با اختیار و آزادگی دست به مبارزه با دین سکولاریسم و مذاهب متعدد آن می زنیم (۳۸۵)

با اختیار و آزادگی دست به مبارزه با دین سکولاریسم و مذاهب متعدد آن می زنیم (۳۸۵)

بر گرفته از کتاب روابط متقابل اسلام و دین سکولاریسم

مؤلف: ابوحمزه المهاجر هورامی

قرآن كريم آزادي اختيار و ارادة قومي و همچنين قدرت بر تغيير و دگرگوني نفس و درون و سپس اجتماع را براي انسان امري بديهي دانسته، و وسيله ايست براي متعادل ساختن آدمهاي مغرور و برتري جو ،و معالجه ضعف آناني كه دچار احساس پوچ گرايي و نهيليسم و يأس و نااميدي گشته اند. و با مطرح كردن اراده و اختيارشان راه سلامت دروني و اجتماعي را به آنان مي نماياند :

متكبرين را مي كوبد كه :

  • إِنْ يَشَأْ يُذْهِبْكُمْ أَيُّهَا النَّاسُ وَيَأْتِ بِآخَرِينَ وَكَانَ اللَّهُ عَلَى ذَلِكَ قَدِيرًا‏ (نساء/ ۱۳۳)
  • وَإِنْ تَتَوَلَّوْا يَسْتَبْدِلْ قَوْمًا غَيْرَكُمْ ثُمَّ لَا يَكُونُوا أَمْثَالَكُمْ (محمد/۳۸)

و سنت عنصر اختيار انسان را با طرح آزادي و شخصيت مستقل آن زنده گرداند. اما مي بينيم كه در همين مسير خداوند مي فرمايد :  يُضِلُّ اللَّهُ مَنْ يَشَاءُ وَيَهْدِي مَنْ يَشَاءُ (مدثر/ ۳۱)

پيامبر صلي الله عليه و اله و سلم نیز مي فرمايد :  من يهده الله فلامضل له و من يضلل فلا هادي له. و اين سوال براي بعضي پيش آمده كه، اختيار و آزادي انسان كه خداوند به وي داده، در اين صورت چه جايگاهي دارد؟ و بدون اين جايگاه و ارزش ، چرا محاسبه مي گرديم؟

خداوند چه افرادي را گمراه مي كند: ادامه خواندن با اختیار و آزادگی دست به مبارزه با دین سکولاریسم و مذاهب متعدد آن می زنیم (۳۸۵)

جایگاه عمل و قیام جهت برپا ساختن و تحکیم قانون شریعت الله(۳۸۴)

جایگاه عمل و قیام جهت برپا ساختن و تحکیم قانون شریعت الله(۳۸۴)

 

بر گرفته از کتاب روابط متقابل اسلام و دین سکولاریسم

مؤلف: ابوحمزه المهاجر هورامی

كسي كه اعمال اسلامي از وي سرنزند غيرممكن و محال است كه مسلمان ناميده شود. [۱] بدين معني كه تنها اقرار زباني و ابلاغ و دانستن و يقين كافي نيست، بلكه بايد گفت بمن رسيد به آن يقين پيدا كردم و از آن اطاعت و پيروي نمودم و بدينسان اطاعت و پيروي شرط اصلي و زيربناي تمام فرمانهاي خداوند از طرف تمام پيامبران، برجسته مي گردد .[۲]

و عملگرايي و تكيه برعمل افراد در كيفر ديدن در جهنم [۳] و پاداش بهشت[۴]  چهرة هميشه ماندگار سرنوشت ساز خود را در انديشه اسلامي به نمايش مي گذارد. ما بايد بار ديگر به خود يادآور شويم كه يكي از تفاوتهاي شریعت پیامبر خاتم   با شریعتهای ديگر در اين است كه، آنان فقط مسئول روي آوري به دين خدا و در مسير دين و تكاليف آن قرار گرفتن و پايداري و استقامت در اين راه، در حيطه خودشان بودند و بس. اما وظيفه مسلمين با طي اين مرحله مقدماتي كه برخلاف امم قبلي ديگر پيامبري نخواهد آمد در چيست؟[۵]

