مشرکین غیر اهل کتاب اجداد سکولاریست های نوین (۳۳)

مشرکین غیر اهل کتاب اجداد سکولاریست های نوین (۳۳)

بر گرفته از کتاب روابط متقابل اسلام و دین سکولاریسم

مؤلف: ابوحمزه المهاجر هورامی

به نظر محققین، گر چه در زبان فارسى معادل هاى مختلفى همچون اعتقاد به دنیوى کردن دین، عرفى کردن دین و جداسازى دین از سیاست براى سکولاریسم ساخته شده است، اما مشکل معادل‏سازى به کلّى از میان نرفته است. برخى علت این امر را صِرف غربى بودن آن مى‏دانند.[۱] برخى نیز علت آن را در روند ترکیب اندیشه ی سکولاریزم از ابعاد متنوع و متضاد دانسته‏اند.[۲]

هر چند خواستگاه واژه ی کنونی سکولاریسم اروپاست، اما معانى دین سکولاریسم همچون جدائی و تفکیک شریعت های آسمانی از قوانین اجرائی حاکم بر امور دنیا، در تمام طول تاریخ بشری و در میان اکثر امت های پیشین و کنونی وجود داشته است. بنابراین، درست نیست بگوییم ریشه‏هاى دین سکولاریسم تنها در غرب است و بس.

عده ای با تعجب از خود می پرسند که کلمه ی دئیست یا ماتریالیسم یا هم جنس بازی، یا آتئیست و … از کجا آمده و ریشه ی فعلی آن چیست؟ در این جا مهم، مفهوم کاربردی است که این کلمات با آن استعمال می شوند و ممکن است در قدیم  با همان کارکرد از اسامی دیگری چون مشرک، دهری، لوطی و … برخوردار بوده باشند. کلمه ی سکولاریسم نیز با پشتوانه ی تاریخی، کاربردی که دارد،  لباس جدید و اسم امروزین مشرکین غیر اهل کتاب است که در قرآن و منابع فقهی و تاریخی به تفصیل در مورد آن صحبت شده است.

از آن زمان که بخشی از بنی آدم تصمیم گرفتند که در برابر قوانین دین اسلام شروع به ساختن  قوانینی بر اساس تمایلات و خواسته های درونی خود نمایند مبانی نظری دین جدیدی را مهیا نمودند، و در دل این دین جدید تعاریفی از انسان و هستی به دست داد که به صورت تدریجی در زمینه ی مساعد آن روزگار جهان رشد کرده و نحوه ی خاصی از مواجهه ی انسان با هستی را فراهم آورد. این دیگاه نوین و اساسی نگاه سکولار به هستی است. نگاهی که با تار و پود کنار نهادن تدریجی و گاه انقلابی قوانین اسلام در جامعه عجین شده و به عنوان یکی از اجزای اساسی تفکر بشریت در طول تاریخ محسوب می شود.

این حضور حداکثری دین سکولاریسم در بطن تفکر و عقاید بشریت در طول تاریخ سبب می شود تا آنگاه که ساختارهای دین اسلام  برای حضور در مقتضیات اجرائی، تفکری و فرهنگی متفاوت تلاش می کنند، در سطح تفکری، دین سکولاریسم به شدت فعال شده و حداقل خود را به مثابه ی پیش فرض های پنهان و ناخودآگاه سامان دهد. البته در بسیاری از موارد اساساً دین سکولاریسم لزومی به حرکت مخفیانه ندیده و موافقان آن، در صورت ضعف حکومتی مسلمین، به راحتی حضور این عقیده و مستلزمات آن را فریاد می زنند. ادامه خواندن مشرکین غیر اهل کتاب اجداد سکولاریست های نوین (۳۳)

لائيك و لائيسيزم‏ (۳۲)

لائيك و لائيسيزم‏ (۳۲)

بر گرفته از کتاب روابط متقابل اسلام و دین سکولاریسم

مؤلف: ابوحمزه المهاجر هورامی

هم اکنون اصطلاح مترادف ديگرى كه در فرهنگ غربى، براى دین سکولاریسم به كار مى رود اصطلاح لائيسم است. دین سکولاریسم یک تاریخچه دارد و یک چهره و خواهر معنوی به نام «لائیسیته» که این‌ها در گذشته معنای مختلفی داشتند و همین طور متحول شده‌اند و به هرحال هر دو توجه‌شان به این بوده که بین دستگاه مذهبی و دستگاه حکومتی و قوانین اجرائی جامعه چه نوع رابطه‌ای می‌تواند وجود داشته باشد.

