جایگاه کنونی دوله و سلفیت خاص نجدیت در زمین واقع و ذهنیات مسلمین
ارائه : عبدالله مسلم
چنین به نظر می رسد از زمانی که دوله از حکومت تبدیل به جماعت و گروه
شده است و این گروه هم روز به روز در حال کوچتر شدن می باشد در زمین واقع به اتمام
رسیده است و در ذهنیات نیز دارد به اتمام می رسد و آنچه از آن باقی مانده است مشتی
مناصر مجازی غالی و شبه غالی نجدی هستند که با همدیگر به شدت درگیر هستند و هربار
که یک طیف از آنان بیشتر قدرت می گیرد طیف دیگر را زندانی می کند و همین کار در
حال تکرار شدن است طوری که علمایشان تمام شدند و طالبان علمشان هم تمام شدند.
اکنون چه کسی برایشان مانده است؟
سلفیت خاص نجدیت اگر دستشان به اسلحه بیوفتد مثل گروه جولانی و احرار
و جیش علوش و دوله و دهها گروه دیگر به جان هم می فتند و هیچکدام آن دیگری را قبول
ندارد و اگر دارای اسلحه هم نباشند باز هیچ شیخی مریدان آن دسته ی دیگر را قبول ندارد و تفرق و چند دسته شدن جزئی
از جوهره ای این سلفیت خاص نجدی شده است .
این تفکر اگر مثل ابومحمد مقدسی برای چند روز وارد اردوگاه مجاهدینی
چون عبدالله عزام رحمه الله شود باز با مطرح کردن اتهاماتی چون قبوری بودن و مشرک
بودن و سد شدن در برابر دعوت توحید و دهها بهانه ی دیگر سعی در دلسرد کردن مجاهدین
و حتی ایجاد انشقاق و… می کنند .
اگر دوله به تدریج در زمین واقع و ذهنیات مسلمین در حال به حاشیه
رانده شدن است، بدون شک باید گفت که مذهب سلفیت خاص نجدیت هم با آزمایشاتی که پس
داده در حال کم رنگ و به حاشیه رانده شدن و حتی در حال پاک شدن از واقع مسلمین
شریعت گرا است .
چگونگی اداره امارت
اسلامی و ریشه یابی علت جنگ دوله بر علیه آن و مسلمین افغانستان
به قلم: ابوبکر
الخراسانی
سرزمین افغانستان
از همان قرون اولیه ی اسلامی با وجود نفوذ مذاهب اسلامی دیگری چون شوافع و … اما
در نهایت تابع مذهب حنفی گردید و تا کنون این مذهب نقش اول را در زندگی مسلمین این
دیار و بسیاری از سرزمینهای اطراف آن بازی می کند .
امارت اسلامی
افغانستان نیز متشکل از علمای کرام این مذهب است هر چند مجاهدین سایر مذاهب نیز در
کنار آن بر علیه دشمن مشترک می جنگند اما در نهایت مذهب حنفیت نقش اول را بازی می
کند . در این صورت می توان گفت : بنا هر چیز اصل آن می باشد بنا امارت اسلامی از
علماء کرام مذهب حنفیت تشکیل شده و قیادت امارت اسلامی هم به دست علماء کرام این
مذهب است و حقانیت امارت به اصل دین شروع شده تا فی الحال هم هیچ چیز از اصول شریعت بر اساس مذهب حنفیت در
محاکم امارت اسلامی ترک نشده است؛ هر چند
به خاطر شرایط اضطرار جنگی ممکن است تطبیق احکام شریعت به شکل عادی آن یا به تاخیر
افتاده باشد یا شکلش عوض شده باشد اما در هر صورت انکار نشده است که این هم باز
تطبیق شریعت در شرایط خاص جنگی است .
پس امارت اسلامی هم به صورت شورائی از علمای
کرام و هم بر اساس مذهب حنفی اداره می شود که با اضطرار و شرایط جنگی مواجه است.
