پس از قاضی محمد مرتد ، بازمانده اش عبدالله اوجالان، مسیلمه ی کذاب معاصر کردها

پس از قاضی محمد مرتد ، بازمانده اش عبدالله اوجالان، مسیلمه ی کذاب معاصر کردها

ارائه دهنده : ابوجهاد کامیارانی هورامی

 

در طول یک قرن اخیر کسانی پیدا شده اند که با داعیه حمایت از مردم مسلمان کرد و با پشتیبانی کشورهای بیگانه به دنبال اغراض و امیال شخصی خود بودند .در گذشته قاضی محمد مرتد به عنوان اولین پرچمدار جریان مرتدین در کردستان ، اولین حزب سکولار و سوسیال دمکرات را بوجود آورد . واز داخل همین جریان نامبارک مرتدین سکولاریست کرد تا به حال  صدها حزب سکولاریست در تمام مناطق کردنشین ایران ، ترکیه ،سوریه ، عراق و…بوجود آمده اند . پس از بیداری اسلامی ، نظام سلطه به سرکردگی امریکا و اتحادیه ی اروپا و سازمان ملل ،برای مهار آن ،دست به دامن کسانی شدند که در دامن خود پرورده و برای اینچنین روزهایی تربیت شده بودند . گروههای مختلف سکولاریست مرتد  همانند قارچ در مناطق شمالغرب ، مخصوصاً مناطق کردنشین ایجاد شدند . گرچه هریک با رنگ و لعاب خاصی وارد میدان شده بودند . یکی سکولاریست کمونیست ، یکی دیگر سوسیال دمکرات ، یکی ناسیونال سوسیالیست و…..ولی همه آنها یک هدف مشترک را دنبال می کردند . ضربه زدن به بیداری مردمی و اسلامی که با تولدش منافع ستمگران و ظالمان به خطر انداخته  بود . در این میان مناطق کردنشین به علت سیاستهای غلط رژیم های سکولاریست و طاغوتی  مستعد بحران بود فلذا عوامل دست نشانده ی سکولاریست غرب با سوءاستفاده از احساسات مردم کرد و با سیاست فریبکاری موجبات ناامنی و به تبع آن کمتر توسعه یافتگی را در این مناطق سبب شدند .
در حالیکه در طول چند سال گذشته پس از انزوای گروهگهای شرور سکولاریست شاهد رشد و شکوفایی عقیدتی اسلامی مردم و ترقی مادی شهرها و روستاهای مناطق کرد نشین بودیم اکنون گروهگی سکولاریست دیگر همانند اسلاف سکولاریست خود ولی با شعارهای عوام فریبانه ی جدید از آنطرف مرزها و با حمایت مستقیم نظام سلطه گر دیکتاتوری سکولاریسم مهاجم به رهبری آمریکا وناتو  و در راستای سیاست تضعیف و کنترل  بیداری  اسلامی مردم مسلمان منطقه وارد مناطق مرزی غرب ایران زمین  شده و به زعم خود با خوش خدمتی به اربابان استکباری می خواهند برای مدتی هر چند کوتاه در عقب گذاشتن نهضت بیداری اسلامی کردها به حیات ننگین خود ادامه دهند.

ادامه خواندن پس از قاضی محمد مرتد ، بازمانده اش عبدالله اوجالان، مسیلمه ی کذاب معاصر کردها

پژاك از ديد ايراني‌ها و رابطه‌ي آن با پ‌ك‌ك

پژاك از ديد ايراني‌ها و رابطه‌ي آن با پ‌ك‌ك

ارائه دهنده : مراد ارجمندی

پژاك گروهي است که هيچ سابقه ي تاريخي در کردستان ايران نداشته و در هيچ کجاي ذهنِ تاريخي مردم کرد ايران حضور ندارد. گروهي که نه تفکر سياسي و ايدئولوژيکش با مطالباتِ مردم کرد ايران خوانايي دارد، و نه اينکه هرگز ساختاري سياسي و عقيدتي از خود بروز داده است. اقبال بخشي از توده‏هاي مردم کردستان ايران به اين جريان، نه به «حُبِ علي، بلکه بغضِ معاويه» بود. از آنجا که پژاک در رفتار سياسي و عقيدتي خود نشان داده که بمثابه تابعي از پ.ک.ک عمل مي کند، حتي مطالبات سياسي اين جريان نيز با مطالبات سياسي کردهاي ايران چندان همخواني ندارد.

