وسیله مورد استفاده سکولاریستهای مرتد کردستان در برخورد با مسلمین و جامعه اطراف خود

وسیله مورد استفاده سکولاریستهای مرتد کردستان  در برخورد با مسلمین و جامعه اطراف خود

به قلم : ابوسلیمان  هورامی

این که کفار و مرتدین در برخورد با مسلمین اتحاد ناهمگونی را در عمل تشکیل می دهند واقعیتی است انکار ناپذیر که دین بر آن مهر تایید گذاشته اما این بدان دلیل نیست که همین کفار در میان همدیگر هم در صورت عدم وجود مسلمین دارای همدلی و همسویی در عمل باشند بلکه این گروه های ناهمگون همیشه زمانی که خطری از جانب مسلمین را لمس نکنند به جان هم افتاده و به فرقه های متضاد تقسیم می شوند. چون همدیگر را خوب می شناسند و کوچک ترین اعتمادی در میانشان وجود ندارد به همین دلیل با کوچک ترین تحریکی از همدیگر جدا شده و اتحاد توهمی آنان متلاشی می شود که نمونه ی آن در تاریخ به کرات دیده شده اما نمونه ی بارز آن در صدر اسلام «جنگ احزاب» است.

اما علت این که با وجودی که آن همه کینه نسبت به اسلام دارند باز چرا قلب هایشان آن همه از همدیگر دور است را باید در یک کلمه ی پر معنا یافت که به تمام معنا در آن جای گرفته و شخصیت مشخص می گیرند و آن «نفاق و دو رویی» است. که علامت و مشخصه ی بارز شخصیتی مرتدین در برخورد با وضع موجود می باشد به همین دلیل شما هرگز مرتدی را ندیده و نخواهید دید که شخصیتی ثابت داشته باشد. تنها امر ثابت آن ها دشمنی و کینه نسبت به اسلام و فرقه ی ناجیه و طایفه ی منصوره است.

شما نفاق را در ظاهر پوشش قاضی مرتد به آشکارا می توانید لمس بکنید و در روش برخوردش با کومله ی ژ.کاف ، سیاست اولیه اش در برخورد با مقامات ایرانی در شیر و خورشید، در برخورد با مبلغین مسیحی، در برخورد با باقراف و دیگر جاسوسان روسی و حزب توده ، در برخورد با مردم و در برخورد نهایی با حکومت رضا شاه و… .

اما در انقلاب ۵۷ یکی از اعضای اصلی کادر سیاسی و تشکیلاتی حزب مرتد دمکرات به نام کیخسروی رهبر وقت حزب را این چنین می شناساند: « صداقت با مردم و اعضا یا حداقل کادر رهبری حزب در تدوین سیاست و استراتژی حزب در کردار ، گفتار و پندار. لذا چون این ویژگی ها را در مرحوم دکتر قاسملو نمی دیدم علیرغم سایر خصوصیات شخصیتی و علمی ، حضور ایشان در صحنه سیاسی کردستان و رهبری حزب را به صلاح نمی دانستم».[۱]

به زبان دیگر این مرتد منافق نه در کردارش با مردم و دیگران صداقت داشته نه در حرف زدن با مردم و دیگران و نه حتی در اندیشه ها و تفکرات و پندارهایش نیز صداقت داشته، بلکه در تدوین سیاست ها و استراتژی حزب شیطانی خود کاملاً در مسیر نفاق و دو رویی و خیانت حرکت می کرده است.

سر لشکر ناصر فربد رئیس ستاد ارتش ایران می گوید: ادامه خواندن وسیله مورد استفاده سکولاریستهای مرتد کردستان در برخورد با مسلمین و جامعه اطراف خود

مختصری از تاریخچه ی سکولاریستهای مرتد حزب دمکرات کوردستان از زبان خودشان و…

مختصری از تاریخچه ی سکولاریستهای مرتد حزب دمکرات کوردستان از زبان خودشان  و…

به قلم: ابوسلیمان هورامی

« حزب دموکرات کردستان با حدود ۳۵ سال سابقه قدیمی ترین سازمان سیاسی کردستان است. این حزب پس از شکست حکومت ملی و محلی قاضی محمد در سال ۲۵ به شعبه ایالتی حزب توده ایران بدل می شود که فقط تحت پوشش نام دموکرات عمل می کرد. در سال ۳۷ و ۳۸ رهبران آن دستگیر و به عنوان کمیته ی ایالتی حزب توده ایران شناخته شدند. تا سال های ۴۰ همه ی عناصر ملی و مبارز کرد در این حزب فعالیت می کردند و به جز آن هیچ جریان سیاسی دیگری در کردستان وجود نداشت. اما از نیمه ی دوم دهه ی ۴۰ نیروهای رادیکال تر با اعتقاد به امر ملی طبقاتی از میان همان جریان قدیمی شکل می گیرد. طی سال های ۴۷-۴۴ یک جریان رادیکال ملی که بر سر شیوه ی عمل و مبارزه در داخل ایران با رهبری حزب اختلاف داشت با نام «کمیته ی انقلابی حزب دموکرات» آغاز به کار کرد که در سطح جنبش با نام جنبش مسلحانه ۴۷-۴۶ شناخته شده است. در این جریان وجود عناصر مارکیست نظیر شریف زاده را در کنار ملیون رادیکال آشتی ناپذیر مانند برادران معینی، ملا آواره صدیق انجیری و… می بینیم.