در چنین وضعیتی
دسته ای از مسلمین افغانستان به دلیل داشتن مذهب سلفیت خاص نجدی و اختلافاتی که
این مذهب با مذهب رایج مسلمین افغانستان دارد از صف واحد مسلمین جدا شده و برای
خودشان گروه جداگانه ای تشکیل داده اند، و حتی غیر از این تفرقی که ایجاد کرده اند،
طبق مذهب خودشان اقدام به تکفیر امارت اسلامی افغانستان و حتی طبق مذهب خودشان با
مشرک و قبرپرست خواندن اهل سنت افغانستان اقدام به تکفیر مسلمین اهل سنت افغانستان
نموده اند و چندین مکان مذهبی مسلمین ستمدیده و جنگ زده ی این دیار را به بهانه
های قبر پرست و صوفی و مشرک بودن منفجر کرده و دهها مسلمان را قتل عام کرده اند.
این تفرق قبیحی
که به خاطر اختلافات مذهبی به وجود آورده اند باعث صدمات زیادی به مسلمین در
بخشهائی از افغانستان شده است و کمترین صدمات آن محقق شدن مفاد این آیه ی قرآن است
که می فرماید : وَأَطِيعُواْ اللّهَ وَرَسُولَهُ وَلاَ تَنَازَعُواْ
فَتَفْشَلُواْ وَتَذْهَبَ رِيحُكُمْ وَاصْبِرُواْ إِنَّ اللّهَ مَعَ الصَّابِرِينَ
(انفال/۴۶) و از خدا و پيغمبرش
اطاعت نمائيد و ( در ميان خود اختلاف و ) كشمكش مكنيد، ( كه اگر كشمكش كنيد ) درمانده
و ناتوان ميشويد و شكوه و هيبت شما از ميان ميرود ( و ترس و هراسي از شما نميشود
) . شكيبائي كنيد كه خدا با شكيبايان است .
در این صورت
باید بدانیم که علت کشمکش و جنگ طلبی های دوله بر علیه صف واحد جهاد افغانستان و
ایجاد تفرق و انشقاق در آن به دلیل اختلافات مذهبی سلفیت خاص نجدیت با مذهب حنفی
رایج در میان مسلمین این دیار است و تمام بهانه های دیگر آنها تنها برای پنهان
کردن این واقعیت است .
بهانه هائی چون عدم
اعلام مرگ عمر ثالث رحمه الله توسط شورای رهبریت امارت اسلامی، تعامل با شرایط
اظرار جنگی و تطبیق شریعت بر اساس این شرایط جنگی ، روابط با کشورها و مذاهب مختلف
جهت تمرکز بر دشمن اصلی و قریش زمان که آمریکاست وبه همراه ناتو سرزمین افغانستان
را به خاک و خون کشیده اند و…
این روش تعامل
مذهب سلفیت خاص نجدی با مسلمین تمام مذاهب اسلامی از زمان پیدایشش تا کنون بوده است
و این مذهب (که ادعای اهل سنت بودن واقعی را دارد)هر جا رفته باعث فساد جهاد آن
دیار و حتی نابودی جهاد در سرزمینهائی شده است که این مذهب قددرتی پیدا کرده است؛
چون با تولید تفرق و مشغول کردن مسلمین به مسلمین و انجام دادن جنایات وحشیانه در
قبال مسلمین در نهایت جبهه ی واحد مسلمین را دچار تزلزل و سستی و بی ابهتی نموده و
مسلمین را از جهاد دلسرد و ناامید کرده و به سوی کفار و طاغوتها کشانده است .
این است واقعیت
مذهب سلفیت خاص نجدیت و ثمرات آن در میان مسلمینی که مذهبی غیر از این مذهب خودشان
را دارند، امیدوارم مسلمین از سابقه و تاریخ این مذهب از زمان پیدایش آن تا کنون
عبرت بگیرند و دست از جنگ داخلی و شرک تفرق بردارند، چون تفرق کل زیانش به مسلمین و
کل سودش به کفار و دشمنان مسلمین بر می گردد .
نصیحت و هشداری برادرانه
به مناصرین دوله بعد از پیام اخیر ابوبکر بغدادی
به قلم : مسعود
سنه ای
ابوبکر بغدادی
امیر گروه دوله در این پیام اخیر خود چند نکتهی
مهم را به مخاطبین خود رساند :
برای او تنها مذهب سلفیت نجدی مهم است نه سایر مذاهب و تفاسیر اسلامی
تنها سربازان خودش را مجاهد و امت اسلامی حساب می کند نه سایر فرق اسلامی را
در میان نیروهای خودش نیز تنها به آن دسته از افراد تمایل دارند که به غلاة و حازمی های داخل دوله مشهور بودند نه میانه روهائی چون ترکی بنعلی و قحطانی الهمدانی و….
