آمادگی نظامی و جایگاه آن در شریعت اسلام(۱۳۹)

آمادگی نظامی و جایگاه آن در شریعت اسلام(۱۳۹)

بر گرفته از کتاب روابط متقابل اسلام و دین سکولاریسم

مؤلف: ابوحمزه المهاجر هورامی

ابن تیمیه می گوید : وقتى كه به خاطر عجز و ناتوانى جهاد رها شده است، واجب است نيروى مادى و معنوى و اسبهاى ورزيده آماده ساخت و فراهم آورد، به دليل اينكه هر آنچه امر واجب جز بواسطه ى آن به اتمام و كمال نرسد آن چيز نيز واجب مى گردد. بنابراين آمادگی براى جهاد دو نوع است:

آمادگی ايمانى : كه بواسطه ى شهادتین [۱] و تزكيه ی نفس محقق مى شود خداوند متعال می فرماید: «يَتْلُو عَلَيْهِمْ آيَاتِهِ وَيُزَكِّيهِمْ وَيُعَلِّمُهُمْ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ» ( الجمعه/ ۲)

آمادگی مادى  :  كه به وسيله ی تمرين و بالابردن قدرت بدنی ، انفاق ، تهیه ی تجهیزات نظامی روز، به کارگیری روشهای مدیریتی متناسب با نیازهای روز و وضع موجود، استفاده از ابزار تبلیغات به روز شده متحقق مى شود.

هر چند در مسیر فرقه ی ناجیه حرکت کردن به معنی ادامه ی راه گذشتگاه و سپردن آن به اینده گان تا روز قیامت است، اما تمام آمادگیهای ایمانی و مادی ما باید برای یک نسل و متناسب با وضع موجود و نیازهای روز همین نسل برنامه ریزی شود، باید همین نسل وظیفه ی خودش را در همین عمر کوتاه خود به پایان رسانده و کارنامه ی خود را با خود ببرد . ما نمی توانیم همچون سیدنا نوح بیشتر از نهصد سال به دعوت و تزکیه مشغول شویم چون طول عمر ما با طول عمر ایشان متفاوت است . ما ناچاریم مانند پیامبر خاتم و اصحاب ایشان وارد عمل شویم که در یک نسل علاوه بر تشکیل دولت اسلامی موفق به انهدام دو امپراطوری قدرتمند آن زمان گشتند .

اینکه نسل بعدی چکار می کند در حد کنترل و توان ما نیست، همچنانکه صحابه نیز نتوانستند چنین کنترلی بر نسل بعدی داشته باشند،  آنها خودشان برای خودشان تصمیم می گیرند؛ ممکن است راه انحراف را بپیمایند و یا بهتر از ما عمل کنند . در هر صورت مهم این است که هر نسلی،  و حتی هر شخصی، باید در تلاش باشد که کارنامه ی خودش را پربار گرداند و آرزوهای گمان آلود به آینده را رها نموده و قیامت و سرنوشت خود را به ظن و گمان آینده ای مجهول واگذار ننماید  .

در این بخش با پرداختن به بخشی از آمادگیهای مادی سعی می کنیم سخن گفتن در مورد آمادگی ايمانى را به فصلهای بعدی به تاخير بیاندازيم . خداوند متعال مى فرمايد: «وَأَعِدُّوا لَهُمْ مَا اسْتَطَعْتُمْ مِنْ قُوَّةٍ وَمِنْ رِبَاطِ الْخَيْلِ تُرْهِبُونَ بِهِ عَدُوَّ اللَّهِ وَعَدُوَّكُمْ وَآخَرِينَ مِنْ دُونِهِمْ لا تَعْلَمُونَهُمْ اللَّهُ يَعْلَمُهُمْ وَمَا تُنفِقُوا مِنْ شَيْءٍ فِی سَبِيلِ اللَّهِ يُوَفَّ إِلَيْكُمْ وَأَنْتُمْ لا تُظْلَمُونَ»  (انفال/ ۶۰) براي ( مبارزه‌ي با ) آنان تا آنجا كه مي‌توانيد نيروي (مادي و معنوي) و (از جمله) اسبهاي ورزيده آماده سازيد، تا بدان (آمادگي و ساز و برگ جنگي) دشمنِ خدا و دشمن خويش را بترسانيد، و كسان ديگري جز آنان را نيز به هراس اندازيد كه ايشان را نمي‌شناسيد و خدا آنان را مي‌شناسد . هر آنچه را در راه خدا (از جمله تجهيزات جنگي و تقويت بنيه دفاعي و نظامي اسلامي) صرف كنيد، پاداش آن به تمام و كمال به شما داده مي‌شود و هيچ گونه ستمي نمي‌بينيد . ادامه خواندن آمادگی نظامی و جایگاه آن در شریعت اسلام(۱۳۹)