سکولاریسم بیشتر متوجه این بوده است که به دستگاه مذهبی اجازه‌ی دخالت در حکومت را ندهد و در پروسه ی سکولاریزاسیون به کنترل و ادراه ی نامحسوس آن بپردازد. در حالی که لائیسته اصلاً در پی این بوده است که دستگاه مذهبی را  آشکارا و قانونمند کنترل هم بکند.

هر چند عده‌ای تفاوت‌هایی در كاربرد این دو واژه در فرهنگ غرب می‌آورند. مثل این كه سكولار در كشورهای با مذهب پروتستان رواج دارد و لائیك در كشورهای با مذهب كاتولیك و یا این كه … ، اما این دو واژه دارای مفهوم و کارکردی متشابه‌اند و صرفاً تفاوت هایی در ریشه ی لاتینی و یونانی آن دو وجود دارد. واژه‏هاى لائيك و لائيسيزم در فرهنگ و محاوره ی فرانسوى زبانان، و واژه‏هاى سكولار و سكولاريسم در فرهنگ و زبان انگليسى زبان‏ها معروف است. لائيك معادل سكولار و لائيسيزم معادل سكولاريسم است.

 

ادامه خواندن لائيك و لائيسيزم‏ (۳۲)

تعاریف دین سکولاریسم (۳۱)

تعاریف دین سکولاریسم (۳۱)

بر گرفته از کتاب روابط متقابل اسلام و دین سکولاریسم

مؤلف: ابوحمزه المهاجر هورامی

نخستين گام در بحث مربوط به سكولاريسم تبيين واژه‏ها و مفاهيمى است كه در زبان انگليسى و زبان‏هاى ديگر در اين باره به كار رفته است.

واژه ی سكولار:[۱]

واژه ی سكولار وصف است و انسان، جامعه، فرهنگ، حكومت، علم و غيره به آن توصيف شده و گفته مى‏شود: انسان سكولار، جامعه ی سكولار، حكومت سكولار و … . برای واژه ی سكولار معادل‌های متفاوتی در زبان فارسی ذكر شده است. از جمله معادل‌های زیر:

بشری، زمینی (غیر معنوی)، دنیوی، غیر مذهبی، این دنیایی، عرفی و این جهانی می‌باشد.[۲]

دنيوى، مادى، غيرمذهبى، نادين مدار، بى‏اعتنا به امور مذهبى و معنوى، دنيايى، اين جهانى، گيتى باور، دين گريز، از مردم عام (عامى)، كشيش بى‏فرقه، عرفى، خارج از صومعه، طرفدار دنيوى شدن امور، معانى و كاربردهايى است كه در فرهنگ‏هاى لغت براى واژه ی سكولار گفته شده است.[۳]

واژه ی سكولاريسم:[۴]

واژه ی سكولاريسم بيانگر مكتب و ايدئولوژى خاصى است كه به قوانین، عقاید و ارزش های سكولار اعتقاد دارد و آن را ترويج و تأييد مى‏كند، و ریشه در دین مشرکین غیر اهل کتاب باستان دارد و مبتنی بر وحی و امور فرا طبیعی نیست.

پسوند «ایسم»[۵] در انگلیسی نشان دهنده ی مکتب است و پشتوانه ای ایدئولوژیکی دارد مانند: اومانیسم[۶](مکتب اصالت انسان)، لیبرالیسم. سکولاریسم نیز اسمِ یک مکتب و ایدئولوژی است با طرز فکر ویژه ای که برای سکولاریزه کردن جامعه و جدا انگاری شریعت های آسمانی و دنیا طرح، نقشه و برنامه دارد و برای رسیدن به آن هدف تلاش می کند. سکولاریسم، دینی است که حضور شریعت های آسمانی در ابعاد مختلف زندگی بشر را نفی می کند. در این دین، در نرم ترین واکنش، شریعت های آسمانی فقط با مسائل درونی افراد سر و کار دارد نه مسائل ظاهری و اجتماعی آن‌ها. آموزش و پرورش، اقتصاد، سیاست و … باید بر عقلیت دین سکولاریسم مبتنی باشد نه هیچ دین دیگری. ادامه خواندن تعاریف دین سکولاریسم (۳۱)

ضرورت آسیب شناسی نصرانیت، زمینه سازان ظهور سکولاریسم نوین (۳۰)(بستری که آئین نصارا برای پیروزی کامل دین سکولاریسم فراهم کرده بود)

ضرورت آسیب شناسی نصرانیت، زمینه سازان ظهور سکولاریسم نوین (۳۰)(بستری که آئین نصارا برای  پیروزی کامل دین سکولاریسم فراهم کرده بود)

