اختلاف مشروع و مسئلهي مفاسد و مصالح(۲۵۱)
بر گرفته از کتاب روابط متقابل اسلام و دین سکولاریسم
مؤلف: ابوحمزه المهاجر هورامی
شيخ الاسلام ابن تيميه در مسئله اختلاف رأي ميان سيدنا داود و سيدنا سليمان در تفسير آيهي: وَدَاوُودَ وَسُلَيْمَانَ إِذْ يَحْكُمَانِ فِي الْحَرْثِ إِذْ نَفَشَتْ فِيهِ غَنَمُ الْقَوْمِ وَكُنَّا لِحُكْمِهِمْ شَاهِدِينَ * فَفَهَّمْنَاهَا سُلَيْمَانَ وَكُلًّا آتَيْنَا حُكْمًا وَعِلْمًا” (انبياء/ ۷۸-۷۹) ميگويد: ميان انبياء نيز اختلاف روي داده است و علماء وارث انبياء هستند. يكي از ويژگيهاي اين وراثت وقوع اختلاف ميان آنان نيز ميباشد، بلكه به طريق اولي اختلاف ميان علما نمود بيشتري دارد.[۱]
تفاوت و اختلاف در ميزان تواناييهاي فهمي و ادراكي انسانها چيز قطعي است و به همين دليل است كه خداوند متعال ميفرمايند: لَا يُكَلِّفُ اللَّهُ نَفْسًا إِلَّا وُسْعَهَا لَهَا مَا كَسَبَتْ وَعَلَيْهَا مَا اكْتَسَبَتْ… . و هرگز نميتوان همهي انسانها را از لحاظ عقلي و فهمي در يك سطح قرار داد و خيال پردازي، آرمانگرايي و توهم هم فايدهاي ندارد.
اختلاف ميان علما، رهبران و حتي مردم عادي در بعضي موارد بر سر مصالح و مفاسد انجام دادن يا انجام ندادن عمل خاص است. خداوند در آيه ۱۰۸ سوره انعام ميفرمايد: (اي مؤمنان) به معبودها و بتهايي كه مشركان بجز خدا ميپرستند دشنام ندهيد تا آنان (مبادا خشمگين شوند و) تجاوزكارانه و جاهلانه خدا را دشنام دهند… .
همچنين در آيه ۷۹ سورهي كهف، خضر، هدف از معيوب كردن كشتي را چنين بيان ميكند: «من خواستم آن را معيوب كنم [چرا كه] سر راه آنان پادشاه ستمگري بود كه همهي كشتيهاي [سالم را] غصب ميكرد و ميبرد.
در مسئلهي اختلاف و درگيري لفظي ميان سيدنا موسی و سيدنا هارون بر سر گوسالهي سامري و تشخيص سيدنا هارون در حفظ وحدت و جلوگيري از تفرق نيز باز ميبينيم كه اين حالات جز لاينفك زندگاني مبارزاتي انسانها به شمار ميرود. اختلاف ميان ابوبكر و عمرنيز جهت جنگ با اهل رده از همين موارد ميباشد.
بعضي از امور پيش ميآيد كه علما هم در اصل حكم و هم در تطبيق آن اختلافي ندارند، اما در مورد ميزان مصلحت و مفسدهاي كه بعد ها كه بر اثر تطبيق حكم روي ميدهد با هم اختلاف دارند. همچون مخالفت ابن عمر با تصميم حسين ابن علي در قيام عليه حكومت يزيد آن هم با پشتوانه افرادي چون اهل كوفه كه منجر به وقوع حادثهي كربلا و … گرديد.
در ضرورت وجود مبارزات مسلحانه در هر عصري عليه طواغيت و ستمگران آن عصر گروهيميگويند بر خورد اين چنيني با اين منكر موجب منكر بزرگتر ميگردد و گروهي ديگر ميگويند كه اين منكر بسيار بزرگتر و تأثير گذارتر از عواقب برخورد با آن است و با تحمل مشكلات آن بايد از بين برده شود.
در تمام اين موارد ميان اهل توحيد كه در همان قدم اول كفر به طاغوت خود را اعلام نمودهاند در ارزيابي وضع موجود و شيوهي برخورد با آن نظريات مختلفي بوجود ميآيد در اينگونه موارد نه كسي برچسب مرجئهاي بودن ميخورد و نه غلات و خوارج بودن. ادامه خواندن اختلاف مشروع و مسئلهي مفاسد و مصالح(۲۵۱)