ابوایوب انصاری صحابی رسول الله صلی الله علیه وسلم ؛ کسی  که در زیر قسطنطنیه ( اسلامبول ( = شهر اسلام) یا استامبول فعلی ) دفن شد

 

ابوایوب انصاری صحابی رسول الله صلی الله علیه وسلم ؛ کسی  که در زیر قسطنطنیه ( اسلامبول ( = شهر اسلام) یا استامبول فعلی ) دفن شد

دکتر عبدالرحمن رأفت پاشا / ترجمه: ن . ا .  سیدزاده

این صحابی جلال القدر خالد بن زید بن کلیب نام دارد و از قبیله‌ی بنی نجار است. کنیه‌اش ابوایوب و منسوب به انصار است.

کمتر کسی یافت می شود که ابوایوب را نشناسد، خداوند آوازه اش را در سراسر دنیا پخش کرد. و در میان مردم مقامی بالا به او عنایت کرد.

او بود که خداوند برای پذیرایی رسول گرامی اش منزل او را از میان همه‌ی منازل برگزید و تنها همین افتخار برای او کافی است داستان اسکان پیامبر در منزل ابو ایوب شنیدنی و خواندنش شیرین می باشد:

هنگامیکه پیامبر اکرم(صلی الله علیه وآله وسلم) به مدینه تشریف برد مردم آن شهر با نیکوترین صورتی که از یک مهمان استقبال می شود با دل و جان از او استقبال کردند و چشمانشان نظاره گر جمال پیامبر شد، آنهم برخاسته از چنان شوقی که دوست نسبت به دوست صمیمی‌اش دارد. آنها قلبهایشان را باز کردند تا پیامبر در اعماق قلوبشان جای گیرد و در های منازلشان را به سوی او گشودند تا در بهترین جایگاه منزل بگیرد.

پیامبر(صلی الله علیه وآله وسلم) ابتدا چند روز در قبا که یکی از محله های مدینه بود توقف کرد و اولین مسجد خود را که بر اساس تقوی ساخته می شد پایه گذاری کرد. سپس از قبا خارج شد و سوار بر شتری به سوی مدینه می رفت در مسیر راه سرداران مدینه ایستاده بودند و هر کس آرزو داشت افتخار میزبانی رسول را حاصل کند.

سرداری بعد از سرداری دیگر می آمد و پیشنهاد می کرد که پیامبر به خانه‌ی او برود اما پیامبر به آنها می گفت: «شتر مرا به حال خود بگذارید، او مأمور است و می داند به کجا برود» شتر می رفت و چشمها او را دنبال می کردند و قلبها از محبت موج می زدند، هر منزلی را که پشت سر می گذاشت اهل آن خانه غمگین و نا امید و در عوض اهل منزل بعدی امیدوار و خوشحال می شدند.

شتر پیش می رفت و مردم پشت سر او حرکت می کردند و در انتظار شناختن آن فرد خوشبختی بودند که شتر در جلو منزل او توقف کند، سرانجام شتر در میدانی خالی جلوی خانه‌ی ابوایوب انصاری(رضی الله عنه) رسید و در آنجا زانو زد اما پیامبر(صلی الله علیه وآله وسلم) از شتر پایین نیامد… دیری نگذشت که شتر بلند شد و حرکت کرد مهار شتر از دست پیامبر(صلی الله علیه وآله وسلم) آزاد بود، لحظه‌ای بعد دوباره شتر به عقب برگشت و در جای اول خود زانو زد.