تعدد جماعتها و ضررهای تفرق در جهاد(۱۳۸)

تعدد جماعتها و ضررهای تفرق در  جهاد(۱۳۸)

بر گرفته از کتاب روابط متقابل اسلام و دین سکولاریسم

مؤلف: ابوحمزه المهاجر هورامی

کسی که در میادین مبارزه و جهاد زندگی کرده و از جوانان انقلابی دوری نگزیده باشد و در عمل دعوت یا جهاد گروهی شرکت کرده یا با اهل دعوت و جهاد و جماعت­های آن اختلاط کرده باشد، می داند که ما از نقص و کمبود افراد شجاع ، صالح، متقی و صاحب ورع، یا کسانی که استعداد قربانی دادن و فداکاری در راه خداوند را داشته باشند، رنج نمی­بریم چرا که در میان مسلمین افراد زیادی وجود دارند که در عهد و پیمانشان با خداوند متعال صادق هستند و زندگیشان را جهت تحکیم شریعت الله و یاری  رساندن به مسلمین  تخصیص داده­اند و پیروزی بر دشمن و مرگ در راه خداوند از بزرگ­ترین آروزهای آنهاست .اما تنها با سلاح عقیده و اخلاص و اخلاص در آن  و حب جهاد و استشهاد و مرگ در راه نصرت دین و مانند اینها دین خداوند پیروز نمی­شود و دشمن شکست نمیخورد .

اگرچه از حیث مشروعیت، کار فردی و کار گروهی  مشروع هستند و در صورت نبود جماعتی با منهجی پاک و نشانی مشروع، با استدلال به فرموده­ی پروردگار «فَقَاتِلْ فِي سَبِيلِ اللّهِ لاَ تُكَلَّفُ إِلاَّ نَفْسَكَ‏» (نساء/ ۸۴)در راه خدا بجنگ (حتي اگر هم تنها باشي و باك نداشته باش) . تو جز مسؤول (اعمال) خود نيستي. به تنهایی با دشمن سکولار- صهیونی مهاجم و دست نشاندگان محلی آن جهاد نمودی و تا آنجا که در توان داشتی به دشمنان قانون شریعت الله و مسلمین ضربه وارد نمودی، این کار تو عملی صالح و مشروع است و کسی آن را انکار نخواهد کرد .اما آنچه که کامل­تر و اصلح­تر است و خداوند متعال آن را برای دین و اهل آن می­پسندد، آن است که قتال و جهاد از کانال یک گروه منسجم یا در قالب یک صف باشد همان گونه که خداوند تعالی آن را «صف» نامیده و فرموده است: «إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الَّذِينَ يُقَاتِلُونَ فِي سَبِيلِهِ صَفّاً كَأَنَّهُم بُنيَانٌ مَّرْصُوصٌ‏» (صف/ ۴) خداوند كساني را دوست مي‌دارد كه در راه او متّحد و يكپارچه در خطّ و صفّ واحدي مي‌رزمند ، انگار ديوار سربي بزرگي هستند . ادامه خواندن تعدد جماعتها و ضررهای تفرق در جهاد(۱۳۸)

جنگیدن تحت امارت فرمانده فاجر و بدکار(۱۳۷)

جنگیدن تحت امارت فرمانده فاجر و بدکار(۱۳۷)

بر گرفته از کتاب روابط متقابل اسلام و دین سکولاریسم

مؤلف: ابوحمزه المهاجر هورامی

پیامبر صلی الله علیه وسلم  روایت است که می فرمود: «يُجاء برجل فيطرح في النار فيطحن فيها كما يطحن الحمار بِرَحَاه، فيطيف به أهل النار فيقولون: أي فلان، ألست كنت تأمر بالمعروف وتنهى عن المنكر؟ فيقول: إني كنت آمر بالمعروف ولا أفعله، وأنهى عن المنكر وأفعله»[۱] «(روز قيامت) مردي را مي آورند و در دوزخ مي اندازند و همانند الاغي كه آسياب را مي چرخاند، دور خود مي گردد. دوزخيان، اطراف او جمع مي شوند و مي گويند: فلاني! تو را چه شده است مگر تو ما را امر به معروف و نهي از منكر نمي كردي؟ مي گويد: (بلي) شما را امر به معروف مي كردم ولي خودم آنرا انجام نمي دادم و شما را از منكر باز مي داشتم اما خودم آنرا انجام مي دادم»

جنگيدن همراه امير فاجر و بدكار غير عادل را فاجر گويند و عدالت يعنى راست و مستقيم بودن احوال انسان در دينش و گفته شده عادل كسى است كه از او در دينداريش ترديدي حاصل نشود … براى عدل دو چيز اعتبار شده است: …

