست . ما بايد از هرگونه بهبود واقعي شرايط اقتصادي  ، سياسي  و آزاديهاي شرعي مردم پشتيباني كنيم .

اختلاف بين ما و جريانات مسخ شده اي چون اخوان المفلسين و سلفي هاي مدخلي و… در مخالفت ما با اصلاح طلبي و موافقت آنها با رفرم يا چيزي شبيه آن نيست ؛ بلكه  اختلاف اساسي در توحيد حاكميت و ولاء و براء و كفر به طاغوت و هم مسیر شدن با مجاهدین فرقه ی ناجیه  نهفته است . به همين دليل آنها خودشان  و مردم را به اصلاحات بسيار ريزي محدود مي كنند و چندين نسل با آرزوي تشكيل حكومت مجري شرع الله سر بر بالين مرگ مي گذارند و هرگز اين وعده ي دست نيافتني آنها محقق نخواهد شد . در عرصه ي اصلاحات اين  «محدوديت» و مشغول شدن به بازيهاي پارلمانتيستي جاهلي كه آنها را  تا حد «پرستاران جاهليت موجود و سكولاريستهاي مرتد محلي» و «بوگيرهاي دستشوئيهاي آنان» تنزل مي دهد ، از اسباب مخالفت با اينگونه بازيهاي عوام فريبانه ي ايندسته از جريانات مسخ شده گرديده است .   ادامه خواندن اخوان المفلسین و جریانات مشابه، سكولارزده هاي لیبرال با جمله پردازيهاي شبه اسلامي/ قسمت چهارم (۳۳۹)

اخوان المفلسین و جریانات مشابه، سكولارزده هاي لیبرال با جمله پردازيهاي شبه اسلامي/ قسمت سوم (۳۳۸)

اخوان المفلسین و جریانات مشابه، سكولارزده هاي لیبرال با جمله پردازيهاي شبه اسلامي/ قسمت سوم (۳۳۸)

 

بر گرفته از کتاب روابط متقابل اسلام و دین سکولاریسم

مؤلف: ابوحمزه المهاجر هورامی

 

تمام جناحهاي متعلق به جريان اخوان المفلسين در سراسر سرزمينهاي مسلمان نشين معتقدند كه دگرگوني در جامعه بايد از كانال اتحاد با سكولاريستهاي مرتد و  ليبراليسم و دموكراسي دنياي مدرني عبور كند كه  ، سازمان ملل و قدرتهاي بزرگي چون آمريكا و ناتو آنرا اداره مي كنند . اين يك اشتباه مهلك و كشنده است ، چون هر تحولي كه از كانال شريعت عبور نكند ، ضرورتا يك تحول جاهلي خواهد بود كه تنها مي تواند منجر به انقلاب خادمان مسلمان زاده ي دین سكولاريسم شود . يعني يك شكل و قيافه ي فريبنده جديدي ، جهت سركوب و استثمار مسلمانان ستمديده توسط كفار جهاني است ،  كه مؤثرتر و زيركانه تر در زير عباي دين پنهان شده است .

اين قاعده ي كاذب كه «بايد از كانال اتحاد با سكولاريستهاي مرتد و  ليبراليسم و دموكراسي دنياي مدرن» جامعه را دگر گون كرد و امنيت و رفاه را براي بنده گان الله به ارمغان آورد ، عملا يك دعوت باز از تمام منافقين، سياست بازان سكولار جهاني و مرتدين سكولار محلي جهت نفوذ در جماعت مسلمين مبارز و يك خيانت آشكار است .