اینجا بود که قلب ابو ایوب انصاری(رضی الله عنه) غرق شادی شد، به سوی پیامبر شتافت و به ایشان خیر مقدم گفت و وسایل سفرش را با دست خود پایین آورد و به خانه برد او آنقدر خوشحال بود که گویا تمام خزانه های دنیا را حمل می کند. ادامه خواندن ابوایوب انصاری صحابی رسول الله صلی الله علیه وسلم ؛ کسی  که در زیر قسطنطنیه ( اسلامبول ( = شهر اسلام) یا استامبول فعلی ) دفن شد

رابطه ی عمل و رفتار مسلمین با گسترش اسلام

رابطه ی عمل و رفتار مسلمین با گسترش اسلام

 به قلم:  عبدالرحمن سنجری
ترجمه: حسن قادری

روایت کرده اند که مردی صالح و زاهد عاملان و کارگزاران خود را سفارش می کرد که عیب کالایش را هنگام فروش به مردم بگویند و آنها را فریب ندهند. بعد از این تذکر هر خریداری که به قصد خرید کالا وارد مغازه او می شد عیب کالا و اجناس را به اطلاع او می رساندند.

روزی شخصی یهودی به قصد خرید پیراهن وارد مغازه شد. از قضا پیراهنی را انتخاب کرد که ایراد داشت. آن مرد در مغازه نبود و شاگردش به این نیت که خریدار یهودی است، ضرورتی ندید که ایراد پیراهن را به او گوشزد کند.

آن مرد پیراهن را خرید و از مغازه بیرون رفت. بعد از مدتی صاحب مغازه برگشت و متوجه شد که شاگردش سه هزار درهم از آن شخص یهودی دریافت کرده است و عیبی که در پیراهن بود به مشتری ابلاغ نکرده است.

صاحب مغازه وقتی از این جریان مطلع شد بسیار ناراحت شد و از شاگردش سراغ آن مرد را گرفت و به دنبال او روان شد.

آن مرد یهودی با قافله ای رهسپار منطقه ای شده بود. اما آن مرد آرام نگرفت، پول دریافتی را برداشت و به دنبال آن قافله روان شد. بالاخره آن مرد را بعد از سه روز پیدا کرد و به او گفت: ای فلانی تو پیراهنی را با این نام و نشان از مغازه من خریده ای که در آن ایرادی وجود دارد و تو متوجه نشده ای و شاگرد من هم کوتاهی کرده و آن را به تو نگفته است. پولت را بگیر و پیراهن را به من باز گردان!

مرد یهودی گفت: چه چیزی تو را به اینجا کشانده است؟

مرد صالح گفت: اسلام و سخن پیامبر – صلی الله علیه و سلم – که می فرماید: «من غَشّنا فلیس منا» یعنی هر کس که تقلب کند از ما نیست.

مرد یهودی گفت: پولی که من بابت آن پیراهن پرداخت کرده ام پول جعلی و تقلبی است پس شما هم به جای آن پول واقعی بگیر و بیشتر از آنچه تو انتظار داری انجام می دهم که: «اشهد ان لا اله الا الله و ان محمدا رسول الله»در نتیجه این اخلاق نیکو مرد یهودی مسلمان شد.

 

مختصری از  زندگی فرمانده ی رشید ملت مسلمان کورد بر علیه سکولاریستهای اشغالگر روس،  فاطمه خانم گلباخی رحمها الله

مختصری از  زندگی فرمانده ی رشید ملت مسلمان کورد بر علیه سکولاریستهای اشغالگر روس،  فاطمه خانم گلباخی رحمها الله

ارائه دهنده: ام صلابه

یکی از شیرزنان مجاهد و مسلمان منطقه ‌دیواندره در استان کردستان به نام «فاطمه خان گەڵواخی مشهور و ملقب به فاته ڕەش» در جریان مبارزه با هجوم قشون روس اوایل خدمت رضا شاه پرچمدار مبارزه با روس‌ها است.

در جنگ «سنجر خان» علیه تهاجم قوای روس و کشیده شدن زبانه جنگ به شهرهای دیواندره و سقز بعد شهادت سنجر خان، تاریخ شفاهی منطقه می‌گوید ناامیدی و یاس از ادامه پیروزی و به بیراهه کشیده شدن پروسه‌ی خروج قشون روس، منطقه را فراگرفت؛ مردم در صدد بودند با نیروهای رضاخان همکاری ‌کنند و طومار  روس‌ها را درهم ‌بپیچند. این‌جاست که در میان هزاران جوانمرد منطقه، شیرزن رزم آوری به نام «فاتە ڕەش» در مقابل حمله‌ی بی امان روس قیام می‌کند.

