تروریسم و خوارج در ادبیات اسلامی و خوارج به عنوان یک برچسپ ، فحش و ترور شخصیت ( قسمت دوم )

تروریسم و خوارج در ادبیات اسلامی و خوارج به عنوان یک برچسپ ، فحش و ترور شخصیت  ( قسمت دوم ) 

 

کاتب : شیخ ابوحمزه المهاجر هورامی

 

تعریف  خوارج

 

اهل علم تعریف های زیادی از خوارج ارائه کرده اند. از جمله آن ها تعریفی است که ابوالحسن اَشعری بیان کرده است که اسم خوارج بر آن طایفه ای که علیه چهارمین خلیفه راشدی، علی بن ابی طالب خروج کردند اطلاق می‏شود، او بیان می‏کند که خروج آنان علیه علی، علت نام گذاری آنان به این اسم است. در جایی که میگوید: علت این که آنان خوارج نامیده شدند، خروج آنان علیه علی در هنگام پذیرفتن حکمیت است.[مقالات إلاسلامیین (۱/۲۰۷)]

امام ابن حزم تعریف کاملتری را ارائه می دهد ، ایشان بیان کرده است که  : اسم خارجی به هر کسی که همچون آن گروهی که علیه علی بن ابی طالب خروج کردند، طغیان کند و در اعتقادات با آنان شریک باشد، اطلاق می‏گردد. او میگوید هر کس که همچون خوارج حکمیت را انکار کند و صحابه بزرگوار را تکفیر کند و به خروج علیه حاکمان و امامان غیر عادل و ماندگاری همیشگی صاحبان گناه کبیره در جهنم و جایز بودن امامت در میان غیر قریش، معتقد باشد، خارجی است. و اگر در سایر موارد اختلافی میان مسلمانان و آن مواردی که ذکر کردیم با آنان مخالف باشد، خارجی نیست.[هدی الساری فی مقدمة فتح الباری، ص (۴۵۹)]

اما شهرستانی خوارج را با یک تعریف عام تعریف نموده و در آن خروج کردن علیه امامی‏که همه بر او و امامت شرعی او، توافق کرده باشند، در هر زمانی که باشد، خروج می‏داند. او در تعریف خود از خوارج میگوید: هر کس که بر امام بر حقی که جماعت بر او توافق کرده باشند، خروج کند، خارجی نامیده می‏شود خواه این خروج در زمان صحابه بر امامان راشدین بوده باشد و یا بعد از آن بر تابعین نیکوی آنان و امامان در هر زمان باشد.[فتح الباری (۲/۲۸۳)]

ابن حجر در تعریف آنان میگوید: خوارج کسانی هستند که پذیرش حکمیت از جانب علی را ناشایست دانستند و از او و عثمان و فرزندان او خود را بری کردند و با آنان جنگیدند و اگر آنان را کافر بدانند آنان، غالی (اهل غلو) هستند.[هدی الساری فی مقدمة فتح الباری، ص: ۴۵۹]

ادامه خواندن تروریسم و خوارج در ادبیات اسلامی و خوارج به عنوان یک برچسپ ، فحش و ترور شخصیت ( قسمت دوم )

تروریسم و خوارج در ادبیات اسلامی و خوارج به عنوان یک برچسپ ، فحش و ترور شخصیت ( قسمت اول )

تروریسم و خوارج در ادبیات اسلامی و خوارج به عنوان یک برچسپ ، فحش و ترور شخصیت  ( قسمت اول )  

 

کاتب : شیخ ابوحمزه المهاجر هورامی

 

بسم الله و الحمد لله

اما بعد :

دشمنان قانون شریعت و ظالمین  ، در طول تاریخ ، همیشه بر این عادت بوده و هستند که از ارهاب و تروریزم ما گله و شکایت کنند .  البته واقعیت آن است که منظور آنها از ارهاب و تروریسم  ، همیشه برای عموم ،  نوعی ابهام داشته و ناروشن بوده است .  آنها تمایل دارند که کلیه ی فعالیتهای عملی و حتی عقیدتی مظلومینی که در برابر افکار پوسیده و ضد انسانی و همچنین در برابر  نیروی کشتار و خونریز آنها  و بر علیه منافع طبقاتی شان صورت می گیرد را  ، با برچسب ارهاب و تروریسم  ؛ مردود ، وحشیانه و غیر متمدنانه اعلام نمایند .

