انتخابات در سیستم طاغوتی و سکولاریسم کفر است (۲)

انتخابات در سیستم طاغوتی و سکولاریسم  کفر است (۲)

نویسنده ابن حجر الکوردی

ارائه دهنده: ابن محمد الکوردی

 

(الحکم بغیر ما انزل الله) دین است.

دین شامل التزامات و خشوع و تسلیم شدن برای الله متعال است که کلا شامل عبادت عبد است پس این حکم در شرع به اسم دین نام برده شده است که باید بدان ملزم و تسلیم شد همانطور که ابن تیمیه میگوید:”و الدین هو الطاعه فاذا کان بعض الدین لله و بعضه لغیرالله وجب القتال حتی یکون کله لله . مجموع الفتاوی ۲۸/۵۴۴

“و دین همان اطاعت از الله متعال است اگر بعضی از دین برای الله متعال باشد و بعضی از دین نیز برای غیر از الله متعال باشد واجب است جنگ و جهاد شود حتی تمام دین برای الله متعال شود”

۱-اگر حکم به قرآن و سنت شود دینداری برای الله متعال شده است

۲-اگر حکم به غیر از قرآن و سنت شود (سیستم پلید سکولاریستی و دموکراسی) دینداری برای غیراز الله متعال شده است و دچار شرک و خواهد شد.

  • وَإِنْ أَطَعْتُمُوهُمْ إِنَّكُمْ لَمُشْرِكُونَ”(الانعام/۱۲۱)اگر از آنان اطاعت كنيد بيگمان شما ( مثل ايشان ) مشرك خواهيد بود” پس اطاعت از غیر قانون الله متعال باعث مشرک شدن فرد می شود.
  • “وَلَا يُشْرِكُ فِي حُكْمِهِ أَحَداً”(الکهف/۲۶)و در فرماندهي و قضاوت خود كسي را انباز نمي گرداند .

آری اگر از آنان اطاعت کنید شما هم مانند آنان مشرک هستید لکن بدانید رای دهنده (سیستم پلید سکولاریستی و دموکراسی) حداقل دو کفر دارد هم آنان را به عنوان حاکم غیر الله انتخاب میکنند و هم از آنان اطاعت میکنند در حالیکه هیچ کس و هیج چیز در حکم و حکمرانی با الله سبحانه و تعالی شریک نیست. حرام است انسان اسمی را که مشابهت یا مشارکت در حکم الهی دارد به خود بچسپاند ادامه خواندن انتخابات در سیستم طاغوتی و سکولاریسم کفر است (۲)

انتخابات در سیستم طاغوتی و سکولاریسم کفر است (۱)

انتخابات در سیستم طاغوتی و سکولاریسم  کفر است (۱)

نویسنده ابن حجر الکوردی

ارائه دهنده: ابن محمد الکوردی

 

الحمدلله والصلاة والسلام علی رسول الله و علی آله و صحبه و من والاه

اشهد ان لا اله الا الله و اشهد ان محمد رسول الله

اما بعد؛

الله سبحانه و تعالی میفرماید؛ وَقَاتِلُوهُمْ حَتَّى لاَ تَكُونَ فِتْنَةٌ وَيَكُونَ الدِّينُ لِلّهِ فَإِنِ انتَهَواْ فَلاَ عُدْوَانَ إِلاَّ عَلَى الظَّالِمِينَ ‏(۱۹۳)

«و با آنان‌ چندان‌ نبرد كنيد تا فتنه‌ نابود شود» يعني: بساط شرك‌ درهم‌ پيچيده‌شود، و اين‌ در هنگامي‌ متصور است‌ كه‌ توانايي‌ كفار در بازداشتن‌ مردم‌ از راه‌خدا جلّ جلاله به‌كلي‌ از ميان‌ رفته‌ و هر مسلماني‌ بر دين‌ خويش‌ ايمن‌ باشد «و دين‌ فقط دين‌ الهي‌ باشد» و قدرت‌ و سلطه‌ اديان‌ باطل‌ به‌زير آيد. پس‌ چون‌ انسانها از شرك‌ دست‌ بردارند، جنگيدن‌ با آنان‌ روا نيست‌. دين: عقيده، عبادت‌ و عمل‌ صالح‌ – هر سه‌ – را در بر مي‌گيرد «پس‌ اگر دست‌ برداشتند» از شرك، در آن‌ صورت ‌«تجاوز جز بر ستمكاران‌» و جنگيدن‌ جز با آنان‌ كه‌ با شما مي‌جنگند «روانيست‌». عكرمه‌ مي‌گويد: «ستمكاران‌ كساني‌ هستند كه‌ از گفتن‌ كلمه‌ طيبه‌ «لا اله‌الا الله» ابا مي‌ورزند».

