سرازیر شدن و شکل گیری احزاب سکولار غیر بومی متحد با مرتدین سکولاریست محلی در کردستان

سرازیر شدن و شکل گیری احزاب غیر بومی متحد با مرتدین سکولاریست محلی در کردستان

به قلم : ابوسلیمان هورامی

در این که چه عواملی باعث شدند که گروه های سکولار چپ  و لیبرال غیر بومی به کردستان سرازیر شوند، و چه شد که یونسی کمونیست توده ای استاندار کردستان گردید و غیر مستقیم گروه های چپ را مسلح کرد در حالی که صفدری یک آخوند شیعه مذهب هم فرمانده پادگان و دیگر نیروهای مسلح رسمی بود که سلاح از آن جا به میان مردم درز می کرد و… وارد بحث نمی شویم. دکتر جمشید حقگر استاندار وقت آذربایجان غربی در این باره می گوید:

« واقعیت است در ماه های اول انقلاب به دنبال آزاد شدن فضای سیاسی کشور- به خصوص پس از سال ها جو اختناق و خفقان حاکم- مردم خواسته ها و انتظاراتی داشتند ، تا آن جا که ممکن بود به تریج جواب داده می شد اما گاهی هم این خواسته ها مستمسک اغراض و اهداف نه چندان موجه و مشروع بعضی از گروه هایی بود که در همان روزهای اول انقلاب می خواستند به خواسته های صد درصدی خود هر چه زودتر و به زور جامه عمل بپوشانند. این مسئله به خصوص در مناطق کردنشین نمود بیشتری پیدا کرد به طوری که نه تنها بعضی گروه های سیاسی کرد بلکه خیلی از گروه های چپ مارکیستی غیر کرد نیز از اقصی نقاط کشور به مناطق کردنشین سرازیر شدند تا در قالب خواسته ها و انتظارات مردم زحمتکش  و رنج دیده کردها برای تحریک مردم علیه دولت نو پای انقلاب استفاده کنند».[۱] 

مهندس شاه اویسی هم می گوید:

ادامه خواندن سرازیر شدن و شکل گیری احزاب سکولار غیر بومی متحد با مرتدین سکولاریست محلی در کردستان

بمباران شیمیائی حلبچه یکی از هدیه ها و دستاوردهای کفار سکولار جهانی و سکولاریستهای محلی به کوردها

بمباران شیمیائی حلبچه یکی از هدیه ها و دستاوردهای کفار سکولار جهانی و سکولاریستهای محلی به کوردها

به قلم: شیرکوه موکریانی

حکومت سکولاریست صدام حسین در روز ۲۵ اسفند سال ۱۳۶۶شمسی با ۵۰ بمب افکن به شهر حلبچه بزرگترین شهر هورامان غربی حمله نمود که طی آن ۵هزار مسلمان شهید شده و بیش از ۷ هزار نفر نیز مصدم شیمیائی شدند که عده ای تا کنون با این آلودگی دست و پنجه نرم می کنند .

جهت انجام این حمله کشورهای سکولاری چون آلمان و اسپانیا و آمریکا و انگلیس بیشترین نقش را داشتند . اینها تجهیزات شیمائی را در اختیار حکومت سکولار صدام حسین قرار داده بودند . بر روی قطعات باقی مانده از بمبهای شیمیائی مارکهای کشورهای سکولار آلمان اسپانیا دیده می شد .

این بمبها توسط هواپیماهای جنگی ساخته شده توسط کشورهای سکولارفرانسوی و آمریکایی پرتاب شده‌اند

دستیابی رژیم صدام به جنگ افزار شیمیایی و میکروبی با همکاری شرکتهای اروپایی و حمایت مالی آمریکا و برخی کشورهای دست نشانده ی عرب مثل آل سعود و کویت و امارات و … از صدام امکان پذیر شد . دهها شرکت آلمانی ، هلندی ، فرانسوی و بلژیکی در ارسال مواد شیمیایی و تکنولوزِی استفاده از آن به عراق ، سهم داشتند .

