ابوبکر صدیق مجاهدی تمام عیار

ابوبکر صدیق مجاهدی تمام عیار

به قلم: خالد سیف الله المسلول

بسیاری از اهل سنت و جماعت ابوبکر صدیق رضی الله عنه را تنها به عنوان یک خلیفه با سخنانی حکمت آمیز می شناسند و مُلاها و مولوی هایی نیز وجود دارند که از ابوبکر صدیق به عنوان ابزاری جهت تولید تفرق بین شیعه و سنی استفاده می کنند همچنانکه از عمر فاروق رضی الله عنه و عثمان ذی نورین رضی الله عنه نیز چنین استفاده های ابزاری می کنند.

نام ابوبکر صدیق رضی الله عنه (ت ۱۳ هـ) عبدالله بن عثمان و لقبش عتیق است.

و تعداد بسیاری از امامان اهل سنت، اجماع بر نامگذاری اش به لقب “صدیق” را نقل نموده اند.

لازم است بدانیم که ابوبکر صدیق رضی الله عنه دارای بالاترین میزان همت و پشتکار در جهاد است با اینکه حکمرانی وی از دو سال فراتر نرفت.

ضرار بن اوز درباره وی گفته است: “هیچ کسی را ندیده ام که به اندازه ابوبکر، وارد جنگ های تمام عیار شده باشد”.

ابوبکر صدیق ۱۱ ارتش را برای جنگ با مرتدان سکولار گسیل داشت و آنها را از بین برد. و در آنِ واحد، دو حمله را بر ضد ابرقدرت های زمانش یعنی روم نصرانی  و ایران زرتشتی انجام داد.

و ۳ ارتش برای تصرف روم روانه نمود و شام را فتح کرد.

و ایران را در ۱۶ نبرد شکست داد.

این است ابوبکر صدیق رضی الله عنه که در روزهای سخت رده تمام دنیا غرش او را شنید که :

«أينقص الدين وأنا حي»

آیا دین ناقص شود در حالی که من زنده ام؟

امروز تو مثل شیر و ابوبکر صدیق رضی الله عنه بر کفار سکولار جهانی و مرتدین سکولار محلی که دین را برای تو بدون قوانین شریعت الله و ناقص می خواهند غرش می کنی یا مثل گربه ها و ذلیل شده ها سازشکار شده ای؟

در این تهاجم کم نظییر کفار سکولار جهانی و مرتدین سکولار محلی مسیر تو کدام است؟ مسیر شیران یا روباهان دغل باز.

وصیت شهید قهرمان ابوابراهیم یحیی السنوار

وصیت شهید قهرمان ابوابراهیم یحیی السنوار

نویسنده: شهید یحیی الس نوار

مترجم: هیوا راشدی

من یحیی هستم، فرزند پناهنده‌ای که غربت را به وطن موقتی تبدیل کرد و رؤیا را به مبارزه‌ای ابدی.

در حالی که این کلمات را می‌نویسم، هر لحظه از زندگی‌ام را به یاد می‌آورم: از کودکی‌ام در میان کوچه‌ها تا سال‌های طولانی زندان و هر قطره خونی که روی خاک این سرزمین ریخته شد.

من در سال ۱۹۶۲ در اردوگاه خان یونس به دنیا آمدم، زمانی که فلسطین خاطره‌ای تکه‌پاره و نقشه‌هایی فراموش‌شده روی میز سیاست‌مداران بود.

من مردی هستم که زندگی‌ام در میان آتش و خاکستر شکل گرفت و زود فهمیدم که زندگی زیر سایۀ اشغال چیزی جز زندان دایم نیست.

از کودکی دریافتم که زندگی در این سرزمین عادی نیست و هر کسی که اینجا به دنیا می‌آید باید در قلبش سلاحی شکست‌ناپذیر حمل کند و بداند که راه آزادی طولانی است.

وصیت من به شما از همین‌جا شروع می‌شود، از آن کودکی که اولین سنگ را به سمت اشغالگر پرتاب کرد و آموخت که سنگ‌ها اولین کلماتی هستند که در برابر جهانی که در برابر زخم ما سکوت می‌کند، بیان می‌کنیم.

در خیابان‌های غزه آموختم که انسان به سن و سالش سنجیده نمی‌شود؛ بلکه به آنچه برای وطنش انجام می‌دهد و این چنین بود زندگی من: زندان‌ها و نبردها، درد و امید.

اولین‌بار در سال ۱۹۸۸ به زندان افتادم و به حبس ابد محکوم شدم؛ اما هرگز راهی برای ترس پیدا نکردم.

در آن زندان‌های تاریک، در هر دیوار پنجره‌ای به افق دور می‌دیدم و در هر میله‌ای نوری که راه آزادی را روشن می‌کرد.

در زندان آموختم که صبر فقط یک فضیلت نیست؛ بلکه سلاحی است، سلاح تلخ، مانند کسی که قطره قطره دریا را می‌نوشد.

وصیت من به شما این است: از زندان نترسید، زندان فقط بخشی از راه طولانی ما به‌سوی آزادی است.

زندان به من آموخت که آزادی فقط یک حق سلب‌شده نیست؛ بلکه ایده‌ای است که از درد متولد می‌شود و با صبر صیقل می‌خورد.

زمانی که در معاملۀ «وفاء الأحرار» در سال ۲۰۱۱ آزاد شدم، همان آدم قبلی نبودم؛ قوی‌تر شده بودم و ایمانم بیشتر شده بود که آنچه ما انجام می‌دهیم فقط مبارزۀ گذرا نیست؟ بلکه سرنوشتی است که آن را تا آخرین قطرۀ خون‌مان به دوش می‌کشیم.

وصیت من این است که به سلاح، به کرامتی که قابل مصالحه نیست و به رؤیایی که هرگز نمی‌میرد، پایبند بمانید. دشمن می‌خواهد ما از مقاومت دست برداریم و مسئلۀ ما را به مذاکراتی بی‌پایان تبدیل کند؛ اما من به شما می‌گویم: بر چیزی که حق شماست مذاکره نکنید. آن‌ها بیشتر از سلاح شما، از ایستادگی شما می‌ترسند. مقاومت فقط سلاحی که در دست داریم نیست؛ بلکه عشقی است که به فلسطین در هر نفسی که می‌کشیم داریم. اراده‌ای است که می‌خواهیم بمانیم، با وجود محاصره و تجاوز.

وصیت من این است که به خون شهدا وفادار بمانید، به کسانی که رفتند و این راه پر از خار را برای ما گذاشتند. آن‌ها راه آزادی را با خون‌شان هموار کردند، پس آن فداکاری‌ها را در حساب سیاست‌مداران و بازی‌های دیپلماتیک به هدر ندهید.

