کُردهای سوریه ابزارهائی جهت زورآزمائی و امتیازگرفتنهای رایج دیپلوماسی
به قلم: احسان هورامی
کردهای سوریه اکنون در دو منطقه ناپیوسته در سوریه حضور دارند. نخست در شرق سوریه و استان حسکه و قامیشلو و دوم در منطقه جبل الاکراد. منطقه جبل الاکراد کنار استان هاتای یا اسکندورن در ترکیه است. بین این دو منطقه کردنشین مناطقی همچون عزاز وجود دارد که عرب نشین است و پیوستگی مناطق کوردی را قطع کرده است. یعنی چیزی بر خلاف کوردهای عراق یا ترکیه و در برابر چیزی شبیه کوردهای ایران که در خراسان و بلوچستان و هرمزگان و بوشهر و مازندران و گیلان و غرب و شمال غربی وغیره متفرق هستند.
چنانچه بر همگان آشکار گردیده است، دو جناح امپریالیستی شرق و غرب سوریه را از طریق متحدین خود محل زورآزمائی و امتیازگرفتنهای رایج دیپلوماسی دنیای پلید سیستم سکولاریستی نموده اند. در این راستا عده ای از کشورها ی منطقه و احزاب داخلی سوریه ، هرکدام به نوبه ی خود طرف یکی از جناحهای بین المللی را گرفته و به نام مردم مظلوم سوریه صحبت می کنند . در این میان کوردستان سوریه نیز از این قاعده مستثنی نبوده و به روشنی آثار این دو امپریالیست جهانی را مشاهده می نمائیم که در لباس یکی از احزاب کوردی خود را به نمایش درآورده اند .
آغازی بر پایان مزدوران سکولار اوجالان در کردستان سوریه
به قلم: احسان هورامی
گویا تاریخ دارد تکرار می شود اگر تاریخ کردهای سکولاریست را مطالعه کرده باشید خواهید دید که هر وقت قدرت دولت مرکزی کم شده یکی از سران کردهای سکولاریست با حمایت بیگانگان (غالباً کشورهای همسایه و یا امپریالیستهای سکولار جهانی) برعلیه دولت و یا در راستای سیاستهای دولت مرکزی اعلام موجودیت کرده و بعد از چند صباحی با قدرت گرفتن دولت مرکزی و توافق با کشورهای همسایه یا امپریالیستهای خارجی ، طومار شورشیان سکولار درهم پیچیده شده است؛ اینبار هم شواهد و قرائن نشان می دهد براساس یک توافق پشت پرده بین قدرتهای جهانی و منطقه ای قرار است پ.ک.ک و نوچه هایش هم، مانند اسلافشان برای همیشه از صحنه کردستان پاک شوند . گروهی که پشتوانه ی عقیدتی مردمی نداشته باشد و با اتکا به نژادگرائی، خشونت و ارعاب و خواست بیگانگان بخواهد برعلیه ملت مسلمان خود بشورد سرنوشتی غیر از این نخواهد داشت.
فرقه ی ارتدادی پ .ی د ( حزب اتحاد دموکراتیک کردستان سوریه ) با پیروی از سیاست های کمونیستی و دیکتاتور منشانه پ.ک.ک عملیاتها و ترورهای خشونت باری را علیه احزاب سکولار و غیر سکولار مخالف خود، تحت شعارها و بهانه های از قبل آماده شده به راه انداخته است .