 بنا به استناد گزارش هايي كه از سوي سازمان ملل متحد و انجمن هاي دفاع از قربانيان سلاح هاي شيميايي ايران و جهان مورد تاييد قرار گرفته، كشورهاي سکولار امريكا، هلند، انگليس، آلمان، بلژيك، ايتاليا، فرانسه، اتريش، سويس، اسپانيا، ژاپن، كره جنوبي، چين، آرژانتين، برزيل، مصر، اردن، روسيه و اوكراين، دولت عراق را در تامين مواد شيميايي براي ساخت سلاح شيميايي ياري كردند. همچنين انتشار علني گزارش ۱۲ هزار صفحه يي عراق درباره تسليحات اين كشور در فاصله سال هاي ۱۹۶۰ تا ۱۹۹۸، تاييد مي كند كه طي سال هايي كه دولت وقت عراق با ايران در جنگ بوده، ۴۴۵ شركت از ۶۰ كشور، تجهيزات مورد نياز عراق براي توليد سلاح هاي شيميايي يا ساير ادوات جنگي را تامين كرده اند كه يك سوم از اين تعداد، آلماني، ۲۴ شركت، انگليسي، بيش از ۲۰ شركت، امريكايي و باقي، ژاپني، هلندي، سوئدي، بلژيكي، اسپانيايي و فرانسوي بوده اند. 

مزدوران اوجالان با نظارت آمریکا دو برادر مخالف را در شرق دیرالزور پس از دستگیری آتش زدند

مزدوران حزب کارگران اوجالان که هم اکنون به عنوان پیاده نظام آمریکا در سوریه عمل می کنند ، پس از آنکه هوایماهای ائتلاف به رهبری آمریکا زمینه های سوخته ای را بر جای می گذارند این پهلوان پنبه ها نیز وارد این اماکن بدون درگیری شده و شروع به مانور دهی و تبیلغات دروغین می کنند .

در این اماکن نیز که اهالی آن بر می گردند نوعی دیکتاتوری به سبک پرولتاریائی را بر مردم تحمیل کرده و به بدترین شیوه ی ممکن با مخالفین مسلمان و غیر مسلمان برخورد می کنند . معیار برای آنها ابتدا منافع آمریکا و بعد اندیشه های پوسیده و کپک زده ی کمونیستی اوجالان در اولیت قرار دارد . هر کسی با این دو معیار مخالف باشد هم ملیتش از او گرفته می شود و هم حقوقش . یعنی شخص که با آنها نباشد دیگر کورد نیست و به عنوان دشمن نگریسته می شود . این همان کاری است که قبلا کومله ها و دموکراتها و بارزانی ها و طالبانی ها و همین مزدوران اوجالان و سایر سکولاریستها مرتد کوردستان با مخالفین خود کرده اند .

این بار و در جنایتی جدید، مزدوران مرتد و کپک زده ی اوجالان بعد از دستگیری دو برادر در روستای حریجیه دیرالزور آنها را آتش زدند.

وَلَا تَحْسَبَنَّ اللَّهَ غَافِلًا عَمَّا يَعْمَلُ الظَّالِمُونَ ۚ (ابراهیم/۴۲) و هرگز مپندار که خدا از کردار ستمکاران غافل است.

ما این جنایت را در کارنامه ی سکولاریستها یاد داشت خواهیم کرد و هرگز فراموش نخواهیم کرد این مجرمین و ظالمین با ملت ما و دین ما چه کردند و مرتکب چه جنایاتی شده اند . ان شاء الله پاسخ مناسبی دریافت خواهند کرد. این خائنین تا کی می توانند در پناه این کفار و طاغوتها به ملت مسلمان کوردستان ظلم کنند ؟

نسل کشی مسلمین توسط آمریکا و مزدوران اوجالان در باغوز سوریه

 نسل کشی مسلمین توسط آمریکا و مزدوران اوجالان در باغوز سوریه

به قلم: کارزان شکاک

اردوگاه باغوز واقع در حومه شرقی دیرالزور سوریه که در آن آوارگان دوله پناه گرفته اند و شاهد قحطی شدید است طی ۳۶ ساعت گذشته شاهد شدیدترین حملات هوائی و خمپاره اندازی مزدوران اوجالان بوده است که در ضمن این جنایات نابخشودنی بیش از بیش از ۱۰۰۰ مسلمان غیرنظامی کشته شده‌اند. استفاده بیش از حد جنگنده‌های ائتلاف به رهبری آمریکا از قدرت و بمباران منطقه، بدون توجه به امنیت غیرنظامیان، و خمپاره اندازیهای وحشیانه ی مزدوران اوجالان قصد و نیت ائتلاف و مزدورانش برای از بین بردن همه کسانی که در محاصره گرفتار شده‌اند حتی کودکان، را تایید می‌کند.

