
دسته: ولاء و براء و کفر به طاغوت
چرا دین اسلام را انتخاب کردم ؟ سرگذشت مختصر یک تازه مسلمان
چرا دین اسلام را انتخاب کردم ؟ سرگذشت مختصر یک تازه مسلمان
ارائه دهنده : ام ابراهیم انصاری
{وَاللّهُ یَهْدِی مَن یَشَاءُ إِلَى صِرَاطٍ مُّسْتَقِیمٍ} [البقرة : ۲۱۳]وخداوند هر کسی را که بخواهد به راه راست رهنمود مینامید.
در ابتدا بگویم چیزی که من الآن به آن رسیده ام بر گرفته از یک حالت اهمال وبی مبالاتی است. داستان زندگی من از زمانی شروع می شود که هنوز به دنیا نیامده بودم ،پدر ومادرم هر دو در یکی از کشور های اروپایی دانشجو بودند . نقطه اشتراک آنها فقط در عربی بودن آنها بود ، به خاطر همین وقتی که در دوران تحصیل پدر مسلمانم از مادر مسیحیم خواستگاری می کند ،یکی از شروط او ترک دین سابق خویش وروی آوردن به اسلام بعد از ازدواج آنها در اروپا سر می گیرد. هنوز شش ماه از ازدواج نمی گذرد که مشکلات تازه شروع می شود .
مادرم اسلام را به عنوان دین جدید نمی پذیرد وپدرم تصمیم می گیرد او را طلاق دهد ،چون یکی از شروط او از اول اسلام آوردن مادرم بوده است . در این ایام که پدر ومادر از هم جدا شدند ،مادرم حامله بود ومجبور می شود به کشورش باز گردد. وقتی بدنیا آمدم پدرم خیلی اصرار می کند که حضانت مرا به عهده بگیرد ،اما عاطفه واحساس مادر رانه، مانع می شود که مرا به پدرم بسپارد وبعد از اصرار فروان،پدرم نیز موافقت می کند ومرا نزد مادر مسیحیم می گذارد.
ارتباط من وپدرم در حد پولهایی که هر ماه برایم می فرستاد ویا تماسهایی که به خاطر مناسبتهای مختلف با من بر قرار می کرد،خلاصه می شود واحیاناً هر دو سال یکبار نیز موفق به دیدنش می شدم . البته اسم اسلامی وحامل شناسنامه ای از کشور متبوع پدرم بودم ،اما هیچوقت نفهمیدم که وطن پدرم کجا واقع شده ویا اسلام چگونه دین است وخیلی سؤالهای دیگر که سعی می کردم در کتابهای تاریخ یا جغرافیا جوابی برای سؤالهایم بیابم.
نزد مادرم که بودم در یک مدرسه فرقه کاتولیک درس می خواندم وبهمراه مادرم به کلیسا می رفتم. (۱۸) سال به این صورت گذشت، اسماً مسلمان بودم اما عبادتم بر اساس مبادی دین مسیحیت بود. درست است که در انجام فرائض درینیم اهمال به خرچ میدادم واصلا دوست نداشتم به کلیسا بروم،ولی همیشه خودم را بخاطر این سستی ملامت می کردم. راستش را بخواهید زندگی خسته کنند های داشتم . اکثر اوقات بیرون از خانه بودم ،اکثر اوقات در تفر یحات شبانه شرکت داشتم واز هر دو جنس دختر وپسر دارای دوستان متعدد بودم ، البته برای مادرم زیاد مهم نبود ،فقط بعضی مواقع نصیحتم می کرد،بعد از انتهای دوره دبیرستان با رتبه ممتاز تصمیم گرفتم به دانشگاه بروم،اما در دانشگاه شهری که من ومادرم زندگی می کردیم ،رشته مورد نظرم را نیافتم. ادامه خواندن چرا دین اسلام را انتخاب کردم ؟ سرگذشت مختصر یک تازه مسلمان
پيام شیخ اسامه بن لادن خطاب به ملت فرانسه
پيام شیخ اسامه بن لادن خطاب به ملت فرانسه
ارائه دهنده : معتصم هورامی
…. چگونه در اشغال سرزمين ما سهيم هستيد و آمريكايي*ها را در كشتار كودكان و زنان ما ياري مي*دهید و مي*خواهيد در امنيت و سلامت به سر ببريد.
و چگونه در امور مسلمانان و بوِیژه مسلمانان شمال و غرب آفریقا مداخله می کنید و نمایندگانتان را علیه ما یاری می دهید و بوسیله معاملات مشکوک ثروتهای ما را به غارت می برید، در حالی که اهل ما در آنجا در انواع فقر و بدبختی به سر می برند.
و اگر سوء استفاده کردید و حق خود دانستید که زنان آزاده را از داشتن حجاب منع مي*كند آیا حق ما نیست که جنگجویانتان را با زدن گردنشان بیرون برانیم؟
البته، معادله ای ساده و واضح است.
همانگونه که می کشید، کشته می شوید. و همانگونه که به اسارت می گیرید، به اسارت گرفته می شوید و همانگونه که امنیت ما را از بین می برید، امنیتتان را از بین می بریم و شروع کننده، ظالم تر است.