بعد از شکست این جنبش، رهبری کنونی حزب دمکرات با تکیه بر این شکست، سیاست بی عملی خود را هر چه بیشتر تحت عنوان برخورد منطقی توجیه نمود و هم چنان در خارج از کشور در محفل هایی جدا از پروسه مبارزه خلق در کردستان باقی ماند.

همین رهبری در نخستین سال های دهه ۵۰ بر سر انتظار حزب توده که خواهان تبعیت آن از مرکزیت حزب توده بود، عملاً از حزب توده جدا شده در سال های اخیر با احیای فعالیت حزب در کردستان با نفوذی که در کردستان داشت به صورت جریانی مستقل از حزب توده با شعار خود مختاری به فعالیت پرداخت و در تمام این مدت محور تشکل آن مبارزه در راه کسب خود مختاری و علت وجودی آن اهمیت ستم ملی در کردستان بوده است.از این نظر هیچ گاه در حزب دموکرات کردستان معیار طبقاتی مطرح نبوده است».[۲]

همین جریان مارکیستی ماهیت جریان حزب سوسیال دموکرات کردستان را چنین معرفی می کند: ادامه خواندن مختصری از تاریخچه ی سکولاریستهای مرتد حزب دمکرات کوردستان از زبان خودشان و…

غربال شدن و روشن شدن صف مسلمین و مرتدین سکولاریست کوردستان

غربال شدن و روشن شدن صف مسلمین و مرتدین سکولاریست کوردستان

ابوسلیمان هورامی

در این چند دهه ی گذشته بیشتر از هشتاد درصد آوارگی ها و گرفتاری ها و کشته شده های جنبش مرتدین از میان بچه مسلمانان فریب خورده بوده اما چون آن ها را در مسئله کفر و ایمان و ولاء و براء جاهل شان کرده بودند، نیمچه قدرت و اقتداری که به وجود می آمد در اختیار مرتدین و غیر مسلمانان بوده است و این بچه مسلمانان فریب خورده ی بی پناه در واقع کشاورزان زحمتکشی بودند که ثمره ی کارشان را دیگران می چیدند و چیزی غیر از تهیدستی، ندامت و پشیمانی برایشان نمی ماند. اینان از هم نژادان و هم زبانان خود کسانی را بر خود سوار می کردند که در کمال بی رحمی و بی شرمی از مال و ثروت و جان و ناموس آنان نیز نمی گذشته اند.

پینه ی دستان من، بالش اعیان شد

قدرت بازوی من راحت هر جان شد

رنج فراوان من راحتی جان توست

قدرت بازوی من زور فراوان توست

با همه احوال، تو ای گرگ هار

آنچه که دادی بمن جور فراوان توست[۱]

با گذر از اندیشه های گل آلود مفتی زاده و نتایج اسف بار آن در منطقه در مسئله ی کفر و ایمان و ولاء و براء و عدم تمایز میان مسلمین و غیر مسلمین، کافر و مرتد و سردرگمی جامعه و کشته شدن صدها بچه مسلمان غافل اغلب نماز خوان در صف کمونیست ها و یا دمکرات های مرتد و… هم اکنون همگام با پیشرفت بیداری اسلامی در روش مبارزه و تصفیه، روز به روز اوضاع دینی و موضع گیری سکولارهای مرتد و متحدین سکولار منتصب به صهیو- صلیبی یشان عملاً عیان تر شده و موضع نیروهایی که در این صف بندی و دگرگونی شریک هستند روشن تر می شود، به صورتی که هم چون روزگاران صدر اسلام تشخیص دوست و دشمن برای ما ساده و آسان تر شده است. ادامه خواندن غربال شدن و روشن شدن صف مسلمین و مرتدین سکولاریست کوردستان