همانطوریکه در ایه مشخص است تمام این اعمالی که مجاهدان و دعوتگران انجام میدهند اعم از؛ جهاد و دعوت فقط فقط برای اعلای کلمه ی الله است و اینکه تمام دنیا تسلیم امر الله سبحانه و تعالی شود و تمام دین از ان الله شود.

اما تمام دین از ان الله باشد منظور چیست؟

یعنی تمام زندگی ما از نظر فردی و اجتماعی و اقتصادی و فرهنگی و سیاسی و… از ان الله باشد و طبق امر الله سبحانه و تعالی باشد.

الله عزوجل میفرماید؛ قُلْ إِنَّ صَلاَتِي وَنُسُكِي وَمَحْيَايَ وَمَمَاتِي لِلّهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ ‏(۱۶۲)

«بگو» اي‌ پيامبر صلّی الله علیه و آله و سلّم «درحقيقت‌ نماز من‌» مراد از نماز: تمام‌ انواع‌ نمازهاست‌ «و نسك‌ من‌» نسك: جمع‌ نسيكه‌، به‌معناي‌ ذبيحه‌ است‌. يعني: قرباني‌ من‌. بعضي‌ گفته‌اند: نسك‌ به‌معني‌ عبادت‌ است‌، يعني: عبادات‌ من‌ «و زندگاني‌ و مرگ ‌من‌» يعني: آنچه‌ را كه‌ از اعمال‌ خير در زندگاني‌ام‌ انجام‌ مي‌دهم‌، يا اعمال‌ خيري ‌كه‌ ثواب‌ آنها پس‌ از مرگم‌ به‌ من‌ مي‌رسد؛ چون‌ وصيت‌كردن‌ به‌ صدقات‌ و انواع ‌ديگر از اموري‌ كه‌ خير جاري‌ است‌ و مايه‌ تقرب‌ به‌سوي‌ خدا جلّ جلاله است‌. بعضي‌گفته‌اند: مراد؛ خود زندگاني‌ و مرگ‌ است‌. آري‌! اينها همه‌ «براي‌ خدا، پروردگار جهانيان‌ است‌» يعني: خاص‌ و خالص‌ براي‌ اوست‌.

حال در دنیای امروزی ، صهونیست ها و کفار و مرتدین چنان فکری را به اذهان مردم رسوخ داده اند که دین را فقط در مسائل فردی میدانند که اگر کسی نماز و روزه بخواند دروغ نگوید و دزدی نکند او یک مسلمان کامل است ولو اینکه در مسائل اجتماعی دین را برپا نکند والعیاذ بالله!

آری!این چنین مردم در جهل فرو رفته اند و خواه یا ناخواه افکار سکولاریستی در ذهنشان نفوذ کرده است و جدایی زندگی اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی، حقوقی، خانوادگی، سیاسی و… از دین را با عملشان و فکرشان شعار میدهند. در واقع جدائی دین از زندگی نه تنها دین از سیاست

در حالیکه این فکر به خودی خود یک کفر محض است لکن عوام مسلمانان از این فکر آگاهی ندارند و ناخواسته دچار این گرداب شده اند و این هم بخاطر جهل نسبت به دینشان است. ” أَفَتُؤْمِنُونَ بِبَعْضِ الْكِتَابِ وَتَكْفُرُونَ بِبَعْضٍ ۚ فَمَا جَزَاءُ مَن يَفْعَلُ ذَٰلِكَ مِنكُمْ إِلَّا خِزْيٌ فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا ۖ وَيَوْمَ الْقِيَامَةِ يُرَدُّونَ إِلَىٰ أَشَدِّ الْعَذَابِ ۗ وَمَا اللَّهُ بِغَافِلٍ عَمَّا تَعْمَلُونَ”( بقره:۸۵)

ادامه خواندن انتخابات در سیستم طاغوتی و سکولاریسم کفر است (۱)

اسلام آمریکایی از نگاه سید قطب و علت اتحاد سکولاریستهای جهانی علیه “اسلام محمدی”

اسلام آمریکایی از نگاه سید قطب و علت اتحاد سکولاریستهای جهانی علیه “اسلام محمدی”

نویسنده: د. محمد عمارة

مترجم: ع. امینی

روزی که سید قطب رحمه الله اعدام شد؛ تعدادی از علمای ازهر به ملاقات شیخ محمد ابو زهره رفته بودند، وقتی که اهل مجلس از اعدام سید قطب اطلاع یافتند، تعدادی از ملاهای درباری در مورد شخصیت و برخی دیدگاه های او لب به سخن گشودند.

