مرتدین  سکولاریست کردستان ایران و سیاست تغییر ارباب

مرتدین  سکولاریست کردستان ایران و سیاست تغییر ارباب

به قلم : ابوسلیمان هورامی

چنان که می دانیم هدف اساسی مرتدین مبارزه با احکام و قوانین الهی و جایگزین نمودن احکام و قوانین دیگری به جای آن می باشد و چون خودشان اقلیت ناچیزی را تشکیل می دهند همیشه در پی یک دشمن بزرگ تر اسام گشته اند تا با پول و اسلحه و قدرت نظامی آنان بتوانند به اهداف پلید خود برسند.

یعنی در واقع مرتدین از هر زبان و نژادی که باشند برایشان فرق نمی کند که با چه نژاد ، زبان و عقیده ای متحد می شوند مهم این است که دشمن احکام اسلام باشد و بس. هر چند که در گذشته هم دشمن ملت بوده باشد، برای مثال ارتش روس که آن همه از مردم مهاباد را کشته بود یک دفعه قاضی مرتد آن را دوست و حامی ملت کرد نشان داد و کومله و دمکرات حزب بعث را حامی کردها شناساندند و… .

همین جلال طالبانی مرتد روزی مارکیست لنینست سر سختی بود که از بارزانی سوسیالیست جدا شد آن هم به خاطر عقیده اش چون اربابش شوروی بود، پس از انهدام شوروی ارباب را عوض کرد و ایران شیعه مذهب را به اربابی گرفت و حزبش را نیز سوسیال دمکرات اعلام کرد. پس از ایران هم الان دست به دامان اسراییل و امریکا شده و تسبیح می چرخاند و خدا می داند فردا دست به دامان کی بشود.

برای مرتدین چنان چه ثابت شده ، نتیجه طولانی مدت هم اصلاً برایشان مهم نیست. یعنی اصلاً برایشان مهم نیست که پس از مرگ شان برای نسل بعدی مردم چه اتفاقی می افتد مهم این است که الان خودشان و خانواده یشان در رفاه و آسایش باشند و بر سر مردم چه اتفاقی می افتد هیچ ارزشی برایشان ندارد.

با این حال می بینیم که وضع موجودی که مرتدین متناسب با آن می چرخند هم برای آن ها فرق کرده و هم برای مردم مسلمان منطقه. بدین معنی که:

۱- شوروی از بین رفته و به صورت طبیعی و طبق روال عادی آن مرتدین کومله و دمکرات به دامان دشمن قدیمی خود که آن را امپریالیسم خونخوار امریکا می شناساندند پناه خواهند برد.

۲- حکومت بعث عراق هم وزنه ای نیست و این بار تحریک ، سناریو سازی و اعطای پول و اسلحه از جانب صهیونیست ها و صلیبیون مخالف رژیم بعث صورت می گیرد.

۳- مرتدین حاکم در کردستان عراق در تزلزل اند و هر آن احتمال می رود آن ها را به فروش برسانند هم چنان که مجاهدین خلق را به حراج گذاشتند.

۴- چنان چه می دانیم در دهه ۲۰ بر شوروی و چته ها تکیه کردند و ناکامی و شکست نصیب شان گردید در دهه ی ۵۰ و ۶۰ هم بر بعث سوسیالیست عراق تکیه کردند و شکست نصیب شان گردید این بار با نامه نگاری به رهبر (مشرکین) سکولاریستهای جهان آمریکا و شرکت در اجرای طرحهای و برنامه های نظامی و امنیتی آن  و درخواست حمله نظامی به ایران هم باز در چاه و شکست و ناامیدی افتاده و خواهند افتاد چون این ها در سیاست جوجه هایی هستند که هنگام سر از تخم در آوردن بودن رؤیت مادرشان هر کسی را که ببینند دنبالش می روند و در کمال حماقت یک بوزینه یا خوک را مادر خود می پندارند. این ها هنوز هم به عمق روابط ایران و امریکا و یهود از آغاز پیدایش تا کنون پی نبرده اند و این بزرگترین نشانه ی حماقت و کودنی این جوجه سیاستمداران کینه توز نسبت به احکام قرآن و سنت صحیح بر فهم سلف صالح است که حاضر پاها را بتراشند اما کفش مناسب با آن را تهیه نکنند. ادامه خواندن مرتدین  سکولاریست کردستان ایران و سیاست تغییر ارباب

چگونگی ورود احزاب سکولارخارجی و گروه های غیربومی به کردستان ایران در اوایل انقلاب ۵۷

با مطرح کردن انترناسیونال و حمایت از زنجبران

چگونگی ورود احزاب سکولارخارجی و گروه های غیربومی به کردستان ایران در اوایل انقلاب ۵۷

 