ما اینجا هستیم تا کاری که پیشینیان آغاز کرده‌اند ادامه دهیم و هرگز از این راه منحرف نخواهیم شد، هرچقدر هم که برای ما هزینه داشته باشد. غزه بود و خواهد ماند، پایتخت مقاومت و قلب فلسطین که هرگز از تپش نمی‌افتد، حتی اگر زمین بر ما تنگ شود.

زمانی که رهبری حماس را در غزه در سال ۲۰۱۷ به عهده گرفتم، فقط یک انتقال قدرت نبود؛ بلکه ادامۀ مقاومتی بود که با سنگ شروع شد و با تفنگ ادامه یافت. هر روز درد مردمم را زیر محاصره احساس می‌کردم و می‌دانستم هر قدمی که به سوی آزادی برمی‌داریم هزینه دارد؛ اما به شما می‌گویم: هزینۀ تسلیم شدن بسیار بیشتر است. برای همین، به زمین‌تان مانند ریشه‌ای که به خاک چسبیده است، پایبند بمانید، هیچ بادی نمی‌تواند مردمی را که تصمیم به زندگی گرفته‌اند، از ریشه بکند.

در نبرد طوفان الأقصی، من فقط فرماندۀ یک گروه یا جنبش نبودم؛ بلکه صدای هر فلسطینی بودم که رؤیای آزادی داشت. ایمان من این بود که مقاومت فقط یک گزینه نیست؛ بلکه وظیفه‌ای است. می‌خواستم این نبرد صفحه‌ای جدید در کتاب مبارزۀ فلسطینی باشد، جایی که همه جناح‌ها متحد شوند و همه در یک سنگر بایستند، در برابر دشمنی که هرگز بین کودک و پیر، یا بین سنگ و درخت تفاوتی قایل نشده است.

طوفان الأقصی نبردی برای ارواح بود پیش از اجساد و برای اراده پیش از سلاح.

آنچه به جا گذاشتم، میراث شخصی نیست؛ بلکه میراث جمعی است، برای هر فلسطینی که رؤیای آزادی داشت، برای هر مادری که فرزند شهیدش را روی شانه‌هایش حمل کرد، برای هر پدری که با تلخی برای دخترش که با گلوله‌ای خیانت‌کارانه کشته شد، گریست.
وصیت آخرم این است که همیشه به یاد داشته باشید که مقاومت بی‌معنا نیست و فقط گلوله‌ای که شلیک می‌شود نیست؛ بلکه زندگی است که با شرف و کرامت زندگی می‌شود. زندان و محاصره به من آموخت که نبرد طولانی است و راه سخت؛ اما همچنین به من آموخت که مردمی که تسلیم را نمی‌پذیرند، معجزه‌های‌شان را با دستان خودشان می‌سازند.

منتظر نمانید که دنیا به شما عدالت بدهد، من زندگی کرده‌ام و دیده‌ام که دنیا در برابر درد ما سکوت می‌کند. منتظر عدالت نباشید؛ بلکه خودتان عدالت باشید. رؤیای فلسطین را در قلب‌های‌تان حمل کنید و از هر زخمی سلاح بسازید و از هر اشکی چشمۀ امید.

این وصیت من است: سلاح‌تان را کنار نگذارید، سنگ‌های‌تان را دور نیندازید، شهدای‌تان را فراموش نکنید و بر سر رؤیایی که حق شماست، معامله نکنید.

ما اینجا می‌مانیم، در سرزمین‌مان، در قلب‌های‌مان و در آینده فرزندان‌مان.

شما را به فلسطین وصیت می‌کنم، به زمینی که تا مرگ عاشقش بودم و به رؤیایی که آن را روی شانه‌هایم مثل کوهی که هرگز خم نمی‌شود، حمل کردم.

اگر من سقوط کردم، شما با من سقوط نکنید؛ بلکه پرچمی را که هرگز سقوط نکرده است، به دوش بگیرید و از خون من پلی بسازید تا نسلی که از خاکستر ما متولد می‌شود، قوی‌تر باشد. فراموش نکنید که وطن فقط داستانی نیست که نقل شود؛ بلکه حقیقتی است که باید زندگی کرد و در هر شهیدی که از رحم این زمین متولد می‌شود، هزار مقاوم به دنیا می‌آید.

اگر طوفان بازگشت و من در میان شما نبودم، بدانید که من اولین قطره در امواج آزادی بودم و اینکه من زنده ماندم تا شما را ببینم که مسیر را ادامه می‌دهید. خاری در گلوی‌شان باشید، سیلی که عقب‌نشینی نمی‌شناسد و آرام نمی‌گیرد تا زمانی که جهان اعتراف کند که ما صاحبان حق هستیم و فقط اعدادی در اخبار نیستیم.

بیانیه «ابوعبیده» سخنگوی گردان‌های القسام شاخه نظامی جنبش حماس به مناسبت اولین سالگرد عملیات طوفان الاقصی

بیانیه «ابوعبیده» سخنگوی گردان‌های القسام شاخه نظامی جنبش حماس به مناسبت اولین سالگرد عملیات طوفان الاقصی

ابوعبیده گفت: از غزه مقاوم و پس از گذشت یک سال از عملیات حرفه‌ای‌ترین و موفق‌ترین نیروهای کماندو که دشمن را به لرزه درآورد و باعث دگرگونی منطقه شد با شما سخن می‌گوییم.
ابوعبیده افزود: پس از آنکه تجاوز رژیم صهیونیستی به مسجد الاقصی، شهرک‌سازی، یهودی‌سازی و تجاوز به حقوق اسرای فلسطینی به مراحل خطرناک و بی‌سابقه‌ای رسید، ما ضربات پیشگیرانه محکمی به این رژیم وارد کردیم

