بزرگترین نسل کشی عقیدتی و فرهنگی قرن در ترکستان شرقی

بزرگترین نسل کشی عقیدتی و فرهنگی قرن در ترکستان شرقی

به قلم: مسعود سنه ای

با انکه بسیاری از مسلمین به بیماری دین سکولاریسم یا یکی از مذاهب آن چون کمونیسم و لیبرالیسم و غیره آلوده شده اند اما در مناطق ما این آلودگی به صورت اختیاری و اکثرا از سوی مسلمین ضعیف الایمان و دارودسته ی منافقین (سکولار زده ها) صورت می گیرد اما در جاهائی مثل ترکستان شرقی این کار به صورت اجبار بر مومنین راستین تحمیل می شود.

ترکسان شرقی که سرزمینی بزرگتر از ایران کنونی و بزرگترین منبع نفتی است که چینی های سکولار و کمونیست آن را به اشغال خود در آورده اند و قصد دارند با زدودن تمام آثاری که به دین اسلام متعلق است مثل برداشتن مناره های مساجد و جلوگیری کردن از برپایی مراسم ها و اجرای عبادت اسلامی مسلمین را از شریعت الله دور کند اما در چند سال اخیر چین سکولار به این بسنده نکرده و در تصمیم جدید علاوه بر منع مظاهر اسلامی اردوگاه هایی را موسوم به «اردوگاه های بازآموزی» برپا کرده است تا علاوه بر تغییر اعمال مسلمانان افکار آنان را نیز تغییر دهد.

بنا به آمار موسسات حقوق بشر، حکومت کمونیستی چین بیش از یک میلیون نفر از مسلمانان این منطقه را در اردوگاه های بازآموزی حبس کرده است.حزب حاکم چین اسلام را یک بیماری مُسری می داند و با برپا کردن اردوگاه های بازآموزی قصد تغییر افکار و عقاید مسلمانان این کشور را دارد.در این اردوگاه ها مسلمانان را با اصول کمونیستی آموزش می دهند و آنان را اعمالی همچون: خواندن آواز حزب کمونیست، خوردن گوشت خوک و مصرف مشروبات الکلی مجبور می کنند.

آل سعود و امارات و بحرین و چندین کشور مزدور و دست نشانده ی آمریکا از چنین سیاتهائی که توسط حکومت سکولار چنین در برابر مسلمین ترکستان شرقی اعمال می شود حمایت کرده اند.

وصیت نامه ی دور اندیشانه ی عثمان بنیانگذار امپراطوری عثمانی

وصیت نامه ی دور اندیشانه ی عثمان بنیانگذار امپراطوری عثمانی

ارائه دهنده: هیوا موکریانی

عثمان در لحظه مرگ، وصیت‌نامه‌ای نوشت که در آن فرزندش و تمام سلاطین بعد از خود را مورد خطاب قرار داده است. این وصیت بیانگر فکر بلند و دورنگری این قهرمان است و حقا که این وصیت‌نامه چراغ راه سلاطین بعد از او بود بطوری که هرکس با این وصیت‌نامه مخالفت کرده و برخلاف او حکومت‌داری نموده عواقب آن را دیده است. متن وصیت‌نامه به شرح ذیل است :

«ای پسرم! از مشغول شدن به اعمالی که خداوند به آنها دستور نداده جداً خودداری کن و هر وقت در امر حکومت با مشکلی مواجه شدی حتماً با علمای دین مشوره کن.

پسرم! پیروانت را اعزاز و لشکریانت را اکرام کن. لشکر ومال تو را فریب ندهد و هرگز از اهل شریعت فاصله نگیر.

پسرم! خودت می‌دانی که هدف ما رضایت الله تعالی است و بوسیله جهاد، نور دین ما در گوشه گوشه دنیا پخش خواهد شد لذا رضای الهی را نصب‌العین خود قرار بده.

پسرم! ما از کسانی نیستیم که هدف از جنگیدن را حکومت‌داری و سلطه بر مردم می‌پندارند، بلکه ما کسانی هستیم که با اسلام زنده هستیم و با اسلام می‌میریم .

این وصیت نامه ی قهرمان و مجاهدی است که سلفی های آل سعود او و حکومتش را مشرک می دانند و در کنار کفار سکولار انگلیسی بر علیه چنین حکومتی خروج کردند و یکی از اسبابهای ضعف و فروپاشی این قدرت بزرگ اسلامی شدند.

دردناکترین حادثه ی تاریخ اسلام که ثمره ی دنیا دوستی و تفرق مسلمین بود

دردناکترین حادثه ی  تاریخ اسلام  که ثمره ی دنیا دوستی و تفرق مسلمین بود

به قلم : عبدالواحد دهواری

از میان حوادث درناک تاریخ اسلام، هیچ حادثه‌ای وحشتناکتر و غم انگیزتر وگریه‌آورتر از سقوط غرناطه – پایتخت اسلام دراندلس( اسپانیا (نیست.غرناطه، قرنها عروس اندلس بود که با «الحمراء» کاخ مجلل و با عظمت خود بر سرنوشت ملتی عظیم حکومت می‌کرد، و با مراکز علمی و مدارسش، نور علم و فنون را به نقاط مختلف شبه جزیره‌ی اسپانیا و جنوب اروپا می‌پاشید. ولی کار آن به جایی رسید که تنها دولت اسلامی در سراسر اسپانیا قرارگرفت، طوری‌که در سال ۸۹۶ هـ..ق خود را تنها دید و از هرگونه یاور محروم ماند.سپاهیان مسیحی از هرطرف آن را محاصره کرده و کاخ با عظمت «الحمرایش» را زیر نظر داشتند.