جنگ خونباری در منطقه شکل می‌گیرد و کشته‌شده‌های عشایر یک روز بعد توسط اهالی دفن می‌شوند. عده‌ای اسیر و عده‌ای زخمی می‌شوند؛  در چنین شرایطی «فاتە ڕەش» که در سنگر اول بود، با همراهان خود تا آخرین نفر جنگید.

در میانه‌ی نبردی سخت، «فاتە ڕەش» در حوالی روستای زاغه علیا زخمی می‌شود و او را به چادر درمان و امداد انتقال می‌دهند که بعد از دو روز از بستری شدن به وی خبر می‌رسد که قشون روس در منطقه به قتل و غارت دست زده‌اند که «فاتە ڕەش» از ادامه درمان امتناع کرد و گفت مرگ و کشته شدن در مقابل دشمن را به مداوا و استراحت ترجیح می‌دهد. بلافاصله با بازسازی ستون و سپاه خود این بار از حوالی روستای «غیبی‌سوور» و از چند نقطه متفاوت ضربات سهمگینی بر دشمن سکولار  وارد ساخت و دشمن که کاملا غافل‌گیر شده بود، تا چند کیلومتری سنندج عقب‌نشینی و شکست را بر خود قبول می‌کند. با این احوال مدت چند ماه جنگ بین عشایر منطقه به رهبری «فاتە ڕەش» و قشون سکولار  روس به وقوع پیوست که هر مرحله موجب پیروزی عشایر و شکست و کشته شدن روس‌ها می‌شد.

نقل می‌کنند در ارتفاعات کوه «شیخ شرف» حد واسط روستاهای «زاغه علیا» و «دره‌سفته» قشون روس از ترس «فاتە ڕەش» و تنگ شدن حلقه‌ی محاصره، جرات حمله به روستاهای اطراف در بدست آوردن و تامین آب و غذا را نداشتند و همین امر موجب شد که قوای روس در این ارتفاعات هفته‌ها تشنه و گرسنه بمانند که نتیجه آن کشته و تسلیم شدن سربازان سکولار روس بود. نهایتا زمستان و شدت سرما از راه رسید و «فاتە ڕەش» به همراه چند تن از یارانش در حوالی «کانی نیمە‌ڕۆژە» بر اثر شدت برف و کولاک زمین‌گیر شده و راه بازگشت و نجات خود را گم می‌کنند و بعد از مدت دو روز تلاش در این شدت سرما و برودت در کولاک و یخبندان گرفتار شده و نهایتا فوت می‌کنند.

بعد از مرگ این شیرزن جان‌فدای  ملت مسلمان کورد ، فرمانده سکولار سوسیالیستهای روس در منطقه برای نشان دادن کینه و گرفتن انتقام از «فاتە ڕەش»، همه کسان وی را که می‌توانست دستگیر کند دستگیر و اعدام می‌کند. همه عموها، عموزاده‌ها و دایی‌هایش را در کوه «شیخ شرف زاغه علیا» تیرباران می‌کند.

تاجكستان از لنین تا شیطانوف!!

تاجكستان از لنین تا شیطانوف!!

به قلم: احمد فارسی

تاجكستان از کشور های سکولاریستی  آسیانه میانه است که زمانی بلکه چند دهه را در زیر یوغ اتحاد جماهیر شوروی سابق گذرانید. و بدون شک که برهه فاجعه ها در این کشور وسایر کشور های اشغال شده در قلمرو اتحاد جماهیر بود. کشور های اسیای میانه به ویژه تاجکستان و ازبکستان که زمانی از پایگاه های عمده علمی اسلام به شمار می رفت و در خدمت به اسلام عزیز از خیلی ها جلوتر بودند، به گونه مثال ایمه بزرگوار مانند بخاری و ترمذی رحمهما الله را در آغوشش پرورش می دهد.

