شورای اوالی الامر و جایگاه حیاتی آن در وحدت بین مسلمین و دوری از شرک فرقه گرائی(قسمت چهارم)(۳۵۶)واکنش عموم مسلمین در برابر جنگ روانی دین سکولاریسم

  • شورای اوالی الامر و جایگاه حیاتی آن در وحدت بین مسلمین و دوری از شرک فرقه گرائی(قسمت چهارم)(۳۵۶)واکنش عموم مسلمین در برابر جنگ روانی دین سکولاریسم

بر گرفته از کتاب روابط متقابل اسلام و دین سکولاریسم

مؤلف: ابوحمزه المهاجر هورامی

بعد از شهادت علي بن ابی طالب و انهدام شوراي اولي الامر مردم بطور جداگانه و متفرق در امور فردي، خانوادگي يا اجتماعي از دانشمندان زمان خود مي پرسيدند و بدين شيوه در مكان و زماني دانشمندان چون مي ديدند كه شورا از بين رفته، اولي الامر نمانده، خلافت هم منهدم گرديده، اجتهاد هم منجر به تفرق مي گردد، اگر بيان هم نكنم چيزهايي بلدم كه اگر نگويم كتمان است و خيانت و ضرورت دارد و مجبور است و نياز جامعه هم اقتضا به روشنگري دارد. ناچار هر كدام بطور جداگانه به استنباط احكام مي پرداختند بدين ترتيب شيرازه وحدت امت هم، از هم پاشيده و امه واحد پولادين ، بتدريج و با مرور سالها و سالها، متلاشي شد و هم از نظر فكري و هم از نظر احكام گوناگون اجتماعي به شاخه و مذاهب تقسيم شد.

و مذهب يعني استنباط و اجتهاد افراد بجاي شوري، در صورتي كه هر گروه يكي از آن مجموعه را بعنوان مكتب فرد برگزيند. و لذا همچنانكه شوري ضامن وحدت امت است ، تفاسیر موجب تفرق آن گرديده اند. شورايي كه از اجتماع اولي الامر بوجود آمده و موجب عرضه شدن آراء مختلف و با بررسي نمودن ادله آنها، بهترين و منطبق ترين آنها با موازين اصلي ، به امت اعلام مي نمايد و بقيه كه ضعيف و غير مستدل هستند را مردود و مترود مي گرداند.

نابود شدن حكومت شوري و روي كار آمدن حكومت سلطنتي امة واحد را مانند گله گرگ زده اي نمود كه به انواع و اشكال گوناگون تفرق گرفتار گرديد. گرچه در طول چهارده قرن تاريخ اسلام ، مجاهداني بزرگ كوشيده اند كه دوران حكومتهاي غير اسلامي را خاتمه دهند و حكومت اسلامي را زنده سازند. گرچه تلاش اين رادمردان موجب شده كه بالاخره حركت آزاديخواهي اسلامي بطور كلي متوقف نشود، اما متاسفانه تاكنون، بعلل گوناگون اما مشخص و روشن هيچ يك از اين قيامها ، بجز دولت و حکومت اسلامی ما ، به نتيجه كامل نرسيده است. ادامه خواندن شورای اوالی الامر و جایگاه حیاتی آن در وحدت بین مسلمین و دوری از شرک فرقه گرائی(قسمت چهارم)(۳۵۶)واکنش عموم مسلمین در برابر جنگ روانی دین سکولاریسم

شورای اوالی الامر و جایگاه حیاتی آن در وحدت بین مسلمین و دوری از شرک فرقه گرائی(قسمت سوم)(۳۵۵)واکنش عموم مسلمین در برابر جنگ روانی دین سکولاریسم

  • شورای اوالی الامر و جایگاه حیاتی آن در وحدت بین مسلمین و دوری از شرک فرقه گرائی(قسمت سوم)(۳۵۵)واکنش عموم مسلمین در برابر جنگ روانی دین سکولاریسم

 