سخنگوی القسام افزود: ملت فلسطین، با وجود رها شدن از سوی کشورهای نزدیکشان و بزدلی نظام‌های حاکم بر آنها و همدستی‌شان با دشمن و همچنین قدرت فراوان و خشونت دشمن و نیروهای متجاوز، به صورت اسطوره‌ای، پایداری و مقاومت کردند.
ابوعبیده تصریح کرد: پهپادها از لبنان و عراق و یمن بر فراز آسمان فلسطین اشغالی به پرواز درمی‌آیند و مواضع مهم دشمن را هدف قرار می‌دهند و باعث تضعیف توانایی‌های امنیتی و دفاع آن می‌شوند. همچنین ضمن وارد آوردن خسارت‌های اقتصادی و نظامی فراوان به آن، باعث از دست رفتن تعادل این رژیم می‌شوند.
سخنگوی القسام خاطرنشان کرد: تا زمانی که دشمن به تجاوز و جنگ ادامه دهد، ما به این نبرد فرسایشی دردناک و هزینه‌بر برای دشمن ادامه خواهیم داد.
ابوعبیده تاکید کرد: ترور، هرگز نتوانسته است باعث پایان یافتن جنبش‌های آزادی خواه و مقاومت در تاریخ انقلاب فلسطین باشد و در صورتی که این امر صحت داشت، می‌بایست پس از ترور شهید شیخ عزالدین القسام در جنین، مقاومت علیه اشغالگران پایان می‌یافت.
سخنگوی القسام افزود: سیاست ترور علیه شخصیت‌های بزرگ و قهرمان، عاقبت به‌خیری و نشانه پیروزی آنهاست.
ابوعبیده خاطرنشان کرد: ملت فلسطین از عملیات حمایت از مقاومت غزه در سراسر منطقه و مشارکت عملی در نبرد گسترده و فزاینده علیه دشمن، تقدیر می‎‌کند.
سخنگوی القسام خطاب به رزمندگان حزب الله گفت: همانگونه که شهید سید حسن نصرالله وعده داده بود ما به پایداری و توانایی شما در زدن ضربات دردناک به دشمن صهیونیستی اطمینان داریم.
ابوعبیده خطاب به ملت یمن گفت: با کمال افتخار، حمایت گسترده ملت بزرگ و آزاده یمن و خشم آنها در راه خدا و حمایت از مسجد الاقصی را ارج می‌نهیم.
ابوعبیده گفت: در صورت ادامه سرسختی‌های نتانیاهو و کابینه تروریست او، ممکن است آنچه برای شش اسیر اسرائیلی در رفح اتفاق افتاد، برای دیگر اسرای دشمن تکرار شود.

سخنگوی گردان‌های القسام ادامه داد: عملیات اخیر در تل آویو تنها بخشی از آن چیزی است که در انتظار دشمن است و آینده به یاری خداوند برای آن بسیار سخت‌تر و تلخ‌تر خواهد بود.
وی افزود: یک سال پس از طوفان الاقصی، جمهوری اسلامی ایران با هدف به وحشت انداختن دشمن صهیونیست، عملیات وعده صادق ۱ و ۲ را انجام داده است.
ابوعبیده تاکید کرد: عملیات مقاومت فلسطین باعث تضعیف توانایی‌های اطلاعاتی و دفاعی دشمن و وارد آمدن زیان‌های اقتصادی شدیدی به این رژیم شده است. همچنین موج آوارگی و فرار از سرزمین‌های اشغالی را به آن تحمیل کرده است.
سخنگوی گردان‌های القسام تصریح کرد: هزاران نظامی اشغالگر در عملیات مقاومت، کشته و زخمی‌ شده‌اند و صدها دستگاه ماشین‌آلات نظامی اشغالگران منهدم شده است.
ابوعبیده افزود: رژیم صهیونیستی، به دولت آمریکا وابسته است و بی‌تردید با گذشت زمان، حمایت‌های مذکور قطع خواهد شد.
سخنگوی گردان‌های القسام با اشاره به عملیات ضد صهیونیستی اخیر در یافا گفت: این عملیات، تنها یک حلقه از اقداماتی است که در مرحله آینده اتفاق خواهد افتاد و آینده، برای اشغالگران، دشوارتر و تلخ‌تر خواهد بود.
ابوعبیده از اهالی کرانه باختری خواست مقاومتشان را در مقابل گردنکشی و جنایات رژیم صهیونیستی تشدید کنند.
سخنگوی گردان‌های القسام تصریح کرد: از همان روز اول، حداکثر تلاشمان را برای حفظ جان اسرا و تامین امنیت آنها به کار گرفتیم.
ابوعبیده خطاب به صهیونیست‌ها گفت: در صورتی که خواسته‌های نتانیاهو، متناسب می‌بود از یک سال پیش می‌توانستید اسرایتان را آزاد کنید.
سخنگوی القسام تاکید کرد: در صورتی که نتانیاهو و کابینه تروریستش به سرکشی و لجاجت ادامه دهند، ممکن است سرنوشت ۶ اسیر صهیونیست در رفح، برای سایر اسرا تکرار شود.
ابوعبیده تصریح کرد: در صورتی که لجاجت و سرسختی دشمن در مذاکرات ادامه یابد، ممکن است پرونده اسرا وارد تونل تاریکی شود و شاید ۱۰۰ «ران آراد» دیگر در چشم انداز باشند.
«ران آراد» خلبان صهیونیست بود که هواپیمایش در جنوب لبنان سقوط کرد و از سال ۱۹۸۶ (۱۳۶۵) تاکنون سرنوشت وی معلوم نیست.