از دیدگاه آنها « هرگونه واکنش عملی »  در برابر اشغالگری ، دیکتاتوری ، غارت و چپاول  ، کشت و کشتار  و جنایات آنها شامل یکی از روشهای تروریسم می گردد . روشنگری مردم ، سازماندهی یک اعتراض حق طلبانه ، تلاش جهت تحریم اخلاقی نظامیان سرکوبگر وطن فروش  و خودروشنفکرنمایان خائن و دین فروشان مزدور ( حتی در صفوف خودمان ) نیز یکی از شکلها ی تروریسم معرفی می شود .

اگر درک از تروریسم و ارهابی به معنی فکر ، عقیده یا عملی باشد که دشمن را ترسانده یا صدمه ای به آن وارد می کند ، پس در این صورت تمام مبارزات مظلومین و آزادیخواهان چیزی جز تروریسم و ارهاب نیست  ؛ و سوالی که باقی می ماند این است که : آیا تمام ابزارها و سیستمهای مورد استفاده ی حکومتهای ظالم و خونریز ، همچون هواپیماها ، موشکها ، پلیس ، ارتش  ، افکار و  رسانه های جنگ روانی  ، زندانهای مخوف و شکنجه های وحشیانه  چیزی غیر از وسایل تروریسم و ترساندن مظلومین می باشند ؟  آیا باوجود چنین ابزارها و سیستمهای خشن سیاستمداران مسلح و جنایتکار ، که  دم از شعارهای عوام فریبانه و ریاکارانه ی اخلاقی می زنند ، حق محکوم کردن ارهاب و تروریسم  مظلومین آزادیخواه را دارند ؟

ادامه خواندن تروریسم و خوارج در ادبیات اسلامی و خوارج به عنوان یک برچسپ ، فحش و ترور شخصیت ( قسمت اول )

به خداسوگند(این دعوت) شوخی نیست که مفلسان عهده دارامرآن شوند

 

به خداسوگند(این دعوت) شوخی نیست که مفلسان عهده دارامرآن شوند

 

نویسنده: عاصم مقدسی

مترجم: ایمان  . ص

بسم الله الرحمن الرحیم

این دعوت، دعوتی عظیم است،واین جهاد،کالایی گرانبهاونفیس است که هر کسی توان به دوش کشیدن آن را ندارد. مگر کسی که به حق آن را اخذ کرده و نسبت به حقیقت آن بصیرت داشته و تکالیـف آن را بشناسد و از هر دو جنبه علم شرعی و علم واقع بر آن احاطه داشته باشد.

«قُلْ هَذِهِ سَبِيلِي أَدْعُو إِلَى اللّهِ عَلَى بَصِيرَةٍ أَنَاْ وَمَنِ اتَّبَعَنِي» یوسف/۱۰۸

«بگو: اين راه من است كه من (مردمان را) با آگاهي و بينش به سوي خدا مي­خوانم و پيروان من هم (چنين مي­باشند).»

همانا در بیان راه و طریق ابراهیم،هرعاقلی راآگاه ساخته­ایم که این طریق باگُل و ریحان فرش نشده و یاباراحتی وآسایش پوشیده نشده، بلکه باسختی­هاواذیت و آزمون­هاپوشیده شده،وباخون­هاوزندان­هاوبازداشتگاه­ها،گل­کاری شده،واین راهی است که درآن جدایی دوستان ازهم وسرازگردن جداشدن­ها وجود دارد،وبه همین دلیل کسی نمی­تواند تکالیف این راه رابه حق اداکند،جزشیران بیشه وعقاب­های تیزپرواز،نه پرندگان کندپروازونه دراویش.