آنهمه خواهران و زنان اسیر ما نزد مرتدین حزب کارگران اوجالان و سایر طاغوتها به اندازه ی یک حازمی ساده مهم نبودند که از آنها یادی کند
در زمانی که آمریکا و متحدینش مسلمین را در باغوز و غیر باغوز قتل عام می کنند سربازانش را به کشتار نصرانی های بی دفاع ساکن در کلیساها و مکانهای عبادیشان دعوت می کند . یعنی هنوز نمی داند که آمریکا سکولار(مشرک) است نه نصرانی
در زمانی که آمریکا و متحدینش در باغوز و غیر باغوز مسلمین را قتل عام کرده و می کنند در افغانستان که نیروئی متحد بر علیه آن تشکیل شده مسلمین را به تفرق و در نتیجه فشل و بی ابهتی و ذلیلی دعوت می دهد .
رسول الله ﷺ می فرماید: «إِنَّ الْمُؤْمِنَ يُجَاهِدُ بِنَفْسِهِ
وَلِسَانِهِ» «همانا مؤمن با شمشير و
زبانش جهاد می کند» (صحيح روایت أحمد وطبراني)
و از جمله
جهادهايی که با زبان انجام می شود فتوای علماء در خصوص وجوب جهاد است، خصوصا زمانی
که مخالف رأی حاکم و امیر ظالم باشد، در
اين زمان ممکن است فتوا دادن بر نفس سنگين باشد زيرا ممکن است اين فتوا عالم را از
منصبش پايين بياورد يا باعث زندانی شدن و کشته شدن او شود ، به همين خاطر در امور
جهاد فقط از علمای صادقی که به علم خود عامل هستند استفتاء می شود .
این علمای صادق
هم همیشه به سوی وحدت میان مسلمین و پرهیز از هر گونه تفرقی دعوت می دهند. بخصوص
زمانی که کفار به سرزمین مسلمین یورش آورده باشند و نیاز به وحدت و همبستگی بیشتر
احساس شود .
شيخ الاسلام ابن
تيميه رحمه الله تعالی در فتاوای کبری (۱۸۵/۴) می گويد: واجب است در امور جهاد رأی
علمایی که اهل دين صحيح ، و خبره در امور دنيا هستند مورد اعتبار قرار گيرد نه
علمايی که نظر به ظاهر دنيا در آنها غالب شده است پس رأی چنين عالمی گرفته نمی شود
و همچنين رأی عالمی که در مورد امور دنيا خبره نيست نيز گرفته نمیشود و در مورد
کسی که از او در مسائل جهاد سوال میشود شرط است از کسانی باشد که قادر به استنباط
(در دين) هستند و همچنين مخلص وآگاه به
طبيعت جنگ باشند و اهل جهاد را هم بشناسند.
حالا سوال ما از
مناصرین ابوبکر بغدادی این است که :
آیا چنین شخص نا
آگاهی که تنها تفسیر خاص از مذهب سلفیت نجدی خودش برایش مهم است می تواند
برای سایر مسلمین کاری انجام دهد، در حالی
که نجدی های مخالف خود را نیز به قتل رسانده یا در زندانها بند نموده و باعث قتل
عام دسته جمعی آنها شده است ؟
آیا چنین شخصی
که راههای وحدت در برابر دشمنان اصلی را بلد نیست و به تفرق دعوت می دهد شایستگی
تبعیت دارد ؟
آیا چنین شخصی
که هنوز فرق بین کافرسکولار(مشرک) و کافر نصرانی را نمی داند شایستگی تبعیت دارد؟
پس بیدار شوید ، این راهی که با این شخص در پیش گرفته اید به ذلیلی و شکست و ناامیدی و دلسردی منتهی می شود نه به عزت و پیروزی و امید .
