تروریسم و خوارج در ادبیات اسلامی و خوارج به عنوان یک برچسپ ، فحش و ترور شخصیت ( قسمت اول )
کاتب : شیخ ابوحمزه المهاجر هورامی
بسم الله و الحمد لله
اما بعد :
دشمنان قانون شریعت و ظالمین ، در طول تاریخ ، همیشه بر این عادت بوده و هستند که از ارهاب و تروریزم ما گله و شکایت کنند . البته واقعیت آن است که منظور آنها از ارهاب و تروریسم ، همیشه برای عموم ، نوعی ابهام داشته و ناروشن بوده است . آنها تمایل دارند که کلیه ی فعالیتهای عملی و حتی عقیدتی مظلومینی که در برابر افکار پوسیده و ضد انسانی و همچنین در برابر نیروی کشتار و خونریز آنها و بر علیه منافع طبقاتی شان صورت می گیرد را ، با برچسب ارهاب و تروریسم ؛ مردود ، وحشیانه و غیر متمدنانه اعلام نمایند .
از دیدگاه آنها « هرگونه واکنش عملی » در برابر اشغالگری ، دیکتاتوری ، غارت و چپاول ، کشت و کشتار و جنایات آنها شامل یکی از روشهای تروریسم می گردد . روشنگری مردم ، سازماندهی یک اعتراض حق طلبانه ، تلاش جهت تحریم اخلاقی نظامیان سرکوبگر وطن فروش و خودروشنفکرنمایان خائن و دین فروشان مزدور ( حتی در صفوف خودمان ) نیز یکی از شکلها ی تروریسم معرفی می شود .
اگر درک از تروریسم و ارهابی به معنی فکر ، عقیده یا عملی باشد که دشمن را ترسانده یا صدمه ای به آن وارد می کند ، پس در این صورت تمام مبارزات مظلومین و آزادیخواهان چیزی جز تروریسم و ارهاب نیست ؛ و سوالی که باقی می ماند این است که : آیا تمام ابزارها و سیستمهای مورد استفاده ی حکومتهای ظالم و خونریز ، همچون هواپیماها ، موشکها ، پلیس ، ارتش ، افکار و رسانه های جنگ روانی ، زندانهای مخوف و شکنجه های وحشیانه چیزی غیر از وسایل تروریسم و ترساندن مظلومین می باشند ؟ آیا باوجود چنین ابزارها و سیستمهای خشن سیاستمداران مسلح و جنایتکار ، که دم از شعارهای عوام فریبانه و ریاکارانه ی اخلاقی می زنند ، حق محکوم کردن ارهاب و تروریسم مظلومین آزادیخواه را دارند ؟