اين گروه كه زيرمجموعه‌اي از پ‌ك‌ك است، تابستان امسال را در درگيري با سپاه پاسداران گذراند و خسارات و تلفات زيادي را متحمل شد. مادر اين گروه پ‌ك‌ك هم اين اواخر عملياتي تروريستي در چكورجا انجام داد كه سبب كشته و زخمي شدن بيش از ۸۱ تن بود. دولت تركيه هم حملات خود را كه خيلي وقت است براي مقابله با اين گروه شروع كرده بود، شديدتر كرد. براي كاهش در اين پروژه كه بنام ناودي ترور نام گرفته‌ است، مقامات تركيه طي رايزني‌هايي كه با مقامات كُرد عراق داشتند، نظر آنها را نيز در اين رابطه جلب كردند كه ارتش تركيه از راه زميني نيز وارد خاك عراق شود تا بهتر و زودتر اين پروژه پايان يايد.

ادامه خواندن پژاك از ديد ايراني‌ها و رابطه‌ي آن با پ‌ك‌ك

از اثرات ایمان به روز آخرت

از اثرات ایمان به روز آخرت

 

ارائه دهنده : ا .م . بانه ای[طلبه علوم دینی]

ايمان به روز آخرت تاثيراتي دارد كه عبارت است از:

۱- زندگي شرافتمندانه:

اگر هر كدام از ما ايمان راسخ و كامل به روز قيامت داشته باشد، بدون شك و ترديد به عبادت خداوند روي مي آورد و مشغول عبادت مي شود و از گناه و زشتيها پرهيز مي نمايد و در نتيجه شرافتمندانه و خوشبخت زندگي مي كند.

شاعر مي گويد:

ولست أري السعادة جمع مال         ولكن التقي هو السعيد

سعادت و خوشبختي را در گردآوري مال مشاهده نمي كنم بلكه انسان پرهيزگار تنها سعادتمند مي باشد.

شاعر شيرين سخن سعدي چنين مي گويد:

بزرگي نه به مال است پيش اهل كمال

مال تالب گور است و بعد از آن اعمال

خداوند مي فرمايد:

﴿مَنْ عَمِلَ صَالِحاً مِنْ ذَكَرٍ أَوْ أُنْثَى وَهُوَ مُؤْمِنٌ فَلَنُحْيِيَنَّهُ حَيَاةً طَيِّبَةً…﴾. (النحل: ۹۷).

هر كه عمل نيك انجام داد، مرد باشد يا زن در حاليكه مومن و مسلمان است هر آئينه زنده داريمش زندگي پاكيزه …

۲- سنجش و دقت در گفتارو كردار:

شخصي كه به روز آخرت ايمان دارد و مي داند كه در برابر هر چيزي محاسبه مي شود، شكي نيست كه در هر كردار و گفتار خويش مي انديشد و دقت مي نمايد، هيچ عملي انجام نمي دهد و هيچ سخني نمي گويد مگر اينكه راست و درست باشد زيرا كه مي داند خداوند در قرآن فرموده است:

﴿وَلا تَقْفُ مَا لَيْسَ لَكَ بِهِ عِلْمٌ إِنَّ السَّمْعَ وَالْبَصَرَ وَالْفُؤَادَ كُلُّ أُولَئِكَ كَانَ عَنْهُ مَسْؤُولاً﴾. (الإسراء: ۳۶).

يعني: آنچه به آن علم و يقين نداري پيروي نكن، زيرا كه گوش و شنوائي و چشم و بينائي و دل و قلب و شعور، از همه اينها انسان مسئوليت دارد و پرسيده مي شود.