ابوعبیده با اشاره به وضعیت اسرای صهیونیست در نوار غزه تصریح کرد: ما دستوراتی داریم که در صورت به خطر افتادن اسرا یا وقوع درگیری در نزدیکی محل نگهداری آنها، به مکان دیگر و امن‌تری منتقل شوند.
ابوعبیده همچنین با اشاره به اینکه خطرات علیه جان اسرای صهیونیست روز به روز بیشتر می‌شود گفت: سرنوشت اسرا، به تصمیم کابینه رژیم صهیونیستی وابسته است.
سخنگوی گردان‌های القسام تصریح کرد: کسی که وضعیت را نظاره کند متوجه خواهد شد که آینده، از آن ملت فلسطین و مقاومت آن در مقابل رژیمی است که عمر آن کوتاهتر از کفش‌های مساجد و کلیساهای غزه، بیت‌المقدس، بیت‌لحم و الخلیل و یافا است و این رژیم، نتوانسته است حتی یک سال را بدون مقاومت فلسطینی‌ها و جنگ با آنها سپری کند که این موضوع، هر بار به این رژیم یادآوری می‌کند که سرزمین یک ملت عرب را اشغال کرده است.
ابوعبیده از علمای مسلمان خواست با بیان تهدیدهایی که علیه ملت فلسطین و مقدسات اسلامی و مسیحی در این سرزمین وجود دارد، علیه رژیم صهیونیستی اعلام جهاد کنند.
سخنگوی القسام همچنین خواستار بزرگترین حمله سایبری کارشناسان جنگ الکترونیک علیه دشمن صهیونیستی شد.
در خبری مرتبط، گردان‌های شهید عزالدین القسام شاخه نظامی جنبش حماس به مناسبت اولین سالگرد عملیات طوفان الاقصی بخشی از جزئیات این عملیات را افشا کرد.
بیانیه القسام تصریح کرد: در این حمله، شمار زیادی از نظامیان اشغالگر و شهرک نشینان صهیونیست نشین، کشته و زخمی و صدها تن از آنها در این ضربه ناگهانی به دشمن و حملات راکتی فشرده به مواضعشان زخمی شدند.
گردان‌های القسام تاکید کرد: ۴۵۰۰ نیروی رزمنده، در این عملیات شرکت کردند که سه هزار تن از آنها برای عملیات رزمایش و ۱۵۰۰ رزمنده برای پشتیبانی و حمایت بودند.
گردان‌های القسام افزود: در کمتر از دو ساعت توانستیم از دیوار حائل، عبور و به کلیه ۱۵ موضع نظامی نیروهای دشمن حمله کنیم.
براساس این بیانیه، رزمندگان القسام همچنین توانستند ۱۰ موضع واکنش نظامی و تیم‌های پشتیبانی در ۲۲ شهرک صهیونیست نشین حمله کنند. همچنین تیپ نظامی دشمن صهیونیستی را نابود کرده و پایگاه نظامی «رعیم» را که ارتش رژیم اشغالگر به آن افتخار می‌کرد مورد حمله قرار دهند.
گردان‌های القسام تاکید کرد: عملیات هفتم اکتبر، یک عملیات نظامی استراتژیک و سیلی ناگهانی و شدیدی بود که رژیم صهیونیستی با ارتش شکست خورده و سیستم اطلاعاتی ضعیفش آن را دریافت کرد. این عملیات به دستور «محمد الضیف» ملقب به ابوخالد رئیس ستاد مشترک القسام آغاز شد و رزمندگان با سلاح ایمان به خداوند، هوشیاری و باور از پشت خطوط مقدم با دشمن، آن را آغاز کردند و توانستند شهرک‎‌های اطراف نوار غزه را به کنترل خودشان دربیاورند و تیپ غزه در ارتش اشغالگر را نابود کنند

۷ اکتبر فرجام اشغال افغانستان در ۲۰۰۱ برای آمریکایی‌های سکولار و جنایتکار

۷ اکتبر فرجام اشغال افغانستان در ۲۰۰۱ برای آمریکایی‌های سکولار و جنایتکار

امروز همچنانکه سالروز طوفان الاقصی است سالروز اشغال افغانستان هم هست که در ۲۳ سال قبل توسط نیروهای آمریکایی و متحدین سکولار اروپایی آن انجام شد.

در ۷ اکتبر سال ۲۰۰۱ میلادی جورج دبلیو بوش سکولار اعلام کرد:

به دستور من، نظامیان ایالات متحده آمریکا، عملیاتی را علیه اردوگاه‌های آموزشی شبکۀ القاعده و تاسیسات نظامی رژیم طالبان در افغانستان راه‌اندازی کرده‌اند، این اهداف بسیار با دقت هدف قرار می‌گیرند، تا از استفادۀ افغانستان به حیث پایگاه حملات تروریستی جلوگیری شود و توانایی‌های نظامی طالبان مورد حمله قرار گیرد…

۲۰ سال پس از آن تاریخ، آنچه برای آمریکایی‌های اشغالگر و سکولار و متحدین سکولار آن از اشغال افغانستان باقی ماند، تنها و تنها اخراج با سرافکندگی بود…

جهاد افغانستان ثمره ی خون انصار و مهاجرین است، شایسته است مسئولین امارت اسلامی یادی از مهاجرین کنند و قدردان آنها باشند.

یمن ۷ اکتبر را به مناسبت سالروز طوفان الاقصی رخصتی رسمی اعلام کرد

یمن ۷ اکتبر را به مناسبت سالروز طوفان الاقصی رخصتی رسمی اعلام کرد

کمیته عالی تشریفات یمن اعلام کرده است که به مناسبت گرامیداشت سالروز طوفان الاقصی و حوادث مهم روز هفتم اکتبر، امروز به عنوان رخصتی رسمی در سراسر کشور اعلام شده است.

این روز به یاد مبارزات و مقاومت مردم غزه در برابر رژیم صهیونیستی گرامی داشته می‌شود.

آسمانِ غزه، هر شب خون می‌بارد…

آسمانِ غزه، هر شب خون می‌بارد…

به قلم: مجاهده غریب

انگار تمام شهر را سیلاب‌خون فرا گیرد. هر شب در آسمانِ غزه، ستاره‌های دیگری می‌درخشد، ستاره های که روح از دیدن‌شان مچاله می‌شود.

هر شب در غزه قیامت کوچک برپا میشود،

حقا که‌نبرد میان جنت و دوزخ است.

نبردی که‌نردبان به‌سوی جام غلمان خواهد بود. نبردی که‌تاریخ بشر شاهد شهامت فلسطین خواهد بود.

دیگر هیچ نسلِ این نهضت را فراموش نخواهد کرد، چون برای آزادی قدس است می‌دانم که‌صلاح‌الدین ما ظهور خواهد کرد، می‌دانم که‌ پروردگار قدس جنود آسمانی را خواهد فرستاد می‌دانم که‌قدسم آزاد خواهد شد اما اندکی صبر

الله ما و جهانیان باتدبیر است…

دکتر اسماعیل هنیه کی بود؟

دکتر اسماعیل هنیه کی بود؟

ارائه: ابومحمود کندزی

اسماعیل هنیه در می سال ۱۹۶۳ میلادی در کمپ الشاطئ در نوار غزه به دنیا آمده است. هنیه در پوهنتون اسلامی غزه تحصیل کرده و در سال ۱۹۸۷ میلادی از رشته ادبیات عربی فارغ‌التحصیل شد. متصل پس از فارغ التحصیلی، در اولین انتفاضه فلسطینیان علیه اشغال اسرائیل شرکت کرد و به همین دلیل برای مدت کوتاهی توسط محکمه اسرائیل به زندان افتاد. در سال ۱۹۸۸ بار دیگر به مدت شش ماه زندانی شد. یک سال بعد در سال ۱۹۸۹ دوباره دستگیر شد و سه سال را در زندان گذراند.

پس از آزادی در سال ۱۹۹۲ میلادی اسرائیل برخی از رهبران و فعالان حماس را به لبنان تبعید کرد. وی به دلیل فعالیت خویش در آنجا مطرح شد و پس از یک سال به غزه بازگشت و به ریاست پوهنتون اسلامی انتخاب شد.