بلکه در هنگام حمله تاتاریها بر جهان اسلام این ماورالنهر است که برای مدت زیادی سدی را ایجاد می کند ونمی گذارد که تاتاریها به سوی دیگر جهان اسلام بریزند. وتاتاریها بزرگترین فاجعه ها را قبل از فاجعه بغداد در این سرزمین انجام می دهند.

از سوی دیگر شهرهای بخارا و سمرقند و ترمذ از شهرهای عمده اسلامی بودند که شاهد تمدن اسلامی در همه عرصه ها بودند بخارا تا دیر زمانی مهد علم شرعی بود و مشتاقان علم شرعی از گوشه واطراف شبه قاره هند و افغانستان قصد از این سرزمین را می کردند ودر انجا زانوی ترمذ میزدند(که مراد از زانوی ترمذ در ماورالنهر وشمال افغانستان نشستن نزد عالمی برای فراگرفتن علم شرعی است).

بعد از مدتی تزاری های روس لشکرکشی های را آغاز می کنند که بدون شک کشور های ماروالنهر از گزند این لشکرکشی ها در امان نمی ماند تا اینکه در سال ۱۹۱۷ میلادی انقلابی در روسیه برپا می گردد و در نتیجه کمونیست ها بر اریکه قدرت تکیه میزنند و سرزمین های اسلامی را یکی پی دیگری به بلعیدن می گیرند که تاجکستان نیز طعمه این ملحدان میگردد و هفت دهه را در زیر شمشیر این دشمنان بی آزرم اسلام سپری مینماید.

جنگ علنی علیه اسلام اغاز می گردد مردم را جوقه جوقه به قتل می رسانند خانواده شاه بخارا راهی افغانستان می گردد ودر افغانستان متواری میگردد. با اینکه حرکت جهادی در شمال افغانستان به دست پرتوان برخی از مهاجران مانند ابراهیم بیک مشهور به ابراهیم لقه هسته گذاری می گردد و عملیاتی را علیه روسها به راه می اندازند اما خیانت سران افغان وابسته به روسها مانند امان الله خان و نادر خان این حرکت را بطی و در نهایت به مرگ محتوم مواجه می گرداند. ادامه خواندن تاجكستان از لنین تا شیطانوف!!

درسهائی که از ترکستان شرقی تحت اشغال چین و نهضتهای اسلامیش باید آموخت

درسهائی که از ترکستان شرقی تحت اشغال چین و نهضتهای اسلامیش باید آموخت

ارائه دهنده :  معتصم  هورامی

بسم الله الرحمن الرحیم

سپاس و ستایش مخصوص خداوند بی همتاست و سلام و درود خداوند بر خاتم پیامبران (صلی الله علیه و سلم)، اما بعد؛

کلمه ی  ترکستان مصطلحی است که از دو بخش « ترک » و « ستان » به معنی «سرزمین ترک» تشکیل می شود كه این سرزمین به دو قسمت ترکستان شرقی و ترکستان غربی تقسیم شده است. در حال حاضر ترکستان شرقی تحت اشغال نیروهای اشغالگر چین سکولار ـ  سوسیالیست قرار گرفته است و چینی ها نام جدیدی با عنوان «سین کیانگ» به معنای «تبعه ی جدید» به آن داده اند.

ترکستان شرقی سرزمینی است واقع در وسط آسیا که از شمال با روسیه و از جنوب با افغانستان و پاکستان و کشمیر و تبت و از شرق با جمهوری خلق چین و از غرب با جماهیر  تاجیکستان، قرقیزستان، قزاقستان و بالاخره از شمال شرق با مغولستان هم مرز می باشد.

ترکستان شرقی دارای مساحتی بالغ بر ۱،۸۲۸،۴۱۷ کیلومتر مربع می باشد که  ۵۱ مساحت کشور چین را تشکیل می دهد . زبانی که غالب مردم مسلمان ترکستان شرقی با آن صحبت می کنند، «ایغوری» می باشد.