امابعضی ازکسانی که این موضوع رادرک نکرده وبه آن توجهی نداشته­اندوبه نیرنگ دشمنان دین و اوج خشم و کینه­ی آنها نسبت به دعوت و جهاد و مجاهدان،بصیرت ندارند چه بسا لباس این دعوت را به تن کنند وخودرابدان نسبت دهندبدون آن که توانایی احقاق آنراداشته باشند. بطوریکه شخص خام وبی تجربه گمان می­کندکه این دعوت، تفرجگاهی است که درآن تفریحی می­کندیا نوعی بازی است که باآن آرامشی می­یابد.

ادامه خواندن به خداسوگند(این دعوت) شوخی نیست که مفلسان عهده دارامرآن شوند

اسلام عقيده و طرز فکر انقلابي و سازنده

اسلام  عقيده و طرز فکر انقلابي و سازنده

 

شهيد سيد قطب(رحمه الله)

ارائه دهنده : حـذيـفـه

آنهايي که خيال مي کنند که مکتبهاي اجتماعي ديگر دنيا مي توانند آنچنان که اسلام مي تواند ، با ستمگريها و ستمگران و ياغيان و قلدران مبارزه کرده و از ستمديده ها و زجر کشيده هاي محروم اجتماعات بشري دفاع کند يا کاملا” اشتباه مي کنند يا کاملا” مغرض هستند يا از اسلام و حقيقت آن چيزي درک نکرده اند ، اين از يک طرف ;و آنهايي که خيال مي کنند مسلمان هستند ولي با ستمگريها و بيدادگريها نمي جنگند و از حقوق همه رنج ديده ها و ستم کشيده هاي جهان دفاع نمي کنند يا کاملا” در اشتباه هستند يا بي شک منافق هستند يا از اسلام چيزي نفهميده اند و اين از طرف ديگر. اصولا” اسلام در اساس و جوهر خود جنبشي آزاديبخش است که نخست دل افراد و سپس اجتماعات بشري را اصلاح و آزاد مي کند . اگر کسي واقعا با نور اسلام هدايت يافت ، او ديگر از هيچ نيرويي نمي ترسد و جز به قدرت الهي در قبال هيچ زورمندي سر تعظيم فرود نمي آورد و چنين فردي در برابر هيچ گونه ظلم وستمي ساکت نمي نشيند ، اگرچه اين ظلم و ستم بر شخص او نباشد و در گوشه دور افتاده اي بر انساني ديگر روا داشته شود.

اگر شما ديديد که ظلم و ستم روا داشته مي شود و فرياد ستمديدگان بلند مي شود و مردم مسلمان آماده براي دفع ظلم و برچيدن بساط ستم نيستند ، شما بايد بدون هيچ گونه ترديدي در مسلمان بودن آن مردم شک کنيد زيرا امکان ندارد که مردمي اسلام را به عنوان عقيده و طرز فکر بپذيرند ولي ظلم وستم و زندان و تبعيد را به مثابه قانون و نظام عملا قبول کنند زيرا از دو حال خارج نيست : اسلام يا هست يا نيست . اگر هست که اسلام مبارزه و جهاد پي گير و دامنه دار و سپس شهادت در راه خدا و در راه حق و عدالت و مساوات است و اگر نيست نشانه اش آن است که همه به ورد و ذکر مشغولند  و به تسبيح و سجاده چسبيده اند و صبح و شام منتظرند که خود به خود از آسمان خير و برکت و عدالت و آزادي ببارد . ولي هرگز هم آسمان چيزي بر آنها نخواهد فرستاد و خداوند هيچ گروهي را که به ياري خود نشتابند و بر خود اطمينان ندارند و قانون خداوندي را در جهاد و مبارزه اجرا نمي کنند ياري نخواهد کرد :

ادامه خواندن اسلام عقيده و طرز فکر انقلابي و سازنده

هەرێمە میلیشیایەی سیکولاری کوردی له کوردستان هەلوەشاندنەوەی زۆر قازانجترە لە بونیادنای

هەرێمە میلیشیایەی سیکولاری کوردی له کوردستان هەلوەشاندنەوەی زۆر قازانجترە لە بونیادنای

