مفهوم کاربردی سکولاریزاسیون (۴۳)

مفهوم کاربردی سکولاریزاسیون (۴۳)

بر گرفته از کتاب روابط متقابل اسلام و دین سکولاریسم

مؤلف: ابوحمزه المهاجر هورامی

مى‏توان گفت دین سكولاريسم جمع‏بندى همه موضع‏گيريهاى مغرب زمين در مقابل دين آسمانی است كه در قرن نوزدهم زير اين عنوان تشخص پيدا كرده است. يعنى برآيند موضع‏گيرى‏هاى مكاتب مختلف غربى را نسبت به دين آسمانی را مى‏توان « سكولاريسم» ناميد.

تقریبا به تعداد مکاتب و مذاهب دین سکولاریسم می توانید درباره سکولاریسم کارکرد و مفهوم بیابید و درباره پیشینه و تاریخ سکولاریسم تحلیل پیدا کنید.اما در تمام اینها یک عنصر ، که می توان گفت تقریبا فرعی ترین عنصر سکولاریسم است ، به نحو مشترک یافت می شود. و آن عنصر عبارت است از جدایی شریعت های آسمانی از قوانین اجرایی دولت  (دقت کنیدکه «دولت» ونه«سیاست») و یا به تعبیر خودشان «ستیت»[۱]از «چرچ»[۲](حکومت از کلیسا ). جدایی دین از دولت و قوانین اجرائی جامعه که به منزله ی سمبل سکولاریسم گرفته می شود، البته یکی از میوه های فرعی سکولاریسم است . اما چون ملموس ترین نتیجه ی سکولاریسم است، نوعا بر آن انگشت نهاده می شود.

در این صورت بیان مفهوم «سکولاریزاسیون» موجب مى‏شود که از یک سو، هنگام کاربرد این واژه، مفهوم آن به دقت مورد بررسى قرار گیرد و از سوى دیگر، این بحث منجر به ایجاد چارچوبى مشترک و واحد گردد  .

حیطه مفهومى «سکولاریزاسیون» چیست؟ آیا مراد از آن، جدایى حوزه دین از سیاست است؟ یا فراتر از آن، الحاد و انکار خدا را نیز شامل مى‏گردد؟ اگر مفهوم «سکولاریزاسیون» ، الحاد را نیز در برگیرد، دولت مبتنى بر این رهیافت، با دین آسمانی در تمامى صحنه‏هاى فردى و جمعى و افراد دیندار، که بر اساس مبانى دین آسمانی، خود را موظف به دخالت در امور حکومتی و قوانین اجرائی جامعه مى‏دانند، برخورد و مبارزه مى‏کند. اما اگر چنین مفهومى را اخذ نکنیم، در برخى جوانب زندگى مانند جنبه‏هاى فردى و فکرى اظهار داشتن تمایل به شریعتهای آسمانی براى افراد آزاد است. ادامه خواندن مفهوم کاربردی سکولاریزاسیون (۴۳)

پروسه و فرایند سکولاریزاسیون(۴۲)

پروسه و فرایند سکولاریزاسیون(۴۲)

بر گرفته از کتاب روابط متقابل اسلام و دین سکولاریسم

مؤلف: ابوحمزه المهاجر هورامی

تعریف فرایند سکولاریزاسیون :

چنان‌که روشن است نظریه‌های تاريخي و جامعه‌شناسانه در باب جایگاه دين سكولاريسم و دین آسماني و بخصوص آخرين شریعت آسماني در جهان معاصر صرفا به «توصیف» و «تبیین» فرآیندهای تغییر و افت ‌و ‌خیز اين ادیان می‌پردازند و از آن جهت که نظریه‌ای تاريخي – جامعه‌شناختی هستند نمی‌توانند در مورد «مطلوبیت» آنچه توصیف و تبیین می‌کنند داوری ارزشی ‌کنند.