تاملی کوتاه در پیام جدید ابوبکر بغدادی امیر جماعت دوله
به قلم : ابوبکر الخراسانی
ابوبکر بغدادی در این کلیپ تصویری می گوید
:
جنگ باغوز تمام شد و شدت و بی رحمی اهل
صلیب را مقابل اهل اسلام در باغوز دیدید و این جنگ تمام نشده و جنگ طولانی است وبه عملیات جزیره محمد صل الله علیه وسلم و عملیات سریلانکا
اشاره میکند و میگوید جنگ ما جنگ ضربه زدن به کفار است. ومیگوید عملیات سریلانکا انتقام باغوز بود و انتقام مسلمانان باغوز را از صلیبی ها در سریلانکا گرفته شد و تاکید می
کند که عملیات سریلانکا ، انتقام باغوز و بخشی
ساده از پاسخی است که دولت اسلامی اماده کرده است
و عملیات مجاهدین در زلفی در جزیره
محمد صلی الله علیه واله وسلم را خاطر نشان کرد و برای بعد از آن در انتقام مسلمین
در شام دعا کرد
علاوه بر این ابوبکر بغدادی امیر دوله بیعت
های افرادی در بورکینافاسو ومالی و برخی سازمانها
و احزاب در خراسان را تبریک گفت و به انان
توصیه کرد در پیمان خود پایدار بمانند که این پاسخ و مساعدتی هست به برادرانشان
در ادامه ی این سخنان ابوبکر البغدادی به
سقوط طاغوت الجزایر و سودان اشاره می کند
و می گوید : تاسف آور است که مردم یک طاغوت را با طاغوتی دیگر عوض می کنند که از جرم
قبلی انان سنگین تر است و یاداوری می کند تنها راه برای طاغوت جهاد
در راه الله است
در این پیام چند نکته ی مختصر وجود دارد :
همه می دانیم که در قتل عام برادران و خواهران و زنان کودکان دوله در باغوز چند گروه دست داشتند : ۱- آمریکا که شکی در سکولار(مشرک) بودن آن وجود ندارد ۲- مرتدین حزب کارگران اوجالان که باز در سکولار (مشرک) بودن آنها شکی وجود ندارد ۳- حکومت ترکیه به نمایندگی از ناتو که باز شکی در سکولار (مشرک) بودن آنها وجود ندارد . ۴- سلفی های نجدی چون گروه جولانی و احرار الشام و گروه کوچک فتاحی و دهها گروه سلفی نجدی دیگر که با اتحاد رسمی و غیر رسمی با ترکیه و عدم واکنش عملی در برابر این جنایت، و حتی پرداختن به جنگ روانی بر علیه این مسلمانان محاصره شده، خود را شریک جرم این جنایت کرده و برای همیشه لکه ی سیاهی را در تاریخ خود ثبت کردند.
پس اگر قرار است انتقامی گرفته شود باید از سکولاریستهای جهانی و مرتدین محلی و مزدوران محلی آنها گرفته شود نه از یک نصرانی که در کلیسای خود مشغول عبادت بوده و هزاران کیلومتر دورتر از میدانهای جنگ به سر برده و حتی ممکن است با این جنگها نیز مخالف باشد .
خداوند
یکی از اهداف جهاد ما را محافظت از این مکانهای مذهبی در برابر «مشرکین»(سکولاریستها)
و حتی محافظت از این مکانها در برابر
جنگهای داخلی خود آنها می داند . پس زمانی که اجازه ی جنگ مسلحانه دربرابر مشرکین
قریش داده می شود اهداف این جنگ را نیز مشخص کرده و می فرماید :
تعلیقی بر
انفجار کلیساهای نصرانی ها در سریلانکار از طرف دوله
ابواسامه بوکانی
دیدیم که در
اقدامی جدید طرفداران دوله در کولومبو پایتخت سریلانکا ۴ حمله انجام دادند که کلیسای انتونی در شهر کلمبو و ۳ هتل
را هدف گرفتند، همچنین دو حمله به کلیسای سباستین در شهر نیجومبو و کلیسای صهیون در
شهر باتیکالو انجام شد ، و در دیماتا یکی از طرفداران دوله با افسران و عناصری از پلیس
درگیر شد.
در این حمله
نزدیک به ۱۰۰۰ نفر کشته و زخمی شدند که در میان این کشته شده ها ۳۹ نفر از اتباع
کشورهای مختلف اروپائی و آمریکائی و آل سعود و… ۳ افسر پلیس کشته شدند بقیه ی
کشته شده ها همگی از افرادی بودند که در کلیساها برای عید خاص خودشان تحت عنوان
«عید پاک» جمع شده بودند .
می دانیم که خداوند
در آیه ۳۹ و ۴۰ سوره سوره الحج می فرماید : به کسانى که ظلم شده ، اجازه جهاد
داده شده است؛ چرا که مورد ستم قرار گرفته اند؛ و خدا بر یارى آنها تواناست.