پس راه حفظ امنيتتان رفع همه مظالمتان و اثرات آنها از امت اسلاميمان است و مهمترین آنها خروج شما از جبهه جنگ شوم بوش در افغانستان است و زمان آن رسیده که آنچه استعمار مستقيم و غيرمستقيم نامیده می شود، به سر آید و زمان آن رسیده که از اوضاع آمريكا به دنبال این جنگ ظالمانه که منجر به شکست آن در تمامی زمینه ها و محور ها گشته، عبرت بگیرید. و به اذن خداوند آمریکا به زودی به آنسوی اقیانوس اطلس بازخواهد گشت.
و خوشبخت کسی است که از سرگذشت دیگران عبرت بگیرد.
و السلام علي من إتبع الهدي.
تکفیر جمیع سکولاریستهای کردستانات ، هورامان و سایر سرزمینهای مسلمان نشین
تکفیر جمیع سکولاریستهای کردستانات ، هورامان و سایر سرزمینهای مسلمان نشین
ارائه دهنده : ابوسلیمان هورامی
آیا سکولاریستهای حاکم ونیروهای مسلح و طرفدارانشان چون طالبانی، بارزانی ، اردوغان و.. و احزاب سکولار کردستان ایران چون کومله ، دمکرات ، پژاک و…همگی کافر و مرتد هستند به این دلیل که در مسائل فرهنگی و آموزش وپرورش ، اجتماعی و خانوادگی ،سیاسی ، اقتصادی ، اجرای حدود جزائی و… طبق شرع الله حکم نمی کنند وظالم وتسلیم قوانین بشری مخالف با قانون شریعت هستند ؟
آیا جایز است که بگویم تمام آنها در سرزمینهای مسلمان نشین کافر ومرتد هستند؟
[ با توجه به اینکه حجاج بن یوسف ظالم بود و بسیاری از مسلمین را کشت و با این حال هیچ یک از علماء او را تکفیرنکردند. ]
* * *
الحمد لله أن العاقبة للمتقین و أن لا عدوان الا علی الظالمین.و بعد:…..
الله تعالی می فرماید: إِنَّا أَنزَلْنَا التَّوْرَاةَ فِیهَا هُدًى وَنُورٌ یَحْكُمُ بِهَا النَّبِیُّونَ الَّذِینَ أَسْلَمُواْ لِلَّذِینَ هَادُواْ وَالرَّبَّانِیُّونَ وَالأَحْبَارُ بِمَا اسْتُحْفِظُواْ مِن كِتَابِ اللّهِ وَكَانُواْ عَلَیْهِ شُهَدَاء فَلاَ تَخْشَوُاْ النَّاسَ وَاخْشَوْنِ وَلاَ تَشْتَرُواْ بِآیَاتِی ثَمَناً قَلِیلاً وَمَن لَّمْ یَحْكُم بِمَا أَنزَلَ اللّهُ فَأُوْلَئِكَ هُمُ الْكَافِرُونَ : ما تورات را نازل كردیم كه در آن رهنمودی و نوری بود . پیغمبرانی كه تسلیم فرمان خدا بودند بدان برای یهودیان حكم میكردند ، و نیز خداپرستان و دانشمندانی بدان حكم میكردند كه امانتداران و پاسداران كتاب خدا بودند . پس از مردم نهراسید و بلكه از من بهراسید و آیات مرا به بهای ناچیز نفروشید و هركس برابر آن چیزی حكم نكند كه خداوند نازل كرده است او و امثال او بیگمان كافرند . [مائده/۴۴].
از سیاق آیه واضح است که این آیه درباره یهود نازل شد، که یک حکم از احکام الله تعالی را تغییر دادند وبدین خاطر الله حکم تکفیر آنها را نازل کرد، و احادیث صحیح این مطلب را ثابت می کند از جمله حدیثی که مسلم در صحیحش از طریق براء بن عازب روایت می کند که گفت:پیامبر صلی الله علیه وسلم از کنار یک یهودی گذشت که شلاق خورده وداغ گذاشته شده بود،پیامبر صلی الله علیه وسلم آنها را خواست و به آنان گفت:حد زانی را در کتاب آسمانیتان چنین یافته اید؟ گفتند:بله. پیامبر یکی از علمایشان را خواست وگفت:تو را به الله که تورات را برموسی نازل کرد،قسم می دهم،آیا حد زنا درکتابتان چنین است؟گفت:نه،و اگر مرا این طور قسم نمیدادی به تو نمی گفتم، حد زانی در کتابمان رجم(سنگسار) است ولی زنا درمیان اشراف ما زیاد شد و ما هنگامی که یکی از اشراف را به جرم زنا می گرفتیم بر او حد جاری نمی کردیم و رهایش می کردیم و هنگامی که مردم معمولی و ضعیف را می گرفتیم حد را براو اجرا می کردیم. به این خاطر گفتیم:بیایید بر یک چیز اتفاق کنیم و هم بر اشراف و هم بر ضعفاء اجرا کنیم ،و درنتیجه داغ نهادن وشلاق زدن را به جای رجم قرار دادیم.پیامبر صلی الله علیه وسلم فرمودند:خداوندا من اولین کسی هستم که فرمان تو را احیا می کنم بعد از آنکه که آن را میرانده بودند. سپس پیامبر دستو داد و آن مرد را رجم کردند،پس الله عزو جل این آیات را نازل کرد:{ یَا أَیُّهَا الرَّسُولُ لاَ یَحْزُنكَ الَّذِینَ یُسَارِعُونَ فِی الْكُفْرِ: ای پیغمبر ! مایه اندوه تو نشود ( كار كافرانی كه ) در كفر بر یكدیگر سبقت میگیرند……….تا آنجا که می فرماید: إِنْ أُوتِیتُمْ هَذَا فَخُذُوهُ: اگر این ( چیزهائی را كه ما میگوئیم ، توسّط محمّد ) به شما گفته شد ، آن را بپذیرید…..} [مائده/۴۱].منظور اینست که:نزد محمد صلی الله علیه وسلم بروید اگر شما را به داغ وشلاق امر کرد بپذیرید و اگر شما را به سنگسار فتوا داد خویشتن را برحذر دارید.پس الله تعالی این آیه را نازل کرد:{ وَمَن لَّمْ یَحْكُم بِمَا أَنزَلَ اللّهُ فَأُوْلَئِكَ هُمُ الْكَافِرُونَ: و هركس برابر آن چیزی حكم نكند كه خداوند نازل كرده است او و امثال او بیگمان كافرند.}[مائده/۴۴].