مواضع «توصیفی» و «تبیینی» را باید از مواضع «هنجارین»/ «توصیه‌ای»/ «ارزشمدارانه» در باب دین اسلام و دين سكولاريسم  تفکیک کرد، ولی متاسفانه همین تفکیک روشن و ساده بعضا صورت نمی‌گیرد و خلط میان مواضع و مباحث «توصیفی/ تبیینی» و «هنجارین/ ارزش‌داورانه/ تجویزی» و جهش از «باید‌ها» به «هست‌ها» در این زمینه به آشفتگی‌های نظری در عرصه عمومی سرزمینهای مسلمان نشین دامن زده و بر ابهام و گره‌های گفت‌وگوهایی که درباره جایگاه دین اسلام و دین سکولاریسم در جهان معاصر درمی‌گیرد افزوده است.

سکولاریزاسیون یک نظریه توصیفی/ تبیینی  است و سکولاریزم یک جهت‌گیری دینی . می‌توان «هوادار نظریه سکولاریزاسیون» بود (یعنی معتقد بود که دین خدا دربخشهايي از جهان معاصر در حال افول است) و در عین حال «طرفدار تقویت دین خدا» بود. همچنین می‌توان «مخالف نظریه سکولاریزاسیون» بود (یعنی معتقد بود که دین خدا در جهان معاصر لزوما افول نمی‌کند) و در عین حال «سکولاریست» (یعنی طرفدار افول دین خدا) بود. کمااینکه همزمان می‌توان «سکولاریست» بود و «معتقد به سکولاریزاسیون»، یا توأمان «طرفدار تقویت دین خدا» بود و «منتقد نظریه سکولاریزاسیون» .

نگارنده نیز در این زمینه موضعی هنجارین و ارزشمدارانه دارد  ولی در این تحقيق کوشیده است صرفا موضع توصیفی، تبیینی و تحلیلی هر یک از اديان سكولاريسم و اسلام و حكومتهاي عرفي  در صدر اسلام و جهان معاصر را به صورت مقايسه اي بکاود و پیش چشم خوانندگان بنهد. از این‌رو مخاطب با هر موضع ارزشمدارانه‌ای که در قبال انواع دیانت دارد احتمالا پاره‌ای از نکات طرح‌شده در این مجموعه را خواندنی و اندیشیدنی خواهد یافت.

حلقه وصل این تحقيق موضع موافق یا مخالف دو جريان تاريخي در قبال همديگر است. با توجه به آنكه ما دين نازل شده توسط الله در طول تاريخ را اسلام مي دانيم و تمام پيامبران را نيز مبلغ دين اسلام، جريان مخالف دين اسلام را مشركين  مي شناسيم. اين جريان در طول تاريخ توانسته است از طرق مختلف، و در دراز مدت، باعث سازگار نمودن قوانين دين اسلام با قوانين خود شود؛ كه  اين روند تحريف گونه  و سازگار نمودن را به زبان امروزين سكولاريزاسيون مي ناميم و نزديك ترين نمونه ي اين روند در عصر حاضر را درنصرانیت و يهوديت مي توان مشاهده نمود . در این مجموعه  نیز سعي شده است مطالب به تفصیل ، روشنی و سادگی مطرح گردند. ادامه خواندن پروسه و فرایند سکولاریزاسیون(۴۲)

پست سكولاريسم (۴۱)

پست سكولاريسم (۴۱)

بر گرفته از کتاب روابط متقابل اسلام و دین سکولاریسم

مؤلف: ابوحمزه المهاجر هورامی

سكولارها داعيه‌اي جهان شمول داشتند، و معتقد بودند به مرور زمان، هم در جوامع غربي و هم در شرق، دین سكولاريسم سرانجام محتوم همه ملت‌ها، براي پيشرفت و ادامه‌ي حيات است. اما بعد به دليل شكست دین سكولاريسم و به خاطر نتايج وحشتناك ناديده انگاشتن دین خدا، ناگزير شدند به نقش دين خدا در حيات اجتماعي گردن نهند.