گویی تقدیر برآن بود که گور اسپانیای اسلامی و تمدن درخشان و علوم و فنون و تمام مظاهر مجد و عظمت درآن باشد.اسپانیایی که سالیان درازی خاطره‌ی حکام و امیران و سردارانی مانند عبدالرحمن الداخل وملک ناصر وامیرالمسلمین یوسف بن تاشفین ونبردهایی مانند زلاقه ومنصوره و…بود.مدتی بود دولت اسلام در آن، به سرعت رو به انحلال ونابودی نهاده بود. پایگاه ومرزهای باز مانده‌ی آن پیوسته بدست اسپانیای مسیحی سقوط می کرد.تا اینکه دراواخر قرن پانزدهم میلادی چیزی جز مملکت کوچک غرناطه باقی نمانده بود.

در طول سالهای ۸۹۱ تا ۸۹۵ هـ .ق چندین نبرد بین اتحاد مسلح صلیبی به سرکردگی فردیناند و ایزابلا وحکمران غرناطه ابو عبدالله صغیر که در نهایت ضعف وبی یاوری به سرمی‌برد، درگرفت وجنگجویان مسلمان دراثنای این جنگها نهایت رشادت ومردانگی را نشان دادند. طوری‌که باعث وحشت وشگفتی دشمن شده بود، روح سلحشوری درآن لحظات حساس، دروجود جنگجوی بزرگزاده‌ای جلوه‌کرده بود که سرشار از عزم، شجاعت و شهامت بود. این مرد موسی بن ابی الغسان نام داشت که به دشمنی عمیق بامسیحیان شهرت یافته بود.اوسعی داشت روح جنگحویی ودلاوری وتمرین نظامی را درمردم غرناطه بیدارکند.

ادامه خواندن دردناکترین حادثه ی تاریخ اسلام که ثمره ی دنیا دوستی و تفرق مسلمین بود

مختصری از چگونگی شهادت اولین رئیس جمهور مسلمان چچن : جوهر دودایف

مختصری از چگونگی شهادت اولین رئیس جمهور مسلمان چچن : جوهر دودایف 

ارائه دهنده: ابوعبدالرحمن خراسانی

جوهر دودایف رحمه الله اولین رئیس جمهور چچن (۱۹۹۱ تا ۱۹۹۶ )  و ژنرال اسبق نیروی هوایی شوروی بود . در ۱۵ فوریه ۱۹۴۴ در انگاش در چچن بدنیا امد و در سن ۵۲ سالگی در تاریخ ۲۱ اوریل ۱۹۹۶ توسط نیروهای روس بوسیله ۲ عدد موشک هوا بزمین هدایت لیزری  به شهادت رسید . نحسبه کذالک و الله حسیبه . داستان کشته شدن او به این صورت است : ابتدا با ردیابی مکالمات او که بوسیله تلفن ماهواره ای اش انجام می داده است محل دقیق او را به کمک ماهواره ها ( البته گمان می رود سازمان امنیت ملی امریکا یا NSA هم با در اختیار گذاشتن اطلاعات یکی از ماهواره های SIGINT خود به روسها کمک کرده باشد ) مشخص کردند و پس از تطبیق نمونه صدای او با صدای ردیابی شده بوسیله هواپیماهای شناسایی روسی که در منطقه در حال چرخش بوده اند باشلیک ۲ عدد موشک هدایت لیزری او را کشته اند . هواپیماهای مذکور SU-24MR و SU-25 بوده اند .

شمه ای از زندگانی فرمانده ی نستوه اسلام براء بن مالک انصاری رضي الله عنه

شمه ای از زندگانی فرمانده ی نستوه اسلام براء بن مالک انصاری رضي الله عنه

ارائه دهنده : مجاهد ژاورودی ( دانشجوی  علوم اجتماعی مریوان )

براء  مردی لاغر اندام بود، با بدنی ریز و موهایی ژولیده و به هم بافته، و پوستی تیره که چشمان هر بیننده‌ای از تماشای او گریزان بود.

اما با این وصف, علاوه بر افرادی که در میدان نبرد با محاربان، به دست او از پای در آمده بودند، تک و تنها، یکصد نفر از جنگجویان مشرک را به قتل رساند.

براء همان قهرمان شجاع و بی باکی است که  عمر بن الخطاب دربارة او به افراد خود می‌نویسد، او را فرماندة سپاه مسلمانان تعیین نکنید، چون بیم آن می‌رود با تهور و دلیری و بی باکی خود سپاه را به ورطة هلاکت بیندازد.

براء بن مالک انصاری،برادرانس بن مالکب، خدمتگزار صدیق پیامبرصلی الله علیه وسلم  بود. اگر بخواهیم در مورد قهرمانیها و بطولات او به شرح و بسط و تفصیل و تحقیق بپردازیم، سخن به درازا می‌کشد, که در این مختصر مجال آن نیست، لذا تنها به نقل یک داستان از او، اکتفا می‌کنیم که شما را از سایر داستانها مطلع و بی‌نیاز می‌کند.

این داستان در همان ساعتهای اول رحلت  رسول اکرم پیامبرصلی الله علیه وسلم  و پیوستن او به رفیق اعلی شروع می‌شود، که در آن دوران، قبیله‌ها و طایفه‌های عرب، همانطور که گروه گروه به اسلام پیوستند، باز گروه گروه از آن برگشتند و مرتد شدند. تا جایی که جز مکه و مدینه و طائف و جماعتی متفرق و پراکنده، در این جا و آن جا و افرادی که از جانب خدا قلبشان بر ایمان مستقر بود، کسی بر دین اسلام باقی نماند.

ادامه خواندن شمه ای از زندگانی فرمانده ی نستوه اسلام براء بن مالک انصاری رضي الله عنه

روشنگری مختصری از جوامع جاهلی و جاهلیت حاکم بر سرزمینهای مسلمان نشین در آثار سید قطب

روشنگری مختصری از جوامع جاهلی و جاهلیت حاکم بر سرزمینهای مسلمان نشین در آثار سید قطب

به قلم : ابوابراهیم هورامی

یکی از دسیسه های کفار علیه شریعتهای آسمانی این بوده است که به موازات شریعت صحیحی که وجود دارد نمونه ای تقلبی و مسخ شده از همان شریعت را به پیروان نشان دهند که با منافع و خواسته های آنها هماهنگی بیشتری داشته باشد، و این نمونه ی مسخ شده و آلوده پیروان را چنان ضعیف و بیمار گرداند که توان رویاروی با دشمن اصلی را نداشته و تهدیدی برای منافع و حاکمیت آنها نباشند، و مسلمین به نوعی زندگی کنند که به جامعه ی  جاهلیت این کفار شبیه باشند تا به جامعه ی  اسلامی خواسته شده در قانون شریعت الله .

