مختصری از سخنرانی اسماعیل هنیه رئیس دفتر سیاسی جنبش حماس در سالگرد نکبت
* جنبش از ابتدای تهاجم وحشیانه به غزه از هیچ تلاشی برای توقف آن و نسل کشی دریغ نکرده است، جنبش به تلاش های برادران میانجی پاسخ مثبت داده است و ما با مسئولیت و دقت تمام پاسخ دادیم تلاش برادران در مصر و قطر برای دستیابی به توافق آتش بس و تبادل اسرا.
* اخیراً موافقت خود را با پیشنهاد برادران در مصر و قطر اعلام کردیم که با اطلاع دولت آمریکا و پیگیری آن انجام شد، اما اشغالگران با اشغال رفح به پیشنهاد مذکور پاسخ دادند عبور از آن، کنترل آن و در واقع شروع تجاوز به منطقه رفح و ورود به اردوگاه جبلیه و محله زیتون در شهر غزه، اصلاحاتی را نیز در این پیشنهاد انجام داد که مذاکرات را به بن بست رساند.
* جنبش برای توقف این تجاوز وحشیانه از هر راه و روش ممکن به تلاش خود ادامه خواهد داد و هرگونه تلاش یا توافقی باید تضمین کننده آتش بس دائمی، عقب نشینی همه جانبه از همه بخش ها، معامله واقعی برای تبادل اسرا باشد. بازگشت آوارگان، بازسازی و رفع محاصره.
* رفتار اشغالگران با پیشنهادهای متعدد موید نیت از پیش طراحی شده آن برای ادامه تجاوز و جنگ است و به اسیران و سرنوشت آنها اهمیتی نمی دهد.
* رکود دشمن در محل و تلاش مکرر آن برای تضعیف موقعیت جناح های مقاومت و امتناع از برخورد با متدولوژی انعطافی که جنبش طی ماه های گذشته نشان داد و اصرار بر ادامه اشغال گذرگاه رفح گسترش تجاوز به رفح و دیگر مناطق، کل مذاکرات را در سرنوشت نامعلومی قرار می دهد.
اسماعیل هنیه، رئیس دفتر سیاسی جنبش حماس با شیخ محمد بن عبدالرحمن آل ثانی نخست وزیر قطر و وزیر اطلاعات مصر آقای عباس کامل تماس تلفنی برقرار کرد و به آنها موافقت جنبش حماس با پیشنهاد آنها در مورد توافق آتش بس را خبر داد.
حماس بارها شروطی را جهت آتش بس مطرح کرده و اعلام کرده که ما به هیچ عنوان از شروط خود عقب نشینی نمیکنیم که عبارتند از:
۱-خروج کامل اشغالگران از نوار غزه ۲-بازگشت ساکنان فلسطینی به غزه ۳- تبادل اسرای تضمین شده و با قبول شروط ما
توافق مطرح شده حماس سه مرحلهای بوده و ۱۲۴ روز طول خواهد کشید. پیشنویس توافق پیشنهاد شده شامل آزادی ۲۰ اسیر فلسطینی زن محکوم به حبس ابد در مقابل هر نظامی زن زنده اسراییل است.