« فاحشه هاي سياسي » و جوجه روشنفكران به اصطلاح آزاديخواه پلاستيکى و مرتد كورد

 « فاحشه هاي سياسي » و جوجه روشنفكران  به اصطلاح آزاديخواه پلاستيکى و مرتد  كورد 

به قلم : احسان هورامی  و کارزان شکاک

صنف روشنفکرنمايان مسلح و غير مسلح سكولارو به اصطلاح هنرمند و اهل ادب و سياست كوردستاني سه چهار دهه اخير،  پديده جالبى است که مطالعه روحيات و خلقيات و مشغله هايش براى کسى که وقت و حوصله اش را داشته باشد خالى از لطف نيست. نزد اينها خود بزرگ بينى و خود محور پندارى که شايد يک عارضه حرفه اى اين صنف در همه جاست، به يک آفت ژنتيکى تمام عيار بدل شده است. کمتر کسى چون صنف روشنفکرنمايان سكولارو به اصطلاح هنرمند و اديب دوره اخير در ارزيابى اندازه و ارج و قرب و جايگاه اجتماعى خويش اينچنين به بيراهه رفته است. پسقراولان جامعه و جامانده هاى تاريخ معاصر، مدام خود را ناجيان و راهنمايان آن انگاشته اند. بيمايگى و لکنت انديشه با هنر و ادبيات عوضى گرفته شده. کمتر قشرى اينچنين واپسگرا و دست و پا چلفتى چنين رسالتى براى ارشاد و هدايت براى خود قائل بوده است. کمتر جماعتى اينچنين فراموش شده و در حاشيه رها شده، چنين خود را مرکز عالم پنداشته اند. کمتر فرقه اى اينچنين اسير افكار پوچ سكولاريستي گذشته، چنين سهمى از آينده ي مسلمين شريعت گرا را حق خود دانسته است.

اين صنف، اين فرقه، يک پديده ي سكولاريستي و ارتدادي ، واگير ،كفر زده، تمدن ستيز، گذشته ي خيالي  پرست، بي بند وبار ، ضد قانون شريعت و حيز مسلک و فاحشه مآب است. سنتى است که فقط به اعتبار اختناق سكولاريستي  و سوسياليستي  و بسته بودن چشم و دست و دهان مردم و اهانت به  شعور در كوردستان تا امروز دوام آورده است. ميگويم فرقه و صنف، چون اگرچه قطعا همه را نبايد به يک چوب راند و لابد ميتوان معدودى از شاعران و نويسندگان را خارج اين دايره بشمار آورد، اما افق و نگرش چندش آور اين فرقه ي ارتدادي و سكولاريستي  است که با بهره گيري از رسانه هاي مختلف ماهواره اي و انجمنهاي مختلف فرهنگي به باصطلاح محيط ادبى كوردستان حاکم است.

توهینهای اخیر  چته هاي مرتد سكولاريست به قرآن و رسول الله صلی الله علیه وسلم  به بهانه ی بچه گانه ی حمله ی سکولاریستهای کافر و مرتد ترکیه (عضو ناتو) به مزدوران حزب کارگران اوجالان در عفرین طی معامله ی آمریکا با ناتو و روسیه ،  يکبار ديگر ما را به سياحت اين دنياى کج و کوله ي ديكتاتوري سكولاريستي  و خودفريبى و عقب ماندگى  مرتدين سكولاريست مي برد.

دعواى زرگري سكولاريستهاي مرتد  و حكومتهاي حاكم بر كوردها  بر سر تقسيم قدرت و سهيم شدن در چپاول كردن كوردها به شکلى نمونه وار جوهر کشمکش کل اين قشر را نيز با ارتجاع سياسى در كشورهاي حاكم بر كوردها را در خود فشرده کرده و معنى مي کند. دعوا، آنطور که خودشان مي گويند ، سر  سهيم شدن در چپاول كوردها ستمديده و مظلوم است و سكولاريستها در اين چپاول و سركوب كوردها همچون لاشخورها خواهان سهمي هستند . اينها به صراحت اعلام مي كنند كه اگر سهم ما را ندهيد راه را براي اسلامگراهاي شريعت گرا باز مي كنيم و اگر آنها جاي ما را بگيرند تمام دنيا نمي تواند آنها را با چيزي كه ما به آن قانع هستيم راضي نموده و يا از بين ببرند .  ادامه خواندن « فاحشه هاي سياسي » و جوجه روشنفكران به اصطلاح آزاديخواه پلاستيکى و مرتد كورد

مزدوران سکولار و مرتد حزب دمکرات کوردستان ایران و تکرار سناریوی کورد فروشی و حراج کردن خون کوردها و موضع کوردهای مسلمان

مزدوران سکولار و مرتد حزب دمکرات کوردستان ایران و تکرار سناریوی کورد فروشی و حراج کردن خون کوردها و موضع کوردهای مسلمان

نوسینده: کوردو موکریانی

به دنبال انهدام جمهوری نمایشی مهاباد توسط استالین – رضاخان و فروش آن در برابر چاههای نفت به حکومت سکولار پهلوی سطح رشد و تنزل کوردهای سکولار م زدور ایران به سطح اختلاف میان روابط ایران و ترکیه و عراق بستگی پیدا کرده است . در زمان قاسملو روابط بین حزب دمکرات کردستان با حزب بعث عراق به سطح همکاری رسید.