اگر «پولس» یهودی همین جریان موازی را در میان نصرانیت به وجود آورد هم اکنون آمریکا از کانال آل سعود و با اتکاء به سلفیت درباری آن نوعی از اسلام را ارائه داده است که قصد دارد با جایگزین کردن آن به جای اسلام محمدی همان نقش را برایشان بازی کند . البته در میان مذاهب هم همین بازی ها را در آورده اند . قادیانیت به جای مذهب حنفی، اخوان الشیاطین (جریان انحرافی حرکت مبارک اخوان المسلمین) در میان شافعی و حنفی ها، شیعه ی انگلیسی به جای شیعه ی ۱۲ امامی  و….

به همین دلیل است که سید قطب رحمه الله چند دهه قبل از نوعی از اسلام مسخ شده و ناقصی تحت عنوان اسلام آمریکائی صحبت کرده، که این اسلام آمریکائی با گسترش دایره ی بدعت و تعاریف خاص از اصطلاحات شرعی سعی دارد مسلمین را به مسلمین مشغول نموده و مسلمینی را تولید کنند که در امور سیاسی، اقتصادی، و مبارزه با استعمار گران و …. جاهل و غافل مانده و همچون یک ابزار در دست کفار سکولار و اشغالگر خارجی مثل آمریکا و دست نشاندگان محلی آن درآیند .

سيد قطب رحمه الله درباره اسلام آمریکایی  می گوید: ”  اسلامی را که آمریكا و  همپیمانهایش برای شرق می خواهند، آن اسلامی نیست که در مقابل استعمار و طاغوت مقاومت کند، بلکه اسلامی است که فقط در مقابل كمونیسم قیام نماید و با آن دشمنی كند.

آنها نمی خواهند اسلام حکومت کند و حكومت اسلامی را تحمل نمی کنند، زیرا که اگر اسلام حاكم باشد و فرمانروایی كند، ملت ها را به شکلی دیگر – برخلاف میل آمریکا – تربیت می کند ، و آنگاه مردم می دانند که باید صاحب قدرت باشند، استعمارگر را نپذیرفته و بیرونش كنند ، و می فهمند که کمونیسم آفتیست مانند استعمار و هر دو دشمن و تجاوزگرند.

آمریکا و همپیمانهایش برای شرق «اسلامی آمریکایی» می خواهند که فقط به منع  زاد و ولد، حضور زنان در پارلمان، و شکننده های وضو فتوا دهند . و هرگز در مورد اوضاع اجتماعی، اقتصادی و نظام مالی ما بحث نکنند . و در مسائل سیاسی، قومی و آنچه که ما را باهم وصل می کند و عیبها را برطرف می سازد، نه سخن بگویند و نه فتوایی صادر کنند و قانون گذاری، صدور حکم بر مبنای اصول و ثوابت اسلامی و تفوّق طلبی برای اسلام ممنوع است ، و نوشتن، سخن گفتن و صدور فتوا در مورد آن جایز نمی دانند.”

در اینجاست که فرانسیس فوكویاما فیلسوف و نظریەپرداز استراتیژیك آمریكا  در اوائل سال ۲۰۰۲م در مورد پروژه «اسلام آمریکایی» می گوید: ” اسلام در جهان، تنها تمدنی است که با مدرنيسم غربی مشکل دارد ، و آن را نمی پذیرد . جهان اسلام در سال های اخیر شاهد ظهور حرکت های اصولگرایانه ای بوده که سیاست های غربی را نمی پذیرند که هیچ، بلکه اساس مدرنیسم که نظام لائیک و غیر دینی است را رد می کنند. پس باید تحول اساسی از درون اسلام آغاز گردد. مسلمانان باید موضع خود را مشخص کنند که آیا با مدرنیسم و حاکمیت لائیک می خواهند کنار بیایند و با مسالمت زندگی کنند؟ یا خیر؟ ”

این استراتژی اصلی کفار سکولار جهانی و دست نشانده های محلی آنها در برخورد با قانون شریعت الله و شریعت گرایان است که با تحمیل دین و قوانین سکولاریسم به جای قوانین شریعت الله و با آلوده کردن عقاید و باورهای مردم، فرهنگ و جامعه ای شبیه به جوامع خود را بر سرزمینهای مسلمین تحمیل کرده اند، و مسلمین را در اکثر رفتارهای ظاهری شبیه خود کرده اند .

چون هم حاکمیت به واسطه ی حکام دست نشانده مال همین کفار سکولار جهانی است و هم قوانین حاکم بر سرزمینهای مسلمان نشین بر اساس دین سکولاریسم بنا شده است، به همین دلیل اطاعت کردن و فرمان پذیر بودن و پاداش دادن و مجازات کردن هم بر اساس همین قوانین و توسط همین حکومتها صورت می گیرد  و رفتارهای مردم هم تابع همین قوانین و حاکمیتی است که با زور اسلحه یا با تبلیغات ساحران فرهنگی و عقیدتی بر آنها تحمیل می شود .

مجموعه ی این عوامل باعث شده اند که سرزمینهای مسلمان نشین مشمول « “الناس علی دین ملوکهم“؛ مردم به روش و قوانین حاکمان و پادشاهان خویش زندگی می کنند»[۱] گردند . و این منطبق شدن مردم با روشها و قوانین جامعه اکثرا اجباریست و بر مسلمین تحمیل شده ، اما در هر صورت این رفتار و تطبیق چه اختیاری باشد چه اجباری در ظاهر  با آنچه که اسلام فرموده متفاوت است و بیشتر شبیه رفتار و فرهنگ جاهلیتی است که کفار سکولار جهانی بر مسلمین تحمیل کرده اند .