🔹️مرحله اول: ۱- آتش بس ۴۰ روزه ۲- آزادی ۳۳ اسیر اسراییل ۳- آزادی ۸۰۰ اسیر فلسطینی ۴- بازگشت مردم غزه به خانههای خود در شمال نوار غزه
🔹️مرحله دوم: ۱- آتش بس ۴۲ روزه ۲- بقیه اسراییلی آزاد میشوند ۳- اسرای فلسطینی آزاد میشوند
آمار تلفات و خسارات ۱۸۰ روز جنگ و نسلکشی صهیونیستهای سکولار در غزه
دفتر اطلاع رسانی دولت فلسطین در نوار غزه تازهترین آمار تلفات و خسارات جنگ در غزه پس از گذشت ۱۸۰ روز را اینگونه اعلام کرد:
۱۸۰ روز از جنگ گذشته است
▪️ارتش رژیم صهیونیستی ۲۹۲۲ جنایت و کشتار را در نوار غزه مرتکب شده است ▫️۳۹۹۷۵ نفر شهید و مفقود شدند ▪️تاکنون پیکر ۳۲۹۷۵ نفر از شهدا به بیمارستانها منتقل شده است ▫️۱۴۵۰۰ نفر از شهدا کودک هستند ▪️۳۰ کودک بر اثر گرسنگی به شهادت رسیدند ▫️۹۵۶۰ نفر از شهدا زن هستند ▪️۴۸۴ نفر از کادر درمانی و پزشکی به شهادت رسیدند ▫️۶۵ نفر از نیروهای امداد و نجات شهید شدند ▪️۱۴۰ خبرنگار به شهادت رسیدند ▫️۷۰۰۰ نفر مفقود و زیر آوار هستند ▪️۷۵۵۷۷ نفر مجروح شدند ▫️۷۳ درصد مجموع قربانیان جنگ زن و کودک هستند ▪️۱۷۰۰۰کودک والدین خود یا یکی از آنها را در جنگ از دست دادند ▫️۱۱۰۰۰ مجروح وضعیت وخیمی دارند و باید به خارج اعزام شوند ▪️۱۰۰۰۰ بیمار سرطانی با مرگ دست و پنجه نرم میکنند ▫️۱۰۸۸۷۶۶ نفر در نتیجه آوارگی به بیماریهای مسری مبتلا شدند ▪️۸۰۰۰ نفر به سبب آوارگی به بیماری ویروسی التهاب ریوی مبتلا شدند ▫️۶۰۰۰۰ زن باردار به سبب نبود مراقبت پزشکی با خطر مرگ مواجه هستند ▪️۳۵۰۰۰۰ فرد مبتلا به بیماریهای مزمن به خاطر نبود دارو در خطر هستند ▫️۳۱۰ نفر از کادر پزشکی و درمانی بازداشت شدند ▪️۱۲ خبرنگار بازداشت شدند ▫️۲ میلیون نفر در نوار غزه آواره شدند ▪️۱۷۱ مرکز دولتی تخریب شده است ▫️۱۰۰ مدرسه و دانشگاه تخریب شده است ▪️۳۰۵ مدرسه و دانشگاه خسارت جزئی دیده است ▫️۲۲۹ مسجد به کلی تخریب شده است ▪️۲۹۷ مسجد خسارت جزئی دیده است ▫️۳ کلیسا بمباران و تخریب شده است ▪️۷۰۰۰۰ واحد مسکونی به کلی تخریب شده است ▫️۲۹۰۰۰۰ واحد دیگر خسارت دیده است ▪️۷۰۰۰۰ تن مواد منفجره در غزه فرو ریخته شده است ▫️۳۲ بیمارستان از خدمت خارج شده است ▪️۵۳ مرکز درمانی از خدمت خارج شده است ▫️۱۵۹ مرکز درمانی دیگر خسارت دیده است ▪️۱۲۶ آمبولانس بمباران و منهدم شده است ▫️۲۰۰ مکان تاریخی و باستانی ویران شده است
دبیرکل جهاداسلامی فلسطین: اتفاقات غزه، تکرار حادثه کربلا است
«زیاد النَّخالة» دبیرکل جهاد اسلامی فلسطین با قدردانی از حمایتهای دارالاسلام ایران از موضوع فلسطین گفت:
آنچه که امروز در غزه در جریان است، درواقع تکرار حادثه کربلا است و بهرغم همه سختیها و توطئهها، مردم غزه در کنار نیروهای مقاومت توانستهاند با ایستادگی کمنظیر خود، طراحی آمریکا و رژیم صهیونیستی و حامیان آنها را برای نابودی مقاومت با شکست مواجه کنند.
وی با تاکید بر هماهنگی کامل میان نیروهای مقاومت بهویژه حماس و جهاد اسلامی، خاطر نشان کرد: مردم غزه و نیروهای مقاومت بر استمرار ایستادگی تا پیروزی نهایی مصمم هستند و به لطف خدا پیروزی نهایی در آینده نه چندان دور محقق خواهد شد.
قیام ۲۴ حوت هرات افغانستان؛ حماسهای برای نسلهای بعدی!
به قلم: طلحه بدخشانی
قيام ۲۴ حوت سال ۱۳۵۸ ه.ش، در ولایت هرات يكی از نخستين حركتهای شهادتخواهانهٔ ملت مسلمان افغانستان در مقابل نیروهای اشغالگر قشون سکولار سرخ شوروی سابق و رژیم سکولار و دستنشاندهٔ آنها بود.