و پيشوند «پست» يا «ما بعد» اشاره در يك نوع تجديد نظر، در بنيان‌هاي فرهنگي و فلسفي دین سكولاريسم دارد و در جست و جوي روش‌هاي نو براي حضور فعال‌تر اخلاق و معنويت و دين آسمانی در ساخت و بافت مناسبات اجتماعي و بين المللي است.

منظور از مراحلي كه در بحث تطور معناي سكولاريسم گذشت، آن نيست كه با شروع مرحله جديد، مرحله قبل به شكل كلي از بين رفته و ديگر طرفدار ندارد، بلكه ممكن است اين مراحل في‌الجمله و در ميان برخي از افراد پديدار گشته باشد و عده‌اي ديگر هنوز در مراحل قبلي مانده باشند، و وارد مرحله‌ي جديد نشده باشند.[۱]

 

 

 

 

[۱]   ، محمد علي اسدي نسب ،  قرآن وسكولاريسم ، تهران، دفتر نشر معارف، چاپ اول  ۱۳۸۶٫ ص ۲۵ـ ۳۲

دین سکولاریسم و قبیله گرائی ، ملیت و ناسیونالیسم(۴۰)

دین سکولاریسم و قبیله گرائی ، ملیت و ناسیونالیسم(۴۰)

بر گرفته از کتاب روابط متقابل اسلام و دین سکولاریسم

مؤلف: ابوحمزه المهاجر هورامی

زمانی که در جامعه‏اى، دین الهی  ملاك وحدت و هويت اجتماعى نباشد، ناگزير بايد به جاى آن چيز ديگرى گذاشت، دین سكولاريسم مفهوم «امت» را (كه به معنى تشخيص جامعه بر حسب عقيده دينى آسمانی است) كنار مى‏گذارد و به ناچار به مفهوم «ملت» مستمسك مى‏شود. ملت، در اينجا يك مفهوم و تشخّص اعتبارى برحسب ملاك‏هايى از قبيل نژاد، زبان، تاريخ مشترك و سرزمين است.

در شریعتهای آسمانی با وجود احترام به استقلال درون گروهی تمام قبایل و ملتها اعلام می گردد که  مليت مسلمان ، عقيده اوست و تمام سرزمينهاي مسلمان نشين، ميهن مسلمانان است و همه برادرند و از حقوق يكسان در اين دنيا برخورداند.[۱] و اگر اسلام شخص  را جدا كرده باشد ديگر نژاد، منطقه جغرافيايي، فرهنگ ، رنگ، زبان و… نمي تواند آنرا  وصل نمايد و اگر وصل نموده باشد ديگر رنگ و زبان و نژاد و… نمي تواند آنرا بگسلد .