سید قطب در مورد چنین جوامع آلوده ای می گوید :

“ما مردم را تکفیر نکرده ایم و گفته ما را تحریف کرده اند بلکه ما می گوییم: که مردم در نشناختن حقیقت عقیده و مفهوم راستین آن و دوری از سبک زندگی اسلامی، حالتی شبیه به جوامع جاهلی دارند”. [۲]

این همان چیزی است که سید قطب رحمه الله در این زمینه گفته است اما توسط مروجان اسلام آمریکائی و ساحران دین فروش سلفیت درباری آل سعود و مقلدین جاهل آنها چنان تحریف شده به مردم ارائه می گردد که انگار سید قطب رحمه الله همه ی  مسلمین را تکفیر کرده است !!.  سبحانك هذا بهتان عظيم

 

……………………

[۱] سعید بن مسیب رضی الله عنه می فرماید : الناس علي دين ملوكهم إلا من أنكر وكفر بهم.

[۲] سید قطب ، “لماذا أعدموني” «چرا اعدامم کردند»،  ص ۲۲

پیام شیخ اسامه بن لادن رحمه الله درمورد ایجاد تغیرات آب و هوایی جهان و خطرات آن و وظیفه ما

پیام شیخ مجاهد اسامه بن لادن تقبله الله در مورد ایجاد تغییرات آب و هوائی جهان و خطرات آن و وظیفه ی ما

ارائه دهنده : محمود جاف

ستایش وسپاس برای الله است،آن کس که کائنات را برای پرستش خالصانه خود خلق کرد و آنها را به اتباع خیر و اجتناب شر فرمان داد و آنان را از فساد وخرابکاری در خشکی ودریا نهی نمود. اما بعد…

این نامه سرگشاده ای است خطاب به تمامی مردم جهان درباره مسببین(عامدان یا غیر عامدان) ایجاد تغیرات آب و هوایی جهان و خطرات آن و وظیفه ما در این وضعیت.

سخن گفتن از تغییرات آب و هوایی سرگرمی فکری نیست بلکه حقیقتی واقعی می باشد و کوشش برخی صاحبان طمع کار ابرشرکت ها برای مشوش کردن این قضیه،مانع برزو حقیقت نخواهد شد.آثارگرم شدن زمین تمام قارات دنیا را در بر گرفته است، از سویی قحطی و بیایان افزایی روز به روز بیشتر می شود و از سوی دیگر طغیان آب رودخانه ها و سیل آبهای تند و تند بادهای مهیب که قبلا در هر چند دهه بیشتر از یک بار دیده نمی شد اما اکنون درهر چند سال تکرار می شود علاوه بر جزایری که با سکوت و آرامش در آب غرق شده و زیر اقیانوس ها مدفون می شوند و اوضاع طبیعت  با سرعت در همین مسیر پیش می رود.

تحقیقات مراکز مختص به امور مهاجرین از یک میلیارد آواره ای سخن می گویند که در خلال چهار دهه آینده در نتیجه همین تغییرات آب وهوایی،از سرزمین های مادریشان فرار خواهند کرد.

سخن من درباره راه حل های جزئی برای تقلیل زیان های گرم شدن زمین نیست بلکه می خواهم از حل ریشه ای این بحران سخن بگویم.

پیش روی جهان، آمارهای حیرت آوری از اعداد بزرگ قربانیان تغییرات آب و هوایی جهانی وجود دارد ،برخی از آنها از گرسنگی و برخی با غرق شدن مرده اند.در همان سالی که هانسن بزرگترین دانشمند سازمان ناسا،خطر گرم شدن زمین را هشدار داد ، فقط در بنگلادش در اثر طغیان ها صد و چهل هزار نفر کشته و بیست وچهار میلیون نفر آواره شدند و از همان روز قربانیهای تغییرات آب و هوایی جهان ادامه دارد،پس باید مشخص شود که مسببین این واقعه چه کسانی هستند و تعامل با آنها چگونه باید باشد؟

تمام کشورهای صنعتی-بخصوص کشورهای پیشرفته تر-مسؤول بحران افزایش گرمای زمین هستند البته بسیاری ازاین کشورها پیمان کیوتو را امضاء و بر محدودیت گازهای گلخانه ای توافق کردند اما بوش و قبل از او سنا ،این پیمان را برای ارضاء ابر شرکتها نپذیرفتند،پس اینان جنایتکاران حقیقی  عامل تغییرات آب و هوایی جهانی هستند.

و این اولین جنایتشان در حق بشریت نیست ،همین ها  مسبب بحران اقتصادی جهانی فعلی هستند و خود اینان مسؤول مضاربه واحتکار و گرانی هستند و نیز خود اینان مسؤول جهانی شدن وتبعات خطرناک آن می باشند که موجب اضافه شدن ده ها میلیون یه لیست فقراء و بیکاران شده است.

سپس زمانی که جنایتکاران در شر اعمال شان گرفتارمی شوند رؤسای دول به سرعت برای نجات آنها با استفاده از بیت المال اقدام می کنند و به این ترتیب اموال مردم را دوبار به ناحق می گیرند،یک بار با کلاه برداری واحتکار شرکت های بزرگ اقتصادی و بار دیگر با کلاه برداری و سلطه حکومتها.بسیاری از سرمایه داران بزرگ دچار فجور و قسوت قلب و سنگ دلی وبی رحمی هستند برای همین به مصائب بشری که از فعالیتهای افتصادی آنان بوجود می آید، اهمیتی نمی دهند.