بر گرفته از کتاب روابط متقابل اسلام و دین سکولاریسم

مؤلف: ابوحمزه المهاجر هورامی

 

 

شورای اولی الامر در هر زمانی متناسب با وضع موجود خود از منابع اصلی ، حکم دین را با یک رای واحد ارائه می دهد . حتي بعضي از آيات احكام قرآن (كه با ذكر غلط مصطلح فقيهان تحت عنوان منسوخ از آن ياد مي كنند) در صورت عدم شرايط پيش از نسخ، يعني اگر شرايطي مشابه شرايط مردم مكه و يا مدينه پيش آمد، تحريم و يا واجب بودن امر يا چيزي، همان مراحل را طي خواهد كرد.  و همچنين بعضي از احاديث – كه بيشتر جنبه حكومتي دارند- حجت ثابت نيستند. همچون مراحل تطور و تكوين مدیریت اقتصاد اسلامي و … در حديث كه تماماً براي شرايط بخصوص وضع شده اند و هيچكدام براي زمامدار بعدي، حجت نيست ، چنانچه صحابه كرام با درك اين مهم، بعد ازپیامبر خاتم صلی الله علیه وسلم ، در راستای آموزشهایش وضع موجود را درک کرده و اسلامي عمل نمودند.

پيامبرخاتم صلي الله عليه و اله و سلم  زمينهاي خيبر را ميان فاتحين تقسيم نمود اما با درك زمان و مكان و موقعيت و حكمت، عمر بن خطاب زمينهاي فتح شده عراق را تقسيم نكرد. كسي هم تابحال وي را مخالف قرآن و بخصوص  سنت رسول الله  ندانسته و نخواهد دانست. و يا پيامبر صلي الله عليه و اله و سلم فرمود شتر آواره را رها نمايند، عثمان بن عفان گفت : فروخته شود و پولش به صاحبش برسد. علي بن ابی طالب مصلحت ديد  كه شتر و گاوهاي آواره نگهداري شده و تا پيدا شدن صاحبش از طريق بيت المال تغذيه گردد و هزينه اش را بيت المال بدهد .[۱]

پيامبر خدا در قتل خطا و غير عمد فرمودند كه عاقله (خويشاوندان مرد) ديه را بپردازند (چون عصبه و خويشاوندان مرد عنوان ياري دهنده و مساعدت كننده مرد بودند) اما در عهد عمر بن خطاب ، عاقله اهل ديوان شدند و تغيير يافت.

پيامبر خاتم دستور دادند زكات فطر بعد از نماز صبح و قبل از نماز عيد- در روز عيد- ادا شود. اما

الف: در عصر صحابه اداي زكات  را از دو يا سه روز قبل از عيد جايز دانستند. ادامه خواندن شورای اوالی الامر و جایگاه حیاتی آن در وحدت بین مسلمین و دوری از شرک فرقه گرائی(قسمت سوم)(۳۵۵)واکنش عموم مسلمین در برابر جنگ روانی دین سکولاریسم

شورای اوالی الامر و جایگاه حیاتی آن در وحدت بین مسلمین و دوری از شرک فرقه گرائی(قسمت دوم)(۳۵۴)واکنش عموم مسلمین در برابر جنگ روانی دین سکولاریسم

  • شورای اوالی الامر و جایگاه حیاتی آن در وحدت بین مسلمین و دوری از شرک فرقه گرائی(قسمت دوم)(۳۵۴)واکنش عموم مسلمین در برابر جنگ روانی دین سکولاریسم

 

بر گرفته از کتاب روابط متقابل اسلام و دین سکولاریسم

مؤلف: ابوحمزه المهاجر هورامی

 

 

وجود جماعتها زماني توجيه پذير است كه جبر جغرافيائي مرزها مانع تشكيل جبهه اي واحد گردد و يا اينكه گروهها و جماعتهايي ديني و اسلامي در توحيد متحد و هم صدا و يكپارچه از طرق مختلف تحت عناويني مختلف قصدخدمت به انسانها را داشته باشند و كاملاً مطيع شوراي اسلامي كل و تمامي فعاليتهايش در مسير شورايي قرار گيرد كه بر روستا، شهر ، استان ، ايالت يا كشور يا منطقه يا ناحيه و … حجت گرديده .همچون :

  • گروهي در حمايت از زنان .
  • گروهي در حمايت از كارگران و كشاورزان .
  • جماعتي در حمايت از حقوق دانشجويان و سائلين و آزادي انديشه و بيان .

