قدرت؛ آزمون بزرگ جنبش‌های جهادی

 قدرت؛ آزمون بزرگ جنبش‌های جهادی

به قلم: صلاح الدین مجاهد

تاریخ معاصر نشان داده است که بسیاری از جنبش‌های جهادی، وقتی در میدان مبارزه‌اند، خود را فریادرس مظلومان و مدافع آرمان امت می‌خوانند؛ اما به محض آن‌که به مسند قدرت و حاکمیت می‌رسند، روحیهٔ جهادی و شورِ دفاع از مظلومان را از دست می‌دهند.

در دورهٔ مبارزه شعار «یاری امت» می‌دهند، ولی پس از تشکیل حکومت، با تکیه بر منطق «مصلحت» و «اولویت‌های داخلی» از کمک به دیگر برادران مجاهد سر باز می‌زنند و برای این عقب‌نشینی، بهانه‌ها و توجیه‌های فراوان می‌آورند.

نمونهٔ روشن آن در سال‌های اخیر، مجاهدین سوریه و به‌ویژه جریان تحت رهبری ابو محمد جولانی (احمد الشرع) است؛ کسانی که در اوج نبردها شعار می‌دادند «ما به کمک برادران خود در فلسطین و غزه و حماس می‌رویم»، اما وقتی در عمل ساختار اداری و قدرت منطقه‌ای پیدا کردند، گفتند «اکنون زمانش نیست» و این وعده‌ها به تعویق افتاد. این رفتار، نمادی از همان فاصله گرفتن از آرمان‌های اولیهٔ جهادی است که تاریخ بارها شاهدش بوده است.

در برابر این منحرفین، جماعتها و جریانات و جبهه های جهادی اصلی نیز وجود داشته اند که به آرمانهای جهادی خود وفادار مانده اند مثل اتحاده ی شافعی ها و زیدی های یمن و جبهه ی همسو با آنها؛ یا الشباب سومالی و جبهه النصره الاسلام و مسلمین غرب اسلامی و… .

آزمون اصلی یک جنبش اسلامی، نه در میدان جنگ بلکه در عرصهٔ قدرت است؛ جایی که صداقت و ایثار واقعی روشن می‌شود. تاریخ، با هیچ‌کس تعارف ندارد: هرکس آرمان‌هایش را فراموش کند، در حافظهٔ امت به عنوان درس عبرت باقی خواهد ماند، نه به عنوان الگوی وفاداری و فداکاری.

واکنش دارالاسلام ایران و ا.ا.افغانستان در برابر نمایش سکولاریستهای سازمان ملل و طرح «دو دولت» برای سرزمین واحد فلسطین

واکنش دارالاسلام ایران و ا.ا.افغانستان در برابر نمایش سکولاریستهای سازمان ملل و طرح «دو دولت» برای سرزمین واحد فلسطین

به قلم: سلیمان عبدالرحمن

در نمایش رای گیری کشورهای سازمان ملل که خروجی آن پیاده کردن خیانت بزرگی تحت عنوان طرح «دو دولت» برای سرزمین واحد فلسطین است ایران و ا.ا.افغانستان در برابر چنین طرحی مشارکت نکردند و رای خالی دادند اما این حرکت با سکوت طرفداران حکام خاینی مواجه شد که در اجرایی شدن این طرح مشارکت کرده اند.

امروز در حالی که ملت فلسطین دهه‌هاست زیر اشغال و محاصره به‌سر می‌برد، برخی از حاکمان عرب به‌جای پشتیبانی عملی از مقاومت و حق مردم فلسطین، به کنفرانس‌های نمایشی و طرح‌های شکست‌خورده ی غربی مانند «راه‌حل دو دولت» دل بسته‌اند.

حاکمان سعودی و سوریه و اردن و مصر و هم‌پیمانانشان، به جای آن‌که از جایگاه جهاد فلسطین و رهبران جهادی امت اسلامی دفاع کنند، در صف‌بندی‌های سیاسی با قدرت‌های غربی شرکت می‌کنند و به نشست‌هایی می‌روند که نتیجه‌اش چیزی جز تحکیم اشغال و تضییع حق ملت فلسطین نیست.

فلسطین سرزمین مردم فلسطین است، نه سرزمین اشغالگران. هیچ قدرت یا کنفرانسی حق ندارد آیندهٔ این سرزمین را بدون ارادهٔ ملت اصلی‌اش رقم بزند. تاریخ نشان داده است که این‌گونه طرح‌ها – از اسلو تا نقشهٔ راه – فقط ابزار وقت‌کشی و امتیازگیری اشغالگر بوده و هیچ عدالت واقعی برای فلسطینیان به‌همراه نیاورده است.

