بوی گند فساد در صفوف باند مهتدی ایلخانی زاده از زبان خواهر دو کشته شده  (کومه له)

 

 

بوی گند فساد در صفوف باند مهتدی ایلخانی زاده از زبان خواهر دو کشته شده  (کومه له)

 

نسرین سلطانی : نامه ای سرگشاده برای رفیق عبدالله مهتدی – دبیرکل کومه له

رفیق سلام ،

پیش از اینکه شروع به ابرازگلایه کنم بهتر است خود را معرفی کنم . من خود را دوست و حتی عضو کومه له می دانم و هرچند رسماً عضو نیستم ، بدلایلی که بعداً خواهم گفت خود را دوست شما می دانم. من خواهر دو شهید کومه له هستم و مدت ۱۲ سال است که در نروژ  زندگی می کنم.

کاک عبدالله محترم !

آیا از وضع افتضاح تشکیلات کومه له در نروژ خبر داری؟! آیا می دانید کمیته تشکیلات نروژ چطور آبرو ، حیثیت ، سنت و سابقه کومه له را لکه دار می کند ؟ آیا برادران من خون خود را دادند که کمیته کنونی و کمیته های بی آبروی پیشین اینچنین با آبرو و اعتبار کومه له بازی کنند؟!!

ایا می دانید که هجو رفقای عضو و مخالفان اعمال زشت کمیته ، ترور شخصیت ، بهتان و دروغ و تهمت و حذف مخالفان ، محفل گرائی ، و حتی هجو و توهین و بهتان ناموسی رفقا و اعضاء به یک کار عادی و معمولی امسال افراد معلوم الحالی نظیر کریم ، باقی، سعدون ، بهروز و … تبدیل شده است؟

آیا می دانید که ده ها و ختی شاید صدها نفر آرزو دارند که به صفوف کومه له برگردند و از ترس بی آبروئی این کار را نمی کنند ؟!!!

دو دختر ۲۳ ساله و ۱۶ ساله دارم ، آرزو داشتم که وارد سازمان جوانان کومه له شوند. آیا میدنید که سازمان جوانان به جای شناساندن سنت های کومه له، تشویق به تماس جنسی و تجاوز می شوند و از طرف شخص کاک باقی مورد طمع جنسی قرار می گیرند؟

آیا می دانید که پول هنگفتی از متقاضیان تأئیدیه توسط سازمان جوانان اخذ شده و است؟ “عطا محمودی ۷۰۰۰ کرون” و یا زنانی که تنها آمده اند و در کمپ زندگی می کنند ، در مقابل گرفتن تأئیدیه به آنها پیشنهاد سکس و جنسی می شود؟!!

به عنوان نمونه سه ماه یکی از زنانی که از دست شوهرش فرار کرده و به دام کمیته افتاده وادار به تماس جنسی (سکس) می شود و سپس کیس تشکیلات مخفی برایش درست می کنند و بعد از دو سال به او جواب رد می دهند و هم اکنون آواره و دربدر است!!

آیا می دانید که زنان درون تشکیلات کومه له در نروژ به عنوان حیوان در تظاهرات ۸ مارس شناخته می شوند؟!!

این چه تشکیلات و کمیته ای است که امروز در برابر سفارت ایران تظاهرات و راهپیمائی می کند و فردا در داخل سفارت ایران است؟!!

برای آگاهی شما زمانی حزب کمونیست بخاطر همین روابط مشکوک متهم می شد.آیا می دانید برای کمیته اسکاندیناوی “تو بگو جمهوری اسلامی ” نماینده کومه له را زیر مشت و لگد می گیرد؟!! و یا اعضاء را تهدید به اخراج از تشکیلات می کند؟!

آیا آن همه زحمت و تلاش برای تجدید تشکیلات نروژ برای این بود که قاضی به خانه متهم برود و آب و نان بخورد و بخوابد؟!! و سپس جای شاکی و متهم عوض شود و به قول یک ضرب المثل کردی : هم کتک می زنند و هم فریاد می زنند!!!

آیا اینگونه اعمال ما را به یاد ژاندارم های رژیم سابق نمی اندازد که جهت رسیدگی و قضاوت و داوری به شکایت رعیت که از طرف ارباب مورد ضرب و شتم قرار می گرفت، به خانه ارباب می رفتند؟!!

