رهنمودهای منهجی اسامه بن لادن رحمه الله در جهاد با آمریکا و رژیم صهیونیستی  دشمنان شماره یک مسلمین (۲ )

رهنمودهای منهجی اسامه بن لادن رحمه الله در جهاد با آمریکا و رژیم صهیونیستی  دشمنان شماره یک مسلمین (۲ )

نویسنده : امام شهید ـ بأذن الله ـ اسامه بن لادن

یکی دیگر از نصوصی که در این معنا می باشد، حدیث حارث اشعری رضی الله عنه است که در آن آمده که رسول الله صلی الله علیه وسلم می فرمایند:  “إن الله أمر يحيى بن زكريا ‏‏بخمس كلمات أن يعمل بها ويأمر ‏‏بني إسرائيل‏ ‏أن يعملوا بها،  وإنه كاد أن يبطئ بها،  فقال ‏عيسى:  ‏إن الله أمرك بخمس كلمات لتعمل بها وتأمر ‏‏بني إسرائيل ‏أن يعملوا بها،  فإما أن تأمرهم وإما أن آمرهم “:  «الله تعالی یحیی بن زکریا را به پنج کلمه دستور داده که بدانها عمل کند و بنی اسرائیل را امر کند که بدانها عمل کنند، نزدیک بود که او در این کار تأخیر کند، برای همین عیسی گفت: الله تعالی تو را به پنج کلمه دستور داده که بدانها عمل کنی و بنی اسرائیل را نیز دستور دهی که بدانها عمل کنند، یا تو بدانها دستور بده و گر نه من آنها را دستور می دهم».

اینجا مفهوم بسیار بزرگی در دین می بینیم و آن اینکه الله تعالی از همه کس بی نیاز است و سنت “استبدال” هیچ کس را استثناء نمی کند.اینجا می بینیم که پیامبری از پیامبران خدا در ابلاغ آنچه که به آن امر شده بود کمی تأخیر می کند و در نتیجه الله تعالی به پیامبر دیگری امر می کند که “یا او آنها را ابلاغ کند و یا تو آنها را ابلاغ کن”.ما چه کسی هستیم که در اجرای امر الله تعالی و تنفیذ فرمان رسولش صلی الله علیه وسلم تأخیر کنیم؟!اگر تأخیر کنیم سنت استبدال در مورد ما اجرا خواهد شد.

عیسی علیه السلام به یحیی می گوید: {الله تعالی تو را به پنج کلمه فرمان داده و  دستور داده که بنی اسرائیل را بدانها امر کنی،  یا تو آنها را بدان پنج کلمه فرمان بده ویا اینکه من بدانها فرمان می دهم، یحیی می گوید: می ترسم که اگر تو زودتر از من این کار را انجام دهی، در زمین فرو برده شوم یا اینکه دچار عذابی شوم.یحیی مردم را در بیت المقدس جمع کرده و مسجد پر شد و مردم در بلندیها قرار گرفتند، یحیی گفت: الله تعالی مرا به پنج کلمه فرمان داده که بدانها عمل کرده و شما را امر کنم که بدانها عمل کنید، اولشان این است که الله تعالی را عبادت کرده و به او شرک نورزید،  و مثال کسی که به الله شرک می ورزد مانند مردی است که برده ای را با مال خالص خود با طلا یا نقره می خرد و به او می گوید: این منزل من است و این کار من، کار کن و مزد را برایم بیاور.آن برده کار می کند و مزدش را به غیر آقایش می دهد، کدامیک از شما راضی می شود که برده اش چنین باشد؟! و الله تعالی شما را به نماز امر کرده است،  هنگامی که نماز می گذارید به اطرافتان نگاه نکنید چون الله تعالی چهره اش را به سوی چهره بنده اش می کند مادامی که بنده چهره اش را به جای دیگر متوجه نکند. و شما را به روزه امر کرده است و مثال آن مردی است که در میان عده ای است و جعبه ای دارد که حاوی مشک است و همگی از بوی آن خوششان می آید ، بوی دهان روزه دار نزد الله تعالی از بوی مشک خوشبوتر است. و شما را به صدقه امر کرده است و مثال آن کسی است که دشمن او را اسیر کرده و دستش را به گردنش بسته اند و او را آماده کرده اند که گردنش بزنند  و او می گوید: من همه چیز خود را به شما می دهم تا مرا زنده بگذارید،  و به این وسیله فدیه خود را داده و نجات می یابد. و شما را امر می کنم که الله تعالی را ذکر کنید و مثال آن مردی است که دشمن به سرعت او را دنبال می کند تا اینکه او به قلعه محکمی می رسد و خود را از آنان در پناه قرار می دهد، به همین ترتیب بنده خود را از شیطان نمی تواند در پناه قرار دهد مگر با ذکر الله تعالی}.سپس رسول الله صلی الله علیه وسلم به دنبال این سخنن می فرماید: ” وأنا آمركم بخمس الله أمرني بهن السمع والطاعة والجهاد والهجرة والجماعة” :  و من شما را به پنج چیز که الله مرا بدانان فرمان داده، فرمان می دهم؛ سمع و طاعت و جهاد و هجرت و جماعت.{امام احمد و ترمذی روایت کرده اند}. ادامه خواندن رهنمودهای منهجی اسامه بن لادن رحمه الله در جهاد با آمریکا و رژیم صهیونیستی  دشمنان شماره یک مسلمین (۲ )

رهنمودهای منهجی اسامه بن لادن رحمه الله در جهاد با آمریکا و رژیم صهیونیستی  دشمنان شماره یک مسلمین ( ۱ )

