نظامهای حکومتی همچون یک علم و ابزار ، ساخته ذهن رو به تکامل بشر(۵۸)
بر گرفته از کتاب روابط متقابل اسلام و دین سکولاریسم
مؤلف: ابوحمزه المهاجر هورامی
نظامهای سیاسی به مثابه نوعی نهاد ساخته ذهن بشری تکامل گرا هستند و کارکرد اصلی آنها تسهیل مناسبات اجتماعی و تحکیم قوانین است. و با توجه به بشری بودن این نهادها ، همچون سایر علوم تجربی و ابزارهای ساخته دست بشر، در تحلیل نظری از آنها باید تحول تاریخی هر یک از نظامهای حکومتی و سپس ویژگیهای نهادی آنها مورد بررسی قرار گیرد .
در حوزه عمومی، این نهادها رفتار بازیگران حوزه سیاسی را چارچوب مند و قابل پیشبینی میکنند و از این طریق، تداوم بازی سیاسی را تضمین میکنند، به علاوه کیفیت طراحی نهادها در خروجیها و پیامدهای نهایی آنها تأثیرگذار است هر چند تنها عامل موثر نیست، بنابراین میتوان برای تغییر واقعیت بیرونی و دستیابی به غایات مطلوب به تغییرات نهادی متوسل شد. یعنی می توان با دستکاری در نهادها، از آثار نامطلوب آنها پرهیز کرد یا آثار متوقع و منتظر ایجاد کرد.
تغییراتی که عمر بن خطاب در نهاد دیوان ایرانیان ایجاد نمود را می توان از این دسته دگرگونی ها برشمرد .امروزه اصلاحات قوانین نهادها در کشورهای مختلف را نیز میتوان از همین زاویه مورد تحلیل و بررسی قرار داد .
امروزه نظریهپردازان پیش از انتخاب نظامهای حکومتی، تبعات به کارگیری هر یک از آنها راعمیقا و با استفاده از تحلیلهای اقتصادی و اجتماعی با روشهایی که در علوم اجتماعی متداولند ارزیابی و اندازهگیری میکنند و در نهایت با توجه به این تحلیل، دست به انتخاب نظام حکومتی مطلوب خود می زنند .
شکی نیست که این انتخاب نهایی یک انتخاب ایدئولوژیک است اما هر چند این انتخاب ایدئولوژیک با واقعیتهای سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی یک جامعه سیاسی پیوند عمیقتری داشته باشد احتمال توفیق نظامهای حکومتی در برآوردن انتظاراتی که از آنها میرود بیشتر است.
آنچه به طور قاطع میتوان ادعا کرد این است که امروزه، همچون اکثر علوم بشری، هیچ یک از نظامهای حکومتی مطلقا خوب یا مطلقا بد نیستند، به عبارت دیگر اگر نهادها را حاصل طراحی عامدانه و آگاهانه بشری بدانیم، همه آنها به منظور دستیابی به غایتی طراحی شدهاند، به همین سبب مطلوب یا نامطلوب بودن نهادها با اغراض طراحان آنها نسبتی تام و تمام مییابند، این انتظارات میتوانند بسیار متنوع و متفاوت باشند، اما درباره نظامهای حکومتی به مثابه یک نهاد بدون استثنا همگی در پی محدود کردن و قاعدهمند کردن اعمال اقتدار حکومتیاند.
پرسش اصلی همه نویسندگان مسلمانی که امروزه نظامهای حکومتی را مورد مطالعه قرار میدهند این است که چه نوع ترتیب نهادی یا چه نوع نظام حکومتی میتواند سبب تحکیم قوانین شریعت اسلامی در جامعه و ابزار مفیدی جهت تامین رفاه و امنیت (أَطْعَمَهُمْ مِنْ جُوعٍ وَآمَنَهُمْ مِنْ خَوْفٍ) برای عموم شهروندان جامعه ی اسلامی باشد که زمینه مناسبتری برای «فَلْيَعْبُدُوا رَبَّ هَذَا الْبَيْتِ » فراهم گردد ؟ ادامه خواندن نظامهای حکومتی همچون یک علم و ابزار ، ساخته ذهن رو به تکامل بشر(۵۸)