مشروعیت هر کنفرانس و توافقی، وقتی معنا دارد که بر پایهٔ حق و عدالت باشد، نه بر پایهٔ منافع قدرت‌های بزرگ و سازشکاری حاکمان عرب. امت اسلامی حق دارد از چنین رهبرانی بپرسد: شما که خود را خادم حرمین  و… می‌خوانید، چرا در عمل، حقوق امت و قبلهٔ اول مسلمانان را فدای سیاست‌های غربی می‌کنید؟ چرا به‌جای دفاع از سرزمین‌های مقدس و حمایت از ملت مظلوم فلسطین، به سازش با اشغالگران مشغولید؟

هرگونه صلح عادلانه تنها زمانی محقق می‌شود که اشغال پایان یابد، حق بازگشت به رسمیت شناخته شود، و ارادهٔ واقعی ملت فلسطین محور تصمیم‌ها باشد؛ نه این‌که سرنوشت یک ملت در پایتخت‌های غربی و با مهر تأیید برخی حکام عرب بسته شود.

اهل سنت تا چه وقت سکوت و ذلیلی در برابر جنایات صهیونیستها؟

اهل سنت تا چه وقت سکوت و ذلیلی در برابر جنایات صهیونیستها؟

به قلم: خالد سیف الله المسلول

دیروز شهید عبدالمطلب القیسی از اهل سنت اردن علملیات استشهادی گذرگاه کرامه را انجام داد که طی آن چند صهیونیست سکولار به هلاکت رسیدند. وصیت نامه ی این مجاهد استشهادی پیام بزرگی برای اهل سنت و تمام مسلمین جهان در برداشت که هر مسلمانی را تفکر وامیدارد، آنجا که می گوید:

“ای فرزندانِ امت، بدانید که جنایاتی که رژیمِ اشغالگرِ صهیونیستی در نوارِ غزه مرتکب می‌شود، فردا در سرزمین شما و علیه کودکان و زنان شما هم انجام خواهد داد و سکوت ما در این مسیر جزئی از پروژهٔ بزرگِ دشمن «اسرائیلِ بزرگ» خواهد بود.

ای فرزندان امت، تا به کی سکوت ما در مقابل کسی که کشورها را اشغال می‌کند ادامه پیدا خواهد کرد، آیا آنقدر سکوت می‌کنیم تا به سرزمین ما هم برسند و به مقدساتمان بی حرمتی کنند؟”

این مجاهد استشهادی با خونش این پیام را به ما رسانده است، آیا نمی‌بینید که رژیم صهیونیستی هر روز خون بی‌گناهان مسلمان را می‌ریزد و حکومت‌های حاکم بر اهل سنت تنها به صدور بیانیه و کنفرانس بسنده می‌کنند؟

چرا باید تنها شیعیان جعفری و شیعیان زیدی با بخشی از شافعی های یمن و فلسطین اهل جهاد در برابر صهیونیستها باشند؟ چرا اکثریت مطلق اهل سنت نظاره گر و تماشاچی شده است؟

عزت ما در جهاد و مقاومت است، نه در سازش با صهیونیستها و نه در کنفرانس‌های بی‌عمل.

بازگردید به روح ایمان و فداکاری، به ارتش‌های مؤمن و مجاهد، به وحدت اسلامی و متحد کردن جهاد با اشغالگران خارجی و مرتدین محلی تا عزت اسلام دوباره زنده شود و مستضعفان از ستمگران نجات یابند.

نجدیت قابله ی تفرق و مشغول کردن مسلمین به مسلمین

نجدیت قابله ی تفرق و مشغول کردن مسلمین به مسلمین

به قلم: ابومحمود کندزی

نجدیت یعنی تفکر محمد بن عبدالوهاب که در نجد شروع شد و خودشان آنرا «الدعوه النجدیه» می نامند.  این تفکر که انشعابی از پیروان مذهب امام احمد بن حنبل است با شعار توحید و مبارزه با خرافات و بدعت و شرک و … تا کنون ضربان سنگینی بر اتحاد اسلامی مسلمین وارد کرده و هر جا رفته با برداشت غلطی که از اصطلاحات شرعی توحید و شرک و مشرکین و … دارد و با برداشتن عذرهای معتبر شرعی برای مسلمین پیام آور تفرق و جنگ داخلی و در نهایت خواسته ( مثل جولانی و گروهش) یا ناخواسته ( مثل داعش) در خدمت پروژه های کفار اشغالگر خارجی و مرتدین داخلی بوده است چون خروجی تمام کارهای آنها به نفع همین دشمنان بوده است.