رهنمودهای منهجی اسامه بن لادن رحمه الله در جهاد با آمریکا و رژیم صهیونیستی  دشمنان شماره یک مسلمین ( ۱ )

نویسنده : امام شهید ـ بأذن الله ـ اسامه بن لادن

توجه: آنچه پیش روی شماست،  یکی از سخنرانی های شیخ شهید اسامه بن لادن رحمه الله است که از نوار صوتی به روی کاغذ پیاده شده است

بسم الله الرحمن الرحیم

الحمدلله رب العالمین و الصلاة و السلام علی محمد و علی آله و صحبه أجمعین. اما بعد:

هنگام که از احوالاتی که در این زمان بر امت می گذرد و اشغالگری و ظلم و تجاوزی که امت از سوی اسرائیل و آمریکا دچار آن شده است و کاهش هیمنه اسلام در زمین سخن می گوییم، شایسته است که به دنبال روش هدایتمند محمد صلی الله علیه وسلم در چگونگی برپایی این دین – آن زمان که اسلام در ابتدای خود با غربت آغاز گردید-  باشیم.

کسی که در سیرت پیامبر می نگرد، می بیند که رسول الله صلی الله علیه وسلم از ابتدای زمانی که دعوت را آشکار نمود، بر این امر اصرار داشت که دعوت خود را به قبائل عرضه نماید و هنگامی که به مهمترین مواردی که قبائل را به سوی آن دعوت می داد می نگریم، به وضوح می بینیم که عبارت بوده است از:

۱٫ایشان آنها را به گواهی توحید دعوت می دادند، به گواهی لا اله الا الله و محمد رسول الله(هیچ معبودی حقیقی  وجود ندارد جز الله،  ومحمد فرستاده و پیامبر الله است

  1. آنها را به پناه دادن به ایشان و حمایت و نصرت ، فرا می خواند

و این مسئله در دعوت ایشان به بنی عامر بن صعصعة واضح است آنجا که به او گفتند: به چیز دعوت می دهی ای برادر عرب؟! فرمود: “شما را دعوت می دهم که گواهی دهید به اینکه هیچ معبود حقیقی وجود ندارد جز الله و من پیامبر الله هستم و شما را دعوت می دهم-که مرا پناه داده و حمایت و نصرتم کنید” . ادامه خواندن رهنمودهای منهجی اسامه بن لادن رحمه الله در جهاد با آمریکا و رژیم صهیونیستی  دشمنان شماره یک مسلمین ( ۱ )

از پیش شرطهای توقف تحریمهای اقتصادی علیه ایران: عدم حمایت از القاعده، طالبان، حزب الله و..

از پیش شرطهای توقف تحریمهای اقتصادی  علیه ایران : عدم حمایت از القاعده، طالبان، حزب الله و..

به قلم: ابوعایشه مریوانی

حکومت سکولار آمریکا که چندین دهه است رهبریت جنگ بر علیه کل شریعت گرایان جهان را بر عهده دارد جهت توقف تحریمها علیه حکومت شیعه مذهب ایران ۱۲ پیش شرط قرار داده است که اشاره به چند مورد آن می تواند نکاتی را برای همه آشکار گرداند، مثل:

  • عدم حمایت از حماس در فلسطین (دارای عقیده ی اخوان المسلمینی- اهل سنت)
  • عدم حمایت از جهاد اسلامی در فلسطین (دارای عقیده ی سلفی- اهل سنت)
  • عدم حمایت از حزب الله لبنانی (دارای عقیده ی شیعه ی ۱۲ امامی )
  • عدم حمایت از طالبان (دارای عقیده ی حنفی ماتریدی – اهل سنت)
  • عدم حمایت و پناه دادن به رهبران سازمان جهانی القاعده ( دارای عقیده ی سلفی جهادی – اهل سنت)
  • عدم حمایت از انقلابیون حوثی در یمن ( دارای عقیده ی زیدی – اهل سنت)
  • دست کشیدن از دشمنی با هم پیمانان آمریکا در منطقه مثل آل سعود و امارات
  • و…

البته علاوه بر آن ما باز شاهد حمایت حکومت شیعه مذهب ایران از کسانی چون جماعت اسلامی پاکستان (دارای عقیده ی سلفی – اخوانی) جماعت اسلامی علی باپیر کردستان عراق (دارای عقیده ی سلفی – رابطه ای) ، نهضت اسلامی تاجیکستان (دارای عقیده ی حنفی ) و… هستیم و همه ی  ما دیدیم که در زمان حمله ی آمریکا و متحدین مرتدش به امارت اسلامی هورامی غربی و انصارالاسلام  حکومت شیعه مذهب ایران از کانال کسانی چون کاک حسن امینی و غیره به این مجاهدین پناه داد و حتی سپاه پاسداران عده ای از آنها را در مریوان پناه داد و پس از آرام شدن اوضاع آنها را از مرز خسروی و سایر مرزهای نزدیک به دیاله و خانقین دوباره وارد خاک عراق نمود و به این حمایت خود ادامه داد تا زمانی که ابومصعب زرقاوی عبارت کتاب ابوبصیر طرطوسی انگلیس نشین تحت عنوان «الروافض طائفه الشرک و رده» را بخشی از عقیده ی جماعت خود قرار داد و به کشتار وسیع شیعیان و منفجر کردن اماکن عمومی آنها و … دست زد؛ که بعد از ابومصعب زرقاوی همین عقیده وارد مجلس شورای مجاهدین و دولت اسلامی عراق و دولت اسلامی عراق و شام گردید که تا کنون دوله   به عنوان بخشی از عقیده ی خود پرچمدار آن است که حتی جنگیدن با عموم شیعیان نظامی و غیر نظامی در آل سعود و سایر بلاد را مقدم بر جنگ با نظامیان حکومتی و مرتدین می داند .