شیخ ابوزهره گفت: سال ۱۹۴۹م. که فرزندم سید قطب از آمریکا برگشت، از او پرسیدم:

سید! حال و احوالت چطور است؟

گفت: جناب استاد، مسلمان به آمریکا رفتم و از آنجا مؤمن برگشتم!!!

سید قطب در آمریکا جشن و سرور و پایکوبی مسیحیان از ترور حسن البنا را مشاهده می کند و می بیند که آمریکا چه نوع اسلامی را می خواهد در سرزمین های اسلامی بکارد. وی در مورد آمریکا می گوید:

“اسلامی را که آمریکا و همپیمانانش برای شرق می خواهند، آن اسلامی نیست که در مقابل استعمار و طاغوت مقاومت کند، بلکه از دیدگاه آنان اسلامی خوب است که فقط در مقابل کمونیسم قیام نماید و آن را برنتابد.

آنها نمی خواهند اسلام حکومت کند و حکومت اسلامی را تحمل نمی کنند، زیرا که اگر اسلام حکومت تشکیل داد، ملت ها را به شکلی دیگر – برخلاف میل آمریکا – تربیت می کند و آنگاه است که مردم می دانند که باید صاحب قدرت باشند، استعمارگر را نپذیرفته و طردش نمایند، و می فهمند که کمونیسم وبائی است مانند استعمار و هر دو دشمن و تجاوزگرند. ادامه خواندن اسلام آمریکایی از نگاه سید قطب و علت اتحاد سکولاریستهای جهانی علیه “اسلام محمدی”

اخلاص به دین الله یا دین سکولاریسم و مذاهب مختلف آن در یک قلب

اخلاص به دین الله یا دین سکولاریسم و مذاهب مختلف آن در یک قلب

ارائه دهنده: ابوعبدالله .ک

اخلاص به معنی پاک نگه داشتن نیت و عمل از هر پلیدی و آلوده گی می باشد. داشتن اخلاص به دین سکولاریسم و مذاهب مختلف آن به معنی داشتن گمان نیک و سازگاری نیت و عمل به باورهای آنان است، برعکس اخلاص به الله سبحانه وتعالی داشتن گمان نیک به قضای او و پاک کردن عمل و نیت از پلیدی و آلوده گی بوده و اعمال را به نیت ثواب خالصانه برای الله جل جلاله انجام دهد.

دین سکولاریسم و مذاهب مختلف آن که قرن ها علیه اسلام و مسلمانان مبارزه کردند و برای نابودی وحدت ملیاردی امت اسلامی از هیچ سعی و تلاشی دریغ ننموده و همواره در ستیز اند. آنان پیروان دین  باستانی هستند که در برابر آخرین دین الله تعالی سرِ ناسازگاری گرفته و اعلان دشمنی نموده اند.

اسلام دین الله از ابتدا تا قیامت است و شریعت پیامبر خاتم نمایانگر اسلام تا روز قیامت است که در قرن هفتم میلادی به آخرین پیامبران، رسول الله صلی الله علیه وسلم همراه با قرآن فرستاده شد تا هدایتگر تمام بشریت گردیده و از جهالت، ذلالت و بدبختی بسوی انسانیت و روشنای فراخواند و با معرفی عالم ابدیت که در آن جنت و دوزخ است انسان ها را بسوی عمل نیک و اخلاص به الله متعال که ضامن رضایت اوست، دعوت کند.

این واضح است که ما در جهان در دایرهٔ امتحان الهی قرار داریم تا با سپری کردن این امتحان وارد دنیای جاودان گردیم، اگر ما زندگی خود را برای عبادت الله متعال، اوامر و نواهی او سبحانه وتعالی صرف کنیم و مخلصانه به دربار او سبحانه وتعالی چنگ زنیم، ان شاءالله توسط رحمت الله متعال وارد جنت که بزرگ ترین نعمت است خواهیم شد، و اگر بر خلاف دساتیر الهی زندگی را صرف کردیم از سبب غضب او سبحانه وتعالی وارد دوزخ که چه بد جای است می شویم.