آيا با بيان احوال بني اسرائيل و بر حذر داشتن مسلمين از تكيه صرف بر تصديق و اقرار سواي عمل صالح آنچه مرجئه هاي جديد بدان دامنه مي دهند به معني اسلام منهاي تكاليف و حكم خواستن و…. در واقع اسلام منهاي اسلام نيست[۶].  مگر نمي دانيم كه كتمان و خيانت سكوت و در نتيجه فساد و تباهي تنها گريبانگر ستمكاران و ظالمين نمي گردد مگر از ارتباط ويرانگر استبداد (تحت هر شعار و لباس و دين و مذهب و….) با فساد و ويراني بي خبريم [۷] يا اينكه از ” لاطاعه لاحد في معصيه الله انما الطاعه في معروف . ” (متفق عليه )[۸] جاهل و بي خبرمان كرده اند. و وارثين زمين را نيز مزدورانه و دغلكارانه به غلط به ما شناسانده اند[۹]

مگر نمي دانيم كه بازگشت حقيقت و ابهت مسلمين امريست اجتناب ناپذير، جبری و قابل تحقق (اجراي قانون و حكم خداوند)[۱۰] امري كه تمام آناني كه بويي از واقعيات عيني برده اند بدان اقرار نموده اند. [۱۱] ادامه خواندن جایگاه عمل و قیام جهت برپا ساختن و تحکیم قانون شریعت الله(۳۸۴)

جماعت، هم مسيرجماعت شدن و كسب قدرت حكومتي (۳۸۳)

جماعت، هم مسيرجماعت شدن و كسب قدرت حكومتي (۳۸۳)

 

بر گرفته از کتاب روابط متقابل اسلام و دین سکولاریسم

مؤلف: ابوحمزه المهاجر هورامی

 

آنچه که يک سازمان را تبديل به يک حزب سياسي  و جماعتي شريعت گرا مي کند و آن را از گروههاى فشار، محافل فکرى، فرقه هاى عقيدتى، کانون هاى ادبى و انتشاراتى و شبکه هاى محفلى و انجمنهاي خيريه و امثالهم متمايز مي کند، در درجه اول رابطه آن سازمان با قدرت  حكومتي و اجرائي جامعه است، چه به عنوان يک مفهوم در انديشه و عقيده ي  آن سازمان و چه به عنوان يک واقعيت در حيات و عمل آن سازمان.  در اينجا منظور از قدرت سياسى،  فقط قدرت دولتي و حكومتي  و فقط فتح و کسب قدرت دولتى است .  اين امرى نيست که هر روز رخ بدهد اما براي مسلميني كه در زير چتر حكومتهاي اشغالگر سكولاريست خارجي و مزدوران و مرتدين محلي به سر مي برند مهمترين و قويترين اولويت هر جماعت شريعت گراي وابسطه به جريان فرقه ي ناجيه مي باشد. و گرنه هر حلف، سنديكا و سازماني مي تواند جهت دفاع از اهداف خاص خود از راهكارهايي براي تاثير گذارى بر معادلات قدرت در يک جامعه استفاده نمايد.

 در وضع موجود، نياز و اولويت ما  به عنوان هم مسيران مجاهدين شريعت گراي فرقه ي ناجيه ،  تبديل شدن يک سازمان به يک وزنه مهم در تعيين تکليف سياسى و حكومتي جامعه است. وقتى از نبود حزب و جماعت مختص شريعت گرايان  در جامعه اى  چون جامعه ي هوراميها يا سورانها و يا شكاكها و غيره شکوه مي کنيم، منظورمان اين نيست که لزوما گروههاى اسلامي  وجود ندارند، نشريات و محافل و شبکه هاى اسلامي مسلمين و مرتبط با سازمانهاى شريعت گرا و مجاهدين مسلح  وجود ندارند. بلکه منظور اينست که مجاهدين و مسلمين شريعت گرايي كه از سالها قبل تا کنون هنوز به دولت و حکومت اسلامی  متصل نگشته اند،  فاقد حزب و جماعتي اند که در قلمرو سياست سراسرى، در جدال قدرت، نمايندگى اشان کند و سازمانشان بدهد و نيرويشان را بکار بياندازد و هدايت کند. چون رابطه يک سازمان با قدرت سياسى و حكومتي جامعه، شاخص حزبى بودن و نبودن کارآکتر آن سازمان است. ادامه خواندن جماعت، هم مسيرجماعت شدن و كسب قدرت حكومتي (۳۸۳)

تنها راه سالم سازی جامعه در برابر دین سکولاریسم و حکم جاهلیت افق فعاليت جریان مجاهدین شريعت گرا و جماعت از گروه فشار تا جماعتي در پي كسب قدرت حكومتي (۳۸۲)