این بخشی از خاطرات تمام مریوانی هائی است که با این مهاجرین انصارالاسلام و بعدها کتائب کوردستان در ارتباط بودند . در این صورت لازم است که کمی اندیشید و با تمام اهل قبله دنبال نقاط مشترک و منافع مشترکی گشت و در این شرایط اضطراری و ضرورتی که پیش آمده بر این  نقاط مشترک و منافع مشترکدر جنگ با دشمنان اصلی به رهبری آمریکای جنایتکار و مرتدین محلی انگشت گذاشت .

نگرش شیخ اسامه بن لادن رحمه الله به مذهب گرائی، قبیله گرائی و حزب گرائی در برابر مصالح برتر مسلمین

نگرش شیخ اسامه بن لادن رحمه الله به مذهب گرائی، قبیله گرائی و حزب گرائی در برابر مصالح برتر مسلمین

ارائه دهنده: احمد

شیخ اسامه بن لادن رحمه الله می گوید:

آمریکا باسرائیل برای حمله به لبنان چراغ سبزنشان داد هرگز جنازه های خونین زنان وکودکان از یادم نمیرود همانجا جزم کردم همانطور که آنها ساختمانهای بیروت رادرهم کوفتند ماهم بانتقام  باید برجهای آمریکا را درهم بکوبیم! ….

.

” سفارش میکنم خودم را و مسلمانان را عموما و برادران القاعده را هرکجا که هستند خصوصا، که از تعصب و تصلب بر رجال و جماعتها و قهرمانانشان بپرهيزند که حق (مطلق) آن است که خدای تعالی گفته است و پیامبرش که سلام و صلوات خداوند بر او باد، و از سخن همگان میتوان بخشی را پذیرفت و بخشی را رد کرد الا پیامبر که سلام و صلوات خداوند بر او باد که فرموده ی او بر سر و چشم ما جای دارد، پس برحذر باشید و سخت برحذر باشید که بهره شما از این مساله صرفاً نظری باشد اما در واقع عملاً بر خلاف آن بروید، پس هرکه هرچه گفت سخنش را به کتاب خدای تعالی عرضه کنید و به سنت پیامبرش که سلام و صلوات خداوند بر او باد پس آنچه با حق موافق بود بگیرید و آنچه از حق رويگردان بود وانهید!

پیامبر خدا که سلام و صلوات خداوند بر او باد گفته است هرکه زیر بیرق تعصب کشته شود در حالی که عصبیت را نصرت میداده و بخاطر عصبیت خشم ميگرفته بر آیین جاهلیت کشته شده است (به روایت مسلم) و همو گفته است دعوای جاهلیت را چه محلی از اعراب؟ رهایش کنید که عفن و بویناک است (متفق علیه)

شیرازه و پیوند مسلمانان “اخوت ایمان” است و نه انتساب به قبیله ای یا کشوری یا گروهی، و مصلحت جماعت بر مصلحت فرد مقدم است و مصلحت دولت مسلمان بر مصلحت جماعت مقدم است و مصلحت امت بر مصلحت دولت! پس بایسته است که این معانی واقعیتی عملی در زندگی ما باشد. [۱]

…………………….

 

[۱] #اسامه_بن_لادن / رساله_الی_اهلنا_فی_العراق

 

چگونگی مشروعیت حکومتهای بدیل اضطراری اسلامی و مجلس واحد شورای مجاهدین

چگونگی مشروعیت حکومتهای بدیل اضطراری اسلامی و مجلس واحد شورای مجاهدین

به قلم: کارزان شکاک

می دانیم که برای جهاد مسلمین تنها امت واحد است که مشروعیت دارد که با اجماع واحدش جماعت واحدی را در هر سرزمینی به وجود می آورد و این جماعت واحد هم حمایت و پشتیبانی الله تعالی را به دست می آورد . چون « وَيَدُ اللَّهِ مَعَ الجَمَاعَةِ» . این جماعت هم تنها و تنها از طریق شورائی به وجود می آید که از طریق ۳ ابزار به وجود آمده باشد که عبارتند از :

۱-    خِلاَفَةٌ عَلَى مِنْهَاجِ النُّبُوَّةِ که اولین و مهمترین ابزار و وسیله ست

۲-    حکومت بدیل اضطراری اسلامی که در زمان نبود خِلاَفَةٌ عَلَى مِنْهَاجِ النُّبُوَّةِ انجام وظیفه می کند

۳-    شورای واحد مجاهدین که در صورت نبود خِلاَفَةٌ عَلَى مِنْهَاجِ النُّبُوَّةِ و حکومت بدیل اضطراری اسلامی انجام وظیفه می کند .

غیر از این «سه ابزار» که همه یک رای واحدی را بر اساس اجماع واحدشان ارائه می دهند و امت واحدی را تشکیل می دهند و جماعت واحدی را تشکیل می دهند دیگر هیچ ابزار دیگری برای مسلمین وجود ندارد که بتواند به پیروزی و نصرتی که الله وعده اش را داده دست پیدا کند، و هر چه بعد از این «سه ابزار» آگاهانه، هدفمند و حرکتی وجود دارد کلا تفرق و سستی و ذلیلی و هدر رفتن انرژی مسلمین است.

