چه زمانى تعيين امير به نظر مردم متخصص بر مى گردد ؟(۱۶۰)
بر گرفته از کتاب روابط متقابل اسلام و دین سکولاریسم
مؤلف: ابوحمزه المهاجر هورامی
از آنچه كه گذشت روشن مى شود كه حكم امارت واجب و تعيين امير از حق امام مسلمانان و يا کسی است که به تائید وی برگزیده شده است. مگر در بعضى حالتها كه لازم می آيد گروهى از مسلمانان متخصص خودشان مستقيما براى خويش اميرى انتخاب كنند. اين حالتها از اين قرار است:
حالت اول هنگامى است كه امير انتخاب شده از طرف امام به دليل كشته شدن يا اسارت و يا ناتوانى مفقود شود و مسلمانان نتوانند به امام مراجعه نمايند و اميران نيز براساس ترتيب، تعيين نشده باشند و يا مشخص شده اند اما همگى آنان مفقودند.
حالت دوم زمانى است كه مسلمانان يا گروهى از آنان در كارى از كارهاى جمعى مخصوصاً تمرين و جهاد، امامى نداشته باشند. پس بر مسلمانان لازم است كه يك نفر از خودشان را براى منصب امارت تعيين كنند زيرا بدون امير بودن مسلمانان، به هيچ وجه قابل قبول نخواهد بود، حال اينكه پیامبر خدا صلی الله علیه وسلم ضمن حديث «إِذَا خَرَجَ ثَلاثَةٌ فِي سَفَرٍ فَلْيُؤَمِّرُوا أَحَدَهُمْ» بديشان دستور تعيين امير داده است.
در باب تعيين امير به فعل صحابه در غزوه ى مؤته استدلال مى شود. پس از كشته شدن سه اميرى كه پیامبر خدا صلی الله علیه وسلم مشخص كرده بود صحابه بر امير بودن خالدبن وليد اتفاق كردند و پیامبر صلی الله علیه وسلم هم از كارشان اعلام رضايت نمود. امام بخارى : از انس بن مالك روايت كرده است که: پیامبر صلی الله علیه وسلم در حالي كه اشك می ريخت، فرمود: «أخذ الراية زيد فأصيب، ثم أخذها جعفر فأصيب، ثم أخذها عبد الله بن رواحة فأصيب، ثم أخذها خالد بن الوليد عن غير إمرة ففتح الله عليه، وما يسرهم أنهم عندنا» قال أنس «و إن عينه لتَذْرِفان» [۱] «زيد پرچم اسلام را بدست گرفت و شهيد شد. سپس، جعفر آن را گرفت و شهيد شد. سپس عبدالله بن رواحه آن را بدست گرفت، ايشان نيز به شهادت رسيدند. سرانجام، خالدبن وليد بدون اينكه توسط پیامبر صلی الله علیه وسلم بعنوان امير لشكر تعيين شود، پرچم را بدست گرفت و خداوند او را پيروز نمود.» و در روايت ديگرصحيح بخارى حديثى كه انس روايت كرده بدين مضمون است: «حتى أخذ الراية سيف من سيوف الله حتى فتح الله عليهم» [۲] «تا اينكه شمشيرى از شمشيرهاى خدا پرچم را بدست گرفت و خداوند آنان را پيروز نمود.» ادامه خواندن چه زمانى تعيين امير به نظر مردم متخصص بر مى گردد ؟(۱۶۰)