چيزي شبيه سنديكا يا هراسم و حلف ديگري . چنانچه پيامبر اسلام صلي الله عليه واله وسلم حتي در اسلام هم اگر  كسي وي را به چنين فعاليتهايي دعوت مي كرد اجابت مي فرمود : لقد شهدت في دار عبدالله بن جرحان حلفاً ما احب لي به حمراً النعم و لو ادعي به في الاسلام لا جبت .

و اكنون بر مي گرديم به وضع موجود ميان مسلمين و يكي از علل بزرگ عدم پيشرفت مبارزاتي و عقب ماندگي مسلمين جهان در مبارزات احزاب و گروههايي كه جبراً به خاطر عدم وجود شوراي اولي الامر به وجود آمده اند .

وجود چندين حزب ، گروه و جماعت اسلامي در سرزميني كه جبراً در يك محدوده جغرافيايي قرار گرفته اند و عدم بلوغ ديني و اسلامي آنان مانع تشكيل شوراي متحد و اتحادشان گرديده ، اولين و بزرگترين عامل تفرقه زا است كه به عنوان سد و مانعي در جهت تشكيل شوراي اولي الامر جهاني و امة واحد اسلامـي نمـودار و نـمـايـان مي گردد .

سردمداران جاهليت جهت ايجاد اختلاف و تفرقه هر چه بيشتر ميان مسلمين و عدم وحدت بنياد جاهليت برافكن آنان ، براي هر گروه نژادي ، زباني ، لهجه اي ، استاني ، شهري،  بخشي و روستايي و حتي ميان روستائيان طايفه اي و فاميلي ، گروهها و احزاب مختلفي را به وجود آورده و يا زمينه هايي را فراهم نموده اند كه منجر به تشكيل چنان احزاب متنوع و رنگارنگ و مختلفي گرديده و خود مسلمين ناآگاه به بلوغ ديني نرسيده  ، دست به چنان اقدامي بزنند . ادامه خواندن شورای اوالی الامر و جایگاه حیاتی آن در وحدت بین مسلمین و دوری از شرک فرقه گرائی(قسمت دوم)(۳۵۴)واکنش عموم مسلمین در برابر جنگ روانی دین سکولاریسم

شورای اوالی الامر و جایگاه حیاتی آن در وحدت بین مسلمین و دوری از شرک فرقه گرائی(قسمت اول)(۳۵۳)واکنش عموم مسلمین در برابر جنگ روانی دین سکولاریسم

  • شورای اوالی الامر و جایگاه حیاتی آن در وحدت بین مسلمین و دوری از شرک فرقه گرائی(قسمت اول)(۳۵۳)واکنش عموم مسلمین در برابر جنگ روانی دین سکولاریسم

 

بر گرفته از کتاب روابط متقابل اسلام و دین سکولاریسم

مؤلف: ابوحمزه المهاجر هورامی

چنانكه مي دانيم اصل ايمان كه اسلام از آغاز تا خاتم بر آن بنا شده يك پايه و اصل دارد ؛ توحيد . قولوا لا اله الا الله تفلحوا  ، لا اله = کفر به طاغوت و الا الله = ایمان به الله . بقيۀ اصول روي توحيد بنا شده اند نه اينكه در كنار توحيد قرار گرفته باشند . نبوت  دوم نيست كه در كنار توحيد باشد نبوت از درون توحيد و ایمان به الله بيرون مي آيد .