این ۳ ابزار هم تنها از طریق شورای اهل حل و عقد یا همان شورای اولی الامر  مشروعیت خود را به دست می آورد که امام نووی رحمه الله  ” اهل حل و عقد ” را چنین تعریف می کند : العلماء و الروساء ووجوه الناس الذین یتیسر اجتماعهم .[۱] اهل حل عقد عبارتند از علما و امراء و بزرگان که جمع شدنشان آسان باشد.

ابن تیمیه رحمه الله هم می گوید: وكذلك عمر لما عهد إلیه أبو بكر إنما صار إماما لما بایعوه وأطاعوه ولو قدر أنهم لم ینفذوا عهد أبي بكر ولم  یبایعوه لم یصر إماما .[۲] و همچنین وقتی ابوبکر به عمر رضی الله عنهما برای امامت عهد کرد، عمر زمانی امام شرعی شد که صحابه با او بیعت کردند و از او اطاعت نمودند، و اگر صحابه عهد ابوبکر را نمی پذیرفتند و با عمر بیعت نمی  کردند،عمر امام شرعی نمی گردید.

در این صورت تا قبل از رسیدن به حکومت اسلامی عَلَى مِنْهَاجِ النُّبُوَّةِ (که شورای آن از تمام مسلمین و تمام تفاسیر اسلامی تشکیل شده است) ممکن است در هر منطقه ای که حکومت بدیل اضطراری اسلامی یا مجلس واحد شورای مجاهدین تشکیل می شود شورای آنها تنها از مذهبی از اهل سنت باشد یا مذهبی از اهل تشیع .

در اینجا شورای تشکیل شده توسط این مذاهب ممکن است برای سایر مذاهب قابل قبول نباشد و حتی به دلیل عقب ماندگی منهجی یا هوای نفس حاضرهم نباشند که در این شورا شرکت کنند، این عدم مقبولیت آن توسط سایر مذاهب یا عدم شرکت آنها در چنین شورائی به مشروعیت آن صدمه ای وارد نمی کند، بلکه این حکومت بدیل اضطراری اسلامی (مثل طالبان) یا مجلس شورای مجاهدین (مثل مجلس شورای مجاهدین عراق یا حلف الطیبین زمان شیخ ابوانس شامی رحمه الله و کاک هیمن بانی شاری رحمه الله و…) برای آن سرزمین خاص که اهل حل و عقد همان سرزمین در آن شرکت کرده اند مشروعیت دارد و غیر از این ۳ ابزار هیچ راه شرعی دیگری برای عمل جهادی وجود نداشته و ندارد  و هر چیزی غیر از این ۳ ابزار تولید قدرت نمی کنند و به دلیل ناچیز بودنشان چنین نگریسته می شوند که انگار وجود ندارند .

ابن تیمیه رحمه الله می گوید:أن النبي صلى الله علیه وسلم أمر بطاعة ألائمة الموجودین المعلومین الذین لهم سلطان یقدرون به على سیاسة  الناس لا بطاعة معدوم ولا مجهول ولا من لیس له سلطان ولا قدرة على شيء أصلا[۳] رسول الله  صلی الله علیه وسلم به اطاعت از امیرهایی که موجود و معلوم هستند امر کرده, کسانیکه صاحب قدرت اند  و بوسیله آن قدرت میتوانند مردم را رهبری کنند. اما کسی که وجود ندارد و یا مجهول و نامعلوم است، و نیز بر هیچ چیزی سلطنت و قدرت ندارد، به اطاعت این نوع امرا، دستور نداده است.

قدرت تنها و تنها از طریق این ۳ ابزار به وجود می آید و مشروعیت شرعی خود را به دست می آورد و به قول ابن تیمیه رحمه الله : امامت به اعتقاد پیشوایان اهل سنت ،با موافقت اهل قدرت منعقد می گردد. و اگر اهل قدرت موافقت نکنند هیچ کس نمیتواند امام گردد. اهل شوکت کسانی اند که وقتی رهبر را اطاعت کنند مقصود امامت حاصل می گردد. چون که مقصود امامت با قوت و قدرت حاصل می شود. اگر بیعتی صورت گیرد که به سبب آن قوت حاصل شود، شخص اختیار شده رهبر یا خلیفه می گردد.[۴]

اگر مسلمین دنبال قدرت و شوکت هستند تا زمان رسیدن به خِلاَفَةٌ عَلَى مِنْهَاجِ النُّبُوَّةِ ، که متشکل از شورای تمام مسلمین و تمام مذاهب اسلامی است، تنها دو ابزار دیگر وجود دارد؛ و این ۲ ابزار هم با شورای حل و عقد همان مذهب یا همان منطقه مشروعیت خود را به دست می آورند و مسلمینی که در این مناطق در اقلیت مذهبی هستند (مثل شیعیان افغانستان) باید به این ابزارها بیعت دهند و ضمن تبعیت از مذهب خاص خود در امور فردی لازم است در سیاستهای کلان تابع شورای واحد اولی الامر این ابزارها گردند.

 

………………………….