دوست دارم در اینجا با آوردن نمونه های عینی خطاب به این دسته از نجدی ها که گاه به اشتباه خود را به عوام الناس، سلفی هم معرفی می کنند بگویم:

ای نجدی‌ها،در همین یمنِ باعزت نگاه کنید، شما چه می‌کنید؟ امریکا و مزدوران محلی را رها کرده‌اید،شمشیر برادرکشی به دست گرفته‌اید.

به جای اینکه در برابر امریکا و امارت عربی و آل سعود مزدور بایستید، رفته‌اید سراغ اتحاد مظلوم زیدی‌ها و شافعی‌ها، آیا این همان چیزی نیست که دشمن می‌خواهد؟ آیا این همان خنجری نیست که از پشت بر پیکر امت فرو می‌برید؟

الله متعال فرمود‏ وَأَطِیعُواْ اللّهَ وَرَسُولَهُ وَلاَ تَنَازَعُواْ فَتَفْشَلُواْ وَتَذْهَبَ رِیحُکُمْ وَاصْبِرُواْ إِنَّ اللّهَ مَعَ الصَّابِرِینَ(انفال/۴۶) ‏و از خدا و پیغمبرش اطاعت نمائید و ( در میان خود اختلاف و ) کشمکش مکنید ،  ( که اگر کشمکش کنید ) درمانده و ناتوان می‌شوید و شکوه و هیبت شما از میان می‌رود ( و ترس و هراسی از شما نمی‌شود ) . شکیبائی کنید که خدا با شکیبایان است.

اما شما نجدی‌ها، نزاع را دین ساخته‌اید؛ به جای جهاد علیه کفار، به جان مسلمان افتاده‌اید؛ به جای عزت، ذلت می‌آوری؛ به جای وحدت، تفرقه می‌پراکنید.

یمنِ عزیز امروز شاهد است: مجاهدین واقعی در برابر امریکا و مزدورانش و به حمایت از اهل سنت غزه ایستاده‌اند، اما شما در گوشه‌های تاریک، آتش تفرقه را شعله‌ور می‌کنید.

ای نجدی‌ها، در آفریقا چه می‌کنید؟!

به جای جهاد علیه کفار اشغالگر خارجی و استعمارگر،شمشیر برادرکشی کشیده‌اید.

شما در میان خود خون هم می‌ریزید، گروه گروه تکفیر می‌کنید،مسلمانان مظلوم را به خاک و خون می‌کشید، و سکولارزده‌های مزدور و نوکران استعمار فقط می‌نشینند و تماشا می‌کنند.

آیا نمی‌بینید که دشمنان اسلام از خنده شادمان‌اند؟ زیرا شما به جای زدن امریکا و فرانسه و مزدوران‌شان، به جان برادران مسلمان خود افتاده‌اید و نزاع و خون‌ریزی را جهاد نامیدید، در حالی که جهاد حقیقی، علیه استعمارگران و سکولارزده‌هاست، نه علیه خودِ امت اسلامی.

لطفاً بیدار شوید و دست از تفرق و مشغول شدن به مسلمین بردارید و از اتحاد اسلامی در برابر اشغالگران خارجی به رهبری آمریکا و شرکای آن چون صهیونیستها و ناتو حمایت و پشتیبانی کنید.

اتحاد خیلی ساده است: مثل تمام سلف صالح و پیروان صادق آنها از هر اهل قبله ای در برابر هر کافر اشغالگر خارجی حمایت کنید.

خطابی برادرانه به نجدی های مسلحی که ادعای جهاد دارند و مسیر تفرق و ذلیلی را می روند

خطابی برادرانه به نجدی های مسلحی که ادعای جهاد دارند و مسیر تفرق و ذلیلی را می روند

به قلم: خالد سیف الله المسلول

هر چه به تاریخ تفکر نجدیت از ابتدای پیدایش آن در نجد توسط شیخ محمد بن عبدالوهاب نگاه می کنیم متوجه می شویم که با تاویلات اشتباه یا به کشتار مسلمین مخالف مشغول بوده اند یا با مصلحت تراشی های جاهلانه در خدمت طاغوتها بوده اند و با پرداختن به مسائل ریز شخصی و فقهی مسلمین را به مسلمین مشغول کرده و در برابر اشغالگران خارجی سکوت کرده اند.

