
تاریخ جنایات کفار سکولار در حق امت اسلامی را بشناسید. قتل عام اینگوش. جنایتی بدون مرور زمان(۲)
از خاطرات ساکن اینگوشتیا، آ.-م. گاتیف
ترجمه: کارزان شکاک
شواهد زیادی، چه شهادت شهود و چه عکس و فیلم، وجود دارد که جنایات اوستیاییها را اثبات میکند.
در جریان تحقیقات جنایی در مورد وقایع سال ۱۹۹۲، گزارشهای معاینه اجساد و معاینات پزشکی قانونی، مرگ ۱۵ کودک خردسال را تأیید کرد (این فقط مربوط به اجساد کودکانی است که توسط متخصصان پزشکی قانونی معاینه و تحت معاینه قرار گرفتهاند؛ در مجموع، تقریباً ۵۰ کودک توسط اوستیاییها کشته شدهاند و اجساد آنها بدون هیچ گونه رویه تحقیقاتی توسط بستگانشان دفن شده است).
گزارشهای معاینه اجساد نشان میدهد که شکمهای پاره شده، اندامهای قطع شده، آثار سوختگی ناشی از چراغ جوشکاری و سیگار، مفاصل قطع شده، چشمان از حدقه درآمده، گوشهای قطع شده، زنده زنده با لاستیک ماشین سوزانده شده و غیره. طبق گزارشهای معاینه اجساد کودکان A.K. Akhriev، متولد ۱۹۸۹، L.M. Yandiev، متولد ۱۹۸۷، و S.V. گادابورشف، متولد ۱۹۸۶ (به ترتیب ۳، ۵ و ۶ ساله) و گزارشهای پزشکی قانونی شماره ۹۲/۲۱۲، ۹۲/۳۶۷ و ۹۲/۳۶۸، اجساد این کودکان توسط حیوانات (خوکها) جویده شده بود. آخیریف در حالی که توسط حیوانات خورده میشد (یعنی زنده زنده پرتاب شد تا توسط خوکها بلعیده شود) بر اثر خونریزی درگذشت، در حالی که یاندیف و گادابورشف ابتدا کشته و سپس پرتاب شدند تا توسط خوکها بلعیده شوند. این حقایق توسط مدارک پرونده جنایی تأیید شده است.
کافی است به عکسهای اجساد آورده شده به نازران نگاه کنید تا بفهمید این موجودات غیرانسانی چه کردهاند.
این مستند موجود است. دو زن روایت میکنند که چگونه اوستیاییها به دختران اینگوش تجاوز کردند.
اینگوشیها هرگز تصور نمیکردند که چنین کاری با مردم انجام شود و حتی نمیتوانستند از اوستیاییها انتظار داشته باشند، بنابراین آنچه در آن روزها دیدند بسیاری را شوکه کرد.
ارتش روسیه به قتل عام اینگوش در منطقه پریگورودنی پیوست. روسها تانکها و توپخانهها را به سمت روستاهای غیرمسلح اینگوش شلیک کردند. باندهای اوستیایی که توسط مسکو مسلح شده بودند، به همراه ارتش روسیه، پاکسازی قومی گستردهای را در روستاهای اینگوش در حومه بورو (به اصطلاح “ولادیقفقاز” که در آن زمان “اوردژونیکیدزه” نامیده میشد) انجام دادند. فیلم مستند را ببینید.
برای شنیدن مستقیم از قربانیان نسلکشی که در آن روزها چه اتفاقی افتاده است عکس و کلیپ و فیلمها و شواهد ویدئویی را در فضای مجازی دنبال کنید.
در آن زمان بود که برای اولین بار اخبار مدرسه شماره ۱ در بسلان منتشر شد، که در سال ۲۰۰۴ در طول جنگ دوم روسیه و چچن، زمانی که باندهای پوتین صدها کودک اوستیایی را با شعلهافکن و تانک قتل عام کردند، به شهرت جهانی رسید.
این مدرسه همچنین اسرار شوم دیگری را پنهان میکند که رسانههای روسی و بینالمللی، کرملین و مقامات اوستیای شمالی در مورد آنها سکوت کردهاند.
تاریخ خونین مدرسه بسلان نه در سال ۲۰۰۴، بلکه خیلی زودتر، در سال ۱۹۹۲ آغاز شد. اولین گروگانهایی که در همان سالن ورزشی نگهداری میشدند، اوستیایی نبودند، بلکه اینگوشی بودند.
یک روایت مستند از وحشت اردوگاه کار اجباری اینگوش، که در مدرسه شماره ۱ بسلان واقع شده بود، در نشریه اینگوشتی Ingushetia.ru توسط یک شاهد زنده آن وقایع، زندانی سابق آن اردوگاه کار اجباری، روایت شده است.
مدرسه شماره ۱ بسلان، اردوگاه کار اجباری اینگوشی در پاییز ۱۹۹۲ بود.
این داستان یک زندانی اردوگاه کار اجباری روسی-اوستیایی در مدرسه شماره ۱ بسلان، بشیر ایزمائیلوف، متولد ۱۹۷۵ و اهل گروزنی (که اکنون جوخار نام دارد) است.
من از اول تا ششم نوامبر ۱۹۹۲ در سالن ورزشی مدرسه شماره ۱ بسلان توسط اوستیاییها گروگان گرفته شدم. در آن زمان ۱۷ ساله بودم و هرگز آن وقایع را فراموش نخواهم کرد.
من در گروزنی متولد و بزرگ شدم. پدرم وقتی ۱۲ ساله بودم فوت کرد و مادرم من و دو برادرم را به تنهایی بزرگ کرد. من در سال ۱۹۹۲ از دبیرستان فارغالتحصیل شدم. مادرم مرا به نالچیک فرستاد تا با پسرعمویش زندگی کنم تا او بتواند به من در ورود به دانشگاه کمک کند.