[۱] نهایة المحتاج:ج۲۵/ص۴۱۹

[۲] منهاج السنة النبویة:ج۱/ص۳۶۵

[۳] منهاج السنة النبویة:ج۴/ص۳۴

[۴] منهاج السنة النبویة:ج۱/ص۳۶۳-۳۶۵

 

طائفه ی منصوره و فرقه ی ناجیه در احادیث رسول الله و رای اهل جهاد

طائفه  ی منصوره و فرقه ی ناجیه در احادیث رسول الله و رای اهل جهاد

 

نویسنده : مجاهد دین [۱]

نظرتان درباره این روایات چیست؟

پيامبر صلى الله عليه وسلم مي فرمايند: (لا تزال عصابة من أمتي يقاتلون على أمر الله، قاهرين لعدوهم، لا يضرهم من خالفهم، حتى تأتي الساعة وهم على ذلك(
يعني: هميشه گروهي از امت من براي برپا کردن فرمان الله به قتال مي پردازند، بر دشمنانشان پيروز هستند، مخالفانشان نمي توانند به آنان ضرري برسانند تا اينکه قيامت برپا مي شود و آنان در اين حال هستند. [مسلم]

پيامبر صلي الله عليه وسلم مي فرمايند: (لا يزال من أمتي؛ أمة، يقاتلون في سبيل الله، لا يضرهم من خالفهم، يزيغ الله قلوب قوم يرزقهم منهم، يقاتلون حتى تقوم الساعة( .
هميشه از امت من؛ گروهي، در راه خدا قتال مي کنند، مخالفانشان نمي توانند به آنان ضرري برسانند، و خداوند قلوب قومي را منحرف مي گرداند و از آنان روزيشان مي دهد، و پيوسته مبارزه مي کنند تا اينکه قيامت فرا مي رسد . [النسائي].

نيز پيامبر صلى الله عليه وسلم مي فرمايند: (لا تزال طائفة من أمتي يقاتلون على الحق، ظاهرين إلى يوم القيامة… فينزل عيسى بن مريم صلى الله عليه وسلم، فيقول أميرهم: “تعال صلِ لنا”، فيقول: “لا، إن بعضكم على بعض أمراء”، تَكْرِمَةَ الله هذه الأمة)(
هميشه گروهي از امت من در راه حق قتال مي کنند، و تا قيامت پيروز خواهند بود… تا اينکه عيسي بن مريم پايين مي آيد، پس فرمانده آنها مي گويد: ” بفرما براي ما نماز بگزار (امامت کن)” مي گويد: “نه، همانا بعضي از شما بر بعضي ديگر سروري دارد”، کرامتي است که الله به اين امت عنايت کرده است” [رواه مسلم].

و این روایات:

جابر بن عبدالله رضی الله عنه می‌گوید: سمعت رسول الله صلیالله علیه و سلم یقول: لاتزال طائفة من امتی یقاتلون علی الحق ظاهرین إلی یوم القیامة «رواه مسلم»
همچنین از جابر بن سمره رضی الله عنه از رسول الله صلی الله علیه و سلم روایت است که فرمود: لن یبرح هذا الدین قیاماً یقتلون علیه عصابة من المسلمین حتی تقوم الساعة «رواه مسلم»
از یزید بن اصم از معاویه بن ابی سفیان از رسول الله صلی الله علیه و سلم روایت است که فرمود: من یرد الله به خیراً یفقه فی الدین ولا تزال عصابة من المسلمین یقاتلون علی الحق، ظاهرین علی من ناوأهم إلی یوم القیامة «رواه مسلم»
از عمران بن حسین رضی الله عنه روایت است که رسول الله صلی الله علیه و سلم فرمود: لا تزال طائفة من امتی یقاتلون علی الحق ظاهرین علی من ناوأهم حتی یقاتل آخرهم المسیح الدجال «رواه حاکم فی المستدرک و قال هذا حدیث صحیح علی شرط مسلم و لم یخرجاه.

استاد ابو حمزه هورامی چنین میفرمایند:

در تمامی این احادیث رسول الله صلی الله علیه و سلم گروهی را به عنوان فرقه‌ی ناجیه و اهل حق معرفی می‌کند که:
۱. طائفه و گروهی هستند.
۲. با اینکه گروه و طائفه‌ی خاص اند ،اما به قول رسول الله ظاهرة علی الناس تاروز قیامت هستند، یعنی برای تمامی مردم شناخته شده و معروفند،وهمه “انسانها” اعم از مسلمان وغیر مسلمان آنها را می شناسند، اما به چه چیزی معروف و شناخته شده می‌باشند؟
۳. در تمام این احادیث می‌بینیم که رسول الله صلی الله علیه و سلم ویژگی و صفتی جدایی ناپذیر به این گروه و طایفه می‌دهد، که تاروز قیامت هرگز از آن جدا نمی‌گردد، و آن هم قتال و جنگ مسلحانه است.
سبحان الله، باید در این آینده نگری و روشنی راه در شگفت ماند. رسول الله صلی الله علیه و سلم کلمه‌ی جهاد را به کار نبرد، چون ممکن بود از جانب اشخاصی «الروبیضه» صفت مورد تأویل و تفسیرهای من در آوردی قرارگیرد، بلکه کلمه‌ی قتال و جنگ مسلحانه را آورد. یعنی طایفه‌ای اند که مسلحانه تا روز قیامت با دشمنان دین در حال جنگند و جالب اینکه همه‌ی مردم هم آن‌ها را می‌شناسند که در حال جنگ با کفار و دشمنان دین اند.
پیوسته در حال جنگ اند یعنی اینکه همین الان هم هستند، قبلاً هم بوده‌اند و تا روز قیامت هم خواهند بود و به مبارزات مسلحانه‌ی خود ادامه خواهند داد و این‌ها بر حقند.
برای مردمی که فریب رسانه‌های دیکتاتوری سکولاریسم و مرتدین محلی را نخورده‌اند، خیلی راحت است که بفهمند همین الان چه کسی با کفار جهانی به رهبری امریکا و متحدینش و مرتدین و ظالمین محلی در حال جنگ و مبارزات مسلحانه است.

