قدرت سیاسی و دیپلماسی حکومت طالبان در مذاکرات با طرف آمریکائی

قدرت سیاسی و دیپلماسی حکومت طالبان در مذاکرات با طرف آمریکائی

به قلم : ابوبکر الخراسانی

اخیرا متوجه شدیم که برای دور دوم گفتگوهای میان حکومت بدیل اضطراری اسلامی طالبان  با کفار آمریکائی  اسامی مختلفی ذکر شده اند . نکته ای که در این بیانیه ی هیئت مفاوضه کنند با آمریکا برای اهل دقت جالب و نشان از وفاداری طالبان به مسلمین است را می توان در درج نام محمد أنس حقاني فرزند بنیانگذار شبکه ی حقانی به عنوان یکی از اعضای اصلی هیئت مفاوضه با آمریکا دانست .

اما جالب است بدانید که أنس حقاني تا الان هم نزد نیروهای آمریکائی اسیر و زندانی است و طالبان با چنین درایت و دیپلماسی پرشهامت و قدرتمندانه ای آمریکا را تحت فشار قرار میدهد تا برای تکمیل گروه مذاکره کننده و شروع شدن دور دوم مفاضات این برادر مسلمان را آزاد کند . این یعنی دیپلماسی شرعی و سیاست و درایت و وفاء نسبت به مسلمین .

زمانی که مسلمین در منطقه ای با هم متحد باشند همیشه صاحب قدرت خواهند بود و از موضع قدرت با دشمنان خود صحبت خواهند کرد و طبق شرایط خود با دشمن وارد گفتگو خواهند شد، نه مثل دارودسته ی ذلیل جولانی که  قبل از هر گفتگوئی تنازلات فاحشی را انجام می دهند و حتی مجری پیمانهائی می شوند که خودشان در آن هم حضور نداشته اند .

منهج واضح امارت اسلامی طالبان در متن کامل سخنرانی نماینده امارت اسلامی در نشست مسکو

منهج  واضح امارت اسلامی طالبان  در متن کامل سخنرانی نماینده امارت اسلامی در نشست مسکو

ارائه دهنده : ابوبکر الخراسانی

به صورت خلاصه می توان  منهج و راهکارهای امارت اسلامی در نشست مسکو را اینگونه برشمرد :

۱- لازم است که بجای نظام مزدور کنونی، بر ایجاد نظام اسلامی مستقل توافق صورت گیرد.

۲ – قانون اساسی کنونی افغانستان را قبول نداریم! زیرا او کپی شده از غرب است و توسط اشغالگران ایجاد و بر مردم افغانستان تحمیل شده است.

۳ – تمام حقوق زنان را که شریعت اسلامی اجازه داده است، قبول داریم؛  زنات در کار و تعلیم و تجارت و انتخاب شوهر و… حق کامل را مبنای شریعت دارا هستند.

۴ – امارت اسلامی تصمیم دارد که پس از آزادی شهرها و اقامه ی نظام اسلامی، با مواد مخدر مبارزه کرده و کاشت تریاک را بإذن الله به صفر برساند…

جهت توضیح این راهکارها متن کامل سخنرانی نماینده امارت اسلامی در نشست مسکو را خدمت خوانندگان محترم ارئه می دهیم :

بسم الله الرحمن الرحیم

نحمده و نصلي علی الرسوله الکریم وعلی آله واصحابه اجمعین أما بعد :

نخست از همه، از تمام اشتراک کنندگان محترم سپاسگذارم که برای بحث در مورد کشور عزیز ما افغانستان و حل مشکلات مردم مظلوم ما اینجا گردهم آمدند. به ویژه از فدراسیون روسیه تشکری می کنم که برای برگزاری این نشست مهم در کشور خود زمینه سازی کرده است.

اکنون می خواهم معلومات و موقف امارت اسلامی را در رابطه به وضعیت کنونی کشور عزیز خود، با شما شریک بسازم.