اما امروز با تغییر فضا و واقعیت حاکمه اسلامی، دین سکولاریسم و مذاهب مختلف آن از کانال غربِ دشمن با لباس دوست در میان مسلمانان جا گرفت و هر روز با تلاش شان هویت عدهٔ زیاد از مسلمانان را نسبت به اسلام در حال زدودن است. این بی هویتی را می توان در داشتن گمان نیک به غرب، اطاعت، اطمینان، دوست و برادر خواندن، محبت و ترجیح دادن و داشتن اخلاص به آن ها شناخت که امروزه غربی های سکولار هم نظامی و ملکی تا در و دروازه ای مسلمانان وارد شده و احساس ترسی از مسلمانان را ندارند. ادامه خواندن اخلاص به دین الله یا دین سکولاریسم و مذاهب مختلف آن در یک قلب

دوستي كردن با كافرين و پشتيباني كردنی که مسلمان را از دایره ی اسلام خارج کرده و مرتد می کند

دوستي كردن با كافرين و پشتيباني كردنی که مسلمان را از دایره ی اسلام خارج کرده و  مرتد می کند

 

نوشته ي : شيخ علي نجدی  (خداوند از زندانهای آل سعود آزادش گرداند)

مترجم :  ابوبصير بيساراني

دوستي كردن و پشتيباني كردن بي ايمانان

پشتيباني كردن كافران :  اين يكي كفر اكبر است  و روشنگري و تفصيلي  در آن نيست . و پشتيباني كردن كافران هم  چهار نوع است :

۱ –  دوست داشتن كافران به خاطر عقيده و دينشان  :

مثل كسي كه دموكراسي خواهان را به خاطر دموكراسي دوست داشته باشد و يا اينكه نماينده گان پارلمانهاي آنها و سكولاريستهاي ملي گرا و به اصطلاح نوگرا و امثال اينها را به خاطر عقايدشان دوست داشته باشد …. چنين شخصي به خاطر اینکه از درون از  كفر پشتيباني كرده   كافر است . خداوند بزرگ مي فرمايند :   {يا أيها الذين آمنوا لا تتخذوا اليهود والنصارى أولياء بعضهم أولياء بعض ومن يتولهم منكم فإنه منهم} يعني ( )، چونكه‌ یكي از معاني “ولی” دوستتدار یا هوادار مي باشد ‌( ، ابن الأثیر در النهایة[۵/۲۲۸]. چنین فرموده است)

۲ – پشتيباني كردن و ياري دادن  كافرين به خاطر اينكه آنهابر مسلمين  پيروز شوند :

هر كسي كه به كافرين برعليه مسلمين ياري برساند چنين شخصي  يك كافر مرتد است ، مثل كسي كه به (سكولاريستها و) يهود و نصاري  برعليه مسلمين ياري مي رساند . خداوند بزرگ مي فرمايند  : {يا أيها الذين آمنوا لا تتخذوا اليهود والنصارى أولياء بعضهم أولياء بعض ومن يتولهم منكم فإنه منهم}،هركسي كه تمايل دارد در اين موضوع مطالب بيشتري را مطالعه كند بهتر است كه به كتاب  شيخ ناصر الفهد به‌ نام “التبیان فی كفر من أعان الأمریكان”  مراجعه نمايد، چونكه‌ اين كتاب در اين موضوع بهترين نوشته است و بايد مواظب باشيد كه اهل ارجاء در اين موضوع سرگردانت نكنند .

۳ –  ۲ – پشتيباني كردن و ياري دادن  كافرين با بستن پيمان و عهد بر عليه مسلمين :

هركسي با كافرين ( مثل سکولاریستها و یهود و نصارا و.. ) جهت پيروز گردانيد آنها بر مسلمين هم پيمان شود ، هرچند با اين پيمان عملا براي آنها كاري هم انجام نداده و آنها را هم پيروز نگرداند ،اما چون براي ياري دادن و پيروز گرداندن آنها قول داده است و بر اين مبنا با آنها پيمان بسته است  . چنين شخصي كافر مي گردد .    خداوند بزرگ مي فرمايند: {ألم تر إلى الذين نافقوا يقولون لإخوانهم الذين كفروا من أهل الكتاب لئن أخرجتم لنخرجن معكم ولا نطيع فيكم أحدا أبدا وإن قوتلتم لننصرنكم} يعني (  )، اين آیه در مورد هم پيماني بود که در ميان منافقان مسلمان نما  با عده اي از يهوديان شهر مدينه بسته شد . ادامه خواندن دوستي كردن با كافرين و پشتيباني كردنی که مسلمان را از دایره ی اسلام خارج کرده و مرتد می کند

دموکراسی پلید

دموکراسی پلید

بسم الله الرحمن الرحیم

الحمد لله وحده، والصلاة والسلام على من لا نبي بعده.