اما در سال ۲۰۰۶ این حزب به دو قسمت عمده (مصطفی هجری و عبدالله حسن زاده) و چندین شاخه ی متفرق و ریزشی تقسیم شد . البته در کنار اینها حزب کومله هم به چندین حزب جداگانه تقسیم شد . بخشی از این احزب با رقبای هم حزبی سابق خود متحد شدند و هر کدام به یکی از احزاب بارزانی ( دست نشانده ی ناتو از کانال ترکیه) و طالبانی ( دست نشانده ایران) وابسته شدند و به اصطلاح حقوق بگیر آنها شده اند .

جناح حزب دمکرات کردستان ایران (حدکا) با جناح مهتدی در مسیر سیاستهای ناتو از کانال بارزانی نوکر ترکیه قرار گرفتند . یعنی این طیف نوکر کسی شده اند که خودش نوکر ترکیه و ترکیه هم نوکر ناتو به شمار می رود . یعنی نوکرِ نوکرِ نوکرِ ناتو شده اند .

حالا که آمریکا از برجام خارج شده است و فشارهای اقتصادی ومضاعفی قرار است بر ایران تحمیل شود ، تشدید درگیریهای این مزدوران هم به صورت سیستماتیک در اختیار همین سناریو و پروسه قرار گرفته است . این اقدامات انتحاری  مقدمه ی نشست رسمی اپوزیسیون ایران و اپوزیسیون سکولاریستهای کُرد با مقام‌های آمریکایی است .

در این صورت واضح و روشن است که درگیریهای مسلحانه ی سگمرگها در شامگاه هجدهم خرداد ١٣٩٧ در “سیاه‌کوه” در منطقه “اشنویه”  و سروآباد کردستان با حکومت شیعه مذهب ایران و پاسداران سنی مذهب محلی و بومی  نه تنها خدمتی به ملت مسلمان کورد نبوده و نخواهد بود بلکه تکرار خیانتهای آشکار  سگمرگها و قربانی کردن کوردها در مسیر اهداف دشمنان سکولار جهانی و طاغوتهای منطقه ای است که در نهایت کل سودش به جیب اربابان خارجی آنها خواهد رفت .

در این میان اهل سنت باید متوجه باشند که جنگی بین یک مرتد سکولار و خائن به کوردها با یک حکومت شیعه مذهبی رخ داده است که بسیاری از اهل سنت هم با این حکومت شیعه مذهب بر علیه این مرتدین سکولار به صورت مسلحانه متحد شده اند . دشمن شناسی شرعی و درجه بندی شرعی دشمنان به ما یاد می دهد که در جنگ هر فرقه ای از اهل قبله با مرتدین باید از فرقه ی اهل قبله بر علیه مرتدین حمایت و پشتیبانی شود .

حتی اگر جنگی بین نصرانی های کافر اهل کتاب با مرتدین اتفاق بیافتد باید از نصرانی ها حمایت کرد . این یکی از آموزه های آیات اولیه ی سوره ی روم و دستور صریح قانون شریعت الله در دشمن شناسی و درجه بندی شرعی دشمنان است .

 

چرا ، چگونه وتحت چه شرایطی قاضی محمد مرتد تسلیم نیروهای ارتش سکولارایران شد ؟

چرا ، چگونه  وتحت چه شرایطی  قاضی محمد  مرتد تسلیم نیروهای ارتش سکولارایران  شد ؟

 

ارائه دهنده : رسول هورامی ( دبیر  تاریخ  )

پس از جنگ جهانی دوم،روس‌ها از حضور ارتش خود در ایران بهره برده و دو هدف را در راستای هم پی گرفتند: تجزیه ی آذربایجان و شمال کردستان در راستای وصیت‌نامه‌ی پتر و الحاق این سرزمین‌ها به سرزمین خویش (هم چون دیگر بخش های جدا شده از ایران در قراردادهای گلستان و ترکمنچای و نیز گرفتن امتیاز نفت شمال و در نتیجه گستراندن بساطی به مانند انگلیس‌ها در جنوب ایران .

روس‏ها خواهان رسیدن به یکی از این دو هدف یا هردوی آن در کنار هم بودند و از حضور ارتش خود در ایران،  برای رسیدن به اهدافشان سخت در تلاش بودند.