راستی می دانید که تشکیلات کومه له نروژ شبیه قطار کاک سعدون است که به جای سوار کردن مسافر ، کارشان پیاده کردن اعضاء شده است؟ اگر این قطار این چنین حرکت کند ، یک عضو غیر از خودشان باقی نمی ماند …. آنان از حسادت نمی توانند کسانی پر مایه را نظیر رفیق شفیق یا مهندس صوفی را ببینند و تحمل کنند… صحبت از نماینده کومه له کردم ، نقل قول خوشمزه ای از کاک ناصر تعریف می کنم. گفت پیشاهنگ کاروان ، اگر خر باشد ، رو به ده کوره می کند…

کاک عبدالله … کاروان کومه له در اینجا مدتهاست در ده کوره فرو رفه است. کاک عبدالله …. عرق شرم بر پیشنی آدم می نشیند و در حقیقت ، همه این حقایق تف سربالاست که بصورت خودمان برمی گردد. برای همه گفته هایم مدرک قاطع در دست دارم و حتی این حقایق و موضوعات از طرف هیچ آدم منصف و آشنا به قضایا انکار نمی شود.

خواهرت ، نسرین سلطانی      نروژ –  ۳۰  مارس  ۲۰۰۶

 

 

رهبرجبهه اسلامی کردهای سوریه : حزب کارگان اوجالان نماینده تنها ۱۰ درصدازکردهای سوریه است

رهبرجبهه اسلامی کردهای سوریه : حزب کارگان اوجالان نماینده تنها ۱۰ درصدازکردهای سوریه است

ارائه دهنده : ع . محمود نژاد / بانه

سکولاریستهای کمونیست و چپ وابسته به حزب کارگران اوجالان با داشتن رسانه های ماهواره ای متعدد و بهره گیری از غوغاسالاری و بزرگنمائی آمیخته با دروغ و عوامفریبی ، چنان فضایی را به وجود آورده اند  ، که نا آگاهان به وضع موجود کوردها ، چنین می پندارند که این گروه در میان کوردهای مسلمان  از پایگاه مردمی قابل توجهی برخوردارند !

اما واقیعت این است که این حزب در جمعیت چند میلیونی کوردها از پایگاه مردمی ناچیزی برخوردار است و تنها در جاهایی موفق به جذب مرید گشته است که ابتدا از ضعف فرهنگی و اقتصادی برخوردار بوده و ثانیاٌ مجالی برای تجهیز و سازماندهی  جوانان به شیوه ی استالینی برایشان فراهم شده باشد .  به دیگر سخن هرجا که میزان شعور فرهنگی و آگاهیها بالا بوده و جنگی نیز در کار نبوده است حزب کارگران اوجالان و نوچه هایش از جانب ملت مسلمان کوردستان دور انداخته شده اند .

نمونه ی بارز این واقعیت در انتخابات نمایندگان مجلس ترکیه و واقعیت حزب HDP  ،  که آن روی سکه ی عقاید چپ و کمونیستی حزب کارگران اوجالان است ، آشکارا نمایان گردید . از زمانی که صلح در مناطق کورد نشین ترکیه برقرار گردیده و زور اسلحه ی حزب کارگران اوجالان از سر مردم برداشته شده است ف کوردها موفق شده اند چندین حزب مختلف و حتی مخالف با مزدوران حزب کارگران اوجالان به وجود بیاورند و این حزب را مجبور نموده اند تا با مطرح نمودن عقاید چپ و کمونیستی دنبال متحدینی خارج از مناطق کورد نشین بگردد .

حزبHDPبا آنکه رهبریت آن بر عهده ی کوردهای چپ و کمونیست است و از احساسات ملی گرایانه ی کوردها نیز سوء استفاده می کنند ، اما بیشترین آراء را از ترکها و دیگر اقلیتهای چپ و کمونیستی به دست آورد که خارج از مناطق کورد نشین ترکیه سکونت داشتند . اما در رسانه ی وابسته با حزب کارگران اوجالان این واقعیت در کمال بی شرمی پنهان می گردد و به مخاطبین کورد چنین القاء می گردد که این میزان از آراء متعلق به کوردها و مناطق کوردنشین می باشد .

حزب کارگران اوجالان در کوردستان سوریه نیز از همین سبک دروغ پراکنی استفاده می کند . با آنکه هزاران مزدور ارتش آزاد مثل جمال معروف و غیره در عملیات برکان الفرات و … را در خود جایی داده واز  پشتیبانی بی دریغ دول منطقه ای و غربی جهت سرکوب استالینی ملت مسلمان کوردستان و احزاب موجود در آن ، جهت ادامه ی جنگ نیابتی  برخوردار است ؛ با این وجود با برجسته نمودن اقلیتی ناچیز از طرفداران خود به مخاطبین و بینندگان شبکه های ماهواره ای چنین القاء می کنند که تنها نمایندگان ملت مسلمان کورد در سوریه بوده و از پایگاه مردمی وسیعی نیز برخوردار می باشند !!