اخوان المفلسين در موارد متعددي، ابتدا از سوي آمريكا و ناتو و ديگر قدرتهاي جهاني و نوچه هاي سكولار محلي اشان، و سپس از سوي رهبرانش – نه از سوي اعضا و طرفداران معموليش كه خواسته ها و نيات پاكتري در مورد حكم شريعت دارند  –  تحت فشار قرار گرفته اند كه با سكولاريستهاي مرتد فرصت طلبي كه تنها مشغول بازيهاي سياسي ماكياوليستي، جهت انحراف افكار عمومي و بسيج آنها، جهت خدمت به منافع پليد خود و اربابانش بوده و به طرز زهرآگيني عليه اصول و بنيادهاي شريعت الله و تحكيم آن در جامعه اند، ائتلاف كند . اين توطئه وخصومت آشكار در برابر اجرائي شدن احكام شريعت در جامعه،توسط حملات بي رحمانه ي نظامي و مسلحانه ي امپرياليست هاي سکولار خارجي به رهبري امريكاو سكولاريستهاي مرتد محلي و توسط حملات بی رحمانه ي سخنوران و خطيبان و مطبوعات رسمي جريان اخوان المفلسين و متحدينش عليه مجاهدين شريعت گرا وسيعا به نمايش درآمده است . ادامه خواندن اخوان المفلسین و جریانات مشابه، سكولارزده هاي لیبرال با جمله پردازيهاي شبه اسلامي/ قسمت سوم (۳۳۸)

اخوان المفلسین و جریانات مشابه، سكولارزده هاي لیبرال با جمله پردازيهاي شبه اسلامي/ قسمت دوم (۳۳۷)

اخوان المفلسین و جریانات مشابه، سكولارزده هاي لیبرال با جمله پردازيهاي شبه اسلامي/ قسمت دوم (۳۳۷)

 

بر گرفته از کتاب روابط متقابل اسلام و دین سکولاریسم

مؤلف: ابوحمزه المهاجر هورامی

جريانات مسخ شده ي رفرميست، از اسلام،  آن چيزهايي را كه براي دین سكولاريسم و حكومتهاي فاسد محلي قابل قبول است را انتخاب مي كنند، و در برابر تمام آنچه را از دين اسلام  ، كه براي دین سكولاريسم غير قابل قبول است يواشكي و يا با توليد شبهات فاسدي مسكوت گذاشته و به دور مي اندازند . به همين دليل جريانات مسخ شده ي رفرميستي چون اخوان المفلسين و سلفيون حكومتي ، ناچارا و به حكم وضع عيني خود ، اعم از اينكه داراي هر نوع اعتقاد ذهني گرائي هم كه باشند ، چاكر سيستم ديكتاتوري سكولاريسم جهاني و نوچه هاي محلي اش از آب در مي آيند  و يا اينكه خود مستقيما وظيفه ي نوكري را بر عهده مي گيرند .

در حال حاضر جريانات مسخ شده ي رفرميست در شرايط فكري و موقعيت اجتماعي متزلزل و آشفته اي قرار گرفته اند . تا به امروز از طرف تمام جريانات و تفاسير مختلف منتسب به اسلام ، تشكيل حكومت اسلامي  و تحكيم شريعت اسلام به عنوان پايه هاي استوار دين اسلام پذيرفته شده بودند ؛ و تمام كساني ، كه قوانين ساخت بشر همچون ياساي چنگيزي و…. را با اختيار خود ، به جاي شريعت اسلام مي پذيرفتند، تكفير مي شدند ؛  اما اكنون سروصداهاي عوام فريبانه اي از جهت همين جريانات مسخ شده ي رفرميست بلند شده مبني بر اينكه  ، حكم شريعت به درد الان نمي خورد و يا كساني كه احكامي بر خلاف شريعت اسلام را توليد نموده و از طريق نهادهاي مختلف بر مردم مسلمان تحميل مي كنند مسلمان شمرده شده و مرتد نمي باشند و هركسي كه بر خلاف اين ولي امرها !! اقدامي انجام دهد جزو خوارج و تندروها به حساب آمده و قتلش واجب مي باشد و ثواب كشتن آنها از كشتن يك كافر اصلي بيشتر است و…. . !!