بر گرفته از کتاب روابط متقابل اسلام و دین سکولاریسم

مؤلف: ابوحمزه المهاجر هورامی

در دو قرن اولیه ی قرون وسطى، نصرانیت ‏به تدریج رشد کرد. در ابتدا، متولیان نصرانیت به قدرت مادى بى‏علاقه بودند. این امر برخاسته از متن انجیل بود که به این نکته اشاره داشت که آنچه را متعلق به قیصر است‏ به قیصر واگذار و آنچه را که متعلق به خداست‏ به کلیسا و پاپ. اما این بى‏علاقگى دیرى نپایید و وقتى که بیشتر مردم و حتى امپراتورها به نصرانیت گرویدند، دوام نیافت.[۱]

با نصرانی شدن کنستانتین، امپراتور روم، نصرانیت رشد قابل توجهى کرد. در امپراتورى روم، قدرت دنیایى و قدرت دینى با هم آمیخته بود و امپراتور پیشواى مذهبى نیز به شمار مى‏رفت، ولى تشکیلات کلیسا این آمیختگى را نمى‏پذیرفت. نصرانیت ویژگى جهان شمولى داشت و مى‏خواست تا فراسوى حدود امپراتورى نشر و اشاعه یابد. پیشوایان و سلسله مراتب روحانى این مذهب یعنى  اسقف‏ها و کشیش‏ها از سوى امپراتور تعیین نمى‏شدند. بر همین اساس، نصرانیت از بدو پیدایش، نسبت ‏به دولت ‏یا حکومت‏به خودمختارى گرایش داشت.[۲]

هنگام فرمانروایى کنستانتین و در زمان جانشینان وى، کلیسا نظارت دولت را تحمل کرد. در امپراتورى روم شرقى نیز به علت این که وحدت حکومت دوام بیشترى یافت، این سنت‏بر جاى ماند، اما در روم غربى، کلیسا به زودى به استقلال رسید و در صدد برترى جویى برآمد.[۳]

در پایان قرن پنجم، مسأله ی جدایى این دو قدرت از جانب کلیسا مطرح شد و پاپ ژلازاول قلمرو روحانیت را مافوق امپراتور اعلام داشت و امپراتور را در امور دنیایى برتر از اسقف دانست.

سال‏هاى ۶۰۰ تا ۱۰۰۰م را به «عصر تاریکی‏» تعبیر کرده‏اند. در اواخر قرن نهم، نظریه ی برترى قدرت کلیسا بر قدرت غیر دینى به درجه ی تکامل خود رسید. از قرن یازدهم به بعد در اروپا پیشرفت‏هایى حاصل شد که به کلیسا نیز سرایت کرد و منجر به نضج فلسفه ی مدرسى گردید. در این قرن، بر قدرت فوق‏العاده ی پاپ افزوده شد. در قرن دوازدهم، فلسفه ی مدرسى به رشد خود ادامه داد و تعارض امپراتور و دستگاه پاپ نیز تداوم یافت. در نظریاتى که از برترى قدرت غیر دینى حکایت مى‏نمود و نظراتى که از استقلال هر دو قدرت دفاع مى‏کردند و هر دو قدرت را منبعث از اراده ی الهى مى‏دانستند چالش ایجاد شد. بدین‏سان، نه تنها در عمل، بلکه در زمینه ی افکار و عقاید نیز تعارض ایجاد کرد. در این قرن، جنگ‏هاى صلیبى نیز اتفاق افتاد. این جنگ‏ها به لحاظ فرهنگى براى اروپا از اهمیت والایى برخوردار است،[۴]زیرا موجب انتقال فرهنگ مشرق زمین به اروپا و آشنایى آنان با این فرهنگ شد.[۵] ادامه خواندن ضرورت آسیب شناسی نصرانیت، زمینه سازان ظهور سکولاریسم نوین (۳۰)(بستری که آئین نصارا برای پیروزی کامل دین سکولاریسم فراهم کرده بود)

ادبیات رایج سیستم کلیسا شکل دهنده ی کلمه ی سکولار در معنی امروزین آن (۲۹)

ادبیات رایج سیستم کلیسا شکل دهنده ی کلمه ی سکولار در معنی امروزین آن (۲۹)

 

بر گرفته از کتاب روابط متقابل اسلام و دین سکولاریسم

مؤلف: ابوحمزه المهاجر هورامی

سکولار یا امر دنیوی نقطه ی مقابل ابدیت و جاودانگی الوهیت، یعنی زمان حاضر است که در آن به سر می بریم و در اصطلاح، به معنی هر چیزی است که به این جهان تعلق دارد و به همان اندازه به طور غیر مستقیم از خداوند و الوهیت دور است.[۱]

نکته ی قابل توجه در این مبحث این است که کلیسای مروج نصرانیت هرگز به تلفیق و هم گرائی دین خود با حکومت قائل نبوده است؛ بلکه از آموزه ی «دو آتوریته» یا «دو شمشیر»[۲]جانبداری می کرد که به سبب آن، وظیفه و شأن کلیسا و کشیش، تبلیغ دیانت، تبلیغ و موعظه؛ و شأن سیاست و دولتمردان، حکومت و اداره ی کشور و زندگی اجتماعی مردم است.