ملت مسلمان با انگيزهٔ دينخواهی و پاسداری از ارزشهای اسلامی و ملی خویش، در مقابل آن نیروهای سکولار وحشی و جنایتکار قیام نموده، و برای جهانیان اثبات نمودند که پایهٔ اشغالگر سست و بیتمکین بوده و مسلمانان از لشکریان تا دندانمسلح کفار سکولار هراسی ندارند و با خون و جان خویش در مقابل آنها ایستادگی میکنند.
صفحات زرین تاریخ افغانستان پر از واقعات و حماسههایی هستند که برای جهانیان درس عبرت بودهاند. از میان این واقعات، به همین قیام ۲۴ حوت مردم با عزت هرات، میتوان اشاره کرد، که با بیل، کلنگ و چوب در مقابل تانک، تفنگ و طیارههای دشمن قیام کردند.
ایمان فولادین و عزم متین آنها نشاندهندهٔ این بود که در این سرزمین نهال سکولاریسم، ظلم و ستم ریشه نمیدواند، و درخت آنها به ثمر نخواهد رسید.
همین قیام بود که هرات باستان را به نام شهر خون و قیام مشهور کرد؛ حماسهای که برای نسلهای بعدی جاودان و ماندگار باقی ماند. فرزندان آنها با الهامگرفتن از آن فداکاریها در مقابل نیروهای اشغالگر سکولار آمریکا و همپیمانان سکولار آنها نیز قیام نموده و آنها را با شکست فاحش روبهرو کردند.
قیام ۲۴ حوت نشاندهندهٔ ایمان قوی، عزم راسخ و شجاعت مردم هرات در برابر ظلمها و ناهنجاریها بود.
آنها با دستان خالی در مقابل اشغالگران سکولار ایستادگی کردند و سرانجام با شهادت و از دستدادن جانهای شیرین خویش، صفحات تاریخ را به اسم خویش رقم زدند، که ما امروز، بعد از سالها در وصفشان قلم کشیده و مردانگی آنها را میستاییم. روح و روانشان شاد باد. رحمهم الله اجمعین .
غزه واژه ای متشکل از سه حرف و لیکن در بر گیرنده معانی بزرگ و افتخار آمیز..
غزه واژه ای متشکل از سه حرف و لیکن در بر گیرنده معانی بزرگ و افتخار آمیز…
به قلم: فضیله پاینده
● حرف غ در غزه یعنی غیرت و مردانگی، غیرت اهل غزه اعم از مردان و زنان و کودکان غیرت غیرتمندان جهان را زیر سوال برد. مردانی که مدعی مردانگی و غیرت شکست ناپذیر بودند و صفحات تاریخ از کارنامه های راست و دروغ شان پرشده بود و همه داد از شهامت و غیرت میزدند، در مقابل مقاومت و شهامت اطفال غزه خجل و شرمنده شدند و فهمیدند که غیرت تنها حمل سلاح با شعار های تهی از عمل نیست، بلکه غیرت واقعی به معنی مقاومت و ایستادگی و صبر است، در مقابل دشمن ترسوای که برای ترساندن و شکست غیرتمندان غزه به اسلحه های سنگین و تانک های غول پیکر توسل می جویند ولی الحمدلله همواره مردان و زنان و اطفال غیور غزه آنها را زبون و خوار می سازند … ● حرف ز غزه دال بر زنده بودن اهل غزه است، دلیل است بر زنده بودن قلب های آنها، دلیل است بر زنده بودن ایمان آنان بر خداوند مهربان، دلیل است بر زنده بودن مردم غزه برای ارزش های دینی و صیانت و دفاع از مقدسات دینی، برای استرداد و تحریر وطن مقدس و شهر مقدس و دفاع از اولین قبله مسلمانان. ● حرف ز دلیل است بر زنده ماندن در راه الله به معنای واقعی آن و آن همانا مرگ است در راه الله متعال و مرگ یعنی حیات و زندگی اخروی در بهشت برین در سایه نعمت های عدن الله. مردم غزه ممثلین واقعی سخنان ارزشمند امام حسن البناء اند که فرموده است: ” قیمت زندگی همانا دوست داشتن مرگ در راه خداوند است و قرآن پاک فنا و مرگ در الله را عین زندگی خوانده است و می فرماید: و لا تحسبن الذین قتلوا فی سبیل الله امواتا بل احیاء عند ربهم یرزقون….. ” ● حرف هاء در غزه دلیل است بر همت بالا و عدم هزیمت در بدست آوردن اهداف مقدس شان. مردمی که با وجود از دست دادن عزیزان و جگر گوشه های شان زمزمه الحمدلله و حسبنا الله و نعم الوکیل گفتن را بلند میکنند. و با دل محزون و زبان شاکر با عزیزان شان الوداع میکنند.