امارت اسلامی افغانستان به نصرت پروردگار و همکاری مردم مسلمان افغانستان، از تقریبا دو دهه به این سو در برابر تهاجم امریکایی ها و متحدین شان جهاد می کند. درین مدت هر گونه قربانی جانی و مالی را متقبل شده است و به تمام جهان بارها گفته است که آجندای بیرون از کشور ندارد، اما استقلال کشور و ایجاد نظام اسلامی طبق ارزش های دینی و افغانی، حق مسلم ماست. امارت اسلامی برای این هدف در عرصه های نظامی و سیاسی سعی و مبارزه می کند. در دوحه، پایتخت کشور قطر برای حل مسالمت آمیز معضل افغانستان دفتر دارد، تا برای امریکایی ها و کشورهای دیگر بهانه ای نباشد که امارت اسلامی تنها بر حل نظامی باور دارد و خواستار حل سیاسی معضل نیست و یا بگویند که ما خواهان حل مسالمت آمیز معضل افغانستان هستیم، اما امارت اسلامی آدرس مشخص ندارد.

ادامه خواندن منهج واضح امارت اسلامی طالبان در متن کامل سخنرانی نماینده امارت اسلامی در نشست مسکو

آیا طالبان وطنی اند و امارت اسلامی محدود به افغانستان است؟ (قسمت دوم)

آیا طالبان وطنی اند و امارت اسلامی محدود به افغانستان است؟ (قسمت دوم)

به قلم ابومقداد خراسانی

امارت اسلامی از بدو تاسیس تا حال تمام عملیات های نظامی اش در داخل خاک افغانستان بود و هیچگاهی نیروهای امارت اسلامی در خارج از افغانستان عملیاتی را علیه صلیبی ها و دولت دست نشانده شان انجام نداده اند یا به اصطلاح مصالح آمریکا را در بیرون از افغانستان هدف قرار نداده است و حتی در زمان حاکمیت خود در افغانستان هیچگاه عملیات بیرونی نداشته است(نظر به دلایلی که ان شاءالله بیان خواهد شد).نکته مهم اینجاست که، کسانی که امارت اسلامی افغانستان را متهم به وطنی بودن و میکنند و محدود به حدود مینمایند ادعای پیروانی از امام مجدد شیخ اسامه بن لادن تقبله الله را هم مینمایند، در حالیکه از شیخ تقبله الله ثابت نیست که در زمان سلطه امارت اسلامی بر اراضی افغانستان از طلاب خُرده گرفته و ایشان را متهم به وطنی بودن نماید در حالی طالبان فقط در محدوده افغانستان فعالیت داشتند. سوال اینجاست که:

آیا شیخ اسامه رحمه الله که همیشه در سخنان خود از اقامه دوباره خلافت میگفت آیا ایشان از موضوع وطنی بودن امارت اسلامی افغانستان با خبر نبودند؟ آیا نمی دیدند که طالبان تنها در فعالیت دارند؟ چرا شیخ اسامه رحمه الله به یک دولت وطنی بیعت کند در حالیکه خود ایشان از اقامه دوباره خلافت اسلامی سخن میگفتند؟ باید از غلات تکفیری پرسید که : شما هایی که سنگ محبت شیخ رحمه الله را به سینه میکوبید و خود را پیروان راستین ایشان میدانید چرا شیخ اسامه رحمه الله را متهم به وطنی بودن نمیکنید در حالیکه میدانید که شیخ اسامه رحمه الله به یک حکومت وطنی بیعت داده بود؟

شما هایی که جماعت قاعده الجهاد را به نسل اول(امارت شیخ اسامه رحمه الله) و نسل دوم(امارت شیخ ایمن الظواهری حفظه الله) دسته بندی میکنید و قائل به ارتداد به اصطلاح نسل دوم تنظیم القاعده هستید زیرا از مسیر درست منحرف شده است، چرا بر القاعده ی زمان شیخ اسامه رحمه الله شبهه وارد نمیکنید و این جماعت را منحرف نمیدانید؟ مگر القاعده زمان شیخ اسامه رحمه الله هم مبایع همین امارت وطنی نبود؟

ادامه خواندن آیا طالبان وطنی اند و امارت اسلامی محدود به افغانستان است؟ (قسمت دوم)

آیا طالبان وطنی اند و امارت اسلامی محدود به افغانستان است؟ (قسمت اول)

آیا طالبان وطنی اند و امارت اسلامی محدود به افغانستان است؟ (قسمت اول)

به قلم ابوالمقداد خراسانی

از آنجایی که ساحات جهادی در طول تاریخ هیچگاه از از عاری از فتنه ها نبوده است، درین برهه از زمان و در حین تفرق و چند دستگی مسلمان فتنه غلاه سر برآورده اند که با فساد ساحه جهادی شده اند که با تهمت ها و افوائات خود موجب اختلاف در صفوف مجاهدین گردیده اند  و بسیار از جوانان پاکدل را از صف جهاد دور ساخته و عده ای را  با الفاظ شیرین فریفته اند. که امارت اسلامی افغانستان هم از فتنه بی نصیب نبوده است.