و بعد…

دموکراسی، آنگونه که هست و آنگونه که طرفدارانش به آن اعتراف می کنند، مبدا و عقیده ی حاکمیت خالق بر مخلوق- از این جهان و هر آنچه و هرآنکه از مخلوقات و ملائک او سبحانه و تعالی را که در آن است- کتمان می کند و سپس بر مبدا و حاکمیت مخلوق عاجز و فقیر بر این جهان و آنچه در آن است اقرار می کند. طبق این عقیده، هیچ حکومتی و هیچ امری بالاتر از حاکمیت دموکراسی نیست و هنگامی که دموکراسی اینگونه باشد، بی شک کثیف و کفرآمیز است و اشخاص مومن و درستکار آن را فرو می نهند.

دموکراسی، آنگونه که هست و آنگونه که طرفدارانش به آن اعتراف می کنند، اعتقاد به یگانگی خدا و این که تنها و تنها اوست، سبحانه و تعالی، که باید به یکتایی عبادت شود را کتمان می کند و با آن می جنگد و در عوض به بندگی شخص برای شخص و مخلوق برای مخلوق، اقرار می کند و به همین دلیل بعضی از آن ها بعضی دیگر را به سروری می گیرند و قانون گذاری غیر خدا را می پذیرند و هنگامی که دموکراسی اینگونه باشد، بی شک کثیف و کفرآمیز است و اشخاص مومن و درستکار آن را فرو می نهند.

دموکراسی، آنگونه که هست و آنگونه که طرفدارانش به آن اعتراف می کنند، حاکمیت الله متعال و اصل «الحکم لله» را کتمان می کند و در عوض به حاکمیت بشر اقرار می کند و آن را واجب می شمارد، حاکمیت اکثریت، حاکمیت صندوق های رای، حاکمیت طاغوت و هنگامی که دموکراسی اینگونه باشد، بی شک کثیف و کفرآمیز است و اشخاص مومن و درستکار آن را فرو می نهند.

دموکراسی، آنگونه که هست و آنگونه که طرفدارانش به آن اعتراف می کنند، اعتقاد به ولایت خدا و برائت از غیر او را کتمان می کند و در عوض  به روابط وثنیت و جاهلانه ای که هیچ حجتی  برای آن ها از سوی خدا نازل نشده است، اقرار می کند و بین کفار و فاسقین و اشرار و بدترین افراد روی زمین با اتقیا و صالحین رابطه ی برادری و برابری برقرار می کند و هنگامی که دموکراسی اینگونه باشد، بی شک کثیف و کفرآمیز است و اشخاص مومن و درستکار آن را فرو می نهند.

ادامه خواندن دموکراسی پلید

دموکراسی سیستم کفری است ؛ عمل ، تطبیق و دعوت به سوی آن حرام و کفر می باشد ( ۵ )

دموکراسی سیستم کفری است ؛ عمل ، تطبیق و دعوت به سوی آن حرام و کفر می باشد ( ۵ )

نویسنده : عبدالقدیم زلوم

برگردان به فارسی روان : انجمن « اطعمهم من جوع و آمنهم من خوف » بیساران

و اما با توجه به این که دموکراسی عبارت از حکم اکثریت و قانون گزاری بر مبنای آراء اکثریت می باشد، پس حکام و اعضای پارلمان ها و اعضای ارگانهای  حکومت و نمایندگی ها با رأی اکثریت انتخاب می گردند، هم چنان قانون گذاری رأی اکثریت به میان می آید.

بنابر این اطاعت از اکثریت در نظام دموکراسی بر همه اعم از حاکم و غیر حاکم لازم می باشد، زیرا رأی اکثریت بیان گر ارادهٔ ملت است و اقلیت راهی به جز اطاعت و فرمانبری از رأی اکثریت ندارند.

اما این امر در اسلام کاملاً متفاوت است:

امور تشریعی  در اسلام موقوف به رأی اکثریت و یا اقلیت نمی باشد، بلکه موقوف به نصوص شرعی اند، زیرا قانون گزار در اسلام همانا الله (جل جلاله) است و نه امت و صاحب صلاحیت در ساختن احکامی که در رسیدگی به امور مردم لازم است و در پیشبرد احکام به وی نیاز می افتد تنها خلیفه است و بس، پس خلیفه احکام را از نصوص شرعی درج شده در کتاب الله (جل جلاله) و سنت رسول الله (جل جلاله) بنابر قوی ترین دلیل به دست آمده از اجتهاد صحیح بر می گیرد.