به قلم : ابوسلیمان هورامی

به دعوت جبهه دمکراتیک ملی نمایندگان کردها، ترکمن ها، عرب ها، بلوچ ها و آذری ها در اجلاسی که به دنبال پیام شیخ عزالدین حسینی برگزار شد، شرکت کردند. شیخ عزالدین حسینی در این پیام اعلام کرد که گروه های قومی در صورت خود مختاری ست که به «دمکراسی» دست می یابند. و به دنبال آن گروه های چپ گرا مرکز فرماندهی خود را به کردستان و سرزمین بی کس و بی صاحب هورامان منتقل کردند تا مبارزه ی مسلحانه ی خود را با سپر قرار دادن مردم منطقه و با همراه کردن مرتدین و جدا شدگان از مردم بومی ادامه دهند. بدین شکل احزاب رانده شده از سرزمین های مذهبی مرکز ایران عاملی شدند مضاعف، بر ستم مضاعفی که بر مردم مسلمان فراموش شده و ره گم کرده ای که کمونیست های مرتد و دمکرات های سوسیالیست سخنگویش شده بودند و باز به صورتی کاملاً طبیعی و صحیح معامله ای با آنان شد که باید در هر زمانی و مکانی با هر جماعتی که در سپاه کفر قرار گرفته اند بشود.

این گروه از مرتدین و منافقین محلی جدا شده از مردم از دو طرف ضرر کردند هم احزاب غیر مسلمان فارصب آن ها را مورد معامله قرار دادند و هم از مردم منطقه هم بریده شدند.

برای این که نسبت به این خارجی های وارداتی حساسیتی به وجود نیاید تا توانستند مسئله ی انترناسیونالیسم با تکیه بر انسانیت… را در برابر می گرایی و وطن دوستی و… مطرح کردند تا به خیال خودشان راحت تر این میکروب های مهاجم را در بدن این مردم ضعیف شده جا داده و میزبانی خوبی برایشان فراهم کنند. در همین راستا جهت پیاده نمودن نقشه ی شوم شان حزب کومله بر پایه ی اعلام رسمی ارگان رسمیش «شورش» چنین اعلام نمود:

« ما از حکومت فعلی انتظار حل مسئله ی ملی را نداریم و از آن هم تقاضای خود مختاری یا حل مسئله ی ملی را نمی کنیم و معتقدیم که این مسئله در رابطه با وحدت مبارزاتی همه ی خلق های ایران و در چارچوب حکومتی به رهبری طبقه ی کارگر که برابری حقوق همه ی ملیت های ایران را به رسمیت شناخته و… ».

که به دنبال این پروگاندها نام کومله از بین رفت و نام حزب کمونیست ایران شاخه ی کردستان جانشین آن گردید و این طبیعی بود که نسبت به مسئله ی هورامی ها و کردهایی که کوچک ترین شناختی از آن نداشت و کمترین اهمیت نیز برایش نداشت این اندازه بیگانگی ایدئولوژیک و حتی قومی و نژادی نشان دهد. ادامه خواندن چگونگی ورود احزاب سکولارخارجی و گروه های غیربومی به کردستان ایران در اوایل انقلاب ۵۷

سكولاريستهاي كردستان ؛ خون آشاماني شيطان پرست در قالب علويسم جهت ضربه زدن به اهل سنت و شريعت الله

سكولاريستهاي كردستان ؛ خون آشاماني شيطان پرست در قالب علويسم جهت ضربه زدن به اهل سنت و شريعت الله

به قلم : ابوسليمان هورامي

چنانچه مي دانيم خون آشاماني شيطان پرست در قالب علويسم و جهت ضربه زدن به اسلام و شريعت الله ،چون صفويه و.. به صورت ريز و درشت در تاريخ ايران زمين ظهور كرده اند ؛  اما در تاريخ يكي دو قرن گذشته در غرب ايران زمين ،  پس از يك دوره ركود شيطان پرستان ، بار ديگر در قالب نهضتهاي ملي گرايانه ي سكولاريستي  چهره ي پليد خودش را به نمايش گذاشت .

زماني كه مصطفي كمال پاشاي سكولاريست و مرتد  ملقب به آتاتورك ، توانست با زمينه سازيهايي كه قبلا مدارس به سبك غربيهاي سكولاريست  در جامعه ايجاد كرده بودند از يكطرف ،  و با پيروي كردن از نقشه هاي فراماسونهاي شيطان پرست  غربي در انهدام حكومت اسلام از ديگر سو ، حكومت خلافت اسلامي را نابود نموده و ديكتاتوري سكولاريستي اش را پايه گذاري نمايد ؛ طوايف مختلف شيطان پرستي كه در قالب علويسم فرو رفته بودند وي را منجي و نمادمقدس خود دانستند و به صورت گروهي به خدمت ارتش جنايتكار آن در آمدند، كه تا امروز هم اسكلت اصلي ارتش سكولاريستي تركيه را تشكيل مي دهند .

در سوريه هم با كمك اشغاگران سكولاريست خارجي به رهبريت انگليس و فرانسه ميدان براي سلطه ي دوباره ي شيطان پرستان آن ديار كه در قالب دروزيها فرو رفته بودند فراهم شد . و براي اولين بار آنها را علوي ناميدند تا اينكه نوعي هم دلي و همگرائي و اتصال ميان آنها و ديگر شيطان پرستان منطقه ، كه در همان قالب علوي گري فرو رفته بودند ،  فراهم گردد . بشار اسد فرزند حافظ اسد نيز از نسل همان كردهاي شيطان پرستي است كه تعريب شده اند و هم اكنون در قالب سكولاريسم سوسياليستي ، خالق جناياتي است كه همگي شاهد آنيم .