قدر متقین این است که در طول تاریخ نصرانیت، هیچ پاپ و کشیشی به صورت یک شأن دینی، قدرت حکومتی جامعه را به دست نگرفت و عملاً مسند رهبری کلیسا و حکومت از یکدیگر جدا بودند و چنانچه گفته شد، آموزه ی مسلم کلیسا «دو آتوریته» یا «دو شمشیر» بوده است که آن را پاپ کلازسیوس در اواخر قرن پنجم به طور رسمی وارد آئین نصارا کرد و در این باره اطلاعیه ی مستقلی را منتشر ساخت. [۳]

دلیل عمده ی چنین آموزه هایی در این است که شریعت نصارا، بر خلاف شریعت خاتم، برای اداره ی امور زندگی دنیوی مردم چیزی نداشت، یعنی قبلاً تمام امور مربوط به زندگی دنیوی را از آن پاک کرده بودند، و این یکی از دلایلی بود که بسیاری از روشنفکران غربی را بر آن داشت که به جای شاه برای زندگی دنیوی و زمینی مردم قانون هایی را تولید و پیشنهاد کنند.

روشن است که قبل از دوره‌ي رنسانس كلمه ی سكولار به معناي دنيوي يا عرفي استعمال مي‌‌‌‌‌‌شد و در سیستم کلیسا این ادبیات را در ميان مردم  رایج کرده بود و به اين معنا مستعمل بود؛ در آن زمان اشياء و افعال را به طور كلي بر دو دسته تقسيم مي‌كردند:

«secored» به معناي مقدس و ديني

«secular» به معناي دنيوي و عرفي ادامه خواندن ادبیات رایج سیستم کلیسا شکل دهنده ی کلمه ی سکولار در معنی امروزین آن (۲۹)

مشرکین غیر اهل کتاب و انتخاب جنگ یا پذیرش اسلام (۲۸)

مشرکین غیر اهل کتاب و انتخاب جنگ یا پذیرش اسلام (۲۸)

بر گرفته از کتاب روابط متقابل اسلام و دین سکولاریسم

مؤلف: ابوحمزه المهاجر هورامی

در برهه ای از سیر تکاملی قدرت گیری حکومت اسلامی، الله متعال در مورد مشرکین غیر اهل کتاب می فرمایند: «فَإِذَا انْسَلَخَ الْأَشْهُرُ الْحُرُمُ فَاقْتُلُوا الْمُشْرِكينَ حَيْثُ وَجَدْتُمُوهُمْ وَ خُذُوهُمْ وَ احْصُرُوهُمْ وَ اقْعُدُوا لَهُمْ كُلَّ مَرْصَدٍ فَإِنْ تابُوا وَ أَقامُوا الصَّلاةَ وَ آتَوُا الزَّكاةَ فَخَلُّوا سَبيلَهُمْ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحيمٌ (توبه/۵) هنگامي كه ماه هاي حرام (كه مدّت چهار ماهه‌ي امان است) پايان گرفت، مشركان (عهدشكن) را هر كجا بيابيد بكشيد و بگيريد و محاصره كنيد و در همه‌ي كمينگاه ها براي (به دام انداختن) آنان بنشينيد. اگر توبه كردند و (از كفر برگشتند و به اسلام گرويدند و براي نشان دادن آن) نماز خواندند و زكات دادند، (ديگر از زمره‌ي شمايند و ايشان را رها سازيد و) راه را بر آنان بازگذاريد. بي گمان خداوند داراي مغفرت فراوان (براي توبه‌كنندگان از گناهان) و رحمت گسترده (براي همه‌ي بندگان) است.

در اين آيه چهار دستور در مورد مشركين غیر اهل کتاب ديده مى‏شود: بستن راه ها، محاصره كردن، اسير ساختن، و بالاخره كشتن؛ و ظاهر اين است كه چهار موضوع به صورت يك امر تخييرى نيست، بلكه با در نظر گرفتن شرايط محيط و زمان و مكان و اشخاص موردنظر، بايد هر يك از اين امور كه مناسب تشخيص داده شود، عملى گردد. اگر تنها با اسارت و محاصره كردن و بستن راه بر آن ها در فشار كافى قرار گيرند از اين راه بايد وارد شد و اگر چاره‏اى جز قتل نبود كشتن آن ها مجاز است.