این بود الفاظ ناچیز بنده حقیر که در ذهنم آمد و خواستم به رشته تحریر در آورم و آنچه نوشته ام احساسات شخصی خودم است نه بر گرفته از سخنان علما و اهل قلم.
علل جنگهای بین سپاه اسلام و سپاه ساسانیان و علل اسلام آوردن ایرانیان یا قوم فارس (۶)
ارائه: ا.م. الکوردی
شبهه ی بعدی که مطرح میکنند این است که چرا مسلمانان اینقدر ایرانی کشتند؟
اولا باید بگوییم در جنگ ، نقل و نبات و شیرینی پخش نمیکنند. قانون جنگ این است که بکش تا کشته نشی. جنگ یعنی روبرو شدن با خون. کسی که در جنگ شرکت میکند باید خودش را برای روبرو شدن با این ۳ حالت آماده کند: یا می کشد.یا کشته میشود. یا به اسارت گرفته میشود. اینطور نبود که فقط از ساسانیان کشته شده باشد بلکه تعداد شهدای اسلام هم در آن جنگها بسیار زیاد بود.آنگونه که میگویند فقط در روز قادسیه ۸۵۰۰ نفر از مسلمانان شهید شدند اما این اعداد و ارقام هیچ اعتباری ندارند.فقط میتوانیم بگوییم از هر دو طرف تعداد زیادی کشته شدند.
ثانیا:مسلمانان با سربازان و نظامیان میجنگیدند نه با مردم عادی و در هیچ جای تاریخ ثابت نشده که مسلمانان مردم عادی یک منطقه را کشته باشند.اگر هم کسانی از غیرنظامیان را کشته باشند حتما جرمی مرتکب شده اند یا جاسوس و خبرچین بوده اند.غیرنظامیان غیر مسلمان در دولت خلافت اسلامی اهل ذمه نام دارند و هیچ مسلمانی حق ندارد به حقوق آنها تجاوز کند.و این اصلا با مبنای اسلام مطابقت نمیکند که اهل ذمه را بکشند و اهل ذمه در اسلام احکام خاص خود را دارند و حتی در این مورد کتابها نوشته اند که میتوان به کتاب ” احکام اهل الذمه” اثر دانشمند بزرگ جهان اسلام امام ابن قیم رحمه الله اشاره نمود و شما اسلام ستیزان کجا این حرفها را میفهمید؟!!!!
توصیه های ده گانه ی ابوبکر صدیق رضی الله عنه به یکی از فرماندهانش در شام بسیار مشهور است و جواب خوبی به کسانی است که اسلام را به تجاوز و کشتار ظالمانه متهم میکنند.در کتاب الموطا اثر امام مالک رحمه الله ج ۲ ص ۵۶ و همچنین در المصنف ابن ابی شیبه ج ۳ ص ۲۲۱ از قول ابوبکر صدیق رضی الله عنه به فرمانده سپاهش چنین آمده:( إِنِّي مُوصِيكَ بِعَشْرٍ لَا تَقْتُلَنَّ امْرَأَةً وَلَا صَبِيًّا وَلَا كَبِيرًا هَرِمًا وَلَا تَقْطَعَنَّ شَجَرًا مُثْمِرًا وَلَا تُخَرِّبَنَّ عَامِرًا وَلَا تَعْقِرَنَّ شَاةً وَلَا بَعِيرًا إِلَّا لِمَأْكَلَةٍ وَلَا تَحْرِقَنَّ نَحْلًا وَلَا تُغَرِّقَنَّهُ وَلَا تَغْلُلْ وَلَا تَجْبُنْ) يعني “من تو را به ده امر سفارش میکنم.هیچ زنی را نکشید.هیچ خردسالی را نکشید.هیچ پیرمردی را نکشید.هیچ درختی را که ثمر میدهد قطع نکنید.هیچ خانه ای را ویران نکنید.هیچ بز و گوسفند و شتری را نکشید الا برای رفع نیاز خوردن.زنبور عسل را نسوزانید.زیاده روی نکنید و به مردم ستم روا ندارید.” این قوانین بشردوستانه را اسلام در ۱۴۰۰ سال پیش در جنگ ها اجرا کرده است که جوامع به اصطلاح طرفدار حقوق بشر امروز هنوز هم که هنوز است نتوانسته گوشه ای از آن را در جنگ هایشان اجرا کنند.جنگهای این مدعیان حقوق بشر سراسر کشتار و تجاوز به زنان و غارت اموال مردم است و با استفاده از رسانه های دروغگو و اسلام ستيز این جنایتهایشان را سرپوش می نهند و برعکس سعی میکنند اسلام را در نظر مسلمانان زشت جلوه دهند و جای بسی تاسف است که عده ای مسلمان ناآگاه به محض شنیدن این خبرهای دروغ آن را باور میکنند و بین مردم نشر میدهند.