تنها راه سالم سازی جامعه در برابر دین سکولاریسم و حکم جاهلیت

افق فعاليت جریان مجاهدین شريعت گرا و جماعت از گروه فشار تا جماعتي در پي كسب قدرت حكومتي  (۳۸۲)

بر گرفته از کتاب روابط متقابل اسلام و دین سکولاریسم

مؤلف: ابوحمزه المهاجر هورامی

 

ما به عنوان مجاهدين شريعت گراي هم  مسير با جريان فرقه ي ناجيه، درگيريها ي عقيدتي و حتي نظامي  و وظايف جديدي را در پيش رو داريم، كه ضمن آمادگيهاي لازم ، بايد تعهدات مشتركي را در قبال اين وقايع بپذيريم.لازم است توافق کنيم که چگونه مي خواهيم با اين مسائل و موقعيتهاي اجتناب ناپذير روبرو شويم. ما بايد انتظارات جديدى از خودمان و کارمان و جماعت شريعت گرايمان  به وجود بياوريم، بعضى از اين انتظارات جنبه کيفى دارد و بعضى کمــّى. در ضمن  بايد پا به عرصه هاى جديدى بگذاريم و شتاب فعاليت و تحرک خود را بيشتر کنيم؛ چون مسائل و اتفاقات بيرون ما شتاب گرفته اند در نتيجه بايد دامنه و ابعاد فعاليت خود را به مراتب وسعت دهيم.

در اين چند سال گذشته جماعت شريعت گرايان  مسيرى را  طى نموده است که مشخصات و نقطه عطف هاى آن از نظر عقيدتي، تاريخي و  روش عمل  قابل توضيح است. اين مسيرى است که بايد آگاهانه بررسي و دنبال کرد؛ به آن واقف بود؛ و بخصوص بايد تا آنجا كه به علم و تجربه انسان بر مي گردد هميشه مراحل بعدى آن را پيدا کرد. چون ايستادن در يک نقطه، وقتى اوضاع عينى و نيازهاى رشد جنبش ما دگرگون مي شود، باعث مي شود که آدم عقب بيافتد و نامربوط  شود. هر حرکت سياسى و مبارزاتي بايد با تاريخ خود و با تاريخ زمان خود جلو برود و بايد مسير و وسيله اى را كه «متناسب با نيازهاي روز» و «پاسخگوي  نيازهاي روز» است را براى خود ترسيم، انتخاب و«آبديت» کند.

واضح و وروشن است كه هم اکنون نيز در آستانه يک مرحله جديد درطي اين مسيرخدشه ناپذير جهاد و قتال شريعت گرايان فرقه ي ناجيه هستيم. در اين مرحله جديد بر خلاف صده ها و حتي دهه هاي گذشته وضع موجود و شرايط مبارزه انتظارات جديد و نقشهاى جديدى را براى ما مطرح نموده است. آماده کردن خودمان به عنوان افراد معين با پيشينه و خصوصيات معين، براى مواجهه با وظايفى که اين دوره نوين روى دوش ما مي گذارد، نيازمند اين است که روح نيازهاي اين مرحله جديد را درک کنيم و خود را با آن« به روز» کنيم. ادامه خواندن تنها راه سالم سازی جامعه در برابر دین سکولاریسم و حکم جاهلیت افق فعاليت جریان مجاهدین شريعت گرا و جماعت از گروه فشار تا جماعتي در پي كسب قدرت حكومتي (۳۸۲)

در مبارزه با دیکتاتوری دین سکولاریسم ، در کناردلیل و به حمایت از دلیل ، اسلحه یگانه چاره است (۳۸۱)

در مبارزه با دیکتاتوری دین سکولاریسم  ، در کناردلیل و به حمایت از دلیل ،  اسلحه یگانه چاره است (۳۸۱)

بر گرفته از کتاب روابط متقابل اسلام و دین سکولاریسم

مؤلف: ابوحمزه المهاجر هورامی

 

در طول تاریخ هیچ حاکم و طبقه ی ظالمی بدون قهر از ظلم کردن دست نکشیده و هیچ مظلومی هم بدون قهر آزادی را به دست نیاورده، خواه این قهر به وسیله ی باد، باران، صاعقه، زلزله و… از جانب الله جل جلاله بوده باشد یا از طریق اسلحه و زور از جانب خود مستضعفین و مظلومین.