توحيد زير بناي عقيده و تبديل عقيده به ايمان است كه همۀ روابط و اعمال كوچك  و بزرگ و تمامي روابط انساني بر مبناي همین يك اصل است و آن توحيد . روي اين تنها اصل، همه چيز بنا شده است . کفر به طاغوت و تمام قانونهای بشری  و ایمان به الله ، نبوت، معاد، عدالت، آزادگي و حتي دوستي ها و روابط فردي ، خانوادگي و … .[۱]

و چنانچه روشن است :

  • پيامبران نيامده اند كه انسان را متدين كنند.چون بشرفطرتاً خودش متدين است و قطعا دینی دارد یا دین سکولاریسم یا پس مانده ی شریعاهای آسمانی .
  • پيامبران نيامده اند كه در جامعه هاي انساني احساس ديني ايجاد كنند ، زيرا هر پيغمبري درهرجامعه اي كه مبعوث شده آن جامعه مذهب ، يا مذاهبي داشته است.
  • بنابراين پيغمبران نيامده اند تا خدا پرستي را در جامعه ها تبليغ كنند، چون همه جامعه ها خداپرست بوده اند. بدون هيچ شك و ترديدي اينها فقط براي يك كار و امر آمده اند و ديگر هيچ :

«جايگزيني توحيد به جاي شرك ، تخفيف در امر پرستش ديني در برابر اديان و مذاهب و قوانين متعدد و دست و پا گير ».

با اين وصف بر« بيداري اسلامی»  لازم است كه در هر يك از سرزمين هاي مسلمان نشين گروهي ممتاز و اساسي را در سطح عالي بپروراند وسپس آنان جماعت هاي تحت نفوذ خود را به سوي بيداري و حکومت اسلامی فرا خوانند … تا اینکه تمام  مسلمین در نهایت به تحقق دول یکپارچه اسلامی بر منهج پیامبر خاتم دست یابند . «ثم تكون خلافة علي منهاج النبوه » [۲] ادامه خواندن شورای اوالی الامر و جایگاه حیاتی آن در وحدت بین مسلمین و دوری از شرک فرقه گرائی(قسمت اول)(۳۵۳)واکنش عموم مسلمین در برابر جنگ روانی دین سکولاریسم

دربرابر ناسیونالیسم سکولارها چگونه هم كُرد باشیم هم سورانی هم هورامي وهم…(۳۵۲) واکنش عموم مسلمین در برابر جنگ روانی دین سکولاریسم

  • دربرابر ناسیونالیسم سکولارها چگونه هم كُرد باشیم هم سورانی هم هورامي وهم…(۳۵۲) واکنش عموم مسلمین در برابر جنگ روانی دین سکولاریسم

 

بر گرفته از کتاب روابط متقابل اسلام و دین سکولاریسم

مؤلف: ابوحمزه المهاجر هورامی

اولين قومي كه در تاريخ از واژه معادل كُرد براي ساكنين مناطق كوهستاني اطراف خود استفاده نمودند سومريان بودند .آنان ساكنين اين مناطق كوهستاني را كه هر كدام داراي فرهنگ ، زبان ، آداب ورسوم جداگانه وحتي نژاد جدا گانه اي بودند را ‹‹كُرد›› مي ناميدند . دراين تعريف تمامي ساكنين سلسله جبال زاگرس، از خليج فارس تا حوالي مريوان واز آنجا به بالا به همراه سلسله كوههاي آرارات و…. را نيز در بر مي گرفت. البته زمانی که سومریان مجبور به مهاجرت به فلسطین و از آنجا به شمال آفریقا گشتند باز کوهستانیها را به همین اسم نامگذاری کردند واژه کُردفان ، کُردوبه ( قرطبه ) از این قبیل واژگان است .