ادامه خواندن از اثرات ایمان به روز آخرت

حکم حاکمان سکولاریست و حاکم بغیر ما انزل الله و وظیفه مسلمین درقبال آنها؟

حکم  حاکمان سکولاریست و حاکم بغیر ما انزل الله و وظیفه مسلمین درقبال آنها؟

 

مفتی:شیخ علی بن خضیر

ارائه دهنده : شاهو سنندجی

حکم شرعی درباره حاکمی که به غیر ما انزل الله(خلاف قوانین الهی)حکم می کند،چیست؟آیا حکم او مانند حکم حکام دولتهای اموی وعباسی-کفر دون کفر- می باشد ویا کفر آنها کفر اکبر مخرج من الملة است؟

و وظیفه دینی ما درقبال این گونه حکام چیست و چه کار باید بکنیم تا روز قیامت در این مورد مؤاخذه نشویم؟

*    *   *

جواب:

حکامی که به غیرما انزل الله حکم کرده وطبق قوانین وضعی بشری [ که امروزه به احکام سکولاریستی مشهورند ] یا  عرفها وتقالیدحکم می کنند؛کافر و مشرک هستند.

الله تعالی میفرماید:{ وَلَا يُشْرِكُ فِي حُكْمِهِ أَحَداً: و در فرماندهي و قضاوت خود كسي را انباز نمي‌گرداند}.[کهف/۲۶] ومیفرماید:{ إِنِ الْحُكْمُ إِلاَّ لِلّهِ: فرمانروائي از آن خدا است و بس.}[یوسف/۴۰]

و کفرآنها به اجماع کفراکبراست واین اجماع را ابن کثیر ودیگرمعاصرین اهل سنت نقل کرده اند.

الله تعالی می فرماید: وَمَن لَّمْ يَحْكُم بِمَا أَنزَلَ اللّهُ فَأُوْلَئِكَ هُمُ الْكَافِرُونَ: هركس برابر آن چيزي حكم نكند كه خداوند نازل كرده است  او و امثال او بيگمان كافرند.[مائده/۴۴]

و می فرماید: ‏ أَلَمْ تَرَ إِلَى الَّذِينَ يَزْعُمُونَ أَنَّهُمْ آمَنُواْ بِمَا أُنزِلَ إِلَيْكَ وَمَا أُنزِلَ مِن قَبْلِكَ يُرِيدُونَ أَن يَتَحَاكَمُواْ إِلَى الطَّاغُوتِ وَقَدْ أُمِرُواْ أَن يَكْفُرُواْ بِهِ وَيُرِيدُ الشَّيْطَانُ أَن يُضِلَّهُمْ ضَلاَلاً بَعِيداً ‏:‏ ( اي پيغمبر ! ) آيا تعجّب نمي‌كني از كساني كه مي‌گويند كه آنان بدانچه بر تو نازل شده و بدانچه پيش از تو نازل شده ايمان دارند ( ولي با وجود تصديق كتابهاي آسماني ، به هنگام اختلاف ) مي‌خواهند داوري را به پيش طاغوت ببرند ( و حكم او را به جاي حكم خدا بپذيرند ؟ ! ) . و حال آن كه بديشان فرمان داده شده است كه ( به خدا ايمان داشته و ) به طاغوت ايمان نداشته باشند . و اهريمن مي‌خواهد كه ايشان را بسي گمراه ( و از راه حق و حقيقت بدر ) كند . ‏[نساء/۶۰]

ادامه خواندن حکم حاکمان سکولاریست و حاکم بغیر ما انزل الله و وظیفه مسلمین درقبال آنها؟

زندانی شماره ۶۵۰ دیکتاتوری سکولاریسم :خانم دکتر عافیه صدیقی

 

زندانی شماره ۶۵۰ دیکتاتوری سکولاریسم :خانم دکتر عافیه صدیقی

(نمونه ای از تحقیر زن در کشورهای غربی­دموکراسیته)

 

به قلم:دکتر محمد غوری

ترجمه: م .  ع .  ابراهیمی

ارائه دهنده : مسعود سنندجی

 

بسم الله الرحمن الرحیم

الحمد لله والصلاة والسلام على رسول الله وبعد..

فریادهایش گوش زندانبان­ها را می­خراشید، اما آنها کسانی نبودند که دلهایشان هنگام شنیدن آه و ناله و فریاد، نرم شود،آنها آنقدر از این امور دیده بودند که دیگر برایشان اهمیتی نداشت و قلوبشان مانند سنگ سخت شده بود و بلکه سخت­­تر از سنگ.