از جمله شبهاتی که به امارت اسلامی افغانستان وارد میشود این است که چرا امارت اسلامی افغانستان تنها در محدود افغانستان فعالیت دارد و چرا همیشه در بیانیه های خود تنها به افغانستان اکتفاء میکند؟ مگر نه این است که جهاد ما برای اقامه دوباره خلافت است پس چرا امارت اسلامی خود را محدود به مرز های ساختگی نموده است؟ آیا این طالبان وطنی نیستند؟ 

نخیر! برای اثبات این قول میگوئیم که:

اولا: امارت اسلامی افغانستان در زمانی تاسیس گردید که در دنیا نام و نشانی از دولت اسلامی وجود نداشت و مسلمانان دنیا برای سالیان سال با کلمه امارت و خلافت بیگانه بودند و در پهلوی این مسئله مسلمانان دنیا در چنان انحطاط فکری و سیاسی بسر میبردند(و میبرند) که حتی برای بسیار کلمه خلافت و دولت اسلامی و ولاء و براء واژه های کاملا جدیدی بود (و اکنون هم برای بسیاری هست). در چنین شرایطی امارت اسلامی افغانستان تاسیس گردید. با این حال هم امارت اسلامی با اینکه “امارت” بود نه خلافت حاضر به پذیرش مهاجر از اقصی نقاط دنیا گردید، در حالیکه این دولت تنها یک “امارت” در یک محدوده کوچکی از سرزمین های اسلامی بود اما این کار خود به جهانیان ثابت ساخت که امراء و بنیان گذاران این امارت هدف بزرگ تری در سر میپرورانند که همانا اعاده دوباره خلافت اسلامی و یکپارچی مسلمانان است. از آنجایی کفار دنیا این امارت را در خطر جدی برای خود در آینده میپنداشتند روز به روز با بهانه های مختلف بدنبال عیبجویی ازین دولت نو پا بودند . همه روزه به دنبال راه های مختلف برای نابودی امارت اسلامی بودند، از کمک به بغات و شورشیانی داخلی گرفته تا تحریم اقتصادی را برای از سر راه برداشتن امارت اسلامی پیاده کردند . سران کفر هم به این مسئله پی برده بودند که این امارت اولین خشت و زیر بنا خلافت اسلامی است و امروز افغانستان و فردا بر جهان حکومت خواهد کرد. شاهد این ادعای قول “احمد شاه مسعود” یکی از سران شورشیان است که در سخنان خود جورج بوش رئیس جمهور آمریکا را مخاطب قرار داده چنین میگوید:

“پیام من به آقای بوش این است که اگر در قسمت تامین صلح(و تحقق دموکراسی) در افغانستان توجه صورت نگیرد و مردم افغانستان را کمک نکند، به یقین که این مشکل نه تنها دامنگیر افغانستان بلکه دامنگیر آمریکا و بیشتر کشور های خواهد شد.”

این سخنان نشان دهنده این است که احمد شاه مسعود و دار دسته اش هم فهمیده بودند که امارت اسلامی تنها به افغانستان اکتفاء نکرده بلکه پلان های بزرگتری بعد از تثبیت قدرت در افغانستان دارد، ازین رو اربابان خارجی خود را ازین امر آگاه میکند و برای شان هشدار میدهد که فکر جدی به حال امارت اسلامی افغانستان بنمایند تا قبل از اینکه دیر شود مانع از قدرت گرفتن امارت اسلامی افغانستان در منطقه و جهان شود.