از این‌رو، روز ۲۱ آذر۱۳۲۴ میر جعفر پیشه‌وری، به دستور مستقیم روس‌ها، برپایی فرقه‌ی دموکرات آذربایجان و حکومت خودمختار را در آذربایجان اعلام کرد. چندی پس از آن، قاضی محمد نیز به دستور روس‌ها، با اعلام حزب دموکرات کردستان در راستای تجزیه‌ی بخشی از مناطق کردنشین، در مهاباد اعلام جمهوری کرد و برای خودش پرچمی مجزا و آرم ونشانه ای مجزا به سبک جمهوری های شوروی کمونیستی ساخت .

بالاخره قوام با سیاست های سکولاریستی و بده بستانی  خود توانست کاری کند که روسیه ارتش خود را از ایران خارج کند؛ بدین ترتیب پشت حزب‌هایی که از سوی روس‌ها در ایران ساخته بود یعنی دو حزب دموکرات آذربایجان و کردستان، خالی شد.

روز هفدهم آذر، در حالی که زدوخوردهای پراکنده در محور زنجان ـ میانه، ادامه داشت، سران فرقه‌ی دموکرات آذربایجان (پیشه‌وری،شبستری،پادگان، جاوید و غلام یحیی) که هنوز هم نمی‌توانستند حقایق را آن‌گونه که هست دریابند، با لحن ملتمسانه‌ای از رهبران شوروی، درخواست کردند: (۱)

«اگر قوام در جنگ علیه ما، دست به خون‌ریزی بزند، ما می‌توانیم در مناطق مناسبی، عملیات جنگی را آغاز کنیم و با سرنگون کردن حکومت ارتجاعی تهران، به متشکل کردن نیروهای آزادی‌خواه ایران که قادر به برقراری یک حکومت دموکراتیک باشند، بپردازیم. امیدواریم در این کار، مانع ما نشوید. اگر این کار را صلاح  نمی‌دانید، ‌به ما اجازه دهید تا تمام مناسبات خود را با دولت ایران، قطع کنیم و بار دیگر حکومت ملی خود را برپا کنیم. خلق ما، حزب ما و رهبران آن، همه و همه، تنها به جنگ‌افزار، امید بسته‌اند و رهایی خود را در مسلح شدن می‌بینند. موفقیت در این کار، بستگی به یاری شما دارد » .

در اولین ساعت‌های بامداد روز نوزدهم آذرماه ۱۳۲۵، احمد قوام نخست‌وزیر سکولاریست ایران ، فرمان حرکت نیروهای نظامی به سوی آذربایجان را صادر کرد. در همان روز ، ستاد ارتش ضمن اطلاعیه‌ای، اعلام داشت: ادامه خواندن چرا ، چگونه وتحت چه شرایطی قاضی محمد مرتد تسلیم نیروهای ارتش سکولارایران شد ؟

چرا مردم مسلمان کوردستان سوریه از حزب کارگران اوجالان حمایت نمی کنند و دیگران در کنار این حزب قرار گرفته اند

چرا مردم مسلمان کوردستان سوریه از حزب کارگران اوجالان حمایت نمی کنند و دیگران در کنار این حزب قرار گرفته اند

ارائه دهنده : ابوعبدالله موکریانی مهابادی

ما تصاویر زیادی را دیدیم که کوردهای سوریه  بر علیه رژیم سکولاریست بشار اسد راهپیمایی نموده و توسط نیروهای حزب کارگران اوجالان کشته شده اند . اگر می بینیم که کوردهای سوریه به محض شروع جنگها شهرها را خالی نموده و به ترکیه یا کوردستان عراق  فرار کرده و نیروهای مسلح حزب کارگران اوجالان را رها می کنند معمایی حل نشده نیست . به عنوان مثال ، و به شهادت رسانه های جهانی ، از جمعیت بالای ۵۰۰ هزار نفری کوبانی و اطراف آن ، نزدیک به ۱۶۰ هزار نفر به ترکیه و ۱۵۰۰ نفر به کوردستان عراق و بقیه نیز (یعنی بالای ۳۴۰ هزار نفر ) نیز به سرزمینهای تحت کنترل سایر گروههای مسلح مخالف حزب کارگران اوجالان پناه بردند. قبل از این نیز ۳۲۵ روستای اطراف کوبانی موفق شدند با حمایت نیروهای کورد را از مسلحین ظالم حزب کارگران اوجالان  فراری دهند  .

نمونه ی زنده تر هم به وقایع چند ماه گذشته ی عفرین بر می گردد که چگونه کوردها از نیروهای ترکیه استقبال کردند و تنها خانواده ی مزدوران حزب کارگران اوجالان و عده ای از مردمی که فریب رسانه های دروغ پرداز این حزب  را خورده بودند شهر را ترک کردن . اما این عده ی فریب خورده هم بعد از مدتی دوباره به شهر برگشتند . مزدوران اوجالان   که در شهرهای عرب نشین دیرالزور و الرقه برای آمریکا مزدوری می کنند و کوردها را رها کرده اند ثابت کردند که اینها مزدورند و کوردها را تنها برای مزدوری می خواهند .