اینهم به کارنامه ی سیاه آمریکا و مزدوران اوجالان که هم اکنون در اختیار آمریکا قرار گرفته اند و نیز به کارنامه ی آل سعود و قطر و ترکیه و امارات که بخشی از این بمبارانها توسط جنگنده های آنها صورت می گیرد و یا هواپیماهای آمریکا از فرودگاههای آنها به پرواز در آمده و مسلمین را قتل عام می کنند اضافه خواهد شد تا برای احمق ترین انسانها ثابت شود حقوق بشر سکولاریستی و دموکراسی غرب و مزدورانش به چه معناست  و اسلام مورد نظر ترکیه و قطر و آل سعود هم یعنی چه؟ و این جنایتکاران سکولار و دموکراسی خواه چه ارزشی برای انسانهای مخالف خود قائلند؟

لازم به ذکر است که با آنکه پایگاه العدید در قطر؛ مهمترین مرکز عملیات های آمریکا در خاورمیانه است اما پایگاه انجرلیک آمریکا در ترکیه و پایگاههای آمریکا در حفرالباطن و طائف و جنوب جده در عربستان و پایگاه آمریکائیها در بحرین و امارت و اردن هم سهم به سزائی در قتل عام مسلمین ایفاء می کنند .

حزب کارگران اوجالان را از زبان یکی از کوردهای رمان نویس کوبانی و ساکن اروپا بشناس

حزب کارگران اوجالان را از زبان یکی از کوردهای رمان نویس کوبانی و ساکن اروپا بشناس

ترجمه : کاوه مریوانی

آیا هرگز از این زاویه ای که «جان دوست» از کوردهای سکولار کوبانی و ساکن فعلی اروپا به اعضای حزب کارگران اوجالان نگاه کرده نگریسته ای ؟

«جان دوست»  که هم اکنون شهورند آلمانی را گرفته و رمان نویسی تواناست در سال ۱۹۶۵ نصرانی در شهر کوبانی کوردستان سوریه به دنیا آمده است و رمانهایش تا کنون به چندین زبان زنده ی دنیا ترجمه شده اند .

این شخص سکولار  در صفحه ی مخصوص خودش در باره ی سکولاریستهای کافر و مرتد حزب کارگران اوجالان pkk می نویسد:  

” کووهها قتدیل ، همانجائی که رهبران اصلی pkk در آن زندگی می کنند، از تمدن و انسانیت و زندگی طبیعی جدا شده است ؛ آنها در یک زندگی طبیعی و یکجا نشینی به سر نمی برند، نه خانواده ای و نه پدری و نه مادر و نه فرزندی ، نه احساس پدری و مادری و نه زندگی جنسی ثابت و طبیعی دارند . تعدادی عقده های درونی انباشته شده محرک آنهاست و در جامعه ای وهمی و خیالی متفاوتی زندگی می کنند ؛ اینها هستن شاگردان مدرسه ی عبدالله اوجالان .

اینها نیاز مبرمی به در مان روانی و درونی طولانی مدت دارند تا اینکه تبدیل شوند به انسانی یکجا نشین و با جامعه مخلوط شوند. اگر این آسیبها و مشکلات تنها منحصر به خودشان بود به سادگی به آن نگریسته میشد و آنها را پشت گوش می انداختیم ، اما متاسفانه هزاران انسان را به سمت عفونتکده ای از توهم و تناقضات و کارهای ضد هم و جنگی بیهوده و افتادن در گودالها و فسادهای پشت سر هم به دنبال خود کشانده اند .

ببرای تمام جناحها از راستگرا بگیر تا چپ گرا مزدوری می کنند ، در آغوش امپریالیسم جهانی آمریکا قرار گرفته ، هم غم و هم پیمان و دنباله رو تمام رژیمهای دیکتاتور و ستمکارهستند؛ تحت هیچ شرایطی در فکر منافع و ارزشهای قوم خود نیستند، بهترین و مهمترین دست آورد انها زیادی کشته هایشان و پهناور و وسیع بودن  بودن گورستانهای آنهاست . ”