در برابر این جنگ روانی غوغاسالاران دروغ پرداز حزب کارگران اوجالان ، رهبر جبهه اسلامی کردهای سوریه به صراحت اعلام کرد که : سنجیدن تمام کردهای سوریه که درسراسر جهان پراکنده هستند با سنگ محکPYD  اشتباه بسیاربزرگی است. حزب اتحاد دموکراتیک سوریه (PYD) نماینده تنها ۱۰ درصدازکردهای سوریه است.

سکولاریستهای مرتد در کوردستان اقلیت ناچیز ی هستند که از دهها حزب مختلف و متفرق تشکیل یافته و در طول حیات ننگین خود با زور اسلحه و پشتیبانی نیروهای خارجی بر مردم مسلمان ما تحمیل شده اند .   انتخابات اوایل انقلاب ۵۷ در ایران و پیروزی اسلامگرایان در سنندج و دیگر شهر های کوردستان ایران و جنایات سکولاریستهای چپ و بورژوا  در حق ملت مسلمان کوردستان ایران نمونه ی  تاریخی این واقعیت دامنه دار است .

ثمرات و نتایج سکولاریسم کوردی برای کردستان

ثمرات و نتایج سکولاریسم کوردی  برای کردستان

 ارائه دهنده: جعفر بوکانی

▪️کوردهایی که تا سال ۱۹۰۰ میلادی توانستند امارت‌های کوردی تشکیل دهند ، افرادی همانند بدرخان ، شیخ عبیدالله نهری که در کنار سلطان عبدالحمید و شریف مکه به عنوان کاریزماتیک ‌‌ترین شخصیت‌های جهان اسلام شناخته می‌شدند و میرمحمد رواندوز چگونه با افرادی همانند جلال طالبانی قابل قیاس هستند؟!

▫️در صد سال گذشته جنبش سکولاریسم کوردی که در مقابل دین و فرهنگ مردم به تنهایی ایستاده‌اند ، چه نتایجی برای کردستان درپی داشته است؟. پشت بستن به نیروهای اشغالگر آمریکایی باعث پیروزی مردم ما می‌شود؟! آیا ما باید به غرب دلخوش باشیم؟؟

▪️اگر رهبران سکولاریسم کورد ، دیدی تاریخی و نگاهی استراتژیک داشتند باید می‌دانستند که اطمینان به نیروهای خارجی تنها و تنها برای آنان پشیمانی به بار خواهد آورد!

▫️از عجایب تاریخی که نیاز به بررسی و تحقیق دارد این هست چرا در زمان احزاب سکولار ، نیم میلیون مزدور برای صدام حسین بوجود آمد… اینان کرکوک را فروختند تا تخت قدرت خودشان محفوظ شود!

▪️می‌خواهند ما را نزد مردم افرادی بی‌سواد ، تروریست و… نشان دهند در حالی که طرف مقابل ما اینگونه است… ریششان را تراشیده‌اند و کراوات زده‌اند اما درنده هستند… ادعای دموکراسی دارند اما در حزب خودشان در نهایت استبدادگری هستند. یک کودک بارزانی به عنوان یک امیر و فرمانده متولد می‌شود!

 

چرا ، چگونه وتحت چه شرایطی قاضی محمد مرتد تسلیم نیروهای ارتش سکولارایران شد ؟

چرا ، چگونه  وتحت چه شرایطی  قاضی محمد  مرتد تسلیم نیروهای ارتش سکولارایران  شد ؟

ارائه دهنده : رسول هورامی ( دبیر  تاریخ  )

پس از جنگ جهانی دوم،روس‌ها از حضور ارتش خود در ایران بهره برده و دو هدف را در راستای هم پی گرفتند: تجزیه ی آذربایجان و شمال کردستان در راستای وصیت‌نامه‌ی پتر و الحاق این سرزمین‌ها به سرزمین خویش (هم چون دیگر بخش های جدا شده از ایران در قراردادهای گلستان و ترکمنچای و نیز گرفتن امتیاز نفت شمال و در نتیجه گستراندن بساطی به مانند انگلیس‌ها در جنوب ایران .

روس‏ها خواهان رسیدن به یکی از این دو هدف یا هردوی آن در کنار هم بودند و از حضور ارتش خود در ایران،  برای رسیدن به اهدافشان سخت در تلاش بودند.

از این‌رو، روز ۲۱ آذر۱۳۲۴ میر جعفر پیشه‌وری، به دستور مستقیم روس‌ها، برپایی فرقه‌ی دموکرات آذربایجان و حکومت خودمختار را در آذربایجان اعلام کرد. چندی پس از آن، قاضی محمد نیز به دستور روس‌ها، با اعلام حزب دموکرات کردستان در راستای تجزیه‌ی بخشی از مناطق کردنشین، در مهاباد اعلام جمهوری کرد و برای خودش پرچمی مجزا و آرم ونشانه ای مجزا به سبک جمهوری های شوروی کمونیستی ساخت .