اسماعیل هنیه با شیخ احمد یاسین، موسس حماس ارتباط نزدیکی داشت و به لطف همین ارتباطات خیلی زود در درون حماس مطرح شد و مسئولیت‌هایی به وی واگذار شد. هنگامی که شیخ احمد یاسین در سال ۱۹۹۷ از زندان اسرائیل آزاد شد، هنیه به عنوان مسئول دفتر وی منصوب گردید. هنیه در قیام دوم مردم فلسطین علیه اسرائیل موسوم به انتفاضه دوم که از سپتامبر ۲۰۰۰ تا فبروری ۲۰۰۵ ادامه یافت، نیز نقش برجسته‌ای داشت.

در مارچ ۲۰۰۶ هنیه از راه انتخابات به عنوان نخست‌وزیر دولت فلسطین انتخاب گردید اما حزب الفتح و اسرائیل مشکلات متعددی برای وی خلق نمودند؛ اسرائیل و جهان غرب حمایت و کمک‌های خود را بر حکومتی که حماس در رأس آن قرار داشت، قطع نمود و به این حکومت اجازه فعالیت نمی‌داد. وی در فبروری ۲۰۰۷ استعفا داد و با حزب الفتح دولت وحدت ملی تشکیل داد. چهار ماه بعد، ۱۴ جون محمود عباس، رهبر حزب فتح دولت وحدت ملی را منحل نمود و وضعیت اضطراری اعلام کرد؛ هنیه نیز از سمت خویش برکنار شد و حاکمیت نوار غربی غزه را نیز محمود عباس در دست گرفت. هنیه علی‌رغم خروج از پایگاه دولتی به فعالیت‌های خود ادامه داد و نقش فعالی در جنبه‌های سیاسی و اقتصادی حماس داشت.

وی در سال ۲۰۱۶ به جای خالد مشعل به عنوان رئیس دفتر سیاسی حماس انتخاب شد و به قطر رفت. دو سال بعد، در سال ۲۰۱۸، ایالات متحده آمریکا او را در لیست تروریست‌های ویژه قرار داد. هنیه در ۷ اکتوبر سال ۲۰۲۳ میلادی با شروع عملیات طوفان الاقصی دوباره ظاهر شد و فعالیت خود را گسترش داد. وی به عنوان رئیس دفتر سیاسی حماس مسئول مذاکرات با رژیم اشغالگر اسرائیل در مورد تبادله‌ی اسرا، مذاکرات آتش‌بس و سایر موضوعات مرتبط بود. با نگاهی به فعالیت‌های مهمش او به یکی از مهم ترین افراد حماس برای اسرائیل تبدیل شد.

در اکتوبر ۲۰۲۳ خانواده او را در غزه بمباران کردند که در نتیجه آن ۱۴ نفر از اعضای خانواده او شهید شدند. یک ماه بعد، در ماه نوامبر دو نوه‌اش را به شهادت رساند. در ۱۰ اپریل سال جاری سه پسر و سه نوه وی در بمباران اسرائیلی‌های وحشی در غزه به شهادت رسیدند. ۲۵ جون ۱۰ نفر دیگر از اعضای خانواده وی از جمله خواهر ۸۰ ساله‌اش در بمباران رژیم صهیونیستی در کمپ الشاطی به شهادت رسیدند.

این شخصیت برجسته و فعال جهاد علیه اشغالگران اسرائیل سرانجام در بیست و پنجم محرم الحرام ۱۴۴۶ هجری قمری (۳۱ جولای ۲۰۲۴) همراه محافظ خود در حمله‌ای در تهران جام شهادت نوشید.

مکان های خود را ترک نکنید! گریزی بر غزوه احد و جهاد غزه

مکان های خود را ترک نکنید! گریزی بر غزوه احد و جهاد غزه

به قلم: ادهم الشرقاوي
ترجمه: بابک حمزه

•جنگ اُحُد تنها مبارزه‌ی حق و باطل نبود،
برای قریش به معنای انتقام و برای مسلمانان یکی از آموزنده‌ترين درس های تاریخ اسلام بود!
پیامبر صلی الله علیه و سلم متوجه‌‌ جناح راستِ لشکرِ قریش به رهبریِ خالد بن ولید شد و ترسید که با سربازانِ خود از پشت کوه آن‌ها را محاصره کند،
به همین دلیل هفتاد کماندار را بر روی آن قرار داد، و به آن‌ها دستورِ نظامیِ آشکار داد:
اگر ما را شکست خورده دیدید، از ما حمایت نکنید و اگر ما را پیروز دیدید، به ما نپیوندید.
جنگ آن‌گونه كه همه‌‌ شما مي‌دانيد تمام شد
در اينجا نمی‌خواهم جزئيات آن را بازگو كنم بلکه رویکرد، روش، گام های عملی و رفتاری که از اين نبرد می‌توان آموخت را بيان می‌كنم.

•همه به طور مستقیم در جنگ شرکت نمی کنند، اما این بدان معنا نیست که آنها از نبرد خارج شده اند، بلکه آنها یک عامل مهم و تعیین کننده هستند! برای مجاهدِ میدان جنگ، این احساس که پشت سرش افراد‌ی هستند و او تنها نیست، بسیار آرامش بخش است!

مکان خود را ترک نكن!

•به دیدن مرگ کسانی که در میدان هستند، عادت نکن، حتی اگر هر روز هزار بار تکرار شود،
زمین با هزاران موشک كه پرتاب می‌شود می لرزد در حالی که آنهایی که در خانه‌‌ خود هستند ثابت مانده‌اند.
قهرمانیِ آن‌ها را گسترش دهید که این قهرمانیِ شما نیز هست، ما با هم زندگی می‌کنیم و با هم می‌میریم، و آن‌چه را که خدا تعيين فرموده است، به دست انسان‌ها از بین نمی رود.

•جنایات صهيونيست‌ها را پخش کنيد.
مردمان دنيا اگرچه چشمانشان در مقابل اين همه جنايت ضعيف شده است اما کور نیستند.
آن وقت باید ببینیم و یادمان باشد که این دشمن همه ما را یکسان می‌بیند و خداوند مقرر کرده است که مردم غزه اهل جنگ باشند و اگر هر کشور دیگری جای آنها بود، صهیونیست‌ها هم همین کار را می کردند.

•آنها به تحریم ادامه می دهند، حتی اگر جایگزینی نداشته باشند، اما مردم غزه با یک نان خشک و آب آلوده هم زنده می مانند.

