صحوه سازی و ملیشه سازی آخرین حربه آمریکا در سرزمینهای اسلامی

صحوه سازی و ملیشه سازی آخرین حربه آمریکا در سرزمینهای اسلامی

( به دنبال پیروزی انقلاب اسلامی در ایران ما شاهد تولید صدها حزب و گروه و ملیشه با افکار مختلف بودیم که در نهایت بعد از ارتکاب جنایات مختلف همه به دامان غرب و آمریکا پناه بردند. این روزها که امارت اسلامی هم در افغانستان پیروز شده است باز زمزمه های تولید ملیشه ها به گوش می رسد . به همین دلیل مناسب دیدیم این مقاله را باز نشر کنیم)

به قلم : احمدسليمان فارسی

هنر ملیشه سازی در افغانستان وسیله از وسایل اشغالگران در این کشور است، اما آخرین حربه که نشاندهنده عجز و ناتوانی اشغالگر در اشغال افغانستان است.

روسها نیز در سالیان اخیر اشغال به این حربه متوسل گردیدند زیرا روسها نتوانستند که جریان جهادی علیه نظام مارکسیستی و ولینعمتان آن را متوقف بسازند تا بتوانند خوابهای آشفته مارکس و انگلس و لنین و استالین را در افغانستان تعبیر کنند. بعد از گذشت چند سالی به این حربه پناه بردند افراد اجیری را گماشتند تا متولی این دسیسه علیه افغانستان شوند.

ادامه خواندن صحوه سازی و ملیشه سازی آخرین حربه آمریکا در سرزمینهای اسلامی

ملت کورد، بلوچ، تورک، فارس، عرب و… نزد احزاب سکولار

ملت کورد، بلوچ، تورک، فارس، عرب و… نزد احزاب سکولار

به قلم: کارزان شکاک

یکی از کلماتی که تمام احزاب سکولار لیبرال و همه ی طرفداران آنها بر زبان یم رانند کلمه ی قوم و قومیت و ملی گرائی و ناسیونالیسم است . هر یک کلمه قوم خودشان را مثل آدامس در دهن می چرخانند و خودشان و حزبشان را معادل قوم خود و مخالفین خود را مخالف با قوم خود معرفی می کنند.

در اينجا به سادگی مي توان دروغپراكني  و ياوه سرائيهاي احزاب مختلف سکولاریستی و طرفداران آنها را،  كه با توسل به غوغاسالاري تبليغاتي خاص خود، « حمله به فلان فرد یا حزب سکولار کورد، بلوچ، تورک، فارس، عرب و…»  را  « حمله به ملت كورد و بلوچ، تورک، فارس، عرب و… » وانمود مي كنند را،  بهتر دريافت و مچشان را براي حق طلبان باز نمود .

ادامه خواندن ملت کورد، بلوچ، تورک، فارس، عرب و… نزد احزاب سکولار

وصیت نامه شیخ شهید در زندانهای آمریکا، دکتور الشیخ عمر عبدالرحمن

وصیت نامه شیخ شهید در زندانهای آمریکا، دکتور الشیخ عمر عبدالرحمن

ارائه دهنده :  عبدالله محمدی (دانشجوی تاریخ )

درسال ۱۹۳۸ در شهري از شهرهاي دلتاي شمال مصر به دنيا آمد

اين كودك نابينا به كمك خانواده‌خود توانست از زادگاهي فقير و روستايي خود در سنين جواني، قرآن را از برکند . هنگاميكه زمان رفتن او به دانشگاه فرا رسيد، بيست و دو سال بيشتر نداشت

در سخنرانيهاي خود اعمال جمال عبدالناصر را با فرعون مقايسه می کرد.

در سال ۱۹۷۰، شيخ عمر عبدالرحمن از منبري كه هميشه برآن سخنراني مي‎كرد، شركت مسلمانان در مراسم تشييع جنازه رئيس جمهور ان زمان جمال عبدالناصر ،را حرام دانست. بخاطر صدور اين فتوا ورود او به دانشگاه الازهر ممنوع شد و در اكتبر سال ۱۹۷۰ به زندان افتاد.او در ژوئن ۱۹۷۱ از زندان آزاد شد

شيخ عمر عبدالرحمن همان مجاهد و مبارز نا بینایی ست که شیخ عبدالله عزام رحمه الله

پیشانیش را می بوسید و می فرمود عبدالرحمن عزه پسر عبدالسلام این زمانی ماست.