از نجدی های اهل جهاد سوال این است که چرا از شهید اسامه رحمه‌الله پیروی نکردید که دارای تفکر اخوانی سید قطب تقبله الله بود و از هر اهل قبله ای بر علیه هر کافری حمایت می کرد و از اتحاد مسلمین حمایت می کرد و حتی دعوت می کرد با بعثی های کافر بر علیه آمریکا و شرکای اشغالگر آن متحد شد؟

شیخ اسامه بن لادن تقبله الله که پرچم جهاد را برافراشت و در راه عزت امت خون داد، چرا راه او را رها کردید و به منهج انحرافی نجدیت شیخ محمد بن عبدالوهاب برگشتید؟

به خدا قسم کسانی که زمانی با القاعده بودید یا خود را هم مسیر آن می دانستید و به جهاد زبانی و مالی و مسلحانه یا همراهی قلبی با این جبهه افتخار می کردید که بر آمریکا به عنوان «سر افعی» تمرکز کرده بود، بعد از شهادت شیخ اسامه تقبله الله (نحسبه کذالک و الله حسیبه) با برگشت به نجدیت و پیاده کردن نجدیت:

  •  به‌جای اتحاد، شما فرقه فرقه شدید
  • به‌جای جهاد علیه دشمن، به تکفیر یکدیگر پرداختید
  • به جان هم افتادید و خون مهاجرین و مسلمین را ریختید

شما بودید که مجاهدین را به خاک و خون کشاندید و امت را به ذلت نشاندید

اکنون چه شد؟

با لجاجت و سرخوردگی در خاموشی به‌سر می‌برید.

نه صدای عزت، نه پرچم وحدت، نه آوای جهاد!

ای گمراهان نجدی:

چرا به سخن الله و رسولش ﷺ در مساله ی اتحاد و جایگاه حق مسلمین گوش نمی‌دهید؟

چرا بازگشت به عزت و وحدت امت برای شما سنگین است؟

پس برگردید، به راه رسول الله صلی الله علیه وسلم و منهج اهل سنت بازگردید، به عزت و وحدت امت بازگردید.

برای رضای الله، به جای خون و تفرقه، به سوی اخوت و نصرت امت گام بردارید.

دیگر تفرق و مشغول کردن مسلمین به مسلمین و خوشحال کردن دشمنان اصلی بس است.

در جنگ با آمریکا، با اتحاد اسلامی خود پشت برادر مسلمان خود را خالی نکنیم

در جنگ با آمریکا، با اتحاد اسلامی خود پشت برادر مسلمان خود را خالی نکنیم

به قلم: سلیمان عبدالرحمن

هنوز بسیاری از مسلمین نمی دانند زمانی که آمریکا و صهیونیستها یا هر کافر اشغالگر خارجی به کمک مرتدین داخلی برادران و خواهران ما را مورد مورد حمله قرار داده و اینها تنها تماشاچی و نظاره گر هستند در واقع در حال ظلم کردن به خودشان هستند.

رسول الله صلی الله علیه وسلم فرمودند:

مَا مِنِ امْرِئٍ يَخْذُلُ مُسْلِماً فِي مَوْطِنٍ يُنْتَهَكُ فِيهِ حُرْمَتُهُ ، وَيُنْتَقَصُ فِيهِ عِرْضُهُ إِلا خَذَلَهُ اللَّهُ فِي مَوْطِنٍ يُحِبُّ فِيهِ نُصْرَتَهُ، وَمَا مِنِ امْرِئٍ يَنْصُرُ مُسْلِماً فِي مَوْطِنٍ يُنْتَقَصُ فِيهِ مِنْ عِرْضِهِ وَتُنْتَهَكُ فِيهِ حُرْمَتُهُ إِلا نَصَرَهُ اللَّهُ عَزَّ وَجَلَّ فِي مَوْطِنٍ يُحِبُّ فِيهِ نُصْرَتَهُ.» (ابوداود (۴۸۸۴) و مسند احمد (۱۶۳۶۸))

کسی‌که پشت مسلمان را در جایی‌که حرمتش پایمال شده و آبرویش ریخته شود، خالی کند، الله (سبحانه وتعالی) او را در شرایطی‌که دوست دارد مورد نصرت الهی قرار گیرد، به حال خودش رها می‌کند و هرکس مسلمانی را در شرایطی‌که حرمتش پایمال شود و به آبرویش لطمه وارد شود، یاری نماید، الله (سبحانه وتعالی) او را در شرایطی‌که دوست دارد، یاری شود، مورد نصرت خود قرار می‌دهد.

پس اینکه تنها تماشاچی جنایات آمریکا و صهیونیستها و نوکران آنها باشی اینگونه در حق خودت ظلم کرده ای حالا چه رسد به اینکه به بهانه های اختلافات مذهبی یا قومیتی و سایر امور جاهلیت بخواهی با برادران خود وارد جنگ نرم و روانی شوی و به اتحاد اسلامی مسلمین ضربه بزنی که در واقع خدمت به دشمنان اشغالگر و مزدوران محلی آنهاست.