•به فرزندان خود بیاموزید که اين جنگِ عقيده است، قرآن در برابر سکولاریسم،
نبرديست بدون وقفه…

•اجازه ندهید افرادی که در میان ما زندگی می کنند، با زبان ما صحبت می کنند و حتی نمازشان را رو به قبله ما می خوانند، به آنها حمله کنند یا گوشت آنها را ببلعند! آنها از باطل خود خجالت نمی کشند، پس چرا ما از حقیقت خود شرم داشته باشیم؟!

•پس از پایان جنگ با پیروزی، به زودی ان شاءالله نبرد ما آغاز خواهد شد،
زیرا مردم غزه به وظیفه خود عمل کرده‌اند!

•هر مسجدی که توسط اشغالگران ویران شود، آن را دوباره می سازیم!
•هر خانه‌ای که ویران شد، آن را از نو آباد مي‌كنيم!
•هر بیمارستانی که تعطیل شده، ما آن را به کار خواهیم انداخت!
•به جای تشییع جنازه، در عروسی‌هايشان شركت می‌كنيم تا قهرمان‌هایی به دنیا بیاورند، زیرا آن‌ها در قهرمان‌سازی استاد هستند!
•به ازای هر موشکِ یاسینی که شلیک شد، باید به جای آن صد موشک داشته باشند، حتی اگر به قیمت نان بچه‌هایمان باشد. اگر خدا و پس از آن مقاومتِ مردم غزه نبود، صهیونیست‌ها ما را در گودال ها می بندند!

انتقام اهل غزه؛ یقینی است!

انتقام اهل غزه؛ یقینی است!

به قلم: أدهم الشرقاوي

ترجمه: احمدالله مهاجر

پاسخ مفصل به‌ کسی‌که می‌گوید: خدا کجاست؟! و چرا انتقام اهل غره را نمی‌گیرد؟!  امام مسلم، امام احمد، امام نسائي و امام ابوداود (رحمهم‌الله) هر یک از ایشان این حدیث را از حضرت ابوهریرة رضی‌الله‌عنه روایت می‌کنند: «أنَّ النبيَّ ﷺجاءَه ناسٌ من أصحابه فقالوا: يا رسولَ اللهِ، نجدُ في أنفسِنا الشيءَ نُعَظِّمُ أن نتكلَّمَ به، ما نحبُّ أنَّ لنا الدُّنيا وأنَّا تكلمْنا به، فقال لهم النَّبيُّ ﷺ: أوَ قَدْ وجدتموه؟ قالوا: نعم، ‏فقال لهم النّبيُّ ﷺ: ذاك صريحُ الإيمان»

روزی برخی از صحابه‌‌ی کرام به‌ محضر رسول‌الله صلی‌الله‌علیه‌وسلم آمدند و گفتند: ای نبی خدا، بعضی اوقات، چیزهایی در دل‌های‌مان راه می‌یابد و خطور می‌کند که دوست نداریم آن را به‌زبان آوریم (چون حاوی اموری می‌باشد که از طرف شیطان إلقا می‌شود) ایشان فرمودند: آیا واقعاً چنین چیزهایی در دل‌تان خطور می‌کند و آیا واقعاً ایمان‌تان باعث می‌شود تا آن را بر زبان نیاورید؟! گفتند: بله، چنین است. رسول‌الله صلی‌الله‌علیه‌وسلم فرمود: همین است ایمان خالص و ترس از خدا که شما را از انجام و عاقبت آنچه که شیطان در درون‌تان وسوسه می‌اندازد، باز می‌دارد. بدون تردید، مشکلات، آزمایش‌ها، بحران‌ها و وسوسه‌ها زمین بازی شیطان بوده و فرصت خوبی را در اختیار شیطان قرار می‌دهد، تا ایمان یک مؤمن را از بین ببرد و جایگاه خداوند متعال را از دل و درون وی برباید.

بله، ما نیز مخلوقات بی‌نهایت ضعیف هستیم که در بیشتر موارد حکمت‌های الهی را نمی‌دانیم و چیزی جز امور ظاهری را نمی‌توانیم مشاهده نماییم؛ بنابراین، برخی پرسش‌ها در ذهن‌مان خطور می‌کند که از سخن‌گفتن در مورد آن، هراسان می‌شویم؛ چون در ظاهر خلاف تقدیرات الهی می‌باشد و نیز با طلب مغفرت از پروردگار متعال آن وسوسه و پرسش را دفع می‌کنیم. این نقصی در ایمان شمرده نمی‌شود؛ بلکه یکی از کمالات و پله‌های ترقی نردبان ایمان است. پس خلاصه؛ زمانی‌که حکمت یکی از تقدیرات الهی را ندانستیم، بایستی کار را به صاحب‌کار (خداوند متعال) بسپاریم؛ چون او عادل‌تر و مهربان‌تر و داناتر است، از اینکه فیصلهٔ خود را بازنگری کند و یا در مورد آنچه که مقدّر فرموده، مورد سؤال قرار گیرد؛ در حالی‌که تمامی‌مان بندگان باری‌تعالی هستیم.

به هرحال، ممکن است برخی اوقات، شیطان پرسش‌ها و اعتراضاتی را پیرامون غزه، بر ذهن شما وارد کند که کجاست خداوند که بر حالات غزه آگاهی یابد و به آن رسیدگی کند؟! آیا خداوند، به‌خاطر اطفال بی‌سرپناه‌شده که گروه‌‌گروه‌ زیر تانگ‌های درندگان قرار می‌گیرند، چرا به‌خشم نمی‌آید؟!  آیا خداوند، انتقام زنان مظلومی‌که بدن‌های آنان را فشفشه و موشک‌های دشمن، تکه‌تکه با خون رنگین می‌سازد را نمی‌گیرد؟! گناه زنان پیر، ریش‌سفیدان چیست که کشته شده و تازیانه زده می‌شوند؟! آیا خداوند، این قدرت را ندارد که هواپیماهای دشمن را از کار بیندازد و تجهیزات تدافعی آنها را از بین ببرد؟! پس از این همه تفکرات و وسواسی که شیطان در درون‌تان ایجاد می‌کند، باید به چند نکتهٔ ذیل توجه کنید:

۱- الله تعالی آنان را در عذاب خود گرفتار نمی‌کند؛ چون این دنیا خانهٔ آزمایش‌هاست است، نه خانهٔ عقاب و عذاب، و نیز این پروردگار است که از بندهٔ خود می‌پرسد که در امتحان‌اش چه‌کاری انجام داده است نه اینکه بنده گستاخانه رو به‌طرف خداوند متعال کرده و بگوید: چرا مرا در این آزمایش قرار دادی؟! پس ادب و نزاکت گفتگو را بایستی یاد بگیریم.