همانها که از خانه و شهر خود، به ناحق رانده شدند، جز این که مى گفتند: «پروردگار
ما، خداى یکتاست» و اگر خداوند بعضى از مردم را بوسیله بعضى دیگر دفع نکند، دیرها
و صومعه ها، و معابد یهود و نصارا، و مساجدى که نام خدا در آن بسیار برده می شود،
ویران مى گردد و خداوند کسانى که او را یارى کنند (و از آیینش دفاع نمایند) یارى
مى کند؛ خداوند قوى و شکست ناپذیر است.
در این جا ما آشکارا و به روشنی می
بینیم که یکی از اهداف جهاد و جنگ مسلحانه ی مسلمین ، جلوگیری کردن از ویرانی
دیرها و صومعه ها، و معابد یهود و نصارا، و مساجدى که نام خدا در آن بسیار برده می
شود بیان می گردد .
و در تاریخ غزوات و جنگهای صدر اسلام
و حتی پس از آن از ویرا ن نمودن مکانهای عبادی کفار اهل کتاب و مجوس و صابئین – که
حتی سرزمینشان دارالحرب و حاکمشان در جنگ مسلحانه با مسلمین بوده اند- پرهیز شده است ، حالا چه رسد به کفاری که صدها و
بلکه هزاران کیلومتر آن طرفتر در دیرها و صومعه ها و معابد شرکی خود مشغول عبادت
باشند .
طرفداران دوله آشکارا در برابر منهج اهل سنت و
آیات صریح قرآن قرار گرفته اند و الله متعال هرگز اینها را یاری نخواهد کرد تا
زمانی که هواهای نفسانی خود و شیوخشان را جایگزین قانون شریعت الله کرده اند .
بر هر مسلمانی
لازم است از این کار دوله در انفجار اماکن مذهبی کفار اهل کتاب و بخصوص منفجر کردن مساجد متعلق به صوفی ها و شیعیان و … به تهمت
واهی مشرک[۱]
و قبرپرست بودن و…. اعلام برائت کند تا در جرم اینها شریک نشود .
[۱] البته لازم به ذکر است که طرفداران سلفیت نجدی هنوز نمی توانند بین کفار
مشرک با کفار اهل کتاب و مجوس و صابئین فرق بگذارند و دوله دارد به منهج این سلفیت نجدی عمل می کند
.
تشابه جنگ محمد بن عبدالوهاب با حکومت عثمانی و جنگ دوله با طالبان
به قلم :
ابومحمود کندزی
کسی که از نوشته
ها و فتاوای دعوت نجد درباره ی دولت عثمانی
مخصوصا در فتره ای که با آنها در نجد جنگید، مثل رساله ی حمد بن عتيق تحت عنوان «اسبيل
النجاة والفكاك من موالاة المرتدين والأتراك» آگاهی د اشته باشد و یا بر کتاب ناصر
الفهد در رساله اش تحت عنوان «الدولة العثمانية وموقف دعوة الشيخ محمد بن عبد الوهاب
منها» آگاهی داشته باشد متوجه می شود که محمد بن عبدالوهاب به جرم مشرک بودن (یعنی
بدترین دسته از کفار که از یهود و نصرا هم بدترند و حکم سنگین تری دارند) و همچنین
به جرم مرتد بودن و به کار بردن کلماتی چون عبادت قبور و تصوف و.. هیچ کسی غیر از همفکران خودش را موحد نمی دانست
و دقیقا به همین بهانه ها حکومت عثمانی را هم با همین الفاظ دولت قبوری، مشرک و
قبرپرست و صوفی و… از زمان نشئت گرفتنش تا
زمان خودشان مشرک و مرتد می دانستند والله المستعان.
اگر با دقت نگاه کنی همین الان دوله هم با همین الفاظ و صفات امارت اسلای
طالبان را مشرک و قبوری و در نهایت مرتد می داند . پس مشکل در منهج سلفی نجدی است
نه در افراد . این تفکر به هر کسی برسد او را آلوده و نامتعادل می کند .
البته ممکن است
پرسیده شود چرا دکتر عبدالله عزام و شیخ اسامه بن لادن اینگونه نبودند؟ باید گفته
شود : چون اینها پرورش یافته های منهج سید قطب رحمه الله بودند نه محمد بن
عبدالوهاب نجدی . پاسخ همینجاست .