شيخ عمر عبدالرحمن در سال ١٩٩٥ توسط نظام تروریستی آمریکا به مدت ۳۶۴ سال در زندان نیو یورک محکوم کرده اند. خداوندشيخ عمر عبدالرحمن را از این زندان گوانتانامو شکل رها سازد.آمین

بسم الله الرحمن الرحیم

وصیت نامه

به ظالم بگویید ….. نااا

آی ی ی. ای مصر صبور و دلاور، احساس نزدیک شدن اجلم و رسیدن

به لقاء الله می کنم ، و به همین خاطروصیت می کنم.

برای شما ای کسانی که از همه کس در دلم شیرین ترید. برای شما ای خانواده ام،فامیلانم واقوام نزدیکم.

برای شما در طی دلم و برای خاطر الله وصیت می کنم . برای شما که همراه اشک هایم پیوند زده ام

با اینکه خیلی دوست داشتم این اشکها را برای خونم می رختم . به ظالم بگویید….. نااا

شما ای علمای مصر یک صدا بگویید…… نااا

نااا….برای اشکار نشدن شریعتمان به مدت ۷۰ سال.

نااا…..برای همه انهای که دعوت بر ان می کنند و می گویند در مصر شریعت بر قرار است.

کجاست جایگاه شریعت در دستور کار سکولاریسم ؟ کجاست شریعت در زندگی ؟

کجاست شریعت در تبلیغات ؟

کجاست شریعت در جنگ و صلح ؟ کجاست شریعت در آموزش و قضاوت ؟ پیش شما که هیچ گوشه و کناری با نور شریعت نه الایده ای …. با چه عهد و پیمانی شما رهبر و کار فرمای ما شوید ؟؟؟؟

هرگز هیچ سمع و طاعتی از ما نخواهی دید.

ای رهبران و روشن بینان مصر شماهم بگویید…..نااا

نخیر برای دیکتاتوریت ! برای حزب تنها و برای رائ تنها!

نااا…..برای گذشته ای تاریک، نااا…. با نام دین حکمت خود را بزرگ دیدن!

باید در این زمانه دین الله آشکار و برقرار گردد.

نااا…. برای بیست و هفت سال قوانین آماده باش و ترور.

نااا…..برای صدای نا حق سربازی ، گرفتن ، فراری دادن ، پریشانی ،ظلم و زور.

نااا….برای پایمال کردن حق و حقوق مسلمانان ، که همیشه دستگاهای نظام در

هر موقع و ساعتی پی شه کرده اند.

برای شما ای قاضیان مصر شما هم بگویید …..نااا

نااا…..هرگز نمی شود قاضی به دوزخ رفت،انشاءالله به بهشت میرود.

نااا…..هرگز حکم بر بهترین، مردم مصر نمی کنیم مگر باحکمی که الله برای ما فرستاده است.الله می فرماید : وَإِذَا حَكَمْتُمْ بَيْنَ النَّاسِ أَنْ تَحْكُمُوا بِالْعَدْلِ

ودر آییه دیگر می فرماید : وَأَنِ احْكُمْ بَيْنَهُمْ بِمَا أَنْزَلَ اللَّه

از ما نیست به جوانان ظلم کند! از ما نیست کسی که حکم اعدام را براشان پسند کند.

از ما نیست کسی که به خاطر رضامندی رهبرانش راضی شود به دور انداختن شریعت الله شود.

زود باشید ای سربازان وطن شما هم یک صدا بگویید…..نااا

نااا….. هرگز نمی جنگیم در راه خدا نباشد : الَّذِينَ آَمَنُوا يُقَاتِلُونَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ

نااا…..هرگز نمی جنگیم در راه آمریکا و هم پیمانانش : وَالَّذِينَ كَفَرُوا يُقَاتِلُونَ فِي سَبِيلِ الطَّاغُوتِ

نااا….دیگه بسه ویران کردن عراق

نااا…. بسه دیگه تا کی می خواهید ببینی نا بودی مسلمانان بوسنی

نااا….هرگز همکار آمریکا نمی شویم ، که تبلیغ بر ان می کند که کشورهای

اسلامی هم کاری ترور می کنند.