شریعت اسلام  قوانين خود را جايگزين قيد و بندها و تكاليف طاقت فرسايي مي نمايد كه مردم بدان دچارند و عرفا پذيرفته شده و بعنوان فرهنگ عامه عموميت يافته اند : الَّذينَ يَتَّبِعُونَ الرَّسُولَ النَّبِيَّ الْأُمِّيَّ الَّذي  يَجِدُونَهُ مَکْتُوباًعِنْدَهُمْ فِي التَّوْراةِ وَالْإِنْجيلِ يَأْمُرُهُمْ بِالْمَعْرُوفِ وَيَنْهاهُمْ عَنِ الْمُنْکَرِ وَيُحِلُّلَهُمُ الطَّيِّباتِ وَيُحَرِّمُ عَلَيْهِمُ الْخَبائِثَ وَيَضَعُ عَنْهُمْ إِصْرَهُمْ وَالْأَغْل الَالَّتي ‏کانَتْ عَلَيْهِمْ فَالَّذينَ آمَنُوا بِهِ وَعَزَّرُوهُوَنَصَرُوهُوَاتَّبَعُواالنُّورَالَّذي أُنْزِلَ مَعَهُ أُولئِکَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ (اعراف/ ۱۵۷ )( به ويژه رحمت خود را اختصاص مي‌دهم به ) كساني كه پيروي مي‌كنند از فرستاده‌ي (خدا محمّد مصطفي) پيغمبر امّي كه (خواندن و نوشتن نمي‌داند و وصف او را) در تورات و انجيل نگاشته مي‌يابند . او آنان را به كار نيك دستور مي‌دهد و از كار زشت بازمي‌دارد، و پاكيزه‌ها را برايشان حلال مي‌نمايد و ناپاكها را بر آنان حرام مي‌سازد و فرو مي‌اندازد و بند و زنجير (احكام طاقت‌فرساي همچون قطع مكان نجاست به منظور طهارت، و خودكشي به عنوان توبه) را از (دست و پا و گردن) ايشان به در مي‌آورد (و از غُل استعمار و استثمارشان مي‌رهاند). پس كساني كه به او ايمان بياورند و از او حمايت كنند و وي را ياري دهند، و از نوري پيروي كنند كه (قرآن نام است و همسان نور مايه‌ي هدايت مردمان است و) به همراه او نازل شده است، بيگمان آنان رستگارند . قوانین دست و پاگیر و طاقت فرسا معمولا از دو کانال بر مردم تحمیل می شوند:  ادامه خواندن دین سکولاریسم و قبیله گرائی ، ملیت و ناسیونالیسم(۴۰)

مدرنیسم و تجربه دینی(۳۹)

مدرنیسم و تجربه دینی(۳۹)

بر گرفته از کتاب روابط متقابل اسلام و دین سکولاریسم

مؤلف: ابوحمزه المهاجر هورامی

 

  • تجدد و مدرنيسم [۱]

انقلاب صنعتى اروپا، چهره جامعه را متحول كرده بود و همه چيز براى انسان با چهره نوينى ظاهر مى‏شد. با پيشرفت حيرت‏انگيز علوم تجربى رنسانس خود را در قله كاميابى نسبت به انسان دوره قبل مى‏ديد و خود را از تعلقات سنت رها مى‏يافت. تجدد و مدرنيسم، نگاه انسان به دين را متحول مى‏كرد، انسان پيشين كه در محروميت مادى به سر مى‏برد با كاميابى خود در اين دنيا، خوشبختى خود را در اين دنيا يافت و ديگر به وعده‏هاى خوشبختى شریعتهای آسمانى در جهان ديگر بهاى لازم را نمى‏داد.

به تعبير باربور: «تصور مى‏كردند كه علم و پيشرفت مادى، خود به خود خوشبختى و فضيلت به بار مى‏آورد، انسان مى‏توانست بهشت را براى خود بر روى زمين بسازد.»[۲] انسان متجدد خود را به دوره جديد متعلق مى‏دانست و لذا به عنوان كالاى دوره كهن و ما قبل تجدد مى ‏نگريست كه در زعم وى، انسان متجدد نبايد خود را بدان ملزم نمايد[۳].

دئيست‏ها كه پيشتر از آنها سخن گفتيم، منكر نبوت بودند – با تمسك به دوره تجدد، اصول و عقايد و شعاير دينى را به بهانه اينكه با روحيه جديد نمى‏خواند، مشكوك و بى‏اعتبار نشان دادند[۴]. «همين ديدگاه برخى غرب زده هاي جوامع مسلمين را معتقد ساخت كه اگر شرقى مى‏خواهد متمدن شود، بايد از فرق سر تا ناخن پا فرنگى شود، خطش خط فرنگى، زبانش زبان فرنگى، طرز لباس پوشيدنش همان طرز لباس پوشيدن فرنگى، آدابش، مراسمش، تشريفاتش، ادبياتش، عقايدش، فلسفه‏اش، هنرش، اخلاقش ،همه فرنگى شود.»[۵] ادامه خواندن مدرنیسم و تجربه دینی(۳۹)