این زندان مخصوص مردان بود و در آن هیچ زنی نبود غیر از این زن بیچاره که سرنوشت، او را به این مکان وحشتناک کشانده بود.هنگامی که مجبور به استفاده از حمام می­شد هیچ چاره­ای نداشت مگر حمام­هایی که دیگران استفاده می­کردند که همه ی آنها نیز مرد بودند، وحمامهای زندان­ها –همانطور که همه می­دانند-درب ندارند.و زندانبانها در خوشگذارنی­های شبانه­شان هرکاری که بی­بندوبارترین افراد به فکرشان برسد،با او می­کردند.او هنگامی که با خود تنها می­شد از خود می­پرسید:”من چه کرده­ام که شایسته چنین بلاهایی هستم که بر سرم می­آید؟!”

خانم دکتر عافیه صدیقی،جوانی­اش را در آمریکا برای کسب علم، و در دانشگاه ماساچوست گذراند تا اینکه به عنوان پزشک متخصص در علم اعصاب، که تخصص نادری است،فارغ التحصیل شد، سپس به وطنش پاکستان بازگشت تا به کشورش خدمت کند و در کم کردن دردهای ملت بدبخت پاکستان سهمی داشته باشد،ملتی که بلاهاپش ت سرهم ازسوی حکام نظامی ومدنی اش چه منتصبین وچه منتخبینشان،برسرشان می­بارید.چرا که ملت پاکستان، آخرین چیزی است که حکامش به آن فکرمی­کنند.

دکتر عافیه صدیقی زندگی آرامی را همراه خانواده و شغلش می­گذراند. او ازدواج کرد و البته ازدواجش زیاد طول نکشید؛ همسرش دکتر امجد بعد از اینکه سه فرزند از او به دنیا آورده بود،او را طلاق داد و این کودکان، نزد مادرشان باقی ماندند. در یکی از روزهای تابستان]۲۰۰۳میلادی[ خانم دکتر از شهر راولبندی که محل کارش بود،برای دیدار مادر و خواهرش به شهرکراچی رفت،و بعد از پایان دیدار، از خانه مادرش خارج شد و یک تاکسی او را سوارکرد تا به ایستگاه قطار برساند،اما او هرگز به آنجا نرسید و هیچ­کس حتی خانواده­اش از او خبری پیدا نکردند،او به همراه سه فرزندش که بزرگترینشان چهار سال سن داشت وکوچکترینشان بیشتراز یک ماه عمر نداشت،گم شدند و هنگامی که خانواده­اش خواستندکه در مورد او تحقیق کنند، ازاین کار منع شدند؛ اداره اطلاعات و امنیت پاکستان با مادر  وخواهرش-که آن دو نیز پزشک بودند-تماس گرفت و از آنها خواست که سکوت کنند.و بعد از مدتـی که مـادر بریـافتن سرنوشت دختر ونوه­هایش اصرارداشت،وزیرکشور وقت که فیصل صالح حیات بود با او تماس گرفت و به او وعده داد که دختر و سه فرزندش به زودی بازمی­گردند، اما آنها هرگزبازنگشتند.پنج سال گذشت و هیچ کس از آن زن خبری نداشت جز شایعاتی که درباره زنی مجهول الهویه گفته میشد که زندگی سختی را در زندان “بگرام” در افغانستان می­گذراند، و به فکر هیچ­کس خطور نکرد که این زندانی زن مقاوم، همان دکتر عافیه صدیقی باشد.