صلاحيت در ديندارى: و آن اداء نمودن نمازهاى فريضه همراه با برپايي سنتهاى راتبه ی آن، و دورى گزيدن از محرمات بدين صورت كه گناهان كبيره انجام نداده و بر صغيره اصرار نورزد. به كارگيرى مروت و جوانمردی: و آن هم با انجام دادن آنچه موجب زيبايي و تزين او گرديده و رها نمودن آنچه او را معيوب و پست مىگرداند. [۲]

بر امير و رهبر كل واجب است جز مرد صالحى كه داراى كفايت و اهليت است كسى را به كار نگمارد به دليل گفته ى خداوند که می فرماید: إِنَّ خَيْرَ مَنْ اسْتَأْجَرْتَ الْقَوِيُّ الأَمِينُ ( قصص/ ۲۶) يكي از آن دو ( دختر ) گفت : اي پدر من ! او را استخدام كن . چرا كه بهترين كسي را كه بايد استخدام كني شخصي است كه نيرومند و درستكار باشد . شارح عقيده ی طحاويه می گويد: «كسى كه بدعت و يا فجورى از او ظاهر شود به عنوان امام مسلمانان به كار گمارده نمى شود، زيرا كه او مستحق تنبيه است تا اينكه توبه نمايد، اگر اين امكان داشت كه با او ترك مراوده شود تا اينكه توبه نمايد اين روش نيكوتر است.» [۳] اصل در اين مورد گفته ى خداوند است كه مى فرمايد: وَإِذْ ابْتَلَى إِبْرَاهِيمَ رَبُّهُ بِكَلِمَاتٍ فَأَتَمَّهُنَّ قَالَ إِنِّي جَاعِلُكَ لِلنَّاسِ إِمَامًا قَالَ وَمِنْ ذُرِّيَّتِي قَالَ لَا يَنَالُ عَهْدِي الظَّالِمِينَ (بقره/ ۱۲۴) و (به خاطر آوريد) آن گاه را كه خداي ابراهيم، او را با سخناني (مشتمل بر اوامر و نواهي و تكاليف و وظائف، و از راههاي مختلف و با وسائل گوناگون ) بيازمود و او (به خوبي از عهده‌ي آزمايش برآمد و) آنها را به تمام و كمال و به بهترين وجه انجام داد .  (خداوند بدو) گفت : من تو را پيشواي مردم خواهم كرد .  (ابراهيم) گفت : آيا از دودمان من (نيز كساني را پيشوا و پيغمبر خواهي كرد ؟ خداوند) گفت :  (درخواست تو را پذيرفتم، ولي) پيمان من به ستمكاران نمي‌رسد (بلكه تنها فرزندان نيكوكار تو را در بر مي‌گيرد) . ادامه خواندن جنگیدن تحت امارت فرمانده فاجر و بدکار(۱۳۷)

جهاد از لحاظ ثمرات ، آثار و نتایج آن(۱۳۶)

جهاد از لحاظ ثمرات ، آثار و نتایج آن(۱۳۶)

بر گرفته از کتاب روابط متقابل اسلام و دین سکولاریسم

مؤلف: ابوحمزه المهاجر هورامی

در این تقسیم بندی می توان به قتال نکایه [۱] و قتال تمکین [۲]  اشاره نمود ، هر چند که این دو لازم و ملزوم همدیگر بوده و نمی توان آنها را جدای از هم مورد مطالعه و بررسی قرار داد .

قتال نکایه، قتالی است که هدف از آن مجازات دشمنان خداوند است و ثمرات آن ضربه زدن و ضرر رسانیدن به دشمنان و خشمگین کردن و ترسانیدن آنان و جلوگیری از اذیت و آزار آنان نسبت به بعضی از مسلمانان و یا رها ساختن بعضی از مستضعفان از بند اسارت، می­باشد. این نوع جهاد حتی اگرچه عاجلاً منجر به تمکین برای مسلمانان نگردد، باز هم عمل صالح و مشروعی است و اهل آن إن شاء الله از جمله­ی محسنان هستند، حال چه افراد مهزوم و شسکت خورده و نشسته از جهاد راضی باشند و چه نباشند.چرا که خداوند متعال فرموده است:

«وَلاَ يَطَؤُونَ مَوْطِئاً يَغِيظُ الْكُفَّارَ وَلاَ يَنَالُونَ مِنْ عَدُوٍّ نَّيْلاً إِلاَّ كُتِبَ لَهُم بِهِ عَمَلٌ صَالِحٌ إِنَّ اللّهَ لاَ يُضِيعُ أَجْرَ الْمُحْسِنِينَ» (توبه /۱۲۰) و گامي به جلو برنمي‌دارند كه موجب خشم كافران شود، و به دشمنان دستبردي نمي‌زنند (و ضرب و قتل و جرحي نمي‌چشانند و اسير و غنيمتي نمي‌گيرند) مگر اين كه به واسطه‌ي آن، كار نيكوئي براي آنان نوشته مي‌شود (و پاداش نيكوئي بدانان داده مي‌شود) . بيگمان خداوند پاداش نيكوكاران را (بي‌مزد نمي‌گذارد