ملاك ارزشمندی قوانین حقوقی از دیدگاه دین سكولاریسم (۳۸)

ملاك ارزشمندی قوانین حقوقی از دیدگاه دین سكولاریسم (۳۸)

بر گرفته از کتاب روابط متقابل اسلام و دین سکولاریسم

مؤلف: ابوحمزه المهاجر هورامی

برای آشنایی با حقوق سكولار كافی است به معنای دین سكولاریسم توجه شود زیرا حقوق سكولار ریشه در دین سكولاریسم دارد. سكولاریسم مكتب یا اندیشه‌ای است كه به جدایی دین [ آسمانی ] ی از دنیا و در معنایی خشن به انكار دین و خرافی پنداشتن آن معتقد است از این رو از دیدگاه سكولار حقوق یعنی حق‌هایی كه منشأ الزام آنها و جعل‌شان دین [آسمانی] نیست و از تمامی مكاتب حقوقی كه دین را منشأ الزامات حقوقی به شمار نمی‌آورند به اسم حقوق سكولار می‌توان نام برد خواه مكتب حقوق طبیعی و خواه حقوق پوزیستی، از آن رو كه گرایش غالب و مسلط بر فلاسفه حقوق و حقوق‌دانان این روزگار، دیدگاه كسانی است كه برای قوانین حقوقی پشتوانه حقیقی قائل نیستند .[۱]

از نظر این مكاتب حقوقی قوانین حقوقی هیچ واقعیتی، در وراء خود ندارند، واقعیت آنها همین واقعیت جعلی و اعتباری و وضعی است كه قانونگذار به آنها می‌بخشد و از دیدگاه مكاتب تاریخی و پوزیستی مردم تنها قانونگذار معتبرند و آنان هستند كه اگر قانونی را پذیرفتند مشروعیت می‌یابد و اعتبار پیدا می‌كند و اگر موافق با خواست مردم نبود فاقد اعتبار و ارزش است به تعبیر دیگر مقبولیت مردمی قانون عین مشروعیت و ارزش‌مندی آن است[۲].

كوتاه سخن این كه ملاك ارزشمندی قوانین حقوقی از دیدگاه حقوق سكولاراز نوع لیبرال آن، مقبولیت آنها از سوی نخبگان و شرکتهایی است که امیال خود را از کانال مردم و با رای مردم و توسط مردم به مرحله ی اجرای در می آورند . از کانال مردم به این منظور که  چنانچه از طرق تبلیغاتی متنوع و ابزارهای دیگر جنگ روانی مردم را نتوانند به صحنه بکشانند و رنگ و روی مردمی به اعمال خود ندهند ، نمی توانند مردم را با خود همراه کنند ( فرعون هم در جنگ علیه موسی علیه السلام سعی در توجیه ومردمی نمودن نیات خود داشت و از طریق مردم اهداف خود را به مرحله اجرا در آورد )   و هم به این دلیل كه ـ عملاً ـ چاره‌ای جز این نیست (اگر مردم قانونی را نپذیرند اجرا هم نخواهند كرد و وضع چنین قانونی لغو خواهد بود) و این دیدگاه امروزه بر محافل حقوقی جهان سکولار لیبرال غلبه و سیطرة چشمگیر دارد كه شاهد بر این مدعا، كثرت و تعدد كشورهای دموكراتیك در سطح جهان می‌باشد. ادامه خواندن ملاك ارزشمندی قوانین حقوقی از دیدگاه دین سكولاریسم (۳۸)

زمینه های شکل گیری نوین دین مشرکین غیر اهل کتاب در مغرب زمين (۳۷)

زمینه های شکل گیری نوین دین مشرکین غیر اهل کتاب در مغرب زمين (۳۷)