بر خلیفه واجب نیست تا به منظور تعیین رأی  خویش در احکامی که قصد تشریع آن را دارد  به مجلس امت مراجعه نماید  ولی اگر خواست برایش جایز است چنین کند، خلفای راشدین در تعیین رأی و دیدگاه خویش برای اجتهاد نمودن حکمی از احکام به آرای اصحاب مراجعه می نمودند، چنان چه در زمان عمر بن خطاب چنین اتفاق افتاد وقتی که خواست حکمی را در مورد سر زمین های فتح شده در شام و مصر و عراق اجتهاد نماید، در این زمینه با مسلمانان مشورت نمود.

پس اگر خلیفه برای گرفتن رأی مجلس أمت در مورد احکامی که قصد اجتهاد آن را دارد به این مجلس مراجعه نماید، گرفتن رأی مجلس بر او لازم  نمی باشد، اگر چه این رأی اجماع و یا اکثریت باشد. چنان چه پیامبر (صلی الله علیه وسلم) در صلح حدیبیه به رأی مسلمانانی که بر آن اعتراض نمودند توجه ننمود در حالی که اکثریت بودند و رأی شان رد نموده بستن پیمان را ادامه داد و به آنان فرمود:

(إنی عبد الله و رسول و لن أخالف أمره)

“من بنده و فرستادهٔ خدا می باشم وهرگز از فرمانش سر باز نمی زنم.” ادامه خواندن دموکراسی سیستم کفری است ؛ عمل ، تطبیق و دعوت به سوی آن حرام و کفر می باشد ( ۵ )

دموکراسی سیستم کفری است ؛ عمل ، تطبیق و دعوت به سوی آن حرام و کفر می باشد (۴)

دموکراسی سیستم کفری است ؛ عمل ، تطبیق و دعوت به سوی آن حرام و کفر می باشد (۴)

نویسنده : عبدالقدیم زلوم

برگردان به فارسی روان : انجمن « اطعمهم من جوع و آمنهم من خوف » بیساران

همچنان که به کار گیری تمدن غرب و اندیشه ها و نظام های برخاسته از آن در اسلام جایز نیست ، به کار گیری تمدن کمونیستی نیز روا نمی باشد ، زیرا این تمدن نیز به شیوه ی   همه جانبه ای  با تمدن اسلامی در تناقض و اختلاف قرار دارد.

تمدن کمونیستی براساس این عقیده (سکولاریستی ) استوار است که هیچ خالقی وجود ندارد و این که ماده اصل همه چیز بوده و همه چیز از گونه مرحله به مرحله از ماده بوجود می آید . در حالی که عقیده اسلامی بر این اساس استوار است که الله آفریدگار تمام موجودات و مخلوقات می باشد و این که او پیامبران و فرستادگان خویش را با دین خویش به جانب بندگانش فرستاده و همگان را موظف نموده تا از اوامر و نواهی فرود آمده از جانب الله فرمان ببرند.

تمدن کمونیستی بدین باور است  که نظام و شیوه ی اداره ی جامعه و عقیده  باید از وسایل تولید گرفته شود، پس بدین ترتیب تبر در جامعه فئودالی  وسیله تولید است و نظام فئودالی از آن بر گرفته می شود، هر گاه این جامعه به جامعه سرمایه داری ارتقا نماید.ماشین وسیله تولید می گردد و نظام سرمایه داری از آن برگرفته می شود . بدین ترتیب نطام کمونیستی از تغیر و تطور ماده بر گرفته شده است. در حالی که تمدن اسلامی بدین باور است که خدای متعال نظامی را برای بشر در زندگی ساخته و این نظام را به پیامبر اکرم ابلاغ نموده است ، وی را بر اساس آن نظام را به سوی بشریت فرستاده و وی را موظف نموده است تا تمام رفتارش را بر مبنای آن بنا نهد.

تمدن کمونیستی بدین باور است که نظام مادی معیار زندگی است و با رشد این نظام معیار آن نیز رشد می نماید. در حالی که تمدن اسلامی حلال و حرام ، یعنی اوامر و نواهی الهی را معیار زندگی خویش می داند. در تمدن اسلامی به حلال پابندی صورت می گیرد و از حرام دوری می شود و این معیار نه رشد می کند و نه هم تغییر پذیر است ، نه منفعت در آن اعمال می گردد و نه ماده، بلکه این شریعت است که اعمال می گردد و بس.