خالی کردن پشت هر اهل قبله ای در برابر هر کافر و مرتد سکولار داخلی ظلمی اشکار است و جنگیدن فکری و لفظی با این اهل قبله به بهانه های جاهلی و مذهبی نیز شریک شدن مستقیم در جنایات کفار سکولار جهانی و مرتدین سکولار محلی و ضربه زدن مستقیم به اهل قبله است.

اتحاد اسلامی با تمام اهل قبله مهمترین وسیله جهت تقویت خودمان و سایر مسلمین تحت ستم است.

اسامه بن لادن از الگوهای اتحاد مسلمین و حتی اتحاد با کفار بر علیه آمریکا و صهیونیستها

اسامه بن لادن از الگوهای اتحاد مسلمین و حتی اتحاد با کفار بر علیه آمریکا و صهیونیستها

به قلم: خالد سیف الله المسلول

اسامه بن لادن به عنوانی یک از اعضای اخوان المسلمین وارد جها افغانستان شد و طبیعی است که همچون سید قطب در مورد آمریکا بیاندیشد. سید قطب آمریکا را شیطان بزرگ و اسامه بن لادن هم آمریکا را سر افعی نامگذاری کرد که تمام مسلمین باید با هم متحد شوند و بر این دشمن اصلی متمرکز شوند.

او در هنگام اشغال عراق حتی به مجاهدین عراقی پیشنهاد می کند که با بعثی های کافر هم بر علیه آمریکا و انگلیس و سایر اشغالگران متحد شوند و هرگز مسلمین را به خاطر اختلافات مذهبی و فکری به مسلمین مشغول نکنند.

به صورت مختصر و ساده نگاه کنید به سیاست و هدف اسامه بن لادن:او در تمام دوران جهاد، دشمن اصلی را درست شناخت

  • سیاست او فقط و فقط تمرکز جنگ بر آمریکا به عنوان سر افعی بود
  • هدف او مبارزه با متحدین غربی و مزدوران محلی آمریکا بود
  • هیچگاه مسلمانان را هدف نگرفت، هیچگاه به خاطر اختلاف مذهبی شمشیر نکشید، و هیچگاه سنی و شیعه را در خون هم نغلطاند

اما جاهلان به منهج صححی جهادی چکار کرده اند؟

  • راه امثال سید قطب و اسامه و هزاران مومن صادق اهل دعوت و جهاد را رها کردند و منهج انحرافی را پیش گرفتند
  • به جای دشمن اصلی، به جان مسلمانان افتادند
  •  امروز با بهانهٔ «صیفی و صوفی و …» می‌کشند، فردا با نام «شیعه» خون می‌ریزند، پس‌فردا با شعار «قبوری» مسجد و قبرستان را منفجر می‌کنند

همه می دانیم این راه، راه جهاد نیست؛ راه خیانت است

این منهج، منهج رسول الله صلی الله علیه وسلم و ائمه ی اسلام نیست؛ منهج تفرقه و ذلت است

الله جل جلاله می‌فرماید:إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَةٌ (حجرات/ ۱۰) بدرستی که فقط مؤمنان برادران یکدیگرند.

پس ای اهل تفرقی که خواسته یا ناخواسته با زبان یا اسلحه در جبهه ی دشمنان آمریکائی – صهیونی قرار گرفته اید:

به جای شمشیر کشیدن برادر بر برادر، به سوی دشمن حقیقی، یعنی آمریکا و مزدوران سکولار آن در اطراف خود، بازگردید.

راه امثال سید قطب و اسامه راه عزت و وحدت بود؛ اما راه شما، راه خون و خیانت است.

اتحاد مومنین تنها گزینه ی عزت است که جبهه ی همسو با آمریکا به بهانه های قومی و حزبی و مذهبی مسیر تفرق و شکست و ذلت را انتخاب کرده اند و به عزت مسلمین ضربه می زنند.

در مذاکره با آمریکا مهم حرکت در مسیر صحیح است نه پرهیز از جنگ به هر قیمتی

در مذاکره با آمریکا مهم حرکت در مسیر صحیح است نه پرهیز از جنگ به هر قیمتی

به قلم: سلیمان عبدالرحمن

از بعضی از مولوی ها شنیده می شود که اگر در برابر تجاوزات و زیاده گوئی های آمریکا ایستادگی شود به معنی تندروی است و سازگار شدن با خواستهای آمریکا را میانه روی می نامند که در واقع تسلیم شدن است.