اما آنچه بيشتر از همه به سرزمينهاي كردنشين مربوط مي شود ظهور دوباره ي شيطان پرستي در قالب احزاب ملي گراي سكولاريست است . به عنوان مثال از زماني كه احزاب سكولاريست و مرتد كردستان  در مناطق سني نشين بر اثر آگاهيهاي اسلامي و شريعت گرائي مردم و تكه تكه شدن آنها ، به حاشيه رانده شدند ؛ سعي بر آن دارند كه با بسيج لوي هاي شيطان پرست و شيعه زاده هاي ۱۲ امامي قدرت پوشالي خود را حفظ نمايند .  اما خطر ناكترين جريان شيطان پرستي كه اخيرا در سرزمينهاي كردنشين و با حمايتهاي حافظ اسد و بشار اسد و روسيه شكل گرفت ، حزب پ.ك.ك به رهبري يك علوي كمونيست به نام عبدالله اوجالان مي باشد . ادامه خواندن سكولاريستهاي كردستان ؛ خون آشاماني شيطان پرست در قالب علويسم جهت ضربه زدن به اهل سنت و شريعت الله

معضلي به نام پ‌ك‌ك PKK  و بتي به نام اوجالان 

معضلي به نام پ‌ك‌ك PKK  و بتي به نام اوجالان 

ارائه دهنده: سمکو شکاک

بيش از سه دهه است كه كردها در تركيه و سوریه وعراق و اخیرا در ایران  با معضلي به نام پ‌ك‌ك و بتي به نام اوجالان گريبانگير هستند. اين سازمان مافيايي سکولاریستی از همان روزهاي شروع به كار خود، در ترکیه ی سکولار به هيچ گروه و يا سازمان اسلامی و یا سکولاریستی  اجازه نداد كه كاري انجام دهند و همه را از ميدان به در كردو یک ديكتاتور ی سکولاریستی  به تمام معنا ی محلی را بر مردم دیکتاتور زده ی کرد تحمیل کرد. ملتی که از دست دیکتاتوران سکولاریست ترک گیر کرده اند دیکتاتوری غیر رسمی سکولاریستهای محلی هم بر آن افزوده شد  . حزب سکولاریست پ‌ك‌ك خود را يكه تاز ميدان خواند و بغير از خود را نيز خائن و دشمن كردها معرفي كرد، بدين صورت زمينه‌ را براي اشغالگري‌هاي شخصيتي و فكري فراهم آورد.  هزاران مسلمان مبارز حزب الله ترکیه که علیه سیاستهای سکولاریستی ترکیه قیام کرده بودند توسط همین حزب محلی سکولار ترور شدند . حتی بسیاری از سکولارهایی که با جریان نامبارک اوجالان مخالف بودند نیز به قتل رسیدند و یا آواره گشتند .اين سركوب و خشونت‌ها وكردار و سياست‌هاي ضدبشري و ضدكُردي پ‌ك‌ك باعث شد هزاران انسان کرد مجبور به ترك كيان و سرزمين  خود شوند و نتوانند در وطن خود حتی   افكار مخالف خود را ابراز ‌دارند.دارند.

رهبر سابق حزب سوسیالیت کردستان ترکیه که سی و یکسال از عمر خود را در تبعید به سر میبرده، در گفتگو با خبرگزاری جیهان در آنکارا اعلام کرد: کردهای ترکیه روز به روز بیشتر از اقداماتPKK ناامیدتر می شوند و سیاست های خشونت محور این حزب نمی تواند ضامن آینده روشنی برای کردها باشد.

“کمال بورکای” همچنین به عبدالله اوجالان رهبر زندانی حزب کارگران کردستان ترکیه تاخته و گفت: نمی دانم که اوجالان با چه مجوزی به نمایندگی از طرف همه کردها اظهار نظر و تصمیم گیری می کند. اصلا چه کسی او را انتخاب کرده است تا در مورد سرنوشت کردها تصمیم گیری کند.

این در حالیست که کمال بورکای  و هزاران انسان دیگر کرد زبان، به خاطر اختلاف نظرهایی که با اوجالان دارند، سال هاست در رسانه های منتسب به PKK به نام خائن و دشمن کرد از آنها نام می برند . چرا ؟ چون گوشه ای از واقعیات را گفته اند . فقط به خاطر گفتن واقعیات ..نه  اینکه با اسلحه به مقابله به مثل پرداخته باشند . ادامه خواندن معضلي به نام پ‌ك‌ك PKK  و بتي به نام اوجالان 

خلخالی و توهم قتل عام های افسانه ای از مسلمین کردستان

خلخالی و توهم قتل عام های افسانه ای از مسلمین کردستان

به قلم: ابوسلیمان هورامی

قبل از بررسی تعداد اعدامی هایی که توسط خلخالی صورت گرفته مهمتر از آن عقیده ی اعدام شده ها و علت اعدام آن ها و موضع یک مسلمان موحد در برابر چنین مرگ و میرهایی می باشد.