شناخت این گروه و طایفه خیلی راحت است چون تمام انسان‌های مسلمان و کافر آن ها را می‌شناسند و این هم معجره‌ای آشکار و دلیل روشنی است که برای هیچ کسی عذر و بهانه‌ای نمی‌ماند.”

 

………………….

[۱] مناظره ی مجاهد دین در اسلام تکس / شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳

حمایت از دوله و طالبان یک تضاد یا استراتژی شرعی ؟

 

حمایت از دوله و طالبان یک تضاد یا استراتژی شرعی ؟

گردآوری: ابوصلاح الدین الکوردی

 

می دانیم که الله تعالی با جماعت واحد است و تفرق هم از صفات مشرکین است، آن ابزاری که می تواند بعد از دوران نبوت و بعد از رسول الله صلی الله علیه وسلم به صورت کامل از جماعت مسلمین محافظت کند خِلَافَةٌ عَلَى مِنْهَاجِ النُّبُوَّةِ ست، در غیاب این و در حالت اضطراری حکومت بدیل اسلامی بهترین گزینه است، و در غیاب این بدیل اضطراری هم مسلمین درموقعیتهای حساسی قرار می گیرند که تنها و تنها مجلس شورای مجاهدین آنهاست که می تواند به صورت ضعیفتری از این جماعت واحد نگهداری کند.

در این صورت ما برای مقابله با دشمنانمان و برای پیش بردن جهادمان و مبارزاتمان و رسیدن به اهدافمان به سه ابزار مهم و سه کانال مهم نیازمندیم :

  • خِلاَفَةٌ عَلَى مِنْهَاجِ النُّبُوَّةِ که اولین و مهمترین ابزار و وسیله ست
  • حکومت بدیل اضطراری اسلامی که در زمان نبود خِلاَفَةٌ عَلَى مِنْهَاجِ النُّبُوَّةِ انجام وظیفه می کند
  • شورای واحد مجاهدین که در صورت نبود خِلاَفَةٌ عَلَى مِنْهَاجِ النُّبُوَّةِ و حکومت بدیل اضطراری اسلامی انجام وظیفه می کند .

غیر از این «سه ابزار» که همه یک رای واحدی را بر اساس اجماع واحدشان ارائه می دهند و امت واحدی را تشکیل می دهند و جماعت واحدی را تشکیل می دهند دیگر هیچ ابزار دیگری برای مسلمین وجود ندارد که بتواند به پیروزی و نصرتی که الله وعده اش را داده دست پیدا کند، و هر چه بعد از این «سه ابزار» آگاهانه، هدفمند و حرکتی وجود دارد کلا تفرق و سستی و ذلیلی و هدر رفتن انرژی مسلمین است.

زمانی که این «سه ابزار» وجود نداشتند که جماعت واحد را تشکیل بدهند و یا شما هم نتوانستید در تولید یکی از این ابزارها فعال باشید بهترین راه این است که از تمام راههای انحرافی دیگر که غیر از ذلیلی و پستی و حقارت و نابودی و شکست چیزی در بر ندارند دوری کنید تا زمانی که یکی از این «سه ابزار» که در حالتهای مختلف نمایندگی جماعت واحد مسلمین را می کنند به وجود بیایند:  رسول الله صلی الله علیه وسلم در پاسخ به سوال حذیفه رضی الله عنه در معرفی دو تا از شرهائی که دامنگیر مسلمین می شوند به دو گروه در میان مسلمین  اشاره می کند یکی «قَوْمٌ يَهْدُونَ بِغَيْرِ هَدْيِي، تَعْرِفُ مِنْهُمْ وَتُنْكِرُ» و دیگری «دُعَاةٌ عَلَى أَبْوَابِ جَهَنَّمَ» اشاره می کند .

حذيفه بن يمان رضي الله عنه می گويد: مردم از رسول الله صلي الله عليه و سلم در مورد خير سؤال مي كردند؛ ولي من از شر و بدي از ایشان مي پرسيدم تا مبادا به آن گرفتار شوم.مَخَافَةَ أَنْ يُدْرِكَنِي.عرض كردم:اي رسول خدا، ما در جاهليت و شر بوديم! خداوند اين خير را براي ما فرستاد، آيا بعد از اين خير و هدايت شري خواهد آمد؟ در جواب فرمود: آري، گفتم: آيا بعد از آن شر، خير خواهد آمد؟ فرمود: بلي، لیکن در آن نوعي آلودگي وجود دارد.عرض كردم: آلودگي آن در چيست؟ فرمود :قومي خواهد آمد كه به غير از هدايت (سنت و دین) من ديگران را راهنمايي مي كند، برخي از کارهای شان (معروف و برخي ديگر منكر) است.قَوْمٌ يَهْدُونَ بِغَيْرِ هَدْيِي، تَعْرِفُ مِنْهُمْ وَتُنْكِرُ؛ گفتم: آيا بعد از آن خير شري خواهد آمد؟ فرمود:آری، دعوتگراني هستند كه بر دروازه هاي جهنم قرار دارند دُعَاةٌ عَلَى أَبْوَابِ جَهَنَّمَ هركس دعوت آن ها را بپذيرد او را در آن مي اندازند؛عرض كردم: اي رسول خدا، آن ها را براي مان توصيف نماييد؟ فرمود:آن ها از جنس ما هستند و با زبان ما سخن مي گويند؛گفتم اگر آن ها را درک نمودم چه دستوري به من مي دهيد؟ فرمود:با جماعت مسلمانان و امام شان باش. تَلْزَمُ جَمَاعَةَ الْمُسْلِمِينَ وَإِمَامَهُمْ . گفتم: اگر مسلمانان جماعت و امام نداشتند؟فَإِنْ لَمْ يَكُنْ لَهُمْ جَمَاعَةٌ وَلَا إِمَامٌ ، فرمود : در آن صورت از همه گروه ها و فرقه ها دوري گزين اگر شده تنه ی درختي را محکم بگير تا مرگت فرا رسد، و تو بر همان حال باشی . قَالَ فَاعْتَزِلْ تِلْكَ الْفِرَقَ كُلَّهَا وَلَوْ أَنْ تَعَضَّ بِأَصْلِ شَجَرَةٍ حَتَّى يُدْرِكَكَ الْمَوْتُ وَأَنْتَ عَلَى ذَلِكَ[۱]