با اینان سخن گفتن و برگزاری کنفرانس ها و تظاهرات فایده ای در پی ندارد. هانسن سخن گفت و آمریکاییان را از خطر افزایش گرمای زمین در سال ۱۹۸۸میلادی هشدار داد ولی عکس العملی نشان ندادند ، در مورد کنفرانسها نیز ؛در پایان قرن گذشته کنفرانس کیوتو برگزار شد وبه آن هم عکسالعملی نشان ندادند و تظاهرات نیز؛حتی بزرگترین تظاهرات ها هیچ فایده ای نداشت و طمعکاری و ظلمشان را متوقف نکرد چه برسد به تظاهرات معمولی. ادامه خواندن پیام شیخ اسامه بن لادن رحمه الله درمورد ایجاد تغیرات آب و هوایی جهان و خطرات آن و وظیفه ما

احمد مفتی زاده و الغای جهاد و مبارزات مسلحانه به سبک خودش در برابر سکولاریستهای مرتد کردستان

احمد مفتی زاده و الغای جهاد و مبارزات مسلحانه به سبک خودش در برابر سکولاریستهای مرتد کردستان

به قلم : ابوسلیمان هورامی

زمانی که احمد مفتی زاده به تبعیت از اهل بدعه در گذشته ی مصیبت بار تاریخ مسلمین قرآن را با عقل ناقص خود و تجربیات آلوده اش تفسیر و تأویل کرد تقریباً در اغلب پایه ها و مسائل اساسی دین اسلام شبهه و انحراف به وجود آورد و معجونی را در خور پیروانش داد که به صراحت می توان گفت سرطانی منهدم کننده ی تدریجی درد آوری را بر بدن ضعیف مردم ستمدیده ی کرد و هورامی تزریق نمود.

از میان انحرافات متعدد فکری و عقیدتی احمد مفتی زاده می توان به الغای مسئله ی جهاد و مبارزات مسلحانه پرداخت. البته به صراحت نگفت که مسئله ی جهاد در اسلام تمام شده بلکه مجموعه توهمات، مقدمات حرکتی و مرحله بندی های اختراعی غیر ممکنی را به وجود آورد که عملاً مسئله ی جهاد تعطیل شد و شیطان در «ملاقات های حضوری» وی را به جایی کشاند که می خواست. دقیقاً همان کاری را انجام داد که احمد قادیانی در شبه قاره هند به توطئه انگلیس ها انجام داد.

احمد قادیانی توهمات مخالف قرآن و سنت صحیح خود را به این شکل به خورد پیروانش داد که «وی مهدی موعود و مسیح» می باشد که خداوند وعده اش داده و به طبع دیگر کسی از پیروانش نمی توانست مخالفتی نشان دهد از این طرف هم احمد مفتی زاده با مطرح کردن «رسالت صغری» به پیروانش چنین تلقین کرد که گفته ها و اشعارش را مستقیماً از رسول الله صلی الله علیه و سلم دریافت کرده و آن چه را که دارد از رسول الله صلی الله علیه و سلم در «ملاقات های خصوصی» به وی الهام شده است و در واقع وی نماینده ی رسالت صغرای رسول الله صلی الله علیه و سلم بر روی زمین می باشد.

یعنی هم چنان که در عقیده ی تشیع نمایندگان امام زمان وجود دارد ایشان نیز در تقلیدی ناشیانه خود را نماینده ی رسول الله صلی الله علیه و سلم نامیدند. در نتیجه تأویلات و برداشت های عقلگرایانه ی ناقص خود را جایگزین حدیث نمود و نیاز به حدیث با وجود گفته های ایشان را دیگر بی معنی دانست. چون سخن جدید رسول الله صلی الله علیه و سلم که به ایشان سپرده شده اگر هم مخالف گفته های قدیم رسول الله صلی الله علیه و سلم در ۱۴۰۰ و اندی سال پیش باشد حکم نسخ احادیث گذشته را دارد و بدین شیوه مذهب جدید و دینی تازه آفریده شد. و خداوند جل جلاله برای ملتی که از یاد خدا غافل مانده بودند و مرتدین با سکوت آن ها نماینده یشان گشته بودند بلای دیگری را بر سرشان فرو آورد تا تندی و خشونت بعضی را بر بعضی دیگر بچشاند تا آن زمانی که به دین خود برگردند.

اما چه شد که مسلمانان دیگر در جنوب ایران ، بلوچستان و… از این فساد عقیدتی احمد مفتی زاده بی خبر ماندند؟ که می توان به دو مسئله ی اساسی اشاره کرد یکی این که در اوایل انقلاب فقط عمل و کار سیاسی در برابر حکومت مرکزی مطرح بود و تمام اندیشه ها به طرف حکومت شیعه مذهب مرکز متمرکز بود و مسئله ی دیگر «ملاقات های حضوری» و ظهور دفاتر اشعار احمد مفتی زاده پس از اتمام این دوران کار سیاسی ایشان و در زندان به وجود آمد که تقریباً ارتباط احمد مفتی زاده با ملل یگر تقریباً قطع شده بود و در واقع ۲ مفتی زاده وجود داشت یکی مفتی زاده ی سیاسی قبل از زندان و دیگری مفتی زاده ی صوفی مسلک دین تراش دوران زندان به بعد. ادامه خواندن احمد مفتی زاده و الغای جهاد و مبارزات مسلحانه به سبک خودش در برابر سکولاریستهای مرتد کردستان

چین سوسیالیست و سکولار اشغالگر و جهنم ترکستان

چین سوسیالیست و سکولار اشغالگر و جهنم ترکستان

ارائه دهنده : عبدالرحیم هورامی[دانشجوی عمران ]

درماههای اخیر درمنطقه ترکستان طی مواجهاتی که بین مردم آن منطقه ونیروهای اشغالگر چین درگرفت،بیش از ۱۴۰ مسلمان کشته و بیش از ۸۰۰نفر دیگر زخمی شدند.دولت چین این در گیریها را به تحریکات بیگانه ارتباط داد تا از اعتراف به وجود مشکلات داخلی خود فرار کند.مشکلاتی که از اشغالگری و فشار و ظلم و قلع و قمعی که دولت چین درمنطقه ترکستان انجام می دهدناشی می شود.دولت چین دهه هاست که به دنبال تغییر جغرافیای انسانی در این منطقه ،ونیز دورکردن مسلمانان از دینشان است چرا که دین این مردم عامل اصلی در تحریک آنها در مبارزات و قهرمانیهای تاریخشان بوده،و نیز محرک اصلیشان در اهدافی که به آن چشم دوخته اند چون آزادی وپیشرفت وتمدن، می باشد.