و آن را) هدر نمي‌دهد .  ‏

و می­فرماید: «وَأَعِدُّواْ لَهُم مَّا اسْتَطَعْتُم مِّن قُوَّةٍ وَمِن رِّبَاطِ الْخَيْلِ تُرْهِبُونَ بِهِ عَدْوَّ اللّهِ وَعَدُوَّكُمْ وَآخَرِينَ مِن دُونِهِمْ لاَ تَعْلَمُونَهُمُ اللّهُ يَعْلَمُهُمْ» (انفال/ ۶۰)‏ براي (مبارزه‌ي با) آنان تا آنجا كه مي‌توانيد نيروي (مادي و معنوي) و (از جمله) اسبهاي ورزيده آماده سازيد، تا بدان (آمادگي و ساز و برگ جنگي) دشمنِ خدا و دشمن خويش را بترسانيد، و كسان ديگري جز آنان را نيز به هراس اندازيد كه ايشان را نمي‌شناسيد و خدا آنان را مي‌شناسد .

پیامبر صلی الله علیه وسلم هنگامی کـه مریضی را عیادت می­نمود این دعا را می­خواند: «اللهم ­اشف عبدک یمشی لک إلی الصلاة و ينکأ لک عدواً» [۳]«خداوندا، بنده­ات را شفا بده تا با پاهایش برای تو به سوی نماز حرکت کندو بخاطر تو به دشمنی ضربه ای بزند».

پس پیامبر صلی الله علیه وسلم ضربه زدن به دشمن و کشتن آن را از وظایف و مقاصد حیات بنده مسلمان قرار داده است، و آن را در دعای مریض قرار داده تا مسلمانان را دائماً به آن تذکر داده و آنها را بر آن تحریض نموده و آگاهشان کند که سلامتی و عافیت خود را برای رسیدن به مقاصد بزرگ و عظیمی که برای آن خلق شده­اند غنیمت بشمارند، و اینکه از بزرگترین این مقاصد عبادت خداوند متعال به تنهایی و نصرت و یاری دادن دین او با قتال و ضربه زدن به دشمنانش است.  ادامه خواندن جهاد از لحاظ ثمرات ، آثار و نتایج آن(۱۳۶)

جهاد تنها جنگ تدافعی نیست (۱۳۵)

جهاد تنها جنگ تدافعی نیست (۱۳۵)

بر گرفته از کتاب روابط متقابل اسلام و دین سکولاریسم

مؤلف: ابوحمزه المهاجر هورامی

یگانه نکته ای که از طبیعت دین اسلام دانسته می شود این است که کسی که ماهیت و طبیعت این دین را درک کند حتما و قطعا شیوه ی آزادیبخش آن را نیز تحت عنوان جهاد با شمشیر در کنار جهاد با بیان شناخته و می داند که این جهاد ، حرکت تدافعی که به مفهوم ضیق که امروز در اصطلاح (جنگ تدافعی) دانسته می شود  نیست . چنان چه کسانی که در مقابل فشار واقعی امروز در برابر جبر قرنِ حاضر و تهاجم مستشرقین (شرق شناسان) مکار شکست خورده اند اراده دارند که حرکت جهاد در اسلام را حرکتی تدافعی ترسیم نمایند . غافل از این که جهاد، حرکت مستمر و دائمی است که با واقع بینی درست در زمان های مختلف با وقایع و حوادث و مسائل بشری مواجهه گشته است .

هرگاه چاره ای جز این که حرکت جهادی اسلام را حرکت تدافعی نامگذاری نماییم نباشد  فلهذا ناگزیرا مفهوم کلمه ی دفاع را تغییر می دهیم و آن را دفاع از انسان (خود انسان) علی الرغم تمام عواملی که آزادی آن را مقید و معلق ساخته ، تلقی می نماییم .

شما مشاهده می فرمایید که اگر ابوبکر و عمر و عثمان هرگاه به دشمنان رومی و فارس پیرامون جزیره العرب امنیت می دادند و بر آنان حمله نمی کردند آیا در آن وقت از دفع موانع انتشار دعوت اسلامی به سراسر زمین به جا می نشستند ؟! چگونه می توان این کوشش ها را دفاع نامید ؟!