بالاخره قوام با سیاست های سکولاریستی و بده بستانی  خود توانست کاری کند که روسیه ارتش خود را از ایران خارج کند؛ بدین ترتیب پشت حزب‌هایی که از سوی روس‌ها در ایران ساخته بود یعنی دو حزب دموکرات آذربایجان و کردستان، خالی شد.

روز هفدهم آذر، در حالی که زدوخوردهای پراکنده در محور زنجان ـ میانه، ادامه داشت، سران فرقه‌ی دموکرات آذربایجان (پیشه‌وری،شبستری،پادگان، جاوید و غلام یحیی) که هنوز هم نمی‌توانستند حقایق را آن‌گونه که هست دریابند، با لحن ملتمسانه‌ای از رهبران شوروی، درخواست کردند: (۱)

«اگر قوام در جنگ علیه ما، دست به خون‌ریزی بزند، ما می‌توانیم در مناطق مناسبی، عملیات جنگی را آغاز کنیم و با سرنگون کردن حکومت ارتجاعی تهران، به متشکل کردن نیروهای آزادی‌خواه ایران که قادر به برقراری یک حکومت دموکراتیک باشند، بپردازیم. امیدواریم در این کار، مانع ما نشوید. اگر این کار را صلاح  نمی‌دانید، ‌به ما اجازه دهید تا تمام مناسبات خود را با دولت ایران، قطع کنیم و بار دیگر حکومت ملی خود را برپا کنیم. خلق ما، حزب ما و رهبران آن، همه و همه، تنها به جنگ‌افزار، امید بسته‌اند و رهایی خود را در مسلح شدن می‌بینند. موفقیت در این کار، بستگی به یاری شما دارد » .

در اولین ساعت‌های بامداد روز نوزدهم آذرماه ۱۳۲۵، احمد قوام نخست‌وزیر سکولاریست ایران ، فرمان حرکت نیروهای نظامی به سوی آذربایجان را صادر کرد. در همان روز ، ستاد ارتش ضمن اطلاعیه‌ای، اعلام داشت: ادامه خواندن چرا ، چگونه وتحت چه شرایطی قاضی محمد مرتد تسلیم نیروهای ارتش سکولارایران شد ؟

انتخابات سكولارهاي تركيه و عوام فريبي مسيلمه هاي كذاب كردستان

انتخابات سكولارهاي تركيه و عوام فريبي  مسيلمه هاي كذاب كردستان

 کاتب : ابوسلیمان هورامی

چندي پيش در  تركيه ی سکولار انتخاباتي در چهار چوب قانون سكولاريستي حاكم بر آن كشور به وقوع پيوست كه در آن فقط احزاب سكولاريستي مي توانستند شركت كنند كه، به احكام سكولاريستي اعتقاد و پايبندي راسخي داشتند ، و طبيعي است كه در اين انتخابات هيچ حزب يا جماعت غير سكولاري كه از اصول دين اسلام ، مسيحيت يا … تبعيت مي كرد شركت نكرد ، چون دراصل اجازه شركت هم نداشت.

قوانين سكولاريستي حاكم بر تركيه از زمان آتاتورك تا به حال ، بوجود آورنده ي ظلمهاي بيشمار ديني ، طبقاتي وحتي نژادي در داخل خاك تركيه گرديده است كه هر يك به نوبه ی خود نمايانگر عمق جنايات و ددمنشیهای تركهاي فاشيت سكولار بر سر مردم مسلمان اين مركز خلافت مسلمين مي باشد .

در عصر كنوني كه به عصر بيداري اسلامي و خيزش مردم مسلمان شهرت يافته است ، تمام مسلمانان سرزمينهاي مسلمان نشين به كارنامه ی سياه و اعمال پليد سكولاريسم در حال نه گفتن ، وبيرون راندن جنايتكاران سكولاري هستند كه با دادن شعارهاي پوچ و بي محتواي مليت گرايي وسوسياليسم وآزادي و … نزديك به يك قرن است كه خون مسالمين را در شيشه كرده وبا آفرينش زندانها و كشتارگاه هاي مدرن ، جهل و نا آگاهي مردم از حقوق اساسي واسلامي خود را ابزاري جهت تخریب دين، وطن فروشي و ازميان برداشتن عزت ، فرهنگ وتمدن اسلامي مسلمين نموده اند.