چه کسی در کردستان سوریه جنگ داخلی را شروع کرد؟ و چرا؟(۲)
به قلم : احسان هورامی
چرا با وجود آنکه مسلمانان شریعت گرا از هر گونه جنگی با پ.ک.ک و نوچه هایش پرهیز می نمود این جریان مرتد جنگ را بر آنها تحمیل کرد؟
چنانچه قبلا گفته شد پس از توافقنامه میان هیأت عالی کُرد و مجاهدین شریعت گرا، تاکنون درگیری میان طرفین به وجود نیامد اما افزایش قدرت میدانی و نظامی جماعتهای شریعت گرا در سوریه و بخصوص خدمات و عدالت آنها در حق مردم کورد موجب شد تا پ.ک.ک و نوچه ی سوریه ایش این جماعتهای شریعت گرا را خطری بزرگ برای موجودیت خود تلقی کند، به ویژه آنکه مبلغین با حمایت کوردهای شریعت گرا تلاش بسیاری کردند تا با روشنگری در مورد شریعت اسلام و عدالت گستری خود مردم فریب خورده را به جدایی از مرتدین محلی و پرهیز از مفاسد ناشی از جنگ طلبی های این مزدوران مرتد راضی کند.
اما مهمترین عامل جنگ افروزی کوردهای مرتد پ.ک.ک و نوچه هایش علیه مجاهدین شریعت گرا دستوراتی بود که از طرف مافوقهایش در تصرف راس العین و حومه ی آن به آنها داده شده بود . آنها در ماه رمضان و بدون هیچ دلیلی به مکانهای تجمع مبلغین و قاضی های شرعی ما در محله های حومه ی راس العین حمله نموده و با شکستن پیمان نامه و توافقات قبلی به صورت یک طرفه به برادران ما اعلان جنگ نمودند. آنها با اعلان جنگ با کوردها و عربهای شریعت گرا خیانت آشکار خود را علنی نموده و همچون یهودیان بنی نظیر خود را مستوجب خشم و انتقام کوردها نموده اند. به امید چنین روزی.
اما این منطقه که خارج از مناطق کوردنشین قرار داشت چرا مورد هجوم ناگهانی مرتدین پ.ک.ک و نوچه هایش قرار گرفت ؟
چه کسی در کردستان سوریه جنگ داخلی را شروع کرد؟ و چرا؟(۱)
به قلم : احسان هورامی
در ابتدای شروع جنگ داخلی در سوریه دولت این کشور برای دفاع از شهرهای بزرگ بویژه دمشق و حلب ارتش را فراخواند و در قراردادی نانوشته نیروهای امنیتی سوریه نیز مراکز اصلی خود از جمله مرکز امنیت نظامی، مرکز پلیس و مرکز اطلاعات را تخلیه کردهاند.
شهر «سری کانی»(راس العین) نیز مشمول این قرارداد گردید. ارتش سوریه این شهر را تخلیه کردند و همچنین نیروهایی را از شهر «الحسکه» در اطراف «سری کانی» مستقر کرده تا برای هر گونه حمله احتمالی آماده باشند. با خروج ارتش سوریه شهر «سری کانی» به دست کُرد های هم فکر بشار اسد بویژه حزب اتحاد دموکراتیک سوریه(پ.ی.د) افتاد.
در ۲۵ اوت ۲۰۱۲ «جنبش جامعه دمکراتیک» وابسته به پ. ی .د در شهر «سری کانی» یک کنفرانس محلی ، تحت عنوان” برادری ملت ها” را با حضور شخصیت های هم فکر خود در «سری کانی» اعم از کُرد، عرب، نصرانی، سریانی و دروزی تشکیل داد.
در همین راستا افراد مسلح وابسته به حزب اتحاد دموكراتيك كردهاي سوريه – از شاخههاي حزب كارگران كردستان (پ.ك.ك)- يكي از اعضاي دفتر سياسي حزب آزاديبخش كُرد را كه مورد حمايت تركيه و ناتو است را ربودند.”ابوكاو” عضو هماهنگي منطقه عفرين در اين باره اعلام كرد افراد مسلح از حزب اتحاد دمكراتيك به منزل عبدالرحمن آبو معروف به «بافي كاوا» در عفرين حمله كرده و او را به يكي از اردوگاه هاي خود منتقل كردند. این اقدام پ.ک.ک و نوچه هایش در راستای خدمت به ارباب کوچکش بشار اسد صورت گرفت اما عواقب این جنگ داخلی میان کوردهای سکولار به کجا انجامید ؟
قاضی محمد بت
سکولاریستهای کوردستان از نظر نژادی اصالتاً کورد بود یا گرج ؟
به قلم: هیرو موکریانی
سالها پیش برادران ما
طبق اسناد و مدارک معتبر ثابت کردند که قاضی محمد اصالتاً گرج است نه کورد و
خانواده ی ایشان نیز از گرجستان به کوردستان ایران کوچ کرده بودند؛ اما مخالفین
سکولار که همچون بتی او را می پرستیدند زیر بار این حقیقت تاریخی نمی رفتند.