پژاک از نگاه یک کرد واقع بین که قبلا عضو آن بوده است

پژاک از نگاه یک کرد واقع بین که قبلا عضو آن بوده است

ارائه دهنده: م. سردشتی

پژاک که علی رغم انکار خودش شاخه ای از پ ک ک می باشد در طول چند سال گذشته برخلاف ادعایش نه تنها نتوانسته برای کرد مفید واقع شود بلکه برعکس یا خو مستقیما کردستیز بوده یا سبب شده دیگران با کرد مقابله کنند . برخلاف ادعای بعضی از کردهای ناسیونالیست، وقتی اسم پژاک مطرح می شود کلمات و عبارات زیرین در ذهن یک کرد به ذهن متبادر می گردد : پول زور تحت عنوان کمک به  “حرکت آزادیخواه کرد”، تجاوز به دخترانی که برای عضویت فریب داده می شوند،آنهم در آغازین روزهای فریب تا این که از ترس، شرم، آبرو نتوانند برگردند و نمونه های زیادی متاسفانه وجود داشته و دارد، وادار کردن مردم به همکاری با تهدید به این که در صورت عدم همکاری از طریق عوامل خود به واحدهای دولتی خبر می دهند که فرد مذکور با پژاک همکاری داشته و این گونه کاری می کنند که فرد در بن بست قرار گیرد و چاره ای جز قبول خواسته هایشان نداشته باشد، ادعای برابری، حق و حقوق می کنند اما در موارد متعدد صرفا به خاطر این که عوامل شان درباره فردی آنهم بیشتر به خاطر انتقامگیری گزارش کرده اند که فرد مذکور همدست دولت است، وی را بدون دلیل در برابر دیدگان زنان و کودکان در روستاها به گلوله بسته اند و نمونه های زیادی از آن در مناطق کردنشین بوده و هست .

لیلا دختری زیبارو و کرد که پنجم ابتدایی خوانده، هفده ساله  بوده و بعدا به خاطر شرایط مالی در روستا نتوانسته ادامه تحصیل بدهد . وی همراه برادرش یوسف که یک سال از وی کوچکتر است قبلا عضو پژاک بودند . داستان آنها از زمانی شروع می شود که در سال ۲۰۰۷ یک روز اعضای پژاک به روستایشان در حومه ارومیه می آیند و آنها را به امید زندگی رویایی فریب می دهند و با خود می برند . دو روز طول نمی کشد که به وی تجاوز می کنند . او و برادرش پس از شش ماه در فرصتی مناسب از کوههای قندیل فرار می کنند و خود را به یک روستای مرزی ایران می رسانند . برخلاف خیلی از افراد که از ترس یا شرم درباره تجاوز به خود حرفی برزبان نمی آورند، واقعیت را برملا کرد تا چهره واقعی این گروهک ضد انسانی بر ملا گردد . در پژاک ازدواج ممنوع است اما روابط نامشروع مخفی خیلی رایج می باشد .

سهم سکولاریستهای ما از تمدن غربی

سهم سکولاریستهای ما از تمدن غربی

به قلم : کیوان مریوانی

سکولاریستهای اطراف ما زمانی که دهان باز می کنند به تعریف و تمجید پیشرفتهای تکنولوژیکی و صنعتی غرب می پردازند، اما صحبتی از نابودی هویتی و آداب و رسوم نمی کنند؛ اینها خودشان تنها بی بندوباری اخلاقی و بخصوص بی بندوباری جنسیتی و پوچ گرائی را یاد گرفته اند .

این افراد حتی اگر مثل پهلوی ها و  صدام حسین یا قذافی یا بارزانی ها و طالبانی ها و پ.ک.ک ها و…. اگر به قدرت هم برسند باز غیر از ترویج بی بندوباری اخلاقی و جنسی و تشکیل حکومتهائی دیکتاتور و فاسد ارمغانی برای مردم خود مثل پیشرفت صنعتی و تکنولوژی داخلی و خود کفائی ندارند .