این نگرش تند روی و میانه روی و شل روی و… را نباید بر اساس ادبیات سیاسی کفار سکولار جهانی و منطقه ای به کار برد بلکه باید بدانیم الله تعالی در مورد میانه روی و تند روی چه دیدگاهی دارد؟

الله تعالی در مورد میانه روی می فرماید: وَكَذَٰلِكَ جَعَلْنَاكُمْ أُمَّةً وَسَطًا لِتَكُونُوا شُهَدَاءَ عَلَى النَّاسِ وَيَكُونَ الرَّسُولُ عَلَيْكُمْ شَهِيدًا ۗ (بقره/۱۴۳) ‏و بی‌گمان شما را ملّت میانه و وسط قرار داده ایم تا گواهانی بر مردم باشید و پیغمبر (نیز) بر شما گواه باشد.

همچنین در جای دیگری می فرماید: ‏ وَأَنَّ هَذَا صِرَاطِی مُسْتَقِیماً فَاتَّبِعُوهُ وَلاَ تَتَّبِعُواْ السُّبُلَ فَتَفَرَّقَ بِکُمْ عَن سَبِیلِهِ ذَلِکُمْ وَصَّاکُم بِهِ لَعَلَّکُمْ تَتَّقُونَ ‏(انعام/۱۵۳) ‏این راه، راه مستقیم من است (پس) از آن پیروی کنید و از راههای (باطلی که شما را از آن نهی کرده‌ام) پیروی نکنید که شما را از راه خدا (منحرف و) پراکنده می‌سازد. اینها چیزهائی است که خداوند شما را بدان توصیه می‌کند تا پرهیزگار شوید.‏

در این صورت راه میانه و وسط یعنی پیروی کردن از شریعت کامل است نه به بعضی از آن: أَفَتُؤْمِنُونَ بِبَعْضِ الْكِتَابِ وَتَكْفُرُونَ بِبَعْضٍ ۚ (بقره/۸۵)

چون تنها کفار به بعضی از شریعت الله ایمان دارند نه همه ی آن: إِنَّ الَّذِينَ يَكْفُرُونَ بِاللَّهِ وَرُسُلِهِ وَيُرِيدُونَ أَنْ يُفَرِّقُوا بَيْنَ اللَّهِ وَرُسُلِهِ وَيَقُولُونَ نُؤْمِنُ بِبَعْضٍ وَنَكْفُرُ بِبَعْضٍ وَيُرِيدُونَ أَنْ يَتَّخِذُوا بَيْنَ ذَٰلِكَ سَبِيلًا * أُولَٰئِكَ هُمُ الْكَافِرُونَ حَقًّا ۚ وَأَعْتَدْنَا لِلْكَافِرِينَ عَذَابًا مُهِينًا (نساء/۱۵۰-۱۵۱)

پس راه غیر میانه یعنی انحراف و پیروی کردن از راههای دیگری غیر از این راه شریعت؛ و در برابر میانه رو تند رو وجود ندارد، بلکه در برابر میانه رو منحرف وجود دارد؛ هر کسی که از این مسیر شریعت الله کج شود و به راههای دیگری برود چنین شخصی منحرف است.

در این مسیر مستقیم شریعت الله که مسیر وسط و میانه است، الله تعالی ما را به تند رفتن و سبقت گرفتن از هم دعوت می کند و می فرماید: سَابِقُوا إِلَىٰ مَغْفِرَةٍ مِنْ رَبِّكُمْ وَجَنَّةٍ عَرْضُهَا كَعَرْضِ السَّمَاءِ وَالْأَرْضِ أُعِدَّتْ لِلَّذِينَ آمَنُوا بِاللَّهِ وَرُسُلِهِ ۚ (حدید/۲۱) ‏بر یکدیگر پیشی بگیرید برای رسیدن به آمرزش پروردگارتان و بهشتی که پهنای آن همسان پهنای آسمان و زمین است، برای کسانی آماده شده است که به خدا و پیغمبرانش ایمان داشته باشند.

پس در مذاکره و برخورد با کفار و حتی در پیاده کردن سیاستهای داخلی مهم حرکت در این مسیر صحیح است و نتیجه هم دست الله است؛ یعنی نباید به هیچ بهانه ای از مسیر صحیح آنهم به بهانه ی پرهیز از جنگ منحرف شد و مسیر ذلت و تسلیم شدن را انتخاب کرد. 

فقط کافی است دقت داشته باشید که در جنگ مستقیم ۱۲ روزه ی اخیر آمریکا و صهیونیستها و حمایتهای همه جانبه ی متحدین آنها از این جنگ بر علیه دارالاسلام ایران، با وجود هزینه های انسانی و مالی که دارالاسلام ایران متحمل شد اما به گواهی رسانه های معتبر غربی، باز این ایران بود که برنده ی میدان شد چنانچه مجله آمریکایی فارین پالیسی به صراحت می گوید:

حمله اسرائیل، آینده سیاسی ایران را تغییر داد و نگرش نسل جدید را از اساس عوض کرد. و مدعی  می شود که مهم‌ترین و ماندگارترین اثر جنگ ۱۲ روزه، تغییر دیدگاه جوانانی است که بعد از انقلاب و در دنیای اینترنت و اثرگذاری رسانه‌های غربی به دنیا آمدند و در این سال‌ها از ایدئولوژی جمهوری اسلامی فاصله گرفتند؛ اما حالا همان‌ها نسبت به غرب تجدیدنظر کرده‌، به گفتمان مقاومت نظام ایمان آورده‌اند و می‌گویند: «باید برنامه موشکی، نیروهای منطقه‌ای و گفتمان مقاومت را قوی‌تر کرد تا ایران مستقل و مقتدر باقی بماند.»