نااا….هرگز آلات دست دشمنان اسلام نمی شویم .انهای که در تمام دونیا تبلیغ بر ان می کنند که بزرگترین ارحاب دنیا اسولگرایان اهل سنت و جماعت هستند.

جواب ما را کی می دهد ؟؟؟

کجاست ترور یهودیان ؟ کجاست جنایات بوسنی ؟ کی جواب زندانیا ن گونتانامو را می دهد؟

که مهرننگی ست بر پیشانی دیمکراسی.آیا راست می گویند که انها شادی اورن ؟ یا اینکه پیغام آوران صلح و آشتی وراستی هستند؟ به ظالم بگویید …..نااا

ای مردم مصر، دلاورانه صداتانو بلند کنید و بگویید…..نااا

ما امت بی حرف نیستیم .ما انتقام گیریم . انتقام خود را از حاکمان قاهره و دشمنانمان خواهیم گرفت.

ما نمی خواهیم برای فقیری و گرسنگی ما گریه کنید!ما خواهان انیمکه ثروت و دارایی که به ارث برده ای به ما ملت بر حق این اب وخاک تقدیم کنید.فریادها را بلند تر کنید و بگوییداگر شما راست گو و با شرافت هستید ، این همه میلیون و تریلیون دلارها را کجا آورده اید!اما این بار با دلی پر از ایمان و تکبیر کنان فریاد را با مشت گره زده اعلام کنید ما با شما شریک نستیم در کشتن خدا شناسان .

ما با چشمان خود می بینیم که نماز گذاران را در قلب مساجد، خانه خدا بیرون می کنید.

ما دیگر انهای نیستیم در راه ورسم به خاک سپاری طاغوطان تان شرکت کنیم.

بلکه با جوانانی به راه می افتیم که با دست به وضو وآخرین رفتارشان نماز و روزه و آخرین گفتارشان

لااله الا الله بود..

ای مجاهدان مصر شما هم بگویید ….. نااا

غم ناک نشوید از این که در راه الله به مصیبت رسیده ای،بی توان روحیه باخته نشوید.

إِنْ تَكُونُوا تَأْلَمُونَ فَإِنَّهُمْ يَأْلَمُونَ كَمَا تَأْلَمُونَ وَتَرْجُونَ مِنَ اللَّهِ مَا لَا يَرْجُون

عاقبوا بمثل ما عوقبتم به، فلئن بغُي عليكم بعدها فاعلموا أن الله نصيركم

ذَلِكَ وَمَنْ عَاقَبَ بِمِثْلِ مَا عُوقِبَ بِهِ ثُمَّ بُغِيَ عَلَيْهِ لَيَنْصُرَنَّهُ اللَّهُ

با خواندن: فَاقْضِ مَا أَنْتَ قَاضٍ إِنَّمَا تَقْضِي هَذِهِ الْحَيَاةَ الدُّنْيَا

چوبه قضاوت را بلرزه اندازی

با خواندن:إن الله يعذب الذين يعذبون الناس في الدنيا

جلادان و اشکنجه گران زندانهای تاریک فاصدان را در هم شکنید.

با دیدگاه روشن بنگرید و تبلیغات و تهدیدات فرعون نترسید.سوگند به الله این چنین تهدیداتی آخرین نشانه امید و اولین قطره امت و یاری الله ست.

صبور باشید در مقابل دادگاهی کردن ها و اعدام ها بی دلیل طاغوطان بی باک شوید.

چون خون شهید صبوره که برای امت نقشه پیروزی و سرفرازی می کشد.

من هم با شما می گوییم …..نااا

نااا……از تو ای {مبارک}از حکمت،نظامت،پایتخت، ازطناب اعدام و آهن وآتیشت .

حکمت ظالم زیاد طول نخواهد کشید.بلکه این حکمت اسلامی ست همیشه می ماند تا امدن روز قیامت.

حالا بدانید که آیا دشمنان مرا فریب می دهند یا نه ؟برایم نقشه می کشن یا نه ؟

اگر از وطنم مرا دور کنید؟این همان هجرت یست که راه و رسم پیامبر عزیزم بوده .