دنیای خشن و فریبنده ی کنونی نیز با وجود تبلیغات فریبانه ی روانی کنونی در راه صلح و دمکراسی در پشت نقاب دروغینش ضرورت استفاده از سلاح را برای حل تضادهای میان ظالم و مظلوم به اثبات رسانده است. به همین دلیل قدرت های امپریالیستی و دست نشانده های مستقیم یا غیر مستقیم آن ها، حق استفاده از اسلحه و به کار گیری قهر و خشونت را برای خود انحصاری کرده اند و راه خشونت بی سابقه و وحشیانه ی بی انتهایی را برای خود باز کرده اند که در برابر هیچ قانون و شخصی حاضر به جوابگویی و توضیح نیستند.

از باریدن بمب های چند تنی بر سر زنان و کودکان افغانستان، پاکستان، چچن، عراق، سوریه، یمن، صومالی و… تا استفاده از بمب های میکروبی ، شیمیایی و حتی هسته ای در فلوجه، افغانستان و… ، کشتار بی انتهای جوانان فلسطین ، شلیک گلوله به مغز تظاهر کنندگان در دمکراسی های غربی، مصر، اردن، سوریه، کردستان عراق و… ، آتش زدن زندانیان در ترکیه ، اعدام غیر رسمی جوانان سیاه پوست در امریکا… همه و همه می رساند که دشمنان مظلومین، هرگز کارد سلاخی خود را زمین نگذاشته و نخواهند گذاشت هر چند استفاده و حتی داشتن آن را برای مظلومین ممنوع ، خلاف قانون و اصول بین المللی… می دانند.

بنابراین مظلومین جهان برای رها و آزاد شدن هیچ راهی جز فرار از تبلیغات دروغین و در هم شکستن جنگ تبلیغاتی دشمنان با دلیل و برهان روشنگرانه از یک طرف و به کار گیری اسلحه و قدرت اسلحه ی مناسب با روز، جهت در هم شکستن ارتش های ضد مردمی و از میان برداشتن خشونت و توحش کثیف تحمیل شده بر خود را ندارند. پیروزی ها و نبردهای سراسر تاریخ بشریت علیه بیدادگران بی رحم و انقلابات اکنون و چند دهه ی گذشته خود بزرگترین شاهد عینیت این حقیقت خدشه ناپذیرند. ادامه خواندن در مبارزه با دیکتاتوری دین سکولاریسم ، در کناردلیل و به حمایت از دلیل ، اسلحه یگانه چاره است (۳۸۱)

اعمال دیکتاتوری همه جانبه بر مرتدین و دین سکولاریسم (۳۸۰)

اعمال دیکتاتوری همه جانبه بر مرتدین و دین سکولاریسم (۳۸۰)

 

بر گرفته از کتاب روابط متقابل اسلام و دین سکولاریسم

مؤلف: ابوحمزه المهاجر هورامی

 

چرا زمانی که اسلام برای همگان آزادی ، رفاه و امنیت می آورد ما باید از اعمال دیکتاتوری بر دین سکولاریسم  یا همان مشرکین غیر اهل کتاب  صحبت کنیم؟ روشن شدن این مسئله برای مسلمین یک ضرورت بنیادین مبارزاتی در عصر کنونی است. عدم درک صحیح و روشن بر سر این مسئله به « آلودگی های شدید عقیدتی و مبارزاتی » منتهی می شود . این واقعیت برای همه ی مسلمین باید روشن شود.

سرزمینهای مسلمان نشین اکنون درگیر یک جهاد و مبارزه ی همه جانبه با دیکتاتوری خشن دین سکولاریسم و اجیر شده های محلی اش می باشد؛  کسانی که انواع آلودگیهای عقیدتی و مبارزاتی را بر مسلمین تحمیل نموده و جهت حفظ منافع خود و جلوگیری از تشکیل حکومتی شریعت مدار مسلمین را در یک آشفتگی آشکاری قرار داده اند. این بیماریها فقط تحت دیکتاتوری بردین  سکولاریسم و متحدینش می تواند محدود و نابود گردد. بنابراین، با زمینه ای که فراهم شده است چنانچه  افرادی  نظیر راشد الغنوشی و رجب طیب اردوغان و غیره به قدرت برسند ، برای آنها تحت فریب و شعارهای مزورانه ی مذهبی استقرار دین سکولاریسم کاملا آسان خواهد بود. دقیقا به همین دلیل است که ما باید آثار شریعت را از منابع اصلیش آنهم بر فهم اصحاب رسول الله صلی الله علیه وسلم وگذشتگان صالح این امت، بیشتر مطالعه کنیم.