در اين نامگذاري مسئله زبان، مذهب، حكومت و… مطرح نيست بلكه مهم ساكن بودن در مناطق كوهستاني است، بر خلاف سومريان كه خود در دشتها به سر مي برند .مسلمين نيز به تبعيت از همين تعريف براي ساكنين اين مناطق از واژه ‹‹جبال›› استفاده كرده اند كه معادل همان واژه ‹‹كُرد›› سومريان مي باشد. در اين صورت تمامي ساكنين مناطق كوهستاني دنيا كُرد هستند.

پروفسور رشيد یاسمی در كتاب«كُرد وريشه نژادي آن» مي گويد كه ساكنان كوچنده مناطق كوهستان را كُرد ويكجا نشينان را گوران مي ناميدند. همين الان هم واژه كُرد وهورامي در ميان مردم بيانگر اين تعريف ياد شده مي باشد.

مردم هورامان خودشان را«پاله وي» يا پهلوي مي ناميدند.«پاله» یعنی شهر وکسی که از شهر مراقبت می کرد را «پاله وان» یا پهلوان می نامیدند. همچنانكه كسي كه از باغ نگهداري ومراقبت مي كرد را ‹‹ باخه وان ›› یا باغبان مي ناميدند، واژگان اين چنيني بسيار زياد اند . هم اكنون نيز هورامي ها به كفش ‹‹پاله›› مي گويند، يعني آنچه كه شهرنشينان يكجا نشين از آن استفاده مي كردند. جنگ لفظي كه هم اكنون ميان مردم منطقه اطراف هورامانات تحت عنوان كٌرد وهورامي رايج است از اين طرز تفكر ناشي مي گردد .هوراميها خود را از لحاظ پایبندی به ارزشهای دين ، اخلاق عمومی و تمدن  برتر از كوچ نشينان اطراف مي دانستند به همين دليل خود را ‹‹هورآماني›› يعني برتر از ديگران وبرجسته تر از ديگران نامگداري مي نمودند. كه آقاي مظفر بهمن سلطاني هورامي در تعريف واژه ‹‹ هورآمان›› به خوبي اين مفهوم زنده را توضيح داده است .[۱]

در هر صورت در شكل خارجي وبرون مرزي آن، ديگران به تمام ساكنين مناطق كوهستاني كرد مي گفتند. ودر زمان خوارزمشاهيان براي اولين بار مناطق اطراف كرمانشاه ، ايلام وحوالي آن را كردستان ناميدند، كه تحت تاثير مستقيم فرهنگ وتمدن هورامان بودند وهم اكنون نيز واژه هاي زبان هورامي رابه وفور مي توان در اين لهجه يافت ودردورانهاي پس از آن بود كه مناطق كنوني استان كردستان اين عنوان را گرفتند،  وبه دنبال آن ساير مناطق كوهستاني نيز همچون زمان سومريان بر خود نام كردستان را نهادند. ادامه خواندن دربرابر ناسیونالیسم سکولارها چگونه هم كُرد باشیم هم سورانی هم هورامي وهم…(۳۵۲) واکنش عموم مسلمین در برابر جنگ روانی دین سکولاریسم

واکنش ابو قتاده فلسطینی به درگیریهای داخلی میان جماعت احرار شام و هیئت تحریرشام

واکنش ابو قتاده فلسطینی به درگیریهای داخلی میان جماعت احرار شام و هیئت تحریرشام

به قلم : ابوخالد کردستانی

جنگ نیابتی گروههای مختلف مسلح در سوریه چنان نقاب خود را برداشته است که بر هر بیننده ی منصفی میزان خیانت بر آرمانهای مسلمین در آن کاملا مشخص و هویدا گشته است. در این جنگ تحمیلی هر گروه و دسته ای دارای مفتی و شیخ الاسلام و مجتهد خاص خودش می باشد که غیر از خود همه را گمراه و خوارج و رافضی و مرتد و فاسق و… می داند . البته اگر گفتارهای این مفتی ها چون ابوبصیر، طارق عبدالحیلم و… در حق مخالفین را مشاهد فرمائید میزان ادب آنها و جملات زننده ای که بر زبان می رانند آشکارتر خواهد گردید .