این بی خردی است که انسان دعوتی را تصور نماید که با اعلان آزادی انسان (نوع انسان) در زمین (همه ی زمین)، دیگر انسان ها آزاد خواهند شد و در مقابل این موانع بایستد و به گمان خود با زبان و بیان مجاهده نماید . بلکه در این دعوت آن گاه با زبان و بیان باید مجاهده نمود که مانعی بین دعوتگر و خلق وجود نداشته باشد تا آزادانه برایشان سخن گوید و آن ها نیز از جمیع این تاثیرات مطلق رها باشند . پس جهاد امر ضروری برای دعوت است ، زیرا اهداف این دعوت اعلان آزادی عمومی است ، اعلان جدی که ناگزیر باید با واقعیت عملی رویارو شود و البته این جهاد وسیله و ابزار آن است از تمام جوانب و از همه جهات .[۱]  ادامه خواندن جهاد تنها جنگ تدافعی نیست (۱۳۵)

حالاتی که در آن جهاد فرض عین می شود (۱۳۴)

حالاتی که در آن جهاد فرض عین می شود (۱۳۴)

بر گرفته از کتاب روابط متقابل اسلام و دین سکولاریسم

مؤلف: ابوحمزه المهاجر هورامی

فرض عین:  به فرضی گفته می شود که بر هر مسلمانی واجب است؛ آنرا خودش، مانند نماز و روزه، انجام می دهد. علماء گفته اند در سه حالت جهاد واجب و فرض عين می شود :

  • زمانی که کفار به سرزمين معيني حمله ور شود بر اهل آن شهر جنگیدن واجب است زیرا دفاع از نفس واجب است .

الله سبحانه می فرماید:  وَقَاتِلُواْ فِي سَبِيلِ اللّهِ الَّذِينَ يُقَاتِلُونَكُمْ وَلاَ تَعْتَدُواْ إِنَّ اللّهَ لاَ يُحِبِّ الْمُعْتَدِينَ  (بقره /۱۹۰) و در راه خدا بجنگيد با كساني كه با شما مي‌جنگند . و تجاوز و تعدّي نكنيد .  ( شما جنگ‌افروزي نكنيد و بيگناهان و بي‌خبران و زناني كه نمي‌جنگند ، و كودكان و پيرمردان و بيماران و امان‌خواهان را نكشيد و خانه‌ها و كشتزارها را ويران نسازيد ) . زيرا خداوند تجاوزگران را دوست نمي‌دارد. جهاد دفع(راندن کافران از شهرهای اسلامی)   نه تنها فرض عین، بلکه مهمترین آن هست.

  • زمانیکه دو لشکر اسلام وکفربا هم روبه رو شدند دیگر حق نداری به معرکه پشت كني

خداوند مي فرمايند:  يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ إِذَا لَقِيتُمُ الَّذِينَ كَفَرُواْ زَحْفاً فَلاَ تُوَلُّوهُمُ الأَدْبَارَ ٭وَمَن يُوَلِّهِمْ يَوْمَئِذٍ دُبُرَهُ إِلاَّ مُتَحَرِّفاً لِّقِتَالٍ أَوْ مُتَحَيِّزاً إِلَى فِئَةٍ فَقَدْ بَاء بِغَضَبٍ مِّنَ اللّهِ وَمَأْوَاهُ جَهَنَّمُ وَبِئْسَ الْمَصِيرُ  (انفال/ ۱۵،۱۶) اي مؤمنان ! هنگامي كه با انبوه كافران (در ميدان نبرد) روبرو شديد ، بدانان پشت نكنيد (و فرار ننمائيد). هركس در آن هنگام بدانان پشت كند و فرار نمايد – مگر براي تاكتيك جنگي يا پيوستن به دسته‌اي‌ – گرفتار خشم خدا خواهد شد و جايگاه او دوزخ خواهد بود ، و دوزخ بدترين جايگاه است .

  • زمانی که ولی امر مسلمین گروهی را موظف کرد به اینکه برای جهاد به منطقه ای بروند ، اطاعت دستورش واجب است.