ادامه خواندن آیا طالبان وطنی اند و امارت اسلامی محدود به افغانستان است؟ (قسمت اول)

پیمان عدم تجاوز امارت اسلامی طالبان با کافر اصلی مثل آمریکا دلیل بر ارتداد است یا …؟

 پیمان عدم تجاوز امارت اسلامی طالبان با کافر اصلی مثل آمریکا دلیل بر ارتداد است یا …؟

به قلم : ابوبکر الخراسانی

برادران دوله اخیرا  با استناد به گفته های سخنگوی امارت اسلامی طالبان که گفته بود : پس از آنکه طرف امریکایی مطمئن شد که ما نمی گذاریم کسی از افغانستان به امریکا ضربه بزند، امریکا به مذاکرات حاضر شد؛  می گویند طالبان گفته است :  جهاد ضد امریکا را حرام کردیم تا امریکا را برای مذاکرات راضی کردیم . به همین بهانه و به همین سادگی  برادران دوله در رسانه های شناخته شده خود برای چندمین بار فتوای ارتداد کل طالبان را صادر نموده و می گویند :

طالبان مرتد، آهسته آهسته رسما از تمام فیلترهای ارتداد می گذرند  ….  پس از سقوط امارت طالبان و اغاز مجدد جنگ های آن دیگر طالبان جدید از یک جماعت جهادی شریعت خواه به رقیب سیاسی برای حکومت افغانستان تبدیل شده بود .. حالا این رقیب سیاسی حکومت افغانستان میخواهد حکومت کند ، مهم نیست چطور و با چه قیمتی اما اینکه حکومتی بدون مزاحمت خارجی و بلکه با رضایت خارجی داشته باشد برایش از هرچیزی مهم تر است .

… در اول نشست اخیر طالبان با امریکا ، ذبیح الشیطان جاهل بیانیه صادر کرده است و در آن میگوید : پس از آنکه طرف امریکایی مطمئن شد که ما نمی گذاریم کسی از افغانستان به امریکا ضربه بزند ، امریکا به مذاکرات حاضر شد .

این پیام یعنی : به امریکا اطمینان دادیم که جهاد ضد شما را حرام کرده ایم و دیگر کسی حق ندارد ضد امریکا جهاد کند ، چون در نزد امارت همه گناه و دشمنی امریکا با خروج او از افغانستان بخشیده می شود ، در نزد امارت دیگر امریکا طاغوت عصر کافر ظالم و تجاوزگر نیست تا اجازه باشد مسلمانی ضد آن اقدام کند ، بلکه باید با آن روابط نیک داشت تا امارت را در سازمان ملل جای دهد ، بلکه باید امریکا را راضی کرد تا نیروهای امارت بدون هیچ مانعی و با پاسپورت به اروپا و امریکا سفر کنند ، و باید امریکا راضی شود – چرا ؟ – چون امریکا بر پاکستان فشار آورده است کمک های خود را قطع کرده است و اقتصاد آن را بهم ریخته است ، و این اصل دلیل پایان جنگی ۱۷ ساله است !

…. و جدیدترین فیلترهای رده و آخرین های آن برای امارت این است : که جهاد با امریکا را حرام اعلام می کند و با مجاهدین ضد امریکا مقابله می کند ، با حکومت مرتد افغانستان صلح میکند ، و در حکومت داری آن شریک میشود ، تا بعد آن نام او از امارت وطنی به بنده امریکا و دموکراسی تبدیل شود و حجتی برای کسی نماند .

در پاسخ به سخنان این برادران غالی ما در دوله که از مفاهیم اصلی شریعت و به کاربردن اصطلاحات شناخت ناقصی دارند لازم است گفته شود : برادران گرامی و ارجمند:

  1. شما اگر به مفاد پیمان صلح مدینه که رسول الله صلی الله علیه وسلم با یهودیان کافر مدینه بست نگاه کنید ، یا اگر به مفاد پیمان صلح حدیبیه که رسول الله صلی الله علیه وسلم با مشرکین(سکولاریستها) قریش بست دقت کنید ممکن است با این شناخت ناقص و اشتباهی که دارید فورا کسی که چنین پیمانی را  ببندد تکفیر کنید .
ادامه خواندن پیمان عدم تجاوز امارت اسلامی طالبان با کافر اصلی مثل آمریکا دلیل بر ارتداد است یا …؟

اظهارات سخنگوی امارت اسلامی در مورد مذاکرات با جهت امریکایی در دوحه

 اظهارات سخنگوی امارت اسلامی در مورد مذاکرات با جهت امریکایی در دوحه

چنانکه از شش روز به این سو نشست ها و گفتگوهای پیهم هیئت مذاکراتی امارت اسلامی با جهت امریکایی در دوحه جریان داشت، این نشست ها عصر امروز پایان یافت.