بنابر آن چه گفته شد ، تمدن کمونیستی با تمدن اسلامی در تناقض کامل قرار دارد، و از همین رو از این تمدن در اسلام  استفاده نمی شود چنان که جایز نیست هیچ اندیشه یی از اندیشه ها و هیچ نظامی از نظام های آن در اسلام به کار گرفته شود . بنا بر این نمی توان اندیشه ی تطور مادی را از آن بر گرفت و یا مالکیت فردی را نادیده گرفت و یا اندیشه تصاحب کارخانجات و لوازم تولید را لغو نمود و یا اندیشه مالکیت زمین برای افراد  را ملغا قرار داد . همچنان که نمی توان به باور خدایی و عبادت اشخاص و سایر اندیشه ها و نظام های الحادی این تمدن باور مند شد ، زیرا تمام این اندیشه ها و  نظام ها، کفری بوده با عقیده ، اندیشه ها ، نظام ها و احکام اسلامی تناقض دارد. ادامه خواندن دموکراسی سیستم کفری است ؛ عمل ، تطبیق و دعوت به سوی آن حرام و کفر می باشد (۴)

دموکراسی سیستم کفری است ؛ عمل ، تطبیق و دعوت به سوی آن حرام و کفر می باشد (۳)

دموکراسی سیستم کفری است ؛ عمل ، تطبیق و دعوت به سوی آن حرام و کفر می باشد (۳)

نویسنده : عبدالقدیم زلوم

برگردان به فارسی روان : انجمن « اطعمهم من جوع و آمنهم من خوف » بیساران

 

آیات واحادیث فوق دلالت بر این دارد که اصل درتمام اعمال، وجوب اطاعت از شرعیت و پابندی بدان است.  پس هیچ مسلمانی اجازه ندارد  به کاری بپردازد ویا کاری را ترک گوید مگراین که فرمان الهی را درمورد آن بداند، مسلمانان باید پیش از پیش دریابند که حکم این کارچیست، سپس درصورتی که واجب و یامستحب بود بدان بپردازد واگرحرام یا مکروه بود ازآن دست بدارد واگرمباح بود مختاراست که آن را انجام می دهند ویا ترکش می نماید.

براین اساس اصل درافعال انسان پابندی به احکام الهی است. واما آن چه

که متعلقات اعمال انسان محسوب می گردد اصل درآن اباحت وجوازاست تاآنگاه که دلیلی ازخودشرع درتحریم آن نیامده باشد. بنابراین اصل دراشیاء

اباحت وجوازاست مگراین که درتحریم آن دلیل شرعی وجود داشته باشد،

زیرا نصوص شرعی همه چیزرامبا ح ومجازبرشمرده ونصوص به شکل عام ذکرگردیده، شامل همه چیز می گردد. الله سبحانه وتعالی می فرماید:

أُلَم تَرَواأنَّ اللهَ سَخَّرَ لکُم مَّا فِی السَّمَوتِ وَمَا فیِ الارضِ…

“آیا ندیدید که الله هرآن چه را که درآسمان ها وزمین است،در اختیار شما قرارداده است ” لقمان،۲۰

این که الله  سبحانه وتعالی  هرآن چه راکه  درآسمان ها و زمین است در اختیار انسان  قرار داده  ایت ، به معنی اباحت و  جوازهر آن چه  که درآن  دو  قرار دارد ، می باشد. ومیفرماید:

هُوَالذُی خَلَقَ لَکُم مَّافِی الارضِ جَمِیعاً …

اوکسی است که تمام آن چه راکه درزمین است برای شما آفرید.”البقره،۲۰

ومی فرماید:

یَأَ یُّهَاالنَّاسُ کُلُوا مِمَّا فِی الأَرضِ حَلَلاً طَیِبّاً …

“ای مردم ازآن چه درزمین است ازحلال وپاکیزه بخورید” البقره، ادامه خواندن دموکراسی سیستم کفری است ؛ عمل ، تطبیق و دعوت به سوی آن حرام و کفر می باشد (۳)

دموکراسی سیستم کفری است ؛ عمل ، تطبیق و دعوت به سوی آن حرام و کفر می باشد ( ۲ )

دموکراسی سیستم کفری است ؛ عمل ، تطبیق و دعوت به سوی آن حرام و کفر می باشد ( ۲ )