همیشه در این زمینه های مهم وابسته اند و هرگز نمی توانند روی پای خود بایستند . شما تصور کنید که بعد از ۲۸ سال حکومت سکولاریستهای کورد در کوردستان عراق هنوز قدرت تولید گوجه فرنگی یا حتی یک آفتابه را هم ندارند چه رسد به سایر کالاها و کارخانه های مهم ؛ اما هم جنس بازها به راحتی زندگی می کنند و حتی به صورت قانونی یک خانم با دو مرد ازدواج می کند و صاحب فرزند هم می شود و … در برابر در کنار هر کافر و طاغوت خارجی و داخلی بر علیه مسلمین می جنگند و زندانهای بزرگی در دوکان و اربیل و سلیمانیه و دهوک و… برای مسلمین شریعت گرای کورد ساخته اند و علمای مخالف را با انواع تهمتها روانه ی این زندانها یا ممنوع المنبر می کنند و…

این سکولاریستها در پیشرفت صنعتی و تکنولوژیکی و تولید داخله و ایجاد رفاه و حتی امنیت برای عموم شهروندان خود هیچ اسم و جایگاهی ندارند و می توان تشبیه کرد و گفت اینها صحبتهای زیادی در مورد وفای سگ می کنند اما از سگ تنها عوعو کردن و پاچه گرفتنش را یاد گرفته اند .

قاسملو مرتد رهبر مرتدین حزب دمکرات کردستان ایران در چند سطر

قاسملو مرتد رهبر مرتدین حزب دمکرات کردستان ایران در چند سطر

به قلم : ابوسلیمان هورامی

پس از به دار آویخته شدن قاضی محمد مرتد توسط حکومت دیکتاتوری رضا شاه ملت مسلمان منطقه برای مدتی از شر مرتدین رهایی یافتند اما به دلیل وجود ظلم حکومت مرکزی ، پایین بودن سطح آگاهی های عقیدتی اسلامی مردم، عدم وجود رهبریت دینی مستقل و دلسوز، نبود جماعتی اسلامی و انقلابی که هم چون دیگر دول مسلمان نشین پناهگاه مردم ستمدیده و مدافع حقوق مسلمین باشد و… باعث شد که بار دیگر این زخم چرکین و این عفونت نجس بار دیگر با خلق فجایع و مصیبت های جدیدتری سر باز کرده و دوباره با پول و اسلحه دشمنان دین و ملت عده ای ناآگاه از گذشته و تاریخ بی خبر از آینده و قیامت را فریفته و هم چون گرزی سهم گین بر علیه مسلمین و مردمان خیر ندیده ی کرد و هورامی و دیگر قومیت های ایرانی به کار گیرند.

این جمله درستی است که « ملتی که تاریخ خود را نداند مجبور به تکرار آن است» و برای مردم مسلمان کرد تاریخ دوباره تکرار شد و عده ای باز عبرت نگرفتند و باز قربانی شدند. اما این بار این فتنه فراگیرتر شد و علاوه بر منطقه مکریان اندک اندک خود را به سرزمین اردلان و هورامان نیز نزدیک کرد. البته این نزدیکی مرتدین و بزرگ شدن بی قواره ی عددی شان نسبت به زمان قاضی مرتد مدیون عدم وجود علمای آگاه بر عقیده در میان مردم بود. چون در زمان قاضی مرتد در شمال و اطراف مهاباد مجاهدی چون ملا خلیل رحمه الله علیه وجود داشت که فتوای ارتداد قاضی مرتد را داد و یک نوع جبهه بندی درست شد که تا الان نیز وجود دارد و در سنندج و مناطق جنوبی مهاباد علمایی چون آیت الله مردوخ کردستانی و غیره وجود داشتند که علناً در برابر سیاست ها و ارتداد قاضی مرتد می ایستادند. اما در اوایل انقلاب سال ۱۳۵۷ ایران ناآگاهان از دین چون احمد مفتی زاده وجود داشتند که با عقاید غلط شان اعلام می کردند که هیچ کافری در دنیا وجود ندارد و مهاتما گاندی گاو پرست و پاتریس لومومبای کمونیست و… ملحدین سراپا ایمانی معرفی می کردند که برای قسط و عدل می جنگند و آن ها را دنباله روان غیر مستقیم یا مستقیم انبیاء معرفی نموده و جنگیدن و مبارزه با آن ها را مبارزه با انبیاء و پیامبران تلقی می کردند. این عقیده ی فاسد منتصب به اسلام بزرگ ترین عامل رشد این زخم و عفونت چرکین بر پیکره و جسم مردم مسلمان کرد و هورامی به شمار می رود. با گذر از این عامل اساسی به صورت گذرا به سوابق حزب مرتد دمکرات و رهبر مرتد آن یعنی قاسملو می پردازیم تا این که هم چون مطالب دیگر عبرتی باشد برای خود ما و آیندگانی که باید به راه اصلی سعادتمندی و خوشبختی خود یعنی عقیده ی پاک اسلام برگردند. ان شاءالله.