در این جا باید عقیده ی اعدام کننده و اعدام شونده مشخص گردد تا بتوان راحت تر در مورد آن ها قضاوت کرد. اعدام کننده صادق خلخالی شیعه مذهب و نماینده ی حکومت انقلابی شیعه مذهب تهران در دادگاه انقلاب می باشد و اعدام شده ها هم غیر از یک خان ظالم همگی از چریک های فدائی خلق ایران، کومله و دمکرات و در کل همگی از سوسیالیست ها و مرتدین منطقه یا کفار غیر بومی بوده اند که به همراه مرتدین منطقه در ترویج عقاید کمونیستی یا سوسیالیستی علیه دین اسلام پشتیبان هم بوده اند هرگز دیده نشده یا گزارشی نرسیده و حتی کسی نگفته که خلخالی شیعه مذهب یک شخص مسلمان سنی مذهب را به خاطر عقیده ی سنی بودن یا علمی از اهل سنت را به خاطر عقاید دینی اش اعدام یا حتی زندانی نموده است. مأموریت خلخالی هم این نبود.

اما چه شد که خلخالی و اعدام هایش این اندازه بزرگ جلوه داده شدند. بلندگوی تبلیغاتی چه کسانی در پشت صحنه کار می کرد. کارگردانان این تهاجم تبلیغاتی و فرهنگی چه کسانی بودند. که یک مسلمان اهل سنت را نیز به چنان صحنه و توهمی کشانده بودند که حس می کرد که خلخالی برای سنی کشی آمده است.

ما از خلخالی تبلیغات جماعت اعدام شده ها به ماهیت عقیدتی آن ها راحت پی می بریم کتاب دوشنبه ارگان چریک های فدائی خلق ایران چنین می گوید: ادامه خواندن خلخالی و توهم قتل عام های افسانه ای از مسلمین کردستان

بخشی از پیشینه ی حمایت رسمی مالی حکومت سکولار آمریکا از گروههای سکولار کورد مخالف ج.ا. ایران (کومله-دمکرات- pkk)

بخشی از پیشینه ی حمایت رسمی مالی حکومت سکولار آمریکا از گروههای سکولار کورد مخالف ج.ا.ایران (کومله-دمکرات- pkk)

 ارائه دهنده: مجاهد با نه ای

ریس الریش روزنامه نگار آمریکایی: حمایت مالی رسمی آمریکا از گروههای کرد مخالف ایران

“ریس الریش” نویسنده کتاب “هدف گیری عراق” که اخیرا به ایران و مناطق کرد نشین شمال عراق سفر کرده است، در گفتگویی از حمایت مالی رسمی ایالات متحده ازگروه های مسلحی سخن گفته که برای سرنگونی جمهوری اسلامی تلاش می کنند.

الریش بیش از بیست سال است که در روزنامه ها و شبکه های مختلف رادیویی آمریکا فعالیت می کند. وی هم اکنون مراحل آخر نگارش کتاب جدیدش “دستور کار ایران: داستان واقعی سیاست آمریکا و بحران خاورمیانه” را به اتمام می رساند، که در ماه سپتامبر توسط انتشارات “پولیپ پوینت” به بازار کتاب آمریکا وارد خواهد شد.

او در سال ۲۰۰۹ همراه با شان پن به ایران سفر کرد. حمایت مالی آمریکا از گروه های مخالف ایرانی درحالی مطرح می شود، که طی ماههای گذشته دولت ایران از مقامات منطقۀ کردنشین عراق خواسته است که گروه های مسلح ایرانی مانند پژاک ، کومله و دمکرات را از کشورخود بیرون کنند.

مقامات ایرانی بارها گروه های مخالف ایران را به بی ثبات کردن مرزهای غربی این کشور متهم کرده اند. اما ماه گذشته برای نابودی افرادی از این گروه ها که به  این سوی مرز نفوذ کرده بودند، در مناطق مرزی دست به عملیات نظامی زدند و گروهی ازآنان را به قتل رساندند..

ریس الریش که بیش از بیست سال است موضوعات خاورمیانه را پوشش می دهد، در مصاحبه ای با واشنگتن پریزم می گوید که ایالات متحده گروه های اقلیت ایرانی را با تاکید بر”رسانه های آنها” مورد حمایت مالی قرار می دهد. به گفته الریش که تلاش کرده با مقامات دولت بوش تماس بگیرد و نظر مستقیم آنها را بپرسد، این مقامات ازافشای نام این افراد خودداری کرده اند.

اما او به صورت غیررسمی از نظر آنها آگاه شده که چنین کمک هایی برای شبکه های تلویزیونی، وب سایت ها و ایستگاه های رادیویی گروه کومله مصرف می شود.
در شماره مارس- آوریل ماهنانه “مادر جونز” آمریکا، مقاله ای از این روزنامه نگار به چاپ رسیده است.