چین و ترکستان
در سال ۱۰۲۶ هـ (۱۶۱۶ م ) خانواده ”مانجو“ در چین به قدرت و حکومت رسیدند و بدنبال آن دورانی از آزار و شکنجه برای مسلمانان ترکستانی شروع شد، به گونه ای که مسلمانان، ناگزیر، به دفاع از خود برخاستند و این حدود ۱۳۲ سال بعد از سر کار آمدن این خانواده بود و بعد از آن هم صدها هزار مسلمان در کشتارگاههای دسته  جمعی جنگجویان و سوارکاران چینی قتل و عام شدند بدون اینکه احدی از آنها سخنی بشنود.

در سال ۱۱۷۳ هـ ( ۱۷۵۹ م) چینی ها بطور کامل بر ترکستان شرقی مسلط شدند و مسلمانان از مقابله با آنها عاجز ماندند و در خلال آن، حدود یک میلیون مسلمان کشته شدند.  چین سیاست اسکان را در پیش گرفت به گونه ای که توده ای از جمعیت چینی به سرزمین ترکستان انتقال یافتند، و بعد از آن بود که مسلمانان دست به قیام های سختی علیه چینی ها زدند که مشهورترین آنها قیام ”سعید جهانگیر خوجا“ در سال ۱۲۳۶ هـ (۱۸۲۰ م ) بود که مدت ۸ سال به طول انجامید. سپس در سال ۱۲۸۲ هـ (۱۸۶۵ م) قیام دیگری به رهبری ”یعقوب بک“ به وقوع پیوست که مدت ۱۵ سال به طول انجامید و پس از آن مسلمانان توانستند به ترکستان شرقی استقلال ببخشند اما این استقلال به دلایل متعددی کامل نشد، از جمله این دلایل

اولاً:  پیوستن ”یعقوب بک“ به خلافت عثمانی.
ثانیاً: مطلع شدن روسیه از نامه  ی”یعقوب بک“ که در آن اقدام به یاری دادن دولت  ” قوقان اسلامی“ علیه روسها کرده بود.
ثالثاً:  نگرانی انگلیسی ها از نفوذ قیام ”یعقوب بک“ در دولت های اسلامی باقی مانده تحت استعمار انگلیس و تحریک آنها برای حرکت به سمت استقلال.
ادامه خواندن درسهائی که از ترکستان شرقی تحت اشغال چین و نهضتهای اسلامیش باید آموخت

رویدادهای تاریخی روز عاشورا

رویدادهای تاریخی روز عاشورا

به قلم: هیوا بیسارانی

در چنین روزی  :

  • پدرمان آدم علیه السلام کلمات الله به وی رسید و با این کلمات از گناه خود توبه نمود
  • کشتی نوح علیه السلام به ساحل رسید و در جودی لنگر انداخت .
  • زمانی که مشرکین خواستند ابراهیم علیه السلام را بسوزانند الله متعال او را از آتش نجات داد و آتش را برایش سرد نمود.
  • الله متعال یونس علیه السلام را از شکم نهنگ آزاد نمود
  • الله متعال یوسف علیه السلام را از داخل چاه نجات داد
  • الله متعال چشمهای یعقوب علیه السلام را شفا داده و بینا نمود
  • الله متعال موسی علیه السلام را از دست فرعون نجات داد
  • الله متعال سرور جوانان بهشت امام حسین علیه السلام را با درجه ی رفیع شهادت گرامی داشت.

ابن تیمیه می گوید: « حسین در روز عاشورا به وسیله دسته ظالم و سرکش به شهادت رسید. خداوند حسین رضی الله عنه را با شهادت گرامی داشت همانگونه که با آن اهل بیتش حمزه، جعفر، پدرش علی و غیر ایشان را تکریم نمود و جایگاه و منزلت او را به بالاترین درجه رسانید. همانا او و برادرش، حسن، سرور جوانان بهشتند. منازل عالی تنها با تحمل سختی و مشقت بدست می‌آید… حسن و حسین و گذشتگان بزرگ و پاک آن مقام عالی را که خداوند به آنها داده است تنها با سختی و ناراحتی بدست آوردند.ایشان (حسن و حسین) در اسلام متولد شدند و در عزت و کرامت پرورش یافتند. مسلمانان برای آنها احترام قائل بودند و آنها را تکریم و گرامی می داشتند»(مجموع فتاوی)