با این وجود نمی توانستند جلو رشد فکری کوردهای
مسلمان را بگیرند هرچند روشن شدن این حقیقت را سمی برای خود می دانستند، چون اینها
بر کورد بودن و ناسیونالیسم افتخار می کردند اما حالا مشخص شده است که بت آنها
اصلاً کورد نبوده بلکه اهل گرجستان و گرج زبان بوده و کورد نبود، و بت آنها کسی
بوده که به دستور استالین (که او هم اصالتاً گرجستانی بود) بر علیه حزب اسلامگرای کوردها به
نام کومله ژ-کاف کودتا نمود و اولین حزب سکولار و
ارتدادی را در میان کوردها درست کرده است.
اما تا کی می توانستند
جلو این حقیقت را بگیرند؟ به همین دلیل عبدالله حسن زاده دبیرکل سابق حزب دمکرات
کردستان ایران به همراه خالد عزیزی دبیرکل فعلی یکی از جناحهای حزب دمکرات کردستان
به صورت واضح و روشن اقرار کردند که ( پیشه وا قاضی محه مه د به ره گه ز کورد نه
بوه) قاضی محمد از نظر نژادی اصلاً کورد نبوده و خانواده ی او از گرجستان آمده
است.
حسن زاده می گوید: “فکر نکنم هیچوقت استالین را دیده باشد ولی با دولت
استالین روابط داشته است،جالب است شنیدهام خانوده ایشان در اصل کرد نبودهاند،اصالتن
گرجی هستند و از گرجستان آمدهاند”
فاش شدن
این حقیقت همچون پتکی بر پیکره ی این حزب ملی گرای سکولار و سایر کسانی بود که
قاضی محمد را بت خود می دانستند و نعره های کورد کورد بودنشان گوش همگان را کر
کرده بود.
حالا روشن شده است که
شخصی ادعای کورد بودن کرده که خودش اصلاً کورد نبوده و ربطی به کوردها نداشته،
بلکه در واقع خائنی بوده که به دستور استالین بر علیه حزبی که توسط خود کوردها
درست شده کودتا کرده و انقلاب اسلامی کوردها را به کمونیستهای شوروی فروخته است.
با آنکه خالد عزیزی اقرار می کند که :” اعضای کومله ژ-کاف به علت روحیه ی تکروانه و جاه طلبانه قاضی محمد درخواست عضویتش را رد کردند … اما در نهایت اجبار روسها باعث می شود که قاضی محمد به ریاست جمهوری هم برسد.”
اما واقعیت این بود که
ماهیت کومله ی ژکاف به عنوان حزبی اسلامی با ماهیت حزب دمکرات به عنوان حزبی
سکولار و سوسیالیست فرق داشت و علت مخالفت تنها حزب اسلامی کوردها با قاضی محمد به
دلایل عقیدتی و مزدوری قاضی محمد برای کمونیستهای شوروی بود.
با این وجود واکنشها در برابر سخنان حسن زاده و
عزیزی نیز جالب بود. جناح مصطفی هجری بدترین توهینها را نثار عبدالله حسن زاده و
خالد عزیزی کردند بدون آنکه این حقیقت تاریخی را انکار کنند. سایر مریدان قاضی
محمد نیز مات و مبهوت شده اند و نمی دانند چکار کنند؟
این است سرانجام تمام کسانی که به قانون شریعت الله پشت کرده اند و خود را تسلیم توهمات و وسوسه های شیطان و دین سکولاریسمی شده اند که آشکارا با قانون شریعت الله اعلام جنگ نموده است.