 

ئا: کیوان .م/ پیرانشار

سوپاسی الله ده که م که دین و عه قل و میزانی پیداوین و هه مو کورد به یه ك چاو ته ماشا ناکه ین ئه گینا ئيسته ده بوایه به ته قینه وه هه ولیر و سلیمانی و دهوک کاول بکریت، به لآم ئيمه جیاوازیمان کردوه له نیوان کوردی سیکولاری کافرو کوردی بئ لایه نی موسولمانداو هه مو موسولمانانی کوردی بئ لایه ن به باوك و برای خؤمان ده زانین و ئه وانیش زؤرینه ن له کوردستان هه ر بؤیه ئه من و ئارامی و خؤشگوزارانی موسولمانان یه کیكه له ئامانجه کانی جیهادی ئيمه یه .

الله تعالی جیهاد له ئيمه وه رگریت و خه لکیکی گومراو سه رلئ شیواوی میله ته که شمان هیدایه ت بدات و بیانگیریته وه به سه ر شه قامی راستی و یه کتاپه رستی. به لام به راشکاوی ده بیت بوتریت :

ئەو هەرێمە میلیشیایەی سیکولاری کوردی (حوکومەتی هەرێم) هەلوەشاندنەوەی زۆر قازانجترە لە بونیادنای، چونکە لە دژی میلەت و کەلتور و ئاین و ئەخلاقی رەسەنی کوردی پیلان رێژ کراوە بە هاوکاری وولاتانی غەرب، داروخاوە لە هەموو مەعریفەیەك دارماوە لەهەمو قیەمێکی کۆمەلایەتی دارزاوە لەهەمو مەبادئێك، هەرچی ماف بێت تێدا نیە، لەهەموو بوارێك فەشەلیان هێناوە، ملیشیای کوردی علمانی تەنها وەك ستافی کۆمپانیای غەرب کوردستانیان کردۆتە کارگەیەك بەرهەمەکی بۆ غەربە دووکەڵ و گازە ژەهراوەیەکی بۆ کوردستانە، ئەگەر بونیادی بنێنەوە لەدژی هەموو مان تەواودەبێت بۆیە فرستەتە لەم باروودۆخە گۆرانکاریەکی ریشەیی بکرێت

 

هەموو سیکۆلاره کانی جیهان لەسەر گۆی زەووی دز و داگیرکەر و دژی ئیسلامن

هەموو سیکۆلاره کانی جیهان لەسەر گۆی زەووی دز و داگیرکەر و دژی ئیسلامن

ئا: بارزان. ر
سیکۆلاره کانی (علمانیەکانی) هەموو جیهان بە درووشمی ئازادی و دیموکراسی و پێکەوە ژیان لە رێگای جاش سیکۆلاره کانی خۆمانەوە بانگەشە بۆ (رزگارکردنی) وولاتی موسلمانان دەکەن، بەلام لە واقیعدا سیکۆلاره کانی هەموو جیهان لە رێگای جاش سیکۆلاره کانی خۆمانەوە دیکتاتۆر و سامان دز و موسلمان کوژن، ئامانجیان تەنها داگیرکردنی وولاتی موسلمانان و لەناوبردنی ئاینی ئیسلامە بۆیە هەرگیز رێگانادەن دەولتێکی ئیسلامی درووست بێت یەکسەر دەیخەنە لیستی تیرۆرەوە ئيتر هەزار و یەك درۆیان بۆ هەلدەواسن لە رێگای میدیا و کەنالەکانیانەوە، ئەگەر لە وولاتێكی موسلمان نشیندا حیزبێکی ئیسلامی لە هەلبژرادنەکاندا گرەو لە سیکۆلاره کان بباتەوە بە کۆی زۆرینەی دەنگی هاوولاتی سەرکەوێت و حوکومەت بەکەوێتە دەست حیزبێکی ئیسلامی ئەوا بە هەموو سیکۆلاره کانی جیهان لە ژێرەوە ئینقلابیێکی نێوجیهانی لەسەردەکەن هەرخۆیان هەزار جار دیموکراسی بەنەفرەت دەکەنەوە و لەناوی دەبەن، چونکە علمانیەکانی هەموو جیهان تەنها ئامانجیان دزینی سامانى وولات و داگیرکردنی خاك و چەوساندنەوەی موسلمانان و دژایەتی كردنى دینی ئیسلامە، بەردەوامیش لە وولاتی موسلماناندا فیتنە و ئاژاوە درووست ئەکەن بۆ ئەوەی وولاتیش لەوپەری شەر و کوشتارو قران دابێت ئەوانیش بۆ خۆیان لەم فرسەتە پیلانە گلاوەکانیان بەردەوام بێت.