دوری از این منابع بنیادین سردرگمی ها، منافقین  و مرتدینی چون سکولاریستها را مداوماً، هر روزه، هر لحظه و بطور خود بخودي و در يك مقياس انبوه  بوجود  آورده و ظاهر می سازد. این بیماریها در ميان بخشي از مسلمین  و اعضاي  جماعتها  نيز بوجود مي آيند. در ميان صفوف مبارزین و در ميان عموم مردم افرادي به وجود می آیند  كه دانسته یا ندانسته شيوه ی  زندگي جاهلیت و سکولاریستی  را انتخاب مي كنند.

با مطالعه ی تاریخ در قرآن و سنت نبوی صلی الله علیه وسلم  و عمل مسلمین صدر اسلام، مسئله ی دیکتاتوری بر مشرکین غیر اهل کتاب  و مرتدین که امروزه در قالب و لباس سکولاریسم خود را به نمایش درآورده اند از مدتهای مدیدی کانون اصلی مبارزه و جهاد بین اسلام و دشمنانش بوده است. تنها کسی مجاهد اهل توحید واقعی است که قبول دعوت و جهاد را تا قبول دیکتاتوری بر مرتدین و مشرکین غیر اهل کتاب یا همان سکولاریسم تعمیم دهد. علاوه بر جماعتهای شریعت گرا عموم مسلمین نیز باید شناخت روشنی در مورد دیکتاتوری بر سکولاریسم  (که امروزه پرچم مبارزه ی مرتدین و کفار جهانی بر علیه شریعت اسلام گشته است) را به دست آورند تا بتوانند توحید، و نه بدعت و گمراهی را در عقیده و عمل به کار برند.   ادامه خواندن اعمال دیکتاتوری همه جانبه بر مرتدین و دین سکولاریسم (۳۸۰)

لزوم دیکتاتوری بر سکولاریستها و دین سکولاریسم (۳۷۹)

لزوم دیکتاتوری بر سکولاریستها و دین سکولاریسم (۳۷۹)

 

بر گرفته از کتاب روابط متقابل اسلام و دین سکولاریسم

مؤلف: ابوحمزه المهاجر هورامی

لزوم  و ضرورت تشديد مبارزه عليه احزاب ودسته هاي سكولاريست بومی

قبل از هرچیزی باید گفت که لزوم  و ضرورت تشديد مبارزه عليه احزاب ودسته هاي سكولاريست محلی از جانب مسلمانان شریعت گرا از کجا ناشی می شود ؟ چون همه ی جماعتهای شریعت گرا و تمام مسلمین آگاه به دین و شریعت نیز ، به عنوان جریانات و انسانهای ضد شرک و مشرکین و ضد  سکولار و ضد مزدوران بومی شناخته می شوند و جهاد و مبارزه علیه احزاب و گروههای سکولاریست بومی در تمام سرزمینهای مسلمان نشین یکی از مشخصه های  مجاهدین و مردم شریعت گرا بوده است؛ آیا همین پتانسیل موجود در میان مسلمین کافی نیست ؟

در اینجا باید واضح و روشن نمود که مخالفت و جهاد گفتاری، عقیدتی و در پاره ای از موارد قتال و جهاد مسلحانه با مشرکین به صورت عام، و افشاگری مسلمین از مشرکین و تلاش برای بازگرداندن حکم شریعت و تشکیل حکومتی اسلامی یک امر هویتی و ثابت مسلمین آگاه و فریب نخورده است . اما متاسفانه پدیده و فاجعه ی خزنده و مصیبت آوری که در این یک قرن گذشته ، سرزمینهای مسلمان نشین بطور عام و سرزمین ما به طور خاص با آن روبرو بوده وشاهدش بوده ایم، پیدایش و سازمان یابی و در بسیاری مواقع به حکومت رسیدن  تمام مشرکین، منافقین و مرتدینی است که با حمایت یکی از جناحهای امپریالیستی و سکولاریستی دنیا تحت پرچم دین سکولاریسم خود را سازمان داده و در نهايت اكثرا تفسير خاص خود از يكي از شاخه ها و مذاهب  ديكتاتوري سكولاريسم  را  بر مسلمین تحمیل نموده اند .