از نقطه نظر اينگونه جريانات مسخ شده ي رفرميستي كه تابع وزش باد هستند ، واقعيت ديكتاتوري سكولاريسم و گسترش روز افزون فقر و فاقه و ناامني براي عموم مسلمين، و علي الخصوص تشديد مظاعف اين ظلم بر آزاديخواهان و شريعت گرايان موحد انكار شده است، حتي خود واقعيت تشكيل حكومت مجري احكام شريعت نيز، «عملاّ »، بي پايه و اساس قلمداد شده و واقعيت حكومت شورا به شيوه ي اسلامي آن، بدون چون وچرا، به نفع دین سكولاريسم و عاملين جيره خوار محلي آن  رد شده و علاوه بر آن،  تضاد اصولي و بنيادين ميان احكام شريعت و دموكراسي انكار شده است .  ادامه خواندن اخوان المفلسین و جریانات مشابه، سكولارزده هاي لیبرال با جمله پردازيهاي شبه اسلامي/ قسمت دوم (۳۳۷)

اخوان المفلسین و جریانات مشابه، سكولارزده هاي لیبرال با جمله پردازيهاي شبه اسلامي/ قسمت اول (۳۳۶)

اخوان المفلسین و جریانات مشابه، سكولارزده هاي لیبرال با جمله پردازيهاي شبه اسلامي/ قسمت اول (۳۳۶)

 

بر گرفته از کتاب روابط متقابل اسلام و دین سکولاریسم

مؤلف: ابوحمزه المهاجر هورامی

پس از سالها تلاش سكولاريسم غربي  در سرزمينهاي تحت حاكميت خلافت عثماني، كه در قالب جريانات فراماسونري و مدارس آموزشي به سبك ليبراليسم غربي سازماندهي شده بود، عاقبت زمينه ي انهدام خلافت عثماني از درون فراهم گرديد؛ و مرتدي سكولار به نام آتاتورك با پشتيباني همان جريانات فراماسونري جهاني، آخرين ضربات را بر پيكر نحيف و ضعيف  خلافت مسلمين وارد نمود و از آن به بعد، جريان ارتداد عمومي به دین سكولاريسم، در سرزمينهاي مسلمين به صورت سيستماتيك گسترش و شيوع پيدا كرد؛ و پس از توليد كشورهاي مصنوعي توسط سايكس و پيكو،  در هريك از سرزمينهاي مسلمان نشين مسيلمه هاي كذابي با قوانين سكولاريستي ادعاي نبوت و قانونگذاري براي بشريت نمودند، و جامعه ي مسلمين به شدت دچار ركود و بحران هويت گشت .

كفار سکولار- صهیونی خارجي با آنكه به واسطه ي سكولاريستهاي مرتد داخلي موفق به انهدام خلافت مسلمين گشته بودند، اما اين كار را كافي نمي دانستند؛ بلكه سازماندهي شده و هماهنگ كوشيدند تا عليه قانوني كه قرنهاست براي آنها مشكل درست كرده است چاره اي انديشیده و آنرا نيز در ميان مسلمين منهدم نمايند . به همين دليل از دو جناح از طريق مزدورانشان به مسلمين يورش آوردند، يكي از طريق رهبران سكولاريست و مرتد محلي و پرورش انواع مذاهب منعشب از دین سکولاریسم چون سوسياليستي و سرمايه داري ليبرال ؛ و ديگري از طريق توليد جريانات تقلبي و مسخ شده ي مذهبي شبيه اصل .

همين قدرت و پيروزي مطلق عقيدتي و ايدئولوژيك دين اسلام  و قدرت حكومتي و نظامي مسلمين در گذشته ، كفار و مرتدين محلي را وادار كرده است كه براي ممانعت از قدرت يابي دوباره ي اين عقيده (همچون پولس درنصرانیت) خود را به شكل اسلامگراها در آورند . البته تاريخ همواره شاهد اين امر بوده است كه پس از مرگ رهبراني كه محبوب طبقات ستمديده و آزاديخواهان بوده اند ، دشمنان آنان تلاش نمايند تا با غصب نام و تحريف جريان فكري و عقيدتي آنان ، طبقات ستمديده و حق طلب را فريب دهند . ادامه خواندن اخوان المفلسین و جریانات مشابه، سكولارزده هاي لیبرال با جمله پردازيهاي شبه اسلامي/ قسمت اول (۳۳۶)

رسالت اسلام گرایان سکولار زده سركوب انقلابيون حقيقي و دلسرد شدن مردم از اسلامگرايان جهت بازسازي و قدرت گيري مجدد دین سکولاریسم (۳۳۵)

رسالت اسلام گرایان سکولار زده سركوب انقلابيون حقيقي و دلسرد شدن مردم از اسلامگرايان جهت  بازسازي و قدرت گيري مجدد دین سکولاریسم (۳۳۵)

