پاسخ شیخ ابوحمزه المهاجر هورامی به شبهات ابومحمد مقدسی در مورد شیخ عبدالله عزام تقبله الله
ارائه دهنده: کارزان شکاک
اخیرا دیدیم که دوله به شیخ عطیه الله لیبی از بزرگان جهاد و القاعده به عنوان یک بت حمله نمود و ابومحمد مقدسی هم به شیخ عبدالله عزام، که امیر ، الگو و رهبری جریان وحدت گرای جهادی معاصر اهل سنت بر علیه کفار سکولار جهانی و مزدوران آنها می باشد، تحت عناوین مدافع قبر پرستان و مشرکین و بندگان دموکراسی و … و مانع نشر توحید و مبارزه با مشرکین و… شبهات و اتهاماتی را وارد کرده است .
ابومحمد مقدسی بدون درک منهج اسلامی اهل سنت و گیر کردن در دایره ی تنگ و محدود یک تفسیر از علمای یکی دو قرن اخیر اهل سنت نجد شبهاتی را به شیخ عبدالله عزام تقبله الله و ادامه دهندگان منهج ایشان نسبت داده است که بدون درک منهج صحیح جهادی اهل سنت در امر دعوت و جهاد نمی توان به پاسخ و رفع این شبهات رسید .
شیخ ابوحمزه المهاجر هورامی در بحثی تحت عنوان «نشانه های عدم درک صحیح مراحل تدریجی دعوت و جهاد» پاسخی جامع و مانع به این شخص و تمام ادامه دهندگان منهجهای اشتباه داده است که مسیری غیر از مسیر صحیح را می پیمایند و ضمن آسیب شناسی این جریان به ارائه ی راهکار مناسب می پردازد .
شیخ ابوحمزه المهاجر هورامی می گوید :
با وجود اهميت و جايگاه والاي قرآن كريم و آگاهي از دانش و روشنگري هاي آن ، مناسبترين راه اين است كه شخص ابتدا بر مفاد« لا اله» ( كفر به طاغوت و برائت از مشركين) و به دنبال آن «الا الله» (إِيَّاكَ نَعْبُدُ وَإِيَّاكَ نَسْتَعِينُ) و در نهايت « محمد رسول الله » تسليم شده و ايمان بياورد .
با طي نمودن اين مسير كوتاه ، اما حساس و زيربنائي ، يادگيري و حفظ سوره ي فاتحه به همراه آنچه كه در نماز بيان مي گردد و چند سوره ي كوتاه از قرآن آغاز مي گردد . در سومين گام قيامت شناسي مهمترين و كليدي ترين اقدامي است كه بايد به آن پرداخت . با گذراندن اين مراحل است كه تطبيق و عملي نمودن قوانين اجرائي و دنيوي شريعت بدون كوچكترين فشار و اجباري، به صورت داوطلبانه و مشتاقانه، سهل و آسان مي گردد .
از جندب بن عبدالله البجلي رضي الله عنه روايت است كه مي فرمايد : كنا علي عهد النبي صلي الله عليه وسلم غلماناٌ حزاوره – جمع حَزور – و هو الذي قارب البلوغ – تعلمنا الإيمان قبل أن نتعلم القرآن ، ثم تعلمنا القرآن فأزددنا به إيماناٌ .[۱]
يعني : ما در زمان پيامبر صلي الله عليه وسلم نوجوان بوديم (حول و حوش بالغ شدن)، قبل از اينكه قرآن را ياد بگيريم ايمان را ياد گرفتيم ؛ به دنبال آن قرآن را آموختيم و با آموختن قرآن ايمان ما بيشتر مي شد .
همچنين از ام امومنين روايت است كه: حدثنا ابراهیم بن موسی اخبرنا هشام بن یوسف ان ابن جریج اخبرهم قال و اخبرنی یوسف بن ماهک قال انی عند عائشه ام المومنین اذ جاءها عراقی فقال ای الکفن خیر قالت ویحک و ما یضرک قال یا ام المومنین ارینی مصحفک قالت لم قال لعلی اولف القرآن علیه فانه یقرا غیر مولف قالت و مایضرک ایه قرات قبل انما نزل اول ما نزل منه سوره من المفضل فیها ذکر الجنه و النار حتی اذا ثاب الناس الی الاسلام نزل الحلال و الحرام و لو نزل اول شی ء لا تشربوا الخمر لقالو لا ندع الخمر ابدا و لو نزل لا تزنوا لقالو لا ندع الزنا ابدا لقد نزل بمکه علی محمد و انی لجاریه العب ” بَلِ السَّاعَةُ مَوْعِدُهُمْ وَالسَّاعَةُ أَدْهَى وَأَمَرُّ ” و ما نزلت سوره البقره و النساء الا و انا عنده قال فاخرجت له المصحف فاملت علیه ای السور .[2]
ابن جریج روایت کرد که یوسف بن ماهک گفت : پیش ام المومنین عائشه صدیقه بودم که ناگهان مردی عراقی آمد و گفت : کدام نوع کفن بهتر است ؟ عائشه گفت : رحم برتو باد ! تورا چه زیانی می رساند ( هر نوع کفنی که باشد ) گفت : ای ام المومنین مصحف (قرآن) خود را به من نشان بده ، ام المومنین گفت : تو را چه ضرر می رساند که کدام آیه را قبلا ( یا بعد تر ) بخوانی ، آن چه اول نازل شده ، سوره ای از سوره های مفصل بوده که در آن از بهشت و جهنم یاد شده است ، تا مردم به اسلام روی آورند ، آنگاه آیات حلال و حرام نازل شد و اگر اول این چیز نازل می شد : شراب ننوشید ، می گفتند : ما هرگز شراب را ترک نمی کنیم . و اگر نازل می شد : زنا نکنید ، می گفتند : ما هرگز زنا را ترک نمی کنیم . این آیه در مکه بر محمد نازل شده و در آن زمان من دخترکی خردسال بودم که بازی می کردم . ” بَلِ السَّاعَةُ مَوْعِدُهُمْ وَالسَّاعَةُ أَدْهَى وَأَمَرُّ ” بلکه قیامت و عده گاه آنها است و قیامت سخت تر و تلخ تر است. و سوره بقره و النساء نازل نشده است مگر آنکه من پیش پیامبر بودم. راوی گفت : ام المومنین مصحف ( قرآن ) را برای او آورد و سوره را بر او خواند .
اين همان مسير صحيح و هدفمندي است كه رسول الله صلي الله عليه وسلم و اصحاب بزرگوارش جهت تغيير در افراد و جامعه آن را طي نموده اند .
علاوه بر این روایت آموزنده می بینیم الله رسول الله صلی الله علیه وسلم که در روش اداره ی جامعه و مدیریت تعامل با دشمنان قانون شریعت به صورت تدریجی و سیستماتیک و متناسب با وضع موجود ، امکانات ونیازهای روز مسلمین برخورد می کردند . همچون خود داری از کشتن منافقی که مفسده ای به دنبال داشت . در این زمان پیامبر صلی الله علیه وسلم از كشتن كسی كه قتل او مفسدهای به دنبال داشت، خودداری مینمود. اذیت منافقان را می دید و می شنید و اصحاب نیز از وی اجازه ی قتل منافقان را میخواستند اما ایشان می فرمود:
ادامه خواندن پاسخ شیخ ابوحمزه المهاجر هورامی به شبهات ابومحمد مقدسی در مورد شیخ عبدالله عزام تقبله الله