در این مرحلهء مذاکرات، به اساس آجندای مقرره در مورد خروج نیروهای امریکایی از افغانستان و دیگر مسائل مهم و مربوطه بحث و پیشرفت صورت گرفت؛ اما چون موضوعات سنگین است و به بحث های زیادی نیاز دارد، فیصله صورت گرفت که در مورد بعضی مسائل لاینحل نشست های دیگری انجام خواهد شد، تا به مسائل لاینحل متباقی نیز راه مناسب و مفید پیدا شود و نیز هر دو طرف جریان مجلس را با بزرگان خود شریک نموده، هدایت بگیرند.

موقف واضح امارت اسلامی در جریان گفتگوها این بود که تا موضوع خروج نیروهای خارجی از افغانستان حل نگردد، پیشرفت در بخش های دیگر امکان ندارد.

در پایان، هیئت امارت اسلامی از کشور قطر بابت آمادگی تسهیلات برای این نشست ها، سپاسگذاری کرد. راپورهای که بعضی رسانه ها در مورد آتش بس و توافق مذاکرات با ادارهء کابل در نشست های مذکور نشر کرده بودند، هیچ حقیقت ندارند.

ذبیح الله مجاهد سخنگوی امارت اسلامی

۲۶/۵/۱۴۴۰ ه ق

۶/۱۱/۱۳۹۷ ه ش – ۲۶/۱/۲۰۱۹م

خطاب یک مجاهد طالب به مخالفین طالبان در میان اهل سنت

خطاب یک مجاهد طالب به مخالفین طالبان در میان اهل سنت

 به قلم : اسلمیار

⬅️آموخته ایم که کسی ما را با‌ نوشته ها خود فریب ندهد ;ما مردم را در میدان میشناسیم،

↩️ما از خود کتابی داریم بنام قرآن ما احادیث پیامبر اسلام را داریم ما مذهب قیاس اجماع همه را داریم‌ اشخاصی را درعمل و بذل و بخشش و فدا کردن و برپایی این دین، و تحمل مشقت و سختی و تکالیف میشناسیم ↪️

◼️مهم نیست در فضای مجازی بر علیه مان تبلیغات هرگونه انجام دهید↕️

?ای کسانیکه هم اکنون پشت گوشی هایتان? نشسته اید

♳بدانید اگر مزدور حکومتهای طاغوتی هستی؟

♴اگر مرتد دیموکراسی خواه هستی؟

♵اگر خوارج صفت و غلات رسواه شده هستی؟

♶هر‌شخصی که هستی؟ ⬜️

وقتکه تو تاهنوز میدان نبرد را نادیده اید ، و هنوز طالب را از نزدیک ندیده اید ، و با وی ملاقات نکرده اید،  از عقیده طالب خبر ندارید

ادامه خواندن خطاب یک مجاهد طالب به مخالفین طالبان در میان اهل سنت

عدم جنگ طالبان با شیعیان و صوفیان و دفاع در برابر جنگ تحمیلی جماعت دوله

 عدم جنگ طالبان با شیعیان و صوفیان و دفاع در برابر جنگ تحمیلی جماعت دوله

به قلم : عبدالله مسلم

شیخ اسامه بن لادن رحمه الله تا زمانی که زنده بود هرگز نه شیعیان را به سبک مفتی های تحت نظارت و مدیریت طاغوتها چون ابوبصیر طرطوسی و فوزان و ناصر العمر و… تکفیر کرد و نه فریب فتواهای غیر شرعی اقمار آل سعود و مفتی های ساکن در دارالکفرهای انگلیس و کانادا و اردن و غیره را خورد .

 به همین دلیل به عنوان یک مجاهد مستقل، قانون شریعت الله و تمرکز بر دشمن اصلی یعنی آمریکا را به عنوان استراتژی اصلی خود انتخاب کرد، و هرگز بر علیه گروههای مذهبی اسلامی و حکومتهای مذهبی اسلامی چون طالبان و حکومت شیعه مذهب ایران اعلان جنگ نکرد .علاوه بر این بارها امثال ابومصعب زرقاوی و سایر مجاهدین عراق را از جنگ با شیعیان و گروههایی چون متصوفه می دارد.