ادامه خواندن زندانی شماره ۶۵۰ دیکتاتوری سکولاریسم :خانم دکتر عافیه صدیقی

دین هه‌ر شایه‌تمان نییه‌

دین هه‌ر شایه‌تمان نییه‌

 وه‌رگێڕانی : کرێکار

ئه‌وانه‌ی وا ده‌زانن هه‌ر به‌وه‌نده‌ی به‌ زمان شایه‌تمان ده‌هێنن و نوێژ ده‌که‌ن و رۆژو ده‌گرن و ژن هێنان و ته‌ڵاقدانیان، یان میراتگرییان به‌ گوێره‌ی ته‌علیماتی ئیسلام دابه‌ش ده‌که‌ن ئیتر ئه‌ مه‌نده‌ به‌سه‌و هاتونه‌ته‌(دینی خوا)وه‌،به‌ڵام گیان و ماڵیان له‌ پێناوی ڕێبازێکی جاهیلییه‌تدا ده‌که‌نه‌ قوربانی و،له‌خه‌باتێکی به‌رده‌وامدان و وزه‌یان ده‌خه‌نه‌ گه‌ڕ،ئه‌وانه‌ ئاواتی بتێکی نوێ دێننه‌ دی!!
ئه‌وانه‌ی که‌ ده‌بینن ئابڕوو ڕه‌ووشت و نه‌ریت و ڕه‌هه‌ندوو به‌هاو بڕیاره‌کانی دین،که‌ ده‌بێته‌ ڕێگری داواکارییه‌کانی جاهیللیه‌ت و ته‌علیماتی بته‌ نوێکان،ئه‌و به‌ها ئیسلامیانه‌ ده‌خه‌نه‌ لاوه‌و داواکاریه‌کانی جاهیلیه‌ت جێبه‌جێ ده‌که‌ن ! پێشیان وایه‌ موسوڵمانی دیندارن،نابێ له‌ خۆیان بپرسن، که‌ ئه‌مه‌ چ دیندارییه‌که‌؟!چما ئه‌وانه‌ی ئه‌مه‌ حاڵیانه‌،هه‌روا ده‌زانن له‌(دینی خوا) دان و حوکمیان نا که‌وێته‌ سه‌ر؟
ئه‌وانه‌ ده‌بێت به‌ هۆش خۆ بهێنرێنه‌وه‌.. ده‌بێت سه‌ر له‌نوێ له‌وه‌ حاڵی بکرێنه‌وه‌،که‌ ئه‌و حاڵه‌ته‌ی ئه‌وانی تێدان شیرکێکی زۆر گه‌وره‌و دژواره‌! ئه‌وانه‌ له‌ دینی خوادا نین دینی خودا گاڵته‌ بازاڕ نیه‌.. دینی خودا ئاوها لاوازو هیچ و پوچ و بێ قه‌درو قیمه‌ت نیه‌!!أئه‌مه‌ی ئه‌‌مان گرتویانه‌ته‌ به‌ر،(دینی خوا) نیه‌.. ئه‌م جۆره‌ که‌سانه‌ لافه‌ گه‌زافی موسوڵمانی لێده‌ده‌ن، خۆیانو خه‌ڵکیش هه‌ڵده‌خه‌ڵه‌تێنن..ئه‌مانه‌ یان زۆر گێل و هێڕو گه‌لحۆن،یان زۆر نه‌زانن،یان زۆر لا ئوبالین و گوێ ناده‌ن به‌ گرنگی دین و جدییه‌تی دین داری.. دینی خوا به‌رنامه‌و په‌یره‌وو پڕۆگرامی هه‌موو گۆشه‌و باریکی ژیانی رۆژانه‌یه‌.

ادامه خواندن دین هه‌ر شایه‌تمان نییه‌

حق نشناسی در قبال دعوت (فِصامیون)

حق نشناسی در قبال دعوت (فِصامیون)

 

مؤلف:  ابومحمد عاصم
مترجم: ا . صدوقی

بسم الله الرحمن الرحیم

بسیار ناراحت و محزون شدم آن روزی که در بند مخصوصم در زندان با یكی از همین فصامیون [۱] كه اخیراً از یکی از جبهات برگشته و جنگ آنجا او را به هیجان آورده بود، روبه­رو شدم و او مرا با لحنی انکارآمیز خطاب قرار داد و گفت: «شما در این مناطق نشستید که مثلاً چیکار کنید؟!»

و این حرف او پاسخ متشنجی بود به برخی خاطرات که برایش تعریف کردم خاطراتی درباره­ی تحریک و تشویق جوانان جهت سفر به آن جبهه و در نتیجه خالی شدن میدان دعوت از دعوتگران و فعالان.

به او گفتم: «اگر این حرف را می­گفتی و من در خانه­ام همراه با زنان و فرزاندانم بودم هیچگاه ناراحت نمی­شدم.» با وجود اینكه به فضل الله من تمام زندگیم را برای دعوت گذاشته­ام و زنان من نیز می­دانند كه دعوت به توحید شریك سوم زندگی آنان شده است، بلكه توحید بر آنان مقدم بوده و إعلا و سیادت ازآن توحید است. امید و رجایم به خداوند متعال است كه او را ملاقات نموده در حالی كه متمایل و ملتزم به توحید هستم و این میل و حب من نسبت به توحید به گونه­ای نیست كه خانواده­ام از آن رنجور باشند بلكه به فضل خداوند متعال بسیار بر آن راضی و خوشحالند.