در پی درگیری داخلی بین جماعت احرار شام و هیئت تحریرشام بر سر یک پادگان آموزشی در روستای مسطومه از توابع ادلب ابوقتاده فلسطینی با جملاتی چون مفکرین و شیوخ فساد و انحراف ،مزدوران نیرنگ باز، پلید، بازیکنان شرارت و… طیف ابوبصیر و مفتی های جبهه ترکیه(ناتو) را مورد خطاب قرار داد و گفت:

“تعریفاتی که برادران در مورد مشکل بین هیئت و احرار بيان كرده اند منصفانه است به نظرم ما در آینده متوجه تحولاتی بزرگی در سرزمین شام خواهیم بود.

هیئت تحرير به سرآغازی ترسناک چنگ زده است که تمامی اینها سبب جنگ داخلی در شام خواهد شد براستي که خیرخواهان، هيئت را از چنین چیزی برحذر داشته اند تا ناخواسته وارد قضیه ای نشود که قدرت خارج شدن از آن را نداشته باشد.

پس بر هیئت واجب است که میدان جهاد شام را به عملیاتی جهادی بر ضد نظام مشغول کند زیرا این عمل سبب مشروعیت بخشیدن به هيئت در داخل و…می شود. پس نباید به تدریج وارد مرداب اختلافات داخلی شود و درنتیجه شعله آتش دشمنی کسانی که در ترکیه و…منزوی شده اند  فروزان کند کسانی که مفکرین و شیوخ فساد و انحراف هستند و حتی مزدورانی هستند که زیر پوشش دینی خود را مخفی نموده اند و (به زعم خودشان) اسلام گرا هستند در حالی که این نیرنگی بیش نیست.

منظور این است هیئت تحرير صاحب این اختیار است که خود را در موضع شکار از سوی پلیدان قرار ندهد بخاطر اینکه کم کم وارد دشمنی با فصایل دیگر می شود. اگر در این مشکل سقوط کرد عاقلانه و حکیمانه نیست که این فساد را به شیاطین نسبت داد بلکه باید سببش را حکیم نبودن شخص صالح و نادانی او در مورد اداره جنگ دانست امیدوارم هیئت خود را مشغول نظام نمايد و به جنگ و جدال بازیکنان شرارت اهمیتی ندهد و آن را پشت سرش رها کند”.

واکنش ابوبصیر طرطوسی به فتوای اخیر مقدسی مبنی بر کشتار گروههای حامی ترکیه

واکنش ابوبصیر طرطوسی به فتوای اخیر مقدسی مبنی بر کشتار گروههای حامی ترکیه

به قلم: ابوخالد کردستانی

ابومحمد مقدسی در پی خیانتها و پیمان شکنی های مکرر گروههای حامی ترکیه و آمریکا فتوایی صادر کرد که بر مبنای آن دستور کشت و کشتار آنها به سبک نابود نمودن یهودیان بنی قریظه در عصر رسول الله صلی الله علیه وسلم را صادر نموده بود. در واکنش به این فتوا، ابوبصیر طرطوسی به عنوان مفتی ترکیه و ناتو بیانیه ای را صادر نمود به این مضمون:

” ابومحمدالمقدسی به افراد تندرویی که گوش به فرمان او هستند توصیه می کند که اهل شام و مجاهدین آن را که در گروه های شام حضور دارند را همانند بنی قریظه به قتل برسانند. ما به وی می گوییم: ما را مورد سرزنش قرار نده اگر تو را یکی از سگان بزرگ خوارج افراطی و یکی از شیوخ آنان خطاب نماییم. ایستادن در صف سگان اهل جهنم گوارای وجودت.”

در این واکنش ابوبصیر شما چیزی به نام استدلال و تجزیه و تحلیل رای مخالف نمی بینید، تنها چیزی که می بینید فوش دادن به سبک مفتی های صحوات است.