واگر مرا زندانی کنید این همان نیم نگاه ذکر زندان یوسف علیه السلام است.

و اما اگر مرا بکشند !قبل از من بزرگوارم یحیی علیه السلام این راه را پیموده است .

این بود عقیده و پیام من ،اگر در ان خیانت کنم. به حق بدترین خرید و فروشی است که می کنم.

و برای همین حمد و سپاس برای خداوند که پیام او را انتخاب کردم و برای بلند کردنش می کوشم.

شما هم برای خود این پیام را انتخاب کنید، چون بهترین زمان است حالا.

حالا به خاطر الله : آآآی مصر

خیلی دوست داشتم در راه خدا خونم بر خاکت فوران می کرد.و پاکترین فرزندانت بر من نماز می خواندن و بهترین مردانت مرا با شانه هایشان به قبرستان می بردند. آن وقت آسوده خاطر می شدم و دلم

ارام می گرفت نزد پروردگارم. انگاه شما ای مجاهدان پاکترین راه را می پیمو دید.

همانا از خدا بترسید ،بهترین ترس است.کوشا باشید با بهترین کوشش.. چون به امید خدا و حتما به هم می رسیم .چه در زیر پرچم حکمت اسلامی باشد و یا زمانی که با هم از در بهشت خروشان وارد می شویم.

خداوند از ما و شما قبول کند .

وسلام عليكم ورحمة الله وبركاته

برایم دعا کنید برادران و خواهران مومنم.

برادرتان عمر عبدالرحمن

زندانی شماره ۶۵۰ دیکتاتوری سکولاریسم : خانم دکتر عافیه صدیقی

زندانی شماره ۶۵۰ دیکتاتوری سکولاریسم : خانم دکتر عافیه صدیقی

(نمونه ای از تحقیر زن در کشورهای غربی­دموکراسیته)

به قلم:دکتر محمد غوری / ترجمه: م . ابراهیمی

                    بسم الله الرحمن الرحیم

الحمد لله والصلاة والسلام على رسول الله وبعد..

فریادهایش گوش زندانبان­ها را می­خراشید، اما آنها کسانی نبودند که دلهایشان هنگام شنیدن آه و ناله و فریاد، نرم شود،آنها آنقدر از این امور دیده بودند که دیگر برایشان اهمیتی نداشت و قلوبشان مانند سنگ سخت شده بود و بلکه سخت­­تر از سنگ.

این زندان مخصوص مردان بود و در آن هیچ زنی نبود غیر از این زن بیچاره که سرنوشت، او را به این مکان وحشتناک کشانده بود.هنگامی که مجبور به استفاده از حمام می­شد هیچ چاره­ای نداشت مگر حمام­هایی که دیگران استفاده می­کردند که همه ی آنها نیز مرد بودند، وحمامهای زندان­ها –همانطور که همه می­دانند-درب ندارند.و زندانبانها در خوشگذارنی­های شبانه­شان هرکاری که بی­بندوبارترین افراد به فکرشان برسد،با او می­کردند.او هنگامی که با خود تنها می­شد از خود می­پرسید:”من چه کرده­ام که شایسته چنین بلاهایی هستم که بر سرم می­آید؟!”

ادامه خواندن زندانی شماره ۶۵۰ دیکتاتوری سکولاریسم : خانم دکتر عافیه صدیقی

امنیت و آموزش  چگونگی پرورش  و هدایت جهاد (۵ ) [باقی مانده مبحث مبانی امنیت – امنیت ملّی/چگونگی نفوذ]

امنیت و آموزش  چگونگی پرورش  و هدایت جهاد (۵ ) [باقی مانده مبحث مبانی امنیت – امنیت ملّی/چگونگی نفوذ]

استاد مجاهد ابوعبیده عبدالله العدم

ترجمه: م . ابراهیمی

{بیشتر مردم به سبک یکنواختی در زندگی عادت کرده اند و عادات و رفتارهایی تقلیدی و تکراری را دنبال می کنند چه در لباس پوشیدن و یا چه در خوردن و نوشیدن و یا در سفر و نقل و انتقالاتشان و حتی هنگام خوابشان و همچنین در لهجه و لحن سخن گفتشان با دیگران}.