ثالثا: تعداد کشته شدگانی که در روایات تاریخی آمده است بسیار زیاد است و اگر کسی این روایات را بخواند و عقل سالمی داشته باشد به دروغ بودن آنها پی میبرد.گاه تعداد این کشتگان را آنقدر زیاد ذکر کرده اند که اگر مسلمانان بمب اتم هم داشتند نمیتوانستند این تعداد را در یک روز بکشند چه رسد به شمشیر آهنی!!!!! این روایات اغلب از طریق اشخاص مدلس و دروغگو و دشمنان اسلام در کتب تاریخ وارد شده و به ما رسیده و قطعا هیچ عالم اسلامی و هیچ عقل سالمی این روایات را صحیح نمیداند.اشخاصی که این روایات را صحیح میدانند بفرمایید طبق قواعد رجالی اسلام یک روایت صحیح تاریخی را به ما نشان دهند هرچند که بر ما معلوم است که شما دشمنان اسلام مقلدی بیش نیستید و آنقدر سوادتان در سطح پایینی است که نمیتوانید اصل روایت را که به زبان عربی در کتابهای تاریخ آمده-تاکید میکنم به زبان عربی -برای ما بیاورید چه رسد به اینکه بر اساس قواعد رجالی آن روایت را برای ما بررسی کنید و سعی کنید صحیح بودن آن را برای ما ثابت کنید.شما فقط مقلد یک عده بیسواد مثل خودتان هستید.بدون اینکه از صحت یک خبر اطلاع پیدا کنید آن را کورکورانه نقل میکنید.چیزی را در یک کتابی میخوانید و بدون اینکه بروید آن را بررسی کنید ببینید صحت دارد یا خیر عین آن را مثل طوطی برای ما میخوانید. اینگونه قبول نیست اصل روایت را به زبان عربی بیاورید و سند آن را بررسی کنید.
و در پایان این سخن زیبای پیامبر رحمت را یادآور میشویم .پیغمبر گرامی اسلام صلی الله علیه و سلم میفرمایند”كَفَى بِالْمَرْءِ كَذِبًا أَنْ يُحَدِّثَ بِكُلِّ مَا سَمِعَ” .يعني براي دروغگو بودن یک شخص همین بس که هر آنچه را میشنود(بدون اینکه درباره آن تحقیق کند) بازگو نماید.[۱]
علل جنگهای بین سپاه اسلام و سپاه ساسانیان و علل اسلام آوردن ایرانیان یا قوم فارس (۴)
ارائه: ا.م. الکوردی
۳-اگر ایرانیان رغبتی به مسلمان شدن نداشتند چگونه این همه فقها و محدثان و عالمان اسلامی از میان ملت ایران وجود دارند(جالب اینجاست که این کتابها با زبان عربی نوشته شده است و این نشان میدهد که ایرانیان با اعراب مشکلی نداشتند)؟ در میان عربها هنوز هم مشهور است که میگویند”آن چنان که ایرانیان برای گسترش اسلام کوشیدند خود عربها نکوشیدند”
مهم ترین کتاب های حدیثی اهل سنت و شیعه توسط ایرانیان آن زمان نوشته شده است.
صحاح سته (۶ کتاب مهم اهل سنت) همگی توسط ایرانیان نوشته شده است .امام مسلم بن حجاج نیشابوری صاحب کتاب صحیح مسلم.امام محمد بن اسماعیل بخاری صاحب کتاب صحیح البخاری.امام ابن ماجه قزوینی صاحب کتاب سنن ابن ماجه.امام ابوداود سجستانی(سلیمان بن اشعث) صاحب کتاب سنن ابوداود.امام نسائی خراسانی صاحب کتاب سنن نسائی.امام محمد بن عیسی ترمذی(گفته اند ترمذ از بلاد ماورا النهر است و جزو ایران آن زمان)صاحب کتاب سنن ترمذی.