این جنایت چین نشان می دهد که تا چه اندازه جان مسلمین درنظرش بی ارزش است بعد از جنایتهای دیگری که درحق مردم مظلوم این منطقه انجام داده بودند مانند سیاست قطع منابع که نیروهای اشغالگر در دوره گذشته در پیش گرفته بودند وسیاست اسکان چینیان درمناطق مسلمانان ومصادره زمینهای مسلمانان به نفع مهاجرینی که از مانطق مختلف چین به این منطقه سرازیر می شدند و قرار دادن تمام امکانات مادی وتکنولوژی واقتصادی دراختیار تازه واردان در حالیکه ساکنان بومی این سرزمین با وسائل عصر حجر زندگی می کنند ماند انتقال آب بر روی دوش و باربری با خر و امثال این.ودرهمین حال چینیان بر ۹۵% شغلها در مؤسسات موجود در سرزمین ترکستان شرقی سیطره دارند.

چین و روسیا از بزرگترین دشمنان اقلیمی مسلمانان این منطقه محسوب می شوند چرا که این دو دولت ،ترکستان را به اشغال خود درآورده اند،وترکستان اکنون به دو قسمت ترکستان غربی که تحت اشغال روسیه است وترکستان شرقی که تحت اشغال چین است،تقسیم می شود. ترکستان شرقی در وسط آسیا قرار گرفته وروسیه از شمال و قزاقستان و قرقیزستان وتاجیکستان از غرب وباکستان وهند از جنوب وچین از غرب ومغولستان از شما ل شرقی همسایگان آن هستند ومساحتش بالغ بر ۶۴۰هزارمایل مربع یعنی سه برابر مساحت کشورفرانسه می باشد.تعداد ساکنان ترکستان شرقی بالغ بر  ۴۵ ملیون می باشد که ۳۵ ملیون از آنها از ملت ایغور و دو ملیون قزاق وحدود یک ملیون ترکمن و بقیه تاتار وتاجیک هستند.

ترکستان همیشه در طول تاریخ اهمیت تجاری جهانی زیادی داشته است به طوری که راه ابریشم از آن می گذرد واز ناحیه اقتصادی، ترکستان شرقی حاوی ذخایر بزرگ نفتی می باشد که به ۸ملیارد تن می رسد وسالانه ۵میلیون تن در مناطق کرامای،واقبولاغ،و قیزیل طاغ وغیره استخراج می شود.

تمامی خیرات ترکستان به چین منتقل می شود و بومیان آنجا هیچ بهره ای از ثروتههای طبیعی سرزمین شان نمی برند. ترکستان حدود ۶۰۰میلیون تن زغال سنگ تولید می کند که از مساحتی بالغ بر ۹۰۰هزار کیلومترمربع استخراج می شود.در این منطقه ۶معدن موجود است که بهترین انواع اورانیوم از آن استخراج می شود .از زمینهای ترکستان شرقی ۱۱۸نوع ماده معدنی از جمله طلا وکریستال ونمک و آهن استخذاج می شود درکنار بیش از ۵۰هزار کیلومتر مربع زمینهای حاصلخیز که برای کشاورزی قابل استفاده است.

ورود اسلام :
بعضی منابع نشان می دهد که اسلام در زمان خلافت عثمان بن عفان رضی الله عنه به دست صحابی بزرگوار حکم بن عمر غفاری وارد ترکستان شد.البته فتح حقیقی در دوران عبدالملک بن مروان به دست یکی ازقهرمانان تاریخی اسلام یعنی قتیبه بن مسلم باهلی در سالهای ما بین ۸۳و۹۴هجری مطابق با۷۰۲و۷۱۲میلادی انجام گرفت.

دین اسلام در سال ۹۳۴میلادی از طریق حاکم ایگور”ستاتوک بورگرخان”به شکل شبه کاملی در تمامی نقاط ترکستان شرقی انتشار یافت.این شخص قبل از اینکه به تاج وتخت برسد و حاکم ولایت ایگورشود مسلمان شد وبعد از به دست گرفتن حکومت، اسمی اسلامی برای خود انتخاب نمود وخود را “عبدالکریم ستاتورک”نام نهاد . با مسلمان شدن او بیشتر ساکنان ترکمن این مناطق و ساکنان آسیای میانه مسلمان شدند تا ترکستان به مرکزی اصلی ازمراکز اسلام در آسیا تبدیل شود واین تمدن تا هزار سال ادامه یافت.

برخی از بهترین علمای مسلمین در طول تاریخ اسلام از این مناطق برخاسته اند مانند بخاری ،ترمذی وزمخشری ودیگران.ودر هزاره دوم هجری نامهایی از دانشمندان آنها درجهان اسلام درخشید مانند شیخ “وانج دای مو”و “مافوتشو” فقیه مرموق ودیگران.

اشغال ترکستان توسط چین بزرگترین فاجعه ای بود که بر ترکستان وارد شد.چینیان در ۱۱۷۴هجری مطابق با ۱۷۶۰ میلادی ترکستان شرقی را به اشغال درآوردند.و تعداد مسلمینی که در آن زمان کشته شدند به یک میلیون نفر رسید.محمد ارکن درکتابش”رنجهای مسلمین ترکمن درترکستان شرقی”می گوید:کمونیستها خط عربی را که مسلمانان این منطقه هزار سال از آن استفاده کرده بودند،ملغا کردند و ۷۳۰هزار کتاب عربی ازجمله نسخه هایی از قران کریم را نابود کردند و همه این اعمال زیر شعارهایی انجام شد که امروزه نیز عده ای در بلاد مسلمین آنها را رواج می دهند که عبارتند از؛ مبارزه با عقب ماندگی،یا قطع ارتباط با گذشته،یا خشکاندن سرچشمه ها یا ترقی خواهی ،یا پیوستن به کاروان دولتهای متمدن،و دیگرعناوین فریبنده که نه تنها امت را از عقب ماندگی نجات نداد و منجربه هیچ پیشرفت تکنولوزیک یا سیاسی یا فرهنگی یا اقتصادی نشد بلکه موجب ازدیاد تبعیت ووابستگی به غرب و تبدیل جامعه به بازار مصرف تولیدات آنها شد که جوامع ما را بیش از پیش به نابودی کشاند.