اما او، من را در حالی با آن كلام مخاطب قرار داد كه بنده در پشت ستون­ها و میله­های زندان بودم و فكر می­كنم كه این گفته­ی او ناشی از غفلت و عیب و نقص وی بود ..

من در اینجا نمی­خواهم كه با به رخ کشیدن مصیبت و اسارتم، بر دین و دعوتم منت گذارم و از این امر به خداوند ­متعال پناه می­برم و از او طلب مغفرت دارم و می­خواهم كه تمام اعمالمان را قبول فرماید .. اگر منت و فضل خداوند متعال بر ما نبود ‌هدایت نیافته و دعوت و جهاد نیز نمی­نمودیم و نمی­توانستیم در زندان و هر جای دیگری ثبات داشته باشیم ‌اما می­خواستم كه توجهی به این شخص مخاصم داشته باشم كه جایگزین آن جبهاتی كه شما به آن تحریض و نفیر می­نمایید و ما نیز از آن ترغیت و تحریض، حفاظت می­نماییم هرگز خواب و نشستن و میل نمودن به سوی اولاد و ازدواج و دنیا نمی­باشد چنانكه این فصامیون یا ـ بهتر بگوییم ـ خصامیون (اهل دشمنانگی) می­بینند و می­اندیشند؛ چرا كه آنان نوعی عداوت عجیب و غریب و جدایی تیره و تاری را میان دعوت و جهاد ابداع و اختراع نموده­اند!!

به همین خاطر ناراحتی و رنجش من از خطاب این دوستمان نه بخاطر شخص خودم بلکه بیشتر بخاطر دعوتم می­باشد. دعوتی که تصورم بر این است و در نزد خداوند سبحان چنین احتساب می­کنم که تنها بخاطر آن پشت میله­های زندان افتاده­ام حال همنشینم مرا به خاطر اشتغال به آن تحقیر کرده و سبک می­شمارد.
ادامه خواندن حق نشناسی در قبال دعوت (فِصامیون)

امنیت و آرامش در شریعت و احکام الله و بازگرداندن حاکمیت براساس شرع خداوند و تعطیل نمودن قوانین وضعی سکولاریستی

امنیت و آرامش در شریعت  و احکام الله و بازگرداندن حاکمیت براساس شرع خداوند و تعطیل نمودن قوانین وضعی سکولاریستی

 

مؤلف: شیخ أبو حفص الجزائری

مترجم:   م .  ابراهیمی راد

 

بسم الله الرحمن الرحيم

الحمد لله ان العاقبة للمتقین و ان لا عدوان الا علی الظالمین .. اما بعد:

از اساسی­ترین سیاست­های وضع شده حاکمیت­ها، فرآهم نمودن و تحقق امنیت ملت­هایی است که بر آنها حکومت می­کنند و آنها را پیش می­برند. این موضوعی است که بر حکام و سیاستمدارن مشتاق حکومت لازم می­سازد که بر آن تمرکز نمایند، و امنیت را به معنای واقعی آن در زمینه­های مختلفی چون اجتماعی و سیاسی و اقتصادی و دیگر بخش­های و جوانب آن محقق سازند. و این اقامه نخواهد شد مگر بر پایه عدل و عدالت، پس هرگاه عدالت فراهم شود امنیت نیز تامین خواهد شد و اگر عدالتی نباشد، امنیت نیز وجود نخواهد داشت.

اما در جهان و عالم اسلامی امروزمان، سیاست­های اساسی وضع شده بلکه فرض شده بر امت اسلامی­مان، فقط برای جلب رضایت کشورهای غربی و حفظ مصالح و امنیت آنها، آن هم بر حسب و گمان امنیت امت اسلامی­مان و مصالح آن می­باشد. استثمارگران این استراتژی، آن را در خدمت امور شخصی خود قرار داده و به وسیله آن فساد و تباهی را در تمام جوانب زندگی اشاعه و منتشر می­کنند. به طوری که هرگاه اسلوب و شیوه رعایت مصالح غرب افزایش یافته است به دنبال آن فساد دستگاه­های حکومتی سرزمین­های اسلامی­مان افزایش یافته است و بر پایه آن، سیاست­هایی منطبق و موافق با سیاست­های تعطیل­کننده شریعت اسلام، شریعت عدل و برابری، را بر ما واجب گردانده­اند. و این چیزی است که در نتیجه عدم وجود امنیت اجتماعی و سیاسی و اقتصادی در سرزمین­هایمان، که زیر سایه چنین سیاست­هایی و با زور و قدرت بر ما تحکیم می­شوند، نشأت می­گیرد.