 

پيام شیخ اسامه بن لادن – تقبله الله – خطاب به ملت فرانسه

پيام  شیخ اسامه بن لادن – تقبله الله – خطاب به ملت فرانسه

ارائه دهنده  : معتصم هورامی 

 

بخشهایی از پيام صوتي شیخ اسامه بن لادن رحمه الله خطاب به ملت فرانسه :

در ابتدا می گویم آنچه از اسارت دانشمندانتان در نیجر که تحت حمایت و امان نمایندگانتان در آنجا بودند، روی داده است، پاسخی به ظلمهایتان در قبال امت اسلامیمان است.
چگونه در اشغال سرزمين ما سهيم هستيد و آمريكايي*ها را در كشتار كودكان و زنان ما ياري مي*دهید و مي*خواهيد در امنيت و سلامت به سر ببريد.
و چگونه در امور مسلمانان و بوِیژه مسلمانان شمال و غرب آفریقا مداخله می کنید و نمایندگانتان را علیه ما یاری می دهید و بوسیله معاملات مشکوک ثروتهای ما را به غارت می برید، در حالی که اهل ما در آنجا در انواع فقر و بدبختی به سر می برند.

و اگر سوء استفاده کردید و حق خود دانستید که زنان آزاده را از داشتن حجاب منع مي*كند آیا حق ما نیست که جنگجویانتان را با زدن گردنشان بیرون برانیم؟
البته، معادله ای ساده و واضح است.
همانگونه که می کشید، کشته می شوید. و همانگونه که به اسارت می گیرید، به اسارت گرفته می شوید و همانگونه که امنیت ما را از بین می برید، امنیتتان را از بین می بریم و شروع کننده، ظالم تر است.
پس راه حفظ امنيتتان رفع همه مظالمتان و اثرات آنها از امت اسلاميمان است و مهمترین آنها خروج شما از جبهه جنگ شوم بوش در افغانستان است و زمان آن رسیده که آنچه استعمار مستقيم و غيرمستقيم نامیده می شود، به سر آید و زمان آن رسیده که از اوضاع آمريكا به دنبال این جنگ ظالمانه که منجر به شکست آن در تمامی زمینه ها و محور ها گشته، عبرت بگیرید. و به اذن خداوند آمریکا به زودی به آنسوی اقیانوس اطلس بازخواهد گشت.

و خوشبخت کسی است که از سرگذشت دیگران عبرت بگیرد.
و السلام علي من إتبع الهدي.

 

مختصری از زندگی عُـتـبـه بن غَـزوان (رضی الله عنه)

مختصری از زندگی عُـتـبـه بن غَـزوان  (رضی الله عنه)

به قلم: ع . خانی بیسارانی

از سابقین اول بود و هفتمین نفری بود که اسلام آورد و جزو مهاجرین اولیه به حبشه  و سپس به مدینه بود و تیرانداز ماهری نیز بود ,,, کنیه اش ابوعبدالله و ابوغزوان بود [۵۱۳۵ مستدرک حاکم]

وقتی در حبشه بود ، غم و پریشانی اش برای پیامبر صلی الله علیه وسلم زود باعث شد به مکه برگردد و سپس به مدینه هجرت کرد و در تمام جنگها شرکت فعال داشت . عمر بن خطاب (رضی الله عنه) برای آزاد سازی شهر ابله که تا آنوقت  ایرانیانی بودند که آن را به محلی برای حمله به مسلمانان تبدیل کرده بودند ، تصمیم میگرفت … چون مسلمانان بیشترشان در جهاد به سر میبردند و در مدینه جز تعداد اندکی در اطراف خلیفه نمانده بود ..

در نتیجه عمر فاروق (رض) باید فرمانده ای زیرک و باتجربه انتخاب کند . چندی نگذشت فریاد براورد: یافتم ,, بله یافتم ، به بستر خواب رفت وبه خود میگفت; مجاهدی است که  بدر   احد   خندق و دیگر غزوه ها را دیده است و شمشیری او را نگزید و تیرش به خطا نرفت و هفتمین نفری بود بر این کره خاکی به اسلام پیوست.