چین اشغالگر زمینهای مسلمین را تحت شعار “اصلاح زراعی”مصادره کرده و طی دهه ها، مرحله به مرحله، به مهاجران چینی که مانند مور وملخ آنها را وارد این منطقه می کند، واگذار کرده است.اشغالگران چینی مکتبخانه های وابسته به مساجد را تعطیل و۲۹هزار مسجد را بستند ومسلمانان را مجبور می کنند تا فرزندانشان را به مدرسه هایی که بر الحاد وکافر کردن مسلمین تمرکز دارند وارد کنند.

و اوقاف را که ۲۰درصد لوازم آموزش مسلمین را تأمین می کرد با مصادره آنها از بین بردند و۵۴۰۰۰ امام مسجد را دستگیر کرده وداخل پایگاه های نظامی چین مورد شکنجه واعمال شاقه قرار داده وبه نظافت فاضلاب ها وتربیت خوک واداشتد.
مسلمانان درترکستان شرقی در سال ۱۲۴۱هجری مطابق با ۱۸۲۵میلادی برای دو سال ضد اشغالگران چینی قیام کردند واین در زمانی بود که جهان اسلام غرق در مشکلاتش با اشغالگران غربی بود.مسلمانان قیام های دیگری را نیز ترتیب دادند من جمله انقلاب سال۱۲۷۲هجری مطابق با ۱۸۵۵میلادی به رهبری یعقوب بک که ۲۰ سال به طول کشید ومنجر به استقلال ترکستان در ۱۲۸۲هجری مطابقبا ۱۸۶۵میلادی گردید.

دولتهای بزرگ ونه هیچ دولت دیگری استقلال ترکستان را به رسمیت نشناختند واین امرموجب شد که چین به جنگ با آن واشغال دوباره آن در سال ۱۲۹۲هجری مطابق با۱۸۷۵میلادی جرآت پیدا کرد ودر سال ۱۳۵۰هجری مطابق با ۱۹۳۰میلادی مسلمانان مجددا علیه اشغال چین، قیام کردند.چینیان برای خاموش کردن آتش انقلاب مسلمین دست به دامان روس شدند ودر ۲۱رجب۱۳۵۲هجری مطابق با ۱۲نوامبر۱۹۳۳میلادی مسلمانان برپایی “جمهوری اسلامی ترکستان شرقی”را اعلان کردند و”خوجانیاز”رییس جمهور این دولت برگزیده شد،اما اتحادچینی روسی این دولت تازه متولد را در ۶جمادی الآخره ۱۳۵۶ موافق با آگوست۱۹۳۷میلادی ساقط کرد.

و این اتفاق باردیگر تکرارشد وقتی که به رهبری علم الدین علی خان در سال ۱۳۶۶هجری مطابق با ۱۹۴۶میلادی ترکستان شرقی به استقلال وخود مختاری دست یافت اما با روی کار آمدن کمونیستها وبه دست گرفتن حکومت اوضاع به نقطه صفر بازگشت.درسالهای مابین ۱۹۵۰ میلادی و۱۹۷۲ میلادی،نیروهای اشغالگرچین ۳۶۰۰۰۰مسلمان را اعدام کردند وبه دنبال آن بیش از ۱۰۰۰۰۰مسلمان به دول مجاور مهاجرت کردند.سیاست مقیم سازی وکوچ دادن چینیان به این منطقه از دهه ۹۰ قرن گذشته شدت گرفته است.همچنین چین آزمایشات اتمی را در ترکستان شرقی انجام می دهد به طوریکه تا کنون بیش از ۴۸ آزمایش را دراین منطقه انجام داده که موجب آلوده شدن محیط و گرفتار شدن صده هزارنفر به امراض وبائی شده است.

سیاست اسکان دهی و مقیم سازی

سیاست مقیم سازی خطرناکترین انواع اشغال محسوب می شود-نه فقط برای هویت و فرهنگ امت لگدکوب شده -بلکه برای بقای بیولوژیک و جغرافیای انسانی منطقه در درجه اول، بخصوص زیرسایه سیاست کوچ اجباری ومقیم سازی متواصل.
چین سیاست انتقال مهاجران به ترکستان شرقی را بعد از وصول کمونیستها به حکومت در سال ۱۹۴۹میلادی آغازکرد وهم اکنون تعداد آنها به بیش از ۷ میلیون مهاجر چینی می رسد وجهان برای یاری مسلمانان در ترکستان هیچ اقدامی انجام نداده همانطور که با حماسه شدیدی در مورد تیمور شرقی انجام داد و این هدف در اندونزی مسلمان نشین آتشی ودر سودان عربی مسلمان نشین دارفور و درصحرای غربی دنبال می شود و برنامه هایی نیز برای تقسیم بلاد عربی واسلامی مانند عراق وترکیه وعربستان سعودی و مصر والجزائر وپاکستان وافغانستان ودیگر کشورها وجود دارد.

و هیچ کس درسازمان ملل متحد یا در غرب از همه پرسی درترکستان شرقی سخن نمی گوید و این قضیه کاملا سرپوش گذاشته شده وفریادهای اهالی این منطقه با سکوتی مشکوک مواجه است.

ملت ترکستان دچار احساس فشار و مظلومیت ازطرف نیروهای چینی ومهاجرین چینی هستند که دائما امتیازات و کمکهای متواصلی دریافت می کنند در حالی که بومیان این سرزمین غیر از تشدید فقر و نادیده گرفتن چیزدیگری نمی بینند.مهاجرین چینی درقلع وقمع انقلاب بارین درسال ۱۹۹۰میلائی وحادثه ۷ یولیو۱۹۹۵میلادی وانقلاب غولجا درسال ۱۹۹۷میلادی مشارکت داشتند.