 

بر گرفته از کتاب روابط متقابل اسلام و دین سکولاریسم

مؤلف: ابوحمزه المهاجر هورامی

در جماعت هاي متعلق به جريان بيداري اسلامي و فرقه ي ناجيه  اعضاي جماعت از خود انتقاد مي كنند و با تلاش مستمر و هدفمند از طريق انتقاد از خود، به وحدت  عملي مي رسند . هم مسيران بيدار جريان فرقه ي ناجيه را مي توان نمونه اي از وحدت از طريق انتقاد از خود و نمونه اي از اخوة درون حزبي به شمار آورد .

هدف ما در جريان بيداري اسلامي فرقه ي ناجيه بالاترين حس اعتماد و اطمينان سراسر جنبش و جماعت و همه ي مردم به پيروزي مسلم انقلاب و تشكيل حكومت مجري احكام شريعت الله است . ما ابتدا بايد آگاهي هاي عقيدتي و مبارزاتي معاصر و امروزي  كادرهاي سابقين را ارتقاء دهيم ،  تا آنها بتوانند ؛ در راه مبارزه اسكلت پولادين جريان را تشكيل دهند ، همچون سابقون الاولون صدر اسلام از قرباني و شهادت نهراسند و بر هر گونه مشكلي به شكل صحيح و اساسي اش فايق آيند .

اين مرحله ايست اساسي اما كافي نيست، ما بايد آگاهي عقيدتي و مبارزاتي جماعتهاي وسيعي از مردم را نيز بالا ببريم، تا آنها هم براي كسب يكي از پيروزيها ( غلبه بر دشمن يا شهادت ) با جان و دل به  همراه ما، در جهاد و مبارزاه شركت كنند . ما بايد به مسلمين اطمينان دهيم كه سرزمينهاي مسلمان نشين وخاك وطنمان متعلق به مسلمين و شريعت اسلامي است نه مرتجعين سكولاريست و غير سكولاريست جاهل سكولاريست زده .

در ادبيات اسطوره اي خاورميانه داستاني در مورد ضحاك مار دوش  وجود دارد كه سرانجام پس از تحمل ذلت و قربانيهاي فراوان  بر مردم ، عاقبت ، ضحاك و دومارش ، كه خوراكشان مغز جوانان بود، توسط رهبريتي قدرتمند و طغيان عمومي مردمان ستمديده نابود گشتند . در حال حاظر نيز بر گرده ي مسلمين ، ديكتاتوري دین سكولاريسم به رهبري آمریکا و ناتو و اتحاديه ي شانگهايي ( روسيه و چين و… ) ؛ از طريق دومار مغز خوري به نام  حکام سكولار و مرتد محلي و دين فروشان به ظاهر مسلمان نماي سكولار زده  سنگيني مي كند . ادامه خواندن رسالت اسلام گرایان سکولار زده سركوب انقلابيون حقيقي و دلسرد شدن مردم از اسلامگرايان جهت بازسازي و قدرت گيري مجدد دین سکولاریسم (۳۳۵)

آفت اسلام گرایان لیبرال زده درجنبش بیداری اسلامی مسلمین (۳۳۴)

آفت اسلام گرایان لیبرال زده درجنبش بیداری اسلامی مسلمین (۳۳۴)