لازم به ذکر است که هر طبقه ای سبکی برای فحش دادن دارد ؛ فحش کوچه بازاری( پدر سوخته، کره خر و…) با فوش دادن خانمها(زشت، ورپریده و…) با فحش کمونیستها( اپورتونیست، جاش و…) با فحش به سبک علمای گمراه( ظال، مظل، اهل بدعه، خوارج، مرتد، فاسق، رافضی  و…) و سایر طبقات متفاوت است. در سالهای اخیر فحش رایج علمای کتابخانه ای و مفتی های ساکن در یکی از دارالکفرها جهت به جان هم انداختن مسلمین شده اهل بدعه، خوارج و رافضی .

البته فحش ملاها تنها در حد فحش باقی نمی ماند بلکه به دنبال خود تفرق و چند دستگی میان مسلمین و کشت و کشتار مسلمین توسط همدیگر و در نهایت « فَتَفشَلوا وَتَذهَبَ ريحُكُم» و پیروزی دشمنان قانون شریعت را به همراه خواهد داشت.

ابو محمد المقدسی طرفداران خود را به کشتار مخالفین به سبک گرگها دعوت نمود

ابو محمد المقدسی طرفداران خود را به کشتار مخالفین به سبک گرگها دعوت نمود

به قلم: ابوخالد کردستانی

در واکنش به حوادث و اختلافات اخیر میان گروه های مسلح در سوریه ابومحمد مقدسی طرفداران خود را به کشتار مخالفین بدون دریافت فتوا دعوت نمود. این پیام ابومحمد در مورد گروههای مختلف اهل سنت در سوریه بیانگر قانون جنگل است که می گوید: یا می خوری یا خورده می شوی . مقدسی در این مورد می گوید:

” ما اکنون بر سر دو راهی قرار گرفته ایم که عنوان آن “اگر گرگ نباشی، طعمه گرگ می شوی” نام دارد.

برخی همچنان از حمله به گروه های مزدور که طاغوت آن را هدایت می کند خودداری می کنند و منتظر فتوا و تایید هستند!

این در حالی است که مشاهده می کنیم صقور الشام، احرار و دیگر گروه ها به تعهدات خود پایبند نیستند! و تلاش می کنند بر جند الاقصی غلبه کرده و خواهان استئصال آن بدون فتوا هستند. اما این در حالی است که انصار الشریعه باید در اولویت حمله باشد و باید ریشه داعمین و طاغوتی ها کنده شود.

هرکس به تماشای خورده شدن برادرانش توسط درندگان باشد، توسط آنها خورده خواهد شد هر چند که زمانی طول بکشد.”

در این پیام ابومحمد مقدسی برادری اسلامی، اصلاح بین مسلمین، اذله علی المومنین،  وحدت اسلامی ، محافظت از دین و جان و ناموس و مال مسلمین چه جایگاهی دارد؟ به نظر شما این مفتی های کتابخانه ای بوئی از دشمن شناسی اسلامی برده اند؟ آیا اینها می توانند بر اساس قرآن و سنت صحیح، دشمنان اسلام و مسلمین را درجه بندی نمایند؟

کسی که از دشمن شناسی اسلامی برخوردار نباشد به آسانی لوله ی تفنگ خود را به سمت مسلمین خواهد چرخاند و جای دوست و دشمن را به راحتی عوض خواهد نمود. در این صورت کشت و کشتار به سبک درندگان و به قول مقدسی  به سبک گرگها خواهد بود و قانون جنگل حاکم می گردد که اگر نخوری خورده می شی. حسبنا الله و نعم الوکیل