موسلمانانی خۆشەوویست هەرگیز بە درووشمەکانی سیکۆلاریسم هەلمەخەلەتێن چوونکە هەموو درووشمەکانیان درۆیە و تەنها بۆ ئیلغاکردنەوەی ئەقل و ئیمانی ئوومەتی موسلمانە.

سەیرێکی ئەم وێنانە بکەن ئەوکات بۆتان دەردەکەوێت سیکۆلاریه تی راستە قینە مانای چیە و ئامانجیان چیە لە وولاتی موسلماناندا ؟

قەرار وایە بەغدا بۆ کرێی شەری موسڵ پارە بنێرێت بۆ جاشەکانی کوردستانی عیراق

قەرار وایە بەغدا بۆ کرێی شەری موسڵ پارە بنێرێت بۆ جاشەکانی کوردستانی عیراق 

ئا: ساکار عبدالله

لە دوای روخانی رژیمی بەعسی سیکۆلار سوسیالیست ،ساڵی ۲۰۰۳ ، عێراق هەتا بە ئەمرۆ خاوەنی دەولەت و هێزێکی بەهێز نەبوە .. لەو ساوە کورد و هه ورامی وعه ره بی سیکولار لیبرال  سەرۆکایەتی عراقیان بە دەست گرتوە (جه لال طالبانی، فواد معصوم، ئەیاد عەلاوی ، ئیبراهیم جەعفەری ، نوری مالکی ، عەیدەر عەبادی)

لەماوەی ئەم ۱۳ ساڵەدا هیچ کاتێك و هیچ کام لەم سەرکردە  لیبرال سکۆلارانه، دانی خێریان بە کوردا نەهێناوە ، ئامادەش نەبون ئیعتیراف بکەن بە سنوری هەرێمی کوردستانی عیراق.

لە تەواوی ئەم ماوەیەدا کوردی سیکولار کێشەی بوە لەگەڵ حوکومەتی سیکولاری ناوەند ، لەسەر خاك و سنور و هێز و پارە و کاروباری ئیداری…هتد

حوکومەتی سیکولاری بەغدا تەنها وەختێك بە رووی سەرانی سیکولاری کورد پێ کەنیون کە لەژێر فشاردا بون ، داواین کردوە هێزی یارمەتیان بۆ بنێرن ، هەر کە ترسەکە نەماوە ، ئیتر به غدا دەستی کردۆتەوە بە دژایەتی کردنی کوردی سیکولار و کوردستانی ژێر چه پۆکی طالبانی و بارزانی ..

ادامه خواندن قەرار وایە بەغدا بۆ کرێی شەری موسڵ پارە بنێرێت بۆ جاشەکانی کوردستانی عیراق

عەشیرەتی بارزانی بونە مەسیحی – بەلگەی مێژوویی.

عەشیرەتی بارزانی بونە مەسیحی – بەلگەی مێژوویی.