چته هاي سکولار و مرتد پ.ك.ك، کردستان سوریه و پيري زودرس
به قلم :
احسان هورامی
این روزها ، همچون کارنامه ی تمام دروغگویان بی
حیا ء ، شاهد دروغپراکنی احزاب سکولار و مرتد کوردستانات و علی الخصوص دروغپراکنی
چته های مرتد پ.ک.ک و نوچه هایش در رسانه ها بر علیه مجاهدین شریعت گرا ی کورد و
عرب و متحدینشان در کوردستان سوریه هستیم . قصد ما در اینجا جواب دادن به این
دروغپردازیها نیست چون با وجود بیانیه های موجود مسلمین شریعت گرا هرکسی که خداوند
به وی عقلی سالم و قلبی آگاه داده باشد می فهمد که این چته های مرتد چقدر بی اخلاق
و دروغگو هستند .
به عنوان مثال جنگی را که خودشان به دستور اربابانشان بر علیه مسلمین شریعت گرا
در سریکانی شروع کردند را جنگ برادران ما
بر علیه « ملت کورد» می دانند !! این در حالی است که خود آنها آغازگر جنگ بوده اند و در تمام بیانیه های مسلمین
این جنگ بر علیه « چته های مرتد پ.ک.ک و نوچه هایش » اعلام شده است نه « ملت کورد » ، چون اکثر این مسلمین شریعتگرا خودشان کورد
هستند . اما در کمال بی شرمی« چته های مرتد پ.ک.ک و نوچه هایش » جنگ علیه خودش را
جنگ علیه «ملت کورد » می داند ! یعنی خودش = ملت کورد و غیر خودش ملت کورد نیستند!
. قبلا کومله ها و دمکراتها در ایران نیز جنگ کوردهای مسلمان حکومت مرکزی بر علیه
خودشان را جنگ بر علیه ملت کورد می دانستند و… این دروغهای آشکار را هر انسان
سالمی می تواند تشخیص دهد .
بعد از آن
اعلام می دارند که ، همین مسلمین شریعت گرا خون و مال و ناموس کوردهای مسلمان را
حلال دانسته اند! در حالی که شیطان و اربابانشان نیز به این دروغ آشکار آنها می
خندند ،حالا چه رسد به مردم مسلمان سوریه که غیر از پاکدامنی و عدالت چیزی از این برادران
ما ندیده اند و کارنامه ی سیاه این سکولاریستها نیز جلو چشم مردم است و علاوه بر
آن ، بیانیه های مختلف برادران ما در برابر تمام گروههای مسلح سوری، تمام این دروغپردازیهای مرتدین اجیر شده را بر
ملا نموده اند .
بمباران شیمیائی حلبچه سند جنایت مشترک سکولاریستهای جهانی، منطقه ای
و محلی علیه کُردهای مسلمان
به قلم : شاهو سنه ای
شهر حلبچه یکی از شهرهای هورامان غربی و بخشی از
منطقه شهره زور است که ابتدا تحت اشغال سکولاریستی چون صدام حسین و هم اکنون نیز
تحت اشغال سکولاریستهای محلی شرکت اقلیم کردستان عراق قرار دارد.
حکومت سکولار (ناسیونال سوسیالیست) صدام حسین در
سال ۱۳۶۶ با تکنولوژی شیمیائی که حکومتهای سکولار غربی چون آلمان و فرانسه و
آمریکا و غیره در اختیارش قرار داده بودند با همکاری احزاب سکولار و مرتد محلی چون
کومله ها و دمکراتها و طالبانی ها و بارزانی ها و در برابر سکوت و نظاره گر بودن
سازمان ملل و سایر ارگانهای سکولار بین المللی اقدام به بمباران شیمائی مردم
مسلمان شهر حلبچه نمود.