البته در پیش گرفتن این استراتژی برای وی و جماعتش گران تمام شد و به کرات توسط علمای درباری آل سعود و سایر مفتی های طاغوتها و تمام رسانه های مربوط به آمریکا و ناتو (اتحادیه اروپا) به عنوان مزدور و دست نشانده ی ایران و خوارج و حتی بعثی و مرتد به جهانیان شناسانده شد. در کنار این، باز ما هرگز ندیدیم که ملا عمر رهبر طالبان هم دستور حمله به شیعیان را صادر کند .

البته این به معنی نجنگیدن با سنی ها و شیعه های موجود در صف اشغالگران نبوده و نیست ، بلکه با افتخار در برابر این مزدوران عملیات انجام داده اند . جرم  این مزدوران در صف دشمن قرار گرفتن است نه شیعه بودن یا سنی بودن آنها.

با این وجود ما هرگز ندیدیم این دو رهبر تا زمانی که زنده بودند از سوی اهل جهاد تکفیر شوند و یا آنها را دست نشانده ی شیعیان و صوفیان و … بدانند . هر چند در میان دوله غلاتی پیدا شدند که غیر از اینها نسبت به امثال نووی و ابن حجر و … هم زبان دراز یهائی کردند .

ادامه خواندن عدم جنگ طالبان با شیعیان و صوفیان و دفاع در برابر جنگ تحمیلی جماعت دوله

کتمان خبر مرگ رهبر طالبان ملا عمر رحمه الله و حتی نشر دروغ در این زمینه خیانت یا خدمت ؟

 کتمان خبر مرگ رهبر طالبان ملا عمر رحمه الله و حتی نشر دروغ در این زمینه خیانت یا خدمت ؟

به قلم : عبدالله مسلم

چنانچه می دانیم هم اکنون مسلمین افغانستان و اکثر سرزمینهای مسلمان نشین در جنگی فراگیر و نابرابر با اشغالگران کافر و سکولار آمریکائی و متحدین خارجی و مزدوران داخلی آن هستند، و رسول الله صلی الله علیه وسلم نیز در تعریف جنگ می فرماید :  الْحَرْب خَدْعَة  . جنگ یعنی خدعه و مکر و فریب .

با این وجود اگر مسلمین اخبار سری خود را از دشمنان کافر و مرتدین محلی مخفی کنند که باعث تقویت و حفظ روحیه ی مسلمین و عاملی برای تضعیف روحیه ی دشمنان اسلام و مسلمین می گردد چه اشکالی دارد ؟ آیا بیان این اخبار سری مجاهدین در شرایطی ناگوار که ممکن است به نفع جبهه دشمن و تضعیف روحیه مجاهدین بینجامد به  کدام جبهه خدمت می کند، جبهه مسلمین یا کفار؟

به عنوان مثال صحابه کرام رضی الله عنهم هنگامی که خبر وفات خلیفه مسلمین ابو بکر  صدیق رضی الله عنه را به  فرمانده لشکر مسلمین در مقابل رومی ها، دادند بخاطر عدم تضعیف روحیه مجاهدین و آشفتگی صف مسلمین فرمانده و شورای جنگی او خبر را تا اتمام جنگ با رومیان و کفار اصلی مخفی کرد.  همچنین صحابه در نبرد نهاوند مرگ نعمان بن مقرن رضی الله عنه را تا پایان نبرد مخفی کردند؛و حتی در قضیه وفات الملک الصالح نجم الدين ایوب همسر او علاوه بر کتمان خبر وفات نجم الدین مدتی طولانی با مهر رسمی او زیر ورقه ها و نامه ها را مهر می کرد و…

موارد اینچنین در تاریخ اسلام که در خدمت به جبهه ی مسلمین بوده زیاد دیده می شود و هیچ مسلمانی از چنین حربه ای که توسط رهبران مسلمین برعلیه جبهه کفار استفاده شده ایرادی نگرفته و دچار این جهالت نشده که رهبران خود را به خاطر به کار بردن این مکر و حیله در برابر دشمن و تضعیف روحیه ی دشمنان متهم به خیانت به خود کند و یا جاهلانه عدم ابلاغ رسمی این اخبار را خدمت به دشمن یا عمیل بودن برای دشمن بیان کند و…

اما برادران ما در دوله کتمان مرگ ملا محمد عمر رحمه الله توسط شورای رهبری به مدت ۲ سال از دوست و دشمن را عاملی برای تفر ق و حتی دلیلی برای برچسب زنی به طالبان قرار دادنئ . اما اگر با کمی انصاف به این اتهامات نگریسته شود متوجه خواهیم شد که این موضوع خود ردی آشکار بر ادعا های جماعت دوله و منتقدان مبنی بر عمیل بودن امارت اسلامی است زیرا سالها مجاهدین توانستند  خبر وفات امیرشان را از آمریکایی ها و جامعه ی جهانی پنهان کنند بدون اینکه پاکستانی ها و غیرهم از دولت های دست نشانده آمریکا و سازمان های امنیتی این کشور ها از ان اطلاع حاصل کنند.