این حکم ربانی برای کسانی بود که فقط یک حکم الهی را تعطیل کردند،پس حکم سکولاری که کل شریعت را درمسائل فرهنگی و آموزش وپرورش ، اجتماعی و خانوادگی ،سیاسی ، اقتصادی ، اجرای حدود جزائی و… تعطیل کند و آن را با قوانین دیکتاتوری سکولاریستی پر از ظلم وجور عوض کند چه خواهد بود؟ ادامه خواندن تکفیر جمیع سکولاریستهای کردستانات ، هورامان و سایر سرزمینهای مسلمان نشین
حكم سكولاريسم و سكولايستها از ديدگاه گفته هاي شيخ بن باز و دكتر صالح فوزان
حكم سكولاريسم و سكولايستها از ديدگاه گفته هاي شيخ بن باز و دكتر صالح فوزان *
مترجم : انجمن ” اطعمهم من جوع و آمنهم من خوف ” بيساران
بسم الله الرحمن الرحیم
- شيخ ابن باز در كتاب (موقف المؤمن من الفتن) در صفحه ي (۱۵-۱۶) مي فرمايند : ومعلوم أن حزب البعث و الشيوعية وجميع النحل الملحدة المنابذة للإسلام-كالعلمانية وغيرها-كلما ضد الإسلام، وأهلها أكفر من اليهود والنصارى،لأن اليهود والنصارى تباح ذبائحهم وتباح طعامهم ونسائهم المحصنات، والملاحدة لا يحل طعامهم ولا نسائهم، وهكذا عباد الأوثان من جنسهم لا تباح نسائهم، ولا يباح طعامهم.
فكل ملحد لا يؤمن بالإسلام هو شر من اليهود والنصارى فالبعثيون والعلمانيون الذين ينبذون الإسلام وراء الظهر و يريدون غير الإسلام، وهكذا من يسمون ب:(الشيوعيين)، ويسمون ب:(الإشتراكيين) كل النحل الملحدة التي لا تؤمن بالله ، ولا باليوم الآخر يكون كفرهم وشرهم أكفر من اليهود والنصارى.اه.
يعني : چيزمعلومي است كه حزب بعث ( سكولار سوسياليست ملي گرا ) و سوسياليسم و تمام آن جماعتهاي بي ايماني كه از اسلام دست كشيده اند و آنرا پشت گوش انداخته اند – همچون سكولاريسم و غيره – همگي اينها برعليه حكم اسلامند ، و كساني كه داراي اينگونه افكار باشند از يهودي ها و مسيحي ها كافرترند ، زيرا حيوان ذبح شده و خواكيها و دختران و زنان پاكدامن آنان براي مسلمين حلال هستند ، اما بي ايمانان ملحد ( مانند سكولاريستها و سوسياليستها و… ) ذبح آنان و دختران و زنانشان حلال نيست و به همان شيوه بت پرستان نيز از زمره ي اين ملحدين به شمار مي روند و خوردن حيوان ذبح شده ي آنان و گرفتن همسر از آنان حلال نيست .
پس تمام ملحديني كه به قانون اسلام ايمان ندارند از يهود و مسيحيان بدترند ، بعثيها ( سكولار سوسياليستها ) و سكولاريستها كه اسلام را پشت گوش انداخته اند و همچنين آنهايي كه به آنها گفته مي شود : كمونيستها و سوسياليستها وتمام آن جماعتهاي بي ايماني كه به خداوند و روز قيامت ايمان ندارند كفر و شرشان از يهوديان و مسيحيان بيشتر است .