اما اينبار مسلمين به نسبيتهاي متفاوت وبا شدت وضعف قابل ملاحظه اي ،در حال تكاپو جهت احقاق حقوق اسلامي وانساني خود ولگد زدن جانانه به پس مانده هاي سكولاريسم بي رحم ديكتاتور صفت هستند . ديكتاتوري سكولاريسم جهاني به رهبري سازمان ملل وعلي الخصوص اتحاديه ی اروپا وآمريكا اين مرحله ی گذار را به خوبي درك كرده و در يافته اند كه مسلمين هم اكنون چه مي خواهند وچه نمي خواهند. آنها فهميده اند كه مسلمين از ديكتاتوري و وحشيگري حكام سكولار فعلي به تنگ آمده  و تاريخ مصرف حكام سكولار سنتي بر سرزمين هاي مسلمان نشين هم پايان يافته است ، ومردم قطعا خواهان حكومت شريعت اسلامي در برابر حكومت ضد شريعتي سكولارها هستند. ادامه خواندن انتخابات سكولارهاي تركيه و عوام فريبي مسيلمه هاي كذاب كردستان

ریشه ها، منابع و آبشخور مشترک احزاب سکولاریست کومله ، پ.ک.ک ، حزب دمکرات کردستان و…

  

ریشه ها، منابع و آبشخور مشترک احزاب سکولاریست  کومله ، پ.ک.ک  ، حزب دمکرات کردستان و…

ارائه دهنده گان : ن. احمدی واحسان هورامی /دانشجوی علوم سیاسی

وجوه اشتراک ما با بلشویکها بیش از وجوه اختلاف ما با آنان است …  من همیشه دستور داده ام که کمونیست های سابق فورأ به عضویت حزب ما پذیرفته شوند.  ( هیتلر: ناسیونال سوسیالیسم ۱۹۴۵-۱۸۸۹)

اگر به خاطر کمونیسم ما باید نود درصد از جمعیت کشور را قربانی کنیم ما از این نوع قربانی دادن صرفنظر نخواهیم کرد. ( ولادیمیر لنین- انترناسیونال سوسیالیسم ۱۹۲۴– ۱۸۷۰ )

البته در اینجا منظور لنین از کمونیسم، تضمین حاکمیت الیگارشی حزب بلشویک بر اجساد مردم روسیه بوده است و سؤال این است که اگر نود درصد جمعیت کشوری قربانی شود کمونیسم برای چه کسی و توسط چه کسی باید ساخته شود؟ حقانیت مطلقی که مارکسیست ها برای خودشان قائل هستند فقط به اینجا محدود نمی شود بلکه اولین قربانی حکومت بلشویکها همان پرلتاریایی بود که حزب بلشویک قیام آنان را بر علیه حکومت بلشویکها در پتروگراد سرکوب و به خون کشید و در حالی که فریاد دفاع از حق تعیین سرنوشت بلشویکها گوش همه را کر کرده بود استالین تمامی مردم کشور چچن را به سیبری تبعید کرد و تمامی اقوام اسیر در شوروی سابق تا زمان سقوط آن امپراطوری در چنگال بلشویکها گرفتار بودند. مارکسیسم و نازیسم ( ناسیونال- سوسیالیسم ) ظاهرأ دو قطب و بلوک متضاد هستند اما با مطالعه دقیقتر آنان به ماهیت یکسان و وجوه بسیار مشترک آنان پی می بریم. حکومت مارکسیستی و حکومت نازیستی در وجوه زیر مشترک هستند:

هر دو آنان دارای یک حکومت متمرکز و مطلق گرا، با اصول ایدئولژیک مطلقأ حق به جانب، تک حزبی، ممنوعیت فعالیت دیگر احزاب و تشکلهای سیاسی، ممنوعیت آزادی بیان و اندیشه و انتشار، ابدی بودن نوع حکومت و نادیده گرفتن حق رأی برای مردم برای انتخاب نوع حکومت مورد پسند خود، دولت به عنوان سازمانده اصلی مدیریت جامعه و مجبور کردن مردم به اطاعت بی چون و چرا از دولت و حزب حاکم، محول کردن قدرت مطلق به پلیس مخفی و ارتش و بر قراری حکومت پلیسی، حاکمیت فرهنگ و تفکر دستگیری، زندانی سازی، انتقام و اعدام که تبلور بارز آن در برقراری اردوگاههای کار اجباری در آلمان نازی و در شوروی سابق، چین، کره شمالی و کامبوج در دوران پلپت بود، تشویق و ترویج کیش شخصیت ها، که این ویژگی باعث تبدیل شدن احزاب مارکسیست و نازیست به ملک خصوصی رهبران آنان می شود چنانکه هیتلر و استالین و کیم ایل سونگ و فیدل کاسترو نمونه های بارز آن هستند. ادامه خواندن ریشه ها، منابع و آبشخور مشترک احزاب سکولاریست کومله ، پ.ک.ک ، حزب دمکرات کردستان و…