ما در این چند ساله هر دو گروه را دیده ایم، گروهی که در مبارزاتشان آلودگی دارند، و به دلیل تقلید نابجا از مفتی های آل سعود و مفتی های کتابخانه ای ساکن در دارالکفر، جهل، تند روی، کینه و نفرت نابجا و سایر آلودگی های نفسانی، مسیری غیر از مسیر جهاد و مبارزه به شیوه ی رسول الله صلی الله علیه وسلم را می روند و به مسیری غیر از شیوه ی رسول الله صلی الله علیه وسلم مردم را راهنمائی می کنند که هم صفات خوب و پسندیده ای دارند و هم صفات منکر و ناپسندی دارند . قَوْمٌ يَهْدُونَ بِغَيْرِ هَدْيِي، تَعْرِفُ مِنْهُمْ وَتُنْكِرُ. و دسته ی دیگر احزاب متعدد و متفرق و دارو دسته ی منافقین و سکولار زده ها هستند که آشکارا با شعارهای دینی و با تأویل و تفسیر غلط آیات و بازی با کلمات مردم را به سوی جهنم دعوت می کنند . دُعَاةٌ عَلَى أَبْوَابِ جَهَنَّمَ. ادامه خواندن حمایت از دوله و طالبان یک تضاد یا استراتژی شرعی ؟

 تفاوت تکفیر کردنهای جوانان احساسی با تکفیر اهل رده توسط ابوبکر

 

تفاوت تکفیر کردنهای جوانان احساسی با تکفیر اهل رده توسط ابوبکر

به قلم: سلیمان بن ناصر

♻️ ابوبکر رضی الله عنه با اهل رده جنگید اما با مشورت عمر و با مشورت بزرگان صحابه.

عمر در این قضیه به ابوبکر گفت: آیا تو آنها را به تعیین تکفیر می‌کنی؟

و ابوبکر اهل بدر و اهل بیعت رضوان را جمع کرد [تا با آنها مشورت نماید] …

? ابوبکر به مانند بعضی از جوانان بر تختش تکیه نزد جوانانی که حتی اربعین امام نووی را هم حفظ نیستند و یا حتی کتاب التوحید و عمدة الأحکام را، مطلق و مقید و یا خاص و عام را نمی‌دانند و در ادله شناختی ندارند، سپس می‌گویند:

“ابوبکر اهل رده را تکفیر کرد.”

ابوبکر آنها را تکفیر کرد چون هم خودش عالم بود و هم بعد از اینکه با اهل بدر و اهل بیعت رضوان و علما و بزرگان و صالحان مشورت و گفتگو نمود.

ابوبکر خود عالم بود اگر به تنهایی هم فتوا می‌داد اهلش بود [اما با این وجود، این کار را نکرد]

جنگ بین سلفیت نجدی و طالبان  و صوفی ها و شیعه و … آب ریختن به آسیاب کفار شغالگر خارجی

جنگ بین سلفیت نجدی و طالبان  و صوفی ها و شیعه و … آب ریختن به آسیاب کفار شغالگر خارجی

به قلم: ابوعبدالله موکریانی

تجربه ی سوریه و عراق به همه نشان داد که مسلمین نمی توانند بر اساس یک فقه مذهبی خاصی و حذف سایر تفاسیر مذهبی حکومتی فراگیر تشکیل دهند . دوله با مذهب «سلفیت نجدی» تلاش کرد به سبک بنیانگذاران آل سعود حکومتی فراگیر و حتی جهانی تشکیل دهد اما دیدیم که نشد و سایر تفاسیر اسلامی و سلفیون غیر نجدی هم حاضر نشدند زیر بار این فقه نجدی بروند .

دوله ابتدا با پذیرش عنوان کتاب ابوبصیر طرطوسی تحت عنوان «الروافض طائفه الشرک و رده» تمام شیعیان جهان را بدون در نظر گرفتن معیارهای تکفیر و ارتداد نزد اهل سنت به ناحق مرتد معرفی کرد و بعد از آن با برداشت نجدی از اصطلاحات مشرک و مشرکین تمام صوفیان و به عبارتی دقیقتر اکثریت قاطع مسلمین را به ناحق مشرک و مشرکین معرفی نمود . به دنبال آن کشتار عموم شیعیان صرفا به دلیل شیعه بودن و انفجارات مراکز صوفی ها و قبرهای مملو از مسلمین زیارت کننده و… شروع شد .

از سوی دیگر دوله بدون در نظر گرفتن معیارهای ارتداد و تکفیر در نزد اهل سنت تمام تأویلات و اجتهادات سایر گروههای جهادی مخالف (که اکثر سلفی مسلک هم بودند) به ناحق حکم ارتداد همه را بدون قائل شدن هیچ عذر شرعی برای آنها صادر کرد  و کشت و کشتارهای وحشتناکی شروع شد که همه شاهد آن بوده ایم .