ادامه خواندن بخشی از پیشینه ی حمایت رسمی مالی حکومت سکولار آمریکا از گروههای سکولار کورد مخالف ج.ا. ایران (کومله-دمکرات- pkk)

جایگاه سوسیالیسم و کمونیسم در تعیین عمل حزب سکولاریست و مرتد دمکرات کردستان

جایگاه سوسیالیسم و کمونیسم در تعیین عمل حزب سکولاریست و مرتد دمکرات کردستان

به قلم : ابوسلیمان هورامی

 

هم چنان که می دانیم کمونیسم مکتب و آیینی است که از اجزاء مختلفی تشکیل شده، در مسئله ی به وجود آورنده و خالق ماتریالیسم دیاللتیک را مطرح می کنند و در مسئله اقتصاد سوسیالیسم را به پیش می کشند و در مسئله ی اخلاق هم نسبیت اخلاق را مطرح می کنند که انگلس در کتاب خانواده و مسئله ی مالکیت به آن اشاراتی دارد در مسئله ی سیاسیت ، فرهنگ ، هنر ، دین ، زن و جامعه ، آزادی ، دیکتاتوری ، مبارزات رفورمیستی ، قهر انقلابی و انقلاب و… در تمام شاخه ها و شعبه های زندگی رأی و نظر خاص خودش را دارد.

اما چه شد که مرتدین در اوایل انقلاب ۵۷ و حتی از زمان قاضی مرتد به این طرف با وجود آن که کمونیسم را آن طوری که هست پذیرفته بودند اما در صحبت با مردم تا این اواخر تنها انگشت بر روی اقتصاد آن و مطرح کردن مسئله سوسیالیسم می گذاشتند؟ چرا هرگز ما ندیدیم که غیر از جلسات خصوصی خودشان که معمولاً کادرهای رده بالا در آن حضور داشتند هرگز جرئت نکردند علناً ماتریالیسم و مسئله ی مادی گرایی و بی خدایی را مطرح کنند، چطور شد که عرضه ی بیان نسبیت اخلاق و عشق آزاد را در میان مردم با ناموس و متدین منطقه نداشتند و به همین ترتیب شاخه های دیگر کمونیسم غیر از سوسیالیسم مطرح نشد.

جواب این سئوال بر می گردد به دستور استالین مبنی بر ارائه ی اندیشه ی کمونیسم به شیوه ای که در میان مردمان سنتی حساسیت ایجاد نکند و مرحله به مرحله به پیش روند تا به غایت هدف برسند. و دیگر این که وجود مشکلات اقتصادی در منطقه و تبعیض در تقسیم منابع مالی در آن زمان بهترین و قویترین عامل محسوب می شد که با مطرح کردن مسئله ی ملی گرایی و ناسیونالیسمی که هیچ جایگاهی در انترناسیونالیسم سوسیالیسم ندارد به عنوان یک تاکتیک کارآمد آن را به عنوان دری به خانه ی مکتب پر از اوهام و خیالی کمونیسم برای مردم مجسم و آرایش دادند.

سوسیالیسم شعاری بود که هم از جانب کومله داده می شد و هم از جانب دمکرات و هدف هر دو رسیدن به جامعه ای سوسیالیستی بود که در آن پرولتاریا یا همان کارگران صنعتی با دیکتاتوری پرولتاریا قدرت را در دستان خود قبضه کنند. راه هر دو، آیین هر دو مکتب هر دو یکی بود اما بر سر شیوه ی رسیدن به آن با همدیگر اختلاف داشتند و آن همه از همدیگر را قتل و عام نمودند.

دمکرات می گفت ما الان مسئله ی سوسیالیسم و حقوق ملیت ها را مطرح می کنیم و در زمان کسب قدرت و رسیدن به حکومت دیگر اجزاء کمونیسم را مطرح می کنیم و الان با بعضی از عقاید مردم کنار می آییم تا زمان کسب قدرت. اما کومله معتقد بود که از همین ابتدا باید به آن چه که اعتقاد دارد عمل کند و آن را نیز به همان شیوه ای که هست برای مردم تشریح کند و… .

چنان چه قبلاً ذکر شد با ورود قاضی مرتد کمونیسم هم آرام آرام و خزنده وارد کومله ی ژ.کاف شد چنان چه حسن زاده مرتد دبیر کل یکی از جناح های حزب مرتد دمکرات در مصاحبه ی فروردین هشتاد و دو خود می گوید: شاید این اتهام به حزب دمکرات وارد باشد که از اتحاد شوروی آن زمان متأثر بوده، از تعلیمات احزاب کمونیستی متأثر بوده و حتی در فرموله کردن برنامه و اساسنامه نیز از آن الهام گرفته است این ها احتمال دارند، لیکن این اتهام ها به هیچ وجه به ژ.ک نمی چسبد… شما در سخنان این منافق مرتد کمی تعمق کنید سپس به گوشه ای از مدارک و اسناد اشاراتی گذرا می نماییم. تا روی کثیف و چهره ی پلیدشان آن طوری که هست نمایان گردد. ادامه خواندن جایگاه سوسیالیسم و کمونیسم در تعیین عمل حزب سکولاریست و مرتد دمکرات کردستان