بر گرفته از کتاب روابط متقابل اسلام و دین سکولاریسم
مؤلف: ابوحمزه المهاجر هورامی
مذهبي بودن به اعتبار شعائر ، معاملات ، مناكحات و در كل در فروعيات مطرح است . و اساس آن بر تقليد در اين موارد استوار است. اما به قول جمهور علماي تمامي مذاهب منشعب از اسلام، در «عقيده» و اصل دين تقليد جايز نبوده و اكثرا آنرا ناروا و حتي حرام شمرده اند .
و چنانچه شمارش آيات را ۶۶۶۶ آيه بدانيم ۶۴۰۰ آيه در مورد اعتقاديات و متعلقات آن مي باشد، آن هم بدين دليل كه كار در اين حيطه بدست بشر و اجتهاد انسان نيفتد . چون مبدأ حركت عقيده است و اگر اجتهاد در مسئله ی ايمان و عقيده صورت گيرد، اختلاف حاصل شده و طبعاً هر مجتهد و شخصي «مبدأي» را به وجود آورده و قطعاً «مسير حركت» نيز تغيير خواهد كرد و خداوند براي جلوگيري از وقوع چنين امري آن را به تفصيل بيان نموده و قدرت اجتهاد انسان را منهدم نموده و خلع كرده است . به عنوان مثال تحدي مي نمائيم كه كوچكترين شركي وجود ندارد كه در قرآن به تفصيل از آن بحث نشده باشد . در نتيجه كسي حق اجتهاد در عقيده را ندارد . و هر فرد بشري در حد توان خود مي تواند استدلال نموده و ايمانش را استوار گرداند و در راهش به چنان درجه اي برسد كه جان و مال و خونش را نثار گرداند . نه فقط استدلال يوناني كه فقط ملاهاي يوناني زده بلدند و ديگران چون بلد نيستند بايد تقليد كنند .
در زمان هارون الرشيد در«مؤسسه بيت الحكمه» بعضي از علما جهت ترجمه متون يوناني، ايراني، هندي و … به اجاره گرفته شدند كه در نتيجه بعضي يوناني زده ، بعضي ايراني زده شدند . چنان مغرور شدند كه هر اصلي با فلسفه و منطق يوناني هماهنگ نبود آن را قبول نمي كردند و قرآن و سنت را موافق با آن مي كردند و از اينجا بود كه مسئله اجتهاد در عقيده حاصل شد و بس . در زمان کنونی نیز عده ای با آشنائی با اندیشه های سکولاریستی و حتی تحصیل در مدارس سکولاریستهای لیبرال و یا کمونیست دچار همین بیماری قدیمی اما ویرانگر و مخرب سرطان زا گردیدند .
این افراد در زمانی که در مصر و دیگر جاها که مذهب سوسیالیسم و کمونیستها مد روز بودند سعی داشتند اسلامی را ارائه دهند که از کانال سوسیالیسم عبور کرده باشد و نوعی آشتی و همسوئی بین اسلام و سوسیالیسم به وجود آورند که پیدا شدن نامهای التقاطی چون کمونیستهای مسلمان و یا نوشتن کتابهائی چون اشتراکیه یا سوسیالیسم یا جامعه گرایی زمان عمر و ابوبکر و… و امثال عبدالناصر و قذافی و صدام حسین و… نمونه ی بارز این جریان بودند ادامه خواندن آفت اسلام گرایان لیبرال زده درجنبش بیداری اسلامی مسلمین (۳۳۴)

سازشکاران مانعی در برابر مسلمین و خادمی برای طاغوتها(۳۳۳)

سازشکاران مانعی در برابر مسلمین و خادمی  برای طاغوتها(۳۳۳)

 

بر گرفته از کتاب روابط متقابل اسلام و دین سکولاریسم

مؤلف: ابوحمزه المهاجر هورامی

منتسبین خائن به اسلام به همراه سکولاریست های وطن فروش محلی  و کفار سکولار عالمی پیوسته همچون کابوس و سرابی بی سرانجام زیر چرخ های واقعیت له شده اند.این گروه سازشکار با آن که در ابتدای امر از نظر خط مشی اصلاحی و حرکتی با دیگر جماعت های مردمی اختلاف و شکاف ملموسی ندارند که باعث جدایی آن ها گردد ، اما هر چه خود را به سیستم طاغوتی نزدیکتر و آلوده تر می گرداند و به هر میزانی که سعی در تطبیق خود با وضع موجودی که طاغوت ها بر آن تحمیل می کنند می نماید، به همان اندازه اختلافات ریشه دارتر و موانع تربیتی و شخصیتی بیشتر آشکار می شوند.

سازشکاران به هر اندازه و به هر سرعتی که به سوی احکام طواغیت می تازند به همان سرعت و اندازه از مردم و خواسته های حقیقی دنیوی و اخروی مردم فاصله می گیرند. و وصله ها و پینه هایی هم که بر افکار نیمه سنتی خود تحت عنوان مدرن و به روز بودن و معتدل و میانه رو بودن و از این قبیل شعارات دوخته اند نتوانسته اند تعفن نتایج اعمالشان را با این شعارهای ساختگی و عوام فریبانه مخفی گردانند.