بسیاری از مردم به روندی یکنواخت و شیوه ای معین در زندگی شان عادت کرده اند، این برای انسان عادی مسئله ای ساده است و از آن غفلت می کند و احدی بدان اهمیت نمی دهد اما برای یک انسان مجاهد فی سبیل الله این مسأله مهم و مضری است که باید خود را از آن برهاند، او نباید اسیر عادت باشد یعنی نباید به سبک یکنواختی در زندگی خود عادت کند. مثلاً اینکه عادت کند همیشه به کافه معینی برود و هیچ وقت آن را ترک نکند و یا اینکه عادت کند که دائماً در یک مسیر معین پیاده روی کند چون روزمرگی دشمن درجه یک مجاهد است، در صورتی که روزمرگی و حرکات روزانه خود را هر روز تغییر ندهی – به خصوص اگر در خارج و یا در کشورهای پلیسی فعالیت می کنی- این پرتگاه خطرناکی برای مردان چریکی و یا برای کسانی خواهد بود که در کشورهای خارجی فعالیت می کنند.

“حسن سلامة” فرمانده فلسطینی مشهور که به امیر سرخ مشهور بود، درباره اش می گویند که او اماکن خواب و رفت و آمد خود را همانند تعویض لباسهایش، تغییر می داد! آنقدر اماکن خود را تغییر می داد که انگار لباسهایش را عوض می کند برای همین مدتی طولانی موساد اسرائیلی را قبل از اینکه او را ترور کند، از یافتن خود درمانده کرده بود . شیخ “عبدالله عزام”که کشته شد، دشمنان الله عزو جل توانسته بودند از طریق روزمرگی و عادات تکراری که ایشان داشت در قتل او موفق شوند، او همیشه در یک خیابان واحد حرکت می کرد و دشمنان وقتی تحرکات او را زیر نظر گرفتند متوجه شدند که او این مسیر را تغییر نمی دهد، برای همین این کار برای سازمان اطلاعات آسان شد که بمبی را در مسیر حرکت او بگذارند و در نتیجه بعد از آن ایشان شهید شد -رحمه الله-.

ادامه خواندن امنیت و آموزش  چگونگی پرورش  و هدایت جهاد (۵ ) [باقی مانده مبحث مبانی امنیت – امنیت ملّی/چگونگی نفوذ]

آموزش  چگونگی پرورش  و هدایت جهاد ( ۲ ) [مبانی عمومی امنیّت]

آموزش  چگونگی پرورش  و هدایت جهاد ( ۲ ) [مبانی عمومی امنیّت]

استاد مجاهد ابوعبیده عبدالله العدم

ترجمه: م . ابراهیمی

درس دوم

[مبانی عمومی امنیّت]

حال درباره مبانی و اصول عامّ امنیّت و اطلاعات سخن می گوییم و در این درس به آن می پردازیم تا برادر مجاهد از آنها مطلع باشد. این مبانی عامّ پیرو حرکت تبدیل و تغییر نمی باشد. ما در درس گذشته درباره مسائل امنیتی سخن گفتیم و خاطرنشان نمودیم که امنیت در یک قالب جامد و غیر متحرک نیست بلکه در بحث امنیت اموری وجود دارد که هماهنگ و پا به پای تکنولوژی و پیشرفت حرکت می کنند مثلاً امنیت اتصالات و ارتباطات در زمان حال با امنیت اتصالات در ده سال پیش به سبب پیشرفت و تکنولوژی فرق می کند و نیز ابزار دشمن در جنگ او با مجاهدین پیشرفت کرده است.

اما مبانی عمومی که درباره آن سخن خواهیم گفت مبانی و اصولی ثابت هستند که با تغییر زمان و مکان تغییر نمی یابند بنابراین برادر مجاهد باید تلاش نماید که بدانان چنگ زند و در آنها مهارت یابد تا کار جهادی استمرار یابد و از دست دشمنان الله عزو جل به دور باشد.