همان گونه كه الله متعال مي فرمايند : يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ مَا لَكُمْ إِذَا قِيلَ لَكُمُ انفِرُواْ فِي سَبِيلِ اللّهِ اثَّاقَلْتُمْ إِلَى الأَرْضِ أَرَضِيتُم بِالْحَيَاةِ الدُّنْيَا مِنَ الآخِرَةِ فَمَا مَتَاعُ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا فِي الآخِرَةِ إِلاَّ قَلِيلٌ٭إِلاَّ تَنفِرُواْ يُعَذِّبْكُمْ عَذَاباً أَلِيماً وَيَسْتَبْدِلْ قَوْماً غَيْرَكُمْ وَلاَ تَضُرُّوهُ شَيْئاً وَاللّهُ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ   (توبه / ۳۸ ،۳۹). ‏ اي مؤمنان ! چرا هنگامي كه به شما گفته مي‌شود :  (براي جهاد) در راه خدا حركت كنيد، سستي مي‌كنيد و دل به دنيا مي‌دهيد ؟ آيا به زندگي اين جهان به جاي زندگي آن جهان خوشنوديد؟  (و فاني را بر باقي ترجيح مي‌دهيد ؟ آيا سزد كه چنين كنيد ؟) تمتّع و كالاي اين جهان در برابر تمتّع و كالاي آن جهان ، چيز كمي بيش نيست . اگر براي جهاد بيرون نرويد ، خداوند شما را ( در دنيا با استيلاء دشمنان و در آخرت با آتش سوزان ) عذاب دردناكي مي‌دهد و ( شما را نابود مي‌كند و ) قومي را جايگزينتان مي‌سازد كه جداي از شمايند (و پاسخگوي فرمان خدايند و در اسرع وقت دستور او را اجرا مي‌نمايند . شما بدانيد كه با نافرماني خود تنها به خويشتن زيان مي‌رسانيد) و هيچ زياني به خدا نمي‌رسانيد (چرا كه خدا بي‌نياز از همگان و داراي قدرت فراوان است) و خدا بر هر چيزي توانا است (و از جمله بدون شما هم مي‌تواند اسلام را پيروز گرداند، و همچنين شما را از بين ببرد و دسته‌ي فرمانبرداري را جانشين شما كند). رهبر جامعه نيز هر دشمني را انتخاب نمود وظيفه ي مسلمين سمع و طاعه مي باشد . ادامه خواندن حالاتی که در آن جهاد فرض عین می شود (۱۳۴)

حکم جهاد كفائي و واجب (۱۳۳)

حکم جهاد كفائي و واجب (۱۳۳)

بر گرفته از کتاب روابط متقابل اسلام و دین سکولاریسم

مؤلف: ابوحمزه المهاجر هورامی

زمانی که  پیامبر صلی الله علیه و سلم فرموده است: «يُوشِكُ أَنْ تَدَاعَى عَلَيْكُمُ الأُمَمُ مِنْ كُلِّ أُفُقٍ كَمَا تَدَاعَى الأَكَلَةُ عَلَى قَصْعَتِهَا قُلْنَا: يَا پیامبر أَمِنْ قِلَّةٍ بِنَا يَوْمَئِذٍ قَالَ: أَنْتُمْ يَوْمَئِذٍ كَثِيرٌ وَلَكِنَّكُمْ غُثَاءٌ كَغُثَاءِ السَّيْلِ تُنزعُ الْمَهَابَةَ مِنْ قُلُوبِ عَدُوِّكُمْ وَيُجْعَل فِی قُلُوبِكُمُ الْوَهْنَ» قَالُوا وَمَا الْوَهَنُ؟ قَالَ: حُبُّ الْحَيَاةِ وَكَرَاهِيَةُ الْمَوْتِ.» «به زودى از هر گوشه از دنيا امتهاى ديگر به شما يورش مى آورند همانطور كه گرسنگان به كاسه ى غذا حمله­ور مى شوند صحابه عرض كردند: اى رسول خدا آيا به خاطر كمى تعداد ما در آن روز است؟ فرمود: شما در آنروز تعدادتان زياد است ولى به مانند كف روى سيل هستيد طورى كه ترس و هيبتتان از قلوب دشمنان کنده شده است و در قلوب شما وهن به وجود آمده است، عرض كردند: وهن چيست اى رسول خدا؟ فرمود: دوستى دنيا و كراهت از مرگ»

همچنین فرموده است: «إِذَا تَبَايَعْتُمْ بِالْعِينَةِ وَأَخَذْتُمْ أَذْنَابَ الْبَقَرِ وَرَضِيتُمْ بِالزَّرْعِ وَتَرَكْتُمُ الْجِهَادَ سَلَّطَ اللَّهُ عَلَيْكُمْ ذُلاًّ لا يَنْزِعُهُ حَتَّى تَرْجِعُوا إِلَى دِينِكُمْ» «هرگاه دست به معامله عینه بزنید و مشغول شخم زدن زمين شويد و به كشاورزی رضايت دهيد و جهاد را رها نماييد، خداوند متعال ذلتى بر شما مسلط خواهد نمود، و آن را برطرف نمى­كند، تا اينكه به دينتان برگرديد.»

معنای هر دو حديث يكی است و در واقع حالت مسلمانان امروز را توصيف مى كند، كه دنيا دوست شده اند و از مرگ هراسان هستند و جهاد در راه الله را رها نموده اند و بدين سبب خداوند متعال ملتهاى كافر را بر آنان مسلط نموده كه به آنان ذلت و خوارى بچشانند و اين عقوبت براى آنانى در نظر گرفته شده است كه  فرض جهاد در راه خدا را ترك مى كنند و گناهکار و مجرم می گردند . این هم جزای مجرم در دنیاست .