هرگز نباید از یاد برد که در طول تاریخ و علی الخصوص از دو قرن گذشته به این طرف تر، سازش کارها رهبری نسبی هر جنبشی را که بر عهده گرفته اند ، آن را فلج و از محتوای انقلابی و خواست های حقیقی اش تهی کرده اند.

از جمله تاکتیک های این مخربین یکی این بوده است که با حمله به نیروهای مبارز مخلص قصد شناساندن خود به مستکبرین از یک طرف و با به دست آوردن امتیازاتی ناچیز از جانب آن ها هدف تحمیل خود بر توده های فریب خورده را در سر پرورانده اند. اینان با بی اعتبار کردن دیگران در صدد کسب اعتبار برای خود بوده اند. که همین هجوم ناجوانمردانه ی آن ها به مبارزین مخلص و سازش و کوتاه آمدن در برابر ظالمین مستکبر ، مومنین را در منگنه ای بس دشوار و در پاره ای موارد سردرگمی عجیب قرار داده است. ادامه خواندن سازشکاران مانعی در برابر مسلمین و خادمی برای طاغوتها(۳۳۳)

حذف تدریجی خط قرمزهای اسلام و تسهیل در پیاده کردن برنامه ها ی پیروان دین سکولاریسم (۳۳۲)

حذف تدریجی خط قرمزهای اسلام و تسهیل در پیاده کردن برنامه ها ی پیروان دین سکولاریسم (۳۳۲)

بر گرفته از کتاب روابط متقابل اسلام و دین سکولاریسم
مؤلف: ابوحمزه المهاجر هورامی
خداوند در قرآن و سنت همچنان كه اعمال خير و پسنديده را معرفي نموده است ، در مورد اعمال و كارهاي شر هم ، پس از معرفي ريشه ها و نمودهاي ظاهري آنها ، دقيقا تعيين كرده است كه شخص مسلمان تا چه حد دچار گناه و معصيت شود در داخل دايره ی اسلام باقي مي ماند و كدام گناهان وي را از دايره ی اسلام خارج مي سازد . يعني حد و حدود و مرزهاي گناه كردن نيز مشخص مي شوند، و مي بينيم در تمامي جوامع اسلامي در همان حدودي كه تعيين شده است ، كم و بيش انسانهاي گناهكار را مشاهده مي نمائيم .
اما افراد جامعه اسلامي، چه مسلمان و چه منافقش، براي اينكه جانش در امان باشد از انجام دادن دو گناه بزرگ امتناع مي كرد. و تمام افراد جامعه اسلامي كه به نحوي خود را مسلمان مي ناميدند تا یکی دو قرن اخير، سعي مي كردند جهت زنده ماندن و در دايره اسلام ماندن دچار اين دو گناه بزرگ ظاهري نگردند ؛ يكي ترك نماز و ديگري حكم بردن و حكم كردن به غير از شريعت الهي . افراد جامعه براي آنكه همچون يك مسلمان با وي رفتار شود و از كيفر در امان بماند هم نمازش را مي خواند و هم اينكه حكم و قانونش را از شريعت اسلام مي گرفت نه هيچ قانون و برنامه ی ديگري .
در اين جامعه تفاوت بين مومن و منافق در کیفیت انجام دادن نماز و پابندي به احكام و قوانين الهي ست نه انجام دادن شکل ظاهری آن .چون تمام مردم براي اينكه عنوان مسلمان بودن را براي خود حفظ نمایند ،واز ترس اجرا شدن حكم ارتداد و مرتد بر آنها جانشان را نيز در امان نگه دارند در اين دو مورد همگي يكسانند. تنها فرق بين اين دو علاوه بر كيفيت انجام اين احكام در اين است كه مومن مسلمان براي رضاي الله واخلاص درون و ايمانش اين كارها را انجام مي دهد ،اما منافق تمام اين اعمال را به خاطر ريا و حفظ وضع موجود و زندگي دنيوي انجام مي دهد .
پس ، نماز و حكم بردن نزد شريعت تنها علايم ظاهري مسلمان بودن اشخاص به شمار مي رود . به همين جهت در طول تمام قرون اخير تمام مردم ( مومن و منافقش ) با همين دو امر مسلمان شناخته مي شده اند و در نتيجه به اين دو علايم سرنوشت ساز پايبند و مقيد بوده اند . چون به خوبی برایشان روشن بود که قانونگذاري و حكم دادن بر اساس آنچه كه انسانها برخلاف شريعت الهي بوجود آورده اند و راضي شدن به چنين قانونگذاري و احكامی ، شخص را مرتد مي گرداند. ادامه خواندن حذف تدریجی خط قرمزهای اسلام و تسهیل در پیاده کردن برنامه ها ی پیروان دین سکولاریسم (۳۳۲)

