«السُّنة» و «أَهْلُ السُّنَّةِ» بودن و «الجَمَاعَة» و «أَهْلُ الجَمَاعَة» بودن، احکام و وظایف (۱۴)
بسم الله و الحمد لله، اما بعد:
السلام علیکم و رحمه الله و برکاته
رسول الله صلی الله علیه وسلم می فرماید: إِنَّ مَثَلَ مَا بَعَثَنِيَ اللَّهُ بِهِ عَزَّ وَجَلَّ مِنَ الْهُدَى وَالْعِلْمِ، كَمَثَلِ غَيْثٍ أَصَابَ أَرْضًا، فَكَانَتْ مِنْهَا طَائِفَةٌ طَيِّبَةٌ، قَبِلَتِ الْمَاءَ فَأَنْبَتَتِ الْكَلَأَ وَالْعُشْبَ الْكَثِيرَ، وَكَانَ مِنْهَا أَجَادِبُ أَمْسَكَتِ الْمَاءَ، فَنَفَعَ اللَّهُ بِهَا النَّاسَ، فَشَرِبُوا مِنْهَا وَسَقَوْا وَزَرَعَوْا، وَأَصَابَ طَائِفَةً مِنْهَا أُخْرَى، إِنَّمَا هِيَ قِيعَانٌ لَا تُمْسِكُ مَاءً، وَلَا تُنْبِتُ كَلَأً، فَذَلِكَ مَثَلُ مَنْ فَقُهَ فِي دِينِ اللَّهِ، وَنَفَعَهُ بِمَا بَعَثَنِيَ اللَّهُ بِهِ، فَعَلِمَ وَعَلَّمَ، وَمَثَلُ مَنْ لَمْ يَرْفَعْ بِذَلِكَ رَأْسًا، وَلَمْ يَقْبَلْ هُدَى اللَّهِ الَّذِي أُرْسِلْتُ بِهِ.[۱] مثال هدايت و دانشی كه الله مرا با آن مبعوث گردانيده، مانند بارانی است كه بر زمين می بارد؛
- زمينی كه حاصلخيز باشد، آب باران را در خود جذب می كند و در نتيجه در آن علف و گياهان فراوانی می رويد.
- و زمينی كه سخت است، آب را بر روی خود نگه می دارد و الله مردم را از اين آب بهره مند می سازد و از اين آب می نوشند و با آن کشاورزی و آبياری می کنند.
- اما زمین دشت شوره زار و خشک، بارانی را که در آن می بارد، در خود نگه نمی دارد و هيچ گياهی به بار نمی آورد .
زمين حاصلخيز، مثال کسی است که از دانش و بینش و فهم و فقه دين الله برخوردار می شود و الله او را از هدايت و دانشی که مرا با آن مبعوث کرده، بهره مند می سازد؛ لذا خود می آموزد و به ديگران نيز آموزش می دهد. اما زمين شوره زار، مثال كسی است كه به احكام و علوم دينی توجهی نمی کند و رهنمودهايی را كه از سوی الله آورده ام نمی پذيرد.
در این صورت می توانیم بر اساس این تمثیل و تشبیه ساده اما دقیق رسول الله صلی الله علیه وسلم بگوئیم که همچون واکنش زمین در برابر آب، انسانها نیز در برابر علم شریعت سه دسته هستند و سه واکنش نشان می دهند[۲]:
- اهل فقه که علم و بینش و فهم و درک مسائل شریعت را به دست آورده اند
- حاملان و راویان قرآن و حدیث که از فقه شریعت محروم هستند اما در عوض نگهدارنده های خوبی برای آیات قرآن و هزاران حدیث رسول الله صلی الله علیه وسلم و سخنان سایر اهل العلم و فقه هستند که این علم پاک شریعت را در قلبهای خود نگهداری می کنند «فَهُمْ يَحْفَظُونَهُ حَتَّى يَأْتِيَ طَالِبٌ مُحْتَاجٌ مُتَعَطِّشٌ لِمَا عِنْدهمْ مِنَ الْعِلْم» تا اینکه تشنگان نیازمند نزدشان می آیند و آب سالم و دست نخورده و پاک را، و علم شریعت دست نخورده و پاک را، از این راویان و حاملان می گیرند و به اندازه ی توانائی و وسعت خود سود می برند.
این دسته از حاملان ونگهدارنده های العلم زمانی که در همین حدی که هستند باقی می مانند الله تعالی به وسیله اینها به دیگران نفع می رساند و اینها با انتقال این آیات و احادیث و سخنان اهل العلم و فقه اسباب نفع رسانی به خود و دیگران می شوند؛ اما زمانی که همین دسته به دلایل مختلفی از جمله جهالت اطرافیان و نبود اهل فقه، و یا تأویل نادرست، نقش اهل فقه در تخصصهای مختلف از جمله تخصص در فقه انقلاب و قیام و جنگ مسلحانه را بازی می کنند اکثراً هم برای خودشان و هم برای سایرین اسباب فتنه و مصیبت می شوند.
امام ابن ابی العز حنفی(وفات۷۹۲ق) می گوید: اگر حاکم و امیر به غیر از اطاعت از الله دستور دهد اطاعت نمی شود و تنها در آنچه که اطاعت از الله و رسولش صلی الله علیه وسلم است اطاعت می شود، و علت لزوم اطاعت از آنها اگر چه جائر باشند و ستم کنند این است که: آنچه از مفاسد به خاطر جدائی از اطاعت و قیام بر علیه این حکام ستمکار حاصل می شود چند برابر ستمی است که توسط این حاکم انجام می شود، در حالی که الصبر بر ستم این حکام باعث پاک شدن گناهان ما و چند برابر شدن پاداشها می شود. الله تعالی اینها را تنها به خاطر فساد اعمالمان بر ما مسلط کرده و جزاء از جنس عمل است، پس ما باید بر استغفار و توبه و اصلاح عمل خود تلاش و کوشش کنیم. الله تعالی می فرماید:
ادامه خواندن شیخ ابوحمزه المهاجر هورامی حفظه الله :«السُّنة» و «أَهْلُ السُّنَّةِ» بودن و «الجَمَاعَة» و «أَهْلُ الجَمَاعَة» بودن، احکام و وظایف (۱۴)