فریضه ی جهاد در دو رسته تقسیم می گردد :

كُتِبَ عَلَيْكُمُ الْقِتَالُ وَهُوَ كُرْهٌ لَكُمْ وَعَسَى أَنْ تَكْرَهُوا شَيْئًا وَهُوَ خَيْرٌ لَكُمْ وَعَسَى أَنْ تُحِبُّوا شَيْئًا وَهُوَ شَرٌّ لَكُمْ وَاللَّهُ يَعْلَمُ وَأَنْتُمْ لَا تَعْلَمُونَ(البقرة/۲۱۶) جنگ بر شما واجب  گشته است، و حال آن كه (بنابه سرشت انساني) از آن بيزاريد، ليكن چه بسا چيزي را دوست نمي‌داريد و آن چيز براي شما نيك باشد، و چه بسا چيزي را دوست داشته باشيد و آن چيز براي شما بد باشد، و خدا (به رموز كارها آشنا است و از جمله مصلحت شما را) مي‌داند و شما (از اسرار امور بي‌خبريد و مصلحت خود را چنان كه شايد و بايد) نمي‌دانيد . ادامه خواندن حکم جهاد كفائي و واجب (۱۳۳)

ترساندن و ارهاب دشمنان خدا و مردم بخشی از ایمان و عاملی بازدارنده (۱۳۲)

ترساندن و ارهاب دشمنان خدا و مردم بخشی از ایمان و عاملی بازدارنده (۱۳۲)

بر گرفته از کتاب روابط متقابل اسلام و دین سکولاریسم

مؤلف: ابوحمزه المهاجر هورامی

خداوند می فرماید : ” وَأَعِدُّوا لَهُمْ مَا اسْتَطَعْتُمْ مِنْ قُوَّةٍ وَمِنْ رِبَاطِ الْخَيْلِ تُرْهِبُونَ بِهِ عَدُوَّ اللَّهِ وَعَدُوَّكُمْ وَآخَرِينَ مِنْ دُونِهِمْ لَا تَعْلَمُونَهُمُ اللَّهُ يَعْلَمُهُمْ ” (انفال/۶۰  )برای (مبارزه با)آنان تا آنجا که می توانید نیروی (مادی ومعنوی )و(از جمله ) اسبهای ورزیده آماده سازید تا به اين وسيله  (آمادگی وسازوبرگ جنگی )دشمن خویش را بترسانید . پس ترساندن دشمنان جزئي از اسلام است وکسی که آن را انکار کند کافر است  . چون  “وَمَا يَجْحَدُ بِآيَاتِنَا إِلَّا الْكَافِرُونَ‏ ” وآیات ما را انکار نمی کنند مگر کافران ومی فرماید: “‏وَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنِ افْتَرَى عَلَى اللَّهِ كَذِبًا أَوْ كَذَّبَ بِالْحَقِّ لَمَّا جَاءَهُ أَلَيْسَ فِي جَهَنَّمَ مَثْوًى لِلْكَافِرِينَ‏ “( عنکبوت/۶۸) آخر چه کسی ستمگر تر از کسی است که بر خدا دروغ بندد ویا (دین )حق را چون بدو برسد تکذیب کند ؟آیاجایگاه کافران دوزخ نیست پس هر کس بگوید اسلام از ترساندن دشمنان  بری است یکی از دستورات الله را انکار نموده است .

بنابر این کسانی که از ميان مسلمين می گویند ما هم با ارهاب می جنگیم در واقع با اسلام می جنگند ، هرچند در حین اتحاد با کفار سکولاریست لباس یکی از مذاهب اسلامی را بر خود بپوشانند.

 

 

ادامه جهاد تا روز قیامت(۱۳۱)

ادامه جهاد تا روز قیامت(۱۳۱)

بر گرفته از کتاب روابط متقابل اسلام و دین سکولاریسم

مؤلف: ابوحمزه المهاجر هورامی

از حکمت های الله این است که کشمکش و درگیری بین حق و دين سكولاريسم تا روز قیامت باقی بماند و تا زمانی که این درگیری و کشمکش وجود دارد جهاد هم وجود دارد و به وقت معینی محدود نشده است تا زمانی که باطل و گمراهی و کفر وجود دشته باشد جهاد هم باقی است و فضیلت آن بر حسب همه زمانها و مکانها بر جای خود وجود دارد . الله تعالی می فرماید : .. وَلاَ يَزَالُونَ يُقَاتِلُونَكُمْ حَتَّىَ يَرُدُّوكُمْ عَن دِينِكُمْ إِنِ اسْتَطَاعُواْ ..  (بقره / ۲۱۷  )  (مشركان) پيوسته با شما خواهند جنگيد تا اگر بتوانند شما را از آئينتان برگردانند ، ولي كسي كه از شما از آئين خود برگردد و در حال كفر بميرد، چنين كساني اعمالشان در دنيا و آخرت بر باد مي‌رود، و ايشان ياران آتش (دوزخ) مي‌باشند و در آن جاويدان مي‌مانند

و امام مسلم از جابر رضی الله عنه از پیامبر روایت می کنند که فرمودند :  همیشه گروهی از امت من بخاطر حق در جنگ و کارزار هستند و تا روز قیامت  وجود خواهند داشت .