الله تعالی می فرماید:{ يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ خُذُواْ حِذْرَكُمْ: اي كساني كه ايمان آورده*ايد ! احتياط نمائيد} این یک قاعده است، قاعده کار امنیتی عبارت است از: { يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ خُذُواْ حِذْرَكُمْ }، این قاعده عظیمی از قواعد اسلام و از قواعد این دین می باشد یعنی: احتیاط و آماده باش. این سخن {که خطاب به تمامی مؤمنین است به مهمترین قواعد سازنده در جامعه مسلمان و محور اساسی اشاره می کند که مفهوم امنیت عامّ در جماعت مسلمان بر آن متمرکز می باشد، در این آیه بیان نموده که احتیاط و آماده باش بر تمامی مؤمنین واجب و وظیفه ای شرعی می باشد} همانند نماز، همانطور که نماز وظیفه ای شرعی می باشد احتیاط و آماده باش و رعایت امنیت در برابر دشمن وظیفه ای شرعی در هنگام صلح و جنگ است، نه فقط در جنگ بلکه در صلح هم چنین است زیرا در وقت صلح نیز دشمن جواسیس خود را برای جمع اوری اطلاعات درباره دولت یا مکان یا جماعتی که تو در آن کار می کنی یا در آن زندگی می کنی می فرستد چرا که همانطور که قبلاً توضیح دادیم دشمن در صورتی که اطلاعات کافی از دشمن خود که با آن می جنگد نداشته باشد امکان پیروزی در جنگ برایش وجود ندارد.

ادامه خواندن آموزش  چگونگی پرورش  و هدایت جهاد ( ۲ ) [مبانی عمومی امنیّت]

نگرشهای وحدت گرایانه ی سید قطب

نگرشهای وحدت گرایانه ی سید قطب

ارائه: ابراهیم قشمی

سيد قطب متفكر و دانشمند بزرگ مصرى، آفت بزرگ جوامع اسلام را ملى‏گرايى مى‏داند و معتقد است تا وحدت ميان مسلمانان جهان حاصل نشود، امپرياليسم غرب بر منابع مالى مسلمانان چنگ خواهد انداخت. علت مخالفت سيد با ملى‏گرايى اين است كه ملى‏گرايى در مقابل وحدت مسلمانان قرار گرفته. همين انديشه سيد، يكى از مواردى بود كه باعث تيرگى روابط او با جمال عبدالناصر شد؛ زيرا جمال عبدالناصر به ناسيوناليسم عربى معتقد بود؛ در حالى كه سيد قطب با ملى‏گرايى به شدت مخالفت مى‏كرد.

ادامه خواندن نگرشهای وحدت گرایانه ی سید قطب

هشدار ، مواظب باشید ، مزدوران دین فروش و مردم فروشان استحمارگر و ایجاد شبهات و اعتراض بر جهاد

هشدار ، مواظب باشید ، مزدوران دین فروش و مردم فروشان استحمارگر و ایجاد شبهات و اعتراض بر جهاد

کاتب : ابوابراهیم هورامی

می گویند در مرحله اول طلب علم واجب است. در مرحله دوم اصلاح عقیده ، در مرحله سوم تحطیم (شکسته شدن و…) القباب ( کسی که هنگام درگیری خیلی داد و فریاد کند) والزوایا (کنار زد و دور کرد، آن را منع کرد و بازداشت ، گوشه و کنج).

در مرحله چهارم گذر و به پایان رسانیدن پیروزی بر صوفیه و الطّرقیه و بدعت قبل از فکر در مورد جهاد با کفار و آزاد سازی سرزمین مسلمین از اشغال و چپاول کفار سکولار جهانی و داخلی  باید به پایان برسند. و پنجم اصلاً شما در کنج خانه چکار می کنید اگر جهاد در چچن ، فلسطین ، افغانستان ، عراق و… فرض عین است؟

ادامه خواندن هشدار ، مواظب باشید ، مزدوران دین فروش و مردم فروشان استحمارگر و ایجاد شبهات و اعتراض بر جهاد

در سوریه کوردهای سکولار آغازگر جنگ بودند یا کوردهای مسلمان؟

در سوریه کوردهای سکولار آغازگر جنگ بودند یا کوردهای مسلمان؟

به قلم: کارزان شکاک

زمانی که بشار اسد از شهرهای مختلف کورد نشین سوریه عقب نشینی کرد این خلاء قدرت باعث به وجود آمدن چندین دسته در میان کوردها شد. دسته ای سکولار لیبرال وابسته به ترکیه شدند و دسته ای سکولار سوسیالیست وابسته به بشار اسد و دسته ای هم اسلامی و مستقل .