بر گرفته از کتاب روابط متقابل اسلام و دین سکولاریسم

مؤلف: ابوحمزه المهاجر هورامی

نتیجه تفکر اومانیستی، قرار گرفتن انسان در جایگاه خداوند است که پیامد مهم آن این است که انسان بدون کمک گرفتن از دین خدا و ارتباط با ماوراء طبیعت می تواند مشکلات خود را حل کند. انسان با عقل و دانش خود بی‌نیاز از دین خدا است. از سویی در اومانیسم بر حقوق نفسانی انسانی و نه حقوق و تکالیف دین خدا تاکید می‌شود که خود، از ارکان دین سکولاریسم است.

” در شرایطی که عوامل اجتماعی اعتماد به نهاد دین[ آسمانی ] را سلب می‌نمود دستاوردهای علم تجربی و تحولاتی که علم در حوزه‌های مختلف زندگی ایجاد کرده بود زمینه را برای جایگزینی علم و عقلانیت ابزاری به جای دین، در حل امور سیاسی اجتماعی فزونی بخشید[۱]

البته منظور از این عقلانیت هم استنتاج و استدلال منطقی نیست بلکه اصطلاحی ابزاری در جامعه شناسی است که هر آنچه انسان را به اهداف جامعه نزدیک کند شامل می‌شود. مقاصدی مصلحت جویانه که نسبت به دین خدا و ارزش‌های آن بی‌تفاوتند؛ مثلا بسیاری از سیاست مداران سکولار آمریکایی تجاوز به کشورهای دیگر را چنین توجیه می کنند که به مصلحت کشور آمریکا بوده و بدین ترتیب برخوردار از عقلانیت ابزاری است.

با این وجود ریشه های  پیدایش دین سکولاریسم نوین را می توان از زمینه های زیر جستجو نمود :

  • زمینه یونانی در نزد فلاسفه یونانی :

زمینه یونانی دین سکولاریسم در نزد فلاسفه یونانی به معنای نیروی حیاتی ، زندگی ، مدت زمان ، نسل و سپس جاودانگی است در این واژه از دنیای کنونی در تمایز با دنیای آتی سخن به میان می آید . در یونان باستان نخستین بار در پنج قرن قبل از میلاد مسیح دو نظریه متضاد مطرح می شود .تضاد میان دنیای اسطوره و دنیای عقلانی ،تضاد میان خدایان جاودان وانسانهای فانی که در واقع تضاد میان منطق دین و منطق دولت یا تضاد میان منطق خصوصی و خانوادگی و منطق کشور و شرایط عمومی است. ادامه خواندن زمینه های شکل گیری نوین دین مشرکین غیر اهل کتاب در مغرب زمين (۳۷)

فرایند شکل‏گیرى و سازمان یابی دین سکولاریسم در قرون اخیر (۳۶)

فرایند شکل‏گیرى و سازمان یابی دین سکولاریسم در قرون اخیر (۳۶)

بر گرفته از کتاب روابط متقابل اسلام و دین سکولاریسم

مؤلف: ابوحمزه المهاجر هورامی

از جمله پیشگامان دین مشرکین غیر اهل کتاب با اسم جدید سکولاریسم در قرن چهاردهم، دانتى (۱۲۶۵-۱۳۲۱) و پتر ارک (۱۳۰۴-۱۳۷۴) هستند. دانتى کاتولیک مذهب بود، اما منبع حقیقت را در خارج از حوزه مسیحیت مى‏جست. وى در قصیده‏اى طولانى به تمسخر جهان آخرت پرداخت. پتر ارک، که اهل ایتالیا بود، در قصیده‏اى به مادیگرایى و اومانیسم اظهار دلبستگى کرد.[۱] به این ترتیب، نهضت نوزایى در قرن چهاردهم و پانزدهم از ایتالیا آغاز گشت و حاملان فکرى آن، بخصوص در قرن پانزدهم، مدعى بودند که دین خدا تنها پاسخگوى مشکلات و نیازها نیست.