وسیله مورد استفاده سکولاریستهای مرتد کردستان در برخورد با مسلمین و جامعه اطراف خود

وسیله مورد استفاده سکولاریستهای مرتد کردستان  در برخورد با مسلمین و جامعه اطراف خود

به قلم : ابوسلیمان  هورامی

این که کفار و مرتدین در برخورد با مسلمین اتحاد ناهمگونی را در عمل تشکیل می دهند واقعیتی است انکار ناپذیر که دین بر آن مهر تایید گذاشته اما این بدان دلیل نیست که همین کفار در میان همدیگر هم در صورت عدم وجود مسلمین دارای همدلی و همسویی در عمل باشند بلکه این گروه های ناهمگون همیشه زمانی که خطری از جانب مسلمین را لمس نکنند به جان هم افتاده و به فرقه های متضاد تقسیم می شوند. چون همدیگر را خوب می شناسند و کوچک ترین اعتمادی در میانشان وجود ندارد به همین دلیل با کوچک ترین تحریکی از همدیگر جدا شده و اتحاد توهمی آنان متلاشی می شود که نمونه ی آن در تاریخ به کرات دیده شده اما نمونه ی بارز آن در صدر اسلام «جنگ احزاب» است.

اما علت این که با وجودی که آن همه کینه نسبت به اسلام دارند باز چرا قلب هایشان آن همه از همدیگر دور است را باید در یک کلمه ی پر معنا یافت که به تمام معنا در آن جای گرفته و شخصیت مشخص می گیرند و آن «نفاق و دو رویی» است. که علامت و مشخصه ی بارز شخصیتی مرتدین در برخورد با وضع موجود می باشد به همین دلیل شما هرگز مرتدی را ندیده و نخواهید دید که شخصیتی ثابت داشته باشد. تنها امر ثابت آن ها دشمنی و کینه نسبت به اسلام و فرقه ی ناجیه و طایفه ی منصوره است.

شما نفاق را در ظاهر پوشش قاضی مرتد به آشکارا می توانید لمس بکنید و در روش برخوردش با کومله ی ژ.کاف ، سیاست اولیه اش در برخورد با مقامات ایرانی در شیر و خورشید، در برخورد با مبلغین مسیحی، در برخورد با باقراف و دیگر جاسوسان روسی و حزب توده ، در برخورد با مردم و در برخورد نهایی با حکومت رضا شاه و… .

اما در انقلاب ۵۷ یکی از اعضای اصلی کادر سیاسی و تشکیلاتی حزب مرتد دمکرات به نام کیخسروی رهبر وقت حزب را این چنین می شناساند: « صداقت با مردم و اعضا یا حداقل کادر رهبری حزب در تدوین سیاست و استراتژی حزب در کردار ، گفتار و پندار. لذا چون این ویژگی ها را در مرحوم دکتر قاسملو نمی دیدم علیرغم سایر خصوصیات شخصیتی و علمی ، حضور ایشان در صحنه سیاسی کردستان و رهبری حزب را به صلاح نمی دانستم».[۱]

به زبان دیگر این مرتد منافق نه در کردارش با مردم و دیگران صداقت داشته نه در حرف زدن با مردم و دیگران و نه حتی در اندیشه ها و تفکرات و پندارهایش نیز صداقت داشته، بلکه در تدوین سیاست ها و استراتژی حزب شیطانی خود کاملاً در مسیر نفاق و دو رویی و خیانت حرکت می کرده است.

سر لشکر ناصر فربد رئیس ستاد ارتش ایران می گوید: ادامه خواندن وسیله مورد استفاده سکولاریستهای مرتد کردستان در برخورد با مسلمین و جامعه اطراف خود