یک سلسله تحرکات  سکولاریستی فوق العاده ضد بشری، خشن، انسان ستیز، ضد شریعت و احکام الله در همه ی سرزمینهای مسلمان نشین شکل گرفت ، عملکرد این سکولاریستهای نامتجانس رنگارنگ، در درجه ی اول، به صورت ضدیت با قوانین الله و احکام شریعت، با حقوق شرعی مسلمین، با تشکیل جامعه ای مرفه و دارای امنیت در زیر سایه ی شریعت ، با حقوق انسانی مسلمین، با حقوق نژادی و زبانی اقلیتهای موجود، پیاده کردن  قوانین سکولاریستی وحشیانه علیه مسلمین و مخالفین فکریشان، حتی کشتار، مفقودالاثر نمودن، سربریدن  مخالفین، مزدوری برای دیگر سکولاریستهای بزرگتر، وطن فروشی، تولید جنگهای داخلی، تولید صدها فرقه و حزب مختلف سکولاریستی و چند دسته نمودن و متفرق نمودن مردم  و در نهایت شکست و روسیاه ماندن نزد الله ، تاریخ و ملت است . ادامه خواندن لزوم دیکتاتوری بر سکولاریستها و دین سکولاریسم (۳۷۹)

فاصله گرفتن و طرد كساني كه آگاهانه در جنگ مسلحانه بر علیه دین سکولاریسم شرکت نمی کنند (۳۷۸) واکنش عموم مسلمین در برابر جنگ روانی دین سکولاریسم

فاصله گرفتن و طرد كساني كه آگاهانه در جنگ مسلحانه بر علیه دین سکولاریسم شرکت نمی کنند (۳۷۸) واکنش عموم مسلمین در برابر  جنگ روانی دین سکولاریسم

بر گرفته از کتاب روابط متقابل اسلام و دین سکولاریسم

مؤلف: ابوحمزه المهاجر هورامی

 

جهاد پر خیر ترین بازرگانی  و تجارتي است كه تنها انسانهاي عاقل و بسيار زيركي به آن پي مي برند كه مخلصانه تسليم قانون شريعت الله و دستورات الله و رسولش گشته باشند .  بيشترين آيات در قرآن بعد از نماز در مورد جهاد و قتال مي باشد ،  با صرف نظر از اين همه آيه ، با ذكر يك حديث از رسول الله صلي الله عليه وسلم  اهميت اين تجارت را در بخشي از پروسه ي جهاد و مبارزات مسلحانه روشن مي گردانم .

ﻋﻦ ﺃﺑﻰﻫﺮﻳﺮﺓ ﺭﺿﻰﺍﻟﻠﻪ ﻋﻨﻪ ﻗﺎﻝ: ﻗﺎﻝ ﺭﺳﻮﻝﺍﻟﻠﻪ ﺻﻠﻰﺍﻟﻠﻪ ﻋﻠﻴﻪ ﻭ ﺳﻠﻢ : “ﻗﻴﺎﻡ ﺳﺎﻋﺔ ﻓﻰ ﺍﻟﺼﻒ ﻟﻠﻘﺘﺎﻝ ﻓﻰ ﺳﺒﻴﻞ ﺍﻟﻠﻪ ﺧﻴﺮ ﻣﻦ  قياﻡ ﺳﺘﻴﻦ ﺳﻨﺔ “[۱]يعني : يك ساعت  ايستادن و ماندن در صف جنگ مسلحانه و قتال  در راه الله ، ثواب نماز شب ۶۰ سال را دارد .

الله متعال در هيچ خير و بركتي را باز نكرده است كه  جوري باشد اين خير  به  قسمتي از مردم برسد و قسمت ديگر از ان محروم گردند و نتوانند به آن برسند، بلكه ميدان  قتال و جهاد باز است و منهج و برنامه هم روشن است  و ثواب آن نيز براي تمام  عاقلان و مخلصان  كفايت مي كند . به نظر شما شغل خوب و پر سودي نيست ؟

حالا عده اي مسلمان  آگاهانه و  از روي علم  و تنها به دليل سهل انگاري و تنبلي و دنيا دوستي از اين تجارت و معامله رو بر مي گردانند و در آن شركت  نمي كنند ، ما چنين انسانهايي را عاقل نمي دانيم بلكه كودن هايي هستند كه جهت محافظت از ايمان و اراده ي  توحيدي خود بايد از آنها فاصله گرفت .

نكته ي ديگري كه ما را بيشتر به فاصله گرفتن از چنين مسلماناني وادار مي كند اين است كه در وضع موجود  قتال با  اشغالگران مسلح فرض عين است، فرضي مانند نماز  . حالا اگر كسي  چنين فرضي را ترك كند،با آنكه شامل حكم تارك الصلاة نمي گردد ، اما در انتهای حسن ظن و با دارا بودن شرایط اصحاب رسول الله ، شامل همان حكمي مي گردد كه سه نفر جدا مانده از جهاد عصر رسول الله صلي الله عليه وسلم شاملش گشتند .