” یکى از زمینه‏هاى شکل‏گیرى سکولاریسم در این زمان، اهتمام بیش از حد به علوم انسانى، مانند لغت، شعر، تاریخ و ادب، است. هدف این کار تبیین رابطه انسان‏ها با یکدیگر و ایجاد تفاهم در جهت ایجاد جامعه برتر بود. بدین‏سان، محور تمدن الهى بر انسان متمرکز گردید، در حالى که محور علوم الهى تبیین رابطه انسان با خداوند است.”[۲]

” قدرتمندى دولت‏هاى بزرگ در قرن پانزدهم، که مرهون کشف باروت و تحولات سریع سیاسى و فرهنگى بود، از زمینه‏هاى مهم شکل‏گیرى سکولاریسم است. این امر موجب سقوط دستگاه پاپ و تضعیف اشراف ملوک‏الطوایفى گشت. آشنایى بیش‏تر و عمیق‏تر اروپاییان با فرهنگ عهد کهن – یعنى مبانى فکرى و معرفتى یونانیان – نفوذ تفوق‏آمیز آن بر طرز تفکر مردم و بخصوص طبقه راهبر، موجب شکل‏گیرى نهضت روشنگرى در این قرن گردید”.[۳]

فرهنگ عصر جدید، بیش از آنکه روحانى و دینى باشد، دنیوى است. دولت‏ها روزبه روز قومى‏تر شدند و جاى کلیسا را، که بر فرهنگ جامعه نظارت داشت، گرفتند. دولت و پادشاه با اتحادى که با بازرگانان ثروتمند داشت، جاى طبقه اشراف را گرفت و آن را در کشورهاى گوناگون به نسبت‏هاى متفاوت تقسیم کرد.[۴]

پیدایش قدرت‏هاى مطلقه و مستقل از سیطره کلیسا موجب سکولار شدن بیشترجامعه نصرانیت شد. طى جنگ‏هاى متعدد پس از عصر روشنگرى، حکومت‏هاحساب خود را با کلیسا تصفیه کردند و تابعیت کلیسا و نصرانیت را به کنارى نهادند. جنگ‏هاى متعدد و بخصوص جنگ‏هاى سى ساله در اروپا،از زمینه‏هاى دیگر نهادینه شدن دین سکولاریسم در غرب بود[۵]. ادامه خواندن فرایند شکل‏گیرى و سازمان یابی دین سکولاریسم در قرون اخیر (۳۶)

اصول کلی دین سکولاریسم (۳۵)

اصول کلی دین سکولاریسم (۳۵)

بر گرفته از کتاب روابط متقابل اسلام و دین سکولاریسم

مؤلف: ابوحمزه المهاجر هورامی

  1. توجه به علم تجربی و عقلانیت: اهتمام بر علم حسی پس از رنسانس سبب شد همه امور تنها از زاویه علم تجربی تحلیل شود . عقلانیت رنسانس شریعت های آسمانی واعتقاد به شریعت های آسمانی را به طور مطلق مخالف عقلانیت دانسته و باطل اعلام کرد.
  2. جدایی نهاد شریعت آسمانی از حکومت: بر اساس پیروان میانه رو دین سکولاریسم رسالت شریعت های آسمانی رستگاری روح بشر و تامین سعادت اخروی اوست، بنابراین شریعت های آسمانی نباید مبنای فعالیت های اجتماعی واقع شود. از این رو همواره از حکومت غیر شریعتی دفاع می کنند.
  3. حاکمیت مردم به جای حاکمیت خدا: پس از چند قرن حکومت آباء کلیسا بر اموال و افکار مردم و مشاهده تضاد و تعارض در این شکل حکومت، سکولارها بر بی نیازی انسان از حکومت الهی حکم کردند.