طرف مقابل دوله هم آنها را به ناحق به خوارج بودن متهم کردند و هزاران نفر از افراد دوله را قتل عام کردند .

به همین سادگی مسلمین به مسلمین مشغول شدند و دشمنان اصلی که کفار سکولار و اشغالگر جهانی بودند از دور به ریش همه خندیدند و ثمره ی خون آنهمه مسلمان و ناموسهای پایمال شده و ویرانی های وحشتناک را برداشت کردند .

این یکی از تجربیات ما در همین چند سال گذشته بوده است . آیا وقت آن نرسیده است که مسلمین به خود بیایند و دست از تفرق و کشت و کشتار همدیگر بردارند ؟

ما دیدیم که در درگیری میان جنگجویان دوله و طالبان در شهرستان درزاب جوزجان بیش از ۴۰ تن از طرفین کشته، زخمی و بدست یکدیگر اسیر شدند. این تنها یک نمونه ی کوچکی از این درگیری ها بوده است . آیا شایسته نیست از خودشان بپرسند که این جنگها به نفع اهل اسلام است یا اهل کفر؟

در جنگ بین شیعه و سنی و سلفی نجدی با سلفیت ائمه ی اربعه و در جنگ بین سلفیون نجدی با تصوف و دیوبندی ها و اشعری ها و ماتریدی ها و… چه کسی سود خواهد کرد؟ اهل اسلام یا کفار سکولار و اشغالگر خارجی به رهبری آمریکا و ناتو؟

اگر صلاح الدین ایوبی بود و یک طرفش حکومت شیعیان ۷ امامی فاطمی مصر و طرف مقابلش کفار نصرانی بودند  چکار می کرد؟  آیا شایسته نیست بیدار شویم ؟

 

……

تصویر : نواب صفوی شیعه مذهب با امام شهید -باذن الله- سید قطب تقبله الله

سیره ی رسول الله و جایگاه ثبات بر مبدأ و عدم تنازل از اصول و اساسات اسلامی در برابر دیکتاتوری مهاجم مشرکین (= سکولاریستها)

سیره ی رسول الله و جایگاه ثبات بر مبدأ و عدم تنازل از  اصول و اساسات اسلامی در برابر دیکتاتوری مهاجم مشرکین (= سکولاریستها)

به قلم: مجاهد افغانی

یکی از مهمترین ویژگیهای دعوت اسلامی ثبات بر مبدأ وخط فکری و رشادت وپایمردی در حق وعدم تنازل از آن و مرفوض شمردن همه اشکال تنازل و حلهای وسط ومیانه در دعوت اسلامی است.
در مرحله مکی که دعوت اسلامی در محاصره قرار داشت می نگریم که در این مرحله دشوار رسول الله صلی الله علیه وسلم به خواسته های مشرکین( به زبان امروزین یعنی سکولاریستها) قریش اعتنایی نمی کند وبه عقب نمی رود و در سخت ترین شرایط و ناگوارترین روز های دعوت اسلامی در مکه درحالی که دعوت اسلامی در محاصره و یارانش اندک و در راه الله اذیت می دیدند، شکیبا بودند وهیچ گاهی به مزایده در راه دعوت اسلامی نپرداختند.

مشرکان (= سکولاریستها) مکه می خواستند که رسول الله صلی الله علیه وسلم را به مزایده فراخوانند ومی خواستند که رسول الله صلی الله علیه وسلم یا از دعوت اسلامی یکسره دست بردار شود ویا در وسط راه با مشرکان(= سکولاریستها)  سازش نماید .

مشرکان(= سکولاریستها) در اوایل دعوت اسلامی به روش تهدید و تخویف پناه بردند تاباشد که رسول الله صلی الله علیه وسلم را از گام برداشتن در این مسیر مبارک باز دارند و مانع شوند وهنگامی که درک کردند که اصلا نمی توانند رسول الله صلی الله علیه وسلم را از گام برداشتن در این مسیر مبارک باز دارند به اذیت رسول الله صلی الله علیه وسلم می پردازند عبدالله بن عمر بن العاص رضی الله عنهما روایت می کند که سرداران قریش در کعبه اجتماع نمودند رسول الله صلی الله علیه وسلم را یاد نمودند و گفتند هرگز به جز در رویارویی با این شخص با انسان دیگری چنین صبرنکردیم عقل های ما را به استهزا گرفت پدران ما را دشنام داد دین ما را به انتقاد گرفت اجتماع ما را از پاشانید و الهه ما را ناسزا گفت بدون شک که ما خود را در امر بزرگی می یابیم. آنها در این گفتگو بودند که رسول الله صلی الله علیه وسلم پدیدار گردید و به سوی کعبه روان گردید به طواف خود ادامه داد و هنگامی که از نزد آنها می گذشت او را به آنچه که می گفت و به آن دعوت می کرد به طعن گرفتند ومن اثر این طعن را در رخسار مبارک رسول الله صلی الله علیه وسلم میدیدم به طوافش ادامه داد و بار سوم هنگام عبور از نزد آنها وی را مجددا به طعن گرفتند رسول الله صلی الله علیه وسلم به آنها گفت: ای سرداران قریش می شنوید قسم به ذاتی که نفسم در دستش است من به شما ذبح آورده ام. واین کلمات آن ها را تکان داد وهمه را در جای شان میخکوب گردانید.

ادامه خواندن سیره ی رسول الله و جایگاه ثبات بر مبدأ و عدم تنازل از اصول و اساسات اسلامی در برابر دیکتاتوری مهاجم مشرکین (= سکولاریستها)