اين شدت عمل به خاطر آن است كه برنامه ی اسلام ريشه كن ساختن مشرکین غیر اهل کتاب (سکولاریسم) از روى كره ی زمين بوده، و همان طور كه مي دانيد، مسأله ی آزادى مذهبى، يعنى ترك اجبار پيروان مذاهب ديگر براى پذيرش اسلام، منحصر به شریعت های آسمانى اهل كتاب و شبهه اهل کتاب مانند يهود و نصارا و مجوس و مشابهین است، و شامل سکولاریست ها نمى‏شود، زيرا سکولاریسم در نگاه اسلام دینی است که شایستگی هیچ گونه احترامی نیست، بلكه انحطاط، خرافه، انحراف، دشمن صریح قوانین خداوند و بيمارى است كه به هر حال و به هر قيمت بايد، متناسب با میزان قدرت مسلمین، ريشه كن گردد. ادامه خواندن مشرکین غیر اهل کتاب و انتخاب جنگ یا پذیرش اسلام (۲۸)

ممنوعیت ازدواج با زنان مشرک غیر اهل کتاب (۲۷)

ممنوعیت ازدواج با زنان مشرک غیر اهل کتاب (۲۷)

بر گرفته از کتاب روابط متقابل اسلام و دین سکولاریسم

مؤلف: ابوحمزه المهاجر هورامی

خداوند به صراحت در مورد ازدواج با زنان اهل کتاب می فرمایند: الْیَوْمَ أُحِلَّ لَکُمُ الطَّیِّبَاتُ وَطَعَامُ الَّذِینَ أُوتُوا الْکِتَابَ حِلٌّ لَکُمْ وَطَعَامُکُمْ حِلٌّ لَهُمْ وَالْمُحْصَنَاتُ مِنَ الْمُؤْمِنَاتِ وَالْمُحْصَنَاتُ مِنَ الَّذِینَ أُوتُوا الْکِتَابَ مِنْ قَبْلِکُمْ إِذَا آتَیْتُمُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ مُحْصِنِینَ غَیْرَ مُسَافِحِینَ وَلَا مُتَّخِذِی أَخْدَانٍ وَمَنْ یَکْفُرْ بِالْإِیمَانِ فَقَدْ حَبِطَ عَمَلُهُ وَهُوَ فِی الْآخِرَةِ مِنَ الْخَاسِرِینَ (مائده/۵) امروزه (با نزول اين آيه) براي شما همه ی چيزهاي پاكيزه (طبع سالم پسند) حلال گرديد، و (ذبائح و) خوراك اهل كتاب (جز آنچه با آيات ديگر تحريم شده است ) براي شما حلال است و خوراك شما براي آنان حلال است، و (ازدواج با) زنان پاكدامن مؤمن، و زنان پاكدامن اهل كتاب پيش از شما، حلال است، هرگاه كه مهريّه‌ي آنان را بپردازيد و قصد ازدواج داشته باشيد و منظورتان زناكاري يا انتخاب دوست نباشد. هر كس كه انكار كند آنچه را كه بايد بدان ايمان داشته باشد (از جمله ايمان به احكام حلال و حرام برخي از خوراكي ها و ازدواج هاي مذكور در اينجا) اعمال او باطل و بي فايده مي‌گردد و در آخرت از زمره‌ي زيان كاران خواهد بود.