روش بازگویی وضع موجود کردستان از دیدگاه مرتدین سکولاریست

روش بازگویی وضع موجود کردستان از دیدگاه مرتدین سکولاریست

به قلم : ابوسلیمان هورامی

هنگامی که سوسیالیست ها می گویند «هدف وسیله را توجیه می کند» و سرمایه داران غربی طرفدار دمکراسی بورژوائی می گویند « جهت رسیدن به سود بیشتر و لذت بیشتر می توان از هر وسیله ای هر چند کثیف هم باشد استفاده کرد» این جملات برای مردمان چند دهه ی گذشته قابل لمس نبود تا این که مرتدین محلی با پشتیبانی کفار جهانی سر بر آورده و اعلام موجودیت کردند و در گفتار و عمل، اندیشه های خود را به نمایش گذاشتند. هنگامی که مرتدین فرصت عملی نمودن اندیشه هایشان یافتند و اندیشه های فاسدشان رنگ حقیقی خود را ظاهر نمود مردم فهمیدند که در پشت این صورتک های قشنگی که بر چهره زده اند چه دیوها و خون آشامان حقه بازی جا خوش کرده اند.

به عنوان مشتی از خروار به چند نمونه از تبلیغات مرتدین اشاره می شود و قضاوت نهایی بر عهده ی خواننده گذاشته می شود:

ارگان چریک های فدائی خلق ایران می گوید: « درکردستان همین قشریون سرکوبگر به زنان و دختران کرد تجاوز کردند. این مرتجعین معتقدند که اسرای جنگی کردستان اسیر حربی هستند و طبق قوانین شرع اسلام، سپاهیان اسلام حق دارند زنان و دختران اسیر را میان خود تقسیم کنند.[۱] در جای دیگر می گوید: به زنان و دختران کرد تجاوز می کنند و آن ها را غنیمت خود در جنگ علیه کفار می دانند.[۲] »

حسن زاده مرتد در مصاحبه با الحیات انگلستان اوضاع کردستان را در سال ۱۹۹۶ میلادی (۱۳۷۵ هـ .ش) این چنین توصیف می کند:

« کردها هم چنان مواجه دشواری هایی هستند که علت آن همانا کرد بودن آن هاست البته کردها نباید به زبان خود آموزش ببینند ، مدیران محلی خود را نمی توانند انتخاب کنند و نمی توانند به عنوان کاندیدا در انتخابات مجلس شورا شرکت کنند هر چند منطقه کردستان آکنده از ثروت های طبیعی است رژیم تصمیم گرفته است اجرای هر گونه طرح اقتصادی با قیمت بیش از هفت میلیون تومان یعنی حدود ۱۷ هزار دلار منع شود. اما اگر هزینه های طرحی از این مبلغ بیشتر باشد، صاحب پروژه نباید کرد باشد، هر سرمایه گذار کردی که بخواهد با هزینه ای بیش از ۷ میلیون تومان پروژه ای را به اجرا در آورد باید آن را در خارج از منطقه کردستان عملی کند، تازه این همه ی حقیقت نیست هر کرد که نسبت به وفاداری اش نسبت به حکومت بدگمانی هایی وجود داشته باشد از خرید زمین، خانه و اتومبیل به نرخ دولتی منع می شود. کشاورز کرد نیز اگر حکومت به وفاداریش مشکوک باشد، از خرید سوخت به قیمت دولتی برای ماشین آلات کشاورزی اش منع می شود… در شهر سنندج مسجد معروف و کهنسالی به نام دارالاحسان وجود دارد. در سال گذشته هیئت امنای این مسجد می خواستند آن را تعمیر کنند و توسعه دهند و برای این منظور حدود ۱۰ میلیون تومان گردآوردند، ولی حکومت آن ها را از این کار باز داشت و روی این مبلغ دست گذاشت».[۳]

کتاب دوشنبه ارگان کمونیست های رادیکال می گوید: « ضد انقلابیون ، خائنین و اغتشاشگران همه دشمنان ساختگی مردم هستند که اصلاً وجود خارجی ندارند ، بلکه در حقیقت همگی خلق کرد هستند که به خاطر ایستادگی برای کسب حقوق حقه ی خود سرکوب می شوند.[۴]

ادامه خواندن روش بازگویی وضع موجود کردستان از دیدگاه مرتدین سکولاریست

جنگ مرتدین سکولاریست کردستان با مردم تازه از بند رسته جنگ جاهلیت متحد جهانی علیه اسلام بود نه جنگ علیه مذهبی خاص

 

جنگ مرتدین سکولاریست کردستان با مردم تازه از بند رسته جنگ جاهلیت متحد جهانی علیه اسلام بود نه جنگ علیه مذهبی خاص