دلیل تمام  واکنشهای مردم  به روش برخورد  کثیف همین نیروهای حزب کارگران اوجالان با مردم مسلمان کوردستان سوریه بر می گردد . زمانی که دوله با تصرف زندان کوبانی و اعدام رئیس  اطلاعات کوبانی ، صدها کورد مخالف حزب کارگران اوجالان را آزاد نمود اکثر این زندانیان را کادرها و اعضای احزاب سکولار مخالف حزب کارگران اوجالان تشکیل می دادند  .

برای شما قابل تصور نیست زمانی که بگوییم  برای اولین بار در تاریخ اسلام همین کمونیستهای فاسد و یزیدیهای حزب کارگران اوجالان عید فطر را ممنوع کردند و دانشجوی دختر کورد به نام میدیا حسن محمود در اطراف دمشق و توسط همین مزدوران حزب کارگران اوجالان دستگیر شد اما با پیگیریهای سازمانهای جهانی در زندانهای روسیه پیدا شده واز زندان خاکوف روسیه آزاد شد ! و …. به نظر شما این گونه اعمال برای مسلمین قابل تحمل است ؟ به نظر شما قوانین کمونیستی و سکولاریستی برای مسلمینی که آگاه شده باشند قابل تحمل است که به جای قانون الله گذاشته شوند ؟! هرگز .
کوردها در عامودا بر علیه سربازگیری اجباری نیروهای حزب کارگران اوجالان راهپیمایی کردند . چون طبق قانون وحشیانه ی نیروهای حزب کارگران اوجالان از هر خانواده ای باید یک نفر به صورت اجباری در راه دفاع از افکار کمونیستی اوجالان و اهداف آمریکا  مسلح شود و زورکی به میدانهای جنگ بر جهت حفظ منافع آمریکا بروند . ادامه خواندن چرا مردم مسلمان کوردستان سوریه از حزب کارگران اوجالان حمایت نمی کنند و دیگران در کنار این حزب قرار گرفته اند

زمانی که سکولارهای مردم فروش مسلمان کش کوردستان خود را حامی آزادی و… می دانند

زمانی که سکولارهای مردم فروش مسلمان کش کوردستان خود را حامی آزادی و… می دانند

به قلم : ابوسلیمان هورامی

ما همگی می دانیم و هم اکنون نیز شاهد  شیوه ی اداره ی کشورهای سوسیالیستی و کمونیستی در دنیا هستیم که کمونیست ها خواهان جامعه ای تک حزبی به رهبری حزب کمونیست و ایجاد دیکتاتوری پرولتاریا می باشند.

این واقعیت تئوریک عقاید آنان و واقعیت عینی و عملی این تفکر ویرانگر می باشد اما همگی دیده و می بینیم که قبل از رسیدن به قدرت و در دورانی که به مردم و عقاید مختلف به عنوان طعمه نیازمندند به عنوان یک حربه و تاکتیک در تمام رسانه ها و گفته هایشان دم از برابری و دمکراسی و آزادی های مدنی و اجتماعی می زنند. این مردم فریبی آشکار خصلت طبیعی آن هاست چون این ها معتقدند که هدف وسیله را توجیه می کند. یعنی جهت رسیدن به اهدافشان از هر وسیله ای استفاده می کنند، می خواهد اخلاقی باشد یا غیر اخلاقی، انسانی باشد یا غیر انسانی و … .

این جزیی از موجودیت آن هاست. اگر مکر و فریب، آدم کشی، بی ناموسی، رواج فساد و فحشا، مبارزه با خدا و دین خدا و… را از وی بگیری دیگر نابود می شود. به عنوان مثال خصلت گرگ دریدن و پاره کردن و خونخواری ست حالا اگر این ویژگی ها را از وی بگیری دیگر وی را گرگ نمی نامند بلکه می شود حیوان دیگری شبیه سگ یا روباه یا… .

با این احوال گرگ های آدم نمای سکولار تا به حال طبق سرشت و ویژگی های درون خود عمل کرده و می کنند. اما مسلمانان وحشتناک در غفلت و خود فریبی غوطه ور بوده اند و فجیحانه هم قتل و عام و متفرق گشته اند. این که یک گرگ انسان ها و گوسفندان را می درد مقصر نیست بلکه مقصر انسان ها هستند که وی را نشناخته و وی را گرگ نمی دانند همچون یک سگ اهلی با وی برخورد می کنند و نتیجه را هم دیده ایم. پس مسمانان خود مقصرند.