ادامه خواندن حكم سكولاريسم و سكولايستها از ديدگاه گفته هاي شيخ بن باز و دكتر صالح فوزان
غربال شدن و روشن شدن صف مسلمین و مرتدین سکولاریست کوردستان
غربال شدن و روشن شدن صف مسلمین و مرتدین سکولاریست کوردستان
ابوسلیمان هورامی
در این چند دهه ی گذشته بیشتر از هشتاد درصد آوارگی ها و گرفتاری ها و کشته شده های جنبش مرتدین از میان بچه مسلمانان فریب خورده بوده اما چون آن ها را در مسئله کفر و ایمان و ولاء و براء جاهل شان کرده بودند، نیمچه قدرت و اقتداری که به وجود می آمد در اختیار مرتدین و غیر مسلمانان بوده است و این بچه مسلمانان فریب خورده ی بی پناه در واقع کشاورزان زحمتکشی بودند که ثمره ی کارشان را دیگران می چیدند و چیزی غیر از تهیدستی، ندامت و پشیمانی برایشان نمی ماند. اینان از هم نژادان و هم زبانان خود کسانی را بر خود سوار می کردند که در کمال بی رحمی و بی شرمی از مال و ثروت و جان و ناموس آنان نیز نمی گذشته اند.
پینه ی دستان من، بالش اعیان شد
قدرت بازوی من راحت هر جان شد
رنج فراوان من راحتی جان توست
قدرت بازوی من زور فراوان توست
با همه احوال، تو ای گرگ هار
آنچه که دادی بمن جور فراوان توست[۱]
با گذر از اندیشه های گل آلود مفتی زاده و نتایج اسف بار آن در منطقه در مسئله ی کفر و ایمان و ولاء و براء و عدم تمایز میان مسلمین و غیر مسلمین، کافر و مرتد و سردرگمی جامعه و کشته شدن صدها بچه مسلمان غافل اغلب نماز خوان در صف کمونیست ها و یا دمکرات های مرتد و… هم اکنون همگام با پیشرفت بیداری اسلامی در روش مبارزه و تصفیه، روز به روز اوضاع دینی و موضع گیری سکولارهای مرتد و متحدین سکولار منتصب به صهیو- صلیبی یشان عملاً عیان تر شده و موضع نیروهایی که در این صف بندی و دگرگونی شریک هستند روشن تر می شود، به صورتی که هم چون روزگاران صدر اسلام تشخیص دوست و دشمن برای ما ساده و آسان تر شده است.
نقاب از چهره ی کمونیست ها، سوسیالیست های دمکرات و دیگر مرتدین فرو افتاده است. مردم آگاه مومن سیاست های دوگانه و فریب کارانه ی آن ها را با معیار قرآن و سنت و تجریبات این چند سال اخیر خودشان نسبت به جنایات و خیانت های مرتدین دریافته و در همین راستا بیداران و صاحبان عقل و خرد تصمیم گرفته اند که با هوشیاری و نگاه مصممانه به قیامت و آخرت خود هرگز ابزاری جهت رسیدن به امیال مرتدین نخواهند شد. و دیگر اجازه نخواهند داد که مرتدین با بهره گیری از غفلت دینی و عقیدتی آنان تعیین کننده ی هدف مبارزه ی بر حق اسلامی آنان باشند.
در اواخر دوران جاهلیت خودم که به افکار احمد مفتی زاده آلوده شده بودم و به علت نبود منابع کافی اطلاع رسانی در سال ۱۳۷۴ در دانشگاه از نظر اقتصادی دیدگاه سوسیالیست ها بر سرمایه داری بیشتر برایم مطلوبیت داشت بعد از یک مجادله ی طولانی با یکی از دانشجویان سودانی که از دوستان نزدیکم به شمار می رفت و چند نفر از نزدیکانش هم توسط کفار و مرتدین دارفور به شهادت رسیده بودند با لحنی عتاب آمیز به من گفت: ادامه خواندن غربال شدن و روشن شدن صف مسلمین و مرتدین سکولاریست کوردستان
روابط عقيدتی، سياسی و اخلاقی با ديگران از ديدگاه احمد مفتی زاده
روابط عقيدتی، سياسی و اخلاقی با ديگران از ديدگاه احمد مفتی زاده
ارائه دهنده : م . مرادی هورامی
درطول تاريخ بشر هميشه دو جريان حق و باطل پا به پاي هم در حركت و تكاپو بوده اند ولي چون جمعشان ناممكن بودهاست نتوانستهاند با هم سازش نمايند به همين دليل طرفدارانشان نيز همينگونه با هم در نزاع و كشمكش بوده و پيروزي هركدام به هر مقدار كه روي داده است شكست ديگري را باعث شده است، اين امر مقدر، با مخالفت ابليس در مقابل دستور پروردگار مبني بر سجده كردن براي آدم متجلي شد، او از اطاعت پروردگار متعال سر باز زد و اساس سوء استفاده در جهت كژي از قدرت انتخابگري كه خداوند به موجودات مكلف داده بود را پايه گذاري كرد لذا تبديل به ياور نفس اماره در جهت مخالفت با سعادت