ذکر ایرانیان مسلمان که در راه اعتلای اسلام کوشیده اند از شمار خارج است.از قبیل امام داوود بن علی ظاهری اصفهانی.امام ابوزرعه رازی.امام محمد غزالی طوسی و……
۴-تاریخ نشان داده که زرتشتی ها تا ۴ قرن بعد از ورود اسلام به ایران اکثریت بوده اند و شعائر دینی خود را آزادانه انجام میدادند.با این وصف چگونه ممکن است اسلام با زور به ایرانیان تحمیل شده باشد؟اسلام پس از ورود به ایران و روم سه راه را به آنها پیشنهاد میکردند.۱-اسلام بیاورند که در این صورت برادرانشان محسوب میشدند و زیر سایه ی دولت اسلامی به راحتی زندگی میکردند.۲-بر دین خود باقی بمانند و به دولت اسلامی در قبال اینکه از آنها محافظت مینماید جزیه بدهند.اگر این دو راه را قبول نکردند و سر جنگ داشتند مسلمانان نیز با آنها میجنگند و شمشیر بین آنها حکم میکند یا اینکه مال و اموالشان را جمع کنند و از سرزمین اسلامی بیرون روند.بر اساس این قانون شرعی ایرانیان میتوانستند بر دین خود باقی بمانند و اسلام نیاورند.
۵-رفتارهاي عادلانه ی ارتش مسلمین در بسیاری از موارد منجر به اسلام آوردن سربازان ارتش ساسانی می شد چنانکه در کتاب فتوح البلدان بلاذری ص ۲۷۹ آمده است که”کان مع رستم يوم القادسية أربعة آلاف يسمون جند شهانشاه، فاستأمنوا علي أن ينزلوا حيث أحبوا و يحالفوا من أحبوا و يفرض لهم في العطاء فأعطوا الذي سألوه” یعنی “در روز نبرد قادسيّه، چهار هزار سپاهي با رستم فرّخزاد درجنگ حضور داشتند که آنانرا گارد شاهنشاهي ميناميدند. اين چهار هزار تن ايراني، از مسلمانان امان خواستند تا در هر کجا از سرزمين اسلام مايل بودند فرود آيند، و با هر کس که دوست داشته باشند هم پيمان گردند و براي آنان عطايي مقرر شود، و مسلمين نيز آنچه درخواست نمودند، بديشان بخشيدند” و در نتیجه این کار انسان دوستانه ی مسلمانان این ۴۰۰۰ نفر به دین مبین اسلام مشرف شدند چنانکه در همان کتاب ذکر شده است که”أسلموا علي مثل أسلم عليه أساورة البصرة و أتوا الکوفة فأقاموا بها” یعنی “همانند سوارکارانی که در بصره اسلام آوردند این گروه نیز اسلام آوردند و در کوفه اقامت کردند”..همچنین پس از غلبه ی ارتش اسلام بر ساسانیان حضرت عمر رضی الله عنه یک عرب را به فرمانروایی ایران تعیین نکرد بلکه یک ایرانی را حاکم سرزمین فارس کرد به اسم روزبه یا همان سلمان فارسی و این هم از رفتارهای عادلانه مسلمانان بود
علل جنگهای بین سپاه اسلام و سپاه ساسانیان و علل اسلام آوردن ایرانیان یا قوم فارس (۳)
ارائه: ا.م. الکوردی
*تفتیش عقاید مردم:
پروفسور توماس آرنولد در کتاب تاریخ گسترش اسلام مینویسد”زجر و شکنجه و تجسس عقاید و دین در تمام مردم یک نوع حس تنفر علیه دین رسمی زرتشتی و خاندان پادشاهی که به تحمیل آن بر مردم کمک می نمود بوجود آورده بود و موجب آن شد که فتح اعراب بصورت یک نوع نجات و رهایی و آزادی جلوه نماید”.
*تجمل گرایی درباریان و شاهان ساسانی:
در صفحه۸۴ از کتاب دو قرن سکوت آقای زرین کوب به این امر اشاره میکند و مینویسد”مردم هزینه تجمل و شکوه امرا و بزرگان ساسانی را با عسرت و رنج و با پرداخت مالیات ها و سخره ها تامین میکردند”
حال به مسئله ی مهم تری میرسیم که اسلام ستیزان همواره آن را مطرح میکنند و سعی میکنند اینطور جلوه دهند که اسلام با زور شمشیر به ایران آمد و ایرانیان به هیچ وجه رغبتی به مسلمان شدن نداشتند.