بله، کومله ی آدم کشان کردستان با استفاده از همین حربه خود را حامی آزادی سیاسی و رهایی و سعادت زحمت کشان کُرد دانسته و مدعی است که نیروهای فریب خورد و اغلب بچه مسلمان مزدورش را در این راه هدر داده است. در تاریخ ۲۶/۱۱/۶۶ کرنای شیطانی آنان می پراند: «دفاع از آزادی های سیاسی و دفاع از دمکراسی به قیمت فداکاری نیروی پیش مرگ کومله و جان باختن شمار زیادی از پیشروترین و دلسوزترین این فرزندان کارگران و زحمت کشان از دیگر عملکردهای کومله بوده …». ادامه خواندن زمانی که سکولارهای مردم فروش مسلمان کش کوردستان خود را حامی آزادی و… می دانند

ساختار روابط قدرتهای سکولاریستی جهانی و منطقه ای با pkk و تشابهات آن با سرانجام کومله و دموکرات کردستان ایران

ساختار روابط قدرتهای سکولاریستی جهانی و منطقه ای با  pkk  و تشابهات آن با سرانجام کومله و دموکرات کردستان ایران

 

به قلم : ابوسلیمان هورامی

 

بررسی روابط تاریخی حزب سكولار سوسياليست کارگران کردستان ppk  و دولت سكولار سوسياليست سوریه مساله ای متاثر از واقعیات منطقه ای و بین المللی كردهاي مسلمان نيست بلكه متاثر از عقايد سكولار سوسياليستي و جناحهاي سكولاريستي بين المللي است. این روابط به طور تقریبی از آغاز تاسیس pkk وجود داشته و حتی در شرایط بحرانی تاکنون ادامه دارد. اما آنچه مهم است پاسخ به این سوال است که روابط حزب  pkk سكولار سوسياليست و حكومت سكولار سوسياليست سوریه متاثر از چه فاکتورهایی است، ایدئولو‍ژیک، استراتژیک ؟ اهداف و نیات هرکدام از این دو چیست؟ و آیا pkk از این روابط استفاده های لازم را برده یا اینکه بازیگری ابزاری برای توازن منطقه ای است؟ پاسخ به این سوالات بدون پرداختن به تاریخچه، اهداف و نیات بازیگران نظام های منطقه ای و بین المللی میسر نخواهد بود.

تاریخچه روابط:

قبل از هر چیز باید گفت مساله ی کرد در سوریه به مانند دیگر کشورهای خاورمیانه متاثر از دلائل عقيدتي و استراتژ‍یک است. عبدالله اوجالان تا سال ۱۹۹۸ که مجبور به ترک سوریه شد، در دمشق اقامت داشت. در این زمان اوجالان نیروهای جوان کرد را در قالب pkk  سازماندهی نمود و با کمک های فراوان دولت سوسياليست سوریه قندیل را به انبار pkk تبدیل نمود. در این زمان حتی کردهایی که تابعیت سوریه را داشتند در صورت پیوستن به pkk از خدمت سربازی معاف می شدند. در این راستا pkk ضربات مرگباری بر ارتش سكولار ترکیه وارد نمود و دشمنی ترک و کرد ( البته تركها و كوردها ي سكولار )  در این سالها بشدت افزایش یافت. اما در ۱۹۹۸ با فشارهای حكومت سكولار ليبرال ترکیه بر حكومت سكولار سوسياليست سوریه در زمان بولنت اجویت سوریه و ترکیه تا حد جنگ پیش رفتند اما اسد در دقیقه ۹۰ معادله را تغییر داد و با چرخشی ۱۸۰ درجه ای عبدالله اوجالان سكولار سوسياليست را از سوریه اخراج کرد. چون حافظ اسد به خوبی می دانست دیگر استفاده تاکتیکی از کردها ثمره ای ندارد. چنین سیاستی منافع سوریه را در دراز مدت تأمین نکرد و باعث شد که ترکیه، سوریه را تهدید به مداخله نماید، سوریه از آن دست کشید. اما چرا سوریه از عبدالله اوجالان حمایت می کرد:

اولین مساله كه اساسي ترين مسئله به شمار مي آيد به عقايد سكولار سوسياليستي آنها بر مي گردد كه قبلا خود را وابسته به جناح شرقي شوروس سوسياليستي و هم اكنون جناح روسيه – چين نموده اند ؛ هم حكومت حافظ و بشار اسد سكولار سوسياليست است و هم اوجالان از عقايد سكولار سوسياليستي پيروي مي كند . اما در برابرشان حكومت سكولار ليبرال تركيه قرار دارد كه عضو ناتو و متحد جناح غربي آمريكا – ناتو مي باشد . بدين سان سياستهاي سوريه و تركيه تابع اربابانشان مي باشد و سياستهاي اوجالان نيز تابع سوريه است كه سوريه نيزخودش نوكر و مجري ساستهاي روسيه – چين مي باشد .  بدينسان اوجالان نوكري است كه در خدمت يك نوكر دیگری ايفاي وظيفه مي نمود . ادامه خواندن ساختار روابط قدرتهای سکولاریستی جهانی و منطقه ای با pkk و تشابهات آن با سرانجام کومله و دموکرات کردستان ایران