بشر شد و خداوند از همان آغاز فرود آدم به زمين اين موضوع مهم را به ايشان تذكر داد و دوراه سعادت و شقاوت را فرا راه انسان قرار داد و او را در گزينش و انتخاب آن آزاد گذاشت چنانكه ميفرمايد:(قُلْنَا اهْبِطُوا مِنْهَا جَمِيعًا فَإِمَّا يَأْتِيَنَّكُمْ مِنِّي هُدًى فَمَنْ تَبِعَ هُدَايَ فَلَا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلَا هُمْ يَحْزَنُونَ . وَالَّذِينَ كَفَرُوا وَكَذَّبُوا بِآَيَاتِنَا أُولَئِكَ أَصْحَابُ النَّارِ هُمْ فِيهَا خَالِدُونَ)[۱] «گفتيم به زمين فرود آييد، آنگاه هدايت من به سوي شما خواهد آمد هر كس از آن پيروي كند هيچ خوف و حزني بر او نيست اما آنكس كه كفر ورزد و آيات ما را تكذيب نمايد از جمله ياران آتش و در آن جاودان خواهد ماند». لذا هر وقت مردم از هدايت پروردگار بهره گيرند و از آن پيروي كنند از اختلاف و تفرقه به دورند و همگي بر شاهراه هدايت در جهت رسيدن به رضوان خداوند متعال گام مي نهند ولي هرگاه از هدايت خداوند فاصله گيرند به همان اندازه دچار اختلاف و تفرقه و چندگانگي خواهند شد، در همين راستا و براي رفع اين مشكل، پروردگار رحيم، پيامبران را مبعوث مي دارد تا بشارت دهنده و بيم دهنده باشند. صالح فوزان در كتاب توحيد كه ترجمه فارسي آن موجود است در ص ۷ از ابن عباسس چنين نقل ميكند: مدت زمان بين آدم و نوح ده قرن بود و مردم در اين مدت همگي بر دين اسلام بودند . سپس از ابن القيم نقل ميكند كه سبب بعثت پيامبران اين بود كه مردم در عقيده دچار اختلاف شدند چنانكه عرب ابتدا بر دين ابراهيم؛ بودند ، سپس اين آيه را به عنوان شاهد بيان مي نمايد: (وَمَا كَانَ النَّاسُ إِلَّا أُمَّةً وَاحِدَةً فَاخْتَلَفُوا)[۲] مردم بر يك دين واحد بودند سپس دچار اختلاف شدند .
بلاخره اين اختلاف تحقق يافت و بشر متفرق و به دو دسته حق و باطل تبديل شدند، گروهي طرفدار حق و جمعي به باطل گرويدند در چنين وضعي خداوند متعال پيامبرانش را مبعوث داشت تا حجت را بر كساني كه راه باطل را در پيش گرفته اند تمام كند و از طرف ديگرحق و راستي را قوت بخشد وبراي تحقق اين امر همه مجتمعات بشري مشمول اين لطف الهي قرار گرفتند، چنانكه مي فرمايد:(وَلَقَدْ بَعَثْنَا فِي كُلِّ أُمَّةٍ رَّسُولاً أَنِ اعْبُدُواْ اللّهَ وَاجْتَنِبُواْ الطَّاغُوتَ فَمِنْهُم مَّنْ هَدَى اللّهُ وَمِنْهُم مَّنْ حَقَّتْ عَلَيْهِ الضَّلالَةُ فَسِيرُواْ فِي الأَرْضِ فَانظُرُواْ كَيْفَ كَانَ عَاقِبَةُ الْمُكَذِّبِينَ)[۳] «ما در هر مجتمع بشري پيامبري را مبعوث داشتيم تا مردم، الله را عبادت كنند و از طاغوت دوري جويند بعضي از آن جوامع دچار گمراهي شدند و حال در زمين سير كنيد و بنگريد تا بدانيد سرانجام تكذيب كنندگان به كجا انجاميد» . ادامه خواندن روابط عقيدتی، سياسی و اخلاقی با ديگران از ديدگاه احمد مفتی زاده
کاک حسن امینی در کدام سمت ایستاده است ؟
کاک حسن امینی در کدام سمت ایستاده است ؟
به قلم : سید م. احمدی (سنندجی)
بسم الله الرحمن الرحیم
دیروز متوجه شدیم که حکومت شیعه مذهب ایران سه نفر از سکولاریستهای مرتد حزب کمونیست ایران (کومله) را پس از چند سال زندانی کردن اعدام نمود .
لقمان و زانیار مرادی چند برادر موحد ما را در مریوان ترور کردند و سرانجام در مردادماه ۱۳۸۸ حین عبور از مرز عراق و بازگشت به ایران در مریوان دستگیر شدند. این سکولاریستهای مرتد در تاريخ ۲۴ اسفند ۱۳۸۶ دو برادر مسلمان ما را به نامهای “انور اشكاوند” و “طیب كشور دوست” هنگام بازگشت از نماز جماعت عشاء در شهر مريوان محله چهار باغ مريوان به شهادت رساندند . همچنین سعدی شیرزادی فرزند امام جمعه مریوان را به اتهام عضویت در القاعده به همراه دو برادر دیگر به نامهای هادی شیرزادی و عبدالکریم کهنه پوشی در هنگام بازگشت از نماز جماعت عشاء در ۱۵ تير ۱۳۸۸ در جلو منزل امام جمعه مریوان به شهادت می رسانند . نحسبهم کذالک و الله حسیبهم و لا نزکی علی الله احدا .