پيامبر خاتم صلي الله عليه وسلم در حدیث صحیحی که امام احمد  و طبرانی  آن را روایت نموده اند چنین می فرماید: بعثت بین یدی السلاعة بالسیف حین یعبد الله وحده لا شریک له وجعل رزقی تحت ظل رمحی وجعل الذل والصغار علی من خالف امری، ومن تشبه بقوم فهو منهم. [۱] من در نزدیک قیامت با شمشیر مبعوث گشته ام . تا آنکه خدا وند متعال و یگانه بدون هیچ شریکی پرستش گردد. و روزی من، زیر سایه ی نیزه ام گذاشته شده است. کسی که از دستورم سرباز زند، خواری و ذلّت در انتظار اوست و کسی که (در دنیا) خود را با گروهی مشابه نمود (در قیامت) از آنها محسوب می گردد.

حكمت ماندگار شدن قتال تا روز قيامت هم در قرآن آشكار گشته است آن جا كه الله متعال مي فرمايند : وَلَوْلاَ دَفْعُ اللّهِ النَّاسَ بَعْضَهُمْ بِبَعْضٍ لَّفَسَدَتِ الأَرْضُ وَلَكِنَّ اللّهَ ذُو فَضْلٍ عَلَى الْعَالَمِينَ (البقره/۲۵۱)اگر خداوند شرّ برخی از مردم را به وسیله ی برخی دیگر دفع نکند، فساد زمین را فرا می گیرید ، ولی خداوند نسبت به جهانیان لطف و احسان دارد. ادامه خواندن ادامه جهاد تا روز قیامت(۱۳۱)

هدف نهایی از جهاد فی سبیل الله (۱۳۰)

هدف نهایی از جهاد فی سبیل الله (۱۳۰)

بر گرفته از کتاب روابط متقابل اسلام و دین سکولاریسم

مؤلف: ابوحمزه المهاجر هورامی

بسیاری از برادران وقتی به میدان جهاد می آیند همّ و غمّشان تنها این است که چگونه شهید شوند . [۱]اما این را هم باید درک کنیم که هدف از جهاد ما کلمه الله هی العلی ، و تحکیم قانون شریعت الله در زمین می باشد و دین الله عزو جل نیاز به کسانی دارد که مسئولیت این امر مهم را به دوش بگیرند و برای حمل این امانت گرانقدر آماده باشند.

یکی از مقاصد دین اسلام همان گونه که بیضاوی در تفسیر خویش و نیز ابن عاشور می گوید عبارت است از: حفظ و ابقای مردان برای حفاظت از دین؛ بیضاوی رحمه الله در تفسیر فرموده باری تعالی « فَيُقْتَلْ أَو يَغْلِبْ: كشته شود و يا اين كه پيروز گردد» می گوید:«اشاره ای است به این مطلب که مجاهد در میدان جنگ باید صبر و استقامت داشته باشد تا اینکه دین را با شهادت و یا با پیروزی و غلبه عزّت دهد و هدفش فقط کشته شدن نباشد بلکه باید هدفش اعلای حق و اعزاز و برتری یافتن دین باشد».

بنابراین هدف اصلی جهاد اعلای کلمة الله و برتری یافتن دین او می باشد و نباید هدف برادر مجاهد فقط شهادت فی سبیل الله باشد،با وجود این که همان طور که گفتیم شهادت خواسته ای عظیم و هدفی گرانقدر از اهداف شریعت می باشد، اما باید هدف اصلی اعزاز و عزتمند شدن قانون شریعت الله باشد و همان طور که دکترعبدالله عزّام رحمة الله علیه می گوید:«جذب مال آسان است اما جذب مردان سخت می باشد».

به دست آوردن پول و اموال آسان است اما مردانی که مسئولیت قانون شریعت الله در برابر دین سکولاریسم و نوکران محلی اش را به دوش گیرند و آمادگی حمل همّ و غمّ این دین و رساندن آن به مردم و برپایی حکم الله در زمین را داشته باشند؛چنین کسانی تعدادی اندک در میان مسلمین و بخصوص در این زمان هستند چرا که دین و اهل آن غریب گشته اند.

برای همین باید برادران مجاهد و مجاهدین را محافظت نمود و زنده نگاه داشت و ما باید تمام تلاش و کوشش و توانایی خود را برای حفظ آنان به کار بندیم، چرا که مجاهد فی سبیل الله که به دینش پایبند باشد در این زمان به گنج گرانبها و نادری تبدیل شده است که پیدا کردن آن بسیار مشکل است. ادامه خواندن هدف نهایی از جهاد فی سبیل الله (۱۳۰)