مختصری از تاریخچه ی سکولاریستهای مرتد حزب دمکرات کوردستان از زبان خودشان و…

مختصری از تاریخچه ی سکولاریستهای مرتد حزب دمکرات کوردستان از زبان خودشان  و…

به قلم: ابوسلیمان هورامی

« حزب دموکرات کردستان با حدود ۳۵ سال سابقه قدیمی ترین سازمان سیاسی کردستان است. این حزب پس از شکست حکومت ملی و محلی قاضی محمد در سال ۲۵ به شعبه ایالتی حزب توده ایران بدل می شود که فقط تحت پوشش نام دموکرات عمل می کرد. در سال ۳۷ و ۳۸ رهبران آن دستگیر و به عنوان کمیته ی ایالتی حزب توده ایران شناخته شدند. تا سال های ۴۰ همه ی عناصر ملی و مبارز کرد در این حزب فعالیت می کردند و به جز آن هیچ جریان سیاسی دیگری در کردستان وجود نداشت. اما از نیمه ی دوم دهه ی ۴۰ نیروهای رادیکال تر با اعتقاد به امر ملی طبقاتی از میان همان جریان قدیمی شکل می گیرد. طی سال های ۴۷-۴۴ یک جریان رادیکال ملی که بر سر شیوه ی عمل و مبارزه در داخل ایران با رهبری حزب اختلاف داشت با نام «کمیته ی انقلابی حزب دموکرات» آغاز به کار کرد که در سطح جنبش با نام جنبش مسلحانه ۴۷-۴۶ شناخته شده است. در این جریان وجود عناصر مارکیست نظیر شریف زاده را در کنار ملیون رادیکال آشتی ناپذیر مانند برادران معینی، ملا آواره صدیق انجیری و… می بینیم.

بعد از شکست این جنبش، رهبری کنونی حزب دمکرات با تکیه بر این شکست، سیاست بی عملی خود را هر چه بیشتر تحت عنوان برخورد منطقی توجیه نمود و هم چنان در خارج از کشور در محفل هایی جدا از پروسه مبارزه خلق در کردستان باقی ماند.

همین رهبری در نخستین سال های دهه ۵۰ بر سر انتظار حزب توده که خواهان تبعیت آن از مرکزیت حزب توده بود، عملاً از حزب توده جدا شده در سال های اخیر با احیای فعالیت حزب در کردستان با نفوذی که در کردستان داشت به صورت جریانی مستقل از حزب توده با شعار خود مختاری به فعالیت پرداخت و در تمام این مدت محور تشکل آن مبارزه در راه کسب خود مختاری و علت وجودی آن اهمیت ستم ملی در کردستان بوده است.از این نظر هیچ گاه در حزب دموکرات کردستان معیار طبقاتی مطرح نبوده است».[۲]

همین جریان مارکیستی ماهیت جریان حزب سوسیال دموکرات کردستان را چنین معرفی می کند: ادامه خواندن مختصری از تاریخچه ی سکولاریستهای مرتد حزب دمکرات کوردستان از زبان خودشان و…

غربال شدن و روشن شدن صف مسلمین و مرتدین سکولاریست کوردستان

غربال شدن و روشن شدن صف مسلمین و مرتدین سکولاریست کوردستان

ابوسلیمان هورامی

در این چند دهه ی گذشته بیشتر از هشتاد درصد آوارگی ها و گرفتاری ها و کشته شده های جنبش مرتدین از میان بچه مسلمانان فریب خورده بوده اما چون آن ها را در مسئله کفر و ایمان و ولاء و براء جاهل شان کرده بودند، نیمچه قدرت و اقتداری که به وجود می آمد در اختیار مرتدین و غیر مسلمانان بوده است و این بچه مسلمانان فریب خورده ی بی پناه در واقع کشاورزان زحمتکشی بودند که ثمره ی کارشان را دیگران می چیدند و چیزی غیر از تهیدستی، ندامت و پشیمانی برایشان نمی ماند. اینان از هم نژادان و هم زبانان خود کسانی را بر خود سوار می کردند که در کمال بی رحمی و بی شرمی از مال و ثروت و جان و ناموس آنان نیز نمی گذشته اند.

پینه ی دستان من، بالش اعیان شد

قدرت بازوی من راحت هر جان شد

رنج فراوان من راحتی جان توست

قدرت بازوی من زور فراوان توست

با همه احوال، تو ای گرگ هار

آنچه که دادی بمن جور فراوان توست[۱]

با گذر از اندیشه های گل آلود مفتی زاده و نتایج اسف بار آن در منطقه در مسئله ی کفر و ایمان و ولاء و براء و عدم تمایز میان مسلمین و غیر مسلمین، کافر و مرتد و سردرگمی جامعه و کشته شدن صدها بچه مسلمان غافل اغلب نماز خوان در صف کمونیست ها و یا دمکرات های مرتد و… هم اکنون همگام با پیشرفت بیداری اسلامی در روش مبارزه و تصفیه، روز به روز اوضاع دینی و موضع گیری سکولارهای مرتد و متحدین سکولار منتصب به صهیو- صلیبی یشان عملاً عیان تر شده و موضع نیروهایی که در این صف بندی و دگرگونی شریک هستند روشن تر می شود، به صورتی که هم چون روزگاران صدر اسلام تشخیص دوست و دشمن برای ما ساده و آسان تر شده است. ادامه خواندن غربال شدن و روشن شدن صف مسلمین و مرتدین سکولاریست کوردستان