حالا اگر كسي مثل من از انسانهاي كودن و تاركين فرض عين فاصله بگيرد  به يكي از قوانين شريعت عمل نكرده است ؟ به نظر بنده فاصله گرفتن از چنين انسانهايي كمترين وضيفه ي هر زن و مرد مسلماني مي باشد، و در وضع موجود تنها به حکم «الضرورات تبیح المحضورات» همچون خوردن گوشت مردار در هنگام ضرورت با این موجودات روابط اقتصادی و اجتماعی برقرار می کنیم .

 

[۱]‌ﺃﺧﺮﺟﻪ ﺍﺑﻦ ﻋﺪﻯ ﻓﻰ ﺍﻟﻜﺎﻣﻞ ﻭﺍﺑﻦ ﻋﺴﺎﻛﺮ ﻭﺃﺣﻤﺪ ﻭﺍﻟﺘﺮﻣﺬﻯ ﻭﺍﻟﺤﺎﻛﻢ ﻋﻦ ﺃﺑﻰ ﺇﻣﺎﻣﺔ ﻭﺍﻟﺪﺍﺭﻣﻰ ﻭﺍﻟﺤﺎﻛﻢ ﻭﺍﻟﺒﻴﻬﻘﻰ ﻋﻦ ﻋﻤﺮﺍﻥ ﺑﻦ ﺣﺼﻴﻦ ﻭﺻﺤﺤﻪ ﺍﻷﻟﺒﺎﻧﻰ ﻓﻰ ﺻﺤﻴﺢ ﺍﻟﺠﺎﻣﻊ/ ۴۴۲۹

سرچشمه ی يقين به پيروزي قانون شریعت الله در اين دنيا (۳۷۷)

سرچشمه ی يقين به پيروزي قانون شریعت الله در اين دنيا (۳۷۷)

 

بر گرفته از کتاب روابط متقابل اسلام و دین سکولاریسم

مؤلف: ابوحمزه المهاجر هورامی

سالها پيش در هورامان غربي يك امارت كوچك اسلامي توسط اتحاديه ي انصار الاسلام  تشكيل شد، و اميد گسترش و پيروزيهاي بزرگتر آن مي رفت،  اما موشكهاي چند تني آمريكا از درياي سرخ و نيروهاي مسلح زميني اتحاديه ي جلال طالباني و غيره  و همكاري گروههاي  منافق به ظاهر اسلامي چون جماعت اسلامي علي باپير و اتحاد اسلامي صلاح الدين بهاءالدين، اسباب برچيده شدن اين امارت كوچك اسلامي گشتند، حالا سوال اينجاست اين پيروزي مجدد كي مي رسد؟

در همين ابتداي امر بايد گفت كه اين پيروزي رسيده وخیلی ها متوجه نيستند. ما سالهاست که صاحب دولت و حکومتی اسلامی هستیم که امارت اسلامی هورامان غربی در برابر آن جنینی بیش نبود .

در مورد اينكه نصر و پيروزي كي مي رسد ، خود قرآن جواب آن را داده است .  اما در مورد اتحاديه اي كه متشكل از آمريكا و اتحاديه ي ميهني جلال طالباني و حزب دمكرات بارزاني و منافقين  دارودسته ي علي باپير  و صلاح  بر عليه نيروهاي  حول و حوش ۹۰۰ نفري مجاهد در هورامان غربي تشكيل شده بود ، نمايانگر انتهاي قدرت و شكوه مجاهدين و انتهاي ذليلي و خفت دشمنان متحد بود . با اين وجود زماني كه عده اي بيعت مرگ داده و تا آخر ايستادگي نمودند و دسته اي هم به جنوب عراق هجرت نموده و گروهي نيز به ايران سرازير شده و باز به عراق برگشتند ، هسته هايي را تشكيل داده و به همراه سایر گروهها در نهايت تولید جریانات بزرگی را سبب شدند.