حزب دموکرات در سال ۱۳۲۷ با کمیته ی کمونیستی حزب توده شاخه ی کردستان ارتباط برقرار کرده و تحت تأثیر مستقیم سیاست های کمونیستی آن قرار می گیرد. با کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ این ارتباط دچار بحران می گردد و از آن پس حزب دمکرات گاه به کاپیتالیسم و گاهی به چپ کمونیستی گرایش می یابد. این دوگانگی و سردرگمی که به واسطه عدم ارتباط با مادر اصلی یعنی شوروی و حزب توده ایجاد شده موجب بروز چند دستگی در میان حزب می گردد. ادامه خواندن قاسملو مرتد رهبر مرتدین حزب دمکرات کردستان ایران در چند سطر

مثلث حکومت سکولار مرکزی ایران ، سکولاریستهای جهانی و مردم مسلمان کردستان در جریان اعدام قاضی محمد مرتد

 مثلث حکومت سکولار مرکزی ایران ، سکولاریستهای جهانی و مردم مسلمان کردستان  در جریان اعدام قاضی محمد  مرتد

ارائه دهنده : رسول هورامی ( دبیر تاریخ )

صبحگاه روز بهاری ۱۰ فروردین ۱۳۲۶  آنهایی که به سوی مسجد روان بودند ناگاه ۳ جنازه را بالای دار دیدند که پیکر بی جان قاضی محمد و صدر و سیف قاضی بر دار آویزان است و گاه وزش باد می لرزاند. و شاید کسی نمی دانست که یکی از آموزنده ترین درسهای تاریخ، رقم خورده است.

آن اعدام  توسط سکولاریستهای مرکز برای تادیب و هشدار به سکولاریستهای مرتد محلی کردستان بود که مباداهای بسیاری  را  در روش برخورد با دین مردمانشان و اصول مبارزه و انقلاب فراموش کرده بودند. روزنامه های عصر نوشتند که بامدادان بر حسب حکم دادگاه صحرایی برادران قاضی اعدام شده اند. و جرم شان به خاطر دادرسی سرهنگ پارسی تبار و دادستانی سرهنگ فیوضی، قیام مسلحانه علیه نیروهای دولتی و تجزیه قسمتی از خاک کشور و تشکیل حکومت جمهوری خودمختار است. تو گویی می خواستند که کاسه ی تمام بی لاقتیهای خود  و بازی آشکار روسها با سکولاریستهای مرتد کردستان و آذربایجان و استبداد و تباهی کشور را بر سر ۳ زبان بسته ی جدا از مردمی بشکنند که از هیچ گونه پشتوانه ی مردمی برخوردار نبوده و علاوه بر آن مردم  مسلمان کردستان طی تلگرافهای متعدد خواهان اعدام آنها شده بودند  . زور پوشالی خودشان را بر روی موشهای آزمایشگاهی امتحان کردند که قبلا آزمایششان را در قبال روسها پس داده بودند . حکومت سکولار تهران درصدد بود که از طریق واسطه هایی از این درماندگان اسیر آزمایش شده بعنوان مزدور خود استفاده نماید اما اعتراضات مردمی  کردستان و تهدید مردم به شورش عمومی باعث باطل شدن این نقشه ی شوم حکومت مرکزی و اعدام آنها گردید .

شهریور ۱۳۲۰ فرا رسیده است. قشون سکولار – سوسیالیستی روس از شمال و لشکر سکولار- بورژوای انگلیس از جنوب ، سرزمین ایران  را اشغال کرده اند و شاه  مستبد و سکولاریست  را بر یک کشتی نشانیده اند تا او را به ناکجا آباد اقیانوس ببرد اما فرزندش را بر آن تخت گذاشته اند تا سایه منحوس استبداد و خودکامگی  سکولاریسم مبادا روزی کمرنگ شود. آنکه صدای آزادیخواهان را به سفارش اربابان سکولاریست بزرگش خفه می نمود ، در آن روز بر تخته پاره ای میان موج های اقیانوس دوران تبعیدش را آغاز کرده بود و ایران تحت تاراج چکمه اهریمنان  سکولاریست نشسته به انتظار.  ارتش سکولاریست ایران خود را باخته بود. شاه کینه توز سکولاریست  ایران را به وحشتکده مبدل کرده بود. ادامه خواندن مثلث حکومت سکولار مرکزی ایران ، سکولاریستهای جهانی و مردم مسلمان کردستان در جریان اعدام قاضی محمد مرتد