ملا مصطفی شیرزادی امام جمعه ی سلفی مسلک مریوان هم بر اساس ملاقاتی که با قاتلین فرزندنش در زندان داشته و اقرار آنها شنیده و اقرار مجدد قاتلین در منزل شخصی ایشان که برای طلب بخشش آمده بودند در خطبه ی ۶/۶/۱۳۸۸ حزب سکولار و مرتد کومله ی آدمکشان را مسئول قتل فرزنش معرفی می کند .
این بخشی از کارنامه ی این دو سکولار و مرتد است که دستشان به خون برادران اهل توحید ما آلوده شده بود . یکی دیگر از سکولاریستهای مرتدی که اعدام شد رامین حسینپناهی بود که این شخص هم باز عضو حزب سکولار و کمونیستی کومله بود که در تیر ۱۳۹۶ در حالی که در درگیری مسلحانه زخمی شده بود دستگیر می شود.
در این صورت واضح و روشن است که طبق اقرار متهمین و شهادت امام جمعه ی مریوان و کلیپ تصویری از ملاقات این مرتدین با خانواده ی مقتولین و اقرار مجدد به قتل و درخواست بخشش از خانواده ی مقتولین، ما با کسانی طرفیم که با عقایدی سکولاریستی و ضد اسلامی و با عضویت در یکی از احزاب سکولار و مرتد کوردستان اقدام به قتل چند برادر مسلمان ما آنهم به اتهام عضویت در القاعده یا داشتن عقاید توحیدی و یا تبلیغ برای توحید و قانون شریعت الله کرده اند .
با این وجود می بینیم که کاک حسن امینی در بیانیه ی خود به تاریخ ۱۷/۶/۹۷ به خانواده ی این مرتدین سکولار و مسلح کمونیست که دستشان به خون برادران مسلمان و موحد ما آلوده شده است پیام تسلیت می فرستد، و علاوه بر آن، کشتن این مرتدین قاتل کمونیست را بر خلاف مصالح کشور ایران و قداست اسلام و وحدت ملی دانسته و کشته شدن این مرتدین سکولار را مایه ی تاسف و تاثر خودش می داند . بد تر از همه اینکه مرگ این مرتدین قاتل را مصیبتی بزرگ و جانگاه معرفی کرده و از خداوند منان برای عفو این مرتدین سکولار و قاتل درخواست عفو و غفران دارد، در حالی که الله تعالی به صراحت مسلمین را از چنین دعاهائی نهی کرده و می فرماید:
مَا کَانَ لِلنَّبِیِّ وَالَّذِینَ آمَنُواْ أَن یَسْتَغْفِرُواْ لِلْمُشْرِکِینَ وَلَوْ کَانُواْ أُوْلِی قُرْبَى مِن بَعْدِ مَا تَبَیَّنَ لَهُمْ أَنَّهُمْ أَصْحَابُ الْجَحِیمِ (توبه/۱۱۳) پیغمبر و مؤمنان را نسزد که برای مشرکان طلب آمرزش کنند ، هرچند که خویشاوند باشند ، هنگامی که برای آنان روشن شود که ( با کفر و شرک از دنیا رفتهاند ، و ) مشرکان اهل دوزخند .
وَمَا کَانَ اسْتِغْفَارُ إِبْرَاهِیمَ لِأَبِیهِ إِلاَّ عَن مَّوْعِدَةٍ وَعَدَهَا إِیَّاهُ فَلَمَّا تَبَیَّنَ لَهُ أَنَّهُ عَدُوٌّ لِلّهِ تَبَرَّأَ مِنْهُ إِنَّ إِبْرَاهِیمَ لأوَّاهٌ حَلِیمٌ (توبه/۱۱۴) طلب آمرزش ابراهیم برای پدرش ، به خاطر وعدهای بود که بدو داده بود ، ولی هنگامی که برای او روشن شد که پدرش دشمن خدا است ، از او بیزاری جست ( و ترک طلب آمرزش برای وی گفت ) . واقعاً ابراهیم بسیار مهربان و دستبدعا و فروتن و شکیبا بود .
این یعنی ولاء و براء و کفر به طاغوت یک مسلمان و این یعنی دشمن شناسی شرعی یک مسلمان و واکنش در برابر چنین مجرمینی . حالا کاک حسن امینی با چه مجوز شرعی در برابر قتل چنین قاتلین مجرم و چنین سکولاریستهای کمونیست و مرتدی چنین واکنشی نشان می دهد؟ چرا در بیانیه ی خود تنها به کورد بودن اینها اشاره می کند و اشاره ای به کافر و مرتد بودن آنها و قاتل بودن آنها و عضویت آنها در حزب سکولار و مرتد کومله نمی کند؟ چرا اشاره ای نمی کند که این مجرمین کمونیست بودند و مسلح که نه به الله اعتقادی داشتند نه به اسلام و نه به نماز و روزه و … و نه حتی به ملی گرائی و کورد بودن . چون اینها به انترناسیونالیسم اعتقاد دارند .