درخواست مردم مسلمان کردستان مبنی بر اعدام قاضی محمد مرتد در جلو چشم هایشان تا…

درخواست مردم مسلمان کردستان مبنی بر اعدام قاضی محمد مرتد در جلو چشم هایشان تا…

به قلم : ابوسلیمان هورامی

 

بر اثر پیگیری های صدر قاضی دولت فرمان عفو عمومی محمد رشید بانه و دیگر همکارانش شامل علی جوانمردی و حاج بابا شیخ و… را صادر نمود (حاج بابا شیخ بعدها به نخست وزیری قاضی در جمهوری مهاباد رسید) و تمامی اهالی منطقه اعتراض نمودند که تلگراف مورخ ۲۶/۱۱/۱۳۲۳ مردم خطاب به نخست وزیر ، رئیس مجلس و دکتر مصدق نهایت کینه و تنفر عمومی مردم مسلمان منطقه و برائت و جدایی آنان از جانیانی که «مردمان این سامان را قید اسارت خود در آورده، از قتل، غارت ، تعدیات به ناموس اهالی دریغ ننموده و…» را به صراحت هر چه تمام تر ابراز می دارند.

اما در نهایت امر می بینیم که ورق بر خلاف میل و درخواست مردم به نفع اشرار و دزدان گردنه گیر بر می گردد و پس از تحمل ۱۶ ماه ذلت، ظلم و دیکتاتوری و وحشت همان درخواست قبلی را به دولت مرکزی اعلام می دارند چون در میان خودشان رهبر یا جماعتی نیست که به آن پناهنده شوند به همین دلیل ابتدا می نویسند و با تلگراف اعلام می دارند که با مرتدین قاضی همراه نیستند و سپس دولت را دعوت به سرکوب آنان می نمایند. بعد مرتدین را علیه دولت مرکزی یاری نمی رسانند و تنهایشان می گذارند. و در نهایت خواهان اعدام و انهدام مرتدین می گردند و به غیر از آن هم راضی نمی شوند.

بسیاری از اهالی مهاباد و به خصوص افراد برجسته و صاحب نام شهر و حتی بسیاری از همراهان قدیمی قاضی ها با ارسال تلگراف و نامه های بی شمار خواهان اعدام قاضی های مرتد بودند. شمار زیاد نامه ها و امضا کنندگان و نیز موقعیت اجتماعی و اقتصادی خاص آنان به عنوان افراد صاحب نفوذ اعم از روحانیون ، کاسب ها ، رؤسای عشایر و… انتهای تنفر عمومی و اعلام انزجار تمام طبقات جامعه نسبت به اعمال قاضی مرتد و اطرافیانش ، جنایات و بی ناموسی های آنان ، کمونیسم و پیامدهای اخلاقی و دیکتاتوری آن و… را نشان می دهد. در این نامه ها اصطلاحاتی چون:

« باعث ریختن خون جوانان ما ، ملت را دچار بدبختی نموده ، جباران میهن فروش و خائن …دار و ندار ملت را از دستمان گرفته استدعا می نماییم این… درنده جانی را در پیش چشم ما مظلومان ستمدیده تنبیه مجازات نمایید که جراحات ما ملت مظلوم التیام پذیرد… جوانان ما که خون آن ها به نا حق ریخته… انتظار تسکین است. تعدی به جان و مال و… مردم برای این که این عمل بار دیگر در تاریخ ایران تکرار نشود و استدعا و تقاضای مجازات و اعدام خائنین را خواستار… از آذر ماه ۱۳۲۴ به منتهای زجر و شکنجه گرفتار و روز و شب در دست یک مشت خائنین بی وطن… ریشه فساد به کلی از این سامان قطع شده… » به کرات به کار برده شده و خواهان اعدام قاضی ها به عنوان مسببین تمامی بدبختی هایشان می شوند. البته خانواده قاضی ها هم بیکار ننشسته و به ارسال تلگراف و عریضه برای نخست وزیر یعنی قوام السلطنه تلاشی را برای خنثی کردن سیل درخواست های مخالفین قاضی مبنی بر اعدام آن ها آغاز کردند. هر چند این درخواست ها به جایی نرسید.[۱] ادامه خواندن درخواست مردم مسلمان کردستان مبنی بر اعدام قاضی محمد مرتد در جلو چشم هایشان تا…