‏۲- باید اذعان داشته باشیم؛ تا زمانی‌که حادثه و رویدادی، به‌ مرحلهٔ نهایی نرسیده باشد، قضاوت در مورد آن نادرست است؛ زیرا اگر همین متزلزلان و تردیدکنندگان در زمان فرعون می‌زیستند و ستم‌های او را در برابر بنی‌إسرائیل می‌دیدند که فرعون، چگونه فرزندان را از مادران‌شان گرفته و در دیگی‌که روغن در آن جوش می‌زد، می‌انداخت، تا اینکه که بدن‌شان بدون گوشت و تنها استخوان‌ها باقی می‌ماند و سپس مادران‌شان نیز با چنین عملکردی روبرو می‌شدند؛ حتماً این سؤال را مطرح می‌ساختند که خداوند کجاست؟! گناه این اطفال چیست که با چنین قباحتی کشته می‌شوند؟! چرا به‌خاطر رهایی آنان کاری نمی‌کند؟! اما آنچه که مورد توجه است اینکه؛ سرانجام فرعون پس از تمامی این ظلم‌ و استبداد، چه شد؟! خداوند متعال او را در بحر غرق گردانیده و برای همیشه به‌جهنم فرستاده و مادران و فرزندانی را که به‌شهادت رسانیده بود، رسول‌الله صلی‌الله‌علیه‌وسلم بوی آنان را در شب معراج، در بهشت برین احساس می‌کرد.

‏۳- بدون تردید روش‌کار خدا این است که ستم‌کار را تا زمانی مهلت می‌دهد و سپس او را در عذاب سخت و دردناکی گرفتار می‌کند. اما این ایده و باور از کجا ظهور کرده که «ستمکار در این دنیا به‌جزای اعمال شوم و قبیح خود می‌رسد.» هرگز چنین نیست؛ چون در این‌صورت برای برپایی محشر معنایی باقی نخواهد ماند و خلقت پل‌صراط، حساب و کتاب و میزان بیهوده خواهند بود و نیز بهشت و جهنم نباید آفریده می‌شدند. بیایید اندکی به‌عقب بنگریم؛ قرآن‌کریم قصه‌ی «اصحاب اخدود» را زیبا حکایت می‌کند؛ آنان به‌خاطر ایمان و ثبات‌شان، در آتش دنیا سوختند، حتی که پروردگار متعال طفلی را گویا ساخت تا به‌مادرش بگوید: مادرجان، ثابت قدم باش و نترس!؛ چون تو برحق هستی! اما الله تعالی در هیچ‌جایی خبر نداده که در این دنیا انتقام آنان گرفته شده است؛ بلکه نتیجهٔ امر را به روز قیامت واگذار کرده است. خلاصه اینکه، نتایج و ثمرات جنگ و معرکه جنگی در اوایل ظهور هرگز معلوم نمی‌شود؛ چون نتایج تعلق به‌ آخر برنامه دارد. اگر در تمامی جنگ‌ها پیروز شدی، بالأخره به آتش جهنم فرو افتادی، بدون شک که متضرر هستی، و اگر سختی‌ها را متحمل شدی و در این راه سوزان قدم گذاشتی و در همین حال بر حقی که از سوی خداوند متعال آمده است، پایبند و استوار بودی؛ باوجود تمامی دردها و جراحات پیروز میدان هستی!

‏۴- اگر پروردگار متعال، از هر ستمکاری انتقام ستم‌دیدگان را در همین دنیا بگیرد، بدون شک که مبدأ آزمایش‌ها، از اساس و بنیاد برکنده می‌شود و اگر حق‌گرایان در هر معرکه، در برابر باطل‌پرستان پیروز گردند، نیت پاک مجاهدین در صف جهاد و مقاومت، تبدیل به‌نتیجه‌پرستی می‌شود. اما خداوند متعال می‌خواهد برخی دل‌ها را به‌لرزه درآورده و بر برخی‌ها صاعقه‌ای فرود آورد تا اصیلان و مدعیان آشکار شود. اگر غلبه‌های دشمن و ستم‌ ستم‌کاران نمی‌بود، چگونه او تعالی با فرض‌گردانیدن جهاد و قتال، بندگان خود را مورد آزمایش قرار می‌داد؟! همین فریضهٔ جهاد است که منافقان را از مسلمانان اصیل و آهن را از طلا جدا می‌سازد و سرانجام مردم را به‌دسته‌های گوناگون تقسیم می‌کند؛ یکی از آنها، مجاهدان و دیگری لباس منافقان را برتن دارند؛ برخی آنها از همکاران مجاهدان و بعضی‌ها از جملهٔ بازدارندگان مسلمانان از فریضه‌ی جهاد‌اند؛ کسانی پیدا می‌شوند که دارایی خود را در راه خدا به‌خرج داده و گروهی را می‌یابیم که راه شیطان را محل مصرف اموال خود قرار داده‌اند.

۵- اگر دقت کنیم؛ درد زایمان یک خانم در هنگام ولادت، چه اندازه سخت است و چه اندازه خون ضایع می‌سازد، حتی که منجر به‌مرگ مادر می‌شود، این درد بزرگی است که به‌خاطر ولادت یک طفل به‌جود می‌آید؛ پس آیا در این فکر کردیم که درد و رنج بیدار کردن یک امت بزرگی‌که در خواب عمیق فرو رفته‌اند، چگونه خواهد بود و به‌چه اندازه خون‌دادن و قربانی‌‌دادن نیاز خواهد داشت، در حالی‌که این ولادت و بیداری، بیداری قوت و قدرت و ساختار نظام دولتی باشد. اگر همین متزلزلان در زمان ابوجهل می‌بودند و ستم و ظلم ابوجهل بر حضرت سمیّه (رضی‌الله‌عنها) را می‌دیدند که چگونه او را در زمین خوابانده، و می‌بستند و مورد شکنجه قرار می‌دادند؛ حتماً همانند امروز، ندا می‌زدند‌ که: خدا کجاست؟! و من از شما می‌پرسم: «الآن، حضرت سمیّه (رضی‌الله‌عنها) کجاست و ابوجهل در کجا به‌سر می‌برد؟!» اگر همین متزلزلان، حضرت بلال حبشی رضی‌الله‌عنه را در حالی مشاهده می‌کردند که در ریگ‌های گرم مکه خوابانده شده و سنگ بزرگی را بر سینه‌اش گذاشته‌اند و در همین حالت هم، أُمیه بن‌خلف برایش تلقین می‌داد که لات و عزات را عبادت کرده و از پرستش خدای یگانه باز آی، اما بلال رضی‌الله‌عنه در حالی‌که به‌سختی نفَس می‌کشید، پاسخ رد داده، ندای «أحدٌ، أحد» را سر می‌داد؛ حتماً اعتراض می‌کردند که: «کجاست خدای یگانه؟!» اما سوال اینجاست‌که، الان بلال رضی‌الله‌عنه کجاست و امیه بن‌خلف در کجا زیست دارد؟!  به هرحال، اگر آنان نصرت و پیروزی را منوط بر محل دنیا می‌پندارند، گمان نمی‌بریم که حتی تصور نصرت و همکاری هم به‌سراغ آنان بیاید. اما همگی می‌دانند، تاریخ آن را در خود درج نموده است و دوست و دشمن اعتراف دارند که مکه فتح گردید و همان مؤمنانی که در آنجا مورد ستم قرار می‌گرفتند، در روز روشن، از چهار طرف مکه داخل آن شدند و مجد و عزتی را به‌دست آوردند که پس از آن، کسی جرئت حرفی را نداشت. فرجام سخن اینکه، پروردگار حکیم و توانا برای هر چیز وقت معیّنی گذاشته است و هر چیز در زمان خود به‌وقوع می‌پیوندد؛ اگر به حقیقت پی بردی، به همان تمسک بزن ورنه از گرویدگان باش!