وصف ابوبصیرطرطوسی از جانب طارق عبدالحلیم

وصف ابوبصیرطرطوسی از جانب طارق عبدالحلیم

به قلم: ابوخالد کردستانی

ابوبصیر طرطوسی به عنوان یکی از مفتی های ناتو و حافظ منافع گروههای وابسته ترکیه و طارق عبدالحلیم به عنوان متحد سابق ابوبصیر و از طرفداران جبهه اشرار الشام و اخیرا از مدافعین جبهه جولانی به سبک مفتی های صحوات به وصف یار سابق خود پرداخته است که برای مسلمینی که اینها را شیوخ امت و مدافعین اهل سنت سوریه می دانند درس بزرگی می باشد. این شخص یار سابق خود را اینگونه خطاب قرار می دهد:

” طرطوسی که از کشور خود فرار کرده و میهمان ترکیه است آیا برای دیدن مادر خود رفته و پس از آن بازگشته است؟ چرا؟ اینها خانواده تو هستند ای پست فطرت. آیا از این شرم نداری که آنها را رها می کنی در حالی که تو توانمند و سالم هستی؟ بقیه نیز همانند او هستند.”

برادران ارجمند: اینها مشایخ و مفتی های جنگجویان شمال سوریه هستند، به نظر شما  فراورده های چنین مفتی هایی غیر از کینه و بی ادبی و دامن زدن به تفرق و قتال میان گروهها چه چیزی می تواند ؟ آیا نمی توان از چنین ادبیات گفتمانی به چرائی جنگ و کشت و کشتار میان گروهها پی برد؟

درگیری جبهه جولانی با اشرار الشام و و پیام ابوبصیر طرطوسی

درگیری جبهه جولانی با اشرار الشام و و پیام ابوبصیر طرطوسی

به قلم: ابوخالد کردستانی

ابوبصیر طرطوسی به عنوان یکی از شیوخ صحوات طرفدار ترکیه و آل سعود که در انگلیس سکونت دارد هر از چند گاهی تحت مراقبتهای شدید امنیتی سازمانهای جاسوسی انگیس و ترکیه وارد ترکیه یا شمال سوریه گشته و پس از اتمام مأموریت دوباره تحت همان تدابیر شدید امنیتی به انگلیس بر می گردد .

این شخص به همراه دیگر مفتیان ساکن در یکی از دول دارالکفر و دارالحرب نقش مهمی در جنگ روانی بر علیه مسلمین بر عهده داشته و کشت و کشتار وسیعی در راستای اهداف دشمنان خارجی ملت سوریه را رقم زده اند . اینها حافظان منافع اربابان سکولار جهانی و طواغیت منطقه ای هستند و در برابر هرگونه اقدامی که به منافع اربابانشان لطمه ای وارد کند واکنش نشان می دهند .

از زمانی که جبهه احرار(اشرار) الشام هدف و منهج خود را عوض نموده و دموکراسی و تشکیل جامعه ای مدنی به سبک اروپا و غرب را سرلوحه ی مبارزاتی خود قرار داد در زیر چتر حمایتی آمریکا، ترکیه(ناتو) و سایر متحدین آمریکا چون آل سعودف قطر، امارات و کویت قرار گرفت. به همین دلیل هر گونه اقدامی بر علیه این عامل دست نشانده به منزله ی تجاوز به منافع آمریکا و متحدینش تلقی می گردد .

ابوبصیر به عنوان مفتی ناتو در واکنش به اقدام اخیر جبهه جولانی در برابر اشرار الشام پیامی صادر نموده است که به شرح زیر می باشد:

” جبهه جولاني همچنان بغی و تجاوز خود را زیر پوشش یک نام جدید ( هیئت التحریر الشام) ادامه می دهد. نیمه شب گذشته بود که نیروهای او وارد دارة عزة شدند و پست های ایست بازرسی را برداشته و وارد دادگاه وابسته به احرار الشام شدند. ما در جایی به اصلاح می پردازیم و آنها جاهای دیگری را تخریب می کنند. ”

این واقعیت مفتی های ساکن در یکی از دول دارالکفر و دارالحرب جهت حفظ منافع صاحب خانه اشان می باشد! آیا چنین جنگی فتنه و مصیبت و جهاد فی سبیل کفار نیست؟