و در برابر، با قاطعیت اعلام می نماید که: وَلَا تَنْکِحُوا الْمُشْرِکَاتِ حَتَّى یُؤْمِنَّ وَلَأَمَةٌ مُؤْمِنَةٌ خَیْرٌ مِنْ مُشْرِکَةٍ وَلَوْ أَعْجَبَتْکُمْ وَلَا تُنْکِحُوا الْمُشْرِکِینَ حَتَّى یُؤْمِنُوا وَلَعَبْدٌ مُؤْمِنٌ خَیْرٌ مِنْ مُشْرِکٍ وَلَوْ أَعْجَبَکُمْ أُولَئِکَ یَدْعُونَ إِلَى النَّارِ وَاللَّهُ یَدْعُو إِلَى الْجَنَّةِ وَالْمَغْفِرَةِ بِإِذْنِهِ وَیُبَیِّنُ آیَاتِهِ لِلنَّاسِ لَعَلَّهُمْ یَتَذَکَّرُونَ (بقره/ ۲۲۱)  و با زنان مشرك (غير اهل كتاب) تا ايمان نياورند ازدواج نكنيد، و بي‌گمان كنيز مؤمني از زن (آزاد) مشركي بهتر است، اگرچه (زيبائي يا ثروت يا موقعيّت او) شما را به شگفتي انداخته باشد (و دلباخته‌ي او بوده باشيد)، و (زنان و دختران خود را) به ازدواج مردان مشرك در نياوريد، مادامي كه ايمان نياورند. و بي‌گمان غلام مؤمني از مرد مشركي بهتر است اگرچه (زيبائي يا ثروت يا موقعيّت او) شما را به شگفتي انداخته باشد (و دل از كفتان ربوده باشد). آنان (اعم از زنان يا مردان مشرك) به سوي آتش (دوزخ) دعوت مي‌كنند (و سبب شقاوت مي‌گردند) و خدا به سوي بهشت و آمرزش به فرمان خود و توفيق خويش دعوت مي‌كند (و پيروي از دستور او، وسيله‌ي سعادت مي‌شود)، و خدا آيات خود را براي مردم روشن مي‌سازد (و احكام شريعت را با دلائل واضح تفهيم مي‌نمايد) تا اين كه (راه صلاح و سعادت خويش را بشناسند و) يادآور شوند.

ممنوعیت ازدواج با مشرکین غیر اهل کتاب (نگاه شیعه ی ۱۲ امامی) : ادامه خواندن ممنوعیت ازدواج با زنان مشرک غیر اهل کتاب (۲۷)

برائت و بیزاری از اهل شرک = کفر به طاغوت = لا اله (۲۶)

برائت و بیزاری از اهل شرک = کفر به طاغوت = لا اله (۲۶)

بر گرفته از کتاب روابط متقابل اسلام و دین سکولاریسم

مؤلف: ابوحمزه المهاجر هورامی

برائت و بیزاری از مشرکین غیر اهل کتاب اصلی است، که مسلمین با استناد به آیه ی: وَأَذَانٌ مِنَ اللَّهِ وَرَسُولِهِ إِلَى النَّاسِ يَوْمَ الْحَجِّ الْأَكْبَرِ أَنَّ اللَّهَ بَرِيءٌ مِنَ الْمُشْرِكِينَ وَرَسُولُهُ فَإِنْ تُبْتُمْ فَهُوَ خَيْرٌ لَكُمْ وَإِنْ تَوَلَّيْتُمْ فَاعْلَمُوا أَنَّكُمْ غَيْرُ مُعْجِزِي اللَّهِ وَبَشِّرِ الَّذِينَ كَفَرُوا بِعَذَابٍ أَلِيمٍ (توبه/۳) «و این اعلامى است از ناحیه ی خدا و پیامبرش به (عموم) مردم در روز حج اکبر (روز عید قربان) که خداوند و پیامبر او از مشرکان بیزارند … » انجام می دهند.

خدا و رسول در روز حج اکبر به عموم مردم این طور اعلام کرده‏اند که، براى همیشه از مشرکین غیر اهل کتاب برى و بیزارند و مؤمنین که پیرو خدا و رسول مى‏باشند بدون تردید باید براى همیشه از مشرکین غیر اهل کتاب بیزار باشند. آیات برائت و اعلان بیزاری خدا و رسول صلی الله علیه و سلم در مورد مشرکان غیر اهل کتاب [که در حقیقت سکولاریست های آن زمان بودند] و پیمان شکنی کرده بودند، نازل شد[۱]و این آیه ی شریفه یک اصل کلی را به همه ی مردم جهان تا روز قیامت می دهد، یعنی مسلمین با مشرکین غیر اهل کتاب سر ناسازگاری داشته و اعلام بیزاری می جویند.

برائت از اهل شرک و شرک کاملاً به هم مربوط بوده و از هم جداناپذیرند و به عبارتی دیگر همان کفر به طاغوت و یا همان قسمت نفی لا اله- الا الله است که شرط صحت اسلام و رکن توحید به شمار می آید. یعنی اگر برائت از اهل شرک و شرک همزمان حاصل نشود اسلام و ایمانی هم حاصل نخواهد شد؛ و اما برائت از شرک اکبر یعنی شناختن همه ی انواع شرک و ترک کلی آن و از آن متنفر بودن و از آن دوری نمودن؛ و برائت از اهل شرک یعنی برائت از تمامی کسانی که مرتکب شرک اکبر هستند یعنی آن ها را دوست  نداشتن و عذرتراشی نکردن برای آن ها و حکم نمودن به خروج آن ها از دایره ی دین خداوند.