« فاحشه هاي سياسي » و جوجه روشنفكران به اصطلاح آزاديخواه پلاستيکى و مرتد كورد

 « فاحشه هاي سياسي » و جوجه روشنفكران  به اصطلاح آزاديخواه پلاستيکى و مرتد  كورد 

به قلم : احسان هورامی  و کارزان شکاک

صنف روشنفکرنمايان مسلح و غير مسلح سكولارو به اصطلاح هنرمند و اهل ادب و سياست كوردستاني سه چهار دهه اخير،  پديده جالبى است که مطالعه روحيات و خلقيات و مشغله هايش براى کسى که وقت و حوصله اش را داشته باشد خالى از لطف نيست. نزد اينها خود بزرگ بينى و خود محور پندارى که شايد يک عارضه حرفه اى اين صنف در همه جاست، به يک آفت ژنتيکى تمام عيار بدل شده است. کمتر کسى چون صنف روشنفکرنمايان سكولارو به اصطلاح هنرمند و اديب دوره اخير در ارزيابى اندازه و ارج و قرب و جايگاه اجتماعى خويش اينچنين به بيراهه رفته است. پسقراولان جامعه و جامانده هاى تاريخ معاصر، مدام خود را ناجيان و راهنمايان آن انگاشته اند. بيمايگى و لکنت انديشه با هنر و ادبيات عوضى گرفته شده. کمتر قشرى اينچنين واپسگرا و دست و پا چلفتى چنين رسالتى براى ارشاد و هدايت براى خود قائل بوده است. کمتر جماعتى اينچنين فراموش شده و در حاشيه رها شده، چنين خود را مرکز عالم پنداشته اند. کمتر فرقه اى اينچنين اسير افكار پوچ سكولاريستي گذشته، چنين سهمى از آينده ي مسلمين شريعت گرا را حق خود دانسته است.

اين صنف، اين فرقه، يک پديده ي سكولاريستي و ارتدادي ، واگير ،كفر زده، تمدن ستيز، گذشته ي خيالي  پرست، بي بند وبار ، ضد قانون شريعت و حيز مسلک و فاحشه مآب است. سنتى است که فقط به اعتبار اختناق سكولاريستي  و سوسياليستي  و بسته بودن چشم و دست و دهان مردم و اهانت به  شعور در كوردستان تا امروز دوام آورده است. ميگويم فرقه و صنف، چون اگرچه قطعا همه را نبايد به يک چوب راند و لابد ميتوان معدودى از شاعران و نويسندگان را خارج اين دايره بشمار آورد، اما افق و نگرش چندش آور اين فرقه ي ارتدادي و سكولاريستي  است که با بهره گيري از رسانه هاي مختلف ماهواره اي و انجمنهاي مختلف فرهنگي به باصطلاح محيط ادبى كوردستان حاکم است.

توهینهای اخیر  چته هاي مرتد سكولاريست به قرآن و رسول الله صلی الله علیه وسلم  به بهانه ی بچه گانه ی حمله ی سکولاریستهای کافر و مرتد ترکیه (عضو ناتو) به مزدوران حزب کارگران اوجالان در عفرین طی معامله ی آمریکا با ناتو و روسیه ،  يکبار ديگر ما را به سياحت اين دنياى کج و کوله ي ديكتاتوري سكولاريستي  و خودفريبى و عقب ماندگى  مرتدين سكولاريست مي برد.

دعواى زرگري سكولاريستهاي مرتد  و حكومتهاي حاكم بر كوردها  بر سر تقسيم قدرت و سهيم شدن در چپاول كردن كوردها به شکلى نمونه وار جوهر کشمکش کل اين قشر را نيز با ارتجاع سياسى در كشورهاي حاكم بر كوردها را در خود فشرده کرده و معنى مي کند. دعوا، آنطور که خودشان مي گويند ، سر  سهيم شدن در چپاول كوردها ستمديده و مظلوم است و سكولاريستها در اين چپاول و سركوب كوردها همچون لاشخورها خواهان سهمي هستند . اينها به صراحت اعلام مي كنند كه اگر سهم ما را ندهيد راه را براي اسلامگراهاي شريعت گرا باز مي كنيم و اگر آنها جاي ما را بگيرند تمام دنيا نمي تواند آنها را با چيزي كه ما به آن قانع هستيم راضي نموده و يا از بين ببرند .  ادامه خواندن « فاحشه هاي سياسي » و جوجه روشنفكران به اصطلاح آزاديخواه پلاستيکى و مرتد كورد