ناسازگاری دین با جامعه مدنی، قداست زدایی از فعالیت دولت و حاکمان، توجه به آزادیهای اجتماعی و حقوق اصیل افراد، مبتنی کردن نظام حقوقی جامعه بر حقوق طبیعی و نه حقوق دینی از سایر اصول سکولاریسم است[۱].

[۱] عبدالله نصری، انتظار بشر از دین، تهران، موسسه فرهنگی دانش و اندیشه معاصر، ۱۳۷۹، صص ۳۵۴-۳۵۵

پایه ها و مؤلفه های قوام بخش نوین دین سکولاریسم (۳۴)

پایه ها و مؤلفه های قوام بخش نوین دین سکولاریسم (۳۴)

بر گرفته از کتاب روابط متقابل اسلام و دین سکولاریسم

مؤلف: ابوحمزه المهاجر هورامی

تمدن کنونی غرب بر مبناى دین آپدیت و به روز شده ی مشرکین غیر اهل کتاب یا به تعبیر امروزین بر اساس دین سکولاریسم بنا نهاده شده و فرهنگ سکولاریستى بر ویرانه‏هاى اعتقادات حاکم بر قرون وسطى شکل گرفته است. با تزلزل پایه های قدرت نصرانیت در غرب، فلاسفه این جامعه با الگو گیری از یونان و روم باستان، نخست نصرانیت را مورد تاخت و تاز خود قرار دادند و پس از تزلزل و تخریب آن، دین باستان را در الفاظ و لباسی جدید دوباره پى‏ریزى کردند. اجراى این سیاست دو سویه بود: از سویى، در دین  آسمانی تردید ایجاد کردند و آن را باطل اعلام نمودند و از سوى دیگر، جانشینى براى آن معرفى کردند. نتیجه این کار جایگزینى دین سکولاریسم به جاى نصرانیت است.

دین سکولاریسم به عنوان یک نظام دینی باستانی که توانسته است  در جامعه غرب و بسیاری از جوامع دیگر قدرت بلامناع را در برابر شریعتهای آسمانی کسب نماید، بر پایه اصول و مؤلفه های گوناگونی استوار است که این اصول، قوام بخش آن به شمار می روند.برخی از این اصول عبارتند از:

۱-         انسان گرایی (اومانیسم ) [۱]

اصل واژه اومانيسم در لاتين (homo)به معناى انسان است. اولين بار در رم، در بحث از انسانيت با عنوان «انسان انسانى» در مقابل «انسان الهى» مورد توجه قرار گرفت.

مفاهیم رایج این واژه در زبان فارسی عبارتند از: انسان گرایی، آیین اصالت انسان، مذهب انسانی، فلسفه بشری، مکتب اصالت بشر، انسان مداری و انسان باوری.  در این صورت این همان مفهوم مشرکین غیر اهل کتابی است که با معیار قرار دادن خود و خواسته های انسانی خود در برابر قانون شریعت خدا و پیامبران ایستادگی می کردند . پس نمی تواند امر تازه ای برای بشر باشد ، اما کسی که توانست در سده های اخیر به سازماندهی و تئوریزه کردن این مفهوم تاریخی دست بزند و آن را تحت یک نام و مکتب جدیدی ارائه دهد پترارک (۱۳۰۴ ـ ۱۳۷۴م.) در دوره رنسانس در ایتالیا بود .

بر همین اساس، وی را «پدر انسان گرایی رنسانس ایتالیا» می نامند. پترارک در قرن چهاردهم بیشتر از هر کس دیگری برای گسترش انسان گرایی رنسانسی کوشید. وی نخستین اندیشمندی بود که دوره قرون وسطا را «عصر تاریکی» نامید و فرهنگ قرون وسطا را نتیجه ناآشنایی با فرهنگ کهن برشمرد. ادامه خواندن پایه ها و مؤلفه های قوام بخش نوین دین سکولاریسم (۳۴)