فردا دستور داد عتبه بن غزوان  رضى الله عنه را برایش صدا زنند  و فرماندهی سیصد وچند نفر را به او داد و فرمود; زینهار! در مورد موضوع ولایت خود ازخدا بترس ، نفس و هوا تورا به تکبر و خودخواهی نخواند که آخرتت را هدر دهد ، تو گمراه بودی خداوند تو را هدایت داد و حالا فرمانروا شده ای [۳۱۵/۱ استيعاب ابن عبدالبر]

عتبه در صف اخر سپاهش به زنان پرچمهایی داد و گفت; وقتی دو سپاه بهم رسیدند گرد وخاک به راه اندازید . همین که به  ابـلـه  رسیدند سرزبازان فارس به پرچمهای برافراشته نگاه کردند ودیدند که پشت سر آنها گرد وخاک بلند شده به خود گفتند; اینها پیشقراول هستند ، پشت سرشان حتما سپاهی انبوه است ، آنگاه ترس و اضطراب وجودشان را گرفت و فرار کردند ادامه خواندن مختصری از زندگی عُـتـبـه بن غَـزوان (رضی الله عنه)

آیا حکومتها و امارتهای اسلامی ما را فریب داده اند؟

آیا حکومتها و امارتهای اسلامی ما را فریب داده اند؟

ارائه دهنده: صلاح الدین الکردی

سوالی که بر زبان بسیاری از مسلمانان متداول است، چه طالبان علم و چه عوام مسلمین، اینست که آنچه به گفته ایشان حکومتها و امارتهای اسلامی بر اساس یکی از مذاهب اسلامی خوانده می شود که قانون اسلام بر اساس یکی از مذاهب اسلامی را آشکار کرده و گمان تطبیق آن را دارد، و هیچ بیانی از بیانات فرماندهانش نیست که از ذکر قانون شریعت الله و برپا نمودن آن و دیگر احکام اسلام در آن نباشد، اما چرا اکثر شیوخ و علمای معروف در تمام سرزمین های اسلامی آنها را سرزنش کرده و به آنها رخنه وارد می کنند. و به طور دقیق تر:
آیا معقول است که این همه علما و مجامیع علمی و هیئت های شرعی بر سرزنش آنها اتفاق داشته باشند در حالی که چنین نیستند؟
و این سوالی وجهه دار و منطقی است، و هر مسلمانی حق دارد که این سوال را بپرسد، زیرا هر کسی که بر تطبیق قانون شریعت الله بر اساس یکی از مذاهب اسلامی معترض است یا با آن مخالفت دارد، مسلماً نیت بدی ندارد یا آدم خبیثی نیست، و خاصتاً در زمان تلبیس و وارونه جلوه دادن حقایق همچون زمان ما . بلکه بسیاری از عوام مسلمانان و بعضی شیوخ و طالبان علم به خاطر دینداری و غیرتش نسبت به اسلام از دولت اسلامی کراهت دارند، و از تسلط یهود و نصارا و رافضی ها بر آن می ترسند.
وقبل از جواب این سوال مهم که درباره حکومت اسلامی مردم را دچار اشکال نموده است، لازم است بدانیم که امت اسلام بر علما و ائمه ای ربانی اجتماع دارند که از مراجع معتبر بشمار می آیند، که از آنان احکام دینشان را گرفته اند، چه در باب عقیده یا فقه یا غیر آن.
و اگر از تمام کسانی که امروز با حکومت اسلامی دشمنی می کنند درباره امامان بزرگوار مسلمین  سوال کنیم آنان و فضل و بزرگواری و ارزش آنان را می شناسند، و به اقوال و گفته های ایشان و اتباع شان از علمایی که شریعت را پس از آنان برای ما حفظ نمودند و از توحید دفاع کردند، استناد می کنند. اما سوالی که اغلب این افراد آن را نمی دانند، نا آگاهی آنان از این موضوع است که اکثر این امامان به عنوان مثال نه منحصرا، زمانی که دین الله را آنگونه که الله خواسته تبلیغ نمودند در میان مجتمعات طاغوتی خود منفور بودند، و اوصاف و القاب زشت و ناپسند نصیب شان می گشت، و اتهام های بزرگ به آنان زده می شد، بلکه تحت تعقیب بوده و زندانی می شدند و می خواستند آنان را کشته و مسلمانان را از شر وفتنه آنان نجات دهند. و حتی آنان را به خوارج بودن متهم می کردند و آنان را به مخالفه نمودن با اهل سنت و جماعت متهم می نمودند! ادامه خواندن آیا حکومتها و امارتهای اسلامی ما را فریب داده اند؟