سیمای واقعی مردم مسلمان گریزان از سکولارهای مرتد کردستان ایران  

سیمای واقعی مردم مسلمان گریزان از سکولارهای مرتد کردستان ایران  

کاتب : ابوسلیمان هورامی

 

۱- جماعتی با اخوان المسلمین و به خصوص اندیشه های شهید ناصر سبحانی گره خورده بودند که در این اواخر به همراه افرادی چون شهید فاروق فرساد و غیره احزابشان تقریباً از ایشان دوری می گزیدند و اولین هسته های سلفیت را بنیان گذاشتند.

۲- گروهی نیز تحت عنوان مدرسه قرآن، حزب مساوات اسلامی و در نهایت مکتب قرآن تشکیل شده بودند.

۳- عده ای هم حزب «ئه ستیره» یا ستاره اسلامی را تشکیل دادند که عاقبت به مکتب قرآن پیوستند.

۴- جماعتی هم «برکان» اسامی را تشکیل دادند که بیشتر شبیه گروه فشاری علیه مکتب قرآن عمل می کردند.

۵- عده ی کثیری از متصوفه نیز تحت عنوان حزب رزگاری منسجم بودند.

۶- جماعتی هم « خه بات» اسلامی را تشکیل دادند.

۷- عده ای نیز حرکت اسلامی کردستان ایران را پایه گذاری کردند.

۸- جماعتی هم در مناطقی از جوانرود و جنوب اورامان سپاه عمر را بنیان گذاشتند.

۹- عده ای هم پیروان شیخ هادی در اطراف قروه و دهگلان صاحب جماعتی بودند.

۱۰- و … .

۱۱- یک عده هم خارج از این گروه ها به همراه تعدادی از افراد مکتب قرآن با دولت شیعه مذهب مرکز تحت عنوان پاسدار، کمیته ای، بسیج و… هم آهنگ شدند.

۱۲- جماعت اخوان المسلمین نیز طبق عادت همیشگی اش در تمام دول مسلمان نشین به تثبیت نظام موجود همت گماشت و در اغلب نهادها، مراکز اداری و تعلیمی و فرهنگی و… مشغول خدمت رسانی شد.

۱۳- کومله زحمت کشان کردستان یا توده ی زحمت کشان کردستان که مردم آن ها را کومله آدم کشان کردستان می نامیدند عده ی قلیلی بودند که با افراد و نیروی ایدئولوژیکی مارکسیستهای فراری سراسر ایران در کردستان تقویت و پشتیبانی می شد که می توان به ایدئولوگ آن ها شیطان منصور حکمت را نام برد که بعدها حزب کمونیست ایران را تشکیل داده و طبق عادت همیشگی مرتدین در آن ها تفرق و چند دستگی به وجود آمد که امروزه به چندین گروه مختلف تقسیم شده اند.

۱۴- حزب دمکرات کردستان ایران که با سوء استفاده از احساسات ناسیونالیستی و ملی گرایانه ی مردم و ظلم های نژادی و طبقاتی زمان حکام قبلی و موجود با عقیده ی ناسیونال سوسیالیسم و تشکیل جامعه ای سوسیالیستی به شیوه ی شوروی سابق مردم اغلب بی سواد و ناآگاه از ولاء و براء را به قتل گاه کشانیدند.

۱۵- خیلی از مسلمین نیز بی طرف ماندند. امری که خیلی به زیان شان و زیان نسل های بعدشان نیز تمام شد. اما:

چرا سیر گرایش به بی طرفی مردم نسبت به احزاب سکولار موجود سیر صعودی و بر عکس در مقیاس با همین احزاب مرتد سیر گرایش به دولت مرکزی شیعه مذهب رشد نمود، این احزاب مرتد چه بودند که به دلیل عدم وجود جماعتی مسلح بنیاد گرای اسلامی علیه آن ها مردم سنی مذهب هر چه عملکرد آن ها را می دیدند بیشتر به حکومت مرکزی شیعه مذهب تمایل می یافتند؟! ادامه خواندن سیمای واقعی مردم مسلمان گریزان از سکولارهای مرتد کردستان ایران