ئا: بارزان.ر

لە سالی ١٩٣١ شیخ احمد بارزانی سەرۆك عەشیرەتی بارزانیەکان و براگەوەرەی مەلا موستەفا بارزانی لە ئیسلام هەلگەرایەوە بوە مەسیحی، شیخ احمد بارزانی لەبەرئەوەی میراتگری شۆرشی شێخ عبدالسلام بارزانی بوو وەهەروەها سەرۆکی عەشیرەتی بارزانیەکانیش بوو توانی تەریقەیەك یان رێبازێكی مەسیحی بەناوی تەریقەی (خودان) لەناو عەشیرەتی بارزانی درووستبکات، یەکەم تەکیەی بۆ ئەم تەریقەیە لە گوندی بارزان درووستکرد بەناوی تەکیەی مەولانا شێخ احمد بارزانی خودانی بارزان، ووشەی (خودان) بوە فەلسەفەی گۆرینی ئاینی هەموو عەشیرەتی بارزانی ئەوکات، بۆیە شێخ احمد بارزانی نازناوی (خودانی بارزان)ی پێ بەخشرا و بەم ناوە ناوبانگی دەکرد.

بۆچی شێخ احمد بارزانی ووشەی ( خودان) ی هەلبژارد؟

لەدوای ئەوەی شێخ احمد بارزانی وەك سەرۆك عەشیرەتی بارزانیەکان وازی لە ئاینی ئیسلام هێنا و چووە سەر ئاینی مەسیحی ووشەی (خودان)ی هەلبژارد بۆ بارزانیەکان چونکە ووشەی ( خودان) بەعەرەبی واتا(رب)، مەسیحیەکانیش لە نوێژ و دوعا و پارانەوە و پەرستنەکانیاندا ووشەی (رب) بەکار ئەهێنن و بە خودای خۆیان ئەلێن (رب) نەك (اللە)، ئەم هۆکارەبو وای لە شێخ احمد بارزانی کرد ووشەی (خودان-رب) لە تەکیەی بارزان بۆ بارزانیەکان موقەدەس بکات بۆئەوەی بارزانیەکان لەجیاتی ووشەی (اللە- خودا) ووشەی (رب – خودان) بەکار بهێنن.

بەهانا چونی شێخ احمد بارزانی بۆ پاشای مەسیحیە ئەرمەنیەکان لە دژی خەلافەتی ئیسلامی:-

ادامه خواندن عەشیرەتی بارزانی بونە مەسیحی – بەلگەی مێژوویی.

دووروویی نامەکانی جەلال تالەبانی بەدەستخەتی خۆی و بەرپرسی سەرەکی لە درووستکردنی شەری ناوخۆیی – بە بەلگەوە.

دووروویی نامەکانی جەلال تالەبانی بەدەستخەتی خۆی و بەرپرسی سەرەکی لە درووستکردنی شەری ناوخۆیی – بە بەلگەوە.

 

ئا: بارزان . ر

نوسەری ناوداری کوردستان مامۆستا : مەسعود عبدالخالق هەولێری لە کتێبی – ناسنامەی حیزبە کوردستانیەکان – باسی شەری براکوژی و بەرپرسیارەتی جەلال تالەبانی دەکات لەم شەرە، وەكو بەلگەش دوونامەی دەستخەتی جەلال تالەبانی داناوە کە لەیەك کات و بەرواردا نوسیوەیەتی بەلام دژ بەیەکن، کتێبەکە خۆی ٤١٦ لاپەرە باسی هەموو حیزبە کوردستانیەکان دەکات بە باش و خراپیەوە، بەلام من بەکورتی ئاماژە بەو دوو نامە چەواشەکاریەی جەلال تالەبانی دەکەم کە چۆن خیانەتی لە حیزبەکەی خۆیی و لە بەرامبەرەکەشی کردووە بۆ شەری ناوەخۆ.

 

دوونامەکەی دەستخەتی جەلال تالەبانی:

جەلال تالەبانی لە بەرواری ١٩٩٤/٥/٣ لە یەك کات و لەیەك بەرواردا بەهەمان پێنوس دوو نامە بەدەستی خۆی دەنوسێت، نامەیەکیان بۆ ناو یەکێتی رەواندەکات رێنمایان دەکات بۆ هەلگیرسان و درووستکردنی شەری براکوژی و هانیان ئەدات بۆ شەرکردن لەگەل پارتی، لەهەمان رۆژدا نامەکەیتریش بۆ مەسعود بارزانی رەواندەکات دڵنیایی دەکاتەوە کە بەهیچ شێوەیەك شەری براکوژی ناکات داواش لە مەسعود بارزانی دەکات ئەویش دژی شەری براکوژی بێت، لەژێرەوەش نامەی بۆ ناوەخۆی یەکێتی ناردووە کە لەپارتی بدەن، ئیتر یەکێتی لەسەر بریاری جەلال تالەبانی و رێنومایی نامەکەی شەری براکوژیان هەلگیرساند، لەئەنجامدا (٤٠،٠٠٠ ) چل هەزار پێشمەرگەی پارتی و یەکێتی کوژرا و بە هەزاران پێشمەرگەش تا ئێستا بێ سەروشوێنە دیارنەماون ،جگە لە کەم ئەندامبونی هەزاران پێشمەرگە و برینداربونی هەزارانی تر، لە نەتیجەی دووروویی و هەلگیرسانیشەری براکوژی لەلایەن جەلال تالەبانی سکرتێری گشتی یەکێتی نیشتیمانی سیکۆلار و لەگەل پارتی دیموکراتی سیکۆلار ئەم هەموو کوردە داماوەش بووە قوربانی شەری ناوەخۆ.

ادامه خواندن دووروویی نامەکانی جەلال تالەبانی بەدەستخەتی خۆی و بەرپرسی سەرەکی لە درووستکردنی شەری ناوخۆیی – بە بەلگەوە.

سکولاریسم ودموکراسی یک دین است. ( ۳ )

سکولاریسم ودموکراسی یک دین است. ( ۳ )

به قلم : ابو محمد عاصم

مترجم : عبدالله محمّدی

ارائه دهنده :احسان هورامی [دانشجوی علوم سیاسی ]

شبهه چهارم :

مشارکت پیامبر در پیمان حلف الفضول:

بعضی از همین سفیهان به مشارکت پیامبرe در حلف الفضول، قبل از بعثتش استناد می­کنند تا مشارکت در پارلمانهای تشریعی را تجویز کنند. ما به توفیق خداوند می­گوییم:

کسی که این دلیل را می­آورد، یا حقیقت این پیمان را نمی­داند و یا می­خواهد حق را با باطل درآمیزد. ابن اسحاق و ابن کثیر و قرطبی درباره­ی این پیمان می­گویند: وقتی که قبائل قریش به خاطر بزرگی عبدالله بن جدعان در خانه­ی وی جمع شدند، پیمان بستند که حق هر مظلومی را به وی بازگردانند و این پیمان را پیمان فضل­ها (حلف الفضول) نام گذاشتند.

ابن کثیر می­فرماید: حلف الفضول باشرف­ترین پیمان در عرب بوده است و اولین نفری که این پیشنهاد را داد زبیر بن عبدالمطلب بود و سبب آن این بود که مردی از قبیله زبید با مقداری کالا وارد مکه شد، عاص بن وائل آن را از وی خرید ولی حقش را نداد آن مرد از قبیله­اش درخوست کمک کرد ولی او را یاری ندادند، یک صبح وقت طلوع بالای کوه ابو قبیس رفت و در حالی که مردم دور کعبه بودند با بلندترین صدا شعری با این مفهوم گفت:

ای آل فهر! مظلومی کالایش در مکه در خانه ای نزدیک است، اهل مکه نیست و عمره را هم به جا نیاورده و بین حجر اسماعیل و حجر الاسود هم نرفته است، کسی حرام خوار است که کرامتش رفته باشد و کالای من مال آن فاجر خیانتکار نیست.

زیبر بن عبدالمطلب برخاست و گفت: این نباید ترک شود و هاشم و زهره تیم بن مره در خانه عبدالله بن جدعان جمع شدند و غذایی برای آنها آماده کرد و در ماه حرام ذی القعده پیمان بستند که برای هر مظلومی بر علیه ظالم یک­دست باشند و در زندگی غمخوار هم باشند. قریش این پیان را حلف الفضول نامیدند و گفتند: اینها در فضل داخل شدند.

ادامه خواندن سکولاریسم ودموکراسی یک دین است. ( ۳ )