حکومت سکولار صدام حسین در ساعت ۲
بعدازظهر روز ۲۵ اسفند ۱۳۶۶ با۵۰ فروند میراژ بمبافکن و هواپیمای فرانسوی ۲۰۰ بمب
(هر یک، ۴ بمب شیمیایی ۵۰۰ کیلویی) را بر سر مردم مسلمان حلبچه ریخت.
در این جنایت که ۵۰۰۰ مسلمان قتل عام شدند و نزدیک به ۷ تا ۱۰ هزار نفر نیز
مصدم شدند که آثار و عواقب آن از جمله انواع سرطانها و بیماریهای ریوی پس از گذشت
چند دهه همچنان بر روی مردم این شهر مشهود است. این جنایت که به صورت رسمی به
عنوان نسلکشی مردم مسلمان هورامان غربی شناخته شد و هنوز به عنوان بزرگترین حمله
شیمیایی مستقیم به یک منطقه شهرنشین در تاریخ باقیماندهاست با سکوت شرمگین
مجامع، حکومتها، نهادهای سکولاریستی و حتی احزاب سکولار بومی مواجه شد.
حکومت سکولار آمریکا سکوت کرد و توسط
سازمان ملل سکولار هم نادیده انگاشته شد، شبکه تلویزیونی
ای. بی. سی آمریکا در ۲۰ شهریور ۱۳۶۹ (۱۱ سپتامبر ۱۹۹۰) در برنامهای با عنوان
“خطی بر روی شن” با اشاره به نقش آمریکا و آلمان در تجهیز صدام به سلاح
شیمیایی گزارش داد: صدام به توسعه مجتمع جنگافزارهای شیمیایی مخفی خود که توسط
شرکتهای غربی در سامره در خارج از بغداد طراحی شده بود، ادامه داد.
اگر «ایدن مصطفی خطیب زاده » یکی از خلبانان عراقی از ترکمنان ساکن در کرکوک از انجام دستور صدام حسین مبنی بر بمباران شیمیائی حلبچه امتناع می کند و به همین دلیل اعدام می گردد اما باید دانست که کسی چون قاسملو مرتد رهبر وقت حزب دمکرات کردستان ایران به همراه کومله و پ.ک.ک (در اردوگاه مخمور) در کنار صدام حسین قرار می گیرند و حتی قاسملو در اساس منکر وجود حملات شیمیائی در حلبچه می شود و در مصاحبه با كلالعرب و بعد از تقريباً هفت ماه از این فاجعه، هنوز حاضر نيست بپذيرد كه عليه مسلمین حلبچه از بمب شيميايي استفاده شده است.
از وی سؤال ميشود راديو بي.بي.سي از
قول شما گفت كه عراق از سلاحهاي شيميايي استفاده كرده. قاسملو ميگويد: «بنده اين
خبر را تكذيب نمودهام. هنگامي كه از من درباره كاربرد سلاحهاي شيميايي سؤال شد،
پاسخ دادم كاربرد سلاحهاي شيميايي را بهطور كامل مطالعه مينمايم و بعد از
مطالعه گزارشهاي هيئت اعزامي سازمان ملل متحد به شمال عراق، هيچگونه نشانهاي
دال بر استفاده از سلاحهاي شيميايي مشاهده نكردم و نظر به اينكه ما فاصله بسيار
نزديكي با منطقه درگيريها داريم، اثري از اين سلاحها مشاهده ننمودهايم!!!.»
طرفداران سکولاریستهای خائن و مزدور کورد چه زمان به هوش آیند؟
به قلم: شیرکو موکریانی
از همان ابتدای پیدایش سکولاریستهای مرتد در میان کوردها تا کنون دیده
ایم که :
قاضی محمد به دستور استالین و از کانال باقراف اولین حزب سکولار و ارتدادی در کوردستان را به نام حزب دمکرات درست کرد اما در نهایت توسط سکولاریستها فروخته شد و اعدام گردید
اوجالان مسیلمه ی کذاب فعلی بخشی از کوردهای سکولار توسط آمریکا و رژیم صهیونیستی ربوده شد و تحویل حکومت سکولار ترکیه گردید
زمانی که مزدوران اوجالان برای آمریکا در سوریه می جنگیدند حکومت سکولار جمهوری چک و اتحادیه اروپا صالح مسلم را دستگیر میکنند..