۱-ایرانیان از دین سراسر خرافات زرتشتی خسته شده بودند و به این دلیل اسلام را دین کاملتری یافتند و مسلمان شدند.
حتی آقای زرین کوب نیز نتوانسته این قضیه را انکار کند و در کتاب دو قرن سکوت ص ۸۲ مینویسد: مردم که از جور فرمانروایان و فساد روحانیان به ستوه آمده بودند آیین تازه را نوید و بشارتی یافتند و از این رو بسا که به پیشواز آن می شتافتند.
بعلاوه احکام دین زرتشتی که غالبا در وندیداد اوستا ذکر شده است بسیار ظالمانه و مخالف سرشت انسان بود و این نفرت مردم را از دین زرتشتی به همراه داشت.به نمونه ای از این احکام در صفحه گفتگوی اسلام و ادیان اشاره کردیم و ان شاالله در آینده نمونه های بیشتری را خواهیم گذاشت.همچنین چون انسانها ذاتا یکتاپرستی را دوست دارند ایرانیان هم استثنا نبودند و بنابراین از شرکیات دین زرتشتی کناره گیری کردند و به تنها دین توحیدی یعنی اسلام روی آوردند.اسلام این سنن و نظام کهنه و احکام دست و پا گیر زرتشتی را برانداخت و نظامی جدید و پیشرفته را به مردم معرفی کرد.
۲-همکاری ایرانیان با سپاه اسلام برای براندازی نظام ستمکاری ساسانیان و عدم رغبت ایرانیان به دفاع از نظام ساسانی:
تاریخ نشان داده که ایرانیان اصلا رغبتی برای دفاع از حکومت ستمگر ساسانی نداشتند و حتی در بسیاری از موارد خود با ارتش اسلام همكاري ميكردند تا هرچه زودتر این نظام فاسد را به زباله دان تاریخ بفرستند چنانکه در فتح شوش گروهی از دهقانان ایرانی برای ارتش اسلام در کنار فرات پل ساختند تا مسلمانان از روی آن رد شوند و اینگونه شوش فتح گردید. آقای زرین کوب نیز در کتاب دو قرن سکوت ص ۸۲ به این واقعه اشاره میکند.و در همان صفحه باز هم مینویسد:در ولایاتی مانند ری و قومس و اصفهان و جرجان و طبرستان مردم جزیه را می پذیرفتند اما به جنگ آهنگ نداشتند و سببش آن بود که از بس دولت ساسانیان دچار بیدادی و پریشانی بود کس به دفاع از آن علاقه ای و رغبتی نداشت.
آقای زرین کوب همچنین نوشته اند که در تمام شهر اصفهان نظام ساسانی فقط ۳۰ نفر طرفدار داشت.ایشان مینویسد:مرزبان اصفهان،فاذوسبان، چون دید که مردم را به جنگ عرب رغبت نیست و او را تنها میگذارند، اصفهان را بگذاشت و با سی تن از تیراندازان خویش راه کرمان پیش گرفت تا به یزدگرد بپیوندد.
بله این خود ایرانیان بودند که اسلام را به ایران آوردند و در واقع اسلام را با آغوش باز پذیرفتند.
علل جنگهای بین سپاه اسلام و سپاه ساسانیان و علل اسلام آوردن ایرانیان یا قوم فارس (۲)
ارائه: ا.م. الکوردی
۳-شاهان ساسانی خود را خدا میدانستند و مردم را برده و بنده خود میدانستند و اسلام برای مبارزه با شرک و بت پرستی آمده و اسلام از روز اول برای نجات مردمان از زیر چنگال مشرکان آمده.چنانچه در بالا اشاره کردیم نمایندگان باذان وقتی به حضور پیامبر رسیدند پیامبر آنها را دید که سبیل ها را دراز گذاشته اند و ریش ها را تراشیده اند پیامبر از آنها پرسید چه کسی شما را به این کار امر کرده آنها جواب دادند(قالا: أمرنا ربنا، يعني ان كسرى) یعنی پروردگارمان کسرا ما را به این کار امر کرده.[۱] و یا در داستان پاره کردن نامه پیامبر خسرو پرویز میگوید(يكتب إليّ بهذا وهو عبدي) این را برای من نوشته درحالیکه او بنده ی من است.همچنین در ایران باستان باور داشتند که اسپرم پادشاهان دارای فروغ ایزدی است و نافرمانی کردن از شاهان نافرمانی کردن از خدا است .