کاتب : ابوسلیمان هورامی

کیخسروی از وفاداران مردم سالاری محلی ئ از انشعابیون حزب دمکرات کردستان ایران می گوید: به تعمدی بودن اقدامات رهبری حزب [دمکرات] در مخالفت با حکومت جدید ایران و برپا نمودن جنگ و هم سویی با رژیم بعثی عراق بیشتر مطمئن می شوم. آیا منافع و مصالح عمومی مردم کردستان فدای اهداف و منافع رژیم بعثی عراق نشد؟ آیا اگر در یک منطقه ی مهم سنی نشین [          ] از همان روزهای پیروزی انقلاب اسلامی علم مخالفت، آن هم مخالفتی چنین بی حاصل و بد فرجام با بی قراری جمهوری اسلامی برافراشته نمی شد، امکان تدوین قانون اساسی به شیوه ای که اهل سنت [                      ] را در مواردی مانند نامزد شدن برای ریاست جمهوری محروم نکند بیشتر نمی شد. [۱]

به نظر شما با این استدلال های ضعیف، سست و بی پایه و اساس و عامه فریب از یک طرف و خود را خاص و پشتیبان اهل سنت جلوه دادن در عین به انحراف کشاندن انرژی مردم و خود را به نفهمی زدن از دیگر سو چه چیزی می تواند باشد.

ما همگی می دانیم که عقیده و دین سوسیال دمکراسی با قانون و مرامنامه ی مدون و جهان بینی خاص خودش نسبت به زن، مرد، فرهنگ، سیاست، جامعه، اقتصاد، آزادی، حقوق و… در برابر دیدگاه و قانون خاص اسلام نسبت به زن، مرد، فرهنگ، آزادی، سیاست و… قرار می گیرد و ایدئولوژی سکولاریستی آن ها اسلام را برنامه ای کهنه، ضعیف، ناکار آمد برای جاهن امروز، واپس گرا و… می نامند آن وقت بر خلاف کفار زمان رسول الله صلی الله علیه و سلم که رو راست و آشکارا علیه اسلام به جنگ می پرداختند. آین ها در این زمان بی غیرت تر و پست تر از کفار آن زمان این چنین موزیانه و منافقانه تنها جهت به خدمت گرفتن نیروها و جوانان مسلمان در راستای اهداف پلیدشان دم از دفاع از مذهب و دین می زنند. بله، باید بفهمیم که چرا منافقین به خاطر این همه آسیبی که برای جامعه دارند خداوند جایگاه شان را در جهنم پایین تر از فرعون، ابولهب، هامان، ابوجهل و نمرود قرار داده و در دنیا هم اگر کفار «نجس» اند منافقین «رجس» اند.

با این اوضاع گل آلودی که مرتدین برای خودشان درست کرده بودند خمینی علناً اعلام کرده بود که کفاری که در کردستان وجود دارند نه شیعه هستند و نه سنی. اما در برابر احمد مفتی زاده که به دلیل خلأ رهبری و عدم وجود علمای صادق و شیر مرد گذشته خود را رهبر جناح مذهبی کردستان بر مردم ناآگاه تحمیل نموده و در برابر این واقعیت اعلام می دارد که حتی در جهان هم یک کافر وجود ندارد چه رسد به کردستان و هر کس با آن ها بجنگد دچار «برادر کشی» شده است اگر بکشد قاتل است و اگر هم در این جنگ کشته شود باز قاتل نفس خود است. حرفی که هیچ سندی در قرآن و سنت و روش سلف صالح برایش یافت نمی شود گفتاری که فقط یاری رسان و جاده صاف کن شیطان و نمایندگانش می باشد و بس. امری که وضع را از آن گل آلودی که بود بدتر و کثیف ترش کرد و بر سرگردانی مردم بیشتر افزود. احمد مفتی زاده پاتریس لومومبای کمونیست را «ملحد سراپا ایمان» قلمداد کرد و مهماتما گاندی هندو را مومن شمرد و فرقی میان ایمان به کفر و ایمان به الله نگذاشت. ادامه خواندن جنگ مرتدین سکولاریست کردستان با مردم تازه از بند رسته جنگ جاهلیت متحد جهانی علیه اسلام بود نه جنگ علیه مذهبی خاص