فارین پالیسی این جمع‌بندی را ارائه می‌دهد که چنین چیزی «یک میراث بزرگ برای آینده ایران است و اگر این تغییر ادامه یابد، سیاست داخلی و منطقه‌ای ایران را برای چند دهه آینده شکل خواهد داد.»

این واقعیتی بود که ما در حین جنگ و بعد از آن خود شاهد عینی آن بوده ایم .

پس پرهیز از جنگ به بهانه ی هزینه های جنگ آنهم به قیمت انحراف از مسیر شریعت الله و امت وسط و ذلیلی و تسلیم شدن جایگاهی در اسلام ندارد و تنها منطق شکست خوردگان روحی و خودباختگان در برابر آمریکا و دارودسته ی منافقین است.

پروسه ی تفرقه انگیز و خائنانه ی حاکمان دست نشانده و سکوت علمای سوء و زبانبازی گروه منافقین

پروسه ی تفرقه انگیز و خائنانه ی حاکمان دست نشانده و سکوت علمای سوء و زبانبازی گروه منافقین

به قلم: محمد اسامه

چرا امروز ابن‌سلمان، سیسی، احمدالشرع و امثال آنان دست در دست رژیم صهیونیستی نهاده‌اند؟

چرا اینان به جای ایستادن در کنار امت اسلامی، هم‌سنگر دشمنان اسلام شده‌اند؟

آیا این چیزی جز خیانت به خون شهیدان و خیانت به امت رسول الله صلی الله علیه وسلم است؟

و چرا بسیاری از علمای این سرزمین‌ها در برابر این خیانت‌ها سکوت کرده‌اند و یا بلندگوی آنها شده اند؟

آیا این همانهایی نیستند که قرآن از آنان یاد کرده است؟ که : إِنَّ الَّذِينَ يَكْتُمُونَ مَا أَنْزَلْنَا مِنَ الْبَيِّنَاتِ وَالْهُدَىٰ مِنْ بَعْدِ مَا بَيَّنَّاهُ لِلنَّاسِ فِي الْكِتَابِ ۙ أُولَٰئِكَ يَلْعَنُهُمُ اللَّهُ وَيَلْعَنُهُمُ اللَّاعِنُونَ (بقره/ ۱۵۹) یقیناً کسانی که آنچه را ما از دلایل آشکار و [وسیله] هدایت نازل کردیم، پس از آنکه همه آن را در کتاب [تورات و انجیل] برای مردم روشن ساختیم، پنهان می کنند [تا مردم به قرآن و پیامبر ایمان نیاورند] خدا لعنتشان می کند، و لعنت کنندگان هم لعنتشان می کنند.

این سکوت خیانت‌آمیز همان چیزی است که رسول الله ﷺ هشدار داده بود: مَن كتمَ علمًا ألجمَهُ اللَّهُ يومَ القيامةِ بلجامٍ من نارٍ.[۱] کسی که دانشی را پنهان کند، روز قیامت با لجامی از آتش در دهانش بسته خواهد شد.

دسته ای از این علمای سوء و درباری کسانی از گروه منافقین زبانبازی هستند که رسول الله صلی الله علیه وسلم در موردشان فرموده است: إنَّ أخْوَفَ ما أخافُ عليكُم بعدي، كلُّ منافقٍ عليمُ اللِّسانِ.[۲] بیشترین چیزی که بر امتم می‌ترسم، منافقی است که زبانش دانا و فصیح است.

اینهایی که امروز در کنار طاغوت‌ها و خائنان ایستاده‌اند و زبانشان ابزار توجیه ظلم و سازش شده است، همان‌هایی هستند که اسلام را فروخته و دین را به درهم و دینار تبدیل کرده‌اند که الله در موردشان می فرماید: يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِنَّ كَثِيرًا مِنَ الْأَحْبَارِ وَالرُّهْبَانِ لَيَأْكُلُونَ أَمْوَالَ النَّاسِ بِالْبَاطِلِ وَيَصُدُّونَ عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ ۗ (توبه/۳۴) ای اهل ایمان! یقیناً بسیاری از عالمان یهود و راهبان، اموال مردم را به باطل [و به صورتی نامشروع] می خورند و همواره [مردم را] از راه خدا بازمی دارند.