۴- با هماهنگی حکومت سکولار آمریکا کرکوک به دست دولت مرکزی عراق میافتدو همین احزاب سکولار ۵۱ درصد خاک اقلیم را در چند روز تسلیم می کنند…
انقلاب شیخ محمود حفید توسط سکولاریستهای بریتانیا به شکست میانجامد…
حکومت سکولار آلمان اسلحه شیمیایی به صدام حسین سکولار برای نسل کشی میدهد…
حکومتهای سکولارفرانسه و بریتانیا کردستان تحت حاکمیت عثمانی را به ۷ بخش (ترکیه، عراق، سوریه، لبنان، قفقاز، ارمنستان و آذربایجان)تقسیم میکنند…
حکومت سکولار آمریکا انقلاب ایلول سکولارها در کردستان عراق را بی نتیجه میکند..
در ۱۰۰ سال گذشته در تمامی بخشهای کردنشین سکولارها و ملیگرایان حاکم بوده و هرخیانتی که به کوردستان شده است با هماهنگی آنها بوده است!
سکولارها ۲۵ سال بر اقلیم کردستان حکم رانی کردهاند و آن را به ورشکستگی و ذلت کشانده اند!
چه در ایران و چه در عراق و سوریه و ترکیه و… احزاب سکولار کورد به کشتار همدیگر روی آورده و تنها پس از سال ۱۹۹۱ ، در کردستان عراق ۳۶۰۰۰ پیشمرگه را از هم کشتهاند!
احزاب سکولار نوبتی برای تمام کشورهای منطقه و جهان مزدوری کرده اند . مزدوری احزاب سکولار کردستان ایران با صدام حسین سکولار برای ایرانیان غیر قابل چشم پوشی است .
و…
با تمام این خیانتهای آشکار باز می
بینیم که همین احزاب متعدد و رنگارنگ و ضد هم باز به ملت مسلمان کورد و مسلمانان حمله کرده و بر روی اسلام و پیامبر علیه
الصلاه والسلام پارس میکنند…
آیا خیال کرده اند ما کوردهای مسلمان تاریخ
ننگین و پر از خیانت آنها را فراموش کرده ایم؟ نه، نه فراموش می کنیم و نه می
بخشیم.
روسیه در کردستان سوریه مزدوران خاص
خود را از نیروهای اوجالان تشکیل می دهد
به قلم: کیوان مریوانی
مزدوران اوجالان که تا به حال برای همه
ی قدرتهای سکولار جهانی و منطقه ای بر علیه منافع ملت مسلمان کورد مزدوری
کرده اند این بار روسیه هم تصمیم گرفته است همچون آمریکا بخشی از این مزدوران را
برای خود نگه دارد و در راه اهداف خود خرجشان کند.
به همین دلیل دو مرکز اسم نویسی را در شهرهای عامودا
و تل تمر راه انداخته و در حال جذب نیرو
است. بدون شک هیچ کافر اشغالگر خارجی و طاغوت محلی نخواهد توانست مزدورانی خائن تر
از کوردهای سکولار را گیر بیاورند که هم به راحتی دین مردم خود را می فروشند و هم
خاک و مردم و ناموس و خون کوردها را در
راه اهداف دشمنان ملت کورد حراج کنند.
اینها به قول کوردها به همان « نانە سکی» نان
بخور و نمیر قناعت می کنند و قادرند تمام اهداف دشمنان ملت مسلمان کورد را نیز برآورده
کنند. البته این اربابان اگر مثل یک کارگر کارشان با این مزدوران تمام شد به راحتی
آنها را رها می کنند.