حتی آقای زرین کوب هم در کتاب دو قرن سکوت ص ۸۴ مینویسد”در آن روزگار مردم ایران خسروان خويش را تا درجه خدایان میپرستیدند و با آنها از بیم و آزرم رویاروی نمیشدند و اگر نیز به درگاه می رفتند ، پنام در روی می کشیدند چنانکه در آتشکده رسم بود”
۴-همکاری ساسانیان با پیامبران دروغین ،مانعین زکات و مرتدان و تلاش آنها برای فتنه انگیزی در خلافت اسلامی زمان ابوبکر صدیق رضی الله عنه:
اين مسئله از مهم ترین مسائلی بود که سبب شد مسلمانان با ساسانیان وارد جنگی تمام عیار شوند. ابوبکر صدیق رضی الله عنه سپاهی را برای سرکوب شورشیان مرتد و مانعین زکات به عراق فرستاد اما برخلاف انتظار با سپاه قدرتمند ساسانی روبرو شدند و ساسانیان سعی در از بین بردن اسلام داشتند و مسلمانان ناچارا مجبور شدند وارد جنگ با ساسانیان شوند و از جمله جنگ هایی که در عهد خلافت ابوبکر صدیق رضی الله عنه با ساسانیان درگرفت ذات السلاسل و ولجه و ثنی و الیس و بادقلی بود.ذکر این نبردها در کتب تاریخی مشهور آمده است ولی اینجا ما نمیخواهیم بطور مفصل به شرح این جنگها بپردازیم زیرا به موضوع ما ربطی ندارد.علاقمندان میتوانند به الکامل فی التاریخ ابن اثیر مراجعه نمایند.
۵-خود ایرانیان هم دولت اسلام را راه نجات خود از زیر ستم شاهان متکبر ساسانی میدانستند و به همین دلیل بود که عامه ی مردم ایران از حکومت ساسانی حمایت نکردند و پایه های حکومت ساسانیان به لرزه درآمد زیرا حکومتی که ملت از او حمایت نکند چندان دوام نخواهد آورد و بزودی از هم میپاشد.ساسانیان هم با وجودیکه از نظر نظامی قدرت برتر جهان بودند اما چون پشتیبانی مردمی نداشت در مقابله با دولت خلافت اسلامی امیرالمومنین عمر بن خطاب رضی الله عنه دوام نیاورد و از هم پاشید.زیرا دولت خلافت اسلامی هرچند قدرت نظامی چندانی نداشت اما چون پشتیبانی مردم را داشت توانست پیروز شود.
برای اینکه بدانیم قدرت ساسانیان تا چه اندازه بود سری به کتب تاریخی میزنیم.در تاریخ طبری چنین آمده است “جاء سعد حتى نزل القادسية، ومعه الناس، قال: لا أدري لعلنا لا نزيد على سبعة آلاف أو نحو من ذلك، والمشركين ثلاثون ألفاً أو نحو ذلك: فقالوا لنا: لا يدى لكم ولا قوة ولا سلاح، ما جاء بكم؟ ارجعوا، قال: قلنا: لا نرجع؛ وما نحن براجعين، فكانوا يضحكون من نبلنا، ويقولون: دوك دوك ، ويشبهونها بالمغازل.” یعنی”سعد بيامد تا در قادسيه مقر گرفت و كسان با وى بودند گويد:
نمى دانم شايد بيشتر از هفت هزار كس يا در اين حدود نبوديم، مشركان سى هزار كس يا در اين حدود بودند و به ما گفتند: عده و نيرو و سلاح نداريد، چرا آمده ايد، برگرديد.گفتيم: بر نمى گرديم، از ديدن تيرهاى ما مى خنديدند و مى گفتند: دوك، دوك و آنرا به دوك نخ ريسى همانند مى كردند.”[۲]
علاوه بر این سپاه ساسانی تعداد زیادی فیل بزرگ جثه به همراه داشتند.در مورد تعداد فیل ها در روایات تاریخی اختلاف وجود دارد.طبری روايت كرده تعداد فیل های سپاه ساسانی ۳۰ تا ۸۰ فیل بود”كان مع رستم ثمانية عشر فيلاً”[۳] و همچنین گفته که همراه با هر فیل ۴۰۰۰ سرباز بود” مع كل فيل أربعة آلاف” [۴]