در این صورت اگر کسانی از اسلام آمریکایی – صهیونی جدید با نام شیعه یا سنی در شبکه های نور و کلمه و اهل البیت و سلام و … را دیدی که با دین تجارت می کنند و هدفی غیر از دامن زدن به اختلافات فقهی میان مسلمین و مشغول کردن مسلمین به مسلمین و ایجاد تفرق و جنگ داخلی میان مسلمین و رها کردن کفار اشغالگر سکولار خارجی و طاغوتهای سکولار حاکم بر مسلمین ندارند بدانید که با چه موجودات زبانبازی طرف هستید.

اینها سربازان جنگ روانی دشمن هستند که از کانال حکومتهای دست نشانده اتحاد و وحدت اسلامی ما را هدف قرار داده اند که بعد از نصرت الله بزرگترین ابزار دنیوی قدرت ماست.


[۱]  أخرجه ابن حبان (۹۶)، والحاكم (۳۴۶)، والبيهقي في ((المدخل إلى السنن)) (۵۷۵)

[۲]  الألباني، صحيح الترغيب ۱۳۲

غزه ما را به وحدت اسلامی در برابر ظلم صهیونیستها فرا می خواند

غزه ما را به وحدت اسلامی در برابر ظلم صهیونیستها فرا می خواند

به قلم: صلاح الدین مجاهد

اگر به حمایت همه جانبه ی کفار سکولاری چون آمریکا و اتحادیه ی اروپا و سایر سکولاریستهای مرتد محلی از جنایات رژیم صهیونیستی نگاه کنیم متوجه خواهیم شد که تمام این سکولاریستها(مشرکین) خارجی و محلی هم پیمان با صهیونیستها هستند که با تمام مومنین در حال جنگند و ما هم بر اساس دستور الله « وَقَاتِلُوا الْمُشْرِكِينَ كَافَّةً كَمَا يُقَاتِلُونَكُمْ كَافَّةً» (توبه/۳۶) باید با تمام این کفار سکولار(مشرک) متحد صهیونیستها وارد جهاد و جنگ مسلحانه شویم.

دقت داشته باشیم که بر اساس آیات متعدد قرآن کریم و احادیث صحیح رسول الله صلی الله علیه وسلم و اجماع اهل سنت و جماعت تا قبل از تولید تفکر نجدیت در عربستان سعودی، مشرک و مشرکین دسته ای از کفار ۵گانه هستند که در ایه ۱۷ سوره حج و… به آنها جدای از سایر کفار اشاره شده که امروزه به این کفار «مشرک» گفته می شود: سکولار

به هر حال زمانی که اینها همگی با هم متحد شده اند ما هم باید بگوئیم:   

من مسلمانم!

عزت و قدرت من در وحدت ماست!

تفرقه و فرقه‌گرایی، ذلت و شکست ماست!

من مسلمان محمدی‌ام، پیرو قرآن و سنت رسول‌الله صلی الله علیه وسلم!

الله متعال می‌فرماید:

  •  وَاعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّهِ جَمِيعًا وَلَا تَفَرَّقُوا(آل عمران/۱۰۳)
  • وَلَا تَنَازَعُوا فَتَفْشَلُوا وَتَذْهَبَ رِيحُكُمْ (انفال/۴۶)

رسول الله صلی الله علیه وسلم فرمودند: إنَّ المُؤْمِنَ لِلْمُؤْمِنِ كَالْبُنْيَانِ يَشُدُّ بَعْضُهُ بَعْضًا. وشَبَّكَ أصَابِعَهُ.(بخاری۴۸۱- مسلم ۲۵۸۵)

امروز صهیونیست‌های سکولار با کمک همان کفار سکولار خارجی و داخلی در غزه خون می‌ریزند، کودکان را می‌کشند، خانه‌ها را ویران می‌کنند و ملت فلسطین را به مرگ تدریجی محکوم کرده‌اند.

الله تعالی می‌فرماید: وَمَا لَكُمْ لَا تُقَاتِلُونَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَالْمُسْتَضْعَفِين (نساء/۷۵)

ای امت اسلامی!

  • وحدت ما، شمشیر ماست در برابر ظلم!
  •  جهاد ما، عزت ماست!
  • تفرقه ما، پیروزی دشمن است!

فریاد ما باید یکی باشد:

مرگ بر آمریکا و اسرائیل، مرگ بر صهیونیسم، زنده باد وحدت امت اسلامی، زنده باد جهاد فی سبیل‌الله.