کید و مکر دشمنان سکولار جهانی و
مزدوران سکولار محلی آنها کە صرفا منافع خویش را دنبال میکنند بسی واضح و آشکار
است و متاسفانە بیشتر مردم مسلمان قربانی صحنە و میدان بودە اند و کمترین تلفات از
آن دشمنان قانون شریعت الله و ملتهای مسلمان بودە است !!
به نظر شما شرایط حاکم بر مبلغین اهل سنت جامعه چگونه است که علارغم
بالا بودن فهم سیاسی ملت سیاست زده ما باز
در دام آشکار قدرت مداران سکولار جهانی گرفتار می آید؟
آیا وقت آن نرسیده است که مسلمین دست از مزدوران و خائنین به دین و
ملت خود بکشند و این مزدوران را با اربابان سکولار جهانی شان چون آمریکا و ناتو و
روسیه و… تنها بگذارند؟
کردها در میان حکم صدها ساله ی اسلام و
حکم صد ساله ی سکولاریسم
به قلم : جعفر . م. بوکانی
کوردها در همان دوران مکی هیئتی به نمایندگی جابان الکوردی خدمت رسول
الله صلی الله علیه وسلم فرستادند و در همان دوران پر از محنت مکه مسلمان شده و
عده ای مژده ی دین اسلام را برای مردم آوردند هر چند کسانی چون ابوبصیر فرزند
جابان رضی الله عنهما در همانجا ماندند و جنگهای پارتیزانی و چریکی را به مسلمین
یاد دادند .
به این شکا کوردها را اختیارالدینی می نامند، یعنی هر چند سپاه
مستکبرین ساسانی جنگهائی در خاک کوردها بر علیه مسلمین به راه انداختند اما کوردها
به میل خود دین را پذیرفتند،. کوردها با آمدن اسلام تاریخی نوین را رقم زدند و
جایگاه رفیعی در حکومتهای مسلمین داشتند به نحوی که در دورانی چون زمان ایوبی ها
خودشان حاکمین شماره یک جهان اسلام و باشکوهترین قدرت بودند .
اما از زمانی که سکولاریتهای جهانی و جوجه سکولاریستهای محلی از خاک
کوردها سر برآورده اند جنایت نمانده که در حق کوردها نکرده باشند. سکولاریستهای
محلی کوردها را به عنوان ابزاری در دست دیگران قرار داده اند و ظالم نمانده است که
کوردهای سکولار برایش نوکری و مزدوری نکرده باشند.
سرزمین کوردها هم اکنون توسط سکولاریستها جهانی و محلی اشغال شده است
و کار به جائی رسیده که دین و هویت و اخلاق و فرهنگ و عزت کوردها را در معرض خرید
و فروش و معامله قرار داده اند و کوردها را تبدیل به ابزاری بی روح کرده اند که
خود را برای اهداف این سکولاریستها فدا می کند .
بیشتر از ۱۳۰۰ سال حاکمیت
کوردهای مسلمان در اختیار امیر نشین های مسلمان بود. در تمام دو ران حاکمیت این
امیر نشینها و حکومتهائی چون خلفای راشدین یک متر از خاک کوردها تعریب نشده است.
به دنبال آن تا فروپاشی امپراطوری عثمانی یک متر از خاک کوردها بالاجبار تورک نشده
و کسی منکر نژاد کوردها نشده است.
در همان ۱۳۰۰ سال کوردها تمام کسانی که
سعی داشتند هویت نژادی آنها را منکر شوند یا دین آنها را در معرض خطر قرار دهند
دور ریخته و اجازه ندادند به عقیده و فرهنگ و دین و نژاد و هویت و خاک آنها تعرضی
شود.
در حالی که در همین یکصد سال
گذشته که حاکمیت در اختیار سکولاریستها بوده یکی ما را تورک کوهی و دیگری عرب کوهی
نامیده است و خود کوردهای سکولار نیز تلاشی وسیع به سمت و سوی انگلیسی شدن و
اسرائیلی شدن می کنند.