شیخ حمد بن عتيق رحمه الله می گوید: در این جا یعنی در کلام خداوند نکته ی بدیع و لطیفی وجود دارد که می فرماید: إِنّا بُرَءآؤاْ مّنْكُمْ وَمِمّا تَعْبُدُونَ مِن دُونِ اللّهِ: ما از شما و از چیز هایی که به غیر از خداوند می پرستید بری و بیزاریم (ممتحنه/۴) و آن هم این است که خداوند برائت از مشرکین یعنی عبادت کنندگان غیر خدا را بر برائت از بت ها یعنی معبودانی که به غیر از خداوند مورد پرستش قرار می گیرند مقدّم نموده است برای این که اولی یعنی برائت از عبادت کنندگان غیر خدا از دومی یعنی برائت از شرک و معبودان مشرکین مهم تر است، چون بعضی وقت ها مشاهده می شود که فرد از بت ها و معبودان مشرکین برائت می کند ولی از کسانی که این بت ها را پرستش می کنند برائت نمی کند، همچون شخصی به خاطر عدم برائت از مشرکین واجب الهی را به جای نیاورده است؛ و اما وقتی که از مشرکین برائت نماید این برائت از آن ها مستلزم برائت از معبودان مشرکین هم می باشد همانند این فرموده ی خداوند که در این مورد فرموده است: وَأَعْتَزِلُكُمْ وَمَا تَدْعُونَ مِن دُونِ اللّهِ وَأَدْعُو رَبّي عَسَىَ أَلاّ أَكُونَ بِدُعَآءِ رَبّي شَقِيّاً (مريم/۴۸) و از شما (اي پدر! و اي قوم مشرک!) و از آنچه به جز خدا مي‌پرستيد كناره‌گيري و دوري مي كنم، و تنها پروردگارم را مي‌پرستم. اميد است در پرستش پروردگارم (طاعت و عبادت من پذيرفته شود و) بدبخت و نوميد نگردم. در این آیه ی مبارکه اعتزال و کناره گیری از مشرکین بر اعتزال و کناره گیری از معبودان مشرکین مقدّم شده است.[۲]  ادامه خواندن برائت و بیزاری از اهل شرک = کفر به طاغوت = لا اله (۲۶)

مشرکین به صورت عموم همیشه الله را قبول داشته اند (۲۵)

مشرکین به صورت عموم همیشه الله را قبول داشته اند (۲۵)

بر گرفته از کتاب روابط متقابل اسلام و دین سکولاریسم

مؤلف: ابوحمزه المهاجر هورامی

عده ای بر این باورند که سکولاریست ها (مشرکین غیر اهل کتاب) خدا را قبول نداشته اند، اگر شیطان را از زمان پیدایش آدم، بنیانگذار اولین قانون در برابر قانون الله بدانیم، آیات قرآن به صراحت و آشکارا اعلام نموده اند که شیطان خدا را قبول دارد و به آن اقرار نموده است و در طول تاریخ اکثریت قاطع پیروانش الله را قبول داشته اند.

از اين نكته هم غافل نشويم كه غير از عده اي قليل دهري، يا به قول امروزي ها ماترياليست، مردم و بزرگان سكولار در طول تاریخ و حتی مشرکین قريش به خدا اعتقاد داشتند و مراسم حج را ادا مي نمودند و قرباني مي كردند و به حاجيان خدمت مي كردند و احترام زيادي براي كعبه قائل بودند و به الله سوگند ياد مي كردند و معتقد بودند كه تنها الله خالق و رازق بوده و آن ها را مي ميراند و تنها الله جهان را اداره مي كند. و خداوند در اين مورد مي فرمايند: وَلَئِنْ سَأَلْتَهُمْ مَنْ خَلَقَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ لَيَقُولُنَّ اللَّهُ قُلِ الْحَمْدُ لِلَّهِ بَلْ أَکْثَرُهُمْ لا يَعْلَمُونَ (لقمان/۲۵) هرگاه از آنان (كه معتقد به انبازها و شركاء هستند) بپرسي: چه كسي آسمان ها و زمين را آفريده است‌؟ حتماً مي‌گويند: خدا. (چرا كه بت ها و ساير انبازها سازنده‌ي چيزي نبوده و بلكه خودشان ساخته و مخلوقند). بگو: ستايش خدا را (كه مسأله ی به آن اندازه ای روشن است كه خودتان بدان اعتراف مي‌كنيد). ولي اكثر آنان (چندان چيزي) نمي‌دانند (و اين است كه به مقتضای اعتراف خود عمل نمي‌نمايند و عبادت را تنها منحصر به خدا نمي‌كنند).