در اين زمينه گفته اي از سيد قطب رحمه الله به يادم آمد كه مي تواند پاسخي مناسب باشد . ايشان رحمه الله مي فرمايند : ” ﺇاﻥ ﺍﻟﻨﺼﺮ ﻓﻮﻕ ﺍﻟﺮﺅﻭﺱ ﻳﻨﺘﻈﺮ ﻛﻠﻤﺔ ﻛﻦ ﻓﻴﻜﻮﻥ؛  ﻓﻼ ﺗﻨﺸﻐﻠﻮﺍ ﺑﻤﻮﻋﺪ ﺍﻟﻨﺼﺮ ﻭﺍﻧﻤﺎ ﺍﻧﺸﻐﻠﻮﺍ ﺑﻤﻮﻗﻌﻜﻢ ﺑﻴﻦ ﺍﻟﺤﻖ ﻭ ﺍﻟﺒﺎﻃﻞ”  .

پيروزي دربالاي سرها منتظر عبارت  «كن فيكون» است ( يعني الله تعالي اجازه بدهد و انجام شود)، به همين دليل خودتان را به زمان آمدن پيروزي مشغول نكنيد تا بدانيد كي مي آيد، بلكه خودتان را به اين مشغول و سرگرم كنيدكه جاي شما در ميان حق و باطل كجاست؟ يعني با كداميك هستيد؟

با اينكه نگاه ما به مسئله ي پيروزي و شكست با نگاه سيستم جاهليت تفاوت اساسي دارد و خداوند نيز در همين دنيا به ما عزت و سربلندي و پيروزي  بر كفار خارجي و مرتدين محلي را بخشيده است، اما باز خود را به مسئله ي پيروزي در دنيا مشغول نمي كنيم  بلكه براي ما مهمتر آن است كه در كدام طرف قرار گرفته باشيم حتي اگر نتيجه ي دنيوي ما نتيجه اي باشد كه اصحاب الاخدود نصيبش گرديد . ادامه خواندن سرچشمه ی يقين به پيروزي قانون شریعت الله در اين دنيا (۳۷۷)

رشد، شکوفایی و قدرت جماعت و فرد در جریان بیداری اسلامی (۳۷۶)

رشد، شکوفایی و قدرت جماعت و فرد در جریان بیداری اسلامی (۳۷۶)

بر گرفته از کتاب روابط متقابل اسلام و دین سکولاریسم

مؤلف: ابوحمزه المهاجر هورامی

 

جامعه ی اسلامی بدون زحمت و مبارزه ی مداوم و به صورت خود جوش و معجزه آسا به وجود نمی آید. برای تولد چنین جامعه ای به دو ابزار اساسی و تعیین کننده نیاز است که عبارتند از:

  • رشد رو به افزون سطح آگاهی عقیدتی حداقل بخشی از مسلمین
  • سازماندهی مبارزین آگاه جهت بیدار کردن سایر مسلمین و مردمی کردن جنبش اسلام خواهی ، و وحدت عمل در مبارزه با دشمنان مردم.

آگاهی عقیدتی از طریق مراجعه به دین بر فهم سلف صالح حاصل می شود ، آگاهی مبارزاتی نیز از طریق عملکرد هدفمند دین و تجربه به وجود می آید و از آن جایی که مجاهدین و متحدانشان دارای درجات مختلف و متفاوتی از آگاهی و تجربه هستند، نیاز به یک بدنه ی تشکیلات و تنظیماتی هماهنگ کننده که جماعت نامیده می شود، ضروری ست، چون:

مسیر رشد آگاهی عقیدتی و مبارزاتی مسلمین یک مسیر مستقیم را طی نکرده بلکه ناهموار و دارای تناوب است ، در نتیجه هر طیفی از مسلمین می تواند برداشت متفاوتی از مبارزه داشته باشد ، و آن ها قادر نخواهند بود علاوه بر مبارزه با اندیشه های انحرافی درون بیداری اسلامی با رابطه ی ارگانیک با سایر متحدین، مبارزات را به سطوح وسیع تری بکشانند و… . از آن جایی که بستر شکل گیری جماعت از خود مبارزین مسلمان می باشد ، حضورش هم یک حضور معنوی و فراگیر خواهد بود.

این یک واقعیت تلخ است که با توجه به ناپختگی اسلامی در گذشته و تا حدودی در حال حاضر، در موارد کاملاً جزیی و شخصی اعضاء جماعت ها و سازمان های انقلابی جهادی چنان درک و فهمی بر آنان تحمیل می شد که اکثراً تقریباً مجبور به پذیرش یا رد مجموعه نظرات شخصی خود یا سازمان کوچک شان می شدند که به سازمان به اصطلاح مادر پیوسته بودند. ادامه خواندن رشد، شکوفایی و قدرت جماعت و فرد در جریان بیداری اسلامی (۳۷۶)