 حومه ی سری کانی یا راس العین که مجاهدین آنرا ماهها در تصرف خود داشتند  یکی از مهمترین معابر انتقال سلاح ، مهمات و نفرات بود . به همین دلیل پ.ک.ک و نوچه هایش در روز سه شنبه هفته ی اول ماه مبارک رمضان  به مجاهدین ما در راس العین بدون اخطار قبلی شبیخون زده و چند نفر از برادران ما را کشته وزخمی نمودند و براردان ما مجبور شدند به منطقه ی  تل حلف ومنطقة أصفر ونجار در همان نزدیکی راس العین عقب نشینی نمایند .

ادامه خواندن در سوریه کوردهای سکولار آغازگر جنگ بودند یا کوردهای مسلمان؟

واکنش سید قطب به نطفه ی انحرافی جریان مبارک اخوان المسلمین ( اخوان المفلسین کنونی )

واکنش سید قطب به نطفه ی انحرافی جریان مبارک اخوان المسلمین ( اخوان المفلسین کنونی )

ارائه : ابراهیم قشمی

مبارزات سياسى سيدقطب

مهم‏ترين دوران مبارزه سيدقطب به زمانى مربوط مى‏شود كه به جمعيت اخوان المسلمين پيوست. جمعيت اخوان المسلمين يكى از جمعيت‏هاى مبارز در سال‏هاى ۱۹۳۰ تا ۱۹۶۰ميلادى بود كه در بيشتر كشورهاى عربى فعاليت مى‏كرد و مقر اصلى آن در مصر قرار داشت. اين جمعيت را حسن البناء (م۱۳۶۸ق) در شهر اسماعيليه مصر در ذى‏القعده سال ۱۳۴۷ پايه‏گذاشت و فعاليت خود را در مدرسه «التهذيب» با تعليم قرآن، تجويد، حديث، تفسير و ديگر علوم اسلامى، آغاز كرد. حسن البناء در سال ۱۳۵۰قمرى، رساله‏اى دربردارنده اهداف جمعيت اخوان المسلمين منتشر كرد و در جايگاه دبيركل جمعيت برگزيده شد. هنگام جنگ اعراب و اسرائيل در سال ۱۹۴۸ ميلادى جمعيت اخوان المسلمين به يارى ملت فلسطين شتافت و بسيارى از اعضاى آن در اين جنگ شركت كردند. پس از اين وقايع، از طرفى محبوبيت اخوان المسلمين بين مسلمانان به شدت افزايش يافت و از طرف ديگر، دربار مصر و استعمار پير انگليس از آنان عصبانى و ناراحت شدند؛ از اين‏رو به فرمان ملك فاروق در سال ۱۳۶۸ قمرى فرمان انحلال جمعيت صادر شد و به تلافى اين فرمان، جمعيت اخوان المسلمين نخست وزير مصر(نقراشى پاشا) را كشتند و حكومت وقت نيز به تلافى اين اقدام، دبير كل اين جمعيت يعنى «حسن البناء» را در سال ۱۳۶۹ق ترور كرد (دائرة المعارف بزرگ اسلامى، ج۷، ص۲۷۱). ترور حسن البناء زمانى بود كه سيدقطب در امريكا به سر مى‏برد. او مى‏ديد كه نشريات امريكايى به شدت از كشته‏شدن حسن البناء ابراز خوشحالى مى‏كنند؛ بدين جهت همان‏جا تصميم گرفت پس از بازگشت از امريكا در سال ۱۹۵۱ ميلادى به طور رسمى به اخوان المسلمين بپيوندد. وى چنان به اين گروه علاقه داشت كه هميشه مى‏گفت: من در سال ۱۹۵۱ ميلادى متولد شدم (پيامبر و فرعون، ص۳۹).

ادامه خواندن واکنش سید قطب به نطفه ی انحرافی جریان مبارک اخوان المسلمین ( اخوان المفلسین کنونی )