  • آیات قران در مورد عقیده ی سکولاریست های زمان پیامبر خاتم درباره ی خالق، رزاق و … و این که مشرکین مکه همه توحید در ذات و افعال خدا را قبول داشتند:

۱-وَلَئِن سَاَلْتَهُم مَّنْ خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْاَرْضَ وَسَخَّرَ الشَّمْسَ وَالْقَمَرَ لَیَقُولُنَّ اللَّهُ فَاَنَّی یُوْفَکُونَ (عنکبوت/ ۶۱) هرگاه از آنان (كه كساني و يا بت هائي را شريك خدا مي‌دانند) بپرسي چه كسي آسمان ها و زمين را آفريده است، و خورشيد و ماه را (براي منافع شما انسان ها روان و) مسخّر كرده است‌؟ قطعاً خواهند گفت: خدا !. پس چگونه (با وجود اعتراف به يگانگي خدا در آفرينش كائنات و تسخير كرات، از اقرار به يگانگي خدا در الوهيّت و فرمانروائي) منحرف مي‌گردند؟ ادامه خواندن مشرکین به صورت عموم همیشه الله را قبول داشته اند (۲۵)

مشرک غیر اهل کتاب/سکولار (۲۴)

مشرک غیر اهل کتاب/سکولار (۲۴)

بر گرفته از کتاب روابط متقابل اسلام و دین سکولاریسم

مؤلف: ابوحمزه المهاجر هورامی

 

تحوّلات مفهومی دین مشرکین غیر اهل کتاب در قرون اخیر جوامع سکولار غربی

مشرکین غیر اهل کتاب کسانی بودند که جهت اداره ی زندگی دنیوی و معنوی خود از قوانین و برنامه هایی غیر از آنچه که در دین اسلام و شریعت های مختلف آن وجود داشت پیروی می کردند. در این صورت اگر مجموعه ای از عقاید و باورها و اصول یک عقیده و جهان بینی را در نظر بگیریم که ساخته و پرداخته ی افکار بشری بوده و اتکائی به قوانین دین اسلام و شریعت های مختلف آن نداشته باشد چنین دینی، دین مشرکین غیر اهل کتاب است.

ممکن است این دین در مسیر حیات خود تغییر لباس و نقاب دهد اما مضمون ثابتی دارد که هدف آن سازگار نمودن قوانین دین اسلام با قوانین خود، و در صورت توانایی، نابود نمودن قوانین دین اسلام از زندگی بشری است.

شکل کنونی دین مشرکین غیر اهل کتاب، که با نام جدید «سکولاریسم» در برابر تمام شریعت های آسمانی اعلام موجودیت کرده است، در غرب پدیده‌ای تاریخی است که همگام با تحولات بنیادین در عرصه ی علم و فن در جوامع غربی در شکل و نام نوین آن شکل گرفت، به همین دلیل از این به بعد -همچنانکه قبلا ذکر شد- ما به جای واژه ی «دین مشرکین غیر اهل کتاب» از واژه ی «دین سکولاریسم» که با ادبیات معاصر تناسب دارد استفاده خواهیم نمود.

از آنجایی که دین سکولاریسم ساخته و پرداخته عقل و نیازهای روز بشر است، با مضمونی ثابت،  روز به روز در حال دگرگونی و تغییر بوده است؛ به همین دلیل دین سکولاریسم متناسب با واکنش مردم پروسه ی تکاملی خود را به پیش می برد؛ بدین معنی که در هر مرحله ای، متناسب با واکنش مردم در برابر دین سکولاریسم، پروسه ی خود را به سمت تکامل به پیش می راند. به عنوان مثال به دلیل گرایش مردم آلمان به دین آسمانی، رابطه ی شریعت نصارا با دین سکولاریسم در این کشور هیچ‌گاه نتوانست به الحادی که هدف آن است دست یابد. در آمریکا نیز به دلیل پایبندی مردم به ارزش های کلیسا، هدف دین سکولاریسم تئوریزه کردن و اصلاح روابط تاریخی با شریعت نصارا و مشخص نمودن حیطه ی عمل مورد پذیرش هر دو در طول تاریخ بوده است نه تخریب این رابطه، بلکه علاوه بر آن، با بهره گیری از احساسات مذهبی مردم توجه دادن جامعه به ضرورت حفظ وحدت سرزمینی و پرهیز از جنگ‌های مذهبی بود. ادامه خواندن مشرک غیر اهل کتاب/سکولار (۲۴)