همانا ما به عنوان یک امت مسلمان و متعبد در زندگی دنیوی، وظیفه انجام دادن عبادات خداوند متعال را، که جز برای آن خلق نشده­ایم برعهده داریم.

خداوند متعال می­فرماید:‏ «وَمَا خَلَقْتُ الْجِنَّ وَالْإِنسَ إِلَّا لِيَعْبُدُونِ ‏* مَا أُرِيدُ مِنْهُم مِّن رِّزْقٍ وَمَا أُرِيدُ أَن يُطْعِمُونِ * ‏إِنَّ اللَّهَ هُوَ الرَّزَّاقُ ذُو الْقُوَّةِ الْمَتِينُ» ذاریات ۵۸ ـ ۵۶
«ما جن و انس را نیافریدیم مگر برای پرستش و عبادت، ما از آنها هیچ رزقی و روزی نمی­خواهیم و از آنها نمی­خواهیم ما را طعام دهند، همانا خداوند روزی­دهنده و صاحب قدرت است.»

این بندگی و عبودیت، بر پایه خضوع و تسلیم شدن در برابر شرع خداوند متعال که به آن برای ما راضی گشته است، برپا و استوار شده است. بنابراین هرکس خواهان قانون و شریعتی غیر از شریعت خداوند متعال باشد نه تنها چنین عقیده­ای رفض شده و غیر قابل قبول است بلکه خداوند متعال برای این روی­گرداندگان از شریعت خود سبحانه و تعالی خسران و زیانمندی وعده داده است.

ادامه خواندن امنیت و آرامش در شریعت و احکام الله و بازگرداندن حاکمیت براساس شرع خداوند و تعطیل نمودن قوانین وضعی سکولاریستی

قانونی ئیسلامی و ئیسلامیه کان لای کێ تۆقێنەرن !!

قانونی ئیسلامی  و ئیسلامیه کان  لای  کێ  تۆقێنەرن !!

ئا : کارزان شکاک

له بیرمه که حیزبه سیکولاره مورته ده کانی کوردستانی ئێران زۆر له حکومه تی شیعه مه ذهه بی ئێران ده ترسان و ده یان گۆت : ده بی حوکم بگۆردری به سیکولاریسم و…. . پاش دروس بوونی امارة اسلامی هورامان  له لایه ن انصارالاسلام ه وه ترسێکی هه ره زۆرتر  سیکولاره مورته ده کانی ته واو پارچه کانی کوردستانی داگرت و ئیستاش …..  بلێی ئه مانه له چی ده ترسن ؟

ئەوانە کێن لە حوکمرانی قانونی  ئیسلامی ئەترسن ؟! قانونی ئیسلامی بۆچی تۆقێنەرە ؟ کێ لێی تۆقیوە ؟!!

زۆر ئەبیستین و لێرەو لەوێ خەڵکێك ئەبینین و ئەناسین کە لە قانونی ئیسلامی تۆقیوە ، ئەڵێن قانونی ئیسلامی ئەشکەنجەی خەڵك ئەدات ..

ئەمە راستە بەڵام ئەشکەنجەی کێ ئەدات و کێ لێی ئەترسێت ؟

قانونی ئیسلامی دەستی دز ئەبرێت …

قانونی ئیسلامی جەڵد لە مەشروب خۆرەوە ئەدات…

قانونی ئیسلامی جەڵد لە زیناکار ئەدات …

قانونی ئیسلامی ئەوانەی ( کاری قەومی لوط سەلامی خوای لێ بێت ) ئەکەن بە توندترین سزا ئەیانکوژێت..

قانونی ئیسلامی رێگری ئەکات لە روت کردنەوەی ئافرەت و ناهێڵێت ئافرەت بە سوکی سەیر بکرێت ..

قانونی ئیسلامی ملی ساحیر و فاڵچەیەکان ئەپەڕێنێت ..