مروری مختصربر تاریخ خلافت عثمانی و دلایل شکست و نابودی آن

مروری مختصربر تاریخ خلافت عثمانی و دلایل شکست و نابودی آن

ارائه دهنده: ابوصلاح الدین الکردی

 

دولت خلافت اسلامی عثمانی دارای مشخصات ذیل بود:

تاسیس: ۱۲۹۹/ انقراض: ۱۹۲۲/ دین: اسلام/  دولت: خلافت/  زبان: ترکی، عربی و فارسی/ خلیفه: عثمان بن ارطغل(اولین)/ خلیفه: عبدالحمید ثانی (آخرین)/  شعار: خلافة إلى الأبد / صدراعظم: علاء الدین پاشا(اولین) / صدراعظم :احمد توفیق پاشا (آخرین) / مساحت: ۷۵۰۰۰۰۰ کیلومتر مربع / واحد پول: لیره

خلافت عثمانی یک اقتدار واحد سیاسی و کتلوی مسلمانان بود که طی سالهای ۱۲۹۹ الی ۱۹۲۲ حدود ۶ قرن در مدیترانه حکومت می کرد، و در اوج اقتدار خود یعنی قرن شانزدهم مناطق همچون اکثر خاورمیانه،آسیا کوچک، شمال آفریقا و جنوب شرقی اروپا تا قفقاز را نیز شامل می شد.

– منشاء عثمانیان

عثمانیان شاخه‌ای از ترکمن‌ها بودند که در اواخر امپراتوری سلجوقیان از ترکستان به آسیای صغیر کوچیدند. در آن زمان، سلجوقیان روم، که قسمتی از سلسله دولت‌های سلجوقی بودند، در این سرزمین فرمان می‌راندند. ترکان عثمانی اندک‌اندک در نواحی غرب آناتولی به یک قدرت منطقه‌ای و متحد سلاجقه تبدیل شدند و بعداً جانشین سلجوقیان گشتند.

– اوج شکوه اقتداری خلافت عثمانی

دولت عثمانی به‌عنوان بزرگ‌ترین و پهناورترین دولت اسلامی بعد از خلافت عباسی شناخته شده بود، که از سدهٔ چهاردهم، به رهبری بایزید اول (ایلدرم بایزید)، قلمرو آن در قارهٔ اروپا گسترش چشمگیر یافت و در اوایل نیمهٔ دوم سدهٔ پانزدهم، با فتح قسطنطنیه، به رهبری سلطان محمد دوم (فاتح)، در مقام تنها وارثامپراتوری روم شرقی (بیزانس) جای گرفت.

بدین‌سان، در پایان سدهٔ پانزدهم، دولت عثمانی به اوج اقتدار و شکوه خود دست یافت؛ اقتدار و شکوهی که بیش از یک سده دوام آورد. در این دوران، خلافت عثمانی شامل قلمروهای آناتولی، سوریه، فلسطین، عراق، ارمنستان در آسیا، و مصرو لیبی در آفریقا،و بلغارستان، یونان، صربستان، آلبانی،بوسنی و رومانی را در اروپا شامل می‌شد. ادامه خواندن مروری مختصربر تاریخ خلافت عثمانی و دلایل شکست و نابودی آن