چرا کاک حسن امینی اشاره ای نمی کند که این سکولاریستهای مرتد و کافر برای حزبی سکولار و مرتد کار کرده اند که ۸ سال تمام مزدور صدام حسین بوده و دستش به خون هزاران کورد اهل سنت آلوده شده است ؟
البته کاک حسن امینی قبلا هم از به قدرت رسیدن سکولاریستهای مرتد طالبانی و بارزانی در کردستان عراق ابراز شادمانی کرده بود و برایشان پیام تبریک فرستاده بود و بارها در کانالهای ماهواره ای سکولاریستهای مرتد هم صحبت کرده و به نحوی خودش را از سایر اهل سنت کوردستان جدا کرده و «عملا» چنین وانمود کرده است که معیار برایش «ملیت» است نه قانون شریعت الله و کفر به طاغوت و ولاء و براء شرعی و درجه بندی شرعی دشمنان و اتحاد حول محور «لا اله الا الله و محمد رسول الله».
ترساندن و ارهاب دشمنان خدا و مردم چون کفار سکولار آمریکائی از ايمان است و هر كس آنرا انكار كند كافر است
ترساندن و ارهاب دشمنان خدا و مردم چون کفار سکولار آمریکائی از ايمان است و هر كس آنرا انكار كند كافر است
تاليف : عبدالقادر عبدالعزيز (فک الله اسره)
مترجم : ابوبصير بيساراني
الحمد لله رب العالمين ، و الصلاة و السلام علي مبعوث رحمة للعالمين ، و علي آله و صحبه و من تبعهم باحسان الي يوم اليدن .
جهان با خبر عملياتهاي مبارك ۱۱ سپتامبر و پست و ذليل شدن آمريكا لرزيد ، هنوز يك ماه نگذشته بود كه آمريكا تصميم گرفت كه اين ذلت را با يورش و حمله به افغانستان جبران كند .
در اين مدت زماني ، بسياري از انسانهاي به ظاهر سياسي و ديني نظرياتي گمراه گرانه و حتي بعضي اوقات ديدگاههاي كفر آميزي را نيز در اين باره صادر مي كردند ؛ تا جايي كه بيم آن مي رفت كه اين به عنوان دین تفاسير آلوده از طرف مردم قبول گردد .
پس به عنوان وظیفه ای که به خاطر علمم بر دوشم گذاشته شده این کار« روشنگري » را بر خودم لازم دانستم (واذاخذ الله میثاق الذین اوتوالکتاب لتبیننه للناس ولا تکتمونه )ال عمران ۱۸۷(وبیاد بیاور ای پیامبر)آنگاه را که خداوند پیمان موکد (برزبان انبیاء)از اهل کتاب گرفت که باید کتاب (خود)را برای مردمان آشکار سازید وتوضیح دهید وآن را کتمان نسازید.(ان الذین یکتمون ماانزالنا من البینات والهدی من بعد ما بیناه للناس فی الکتاب اولئک یلعنهم اللاعنون * الا الذین تابواواصلحواوبینوا فاولئک اتوب علیهم واناالتواب الرحیم )کسانی که آنچه را ما از دلیلهای روشن وهدایت نازل کردیم بعد از آنکه برای مردم روشن وهدایت ساختیم مخفی کردند خداوند ولعنت کنندگان آنها را لعنت می کنند مگر کسانی که توبه کنندوصالح شوند وآن را روشن سازند من از آنها توبه می پذیرم وبراستی که من توبه پذیر ومهربانم . وصحابه براین اساس با پیامبر صلي الله عليه وسلم بیعت دادند که هدایت رابرای مردم بیان کنند و دراین راه از هیچ طعنه ، سرزنش ولومه ای نترسند .