قانونی ئیسلامی هەرکەس جاسوسی بکات بۆ کوفر ئەیکوژێت..

ادامه خواندن قانونی ئیسلامی و ئیسلامیه کان لای کێ تۆقێنەرن !!

عەبەدەکەی تاغوتانی کوردستان عەبدول لەتیف بێ شەرمانە پێغەمبەری خوا صلی الله علیە وسلم تاوانبار ئەکات، کە وەک خۆی پشتیوانی کافرانی کردبێت..

عەبەدەکەی تاغوتانی کوردستان عەبدول لەتیف بێ شەرمانە پێغەمبەری خوا صلی الله علیە وسلم تاوانبار ئەکات، کە وەک خۆی پشتیوانی کافرانی کردبێت..

 

 

سه له فیه مەدخەلیەکانی ئالی سه عود  نە کار بەئایەت ئەکەن نە بەحەدیس ، کاتێک بەکاریان دینن تەدلیسی تێدا ئەکەن و بۆ بەرژەوەندی تاغوتەکان تەئویلیان تێدا ئەکەن… سەرچاوەی یەکەم و کۆتای مەدخەلیەکان قسە نا ماقوڵەکانی رەبیع مەدخەلی موخابەراتی ئال سەلولە ، کەسیش گومانی نیە ئال سەلول سەگی موخابەراتی ( سی ئای ئەی ) ئەمریکان.. کەواتە مەدخەلیەکان مەقاشی دەستی ( سی ئای ئەی ) ئەمریکین ، لەبەرژەوەندی ئەواندا کار ئەکەن ، ئامانجی یەکەمیان تەنها رێگری لەهاتنە سەرحوکمی ئیسلامیەکان لە تەواوی ولاتانی ئیسلامی دا..

لەم ڤیدیۆیەدا ، عەبدول لەتیفی مەدخەلی کۆمەڵێك درۆی زۆر قێزەون ئەکات بەدەمی خوا و پیغەمبەرەوە صلی الله علیە وسلم، عەبەدەکەی تاغوتانی کوردستان عەبدول لەتیف بێ شەرمانە نەك هەر مانای وەلی ئەمر بەئارەزوی تاغوتەکان دەگۆرێت بەڵکو خۆی لە نیوەی زیاتری قورئان گیل ئەکات و پێغەمبەری خوا صلی الله علیە ولسم تاوانبار ئەکات، کە وەک خۆی پشتیوانی کافرانی کردبێت..

بۆ زانینی روانگەی شەرعی دەربارەی وەلی ئەمر ، گوتەیەکی شێخ ئەلبانی ئەکەینە بەڵگە ، چونکە مەدخەلیەکان کاتیك بیانەوێت روی ڕەشی خۆیان داپۆشن باس لە ئەلبانی و بن باز و ئیبن عوسەیمین ئەکەن ( خوا لێیان خۆش بوبێت )، ئەڵێن ئێمە ئەوانە بەشێخی خۆمان ئەزانین ،بەلام درۆ ئەکەن ، فەتەوای دونیای لە تاغوتەکان وەرئەگرن ، فەتەوای شەرعی لە رەبیع مەدخەلی عەبدەکەی ئال سەلول وەرئەگرن ( گوێ بگرن لەتەواوی ڤیدیۆکە شێخ ئەلبانی، عەبدول لەتیف و تەواوی مەدخەلیەکان لە مەسەلەی وەلی ئەمردا خەجالەت ئەکات )

بەلام من بۆ کۆتا قسەکانی عەبدول تاغوتی مەدخەلی سەرنجتان را ئەکێشم کە ئەڵێت :

(( باشە گریمان سەرۆکی هەریم کافر بوو ، باشە کە پێغەمبەر صلی الله علیە وسلم لە مەککە بوو کێ سەرۆک وکاربەدەست بوو ؟ ئەبو جەهل و ئەبولەهەب .. ئایا پیغەمبەر فەرموی دەی با لەناویان بەرین ، نا وتی سەبر بگرن لەسەریان ..))

ادامه خواندن عەبەدەکەی تاغوتانی کوردستان عەبدول لەتیف بێ شەرمانە پێغەمبەری خوا صلی الله علیە وسلم تاوانبار ئەکات، کە وەک خۆی پشتیوانی کافرانی کردبێت..