به همین دلیل
بود که سلفی های نجدی چون ابومحمد مقدسی مجاهدین افغان را مشرک و قبوری و کسانی
چون دکتر عبدالله عزام را مدافع مشرکین و مخالف دعوت توحید معرفی می کرد . یعنی
تکفیر شیخ عبدالله عزام و تمام مجاهدین افغان به سبک خودش .
پس سلفی های
نجدی الان با همان برچسبها و شبهات سلفی های نجدی زمان محمد بن عبدالوهاب بر علیه
حکومت اسلامی عثمانی در حال جنگ با امارت اسلامی طالبان هستند .
ثمره و حماقت برادران گروه دوله در دشمن شناسی و
درجه بندی شرعی دشمنان در افغانستان را ببینید
به قلم : ابوصلاح الدین الکوردی
– اگر
ما همین چند روز گذشته شاهد قتل عام، نسل کشی و سوزاندن برادران و خواهران وکودکان
مسلمان اهل سنت توسط بمبهای فسفوری و خوشه ای و غیره در باغوز سوریه توسط جنگنده های
آمریکا و متحدینش از طریق هوائی و توسط مزدوران
سکولار اوجالان از طریق زمینی بودیم …
– اگر
ما در ضمن این قتل عام و نسل کشی آشکار مسلمین توسط آمریکا و متحدینش شاهد سکوت مجامع
بین المللی سکولار و طاغوتهای محلی چون ترکیه و غیره بودیم …
– اگر
ما در ضمن قتل عام و نسل کشی این مسلمین توسط آمریکا ومزدورانش شاهد سکوت گروههای مزدور
سلفی نجدی جولانی و دهها گروه سلفی نجدی دیگر و بلکه شاهد تشکیل گردانهائی از سوی این
گروهها برای پیدا کردن فراریان این نسل کشی و کشتارآنها توسط این گروهها ی سلفی نجدی
بودیم ….
– اگر
….
پی بردیم که سلفیون نجدی نسبت به مخالفین خود دقیقا
مثل سایر دشمنان مسلمین از بی رحمی و سنگدلی غیر قابل انکاری برخوردارند که در میان
تمام گروهها و مذاهب و فرق اسلامی این درجه
از سنگدلی نسبت به هم مذهبها را تنها در میان این سلفی های نجدی می توان یافت که علاوه
بر آنکه هیچ رحمی نسبت به مخالفین خود در سایر مذاهب و تفاسیر ندارند هیچ رحم و شفقتی
هم نسبت به هم مذهبها خود در سلفیت نجدی ندارند .
اما ریشه
ی این سنگدلی و خشونت نسبت به مسلمین کجاست؟ پاسخ ساده ست : در عدم شناخت دوست و دشمن
بر اساس منابع شرعی .
این آلودگی هم در تفسیر غلط سلفیت نجدی از اصطلاح مشرک ومشرکین و برداشتن عذرهای معتبر شرعی برای مسلمین و گم کردن
مسیر های وحدت آگاهانه، هدفمند و حرکتی نهفته است .
همین سرگردانی و گم کردن مسیر صحیح است که برادران
گروه دوله در افغانستان را به چنین حماقتی می کشاند که به انتقام از خون مسلمین باغوز که در سوریه توسط آمریکا و مرتدین سکولار اوجالان
کشته شده اند بیایند و سربازان امارت اسلامی افغانستان را به قتل برسانند . سربازان
امارت اسلامی که در حال جنگی گسترده با آمریکا و مزدوران محلی او هستند . و لله المستعان
شما این اندازه حماقت را در کدام دوره از تاریخ مسلمین
و حتی در کدام گروه غیر اسلامی دیده اید که برای آزادی ملتشان از دست اشغالگران خارجی
و نوکران آنها جنگیده اند ؟!
– گروه
دوله می داند که آمریکا و مزدوران محلی اش باعث کشتار باغوز شدند
– گروه
دوله می داند که ناتو از کانال حکومت سکولار ترکیه باعث کشتار مسلمین منبج و … شدند
– گروه
دوله می داند که سلفی های نجدی هم فکر خودشان چون گروه جولانی هستند که افراد آنها
را یک به یک از داخل خانواده هایشان می کشد بیرون و بعد یا ذبح می کنند یا گلوله بارانشان
می کنند و یا زیر شکنجه انها را می کشند و…
اما با این وجود در انتقام از مسلمین سوریه کسانی
از امارت اسلامی را می کشد که در حال جنگ با آمریکا و ناتو و حکومت سکولار ترکیه و
مزدوران آمریکا و ناتو در افغانستان هستند .!!