مسلمانان درترکستان شرقی سعی دارند که قضایایشان را به محافل بین المللی انتقال داده ومظلومیت تاریخی وبخصوص قضیه مهاجرین چینی و تعیین سرنوشت،را به مردم جهان بشناسانند.

وظیفه مسلمین

مسلمانان امروزه وظیفه مهمی درقبال برادرانشان درترکستان شرقی دارند. مسلمانان در قبال سرزمین آنان وکوهها وآبهای شیرینش ودر قبال نسلها ومساجدش مسئولند وازمیان این مساجد مسجد کاشغر است که روزی افتخار مسلمانان بوده وعلمای زیادی ازآن فارغ التحصیل شده بودند درحالی که امروز درآن به روی مسلمین بسته است.

۱٫یکی از این وظائف تحریم کالاهای چینی است که بازارهای ما را زیر سیطره خود گرفته است واین کالاها حاوی بیماری های زیادی می باشد مانند بیماری هایی که دراسباب بازیهای کودکان وشیر وارداتی چین وسایر کالاهای چینی کشف شده است.

۲٫آشنا کردن مردم با قضایای مسلمین ترکستان وآسیای میانه وقفقاز واهمیت دادن به مسائل آنها به همان اندازه ای که به اتفاقات دنیای اسلام اهمیت داده می شود.

۳٫تلاش برای فشار به چین به اندازه ممکن به منظور مجبور کردن آن به تخفیف فشار برمسلمانان درترکستان شرقی ودیگر مناطق.شایسته نیست که چین به ظلمهای خود به مسلمانان ادامه دهد وما با خرید کالاهایش که با اموال حاصل از آن از دشمنی با مسلمین پشتیبانی می کنند،به آنها کمک کنیم.مسلمانان آنجا فقط این را می خواهند که با کرامت وآزادی در سرزمین مادریشان زندگی کنند،آنها چینی نیستند وترکستان نیز سینکیانگ نیست.

تمام آزادمردان جهان وظیفه دارند که برای شکستن محاصره ترکستان تلاش کنند.

يوسف بن تاشفين  نمونه ای از ایمان ، وسعت نظر ، عدالت ،  وحدت بخش مسلمین و منهدم کننده ی کفار اشغالگر خارجی

يوسف بن تاشفين  نمونه ای از ایمان ، وسعت نظر ، عدالت ،  وحدت بخش مسلمین و منهدم کننده ی کفار اشغالگر خارجی

( تاریخ و تمدن مغرب )

تالیف :دکتر حسین مونس

 

در تاريخ اسلام قهرماناني وجود داشته اند كه با جهاد و مبارزه خود نقشي اساسي در نجات اسلام ايفا كرده اند. يكي از اين قهرمانان يوسف بن تاشفين است كه از سرزمين مغرب (مراكش) برخاست تا پس از يكپارچه نمودن شمال آفريقا به ياري مردم اندلس (اسپانيا) بشتابد. در زمان او كاخ هاي پرشكوه مردان بزرگ آندلس دچار سقوط و تباهي شده بود و جاي مبارزان بزرگ اندلس را فرمانروايان كوچك و ضعيفي گرفته بودند كه با غرق شدن در فساد و ظلم راه پيشروي مسيحيان و صليبيون و سقوط اندلس را فراهم نموده بودند. در آن زمان آخرين بقاياي تمدن اسلامي در اندلس در حال نابودي بود و شهرهاي اسلامي اسپانيا يكي پس از ديگري به دست مسيحيان سقوط می کرد و مساجد جاي خود را به كليساها مي داد و تمدن با شکوه اسلامی در اسپانیا در حال لگد مال شدن زیر پای سربازان متعصب مسیحی بود که نابودی اسلام را رسالت تاریخی خود می پنداشتند. در اين شرايط نابسامان بود که يوسف بن تاشفين براي نجات اندلس قيام كرد.

یوسف بن تاشفین و تاسیس حکومت مرابطان در مغرب و اندلس

یوسف بن تاشفین از بزرگترین شخصیت هایی به شمار می آید که مغرب اسلامی به جهان تقدیم کرد و ژرف ترین و ماندگارترین تاثیر را در هدایت تاریخ این سرزمین داشت. یوسف در تاریخ خود مغرب و سپس در عربی کردن مغرب جنوبی و شرقی و تعمیق ریشه های اسلام در آن جا و نیز در تاریخ اندلس (اسپانیا) نقش اساسی ایفا کرد. چه، او فرصت یافت تا اسلام را در اندلس از خطری که در نیمه دوم سده ی پنجم هجری/یازدهم میلادی، تهدیدش می کرد نجات دهد.

یوسف بن تاشفین همان ویژگی های بنیادینی را داشت که بسیاری از بنیانگذاران دولت اسلامی و شخصیت های برجسته آن که در هنگام بحران های دشوار داشته اند. نخستين اين ويژگي ها ايمان عميق به اسلام است، سپس نگاه فراگير به جهان اسلام به عنوان جهان واحد و يكپارچه اي كه اگر گوشه اي از آن با خطر مواجه شود ديري نمي گذرد كه اين خطر بقيه جوانب آن را نيز فرا مي گيرد. سومين ويژگي عدالت است كه زيباترين و زيبنده ترين جامعه اي است كه فرمانروايان بزرگ جامعه اسلامي در مي پوشند، چهارمین ویژگی تصفیه ی عوام فاسد درونی و متحد نمودن جماعت مسلمین به شیوه ای سیستماتیک و بدور از ایجاد فتنه  و بالاخره فعاليت گسترده و اشتياق به توسعه قلمرو اسلام. ادامه خواندن يوسف بن تاشفين  نمونه ای از ایمان ، وسعت نظر ، عدالت ،  وحدت بخش مسلمین و منهدم کننده ی کفار اشغالگر خارجی