شریعتهای قبلی به این دلیل تحریف شد که گمراهی زیاد شد وعلما سکوت کردند . خداوند می فرماید : قل یا اهل الکتاب لا تغلوا فی دینکم غیر الحق ولاتتبعوا اهواءقوم قد ضلوامن قبل واضلواکثیراوضلواعن سواءالسبیل [ مائده ۷۷ ] بگو ای اهل کتاب به ناحق راه افراط وتفریط مپویید و از اهواء وامیال گروهی که پیش ازاین گمراه شده اند وبسیاری را گمراه کرده اند واز راه راست منحرف گشته اند ، پیروی ننمایید آنها یی هم که حق را می دانستند به صومعه ومعبد ها فرار کردند تا آن وقت که مردند وحق هم با آنها از میان رفت . خداوند می فرماید : ” ورهبانیه ابتدعوها ما کتبناهاعلیهم الاابتغاءرضوان الله ” [ حدید ۲۷ ] و(پیروان عیسی)رهبانیت سختی را پدید آوردند که ما آن را بر آنان واجب نکرده بودیم ، ولیکن خودشان آن رابرای بدست آوردن خوشنودی خدا پدید آورده بودند . تا اینکه وقتی پیامبر ظهور کرد تنها چند نفر معدود با حق بودند مثل زید بن عمرو بن نفیل که برای پیدا کردن حق سفرهای بسیاری کرد (بخاری)وکمی قبل از بعثت بر حق وفات کرد .ولی این تحریف به دین اسلام راه نیافت بلکه باآمدن هرگمراهی خداوند کسی را مجدد دین وسبب حفظ دین می کرد ، براي اينكه حق تا قیامت باقی بماند . چون بعد از پیامبر کسی مبعوث نخواهد شد وخدا وعده داده است که ” انا انزلنا الذکروانا له لحافظون ” [ حجر۹ ] ماخود قرآن رافرستادیم وخود ما پاسدار آن می باشیم . ودر حدیث هست که طائفه ای از امت همیشه وجود دارد که مبارزات مسلحانه مي كنند و بر حق هستند ومعاندان ضرری به آنها نمیرسانند از خداوند می خواهیم که مارا از آنها قراردهد وهرگز از بیان حق دست بر نداریم . ادامه خواندن ترساندن و ارهاب دشمنان خدا و مردم چون کفار سکولار آمریکائی از ايمان است و هر كس آنرا انكار كند كافر است
یک بام وچند هوای بلندگوی رسانه ای تمکین در برخورد با دیدگاههای ابوقتاده ی فلسطینی (قسمت سوم و پایانی )
یک بام وچند هوای بلندگوی رسانه ای تمکین در برخورد با دیدگاههای ابوقتاده ی فلسطینی (قسمت سوم و پایانی )
به قلم : ابوخالد کردستانی
آنچه از درجه بندی مرتدین سکولار ترکیه و انتخاب اخف الضررین توسط ابوقتاده فلسطینی و اشاره به آیه ی ««لَتَجِدَنَّ أَشَدَّ النَّاسِ عَدَاوَةً لِلَّذِينَ آَمَنُوا الْيَهُودَ وَالَّذِينَ أَشْرَكُوا وَلَتَجِدَنَّ أَقْرَبَهُمْ مَوَدَّةً لِلَّذِينَ آَمَنُوا الَّذِينَ قَالُوا إِنَّا نَصَارَى ذَلِكَ بِأَنَّ مِنْهُمْ قِسِّيسِينَ وَرُهْبَانًا وَأَنَّهُمْ لَا يَسْتَكْبِرُونَ»» به دست می آید می تواند ما را به نوعی از درجه بندی دشمنان راهنمائی کند .
در اینجا الله تعالی به در جه بندی سه دسته از کفار و دشمنان مسلمین اشاره دارد . یهود و مشرکین( به زبان امروزین = سکولاریستها) را دشمنان شماره یک و سرسخت ترین دشمنان قرار می دهد. همین مشركين و سکولاریستها در همان دوره مكي هم دشمن شماره يك مسلمين بودند و در دوره مدني و كسب قدرت و حكومت توسط مسلمين هم باز دشمن شماره يك بوده اند، و با تصويب قرآن تا روز قيامت دشمن شماره يك مسلمين باقي می مانند، و تنها موقعیت و میزان قدرت مسلمین و روش برخورد آنهاست كه تعيين ميكند هم پيمان باشند يا دشمن جنگي. چون به صورت عموم و کلی و بدون در نظر گرفتن استثنائات تا روز قیامت دیپلماسی و زبان گفتگوی سکولاریستها با مسلمین زبان جنگ و اسلحه ست تا زمانی که مسلمین دست از آن ۴ مفهوم و معنی و محتوای دین بکشند که قدرت و حاکمیت، قانون و شریعت، اطاعت پذیری از این قانون و حکومت و در نهایت مجازات و پاداش بر مبنای این قانون و شریعت است که از قانون و شریعت الله منبعث می شود . وَلاَ يَزَالُونَ يُقَاتِلُونَكُمْ حَتَّىَ يَرُدُّوكُمْ عَن دِينِكُمْ إِنِ اسْتَطَاعُواْ .
اینها تا زمانی که ما تابع حکومت و قانون و سیستم مجازات و پاداش آنها نشویم و از آنها اطاعت نکنیم با ما خواهند جنگید. زمانی که دست از قدرت حکومت اسلامی و قانون شریعت الله و اطاعت کردن از قانون شریعت الله و مجازات و پاداش دادن بر اساس قانون شریعت الله کشیدیم آنوقت است که دست از جنگ با ما می کشند . چون ما را چیزی مثل خودشان کردند و تابع حکومت و قانون خودشان کردند و یک اسلام تو خالی برایمان جا گذاشتند.
به این شیوه الله تعالی، هم دشمنان شماره یک ما را معرفی میکند و هم اینکه بیان می کنند که سکولاریستها که دسته ای از این دشمنان شماره یک ما هستند به صورت مداوم با مسلمین «قتال» می کنند، یعنی جنگ و کشت و کشتار؛ تا کی؟ تا زمانی که مسلمین دست از اون مفاهیم چهارگانه ی دین و محتوای دین بردارند و انار به ظاهر سالمی را در اختیار داشته باشند که محتوایش را خالی کردند. ادامه خواندن یک بام وچند هوای بلندگوی رسانه ای تمکین در برخورد با دیدگاههای ابوقتاده ی فلسطینی (قسمت سوم و پایانی )