شورای رهبری امارت اسلامی طبق اجتهاد خود در آن برهه از زمان چنین اجتهاد کردند که مرگ رهبرش را پنهان کنند اما در زمان مرگ اختر منصور چنین ضرورتی نمی دیدند و به محض کشته شدن او آن را اعلام کردند.

علاوه بر این حتی اگر مسلمین مثل نعیم بن مسعود رضی الله عنه با اجازه ی رسول الله صلی الله علیه وسلم به دشمنان دروغ بگویند و بین آنها اختلاف و تفرقه درست کنند چه اشکالی دارد ؟ آیا می توان مسلمین را متهم به دروغگو بودن و… متهم کرد ؟

از مسلمین می خواهیم که با حسن ظن به مسلمین نگاه کنند و اخبار خود را تنها از کانال شرعی آن بگیرند اگه قصد دارند اسباب بازی دست دشمنان اسلام و مسلمین نگردند .   

 .

دوله یا طالبان ، کدامیک در افغانستان در مسیر حرکت به سمت خِلاَفَةٌ عَلَى مِنْهَاجِ النُّبُوَّةِ در حرکتند؟

دوله یا طالبان ، کدامیک در افغانستان در مسیر حرکت به سمت خِلاَفَةٌ عَلَى مِنْهَاجِ النُّبُوَّةِ در حرکتند؟

به قلم : ابوبکر الخراسانی

   ما برای مقابله با دشمنانمان و برای پیش بردن جهادمان و مبارزاتمان و رسیدن به اهدافمان به سه ابزار مهم و سه کانال مهم نیازمندیم :

۱-  خِلاَفَةٌ عَلَى مِنْهَاجِ النُّبُوَّةِ که اولین و مهمترین ابزار و وسیله ست

۲-  حکومت بدیل اضطراری اسلامی که در زمان نبود خِلاَفَةٌ عَلَى مِنْهَاجِ النُّبُوَّةِ انجام وظیفه می کند

۳-  شورای واحد مجاهدین که در صورت نبود خِلاَفَةٌ عَلَى مِنْهَاجِ النُّبُوَّةِ و حکومت بدیل اضطراری اسلامی انجام وظیفه می کند.

غیر از این «سه ابزار» که همه یک رای واحدی را بر اساس اجماع واحدشان ارائه می دهند و امت واحدی را تشکیل می دهند و جماعت واحدی را تشکیل می دهند دیگر هیچ ابزار دیگری برای مسلمین وجود ندارد که بتواند به پیروزی و نصرتی که الله وعده اش را داده دست پیدا کند، و هر چه بعد از این «سه ابزار» آگاهانه، هدفمند و حرکتی وجود دارد کلا تفرق و سستی و ذلیلی و هدر رفتن انرژی مسلمین است.

حرکت از شورای واحد مجاهدین به حکومت بدیل اضطراری اسلامی و حرکت از حکومت بدیل اضطراری اسلامی به خِلاَفَةٌ عَلَى مِنْهَاجِ النُّبُوَّةِ  آرزوی هر مومن و مجاهد است؛ زیرا مدافع اصلی و قدرتمند حقوق مسلمانان و مستضعفین در دنیا خواهد بود؛ آنهم خلافتی که محور اتحاد و قدرت برای همه ی مسلمین با تمام مذاهب و فرق آن باشد، که خبری از تعصب و دیکتاتوری یک تفسیر یا مذهب بر سایر مذاهب و تفاسیر در ان دیده نمی شود بلکه ملک همه ی مسلمین می گردد نه بخشی از آنها.