آیا افراد گروه دوله در افغانستان اینهمه کافر آمریکائی
و ارتش ناتو و ترکیه و اینهمه مزدور دست نشانده را ندیدند که انتقام بگیرند؟ اگر دیدند پس چرا کسانی را به قتل می رسانند که
با این کفار می جنگند؟
لازم است همه بدانند: زمانی که امارت اسلامی افغانستان
عملیات مبارک «الفتح» را برای خروج کامل اشغالگران آمریکائی و ناتو و مزدوران آنها
در افغانستان اعلام کرده و هدف نهائی خود را تشکیل حکومتی اسلامی کامل اعلام کرده است،
در چنین زمان حساسی اعمال گروه دوله تماما به نفع آمریکا ومزدورانش در افغانستان است
و ادعاهای آنها در گرفتن انتقام از قاتلین مسلمین باغوز و منبج و باب شعاری بیش نیست چون خواسته یا ناخواسته مثل گروه
جولانی در صف قاتلین باغوز و منبج و باب قرار گرفته اند و به نفع آنها می جنگند .
اللهم إنا نبرأ إليك مما يفعل هؤلاء.
اللهم إني أبرأ إليك مما صنع تظیم دوله و إني بريء
مما فعل تنظیم دوله
اللهم إنا نبرأ إليك من الظالمين ومناصريهم ومحبيهم ومن الذين ساندوا الطغيان
اللهم إنا نبرأ إليك ممايفعل كل مفسد، اللهم إنا
نبرأ إليك من من أفكارهم وأهوائهم
پناهندگی بردران
و خواهران ما در دوله به ترکیه و نرفتین به کشورهای خود و… چرا؟
ارائه دهنده:
عبدالله مسلم
زمانی که مسلمین
در حالت اضطرار قرار می گیرند شریعت این اجازه را به آنها داده است که جهت
حفظ دین، جان، ناموس و حتی در امور جنگی
با کفار به اموری چنگ بزنند که در اصل باید از آنان حذر کرد.
مثلا جهت حفظ جان خوراکهائی حرام تحت شرایطی
مباح می گردند، یا جهت حفظ دین و جان می توان تحت حمایت یک کافر مشرک قرار گرفت ،
یا در جنگ طبق قاعده ی «الْحَرْبُ خُدْعَةٌ» می توان از فریب و
نیرنگ و دروغ استفاده کرد .
حالا برادران و
خواهران ما در دوله در حالت اضطرار جهت حفظ دین و جان و ناموس و… قرار گرفته اند، و در این بین میان افسد و
فاسد قرار گرفته اند و مجبورند بین بد و بدتر یکی از بدها را انتخاب کنند . یعنی
بین خوب و بد قرار نگرفته اند .
از یکطرف
دارودسته ی مافیائی و مزدور جولانی با منهج به اصطلاح سلفی نجدی قرار گرفته اند که
به ناحق مسلمین دوله را جزو خوارج می دانند و هر کدام از آنها را که پیدا کنند در
ملاء عام ذبح می کنند و در بدترین شرایط زندانی و حبس می کنند و…
از سوی دیگر کفار آمریکا و ناتو را جلو خود می
بینند که از کانال مرتدین اوجالان و حکومت
مرتد ترکیه سیاستهای خود را پیاده می کنند و تحت فشار افکار عمومی جهانی و به عنوان یک قدرت و حکومت مجبور به رعایت بعضی از اصول اخلاقی در مورد اسرای
مسلمان می شوند و سعی می کنند کارهای کثیف و وحشیانه ی خود را توسط مزدورانشان
انجام دهند آنهم مزدورانی که نمی خواهند آنها را نگه دارند بلکه زمانی که تاریخ
مصرفشان تمام شد طی معامله ای حساب شده حذفشان می کنند .
دارودسته ی
جولانی یکی از همین مزدورانی است که برای این کارهای کثیف تولید شده اند که
وحشیانه ترین کارهای را در حق مخالفین آمریکا و ناتو انجام داده اند . شما این اندازه خباثت آشکار را از گروه سکولار
و مرتد ارتش آزاد نمی بینید، چرا؟ چون کفار فعلا به اینها نیاز دارند و می خواهند
اینها را نگه دارند .