نویسنده : عبدالقدیم زلوم

برگردان به فارسی روان : انجمن « اطعمهم من جوع و آمنهم من خوف » بیساران

آن چه گفتیم در خصوص کشور های اصیل و مشهور دموکراتیک بود . و اما پارلمان ها در جهان اسلام دارای جایگاه و اهمیت کمتری بوده ، اسمی است خالی از مسما، چون هیچ یک از پارلمان ها در دنیای اسلام جرات نمی کنند تا بر شخص حاکم تعرض نموده وی و یا نظام حکمش را به چالش بکشانند ، به طور مثال پارلمان کشور اردن ( در حالی که بنام اعاده دموکراسی و تضمین آزادی ها انتخاب گردیده بود) نتوانست جرات کند تا ملک حسین را محاسبه نمایید  یا فساد حکمش را مطرح نمایید، با وجود این که تمامی اعضای پارلمان از فساد و بحران اقتصادی که به سبب فساد حکم خاندان شاهی وبه خاطره سرقت اموال توسط این خاندان به خوبی آگاه بود، با این هم هیچ یک از اعضای پرلمان به آن مداخله نکرد، بلکه بر علیه (زید رفاعی) و برخی دیگر از وزراء تعرض نمودند با وصف این که میدانستند که زید رفاعی و سایر وزراء مؤظفین کوچکی بیش نیستند و توان و جرات هیچ گونه تصرفی را بدونه آگاهی رهبر ندارند.

از جانب دیگر، اغلب قوانین حکومت به گونه ای مصنوعی قوانینی را ساخته ، آن را به پرلمان می فرستد، سپس کمیسیون مربوطه آن تحت مشورت قرار داده بدان رای می دهند، بعد از آن سایر اعضای پرلمان آن را مورد تایید  قرار می دهند. این در حالی است که اکثریت اعضای پرلمان از واقعیت این قوانین چیزی نمی دانند، زیرا در آن تخصصی ندارند. به همین ترتیب بیان این احکام و قوانینی که پرلمان ها در کشور های دیمو کراتیک صادر می نمایند، بیانگر اراده ی عام مردم بوده وصلاحیت مردم را تمثیل می نمایند، سخنی است که مخالف حقیقت و واقعیت می باشد.

از جمله بدی های آشکاری که در نظام دمکراسی و در بخش حکم و حکومتداری  وجود دارد اینست که هر گاه در کشوری از کشور های دمکراتیک احزاب بزرگ وجود نداشته باشند تا قادر به دریافت اکثریت مطلق در پرلمان شده و به تنهایی بتواند حکومت را تشکیل دهد، حکومت در همچین کشور هایی غیر ثابت بوده و پیوسته زیر پای کشمکش های پی درپی سیاسی واقع می گردد. زیرا مشکل است تا حکومت بتواند در چنین کشورها به اعتماد اکثریت پرلمان نایل آید وسرانجام مجبور به استعفاء می گردد. گاهی ماه ها طول می کشد بدون این که رئیس دولت بتواند حکومت جدیدش را تشکیل دهد، به گو نه ای که حکم در کشور راکد وشبه معطل باقی می ماند وگاهی اوقات رئیس دولت مجبور میشود  تا پرلمان را منحل نموده به منظور تغییر موازین و تشکیل حکومت جدید انتخابات را دو باره بر گزار نماید، به همین منوال حکم در کشور، غیر ثابت و سیاست در گیر تزلزل و تقریبا معطل باقی می ماند. ایتالیا، یونان وامثال آن از جمله چنین کشور های دمکراتیکی هستند که در آن ها احزاب زیاد وجود دارند ویک حزب بزرگی در آن وجود ندارد تا بتواند اکثریت مطلق را بدست آورد به همین خاطر بین احزاب موجود پیوسته کشمکش می باشد،و گاهی اوقات احزاب کوچک با احزاب دیگر که برای مشارکت در تشکیل حکومت برای آن پیشکش می گردد، یک جا گردیده و شروط سختی را برای تحقیق مصلحت های خصوصی خویش وضع می نمایند  و به  همین سبب احزاب کوچک که نماینده و ممثل اقلیت می باشند با احزاب دیگر سازش می نمایند چنان چه در سیاست های کشور و تصمیمات حکومت سازش می نمایند. ادامه خواندن دموکراسی سیستم کفری است ؛ عمل ، تطبیق و دعوت به سوی آن حرام و کفر می باشد ( ۲ )