قمه زنی و عربده کشی و… جزو عقاید شیعیان جعفری آری یا خیر؟

قمه زنی و عربده کشی و… جزو عقاید شیعیان جعفری آری یا خیر؟

به قلم: خالد هورامی

با انکه در دارالاسلام ایران سالهاست که قمه زنی و عربده کشی و … در عزاداری ها ممنوع و حرام اعلام شده است با این وجود در میان شیعیان انگلیسی و غلاة و منحرفین میان شیعه در افغانستان و پاکستان و عراق و لبنان و غیره چنین منکری انجام می شود و عده ای با کلیپ سازی های حرفه ای سعی دارند به مخاطب خود چنین نشان دهند که این وحشی گری ها جزو عقاید تمام شیعیان است؛ اما واقعیت چیست؟ در زیر به چند روایت استناد می کنیم و قضاوت را به خود شما واگذار می کنیم:

  • «إبن بابویه» به سند معتبرى از امام محمّد باقر روایت کرده است که رسول خدا  در هنگام وفات خود به فاطمه فرمود: «اى فاطمه! چون من بمیرم روى خود را براى من مخراش و گیسوى خود را پریشان مکن، و واویلا مگو و بر من نوحه مخوان و نوحه‏گران را دعوت مکن»[۱].
  • عن أبى عبدالله‏ قال: قال رسول الله : «ضرب المسلم يده على فخذه عند المصيبة إحباط لأجره»[۲]. «جعفر صادق‏ از پیامبر نقل مى‏کند که در وقت مصیبت، دست زدن بر زانو اجر و ثواب مسلمان را تباه مى‏کند».
  • امام جعفر صادق‏ در پاسخ به این پرسش که «جزع چیست؟» چنین مى‏فرماید: «شدیدترین جزع با شرر و فغان و به صداى بلند واویلاکردن و سینه و صورت خود رازدن و موهاى پیشانى را کندن است، و هر کس که مجلس ماتم را برگزار نماید، به تحقیق او صبر را ترک کرده و خلاف روش آن رفتار نموده است»، و به دنبال آن روایت شده است: «صبر و مصیبت، هر دو به سوى مؤمن سبقت مى‏برند. مصیبت در حالى به وى مى‏رسد که او شکیباست و همانا جزع و مصیبت به سوى کافر سبقت مى‏برند، پس مصیبت در حالى به وى مى‏رسد که وى بسیار جزع‏کننده است»[۳].

راستى کدام مصیبت از تمام مصیبتها بزرگتر است و به هنگام مصیبت بزرگ چه باید کرد؟ بهتر است جواب این سؤال را از امام جعفر صادق‏ بشنویم. آن بزرگوار، مصیبت وفات پیامبر را از تمام مصایب بزرگتر دانسته و به هنگام مصیبت به صبر و خویشتن‏دارى توصیه و سفارش فرموده است. چنانچه «شیخ طوسى» و دیگران به سند معتبر از او روایت کرده‏اند که فرمود: «چون مصیبتى به تو رسید، به یاد بیاور مصیبت رسول خدا را که به مردم هرگز چنین مصیبتى نرسیده و نخواهد رسید»[۴].

و اینک ببینیم علىس در برابر بزرگترین مصیبت (رحلت پیامبر) چگونه رفتار کرده است:

  • على در هنگام غسل پیامبر با غم و اندوه مى‏فرماید: «ولولا أنك أمرت بالصبر ونهيت عن الجزع لأنفدنا عليك ماء الشئون»[۵].«و اگر به صبر و شکیبایى امر نمى‏کردى و نهى از ناله و فغان و زدن، نفرموده بودى، به تحقیق (در فراق تو) سرچشمه‏هاى اشک چشم را (با گریه) خشک مى‏کردیم!».
  • و این هم آخرین وصیت خود حسین‏ به خواهرش زینب:حسین‏ قبل از آغاز جنگ به خواهرش مى‏فرماید: «اى خواهرم! تو را به حقّ خود سوگند مى‏دهم که بر مصیبت و مفارقت من صبر کن و هر گاه کشته شوم، هرگز روى خود را براى من مخراش و موهاى خود را از پریشان و پراکنده مساز و از بیخ مکن و گریبانت را پاره مکن؛ زیرا تو دختر فاطمه هستى. همانطورى که او به هنگام مصیبت جدّم – علیه الصلاة و السلام – صبر نمود، تو نیز در وقت مصیبت من صبر پیشه کن»[۶].

با وجود آن همه دلایل قطعى و مدارک معتبر شیعه، به هیچ وجه نمى‏توان  زنجیرزنى و عربده کشی و …  را جزو باورهای شیعیان امامی جعفری دانست. 


[۱]جلاء العیون مجلسى، ج‏۱، ص ۹۲، چاپ تهران.

[۲]اصول کافى، ج‏۱، ص ۲۲۴٫

[۳]اصول کافى، ج‏۱، کتاب الجنائز، ص ۲۲۳ و ۲۲۲، چاپ تهران.

[۴] جلاء العیون مجلسى، ج‏۱، ص ۹۵٫

[۵] نهج البلاغه، شرح فیض الإسلام، جزء ۴، کلام ۲۲۶٫

[۶] جلاء العیون شیخ مجلسى، باب قضایاى کربلا، ص ۲۸۲٫ همچنین تاریخ یعقوبى، ص ۲۹٫