خداوند متعال امر میکند ” اُدعُ الی سبیلِ ربّک بِالحِکمة ” بطرف پروردگارت با حکمت دعوت بده….. جهاد نیز یکی از انواع دعوت است که به آن دعوت قهریه میگویند…و پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم نیز فرموده‌اند: الحربُ خَدعة ” جنگ فریبکاری و گول زدن است.

نظر به آیات الهی، احادیث و سیرت نبوی علیه الصلوة و السلام باید هر کاری را با حکمت و چاره اندیشی پیمود و نه اینکه بدون ملاحظهء گذرگاه در رودخانه، خود را به آب بزنیم، تا غرق شویم… پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم نیز از طرف الله متعال امر شده بودند ” لِیُظهره عَلی الدّینِ کُلّه” تا دین اسلام را بر همهء ادیان دیگر غالب نمایند، اما سیرت گرامی ایشان صلی الله علیه و آله و سلم را ورق بزنید، که چطور شروع کردند؟

ایشان در ابتدای کار فقط عفو می‌کردند؛ شکنجهء دشمنان را تحمل می‌کردند، اما ياران خود را امر به جنگ و مقابله نمی‌کردند. دوّما، روی به هجرت آوردند، به حبشه و سپس به مدینه منوره. سوّما، زمانیکه در مدینه منوره، آزادانه بنای حکومت خود را قائم کردند، ابتداءً حملات خود را بر قریشیان و اقوام خود شروع کردند، آنهائیکه ایشان را از خانه‌های شان بیرون کرده بودند… اما با یهود مدینه و مشرکین و قبایل مشرک اطراف، تعهدنامهء عدم جنگ و عدم پشتیبانی از دشمن را امضاء کردند.

رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم گسترهء تعیین دشمنان خود برای جنگ و آغاز حملات بیشتر را، تدریجا و پس از سالها جلو بردند؛ پس آیا اگر طالبان حالا اعلان بکنند که  پاکستان، چین، روس و فلان و فلان دشمن ما بوده و اعلام جنگ است!!!!!

پس آیا این اعلان، موافق با سنت رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم است؟!!!

آیا این اعلان، آوردن خلافت است؛ یا ریشه کن کردن همین حکومت بدیل اضطراری اسلامی و حتی مجلس شورای مجاهدین؛ چنانچه در عراق دیدید ؟!!!

آیا این اعلان، پر از حکمت است؛ یا نهایت بی تجربگی و کم علمی را نسبت به سیرت ثابت می‌کند؟

تنظیم دوله با چنین اعلانی، به چه جایی رسید؟

از هم پاشید؛ اتحاد مجاهدین را به هم زد؛ به دشمنان فرصت داد؛ ووو.

✅اما طالبان، با حکمت عملی خویش، طبق سیرت سرور کائنات صلی الله علیه و آله و سلم، به جایی رسیدند که با اتحاد با تمام فرق اسلامی شیعی و سنی و به وجود اوردن قدرتی برتر برای مسلمین،  تمام قدرتهای  سکولار و اشغالگر غربی دارند در آتش داغ ذلت میسوزند و دارند زاری میکنند که بیائید تا با هم صلح کنیم.

?  قُلِ اللَّهُمَّ مَالِکَ الْمُلْکِ تُؤْتِی الْمُلْکَ مَن تَشَاء وَتَنزِعُ الْمُلْکَ مِمَّن تَشَاء وَتُعِزُّ مَن تَشَاء وَتُذِلُّ مَن تَشَاء بِیَدِکَ الْخَیْرُ إِنَّکَ عَلَىَ کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ ‏( آل عمران آیه  26)

ترجمه : ‏بگو : پروردگارا ! ای همه چیز از آن تو ! تو هر که را بخواهی حکومت و دارائی می‌بخشی و از هر که بخواهی حکومت و دارائی را بازپس می‌گیری ، و هر کس را بخواهی عزّت و قدرت می‌دهی و هرکس را بخواهی خوار می‌داری ، خوبی در دست تو است و بیگمان تو بر هر چیزی توانائی .‏

آیا جماعت دوله با تحمیل مذهب سلفیت خاص نجدیت بر مسلمین و کشتار مسلمین مخالف خود به بهانه های واهی و باز گردن صدها جبهه ی مختلف در مسیر حکومت اسلامی بر منهاج نبوی و عزت مسلمین در حرکت است یا طالبان با وحدت با تمام مذاهب اسلامی و تمرکز بر دشمن اصلی که آمریکاست ؟