افراد و جماعتهای مضر در مسیر هدفمند و انقلابی پیامبران (۳۳۱)

افراد و جماعتهای مضر در مسیر هدفمند و انقلابی پیامبران (۳۳۱)

 

 

بر گرفته از کتاب روابط متقابل اسلام و دین سکولاریسم

مؤلف: ابوحمزه المهاجر هورامی

در همین ابتدای امر گفته نشد که چه اشخاصی یا جماعتها و احزابی مفید و هم مسیر با جریان و برنامه پیامبران و مصلحین قرار گرفته اند. بلکه تأکید بر این امر مهم شد که چه کسانی در مسیر هدفمند و انقلابی آنها قرار نگرفته و در پاره ای موارد مانع رشد صحیح مسیر تکاملی مبارزه می گردند. نکته مهمتر می تواند این باشد از زمانی که دولت و حکومت اسلامی ما تشکیل گردیده روال عادی و اسلامی آن این بود که همه ی جماعتها و سازمانها به آن بیعت داده و تحت رهبریت واحد مسبب وحدت عمل همه ی مسلمین می گشتند ، هر چند که در پاره ای از آراء فقهی شخصی اختلافات جزئی هم با این رهبریت داشته باشند . اما آنهایی که به این درجه از رشد نرسیده اند باز باید ، به عنوان یک حداقل ، در مسیر صحیح مبارزات قبل از تشکیل دولت و حکومت قرار بگیرند .

هدف اساسی تمامی پیامبران بر پایه ی قوانین و حکومت توحیدی ، در دل افراد و جامعه از یک طرف و دوری گزیدن و کفر به طاغوت از دیگر سو بوده است. به دیگر سخن پیاده نمودن همزمان اصول و شروط «لا اله» و «الا الله» ، ابتدا نفی طواغیت و کفر به آنها و پس از پیدا کردن این جرأت و شهامت، اثبات و تأئید وحدانیت الله در سطح فرد و جامعه.

بدین منوال در پیشرو یا پسرو بودن فعالیتهای جماعتها و احزاب اسلامی معیاری را بدست می آوریم که هدف تمامی پیامبران و اصلاح گران بوده است و آنهم اصلاح گروهی پیشرو و تشکیل حکومتی که مجری احکام و قوانین الهی باشد به جای قوانین اختراعی و وضعی بشر.

با در دست داشتن چنین معیاری به راحتی می توان به میزان نزدیکی یا دور شدن آنها به تشکیل گروه واقعی متحد اهل توحید و تشکیل جامعه ای اسلامی مجری احکام الهی،  آنها را هم مسیران واقعی انبیاء و صالحین دانست یا کسانی دانست که هنوز در مبارزه نا پخته اند و در مسیر صحیح مبارزه قرار نگرفته اند.

در این دیدگاه ممکن است جماعتهایی بدون قبول کمترین خطر یا فداکاری،  در جوامع و مراحلی خاص پیشرونده شوند،  و امکان هم دارد افراد و جماعتهایی دیگر با تن دادن به خطرات بزرگ و فداکاری و دادن خونهای حماسه آفرین،  در جا زده و در این مسیر پیشرفتی را بوجود نیاورند و در برخی موارد پسرو نیز گردند. ادامه خواندن افراد و جماعتهای مضر در مسیر هدفمند و انقلابی پیامبران (۳۳۱)