حالا خواهران و
برادران ما میان گروه جولانی به عنوان یک افسد و ماندن تحت حاکمیت ترکیه و در میان
مردم عوام ترکیه مختار شوند ، به نظر شما از نظر شرعی و طبق قاعده ی انتخاب «أخف الضررين» کدام یک را
باید انتخاب کنند؟
اهداف متعالی
دوله و… با افکار و برنامه های غیر متعادل سلفیت خاص نجدیت حاصل نمی شود
به قلم :
ابوعبدالله موکریانی
امروزه غیر از
درباریان آل سعود و… در میان جریانات غیر حکومتی به صورت عمده دو جریان مسلح
دوله و گروه جولانی سلفیت خاص نجدیت را نمایندگی می کنند.
سلفیت خاص نجدیت با آنکه دارای دهها فرقه و گروه مختلف است اما هرگز دو فرقه از آنها همدیگر را تحمل نکرده اند مگر اینکه یکی زیر دست آن یکی شده باشد . البته جنگهای میان این گروهها نیز غیر قابل انکار است و تاریخ چند دهه ی اخیر شاهد خونریزیها و جنایات غیر قابل بخششی بوده که جنگ میان دارودسته ی جولانی با دوله برجسته ترین این قتل عامهای وحشتناک بوده است.
این گروهها در
شعار ادعای وحدت دارند اما درعمل منظور آنها از وحدت این است که باید صد درصد تابع
تفسیر خاص نجدیت آنها باشی و حتی یک درصد اختلاف هم مساوی است با اهل بدعت و ضال و
مضل و گاه منافق و مرتد بودن طرف مخالف و در نهایت تحمیل جنگ. اینها نه تنها درد
مشترک همه ی مسلمین با تمام مذاهب را حس نمی کنند بلکه حتی درد مشترک سلفیت خاص
نجدیت خودشان را نیز درک نمی کنند .
پیروان این تفکر ادعا دارند که برای اهداف و
مقاصد زیر در حال قتال هستند:
۱ – نافذ کردن
دین الله عزوجل بر همه دنیا است، و به معنای صحیح دعوت کردن مردم بسوی بندگی الله
و بسوی عبادت او میباشد.
ج- اما بر این
باورند که این هدف تنها از کانال سلفیت خاص خودشان قابل تحقق است و.. به همین دلیل
هرگز موفق به محقق کردن این هدف در میان مسلمین غیر نجدی نشده و نمی شوند چه رسد
به تمامم دنیا .
2 – عزت مسلمانان، رعب،دبدبه و شان و شوکت شان
را پس گرداندن و کفار را ذلیل کردن است.
ج- اما ثمره ی
اعمالشان دقیقا برعکس شده، مسلمین را ذلیل کرده اند به کفار و مرتدین سروری و قدرت
بخشیده اند
۳ – تمامی زمین های غصب شده ی مسلمانان را آزاد
کردن، زمین های که در تحت سیطره و قلمرو ی دنیای اسلام قرار داشت و حالا در تحت
تسلط کفر قرار دارند. نه تنها این، بلکه بر تمام دنیا سیطره و تسلط اسلام و مسلمان
را آوردن هدف ماست.
ج- باز می بینیم
علاوه بر آنکه قادر نبوده اند به این هدف برسند به دلیل عدم همکاری مسلمین بودمی
با آنها کل سرزمینهای تحت تسلط خود را نیز از دست داده اند و…
پس از آنکه
مدتها جنگ داخلی میان طالبان و دوله خاموش شده بود دوله به صورت هماهنگ هم به
شیعان کابل حمله کرد که در نتیجهی آن ۵۰
نفر کشته و دهها نفر زخمی شدند و هم در کنر جبهه ی جنگ با طالبان را گشود .
سربازان دوله بر جایگاه های طالبان در منطقه (جبه دره ) واقع
در کنر با انواع مختلف اسلحه حمله کردند، و پس از قتل یک طالب و به اسارت گرفتن دو
عنصر دیگر از آنها بر روستاهای (ورسک و تنکی و کربو و ناکوار ) تسلط پیدا کردند .
این جنگهای
داخلی در حالی شروع می شود که آمریکائیان و حکومت مزدور کابل در بدترین شرایط امنی
به سر می برند . این جنگهای داخلی می تواند پس از تضعیف دوله و طالبان به تقویت
کفار اشغالگر و مزدوران محلی منتهی شود .