جنگ  داخلی میان سکولاریستهای  مرتد حزب دموکرات کردستان ایران  و کومله در دهه ۶۰

جنگ داخلی میان سکولاریستهای مرتد حزب دموکرات کردستان ایران و کومله در دهه ۶۰

ارائه دهنده : م. احمدی موکریانی / دانشجوی زیست شناسی

جنگ سکولاریستهای کمومنیست کومه له و سکولاریستهای ناسیونال سوسیالیست حزب دموکرات کردستان ایران (آن را «جنگ داخلی در کردستان» نیز خوانده اند) درگیری نظامی بود که از سال ۱۳۶۳ و با حمله حزب دمکرات به نیروهای کومه له در اورامانات شروع شد و با آتش بس یکجانبه از طرف کومه له در ۱۳۶۷ پایان یافت. در طول همین جنگ بود که حزب دموکرات کردستان ایران متحمل انشعاب شد و جریاناتی چون «کنگره هشتم» و «حزب دمکرات کردستان ایران- رهبری انقلابی» پدید آمدند.
درگیری نظامی همواره بین احزاب سکولاریست فعال در کردستان ایران و بخصوص کومه‌له و حزب دمکرات در جریان بود اما این عنوان معمولاً به جنگ سراسری اطلاق می‌شود که از شهریورماه ۱۳۶۳ پایه ریزی شد. در این تاریخ کمیته مرکزی حزب سکولار یست دمکرات کردستان ایران رسما جنگ سراسری علیه سکولریستهای کمونیست کومه له را اعلام کرد.[۱] سه ماه بعد در ۲۵ آبان ماه ۱۳۶۳ حزب دمکرات به نیروی نظامی کومه‌له در اورامانات حمله کرد و عده‌ای را به قتل رساند. این روز را می‌توان تاریخ رسمی آغاز جنگ دانست.
حزب کمونیست کومه‌له ابتدا تنها سعی بر مجازات عاملان مستقیم حادثهٔ اورامانات را داشت اما سرانجام و پس از مدتی درگیری کومه له در ششم بهمن ۱۳۶۳ به مقر و نیروهای حزب سکولاریست دمکرات، حملهٔ نظامی کرد.
ابن جنگ چند سالی به طول انجامید و طی آن علاوه بر قتل و کشتار هزاران کرد به دست همدیگر ،اتفاقات مهمی افتاد. از جمله انشعاب موقت در حزب دموکرات کردستان ایران و تشکیل جریاناتی چون «حزب دموکرات کردستان ایران-رهبری انقلابی» و «کنگره هشتم». جناح «رهبری انقلابی» به سهم خود جنگ با کومه له را پایان داد.
بر سر ادامه یا عدم ادامه این جنگ بحث‌های زیادی بخصوص در بین رهبری کومه‌له وجود داشت.
کمیته مرکزی وقت حزب سکولاریست و کمونیست کومه‌له با انتشار سندی در آن هنگام جنگ را بر سر «هژمونی در کردستان»، «هژمونی بر جنبش انقلابی خلق کرد» و «رهبری در جنبش کردستان» ارزیابی کرد.[۲] عبدالله مهتدی و جناح او از فرموله کنندگان و اصلی‌ترین مدافعان این سند بودند.
در آن روزها منصور حکمت این تببین را «ناسیونالیستی» خواند و اعلام کرد که این «راست روی سیاسی و چپ روی نظامی» است. منصور حکمت عقیده داشت که جنگ باید فرعی شود و تنها باید حزب دموکرات را کنترل کرد. [۳]
پس از انشعاب در حزب ناسیونال سوسیالیست دموکرات کردستان ایران و اعلام آتش بس از طرف جریان «رهبری انقلابی» در حزب دموکرات، منصور حکمت پیشنهاد آتش بس یک طرفه از جانب کومه له را مطرح کرد. او این پیشنهاد را در جلسات کمیته مرکزی کومه له و پیش از کنگره ششم این سازمان مطرح کرد. این طرح با مخالف بعضی و از جمله عبدالله مهتدی روبرو شد. آن‌ها آتش بس را زود می‌دانستند و خواستار اعلام آتش بس تنها به جناح منشعب از حزب دموکرات یعنی جناح «رهبری انقلابی» بودند.[۴]
پس از بحث‌های بسیار، پیشنهاد منصور حکمت با رای ممتنع عبدالله مهتدی، جواد مشکی و صلاح مازوجی و استقبال از طرف ابراهیم علیزاده (از مهم‌ترین رهبران وقت و دبیر کل کنونی یکی از کومله‌ ها) روبرو شد.
نهایتا در اردیبهشت ۶۷ کومه‌له با اعلام آتش بس یکجانبه به این جنگ خاتمه داد.[۵]
در ۳ اردیبهشت ۱۳۶۷ اطلاعیه‌ای که نوشتهٔ منصور حکمت و مصوب کمیته مرکزی کومه له بود به عنوان «اطلاعیه کمیته مرکزی کومه‌له درباره موقعیت کنونی حزب دمکرات و ختم درگیری جنگ داخلی در کردستان» خطاب به مردم و کارگران کردستان انتشار یافت. [۶]
در این اطلاعیه آمده است:«سیاست ما مبنی بر اعلام یک جانبه آتش‌بس بر مبنای مسئولیت کومه‌له در قبال جنبش انقلابی مردم کردستان و در نظر گرفتن مصالح مبارزه سراسری علیه جمهوری اسلامی اتخاذ گردیده است.»
…………………….

منابع
نشریه ایسکرا، شمارهٔ ویژه* ۸ اسفند ۱۳۸۲، ۲۷ فوریه ۲۰۰۴
• کتاب «بحران خلیج و رویدادهای کردستان عراق»
چاپ دوم: مجموعه یک جلدی، دسامبر ۱۹۹۳
• نشریه «کمونیست» شماره ۴۱، تیرماه ۱۳۶۷
• از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد