کاربرد ابزارهای انقلاب واصلاحات در کردستان ایران (۱ ) و اینکه چرا جنگ مسلحانه مذهبی نوعی حماقت و خیانت آشکار است ؟
به قلم : ابوسلیمان هورامی
دگرگونی ریشه ای و یا روبنایی در قوانین و باورها و فرهنگ موجود در هر جامعه ای ، با آنکه به اراده ی الله و سپس گروهی خاص و سازمان یافته انجام می گیرد ، اما هرگز به صورت یکشبه و آنی نبوده و نخواهد بود ؛ بلکه پروسه ایست تدریجی و زمان بر که تنها با پشتیبانی الله و به دنبال آن ، با صبری تلخ ( همچون سیدنا نوح تا خاتم الانبیاء علیهم السلام و الصلواه ) و فراهم شدن شرایط خاص تغییر ، به نتیجه ی مطلوب می رسد .
این بدان معنا نیست که وقتی امکان انقلاب نیست، اصلاحات لزوماً ممکن است. موقعیتهایی وجود دارد که نه امکان انقلاب وجود دارد و نه اصلاحات. این موقعیتِ رکود سیاسی و تغییر میتواند سالها یا دههها به طول انجامد و سرانجام با انفجاری درونی – شبیه وضع کنونی سوریه ، عراق ، مصر ، یمن ونیجریه – تغییر یابد یا با حمله نظامی بیرونی – شبیه پایان حکومت عباسیان ، حکومت سکولاریستی قذافی در لیبی و نظام سکولاریستی صدام حسین در عراق به این سکون و پیری ( در جهتی مثبت یا منفی ) خاتمه داده شود .
با مطالعه ی آنچه که در مورد سیستم خشن سکولاریسم و حکومتها و جریانات مذهبی در طول تاریخ می آید ، باید ما را به این واقعیت تلخ برساند که تنها خواستنِ اصلاح سیستم حکومتی سکولاریستی جامعه و حتی تلاش برای آن، نظام سکولار حاکم را به تغییری تدریجی و مسالمتآمیز در تغییر قانون اساسی سکولاریستی به قانون اساسی توحیدی وادار نمیکند. اصلاحات هم مانند انقلاب رویدادی پیچیده است و کامیابی به آن به عوامل بسیاری بستگی دارد. به ویژه، نقش بنیادین قوانین حاکم بر سیستم حکومتی در مجال دادن به انقلاب یا اصلاحات را نباید نادیده گرفت.
ج.ا.ایران، شاید کشوری منحصر به فرد باشد، از این رو که در مدت زمانی اندک هم صحنه انقلابی مذهبی بزرگی بود هم جنبش اصلاحات درون مذهبی . انقلاب مذهبی با سقوط رژیم سکولار پادشاهی به ثمر رسید و از همان ابتدا با نظارت نخبگان فکری تشیع اصلاحات فکری و منهجی گروههای مختلف و رنگارنگ منتسب به تشیع شروع گردید که در این میان غالیان و منحرفینی که در طول تاریخ به نام تشیع و در زیر سایه ی حکومتهای فاسدی چون صفویه ، قاجاریه و پهلوی و حتی قبل از اینها مثل قارچهای سمی روییده بودند به صورت تدریجی و آرام آرام و گاه به صورت انقلابی و قهر به حاشیه رانده شده و یا بکلی از جامعه جارو شدند .